Report

‌در مجموع آقای علی حضرت‌‌زاد هم مرا زمین زد و هم از من سوءاستفاده کرد، او با اسم من کلاهبرداری کرد. تازه نامزد کرده و خانه بهتری اجاره کرده بودم، روحیه‌ام بهتر شده بود و به اصطلاح داشتم تازه جان می‌گرفتم و بلند می‌شدم که نگذاشتند.

از گروه 3 نفره ما باید یکی یا دو تا به مسابقات می‌رفت و یکی هم نمی‌رفت تا هزینه‌ها کم شود که به اصطلاح شرایط بلیط و هتل جور در بیاید. آقای مانی خسروی که ریاست را داشتند و تجربه داشتند باید می‌رفتند، من هم شرایطش را داشتم ولی به لحاظ مالی اوضاعم بهم ریخته بود و تصمیم گرفتیم که چون بودجه چندانی برای این‌کار نداشتیم آقای حضرت‌زاد خودشان بخشی از هزینه‌ها را پرداخت کنند و با تیم بروند.

آخرین کسی که برای صحبت بهش مراجعه کردیم نماینده شهر قزوین بود که مطلب را به او هم رسانده بودند؛ ایشان مرا گوشه‌ای کشیدند و گفتند من می‌دانم که شما کار درستی را انجام می‌دهید و صداقت شما از چهره شما مشخص است ولی زودتر این شرایط را جمع کن چون برای من امکان مجوز دادن نیست و دوستانه به من گفت پسر جان برایت پاپوش درست کرده‌اند که تو می‌خواهی مسابقه را برگزار کنی و یک تیمی جمع کنی و به کشور اسرائیل ببری.

‌اینطوری استارت کار برای اعزام تیم به مسابقات بین‌المللی زده شد. اولین تیمی که در سال 2015 به مسابقات روسیه می‌خواستیم اعزام کنیم یک تیم 15 نفره بود و در حین همین جریان آقای مانی خسروی دوستی داشتند به نام آقای علی حضرت‌زاد معروف به سعید حضرت‌زاد و ایشان را هم وارد این‌کار کردند و آقای حضرت‌‌زاد در مورد تیم‌ها و موارد مختلف نظر می‌دادند و من با آقای خسروی صحبت کردم که مگر ایشان قرار است با ما کار کند که نظر می‌دهد و می‌خواهد با هزینه شخصی با ما به مسابقات بیاید؟

‌حتی برای کار امنیت و حراست می‌رفتم که قد و اندام در آن مهم بود. با اینکه قبل از سربازی هر جا می‌رفتم می‌گفتند پایان خدمت می‌خواهیم، حالا که پایان خدمت داشتم می‌گفتند باشه با شما تماس می‌گیریم که هیچ خبری نمی‌شد و بعداً می‌فهمیدم که مردم آشناهای خودشان را می‌برند سرکار و من که پارتی نداشتم کار هم نداشتم و هر روز شرایط بدتر و بدتر می‌شد. تا اینکه یکی از دوستانم گفت من یک سری بساط‌هایی در خیابان دارم و چند نفر را گذاشته‌ام برایم کار می‌‌کنند بیا یکی از بساط‌ها را شما بردار و دست‌فروشی کن.

نمایشگاه نقاشی«شوگالری» در ماه آگوست در خیابان کوئین وست برگزار شد. در این نمایشگاه ده روزه نقاشی‌هایی که جلوه فرهنگ اصیل ایرانی، اثر سعیده عجمی بودند در معرض نمایش و فروش قرار گرفتند. علاوه بر نقاشی‌های این هنرمند، چیدمان نمایشگاه با مجسمه‌های هخامنشی، صنایع دستی و فرش ایرانی، بیشتر بازدیدکنندگان را همراه خود به سفری خاطره‌انگیز از قدیم تا به جدید ایران می‌بُرد.
نقاشی‌های انار، پیرمرد پنبه‌زن، و مرد چوپان، پُرطرفدارترین نقاشی‌های این مجموعه بودند.

روز شنبه 4 نوامبر، برنامه‌ای جهت آشنایی با کسانی که مایل به حضور در انتخابات شهرداری هستند، توسط پرشین سیرکل در بنیاد پریا برگزار شد. در این برنامه آقای مجید جوهری و مایکل پارسا نیز حضور داشتند و آقای علی احساسی به دلیل سفری که برایش پیش آمده بود حضور نداشت. در این برنامه دو رسانه ایران استار و شهرما نیز حضور داشتند.
در ابتدا آقای احمد تبریزی برای حاضرین سخنانی را ایراد کردند که خلاصه‌ای از آن را به اطلاع می‌رسانیم: