شب یلدا، شب مبارزه با سیاهی، تاریکی، ظلم و بیعدالتی است
سخن واندیشه-94
ایرانیان از سالهای بسیار کهن شب یلدا یا شب چله را بزرگ میدارند و به مناسبت زایش و تولد دوباره مهر در این شب به جشن و سرور میپردازند. ولی نکتهای که در رابطه با این جشن بر اثر اهمیت بیش از حدی که ما به مراسم برگزاری آن میدهیم، مدتی است به فراموشی گرائیده، فلسفه و اهدافی است که هنگام برپا داشتن آن، بزرگان، پدران و مادران ما در گذشته برای نسلهای جوان بیان میکردند و اینک اینکار صورت نمیگیرد. لازم است ما این مطلب بسیار مهم را دوباره در ذهن و اندیشه افراد زنده کنیم.
اسناد و شواهد تاریخی، شب یلدا را باقی مانده از دوران بسیار کهن که در بین مردم ایران آئین مهر یا میترا رواج داشته است، نشان میدهد. ایرانیان این شب را شب تولد مهر (خورشید) فرشته مقدس آئین میترا میدانستند و آن شب را اول خلقت و آغاز آفرینش میپنداشتند.
بسیاری بر این باورند که ریشه پاسداشت شب یلدا میراث قوم "کاسپها" است. کاسپها(کاسپین-قزوین-کاشان) از اولین اقوام آریایی هستند که وارد ایران شدند. کاسپها قوم نیرومندی بودند و تمدن توانمندی را پایهگذاری کردند. آنها با ساختن چهار تاقیهایی توانستند انحراف 23 درجه مدار زمین را در گردش به دور خورشید اندازهگیری کنند. یکی از مهمترین این چهارتاقیها، چهارتاقی نیاسر کاشان است که در حال حاضر تنها بنای سالم باقی مانده در این زمینه در ایران است.
کاسپها با استفاده از این ابزار به تقویمی دقیق دست یافتند و دریافتند که پس از آخرین شب پائیز بر طول روزها اندک اندک افزوده شده و از طول شبهای سرد کاسته میشود. در آن زمان آئین مهر در میان ساکنان فلات ایران رواج داشت. پیروان آئین مهر آخرین شب پائیز را مصادف با تولد خورشید میدانستند. به طوری که از دل سیاهی شبی دراز آهنگ و سرد، ایزد مهر در یک غار گود و کم ارتفاع از میان کوههای البرز ظهور میکند و خورشید گرم و نورافروز را به ارمغان میآورد.
بنابراین ایرانیان در شب یلدا یا شب چله به پایکوبی و جشن و سرور میپرداختند و شکست اهریمن سیاهی و ظلم را جشن میگرفتند و این جشن تا دمیدن پرتو پگاه از دامنههای کوههای البرز و زاییده شدن خورشید ادامه داشت. پس از گرویدن ایرانیان به آئین زرتشت، آداب و رسوم آئین مهر نه تنها فراموش نشد بلکه جزئی از آئین و مراسم زرتشتی به حساب آمد. این پیامبر ایرانی خدای بزرگ را اهورا مزدای یکتا معرفی کرد. ایزدان و بغان را به دو دسته اهورایی و دیوانی تقسیم نمود. بغان تیره اهورایی، ستودنی و مثبت و بغان تیره دیوانی، نکوهیده و منفی بودند. یکی از ایزدان اهورایی، مهر ایرانی (خورشید) بود. مهر ایزدی نیک اندیش است و قسمتی از اوستا (مهریشت) به نام او نامگذاری شده است. در مهریشت اوستا آمده است:"مهر از آسمان با هزاران چشم بر ایرانی مینگرد تا او دروغی نگوید."
آئین مهر از ایران توسط بازرگانان به یونان و روم باستان رفت و پیروان زیادی در میان مردم آنجا پیدا کرد. نفوذ مهر یا میترا در روم و یونان باستان به اندازهای بود که هم اکنون رد پای آن در مراسم و آئینهای مذهبی اروپائیان دیده میشود. بسیاری از سنتهای مخصوص ایام کریسمس، میراث روم باستان و باقیمانده از آئین مهر است.
کلمه "نوئل" از ریشه رومی "ناتال" به معنی تولد است و نام جشن رومیان نیز "ناتالیس اینوکتوس" بوده است. همچنین بابانوئل با کلاهی شبیه کلاه موبدان آئین مهر در کریسمس ظاهر میشود. آراستن سرو و کاج در کریسمس هم از ایران باستان اقتباس شده است زیرا ایرانیان به این دو درخت بویژه به سرو به چشم "مظهر مقاومت" در برابر تاریکی و سرما مینگریستند و در "خور روز" یا "دیگان" روز اول دی ماه در برابر درخت سرو میایستادند و عهد میکردند تا سال بعد در مقابل سرما، تاریکی و ظلم مقاوم و پایدار باشند و یک نهال سرو دیگر کشت کنند. البته ایرانیان هیچگاه نهال سرو را قطع نمیکردند و با خود به خانه نمیآورند.
هنگام توسعه آئین مهر در اروپا، مراسم شب چله به عنوان روز زایش مهر (خورشید) و روز راستی و نور باشکوه تمام برگزار میشده است. پس از استیلای مسیحیت در اروپا، آداب و رسوم آئین مهر که در زندگی مردم و بویژه در میان رومیان نفوذ کرده بود، همچنان باقی ماند و با آمدن دین جدید رنگ نباخت.
تا سال 350 میلادی تمام فرقههای مختلف مسیحیت روز ششم ژانویه را روز میلاد مسیح میدانستند ولیکن نفوذ آئین مهر، کلیسای روم را بر آن داشت تا روز تولد عیسی مسیح را مطابق تولد مهر یا میترا (خورشید) قرار دهد تا با استقبال این دو مناسبت با هم آئین و مراسم باشکوهتر برگزار گردد.
لازم به توضیح است که شب یلدا در 21 دسامبر مصادف با میلاد عیسی مسیح است ولیکن مسیحیان امروز روز 25 دسامبر را تولد مسیح میدانند. این اختلاف چند روز ناشی از جابهجایی روزهای تقویم به علت محاسبههای کبیسهای گاهشماری میباشد.
با قدرتمند شدن کلیسای روم و پس از گذشت زمان، فرقههای دیگر مسیحیت به این تاریخ تولد گرویدند. بنابراین مایههای اولیه جشن کریسمس و تولد مهر، هدیهای از ایران کهن (آئین میترایی) به جهانیان است که آنها تا به امروز در زنده نگهداشتن آن کوشیدهاند.
با توجه به مراتب فوق، باید بدانیم که برگزاری و بزرگداشت شب یلدا مترتب بر فلسفه و اهدافی است که با رعایت آن هدفمندیهای خاصی در زندگی نمود پیدا میکند. جشن شب یلدا شاید تنها مراسمی است که در شب اتفاق میافتد و نشان از مبارزه و استقامت انسانها در طول تاریخ بر علیه تاریکی تا طلوع خورشید و روشنایی دارد. فلسفه شب یلدا، فلسفه با هم بودن، گرد هم نشستن، بیدار ماندن جمعی و مبارزه همگانی با تاریکی، سیاهی، ظلم و دیکتاتوری است.
در باورهای مردم ایران زمین ظلم و سیاهی از یک منشا هستند از این رو بلندی و تاریکی و سوز و سرمای شب یلدا میتواند نمودی از گزند تاریکی بر علیه انسانها و ایدههای آنها باشد. این فلسفه ارزشی را در ذهن انسانها بیدار میکند و آن این است که در هراس از هجوم ظلمت، سیاهی و زور باید با یکدیگر و بیدار بود. مقاومت و پایداری کرد تا سپیده صبح فرا رسد و خورشید طلوع کند و ظلمت و سیاهی و ترس مغلوب گردد.
در یک نگرش زیبای فلسفی میتوان چنین انگاشت که:"تاریکی و ظلمت تنها تاریکی حاصل از غروب خورشید نیست. این تاریکی میتواند تاریکی نگرش و اندیشه باشد که اگر تار و پود زندگی و جامعه را اینگونه سیاهی در برگیرد، همه چیز را محو و نابود میکند." ما اگر از گذشته دور تا به امروز به فرایند ذهنی و باورهای درونی انسانها بویژه ایرانیان توجه کنیم، درمییابیم که همواره جدال تاریکی و روشنایی، امید وناامیدی، حق و باطل در باور آنها وجود داشته است.
اما فلسفه اصلی یلدا برای ما ایرانیان که نماد طولانی بودن شب سرد و تاریک است، "شب تعالی روح و باورمندی قدرت انسان است" و آن چیزی نیست جز آن که بدانیم در فلسفه خلقت روشنایی در ذات هستی جریان دارد و تاریکی امری است که همچون بیماری در مقطعی خاص بر هستی عارض شده و اصالت ندارد. حال اگر اراده کنیم این عنصر بیاصالت از وجودمان و ذهنمان رخت برخواهد بست. آنچه مهم است آن است که به خود اعتماد داشته باشیم و پایدار بمانیم و در مقابل این پدیده بیاصالت تسلیم نشویم.
در هر حال با توجه به اینکه مراسم شب یلدا، دارای زیربنایی بسیار قوی و اندیشمندانه است، ما میتوانیم ضمن برگزاری باشکوه این مراسم، ذهن و فکر جوانان و نسلهای آینده ایرانی را معطوف به این نکته نمائیم که شب یلدا، شب مبارزه با سیاهی، تاریکی، ظلم و بیعدالتی است. اگر ما با توجه به تفکر و اندیشههای نیاکانمان همه با هم در کنار یکدیگر در جهت ریشهکن کردن این پدیدههای اهریمنی، پشتکار و مقاومت کنیم، میتوانیم مطمئن باشیم که آفتاب پیروزی با سپری شدن شب تاریک و سیاه دوران ما، در صبحی امیدبخش و روشن طلوع خواهد کرد و مردم و سرزمین اهورایی ما را با انوار طلایی خود شکوه و جلال خاص خواهد بخشید. به یقین آن روز، روز واقعی موفقیت، شادی و نیک زیستن ما خواهد بود.
ایرانیان از سالهای بسیار کهن شب یلدا یا شب چله را بزرگ میدارند و به مناسبت زایش و تولد دوباره مهر در این شب به جشن و سرور میپردازند. ولی نکتهای که در رابطه با این جشن بر اثر اهمیت بیش از حدی که ما به مراسم برگزاری آن میدهیم، مدتی است به فراموشی گرائیده، فلسفه و اهدافی است که هنگام برپا داشتن آن، بزرگان، پدران و مادران ما در گذشته برای نسلهای جوان بیان میکردند و اینک اینکار صورت نمیگیرد. لازم است ما این مطلب بسیار مهم را دوباره در ذهن و اندیشه افراد زنده کنیم.
اسناد و شواهد تاریخی، شب یلدا را باقی مانده از دوران بسیار کهن که در بین مردم ایران آئین مهر یا میترا رواج داشته است، نشان میدهد. ایرانیان این شب را شب تولد مهر (خورشید) فرشته مقدس آئین میترا میدانستند و آن شب را اول خلقت و آغاز آفرینش میپنداشتند.
بسیاری بر این باورند که ریشه پاسداشت شب یلدا میراث قوم "کاسپها" است. کاسپها(کاسپین-قزوین-کاشان) از اولین اقوام آریایی هستند که وارد ایران شدند. کاسپها قوم نیرومندی بودند و تمدن توانمندی را پایهگذاری کردند. آنها با ساختن چهار تاقیهایی توانستند انحراف 23 درجه مدار زمین را در گردش به دور خورشید اندازهگیری کنند. یکی از مهمترین این چهارتاقیها، چهارتاقی نیاسر کاشان است که در حال حاضر تنها بنای سالم باقی مانده در این زمینه در ایران است.
کاسپها با استفاده از این ابزار به تقویمی دقیق دست یافتند و دریافتند که پس از آخرین شب پائیز بر طول روزها اندک اندک افزوده شده و از طول شبهای سرد کاسته میشود. در آن زمان آئین مهر در میان ساکنان فلات ایران رواج داشت. پیروان آئین مهر آخرین شب پائیز را مصادف با تولد خورشید میدانستند. به طوری که از دل سیاهی شبی دراز آهنگ و سرد، ایزد مهر در یک غار گود و کم ارتفاع از میان کوههای البرز ظهور میکند و خورشید گرم و نورافروز را به ارمغان میآورد.
بنابراین ایرانیان در شب یلدا یا شب چله به پایکوبی و جشن و سرور میپرداختند و شکست اهریمن سیاهی و ظلم را جشن میگرفتند و این جشن تا دمیدن پرتو پگاه از دامنههای کوههای البرز و زاییده شدن خورشید ادامه داشت. پس از گرویدن ایرانیان به آئین زرتشت، آداب و رسوم آئین مهر نه تنها فراموش نشد بلکه جزئی از آئین و مراسم زرتشتی به حساب آمد. این پیامبر ایرانی خدای بزرگ را اهورا مزدای یکتا معرفی کرد. ایزدان و بغان را به دو دسته اهورایی و دیوانی تقسیم نمود. بغان تیره اهورایی، ستودنی و مثبت و بغان تیره دیوانی، نکوهیده و منفی بودند. یکی از ایزدان اهورایی، مهر ایرانی (خورشید) بود. مهر ایزدی نیک اندیش است و قسمتی از اوستا (مهریشت) به نام او نامگذاری شده است. در مهریشت اوستا آمده است:"مهر از آسمان با هزاران چشم بر ایرانی مینگرد تا او دروغی نگوید."
آئین مهر از ایران توسط بازرگانان به یونان و روم باستان رفت و پیروان زیادی در میان مردم آنجا پیدا کرد. نفوذ مهر یا میترا در روم و یونان باستان به اندازهای بود که هم اکنون رد پای آن در مراسم و آئینهای مذهبی اروپائیان دیده میشود. بسیاری از سنتهای مخصوص ایام کریسمس، میراث روم باستان و باقیمانده از آئین مهر است.
کلمه "نوئل" از ریشه رومی "ناتال" به معنی تولد است و نام جشن رومیان نیز "ناتالیس اینوکتوس" بوده است. همچنین بابانوئل با کلاهی شبیه کلاه موبدان آئین مهر در کریسمس ظاهر میشود. آراستن سرو و کاج در کریسمس هم از ایران باستان اقتباس شده است زیرا ایرانیان به این دو درخت بویژه به سرو به چشم "مظهر مقاومت" در برابر تاریکی و سرما مینگریستند و در "خور روز" یا "دیگان" روز اول دی ماه در برابر درخت سرو میایستادند و عهد میکردند تا سال بعد در مقابل سرما، تاریکی و ظلم مقاوم و پایدار باشند و یک نهال سرو دیگر کشت کنند. البته ایرانیان هیچگاه نهال سرو را قطع نمیکردند و با خود به خانه نمیآورند.
هنگام توسعه آئین مهر در اروپا، مراسم شب چله به عنوان روز زایش مهر (خورشید) و روز راستی و نور باشکوه تمام برگزار میشده است. پس از استیلای مسیحیت در اروپا، آداب و رسوم آئین مهر که در زندگی مردم و بویژه در میان رومیان نفوذ کرده بود، همچنان باقی ماند و با آمدن دین جدید رنگ نباخت.
تا سال 350 میلادی تمام فرقههای مختلف مسیحیت روز ششم ژانویه را روز میلاد مسیح میدانستند ولیکن نفوذ آئین مهر، کلیسای روم را بر آن داشت تا روز تولد عیسی مسیح را مطابق تولد مهر یا میترا (خورشید) قرار دهد تا با استقبال این دو مناسبت با هم آئین و مراسم باشکوهتر برگزار گردد.
لازم به توضیح است که شب یلدا در 21 دسامبر مصادف با میلاد عیسی مسیح است ولیکن مسیحیان امروز روز 25 دسامبر را تولد مسیح میدانند. این اختلاف چند روز ناشی از جابهجایی روزهای تقویم به علت محاسبههای کبیسهای گاهشماری میباشد.
با قدرتمند شدن کلیسای روم و پس از گذشت زمان، فرقههای دیگر مسیحیت به این تاریخ تولد گرویدند. بنابراین مایههای اولیه جشن کریسمس و تولد مهر، هدیهای از ایران کهن (آئین میترایی) به جهانیان است که آنها تا به امروز در زنده نگهداشتن آن کوشیدهاند.
با توجه به مراتب فوق، باید بدانیم که برگزاری و بزرگداشت شب یلدا مترتب بر فلسفه و اهدافی است که با رعایت آن هدفمندیهای خاصی در زندگی نمود پیدا میکند. جشن شب یلدا شاید تنها مراسمی است که در شب اتفاق میافتد و نشان از مبارزه و استقامت انسانها در طول تاریخ بر علیه تاریکی تا طلوع خورشید و روشنایی دارد. فلسفه شب یلدا، فلسفه با هم بودن، گرد هم نشستن، بیدار ماندن جمعی و مبارزه همگانی با تاریکی، سیاهی، ظلم و دیکتاتوری است.
در باورهای مردم ایران زمین ظلم و سیاهی از یک منشا هستند از این رو بلندی و تاریکی و سوز و سرمای شب یلدا میتواند نمودی از گزند تاریکی بر علیه انسانها و ایدههای آنها باشد. این فلسفه ارزشی را در ذهن انسانها بیدار میکند و آن این است که در هراس از هجوم ظلمت، سیاهی و زور باید با یکدیگر و بیدار بود. مقاومت و پایداری کرد تا سپیده صبح فرا رسد و خورشید طلوع کند و ظلمت و سیاهی و ترس مغلوب گردد.
در یک نگرش زیبای فلسفی میتوان چنین انگاشت که:"تاریکی و ظلمت تنها تاریکی حاصل از غروب خورشید نیست. این تاریکی میتواند تاریکی نگرش و اندیشه باشد که اگر تار و پود زندگی و جامعه را اینگونه سیاهی در برگیرد، همه چیز را محو و نابود میکند." ما اگر از گذشته دور تا به امروز به فرایند ذهنی و باورهای درونی انسانها بویژه ایرانیان توجه کنیم، درمییابیم که همواره جدال تاریکی و روشنایی، امید وناامیدی، حق و باطل در باور آنها وجود داشته است.
اما فلسفه اصلی یلدا برای ما ایرانیان که نماد طولانی بودن شب سرد و تاریک است، "شب تعالی روح و باورمندی قدرت انسان است" و آن چیزی نیست جز آن که بدانیم در فلسفه خلقت روشنایی در ذات هستی جریان دارد و تاریکی امری است که همچون بیماری در مقطعی خاص بر هستی عارض شده و اصالت ندارد. حال اگر اراده کنیم این عنصر بیاصالت از وجودمان و ذهنمان رخت برخواهد بست. آنچه مهم است آن است که به خود اعتماد داشته باشیم و پایدار بمانیم و در مقابل این پدیده بیاصالت تسلیم نشویم.
در هر حال با توجه به اینکه مراسم شب یلدا، دارای زیربنایی بسیار قوی و اندیشمندانه است، ما میتوانیم ضمن برگزاری باشکوه این مراسم، ذهن و فکر جوانان و نسلهای آینده ایرانی را معطوف به این نکته نمائیم که شب یلدا، شب مبارزه با سیاهی، تاریکی، ظلم و بیعدالتی است. اگر ما با توجه به تفکر و اندیشههای نیاکانمان همه با هم در کنار یکدیگر در جهت ریشهکن کردن این پدیدههای اهریمنی، پشتکار و مقاومت کنیم، میتوانیم مطمئن باشیم که آفتاب پیروزی با سپری شدن شب تاریک و سیاه دوران ما، در صبحی امیدبخش و روشن طلوع خواهد کرد و مردم و سرزمین اهورایی ما را با انوار طلایی خود شکوه و جلال خاص خواهد بخشید. به یقین آن روز، روز واقعی موفقیت، شادی و نیک زیستن ما خواهد بود.
اگر شما همکاری گرامی ما هستی، مرسی که این مطلب را خواندی، اما کپی نکن و با تغییر به نام خودت نزن، خودت زحمت بکش!
پروتکل علمی - پزشکی جهانی برای مقابله کلیه ویروسهایی مانند کرونا که انتقالشان از طریق بسته هوایی است:
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
Date: Wednesday, December 18, 2019 - 19:00
درباره نویسنده/هنرمند
Hassan Golmohammadi حسن گلمحمدی نویسنده، شاعر و روزنامه نگار ساکن تورنتو است. او عضو هیئت علمی در دانشگاه تهران بوده و دهها جلد کتاب و صدها مقاله از او در ایران و کانادا منتشر شده است. |
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو