همه سیاستهای ما از صافی 4 موضوع زیر میگذرد: مسئولیتپذیری اشخاص، آزادی فردی، احترام به دیگران، انصاف داشتن
ریچارد هیلیر نامزد حزب مردم در گفتگوی اختصاصی با ایران استار:
این هفته سراغ کاندیدای حزب مردم در منطقه ویلودیل رفتیم. حزب مردم به رهبری ماگزیم برنیه، یک حزب تازه تاسیسیست که برای مردم خیلی شناخته شده نیست و رهبرش نیز (با توجه به نداشتن کرسی در مجلس) توانسته در مناظرههای تلویزیونی حضور یابد.
لطفا کمی درباره خودتان بگوئید و اینکه چرا مردم باید مجددا به شما رای دهند.
من ریچارد هیلیر، افسر بازنشسته نیروی دریایی هستم؛ ناوبر (هدایتگر) و افسر عملیاتی کشتی و نیز و غواص عمق زیاد بودم؛ بعلاوه چندین مدرک دانشگاهی هم، از جمله مدیریت پروژه، دارم. با بازنشستگی از نیروی دریایی به ویلودیل بازگشتم و یک بیزینس دید سه بعدی تاسیس کردم. بنظرم مردم باید به من رای بدهند زیرا من معتقدم به ویژه در این برهه حساس، سیاستهای حزب "مردم" برای کانادا بهترین سیاست میباشد، از جمله سیاستهای مالی و داشتن دولتی کوچک.
چرا مردم باید به حزب شما رای دهند؟ نقاط و ایدههای قوت حزب شما در این انتخابات چیستند؟ نقاط قوت گذشته حزب شما چیست؟
مهمترین آن سیاست مالیست و پس از آن داشتن دولتی کوچک و آزادی فردی. همه سیاستهای ما از صافی 4 موضوع زیر میگذرد: مسئولیتپذیری اشخاص، آزادی فردی، احترام به دیگران، انصاف داشتن. همه چیزهایی که به آن باور داریم بایستی از این چهار مورد سربلند بیرون بیاید. ما با داشتن رکورد کسری بودجه همزمان با کمترین بهره بانکی در تاریخ، که برخی فکر میکنند بزودی تغییر میکند و اگر تغییر کند ویرانگر خواهد بود، در وضعیت بدی قرار داریم. معمولا به ما گفته میشود که میزان تولید ناخالص ملی سرانه ما خوب است، اما این صحیح نیست زیرا این شاخص میگوید توان پرداخت یک کشور در بازپرداخت بدهیهایش چقدر است ولیکن اگر کشوری نتواند بدهیاش را بپردازد مهم نیست که این شاخص چقدر است، و مرتبا بدهی روی بدهی بالا میآورد.
موضع شخصی شما در موارد زیر چیست؟
هزینههای زندگی؟ این مهمترین موضوع برایم است که چندین دلیل دارد اما در واقع تنها مشکل بزرگ ما در اینباره خود دولت است. درآمد کل 6 ماه سال کار کردنمان صرف پرداخت مالیاتمان به سه سطح (فدرال، استان، شهری) میشود، این شرایط اصلا قابل قبول نیست. این موضوع طی چندین نسل تبدیل به یک موضوع معمولی شده بطوریکه اصلا به آن توجه نمیکنیم. این همه مالیات دادن من و شما را عصبانی میکند. ما هزینه کردنهای دولتی را کاهش میدهیم، مالیاتها را نیز کاهش میدهیم تا پول بیشتری در جیب مردم باقی بماند و بیزینسها هم بتوانند بهتر به کارشان و سرمایهگذاریشان ادامه دهند. ما با اینکه برخی از شرکتهای بزرگ تا 5 بیلیونها دلار تخفیف مالیاتی بگیرند ما را به فساد میکشاند و بیزینسهای مشروعی را دلسرد و تنبیه میکند که مجبورند با همان شرکتهای بزرگ رقابت کنند. پس ما اقتصادی آزاد به راه میاندازیم که باعث پایین آوردن هزینههای زندگی مردم و کمتر شدن مالیات آنها میشود.
بهداشت: ما از دخالت دولت فدرال در مسائل بهداشتی و پزشکی استانها جلوگیری میکنیم تا جلوی لطف و فساد سیاسی را بگیریم تا استانها مجبور شوند تقصیرهایی که اکنون به گردن دولت فدرال میاندازند، را به گردن جای دیگری بیاندازند. در این مورد مالیات استانی (جیاسپی) که حدودا 40 بیلیون دلار در سال است که تقریبا مساوی کمک دولت فدرال به استانهاست را لغو میکنیم بنابراین استانها میمانند که به مردمشان بگویند با پول مردم چه میکنند. بدین ترتیب استانها مجبور میشوند بهتر کار کنند. ما از مطرح کردن هیچ موضوعی در حزب هراس نداریم؛ برای مثال به نظر ما راه بهتری برای رفع مشکل بهداشتی وجود دارد و آن اینست که سیستم بهداشتی مخلوطی از خصوصی و دولتی شود؛ وقتی ما این موضوع را مطرح میکنیم برخیها میگویند که قرار است ما تبدیل به آمریکا شویم؛ اما نه اینگونه نیست ما میخواهیم سیستمی شبیه بیشتر کشورهای غربی داشته باشیم و از مطرح کردن ابایی نداریم.
دارو: این موضوعی است که باید از نزدیک بررسیاش کنیم و ببینیم که نفع مردم در چیست و از مناظره در اینباره نبایستی بترسیم.
تغییرات آبوهوایی: بله آب و هوا در حال تغییر است اما ما فکر نمیکنیم که شرایط آن بحرانی است. آبوهوا از آغاز بطور دورهای تغییر کرده و تغییر میکند؛ اجماعی درباره اینکه دنیا در 10 یا 12 سال آینده به پایان میرسد وجود ندارد و ما هم به آن اصلا اعتقادی نداریم، بعلاوه مدارکی وجود دارد که این موضوع را زیر سوال میبرد. چند روز پیش گروهی از حدود 500 دانشمند به سازمان ملل نامه نوشتند و تغییرات آبوهوایی را به چالش کشیدند. ما فکر میکنیم راهکارهای ما در اینباره کشور را ورشکست میکند و علم نیز از آن حمایت نمیکند. اگرچه ما تلاش میکنیم تا منابع آبی، هوایی و خاکی کشور تمیز بمانند و از مناظره در اینباره نیز جلوگیری نمیکنیم تا ریشههای این مشکلات را بیابیم. البته بسیاری از سیاسیون و فعالان و رسانهها سعی دارند که نقطه نظر خودشان را به پیش ببرند که ما از آن حمایت نمیکنیم.
نفت: این مایه خجالت کاناداست که با وجود اینهمه منابع هنوز بایستی نفت بخریم، به ویژه از کشورهایی که از بزرگترین ناقضان حقوق بشر هستند {عربستان سعودی}. برنامه ما ساخت خط لوله کشوریست که طبق قانون اساسی باشد، حتی در استانهایی که با آن مخالفند و این ساخت باید با شرکتهای خصوصی انجام شود و ما موانع و بندهای فراوانی را که در این زمینه وجود دارد را کم میکنیم تا این پروژهها، در شرق، غرب، جنوب و حتی اگر صنعت نفت بخواهد در شمال، به سرانجام برسند.
اسلحه: ما از جلوگیری یا کنترل کردن اسلحه حمایت نمیکنیم زیرا با اصول مالکیت قانونی افراد در تضاد است. میلیونها نفر در کانادا بطور قانونی و با مسئولیت اسلحه خریدهاند {و خطری هم نیافریدهاند} اما مورد کاغذبازی و تغییرات قوانینی قرار گرفتهاند که آنها را مجرم میکند. بعلاوه این قوانین با حقوق مالکیت فردی که مثل آزادی بیان از اصول اولیه و قانونی یک کشور آزاد است در تضاد میباشد. صد البته که ما میخواهیم از میزان جرم در جامعه بکاهیم اما حذف اسلحه مشکل جرم را حل نمیکند همچنانکه غیرقانونی کردن مواد مخدر مشکل اعتیاد را حل نکرد؛ و احتمالا برعکس بازار قاچاق و ارزش آن را نیز افزایش میدهد. ما بایستی به متخصصین گوش کنیم به رئیس پلیسی که میگوید ما بقدر کافی در این زمینه قانون داریم تا جلوی جرایم با اسلحه را بگیریم. ریشه این مشکل در مشکلات اجتماعی، بیکاری و خانواده و... است و البته که در دسترس بودن اسلحه یکی از این مشکلات هست که بایستی با توجه به حقوق مالکیت فردی حل شود.
تغییر سیستم رای دادن: بله ما از تبدیل شدن این سیستم به نوعی سیستم تناسبی حمایت میکنیم؛ در انتخابات قبلی قولش داده شد اما انجام نشد زیرا لیبرالها متوجه شدند این تغییر میتواند به ضرر آنها تمام شود، آنها یکدفعهای آمدند و گفتند که کاناداییها از آن حمایت نمیکنند. ما صددرصد از سیستم تناسبی حمایت میکنیم.
نفتا: حزب موضعی در مورد اینکه نفتای جدید بهتر از قبلی است ندارد و من هم اطلاعات شخصی کافی در این زمینه ندارم. اما میتوانم بگویم که حزب ما طرفدار تجارت آزاد و منصفانه است ما میخواهیم با کشورها تجارت کنیم و این خیلی خوب است. در مورد تجارت آزاد گاهی میشنویم که گفته میشود باید در این زمینه مذاکره کنیم، به نظر شخصی من مذاکره در این زمینه دیگر معنای "آزادانه" آن را میگیرد، بعبارت بهتر مذاکره درباره تجارت آزاد یعنی مدیریت کردن تجارت آزاد که این دیگر تجارت آزاد نخواهد بود. ما در قبل هم تجارتمان را مدیریت کردهایم (مانند حفاظت از صنایع لبنی خودمان) که این خوب نیست، ما تغییرش خواهیم داد.
عربستان، ایران، چین، روسیه، فلسطین، اسرائیل، آمریکا: ما سیاست حزبی درباره این کشورها نداریم، بجایش ما اصولی داریم که از آن تبعیت میکنیم: ما میخواهیم با دیگر کشورها تجارت داشته باشیم، ما نمیخواهیم در مسائل دیگر کشورها دخالت کنیم، ولی البته ما از حداقل شرایط زندگی مردم و حقوق بشر آنها دفاع میکنیم برای آنها میایستیم. این به معنی آنست که ما از عربستان سعودی انتقاد میکنیم زیرا حقوق بشر را نقض میکنند. همه کشورهایی که در لیست شماست یکسان نیستند و نمیتوانم در مورد همه آنها به یکسان صحبت کنم. شریک زندگی من یک ایرانیست و از او خیلی چیزها درباره ایران آموختهام و خانوادهاش که بجز مسافرت به عربستان جایی نرفته بودند، اکنون در کانادا هستند و تفاوت فرهنگی {کشورها} میتواند برایشان شوکهکننده باشد. ما میتوانیم با همه این کشورها تجارت داشته باشیم و البته انتقاد هم داشته باشیم و صدالبته واضح است که در کانادا ما از قوانین اینجا پیروی میکنیم و در کشورهای آنها از قوانین آن کشورها و ما به این تفاوت احترام میگذاریم.
مهاجرت: موضع حزب و شخص خودم در این زمینه یکسان است؛ ما طرفدار مهاجرت هستیم و معتقدیم مهاجرت برای کانادا اهمیت دارد؛ اما باید از تعداد مهاجرین را تا حدود 150 هزار نفر در سال کاهش دهیم، مهاجرت متخصصین را افزایش و پناهندگان را کاهش دهیم تا بتوانیم مهاجران را به خوبی جذب و در کشور ادغام کنیم. بعلاوه باید مطمئن شویم کسانی که به کانادا میآیند به ارزشهای کانادایی پایبندند، ارزشهایی که در قانون اساسی (حقوق و آزادیها) آمده، مانند تساوی زن و مرد، آزادی بیان، آزادی دین (و باید دین از سیاست جدا باشد). بعلاوه ما از "اتحاد" حمایت میکنیم نه از تنوع؛ یکی از اصول ما اینست که ما سیاستگذاری بر اساس افراد (بر اساس رنگ پوست، کشوری که از آن آمدهاند و...) را از میان برمیداریم؛ این به معنای آنست که با همه کاناداییها کاملا بطور یکسانی رفتار شود؛ اما اکنون ما مواجهیم با ایرانیان-کانادایی، کرهایهای کانادایی، چینیهای کانادایی و... نبایستی اینگونه باشد ما همه یکسانیم و ما با همه بطور یکسان رفتار میکنیم، ما بودجه ویژهای برای فعالیتهای فرهنگی اختصاص نمیدهیم، هیچ مزیتی به هیچ گروهی تعلق نمیگیرد از جمله گروههای: قومی، طرفداران اسلحه، تفریحی، ارشدان و... قانون مالیاتی و منابع کانادا برای همه یکسان خواهد بود. اطلاعات آکادمیک هم از این نظر حمایت میکند و میگوید نبایستی با دو نفر به دو شکل مختلف رفتار کرد؛ شما در خانه خودتان هم بین فرزندانتان تفاوت قائل نمیشوید.
نظر شما درباره لابی و جابجایی مستقیم و غیر مستقیم پول بین کمپانیها و اشخاص با سیاستمداران در مقابل بدست آوردن امتیازاتی چیست؟
یکی از مهمترین اعتقادهای ما اینست که ما به کمپانیها کمک (مالی یا رفاهی) نمیدهیم، هیچ شرکتی از دولت یارانه دریافت نخواهد کرد. تنها چیزی که آنها از ما میگیرند کاهش مالیاتشان است، مانند حذف مالیات بر سود. به نظر ما آنچه اهمیت دارد اینست که همه آنها در بازار آزاد رقابت کنند، موفقیت و شکستشان در بازار آزاد توسط خود بازار تعیین شود و از دولت یارانه و مالیات مردم را نگیرند تا با دیگران به رقابت بپردازند (این اصلا جوانمردانه نیست). هم اکنون ما سالیانه 5 بیلیون دلار به شرکتها یارانه میدهیم که موجب دخالت آنها در امور کشوری و دولتی میشود که مثالهای زیادی در اینباره وجود دارد، شرکت اسانسی لاوالان آخرین آنهاست که درز کرده، بمباردیه یکی دیگر است که حتی بدتر نیز میباشد، جیام دیگریست که بیلیونها دلار مالیات مردم را گرفت و رفت. ما معتقدیم به هیچ کمپانی یارانه نبایستی داد و هیچ دخالتی هم آنها در دولت نخواهند داشت.
دقیقا چه کاری خود شما و حزب شما برای بهتر کردن کانادا انجام میدهد که بنظر شما بهتر از رقبایتان است؟
بهترین سیاستی که داریم سیاست مالیاتی ماست، کاهش مالیات به روش ما پول بیشتری را در جیب مردم نگاه خواهد داشت، شرکتها را به موفقیت تشویق خواهد کرد، اقتصاد را شکوفا میکند و نتیجهاش حتی آزادی بیشتر افراد میشود. سیاست ما با بقیه متفاوت است، ما تا کنون هیچ اعلانی در زمینه خرج کردن برای این برنامه و آن برنامه، ندادهایم و هیچ اعلانی نیز نخواهیم داشت زیرا سیاست ما وابسته به این نیست که ببینیم مردم دنبال چه برنامهای میروند تا بگوییم برای جلب نظر دوستداران آن برنامه خرج میکنیم تا رای آنها را بدست آوریم. ما واقعا با دیگران متفاوتیم و از اصول تبعیت میکنیم.
از دیگر کارهای ما اینست که برای ما "تابو" معنی ندارد. برای مثال به نظر ما آزادی بیان باید همیشه و همه جا باشد، نمیشود که دولت لایحهای را تصویب کند که مثلا آزادی بیان گروهی را با کمک یک قانون محدود کند، به محض تصویب لایحه و قانونی شدن آن دولت میشود نژادپرست و مردم میشوند خودسانسور کننده و اظهارنظر خودداری میکنند و متعاقبش چیزهای جالبی رخ میهد مثلا کانون وکلای انتاریو یک اظهارنامه "احترام گذاشتن" تهیه میکند که همه وکلا آنرا امضاء کنند که در واقع دارد میگوید مراقب آنچه میگویید باشید. هرگز در زندگیام ندیدهام که کسی در موردی اظهار نظر کند و بلافاصله او را نژادپرستی، ضد همجنسگراها، ضددین، یا ضد یک چیز بنامند تا خجالت بکشد و سانسورش کنند. ما میگوییم در همه موارد میشود صحبت کرد از بهداشت و پزشکی تا مهاجرت و...
اگر نظر مردم با حزب متفاوت باشد، آیا به نفع مردم عمل خواهی کرد یا حزب؟
من هرگز نمیتوانم خلاف آنچه که به آن اعتقاد دارم رای دهم، سیاست و حزب آن اندازه برایم مهم نیستند که برایشان اصول را زیر پا بگذارم. من به آزادی، کرامت انسانی، احترام گذاشتن آنقدر ایمان دارم که نمیتوانم خلاف آنها عمل کنم. فرهنگ از پایین بالا را تحت تاثیر قرار میدهد، و قوانین از بالا به پایین عمل میکنند و اگر قوانینی داشته باشیم که با فرهنگ همخوانی نداشته باشد هیچوقت پیاده نمیشوند، این به من میگوید که من بایستی طبق اصولم {طبق فرهنگ اجتماع} رای دهم که اگر این کار را نکنم در نهایت چیز خوبی در انتها از آن بدست نخواهد آمد.
آیا موافق روابط با ایران هستی یا مخالفش؟
بله من معتقدم با ایران باید ارتباط داشت، در مورد اینکه چگونه باید بگویم ما تقریبا با همه کشورهای دنیا ارتباط داریم و بایستی با ایران هم صحبتهای لازمه را انجام دهیم تا ارتباط ایدهها و افکار و نیز خود مردم وجود داشته باشد که چیز خوبی است، و اگر در این میان چیزهای بدی وجود داشته باشد باید با آنها برخورد کنیم. من تعجب کردم که بسیاری از ایرانیان حتی نمیخواهند ارتباطی با ایران وجود داشته باشد، وقتی علت را جویا شدم به دلایلشان پی بردم و به آن {دلایل} احترام میگذارم. اگر نماینده شوم، این موضوع را مانند هر موضوع دیگری گوش و در آنجا مطرح خواهم کرد؛ میخواهم تاکید کنم که این را برای کانادایی-ایرانیها انجام نمیدهم بلکه برای همه کاناداییها انجام میدهم زیرا همه برای من بطور یکسانی کانادایی هستند. اگر گروهی به من بگویند ما نگران آمدن برخی از مقامات به کانادا هستیم طبیعتا من این موضوع را در نظر گرفته و مطرح میکنم؛ همچنانکه این کار را برای چینیها و یا هر گروه دیگری انجام خواهم داد.
با پولدارانی که با پول کثیف، مثلا از ایران به کانادا میآیند چه میکنید؟
در این مورد ما یک سیاست از قبل مشخص شده در حزب نداریم و قبلا هم در اینمورد فکر نکردهام بنابراین در این لحظه پاسخی به این سوال ندارم که ارائه دهم اما در کل بایستی بگویم: اگر کسی از طرق غیرقانونی پولی را بدست آورده بایستی جایی یا به گونهای به عدالت گردن نهد. اینکه این موضوع چگونه شدنی خواهد بود مطمئن نیستم ولی با توجه به اینکه حزب ما پایبند به انصاف است معتقدم حتما دولت بایستی در این زمینه کاری کند و اگر کسی جرمی مرتکب میشود و پول مردم را اختلاس و سپس فرار میکند، کار درستی نکرده است.
آمار نشان میدهد که جامعه ایرانی/افغانی از کمدرآمدترین جوامع کاناداست، چه کمکی به این جامعه خواهی کرد؟
ما به جامعه ایرانیان کانادا کمک میکنیم، نه بخاطر اینکه آنها ایرانی هستند بلکه به این دلیل که آنها کانادایی هستند و به آنها نیز همانند هر کانادایی دیگر کمک میکنیم.
آیا قول میدهی به مردم کمک کنی؟
جواب من "آری" است، کمک به مردم از اصول اولیه حزب و حذف تبعیض بین انسانها از مهمترین کارهایمان است. گارانتی ما اعلان قوانین و سیاستهایی است که برمبنای کمک به مردم بدون در نظر گرفتن هیچ چیز از آنها (رنگ، سن، نژاد و...)، و بر پایه اتحاد بین همه ما تنظیم شدهاند؛ و ما هرگز برخلاف اصولمان (عدم تبعیض میان انسانها) عمل نخواهیم کرد، همچنانکه تا کنون عمل نکردهایم. تا اینجا هم بعلت آنکه میان کاناداییها تفاوتی قائل نشدهایم به ما برچسب مسخره، نژادپرستی زدهاند در حالیکه واقعیت خلاف آنست زیرا ما با همه به یکسان برخورد میکنیم.
چه چیزی را میخواهید به مردم بگویید که بنظرتان خیلی برایشان مهم است؟
بنظرم ما بیشتر موضوعات را بررسی کردیم ولی میخواهم به همه کاناداییها بگویم که حزب ما با بقیه متفاوت است، ما پاسخ سوالات همه را مستقیما و شفاف ارائه میدهیم، ما یک سوال را نمیپیچانیم تا مردم را گول بزنیم و آنها فکر کنند که ما به موضوع پرداختهایم در حالیکه واقعا به آن نپرداختهایم. ما ابزار انجام کار بد توسط هیچ گروهی نمیشویم. مثلا ما به مردم قول انجام "سیاستگذاری بر اساس افراد" را نمیدهیم که یکی از علل اصلی فساد است، زیرا طبق این روش برای گرفتن رای قولی را به مردم میدهید که در واقع توهین به آنهاست. ما با همه بطور یکسان رفتار میکنیم، دولت بزرگ را کوچک میکنیم، آزادیهای فردی را افزایش میدهیم و از مالیاتها میکاهیم. وقتی دولت از اقتصاد کشور پولی را بیرون میکشد و آنرا بین گروههای دوستانش پخش میکند، هرگز به شما نمیگوید که اگر این پول در اقتصاد میماند چقدر برای اقتصاد و همه بهتر میبود. این پول کشیدن دولت باعث فساد، کاغذبازی، دخالت در آزادی مردم و غیره میگردد، در حالیکه باقی ماندن آن در اقتصاد باعث تولید و نتیجتا ثروت در میان مردم میشود؛ خرج کردن پول و تحریک کردن اقتصاد با پول دولتی رونق نمیآورد اما سیاستمداران و شرکتها میخواهند این سیستمی که از قبل مانده را نگاه دارند؛ اما ما میخواهیم تغییرش دهیم زیرا بنا به تجربه صدها ساله میدانیم که بازار آزاد بهترین مسیر است.
از فرصتی که برای این گفتگو به ما دادید متشکریم.
از مصاحبه با شما سپاسگزارم.
این هفته سراغ کاندیدای حزب مردم در منطقه ویلودیل رفتیم. حزب مردم به رهبری ماگزیم برنیه، یک حزب تازه تاسیسیست که برای مردم خیلی شناخته شده نیست و رهبرش نیز (با توجه به نداشتن کرسی در مجلس) توانسته در مناظرههای تلویزیونی حضور یابد.
لطفا کمی درباره خودتان بگوئید و اینکه چرا مردم باید مجددا به شما رای دهند.
من ریچارد هیلیر، افسر بازنشسته نیروی دریایی هستم؛ ناوبر (هدایتگر) و افسر عملیاتی کشتی و نیز و غواص عمق زیاد بودم؛ بعلاوه چندین مدرک دانشگاهی هم، از جمله مدیریت پروژه، دارم. با بازنشستگی از نیروی دریایی به ویلودیل بازگشتم و یک بیزینس دید سه بعدی تاسیس کردم. بنظرم مردم باید به من رای بدهند زیرا من معتقدم به ویژه در این برهه حساس، سیاستهای حزب "مردم" برای کانادا بهترین سیاست میباشد، از جمله سیاستهای مالی و داشتن دولتی کوچک.
چرا مردم باید به حزب شما رای دهند؟ نقاط و ایدههای قوت حزب شما در این انتخابات چیستند؟ نقاط قوت گذشته حزب شما چیست؟
مهمترین آن سیاست مالیست و پس از آن داشتن دولتی کوچک و آزادی فردی. همه سیاستهای ما از صافی 4 موضوع زیر میگذرد: مسئولیتپذیری اشخاص، آزادی فردی، احترام به دیگران، انصاف داشتن. همه چیزهایی که به آن باور داریم بایستی از این چهار مورد سربلند بیرون بیاید. ما با داشتن رکورد کسری بودجه همزمان با کمترین بهره بانکی در تاریخ، که برخی فکر میکنند بزودی تغییر میکند و اگر تغییر کند ویرانگر خواهد بود، در وضعیت بدی قرار داریم. معمولا به ما گفته میشود که میزان تولید ناخالص ملی سرانه ما خوب است، اما این صحیح نیست زیرا این شاخص میگوید توان پرداخت یک کشور در بازپرداخت بدهیهایش چقدر است ولیکن اگر کشوری نتواند بدهیاش را بپردازد مهم نیست که این شاخص چقدر است، و مرتبا بدهی روی بدهی بالا میآورد.
موضع شخصی شما در موارد زیر چیست؟
هزینههای زندگی؟ این مهمترین موضوع برایم است که چندین دلیل دارد اما در واقع تنها مشکل بزرگ ما در اینباره خود دولت است. درآمد کل 6 ماه سال کار کردنمان صرف پرداخت مالیاتمان به سه سطح (فدرال، استان، شهری) میشود، این شرایط اصلا قابل قبول نیست. این موضوع طی چندین نسل تبدیل به یک موضوع معمولی شده بطوریکه اصلا به آن توجه نمیکنیم. این همه مالیات دادن من و شما را عصبانی میکند. ما هزینه کردنهای دولتی را کاهش میدهیم، مالیاتها را نیز کاهش میدهیم تا پول بیشتری در جیب مردم باقی بماند و بیزینسها هم بتوانند بهتر به کارشان و سرمایهگذاریشان ادامه دهند. ما با اینکه برخی از شرکتهای بزرگ تا 5 بیلیونها دلار تخفیف مالیاتی بگیرند ما را به فساد میکشاند و بیزینسهای مشروعی را دلسرد و تنبیه میکند که مجبورند با همان شرکتهای بزرگ رقابت کنند. پس ما اقتصادی آزاد به راه میاندازیم که باعث پایین آوردن هزینههای زندگی مردم و کمتر شدن مالیات آنها میشود.
بهداشت: ما از دخالت دولت فدرال در مسائل بهداشتی و پزشکی استانها جلوگیری میکنیم تا جلوی لطف و فساد سیاسی را بگیریم تا استانها مجبور شوند تقصیرهایی که اکنون به گردن دولت فدرال میاندازند، را به گردن جای دیگری بیاندازند. در این مورد مالیات استانی (جیاسپی) که حدودا 40 بیلیون دلار در سال است که تقریبا مساوی کمک دولت فدرال به استانهاست را لغو میکنیم بنابراین استانها میمانند که به مردمشان بگویند با پول مردم چه میکنند. بدین ترتیب استانها مجبور میشوند بهتر کار کنند. ما از مطرح کردن هیچ موضوعی در حزب هراس نداریم؛ برای مثال به نظر ما راه بهتری برای رفع مشکل بهداشتی وجود دارد و آن اینست که سیستم بهداشتی مخلوطی از خصوصی و دولتی شود؛ وقتی ما این موضوع را مطرح میکنیم برخیها میگویند که قرار است ما تبدیل به آمریکا شویم؛ اما نه اینگونه نیست ما میخواهیم سیستمی شبیه بیشتر کشورهای غربی داشته باشیم و از مطرح کردن ابایی نداریم.
دارو: این موضوعی است که باید از نزدیک بررسیاش کنیم و ببینیم که نفع مردم در چیست و از مناظره در اینباره نبایستی بترسیم.
تغییرات آبوهوایی: بله آب و هوا در حال تغییر است اما ما فکر نمیکنیم که شرایط آن بحرانی است. آبوهوا از آغاز بطور دورهای تغییر کرده و تغییر میکند؛ اجماعی درباره اینکه دنیا در 10 یا 12 سال آینده به پایان میرسد وجود ندارد و ما هم به آن اصلا اعتقادی نداریم، بعلاوه مدارکی وجود دارد که این موضوع را زیر سوال میبرد. چند روز پیش گروهی از حدود 500 دانشمند به سازمان ملل نامه نوشتند و تغییرات آبوهوایی را به چالش کشیدند. ما فکر میکنیم راهکارهای ما در اینباره کشور را ورشکست میکند و علم نیز از آن حمایت نمیکند. اگرچه ما تلاش میکنیم تا منابع آبی، هوایی و خاکی کشور تمیز بمانند و از مناظره در اینباره نیز جلوگیری نمیکنیم تا ریشههای این مشکلات را بیابیم. البته بسیاری از سیاسیون و فعالان و رسانهها سعی دارند که نقطه نظر خودشان را به پیش ببرند که ما از آن حمایت نمیکنیم.
نفت: این مایه خجالت کاناداست که با وجود اینهمه منابع هنوز بایستی نفت بخریم، به ویژه از کشورهایی که از بزرگترین ناقضان حقوق بشر هستند {عربستان سعودی}. برنامه ما ساخت خط لوله کشوریست که طبق قانون اساسی باشد، حتی در استانهایی که با آن مخالفند و این ساخت باید با شرکتهای خصوصی انجام شود و ما موانع و بندهای فراوانی را که در این زمینه وجود دارد را کم میکنیم تا این پروژهها، در شرق، غرب، جنوب و حتی اگر صنعت نفت بخواهد در شمال، به سرانجام برسند.
اسلحه: ما از جلوگیری یا کنترل کردن اسلحه حمایت نمیکنیم زیرا با اصول مالکیت قانونی افراد در تضاد است. میلیونها نفر در کانادا بطور قانونی و با مسئولیت اسلحه خریدهاند {و خطری هم نیافریدهاند} اما مورد کاغذبازی و تغییرات قوانینی قرار گرفتهاند که آنها را مجرم میکند. بعلاوه این قوانین با حقوق مالکیت فردی که مثل آزادی بیان از اصول اولیه و قانونی یک کشور آزاد است در تضاد میباشد. صد البته که ما میخواهیم از میزان جرم در جامعه بکاهیم اما حذف اسلحه مشکل جرم را حل نمیکند همچنانکه غیرقانونی کردن مواد مخدر مشکل اعتیاد را حل نکرد؛ و احتمالا برعکس بازار قاچاق و ارزش آن را نیز افزایش میدهد. ما بایستی به متخصصین گوش کنیم به رئیس پلیسی که میگوید ما بقدر کافی در این زمینه قانون داریم تا جلوی جرایم با اسلحه را بگیریم. ریشه این مشکل در مشکلات اجتماعی، بیکاری و خانواده و... است و البته که در دسترس بودن اسلحه یکی از این مشکلات هست که بایستی با توجه به حقوق مالکیت فردی حل شود.
تغییر سیستم رای دادن: بله ما از تبدیل شدن این سیستم به نوعی سیستم تناسبی حمایت میکنیم؛ در انتخابات قبلی قولش داده شد اما انجام نشد زیرا لیبرالها متوجه شدند این تغییر میتواند به ضرر آنها تمام شود، آنها یکدفعهای آمدند و گفتند که کاناداییها از آن حمایت نمیکنند. ما صددرصد از سیستم تناسبی حمایت میکنیم.
نفتا: حزب موضعی در مورد اینکه نفتای جدید بهتر از قبلی است ندارد و من هم اطلاعات شخصی کافی در این زمینه ندارم. اما میتوانم بگویم که حزب ما طرفدار تجارت آزاد و منصفانه است ما میخواهیم با کشورها تجارت کنیم و این خیلی خوب است. در مورد تجارت آزاد گاهی میشنویم که گفته میشود باید در این زمینه مذاکره کنیم، به نظر شخصی من مذاکره در این زمینه دیگر معنای "آزادانه" آن را میگیرد، بعبارت بهتر مذاکره درباره تجارت آزاد یعنی مدیریت کردن تجارت آزاد که این دیگر تجارت آزاد نخواهد بود. ما در قبل هم تجارتمان را مدیریت کردهایم (مانند حفاظت از صنایع لبنی خودمان) که این خوب نیست، ما تغییرش خواهیم داد.
عربستان، ایران، چین، روسیه، فلسطین، اسرائیل، آمریکا: ما سیاست حزبی درباره این کشورها نداریم، بجایش ما اصولی داریم که از آن تبعیت میکنیم: ما میخواهیم با دیگر کشورها تجارت داشته باشیم، ما نمیخواهیم در مسائل دیگر کشورها دخالت کنیم، ولی البته ما از حداقل شرایط زندگی مردم و حقوق بشر آنها دفاع میکنیم برای آنها میایستیم. این به معنی آنست که ما از عربستان سعودی انتقاد میکنیم زیرا حقوق بشر را نقض میکنند. همه کشورهایی که در لیست شماست یکسان نیستند و نمیتوانم در مورد همه آنها به یکسان صحبت کنم. شریک زندگی من یک ایرانیست و از او خیلی چیزها درباره ایران آموختهام و خانوادهاش که بجز مسافرت به عربستان جایی نرفته بودند، اکنون در کانادا هستند و تفاوت فرهنگی {کشورها} میتواند برایشان شوکهکننده باشد. ما میتوانیم با همه این کشورها تجارت داشته باشیم و البته انتقاد هم داشته باشیم و صدالبته واضح است که در کانادا ما از قوانین اینجا پیروی میکنیم و در کشورهای آنها از قوانین آن کشورها و ما به این تفاوت احترام میگذاریم.
مهاجرت: موضع حزب و شخص خودم در این زمینه یکسان است؛ ما طرفدار مهاجرت هستیم و معتقدیم مهاجرت برای کانادا اهمیت دارد؛ اما باید از تعداد مهاجرین را تا حدود 150 هزار نفر در سال کاهش دهیم، مهاجرت متخصصین را افزایش و پناهندگان را کاهش دهیم تا بتوانیم مهاجران را به خوبی جذب و در کشور ادغام کنیم. بعلاوه باید مطمئن شویم کسانی که به کانادا میآیند به ارزشهای کانادایی پایبندند، ارزشهایی که در قانون اساسی (حقوق و آزادیها) آمده، مانند تساوی زن و مرد، آزادی بیان، آزادی دین (و باید دین از سیاست جدا باشد). بعلاوه ما از "اتحاد" حمایت میکنیم نه از تنوع؛ یکی از اصول ما اینست که ما سیاستگذاری بر اساس افراد (بر اساس رنگ پوست، کشوری که از آن آمدهاند و...) را از میان برمیداریم؛ این به معنای آنست که با همه کاناداییها کاملا بطور یکسانی رفتار شود؛ اما اکنون ما مواجهیم با ایرانیان-کانادایی، کرهایهای کانادایی، چینیهای کانادایی و... نبایستی اینگونه باشد ما همه یکسانیم و ما با همه بطور یکسان رفتار میکنیم، ما بودجه ویژهای برای فعالیتهای فرهنگی اختصاص نمیدهیم، هیچ مزیتی به هیچ گروهی تعلق نمیگیرد از جمله گروههای: قومی، طرفداران اسلحه، تفریحی، ارشدان و... قانون مالیاتی و منابع کانادا برای همه یکسان خواهد بود. اطلاعات آکادمیک هم از این نظر حمایت میکند و میگوید نبایستی با دو نفر به دو شکل مختلف رفتار کرد؛ شما در خانه خودتان هم بین فرزندانتان تفاوت قائل نمیشوید.
نظر شما درباره لابی و جابجایی مستقیم و غیر مستقیم پول بین کمپانیها و اشخاص با سیاستمداران در مقابل بدست آوردن امتیازاتی چیست؟
یکی از مهمترین اعتقادهای ما اینست که ما به کمپانیها کمک (مالی یا رفاهی) نمیدهیم، هیچ شرکتی از دولت یارانه دریافت نخواهد کرد. تنها چیزی که آنها از ما میگیرند کاهش مالیاتشان است، مانند حذف مالیات بر سود. به نظر ما آنچه اهمیت دارد اینست که همه آنها در بازار آزاد رقابت کنند، موفقیت و شکستشان در بازار آزاد توسط خود بازار تعیین شود و از دولت یارانه و مالیات مردم را نگیرند تا با دیگران به رقابت بپردازند (این اصلا جوانمردانه نیست). هم اکنون ما سالیانه 5 بیلیون دلار به شرکتها یارانه میدهیم که موجب دخالت آنها در امور کشوری و دولتی میشود که مثالهای زیادی در اینباره وجود دارد، شرکت اسانسی لاوالان آخرین آنهاست که درز کرده، بمباردیه یکی دیگر است که حتی بدتر نیز میباشد، جیام دیگریست که بیلیونها دلار مالیات مردم را گرفت و رفت. ما معتقدیم به هیچ کمپانی یارانه نبایستی داد و هیچ دخالتی هم آنها در دولت نخواهند داشت.
دقیقا چه کاری خود شما و حزب شما برای بهتر کردن کانادا انجام میدهد که بنظر شما بهتر از رقبایتان است؟
بهترین سیاستی که داریم سیاست مالیاتی ماست، کاهش مالیات به روش ما پول بیشتری را در جیب مردم نگاه خواهد داشت، شرکتها را به موفقیت تشویق خواهد کرد، اقتصاد را شکوفا میکند و نتیجهاش حتی آزادی بیشتر افراد میشود. سیاست ما با بقیه متفاوت است، ما تا کنون هیچ اعلانی در زمینه خرج کردن برای این برنامه و آن برنامه، ندادهایم و هیچ اعلانی نیز نخواهیم داشت زیرا سیاست ما وابسته به این نیست که ببینیم مردم دنبال چه برنامهای میروند تا بگوییم برای جلب نظر دوستداران آن برنامه خرج میکنیم تا رای آنها را بدست آوریم. ما واقعا با دیگران متفاوتیم و از اصول تبعیت میکنیم.
از دیگر کارهای ما اینست که برای ما "تابو" معنی ندارد. برای مثال به نظر ما آزادی بیان باید همیشه و همه جا باشد، نمیشود که دولت لایحهای را تصویب کند که مثلا آزادی بیان گروهی را با کمک یک قانون محدود کند، به محض تصویب لایحه و قانونی شدن آن دولت میشود نژادپرست و مردم میشوند خودسانسور کننده و اظهارنظر خودداری میکنند و متعاقبش چیزهای جالبی رخ میهد مثلا کانون وکلای انتاریو یک اظهارنامه "احترام گذاشتن" تهیه میکند که همه وکلا آنرا امضاء کنند که در واقع دارد میگوید مراقب آنچه میگویید باشید. هرگز در زندگیام ندیدهام که کسی در موردی اظهار نظر کند و بلافاصله او را نژادپرستی، ضد همجنسگراها، ضددین، یا ضد یک چیز بنامند تا خجالت بکشد و سانسورش کنند. ما میگوییم در همه موارد میشود صحبت کرد از بهداشت و پزشکی تا مهاجرت و...
اگر نظر مردم با حزب متفاوت باشد، آیا به نفع مردم عمل خواهی کرد یا حزب؟
من هرگز نمیتوانم خلاف آنچه که به آن اعتقاد دارم رای دهم، سیاست و حزب آن اندازه برایم مهم نیستند که برایشان اصول را زیر پا بگذارم. من به آزادی، کرامت انسانی، احترام گذاشتن آنقدر ایمان دارم که نمیتوانم خلاف آنها عمل کنم. فرهنگ از پایین بالا را تحت تاثیر قرار میدهد، و قوانین از بالا به پایین عمل میکنند و اگر قوانینی داشته باشیم که با فرهنگ همخوانی نداشته باشد هیچوقت پیاده نمیشوند، این به من میگوید که من بایستی طبق اصولم {طبق فرهنگ اجتماع} رای دهم که اگر این کار را نکنم در نهایت چیز خوبی در انتها از آن بدست نخواهد آمد.
آیا موافق روابط با ایران هستی یا مخالفش؟
بله من معتقدم با ایران باید ارتباط داشت، در مورد اینکه چگونه باید بگویم ما تقریبا با همه کشورهای دنیا ارتباط داریم و بایستی با ایران هم صحبتهای لازمه را انجام دهیم تا ارتباط ایدهها و افکار و نیز خود مردم وجود داشته باشد که چیز خوبی است، و اگر در این میان چیزهای بدی وجود داشته باشد باید با آنها برخورد کنیم. من تعجب کردم که بسیاری از ایرانیان حتی نمیخواهند ارتباطی با ایران وجود داشته باشد، وقتی علت را جویا شدم به دلایلشان پی بردم و به آن {دلایل} احترام میگذارم. اگر نماینده شوم، این موضوع را مانند هر موضوع دیگری گوش و در آنجا مطرح خواهم کرد؛ میخواهم تاکید کنم که این را برای کانادایی-ایرانیها انجام نمیدهم بلکه برای همه کاناداییها انجام میدهم زیرا همه برای من بطور یکسانی کانادایی هستند. اگر گروهی به من بگویند ما نگران آمدن برخی از مقامات به کانادا هستیم طبیعتا من این موضوع را در نظر گرفته و مطرح میکنم؛ همچنانکه این کار را برای چینیها و یا هر گروه دیگری انجام خواهم داد.
با پولدارانی که با پول کثیف، مثلا از ایران به کانادا میآیند چه میکنید؟
در این مورد ما یک سیاست از قبل مشخص شده در حزب نداریم و قبلا هم در اینمورد فکر نکردهام بنابراین در این لحظه پاسخی به این سوال ندارم که ارائه دهم اما در کل بایستی بگویم: اگر کسی از طرق غیرقانونی پولی را بدست آورده بایستی جایی یا به گونهای به عدالت گردن نهد. اینکه این موضوع چگونه شدنی خواهد بود مطمئن نیستم ولی با توجه به اینکه حزب ما پایبند به انصاف است معتقدم حتما دولت بایستی در این زمینه کاری کند و اگر کسی جرمی مرتکب میشود و پول مردم را اختلاس و سپس فرار میکند، کار درستی نکرده است.
آمار نشان میدهد که جامعه ایرانی/افغانی از کمدرآمدترین جوامع کاناداست، چه کمکی به این جامعه خواهی کرد؟
ما به جامعه ایرانیان کانادا کمک میکنیم، نه بخاطر اینکه آنها ایرانی هستند بلکه به این دلیل که آنها کانادایی هستند و به آنها نیز همانند هر کانادایی دیگر کمک میکنیم.
آیا قول میدهی به مردم کمک کنی؟
جواب من "آری" است، کمک به مردم از اصول اولیه حزب و حذف تبعیض بین انسانها از مهمترین کارهایمان است. گارانتی ما اعلان قوانین و سیاستهایی است که برمبنای کمک به مردم بدون در نظر گرفتن هیچ چیز از آنها (رنگ، سن، نژاد و...)، و بر پایه اتحاد بین همه ما تنظیم شدهاند؛ و ما هرگز برخلاف اصولمان (عدم تبعیض میان انسانها) عمل نخواهیم کرد، همچنانکه تا کنون عمل نکردهایم. تا اینجا هم بعلت آنکه میان کاناداییها تفاوتی قائل نشدهایم به ما برچسب مسخره، نژادپرستی زدهاند در حالیکه واقعیت خلاف آنست زیرا ما با همه به یکسان برخورد میکنیم.
چه چیزی را میخواهید به مردم بگویید که بنظرتان خیلی برایشان مهم است؟
بنظرم ما بیشتر موضوعات را بررسی کردیم ولی میخواهم به همه کاناداییها بگویم که حزب ما با بقیه متفاوت است، ما پاسخ سوالات همه را مستقیما و شفاف ارائه میدهیم، ما یک سوال را نمیپیچانیم تا مردم را گول بزنیم و آنها فکر کنند که ما به موضوع پرداختهایم در حالیکه واقعا به آن نپرداختهایم. ما ابزار انجام کار بد توسط هیچ گروهی نمیشویم. مثلا ما به مردم قول انجام "سیاستگذاری بر اساس افراد" را نمیدهیم که یکی از علل اصلی فساد است، زیرا طبق این روش برای گرفتن رای قولی را به مردم میدهید که در واقع توهین به آنهاست. ما با همه بطور یکسان رفتار میکنیم، دولت بزرگ را کوچک میکنیم، آزادیهای فردی را افزایش میدهیم و از مالیاتها میکاهیم. وقتی دولت از اقتصاد کشور پولی را بیرون میکشد و آنرا بین گروههای دوستانش پخش میکند، هرگز به شما نمیگوید که اگر این پول در اقتصاد میماند چقدر برای اقتصاد و همه بهتر میبود. این پول کشیدن دولت باعث فساد، کاغذبازی، دخالت در آزادی مردم و غیره میگردد، در حالیکه باقی ماندن آن در اقتصاد باعث تولید و نتیجتا ثروت در میان مردم میشود؛ خرج کردن پول و تحریک کردن اقتصاد با پول دولتی رونق نمیآورد اما سیاستمداران و شرکتها میخواهند این سیستمی که از قبل مانده را نگاه دارند؛ اما ما میخواهیم تغییرش دهیم زیرا بنا به تجربه صدها ساله میدانیم که بازار آزاد بهترین مسیر است.
از فرصتی که برای این گفتگو به ما دادید متشکریم.
از مصاحبه با شما سپاسگزارم.
اگر شما همکاری گرامی ما هستی، مرسی که این مطلب را خواندی، اما کپی نکن و با تغییر به نام خودت نزن، خودت زحمت بکش!
پروتکل علمی - پزشکی جهانی برای مقابله کلیه ویروسهایی مانند کرونا که انتقالشان از طریق بسته هوایی است:
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
Date: Wednesday, October 9, 2019 - 20:00
درباره نویسنده/هنرمند
Arash Moghaddam آرش مقدم مدرک کارشناسی کامپیوتر و تخصص تولید رسانه دیجیتال دارد و مدیریت تولید بیش ۹ رسانه تصویری، چاپی و اینترنتی را بعهده داشته است. |
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو