theater

به گزارش خبرگزای آلمان، بیستمین دور جشنواره تئاتر ایرانی در کلن، پنجم نوامبر در تئاتر صحنه فرهنگ‌ها گشایش یافت. نخستین روز جشنواره آمیخته‌ای بود از گزارش سالانه، تئاتر و موسیقی. موسیقی تلفیقیِ مریم آخوندی، پایان‌بخش برنامه بود.

جشنواره تئاتر ایرانی بیست سال است که نوامبر هرسال در شهر کلن آلمان برگزار می‌شود. ایرانیان علاقمند به تئاتر نیز، در این بیست سال اغلب در فضای کوچک و صمیمی تئاتر آرکاداش که اکنون "صحنه فرهنگ‌ها" نام دارد، شاهد گریه‌ها و خنده‌ها، رنج‌ها و شادی‌های بازیگران تئاتر بوده‌اند و گاه همزمان با آنان خندیده و گریسته‌اند.

روز گشایش، سالن همیشه پر است از تماشاگرانی است که با کنجکاوی می‌آیند تا شاهد دستاوردهای تازه جشنواره باشند. تماشاگرانی که اغلب چهره‌هایشان دیگر آشناست و از مشتریان پر و پا قرص تئاتر برون مرزی هستند. برخی از چهره‌ها نیز حالا دیگر برای همیشهغایب‌اند. ایرج زهری، نمایشنامه نویس و منتقد تئاتر که با کوله پشتی خود همچون نوجوانی از راه می‌رسید و خستگی ناپذیر تا آخرین لحظه به تماشای نمایشنامه‌ها می‌نشست. محمد عاصمی، نویسنده و بازیگری که همچنان عده‌ای در پیرامون داشت و از حال خوش خود در سنین بالای هشتاد می‌گفت: «من دیو سپید مازندرانم.»

در میان جمع تماشاگران مراسم گشایش اما چهره‌های جوان تازه‌ای نیز دیده می‌شوند که هر سال تعدادشان افزایش می‌یابد.

تئاتر موزیکال

گردانندگان فستیوال به ملاحظ‌ه کسانی که در ترافیک گرفتار شده‌اند برنامه را با تاخیری پانزده دقیقه‌ای آغاز می‌کنند و ما هم با همه راهبندان‌ها با نیم ساعتی دیرکرد پس از سخنرانی مجید فلاح زاده مدیر فستیوال خودمان را به سالن تئاتر آرکاداش میرسانیم. نوبت به ترانه خوانی بهرخ حسین بابائی رسیده است. دختر خانم پیانیستی از جمهوری آذربایجان او را همراهی می کند. ترانه زیبای برای وطنم.

صحنه در جلوی چشم حاضران بلافاصله عوض می شود و نمایشنامه ی متهم با کارگردانی و بازیگری حمید عبدالملکی و کمال حسینی به اجرا در می آید. طنزی از آنتون چخوف. داستان دستگیری یک روستائی به دست مقامات امنیتی که به خاطر دزدیدن مهره‌های ریل قطار از سوی بازپرس محاکمه می‌شود. دزدیدن مهره اما از نظر روستائی فقیر یک امر بدیهی است و از نگاه بازپرس جرمی که می تواند منجر به انحراف قطار از روی ریل بشود. مهره برای مرد فقیر وسیله‌ای است برای ماهیگیری که بدون آن قادر به دام انداختن ماهی‌ها نیست. او اما متهم است و آخر و عاقبتش نیز زندان. حمید عبدالملکی در کسوت یک روستائی نیز به خوبی از عهده اجرای نقش برآمد.

نخستین روز گشایش، تئاتر آرکاداش واقعا موزیکال شده بود. بهرخ حسین بابائی بار دیگر با یک ترانه ی آذری به روی صحنه رفت و فارسی زبانان و آذری زبانان را غرق در لذت کرد.

عروسک کوکی

دومین تئاتر، برداشتی است از شعر عروسک کوکی فروغ فرخزاد، کار مشترک سیما سید و "بی‌بیانا خیمنس". دو زن اسیر در قالب‌های اجتماعی. یکی پوشیده در پرده و دیگری اسیر قالب عروسکی. از نواقص فنی که در پخش صدا وجود داشت بگذریم، برداشتی بود تازه، با بازی خوب سیما سید و رقص گویای بی‌بیانا. رقصی که حکایت از درماندگی و امید زن داشت. زنی که شهامت از نو ساخته شدن را دارد و می خواهد خود را از قالب های موجود برهاند.

میتوان ساعات طولانی/ با نگاهی چون نگاه مردگان، ثابت/

خیره شد در دود یک سیگار/ خیره شد در شکل یک فنجان/ در گلی بیرنگ، بر قالی/

می توان بر جای باقی ماند/ در کنار پرده، اما کور، اما کر/

عروسک کوکی اما کم کم از قالب خود بیرون می آید و به زن اسیر دیگر در قالب‌های اجتماعی می‌پیوندد. قالب‌ها جا به جا می شوند، یکی عروسکی می شود و دیگری در پرده فرو می رود. قالب ها را میتوان اما شکست. زن رقصنده همچون ماری پوست می‌اندازد. بدن برهنه اش را در معرض دید تماشاگران می گذارد بدون آن که حس برهنگی در بیننده ایجاد کند. می توان با هر فشار هرزه دستی/ بی‌سبب فریاد کرد و گفت: آه من بسیار خوشبختم/ موسیقی ترانه کار اسکندر آبادی بود که با متن سازگاری بسیارداشت.

گروه پاز و ترانه‌های تلفیقی

در فاصله نیم ساعتی که برای تعویض صحنه و استراحت در نظر گرفته شده، بهمن فرسی نمایشنامه‌نویس، نویسنده و منتقد تئاتر را می‌بینیم و محسن یلفانی نویسنده، شاهرخ گلستان، فیلمساز و از برنامه‌سازان بی بی سی را.

سودابه فرخ نیا کارگردان تئاتر نیز در جمع حضور دارد. سوسن فرخ‌نیا نیز قرار است در روز شنبه به گروه بپیوندد.

و اما آخرین بخش برنامه موسیقی تلفیقی مریم آخوندی است با گروه پاز که نامش برگرفته از پارس و جاز است. تلفیق موسیقی غربی و شرقی و ترکیب سازهای خاوری و باختری پیشینه‌ای دیرینه دارد. چند صباحی است اما که مد روز هم شده اما همیشه با موفقیت همراه نیست. ترانه های فرجاز شده ایرانی با صدای مریم آخوندی از نوع موفق موسیقی تلفیقی است. او را بیست سالی است که اغلب روی صحنه همین تئاتر می‌بینیم. نه تنها او که خواهر و برادر و همسر و حالا فرزندش از نسلی جوانتر را.

گروه پاز را دو آلمانی با ساکسیفون و کلارینت و پیانو همراهی می کنند و سیاوش رستانی با تنبک به این گروه پیوسته است. تک‌نوازی‌های تنبک و گاه دونوازی‌های گروه برای حاضرین دلنشین و گوشنوازاست. مریم برای شروع ترانه سیمین بری را انتخاب کرده. ترانه فِرجاز شده که دنیائی خاطره را برای تماشاگران به همراه می آورد. شانه، صورتگرِ نقاش چین و ترانه‌های تلفیفی محلی و آلمانی و همه و همه حاضرین را با خاطره‌ای خوش از نخستین شب گشایش به خانه‌هایشان هدایت می‌کند.

Share this with: ارسال این مطلب به