بجای صرف انرژی و وقت خود برای تغییر همسر از ایجاد گناه در او استفاده ننماید. اگر او موردی را دوست ندارد کوشش نکنید که با ایجاد گناه در او مطلب مورد نظر شما را دوست بدارد
بسیاری از الگوهای مخرب که در خانواده از نسل به نسل دیگر منتقل شده است و ما را مجبور میکند که رعایت آنها را بکنیم باید شکسته شوند. بعضی از مواقع قدر ندانستن و شکستن عادات نامناسب فرهنگ خانواده به خطرش میارزد. شاید بیوفایی و وظیفهناشناسی نسبت به بعضی از الگوها و عادات خانوادگی بد نباشد. شکی نیست که پدر و مادران ما نیز آن الگوها و عادات را از خانوادههای خود دریافت کردهاند. آنها بسیاری از عادات، گفتهها، پند و اندرزها را از اولیاء خود گرفتهاند. بنظر میرسد که دوره کردن و بررسی آنچهرا که در دوران کودکی در ذهن ما نهاده شده و ذهن و فکر ما رابه خود معطوف کرده است بد نباشد و حتی مفید باشد. همه مسائلی که در دوران کودکی در خانواده آموختهایم خوب نیستند بنابراین تجدید نظر در آنچه را در ذهن خود ذخیره کردهایم ایده درستی است. اگرچه در طی زمان و ورود به جامعه بزرگتر از خانواده و معاشرت با دیگران آنچه را در خانواده آموختهایم بتدریج و بدون کوشش برای تغییر خودبخود تغییر میکنند و با یادگیریهای جدید جابجا میشوند. در اینگونه موارد نیاز مبرم است که با دقت و کوشش آنچه را در جامعه میبینیم و میگیریم در خود نگه داریم. بسیاری از مسائلی که در جامعه هست و ما با آنها روبرو میشویم مناسب نیستند ذهن نقاد و فعال باید به کار رود. بسیاری از افراد آنچه را در ذهن ذخیره کردهاند و با خود حمل میکنند حاضر نیستند هیچگونه تغییر و تاملی در آنها ایجاد نمایند. مثلا احساس گناه کردن که از کودکی به آنها تلقین شده است. مثلا انجام فلان عمل تولید گناه میکند و تو از آن رنج خواهی بُرد. کودکان و یا بزرگسالان از تزریق این احساس گناه جدا رنج خواهند بُرد و در بسیاری از موارد در یک دو راهی و تضاد ذهنی قرار خواهند گرفت و احساسات خود را از این راه مسموم خواهند کرد و در نتیجه ناراحت باقی خواهند ماند. شما تعداد زیادی هدف داشتهاید که توسط تلقین احساس گناه شما از آن هدف و انجام آن، منصرف شدهاید و چه بسا اگر آن عمل را انجام میدادید موفقیت زیادی–– نصیبتان میشد. زمانیکه این احساس گناه را ارج نهیم و با خود داشته باشیم خواسته و ناخواسته آنرا به شریک زندگی خود نیز منتقل مینمائیم و در او بخاطر انجام فلان کار ویژه ایجاد گناه مینمائیم. در بسیاری از موارد افراد از طریق ایجاد گناه در شخص دیگر میخواهند او را زیر نفوذ خود بیاورند و آنطوریکه میخواهند طرف مقابل را، به آنچه فکر میکنند خوب است، تبدیل کنند.
یکی از بهترین راههایی که شخص میتواند انجام دهد اینست که در شریک زندگی خود ایجاد گناه نکند و فقط تمرین نماید که دقتش روی شخص خود متمرکز شود، یعنی بجای صرف انرژی و وقت خود برای تغییر همسر از ایجاد گناه در او استفاده ننماید. اگر او موردی را دوست ندارد کوشش نکند که با ایجاد گناه در او مطلب مورد نظر شما را دوست بدارد. در واقع با این جابجایی یعنی تمرکز فقط روی خودتان به هدف خود خواهید رسید. پس نه او احساس گناه خواهند کرد و نه شخص شما. مثلا هرگز به همسر خود نگوئید که چرا بیشتر وقت خودش را صرف با شما بودن نمیکند. پس بجای گفتن او چرا وقت خود را بیشتر صرف بودن با شما نمیکند، بگویید من دوست دارم با تو باشم، چه موقع آمادهای و یا فرصت دارید که این هفته هر دو با هم قدری خوشبگذرانیم و یک سرگرمی خوب بهوجود بیاوریم. و یا بجای گفتن اینکه ما هرگز با هم جای جالب توجهی نمیرویم، بگوئید چطوره که آخر این هفته به ساحل و یا اطراف دریاچه مثلا انتاریو برویم و یا شما اصلا در مورد کودک یا کودکان حواس خود را پرت نکن من ترتیب نگهداری آنها را خوااهم داد یا از طریق والدین خودم یا والدین شما و اگر هیچکدام فرصت نداشتند با یکی از دوستان نزدیک ترتیب این کار را میدهم.
شکی نیست، که استفاده از این روش تضمینی نیست که شما به آنچه که میخواهید برسید، لیکن غالبا این روش کارساز است و به مراتب از نوع تقاضاهایی که شما از طریق ایجاد گناه در همسر خود میخواستید بدست آورید بهتر است.
مساله بسیار مهمتر اینست که آن احساسات منفی باقیمانده که بعضی مواقع شما را نسبت به همسرتان عصبانی و خشمگین میکرد دیگر بوجود نمیآید. و نیز شما آن حالت ناراحت و غمگین خود را به گذشته واگذار خواهید کرد.
همانطوریکه بارها اشاره کردهام از بین بردن و حذف یادگیریهای گذشته آسان نیست و نیاز به صرف وقت و انرژی و اراده و پشتکار دارد. هرگز تصور ننمائید که مطلبی را که در کودکی یادگرفتهاید و امروز مناسب نیست میتوانید به سرعت آنرا نادیده بگیرید و از ذهن خود پاک کنید. مطلب نقش در حجر را به یاد آورید، یادگیریهای کودکی مثل نقشی است که بر روی سنگ حک میشود، پس حذف آنها نشدنی نیست اما مشکل است و وقت و انرژی میخواهد.
یکی از بهترین راههایی که شخص میتواند انجام دهد اینست که در شریک زندگی خود ایجاد گناه نکند و فقط تمرین نماید که دقتش روی شخص خود متمرکز شود، یعنی بجای صرف انرژی و وقت خود برای تغییر همسر از ایجاد گناه در او استفاده ننماید. اگر او موردی را دوست ندارد کوشش نکند که با ایجاد گناه در او مطلب مورد نظر شما را دوست بدارد. در واقع با این جابجایی یعنی تمرکز فقط روی خودتان به هدف خود خواهید رسید. پس نه او احساس گناه خواهند کرد و نه شخص شما. مثلا هرگز به همسر خود نگوئید که چرا بیشتر وقت خودش را صرف با شما بودن نمیکند. پس بجای گفتن او چرا وقت خود را بیشتر صرف بودن با شما نمیکند، بگویید من دوست دارم با تو باشم، چه موقع آمادهای و یا فرصت دارید که این هفته هر دو با هم قدری خوشبگذرانیم و یک سرگرمی خوب بهوجود بیاوریم. و یا بجای گفتن اینکه ما هرگز با هم جای جالب توجهی نمیرویم، بگوئید چطوره که آخر این هفته به ساحل و یا اطراف دریاچه مثلا انتاریو برویم و یا شما اصلا در مورد کودک یا کودکان حواس خود را پرت نکن من ترتیب نگهداری آنها را خوااهم داد یا از طریق والدین خودم یا والدین شما و اگر هیچکدام فرصت نداشتند با یکی از دوستان نزدیک ترتیب این کار را میدهم.
شکی نیست، که استفاده از این روش تضمینی نیست که شما به آنچه که میخواهید برسید، لیکن غالبا این روش کارساز است و به مراتب از نوع تقاضاهایی که شما از طریق ایجاد گناه در همسر خود میخواستید بدست آورید بهتر است.
مساله بسیار مهمتر اینست که آن احساسات منفی باقیمانده که بعضی مواقع شما را نسبت به همسرتان عصبانی و خشمگین میکرد دیگر بوجود نمیآید. و نیز شما آن حالت ناراحت و غمگین خود را به گذشته واگذار خواهید کرد.
همانطوریکه بارها اشاره کردهام از بین بردن و حذف یادگیریهای گذشته آسان نیست و نیاز به صرف وقت و انرژی و اراده و پشتکار دارد. هرگز تصور ننمائید که مطلبی را که در کودکی یادگرفتهاید و امروز مناسب نیست میتوانید به سرعت آنرا نادیده بگیرید و از ذهن خود پاک کنید. مطلب نقش در حجر را به یاد آورید، یادگیریهای کودکی مثل نقشی است که بر روی سنگ حک میشود، پس حذف آنها نشدنی نیست اما مشکل است و وقت و انرژی میخواهد.
Date: Wednesday, September 6, 2017 - 20:00
Safar Daee دکتر صفر داعی دکترای روانشناسی از دانشگاه انگلستان 905-770-4556 |
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو