آزادی عبارت است از حق انجام هر کاری که قوانین اجازه میدهد و انجام ندادن آنچه قانون منع کرده است
برای دستیابی به دموکراسی، به فرهنگ بالا و متعالی و اعتقاد به اصول درست اجتماعی و رعایت بسیاری از عوامل شهروندی احتیاج است . لازمه رسیدن به فرهنگ بالا باسواد بودن شرط لازم است ولی کافی نیست. ممکن است در کشوری که دیکتاتوری حکمفرما است، اکثریت مردم باسواد شوند ولی چون فرایند کشور داری با آزادی همراه نیست تا همه حقایق بدون پرده پوشی و سانسور بیان گردد، در نتیجه مردم خواندن و نوشتن میتوانند ولی به علت نقص سیستمهای آموزشی سطح آگاهی جامعه به میزان قابل قبول از تعالی فرهنگی رشد پیدا نکرده است.
از آن گذشته باید پا به پای رشد و توسعه فرهنگی این نکته نیز در اندیشه و افکار مردم نهادینه شود که زندگی اجتماعی با داشتن تعصب و یک سو نگری به دموکراسی منتهی نمیگردد. لازمه پذیرش اصول اولیه دموکراسی قبول وجود اختلاف در زندگی است. این اختلاف نه تنها حاصل تضاد طبقاتی بلکه نتیجه اختلافات فکری است . فرهنگ و پذیرش اختلاف فکری، دو ستون عمده دموکراسی است که بر اثر مبارزه با فقر مادی و فقر فکری ایجاد میشود. بنابراین برای اینکه مردم جامعه ای به فرهنگ دست یابند باید فقرها (مادی و فرهنگی) ریشه کن شوند. از این رو دشمن دموکراسی در هر جایی دو چیز است فقر و بی فرهنگی. در روند رو به رشد جامعه شاید بتوان برای فقر مادی چارهای اندیشید ولی مقابله با بی فرهنگی کاری بسیار مشکل است.
هر یک از ما بنا به دلایل خاص خودمان مهاجرت کردهایم و برای زندگی کشور کانادا را برگزیدهایم. کانادا کشوری است که زیر بنای اساسی اداره آن بر اصول دموکراسی و احترام به آزادی و اندیشههای انسانی پایهگذاری شده است و این آن چیزی است که همه مهاجران آن را به عینه مشاهده میکنند. بنابراین اگر بخواهیم در یک چنین جامعه ارزشمندی رشد داشته باشیم و جزوی از مجموعه تفکیک نشدنی آن به شمار آییم، باید اصول اولیه و مورد لزوم دموکراسی را در خود، خانواده و کامیونیتی ایرانی نهادینه کنیم. ما نمیتوانیم برای بلند مدت در این جامعه زندگی کنیم ولی اصول و قواعد حقوقی و سیاسی و اجتماعی حاکم در کشور را رعایت نکنیم و همانگونه که در کشورمان فکر میکردیم و رفتار مینمودیم به زندگی در اینجا ادامه دهیم. اگر با یک چنین تضادی در اینجا درگیریم باید هر چه زودتر آن را اصلاح کنیم. اگر این کار را نکنیم یا سیستم جاری ما را اصلاح میکند و یا اینکه طرد مینماید،دیر و زود دارد ولی سوخت و سوز ندارد. آنهایی که با انجام بعضی از رفتارها و اعمال ناهنجار خود فکر میکنند که زرنگ هستند و میتوانند هرگونه که دلشان بخواهد عمل کنند، سخت در اشتباهند. ما نمیتوانیم به علت اینکه پول فراوانی با خود به اینجا آوردهایم به دیگران و به حقوق اجتماعی و شهروندی تجاوز کنیم. مثلا هرگونه که دلمان میخواهد رانندگی کنیم. هر حرف و سخنی را به دیگران نسبت دهیم، هر عمل غیر متعارف با اصول شهروندی را انجام دهیم. به حقوق دیگران احترام نگذاریم. آزادی و دموکراسی این نیست که هر کار دلمان خواست انجام دهیم. آزادی حد و مرزی در جامعه دارد و حدود آن همچون مرزهای جغرافیایی به آزادی دیگران منتهی میشود.
مونتسکیو اندیشمند و حقوقدان برجسته فرانسوی در کتاب روح القوانین مینویسد: آزادی عبارت است از حق انجام هر کاری که قوانین اجازه میدهد و انجام ندادن آنچه قانون منع کرده است. با این حساب در کانادا که همه چیز قانونمند است اگر کاری انجام دهیم که قانون اجازه نداده باشد، ما حریم آزادی را شکستهایم و خلافکاریم. حرکتی که در این چند مدت مربوط به برگزاری انتخابات استانی در تورنتو توسط بعضی از افراد صورت گرفت مصداق منع قانونی است. ما اگر از کسی یا فردی یا حزبی یا کاندیدی خوشمان نمیآید حق نداریم عکس تبلیغاتی او را پاره کنیم و یا بنر انتخاباتیاش را از محل نصب شده بکنیم یا بی دلیل و مدرک به او توهین روا داریم و وی را منتسب به گروهی، دسته ای یا کشوری کنیم. این گونه حرکات توسط هر کسی صورت بگیرد مصداق عدم درک او از آزادی و حقوق اجتماعی است. حتی برای نگارش مطالب در نشریات نیز قانون مطبوعات و رعایت اصول و حرمتهایی است که اگر رعایت نشود، مشکل آفرین است . بنابراین ما نمیتوانیم در جامعه دموکراتیک کانادا که به آزادی و دموکراسی ارزش بالایی قائل هستند، بدون رعایت بعضی اصول و قوانین حرکتی انجام دهیم که به حدود آزادی و حقوق دیگران تجاوز کنیم. امیدوارم همکاران مطبوعاتی ما به اینگونه مسائل کاملتر بپردازند تا جامعه ایرانیان تورنتو را با حقوق اجتماعی و شهروندی خود اگر اطلاعاتشان کامل نیست، بیشتر آگاه کنند.
شنیدن عطر شب بوها
رازی با من است
که تنها ماه میداند
و درختان کهنسال باغ
به خیابان که میروم
گناهها و پچ پچههائیست در اطرافم
برگهای درختان چیزی از من نمیدانند
جویبار به گذر من عادت دارد
تنها کلاغها مشکوک نگاه میکنند
و قارقار از شاخهای به شاخه دیگر میپرند
صدای قارقارشان همیشه در گوشم است
نمیدانم چگونه از خبر چینیشان بگریزم
حتی هنگام شب
دیر وقت که به دیدارت میآیم
پای پنجره اتاقت گلهای شب بو کاشتهام
اگر عطر آنها را شنیدی
عطر غم را بدان
و عطر عشق را
که در روزهای ترس
راز نهاده به سینه
پنهان ز دیدهها و کلاغها
با تو رازها گفتهام
باید به دل بسپاری
ای کاش ماه خیانت نکند
وقتی کنار پنجره
برای شنیدن عطر شب بوها میآیی
"اسماعیل یوردشاهیان-شاعر معاصر"
دزدی بدتر از روسپیگری است
آوردهاند که دزدی بود از خیال شب روتر، اگر خواستی نقب در حصار کیوان زدی و نقاب از چهره زهره بربودی، از رخنه هر روزنی چون ماهتاب فرو شدی و به شکاف هر دری چون آفتاب درخزیدی. والی شهرستان میخواست که او را در بند آرد، میسر نمیشد. شبی این دزد به عادت خویش از پس دیواری به کمین نشسته بود تا از گذریان کالایی ببرد. نگاه کرد جماعتی را دید که زنی نابکار را پیش مردی به زنا گرفته بودند و به سرای شحنه میکشیدند. زن فریاد برآورد که: ای مسلمانان، نه بهتانی گفتهام و نه دزدی کردهام، از من بیچاره چه میخواهید؟ دزد را این سخن گوشمالی محکم داد . با خود گفت شه (کلمهای برای ادای نفرت) بر این عمل که زنی روسپی از آن ننگ میدارد. برفت و از آن پیشه توبه کرد.
"مرزبان نامه "
خودشناسی
اگر خواهان دیدار کسی هستی که
میتواند هر موقعیت ناممکنی را
فراهم کند
و دور از حرفها و باورهای مردم
به تو شادی بخشد
در آیینه بنگر و
این واژه جادویی را
بر زبان آور
آن کس خودت هستی
که به دیدار تو آمده است
"یادداشتهای مرد فرزانه،ریچارد باخ"
از آن گذشته باید پا به پای رشد و توسعه فرهنگی این نکته نیز در اندیشه و افکار مردم نهادینه شود که زندگی اجتماعی با داشتن تعصب و یک سو نگری به دموکراسی منتهی نمیگردد. لازمه پذیرش اصول اولیه دموکراسی قبول وجود اختلاف در زندگی است. این اختلاف نه تنها حاصل تضاد طبقاتی بلکه نتیجه اختلافات فکری است . فرهنگ و پذیرش اختلاف فکری، دو ستون عمده دموکراسی است که بر اثر مبارزه با فقر مادی و فقر فکری ایجاد میشود. بنابراین برای اینکه مردم جامعه ای به فرهنگ دست یابند باید فقرها (مادی و فرهنگی) ریشه کن شوند. از این رو دشمن دموکراسی در هر جایی دو چیز است فقر و بی فرهنگی. در روند رو به رشد جامعه شاید بتوان برای فقر مادی چارهای اندیشید ولی مقابله با بی فرهنگی کاری بسیار مشکل است.
هر یک از ما بنا به دلایل خاص خودمان مهاجرت کردهایم و برای زندگی کشور کانادا را برگزیدهایم. کانادا کشوری است که زیر بنای اساسی اداره آن بر اصول دموکراسی و احترام به آزادی و اندیشههای انسانی پایهگذاری شده است و این آن چیزی است که همه مهاجران آن را به عینه مشاهده میکنند. بنابراین اگر بخواهیم در یک چنین جامعه ارزشمندی رشد داشته باشیم و جزوی از مجموعه تفکیک نشدنی آن به شمار آییم، باید اصول اولیه و مورد لزوم دموکراسی را در خود، خانواده و کامیونیتی ایرانی نهادینه کنیم. ما نمیتوانیم برای بلند مدت در این جامعه زندگی کنیم ولی اصول و قواعد حقوقی و سیاسی و اجتماعی حاکم در کشور را رعایت نکنیم و همانگونه که در کشورمان فکر میکردیم و رفتار مینمودیم به زندگی در اینجا ادامه دهیم. اگر با یک چنین تضادی در اینجا درگیریم باید هر چه زودتر آن را اصلاح کنیم. اگر این کار را نکنیم یا سیستم جاری ما را اصلاح میکند و یا اینکه طرد مینماید،دیر و زود دارد ولی سوخت و سوز ندارد. آنهایی که با انجام بعضی از رفتارها و اعمال ناهنجار خود فکر میکنند که زرنگ هستند و میتوانند هرگونه که دلشان بخواهد عمل کنند، سخت در اشتباهند. ما نمیتوانیم به علت اینکه پول فراوانی با خود به اینجا آوردهایم به دیگران و به حقوق اجتماعی و شهروندی تجاوز کنیم. مثلا هرگونه که دلمان میخواهد رانندگی کنیم. هر حرف و سخنی را به دیگران نسبت دهیم، هر عمل غیر متعارف با اصول شهروندی را انجام دهیم. به حقوق دیگران احترام نگذاریم. آزادی و دموکراسی این نیست که هر کار دلمان خواست انجام دهیم. آزادی حد و مرزی در جامعه دارد و حدود آن همچون مرزهای جغرافیایی به آزادی دیگران منتهی میشود.
مونتسکیو اندیشمند و حقوقدان برجسته فرانسوی در کتاب روح القوانین مینویسد: آزادی عبارت است از حق انجام هر کاری که قوانین اجازه میدهد و انجام ندادن آنچه قانون منع کرده است. با این حساب در کانادا که همه چیز قانونمند است اگر کاری انجام دهیم که قانون اجازه نداده باشد، ما حریم آزادی را شکستهایم و خلافکاریم. حرکتی که در این چند مدت مربوط به برگزاری انتخابات استانی در تورنتو توسط بعضی از افراد صورت گرفت مصداق منع قانونی است. ما اگر از کسی یا فردی یا حزبی یا کاندیدی خوشمان نمیآید حق نداریم عکس تبلیغاتی او را پاره کنیم و یا بنر انتخاباتیاش را از محل نصب شده بکنیم یا بی دلیل و مدرک به او توهین روا داریم و وی را منتسب به گروهی، دسته ای یا کشوری کنیم. این گونه حرکات توسط هر کسی صورت بگیرد مصداق عدم درک او از آزادی و حقوق اجتماعی است. حتی برای نگارش مطالب در نشریات نیز قانون مطبوعات و رعایت اصول و حرمتهایی است که اگر رعایت نشود، مشکل آفرین است . بنابراین ما نمیتوانیم در جامعه دموکراتیک کانادا که به آزادی و دموکراسی ارزش بالایی قائل هستند، بدون رعایت بعضی اصول و قوانین حرکتی انجام دهیم که به حدود آزادی و حقوق دیگران تجاوز کنیم. امیدوارم همکاران مطبوعاتی ما به اینگونه مسائل کاملتر بپردازند تا جامعه ایرانیان تورنتو را با حقوق اجتماعی و شهروندی خود اگر اطلاعاتشان کامل نیست، بیشتر آگاه کنند.
لطفا فیلم زیر را نگاه کنید
رازی با من است
که تنها ماه میداند
و درختان کهنسال باغ
به خیابان که میروم
گناهها و پچ پچههائیست در اطرافم
برگهای درختان چیزی از من نمیدانند
جویبار به گذر من عادت دارد
تنها کلاغها مشکوک نگاه میکنند
و قارقار از شاخهای به شاخه دیگر میپرند
صدای قارقارشان همیشه در گوشم است
نمیدانم چگونه از خبر چینیشان بگریزم
حتی هنگام شب
دیر وقت که به دیدارت میآیم
پای پنجره اتاقت گلهای شب بو کاشتهام
اگر عطر آنها را شنیدی
عطر غم را بدان
و عطر عشق را
که در روزهای ترس
راز نهاده به سینه
پنهان ز دیدهها و کلاغها
با تو رازها گفتهام
باید به دل بسپاری
ای کاش ماه خیانت نکند
وقتی کنار پنجره
برای شنیدن عطر شب بوها میآیی
"اسماعیل یوردشاهیان-شاعر معاصر"
دزدی بدتر از روسپیگری است
آوردهاند که دزدی بود از خیال شب روتر، اگر خواستی نقب در حصار کیوان زدی و نقاب از چهره زهره بربودی، از رخنه هر روزنی چون ماهتاب فرو شدی و به شکاف هر دری چون آفتاب درخزیدی. والی شهرستان میخواست که او را در بند آرد، میسر نمیشد. شبی این دزد به عادت خویش از پس دیواری به کمین نشسته بود تا از گذریان کالایی ببرد. نگاه کرد جماعتی را دید که زنی نابکار را پیش مردی به زنا گرفته بودند و به سرای شحنه میکشیدند. زن فریاد برآورد که: ای مسلمانان، نه بهتانی گفتهام و نه دزدی کردهام، از من بیچاره چه میخواهید؟ دزد را این سخن گوشمالی محکم داد . با خود گفت شه (کلمهای برای ادای نفرت) بر این عمل که زنی روسپی از آن ننگ میدارد. برفت و از آن پیشه توبه کرد.
"مرزبان نامه "
خودشناسی
اگر خواهان دیدار کسی هستی که
میتواند هر موقعیت ناممکنی را
فراهم کند
و دور از حرفها و باورهای مردم
به تو شادی بخشد
در آیینه بنگر و
این واژه جادویی را
بر زبان آور
آن کس خودت هستی
که به دیدار تو آمده است
"یادداشتهای مرد فرزانه،ریچارد باخ"
اگر شما همکاری گرامی ما هستی، مرسی که این مطلب را خواندی، اما کپی نکن و با تغییر به نام خودت نزن، خودت زحمت بکش!
پروتکل علمی - پزشکی جهانی برای مقابله کلیه ویروسهایی مانند کرونا که انتقالشان از طریق بسته هوایی است:
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
Date: Thursday, June 7, 2018 - 20:00
درباره نویسنده/هنرمند
Hassan Golmohammadi حسن گلمحمدی نویسنده، شاعر و روزنامه نگار ساکن تورنتو است. او عضو هیئت علمی در دانشگاه تهران بوده و دهها جلد کتاب و صدها مقاله از او در ایران و کانادا منتشر شده است. |
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو