Date: Tuesday, August 10, 2021 - 10:45
با درود من رزا داربین هستم، سال 1996 و از طریق ازدواج وارد کانادا شدم و به همین دلیل سختیهایی را که خیلی از آدمها که از طرق مختلف وارد کشور میشدند را تجربه نکردهام. ولی باز مثل هر ایرانی دیگر خوب قطعا وارد یک محیط تازه شدم و شرایط سختی داشتم، باید در درجه اول زبان را یاد میگرفتم و بعد از آن هم باید درسم را میخواندم و خوب دنبال کار میگشتم و همزمان اینجا حامله شدم و بچهام را باید تنهایی بزرگ میکردم. من با مدرک روانشناسی بالینی وارد کشور شدم و الان در دبیرستان کار میکنم و از کارم خوشحال هستم. تجربه یا خاطرهای که از کانادا دارم این است که همان اول که وارد این کشور شدم یک چیز جذابی خیلی توجه من را جلب کرد، حضور ملیتهای مختلف از همه فرهنگهای مختلف از همه جای دنیا، یعنی هر کسی از یک جایی وارد این کشور شده بود و این فرصت را به من داد که من شناخت بهتری نسبت به کشورهای مختلف و آدمهایشان پیدا کنم. فکر نمیکنم هیچ وقت آدم این فرصت را پیدا کند که به همه کشورها سفر کند و چیزهایی یاد بگیرد. زمانی که من آمدم بسیاری از صربستانیها اینجا بودند و خیلی مردمان خوبی بودند، قطعا هندیها و چینیها آدمهایی بودند که من توانستم با آنها دوستی کنم و ارتباط ایجاد کنم و از فرهنگشان شناخت پیدا کنم. خوب البته ایرانیها هم بله و همیشه ترجیح من این است که هر جا که هستم اگر بتوانم support کنم، اگر نیازی داشته باشم، سعی کنم نیازمندیهای خودم را در واقع از فروشگاههای ایرانی یا از businessهای ایرانی تهیه کنم. حالا هر چه باشد، از خوراک روزمره گرفته تا البسه، یا اینکه حتی چیزهایی مثل اینکه میخواهم در خانه عوض کنم مثل کولر، سعی میکنم همیشه با ایرانیها بیشتر deal کنم، مگر اینکه توافقی نداشته باشند، سعی میکنم متعصب نباشم ولی ترجیح من این است. به هر حال من خیلی از آمدنم به کانادا خوشحالم، تجربه جدید و زندگی جدید، یادگیری جدید، ارتباط با آدمهای جدید و اینها خیلی به من کمک کرد. اینجا دیگر نمیتوانستم بگویم که عواملی مثل خانواده میتواند باعث روند پیشرفت یا مانع پیشرفت ما باشد، اینجا فقط خودم بودم و باید خودم را ثابت میکردم و خدا را شکر توانستم و موفق شدم و به نظر خودم همه چیز خیلی خوب پیش رفته است و هنوز هم یک خانواده خیلی شادی دارم.
این هم از خاطرات من.
این هم از خاطرات من.