به خاطر تصمیمات اخیر دولت و سختگیری بانکها در پرداخت وام که قرار است از اول سال جدید سختتر هم بشود خرید کاندو تنها انتخاب بخش بزرگی از خریداران است. اما اگر من خریدار با بودجهای در حدود هفتصد هزار دلار یا حتی کمتربودم در مورد انتخابهای خودم بیشتر توجه میکردم
بازار کاندو آپارتمان که در دهه اول قرن بیست و یکم اوج برداشته بود تا سال دو هزار و ده هر روز داغتر شد. آن سال گفته میشد بیش از یکصد و سی برج در تورنتو بطور هم زمان در مراحل مختلف فروش و ساخت بودند. ناگهان اخبار پر شد از فروش بیش از اندازه کاندو و خریداران تحت تاثیر این اخبار به سمت خانه و ملک تمایل بیشتری پیدا کردند: خانههایی که حیاط داشته باشند. البته مالیات HST هم که تازه باب شده بود در آن رکود بی تاثیر نبود. چند سال به همین منوال گذشت. سلیقه عمومی خریداران تا یک سال و نیم پیش خانه بود و بسیاری از آنان حاضر نبودند کلمه کاندو را بشنوند. شاید باور نکنید چنانچه به بعضی خریداران میگفتی اگر بودجه شما اجازه نمیدهد خانه بخرید به خرید کاندو توجه کنید که قدرت خرید کمتری لازم دارد، برخی خریداران تصور میکردند که خدا نکرده سوءنیتی در کار است بطوری که اگر میخواستی به یک مشتری پیشنهاد کنی کاندو بخرد باید این حرف را قبلاً مزمزه کنی که یک وقت به ایشان برنخورد و سوءتفاهمی به وجود نیاید.
دو سال و نیم پیش بود که برای پیش فروش یک پروژه جدید در دفتر بیلدری معروف در تورنتو بودم، در کنار دریاچه و منطقهٔای درجه یک، بیشتر واحدهایی که قرار بود در این برج جدید ساخته شوند نمای زیبای دریاچه انتاریو در مرکز تورنتو را داشتند. نماینده بیلدر در حال صحبت از مزایای این پروژه بود و اینکه حتی مدرسه و فروشگاه مواد غذایی و همه امکانات رفاهی که ممکن بود در یک برج بلند مرتبه! وجود داشته باشد در اطراف این ساختمان وجود داشتند. در حالیکه به صحبت سخنران گوش میکردم کاتالوگی که برداشته بودم را ورق میزدم و نقشهها و قیمتها را مرور میکردم که طبیعتاً قیمتها بسیار هم ارزانتر از زمان فعلی بود آهسته از یکی از همکارانی که کنار من نشسته بود پرسیدم شما ترجیح میدهی یک خانه در نیومارکت به قیمت هفتصد هزار دلار بخری که به شما بیش از هزار و پانصد فوت مربع به علاوه فضای زیرزمین و حیاط نسبتاً بزرگ و گاراژ میدهد یا با همین قیمت یک آپارتمان هشتاد متری با یک جای پارک در چنین لوکیشن بینظیری بخری؟ ایشان بدون ذرهای تردید جواب داد که خانه در نیومارکت را هزار بار به این هشتاد متر ترجیح میدهد. مطمئن هستم اگر در آن سال از پنجاه نفر این پرسش را میکردم چهل نفر همین جواب را میدادند آن ده نفر هم که کاندو را انتخاب میکردند یا عاشق زندگی در مرکز شهر بودند یا شغلشان در آن محل بود.
حالا چرا این خاطرات برایم تجدید شد؟ پریروز با یکی از مشتریهای محترمم تلفنی صحبت میکردم. ایشان گفتند یکی از دوستانشان قصد خرید یک کاندو آپارتمان به مبلغ هشتصد هزار دلار در منطقهٔ یانگ و فینچ داشته است، و ایشان شماره من را به دوست شان داده و خواسته که قبل از تصمیم نهایی با من هم مشورت کند. ایشان به دوستشان توصیه کرده که انواری با این مبلغ برایت خانهای در ریچموند هیل یا آرورا پیدا میکند به چه بزرگی!... بنظرم ایشان توصیه خوبی به دوست شان کردهاند بله من میتوانم.
این دوتا خانهای که عکسشان را انتخاب کرده و برایتان در این صفحه گذاشتهام هر دو در همین طیف قیمت قرار دارند، خانههایی در جنوب آرورا و در نزدیکی ریچموند هیل که حد اقل شش برابرمساحت یک کاندو با همین قیمت در منطقهٔ یانگ و فینچ زمین دارند و سه برابر آن کاندو فضای زندگی داخل خانه با دو گاراژ و چند جای پارک اتومبیل نزدیک تمامی امکانات رفاهی و حمل و نقل. یکی ازاین دو خانه در همین حدود قیمت هفته پیش به فروش رسید و دیگری هنوز در بازار موجود است. آن که فروش رفت خانهای بود در زمینی محصور با ابعاد پنجاه در صدو بیست فوت، خانه ای یک طبقه، سه اتاق خوابه، سه سرویس دو گاراژ و زیرزمین تکمیل شده، یک خانه کامل و ایده ال که با دقت نگه داری شده بود.
خانه دوم اما دو طبقه، ولی با همان مشخصات و در طیف قیمت هشتصد هزار دلار به طور قطع و یقین بزودی به فروش خواهد رسید. بدیهی است یک خریدار پارامترهای فراوانی را باید در این انتخاب مد نظر قرار دهد و انتخاب لوکیشن مهمترین آنهاست چون به محل کارشان نزدیک است یا شلوغی شهر را دوست دارند. برخی خریداران جوانتر زندگی در نزدیکی مرکز شهر را به هر قیمتی ترجیح میدهند. اما نکته مهم رفتار گروهی خریداران است که مورد توجه نگارنده است رفتاری که گاهی به نظر میرسد تحت تاثیر فضای موجود و بدون در نظر گرفتن معایب و مزایای این خرید انجام میشود.
البته به خاطر تصمیمات اخیر دولت و سختگیری بانکها در پرداخت وام که قرار است از اول سال جدید سختتر هم بشود خرید کاندو تنها انتخاب بخش بزرگی از خریداران است. اما اگر من خریدار با بودجهای در حدود هفتصد هزار دلار یا حتی کمتربودم در مورد انتخابهای خودم بیشتر توجه میکردم.
هرج و مرج موقتی که تصمیمات اخیر دولت انتاریو در بازار به وجود آورده است باعث شده برخی خریداران واقعی را سردرگم کند در حالیکه سرمایهگذارانی که قصد خرید و فروش به قصد کسب سودهای آنی دارند اشتباه نمیکنند. آنها بهترین مشاوران را همراه خود دارند و بهترین تصمیمها را میگیرند و قادرند از هر شرایطی به بهترین نحو استفاده کنند. بیشترین مشتریان این روزهای من همین گروه از خریداران هستند. در یکی از نوشتههای خودم در انتقاد به تصمیمات اخیر دولت عرض کردم که این قوانین به نفع کسانی عمل خواهد کرد که قرار بود دستشان را از بازار کوتاه کند و به ضرر خریدارانی کار میکند که قرار بود در واقع به نفع آنها وارد عمل شود.
در حال حاضر در تورنتو زمانی نزدیک به یکسال و نیم طول میکشد تا جواز ساخت صادر شود، لیبرالها در سال ۲۰۰۵ با معرفی کمربند سبز زمینهای بسیاری را از دسترس سازندگان خارج کردند. در نتیجه برجسازی تشویق شد. تصمیمات جدید دولت انتاریو که اوائل امسال به اجرا در آمد در ظاهر به نفع مستأجرها ولی در عمل اجاره بها را گرانتر کرد و اجاره نشینی را مشکلتر. بانکها برای وام دادن سختگیری بیشتری کردند و خریداران را به سمت خرید واحدهایی در برجها سوق دادند. واحدهایی که در این برجها ساخته میشوند عموماً واحد هایی کوچک هستند تا با قدرت مالی خریداران متناسب باشند و به ندرت برای خانواده مناسب هستند. در انتها بار دیگر میپرسم، اگر شما قصد خرید با بودجهای در حدود هفتصد هزار دلار به بالا داشته باشید، آیا شما یکی از این واحدها را در این برجها خریداری میکردید یا یکی از این خانهها را که به شما معرفی کردم. به نظر شما کدام به زندگی خانواده شما راحتی بیشتری میدهد و سرمایه شما را بهتر محافظت میکند؟
اگر پرسشی دارید با کمال میل آماده پاسخگوی هستم.
دو سال و نیم پیش بود که برای پیش فروش یک پروژه جدید در دفتر بیلدری معروف در تورنتو بودم، در کنار دریاچه و منطقهٔای درجه یک، بیشتر واحدهایی که قرار بود در این برج جدید ساخته شوند نمای زیبای دریاچه انتاریو در مرکز تورنتو را داشتند. نماینده بیلدر در حال صحبت از مزایای این پروژه بود و اینکه حتی مدرسه و فروشگاه مواد غذایی و همه امکانات رفاهی که ممکن بود در یک برج بلند مرتبه! وجود داشته باشد در اطراف این ساختمان وجود داشتند. در حالیکه به صحبت سخنران گوش میکردم کاتالوگی که برداشته بودم را ورق میزدم و نقشهها و قیمتها را مرور میکردم که طبیعتاً قیمتها بسیار هم ارزانتر از زمان فعلی بود آهسته از یکی از همکارانی که کنار من نشسته بود پرسیدم شما ترجیح میدهی یک خانه در نیومارکت به قیمت هفتصد هزار دلار بخری که به شما بیش از هزار و پانصد فوت مربع به علاوه فضای زیرزمین و حیاط نسبتاً بزرگ و گاراژ میدهد یا با همین قیمت یک آپارتمان هشتاد متری با یک جای پارک در چنین لوکیشن بینظیری بخری؟ ایشان بدون ذرهای تردید جواب داد که خانه در نیومارکت را هزار بار به این هشتاد متر ترجیح میدهد. مطمئن هستم اگر در آن سال از پنجاه نفر این پرسش را میکردم چهل نفر همین جواب را میدادند آن ده نفر هم که کاندو را انتخاب میکردند یا عاشق زندگی در مرکز شهر بودند یا شغلشان در آن محل بود.
حالا چرا این خاطرات برایم تجدید شد؟ پریروز با یکی از مشتریهای محترمم تلفنی صحبت میکردم. ایشان گفتند یکی از دوستانشان قصد خرید یک کاندو آپارتمان به مبلغ هشتصد هزار دلار در منطقهٔ یانگ و فینچ داشته است، و ایشان شماره من را به دوست شان داده و خواسته که قبل از تصمیم نهایی با من هم مشورت کند. ایشان به دوستشان توصیه کرده که انواری با این مبلغ برایت خانهای در ریچموند هیل یا آرورا پیدا میکند به چه بزرگی!... بنظرم ایشان توصیه خوبی به دوست شان کردهاند بله من میتوانم.
این دوتا خانهای که عکسشان را انتخاب کرده و برایتان در این صفحه گذاشتهام هر دو در همین طیف قیمت قرار دارند، خانههایی در جنوب آرورا و در نزدیکی ریچموند هیل که حد اقل شش برابرمساحت یک کاندو با همین قیمت در منطقهٔ یانگ و فینچ زمین دارند و سه برابر آن کاندو فضای زندگی داخل خانه با دو گاراژ و چند جای پارک اتومبیل نزدیک تمامی امکانات رفاهی و حمل و نقل. یکی ازاین دو خانه در همین حدود قیمت هفته پیش به فروش رسید و دیگری هنوز در بازار موجود است. آن که فروش رفت خانهای بود در زمینی محصور با ابعاد پنجاه در صدو بیست فوت، خانه ای یک طبقه، سه اتاق خوابه، سه سرویس دو گاراژ و زیرزمین تکمیل شده، یک خانه کامل و ایده ال که با دقت نگه داری شده بود.
خانه دوم اما دو طبقه، ولی با همان مشخصات و در طیف قیمت هشتصد هزار دلار به طور قطع و یقین بزودی به فروش خواهد رسید. بدیهی است یک خریدار پارامترهای فراوانی را باید در این انتخاب مد نظر قرار دهد و انتخاب لوکیشن مهمترین آنهاست چون به محل کارشان نزدیک است یا شلوغی شهر را دوست دارند. برخی خریداران جوانتر زندگی در نزدیکی مرکز شهر را به هر قیمتی ترجیح میدهند. اما نکته مهم رفتار گروهی خریداران است که مورد توجه نگارنده است رفتاری که گاهی به نظر میرسد تحت تاثیر فضای موجود و بدون در نظر گرفتن معایب و مزایای این خرید انجام میشود.
البته به خاطر تصمیمات اخیر دولت و سختگیری بانکها در پرداخت وام که قرار است از اول سال جدید سختتر هم بشود خرید کاندو تنها انتخاب بخش بزرگی از خریداران است. اما اگر من خریدار با بودجهای در حدود هفتصد هزار دلار یا حتی کمتربودم در مورد انتخابهای خودم بیشتر توجه میکردم.
هرج و مرج موقتی که تصمیمات اخیر دولت انتاریو در بازار به وجود آورده است باعث شده برخی خریداران واقعی را سردرگم کند در حالیکه سرمایهگذارانی که قصد خرید و فروش به قصد کسب سودهای آنی دارند اشتباه نمیکنند. آنها بهترین مشاوران را همراه خود دارند و بهترین تصمیمها را میگیرند و قادرند از هر شرایطی به بهترین نحو استفاده کنند. بیشترین مشتریان این روزهای من همین گروه از خریداران هستند. در یکی از نوشتههای خودم در انتقاد به تصمیمات اخیر دولت عرض کردم که این قوانین به نفع کسانی عمل خواهد کرد که قرار بود دستشان را از بازار کوتاه کند و به ضرر خریدارانی کار میکند که قرار بود در واقع به نفع آنها وارد عمل شود.
در حال حاضر در تورنتو زمانی نزدیک به یکسال و نیم طول میکشد تا جواز ساخت صادر شود، لیبرالها در سال ۲۰۰۵ با معرفی کمربند سبز زمینهای بسیاری را از دسترس سازندگان خارج کردند. در نتیجه برجسازی تشویق شد. تصمیمات جدید دولت انتاریو که اوائل امسال به اجرا در آمد در ظاهر به نفع مستأجرها ولی در عمل اجاره بها را گرانتر کرد و اجاره نشینی را مشکلتر. بانکها برای وام دادن سختگیری بیشتری کردند و خریداران را به سمت خرید واحدهایی در برجها سوق دادند. واحدهایی که در این برجها ساخته میشوند عموماً واحد هایی کوچک هستند تا با قدرت مالی خریداران متناسب باشند و به ندرت برای خانواده مناسب هستند. در انتها بار دیگر میپرسم، اگر شما قصد خرید با بودجهای در حدود هفتصد هزار دلار به بالا داشته باشید، آیا شما یکی از این واحدها را در این برجها خریداری میکردید یا یکی از این خانهها را که به شما معرفی کردم. به نظر شما کدام به زندگی خانواده شما راحتی بیشتری میدهد و سرمایه شما را بهتر محافظت میکند؟
اگر پرسشی دارید با کمال میل آماده پاسخگوی هستم.
Date: Wednesday, November 22, 2017 - 19:00
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو