“Two things are infinite: the universe and human stupidity; and I am not sure about the universe.”
از جمادی مُردم و نامی شدم وز نما مُردم به حیوان سر زدم مُردَم از حیوانی و آدم شدم پس چه ترسم، کی زمُردن کم شدم؟ حمله دیگر بمیرم از بشر تا برآرم از ملائک بال و پر بار دیگر از ملک پران شوم
تغییر بزرگ- ۳۵ ؛ شهریور، ۱۳۵۷: جائی نمیشناسیم جز صحرای کربلا تلفن زنگ زد و گوشی را برداشتم، صدای "شیرین" بود از تهران، فوقالعاده شاد و خوشحال. با هیجان، به سرعت و بیمقدمه، تقریباً فریاد زد: - میدونی اینجا چی میگن؟! "نفتُ کی بُرد آمریکا، گازُ کی بُرد شوروی، مرگ بر این سلطنت پهلوی!"
تغییر بزرگ- ۳۴ خطری ایران را تهدید نمیکرد! در آن لحظات هرگز فکر نمیکردم که خطری مهیب و مخرب نظام زادگاهم را تهدید میکند. "تغییر" آری، اما تغییر مثبت به سوی آزادیهای بیشتر، اشاعهی آموزش و پرورش بیشتر، توسعهی اقتصادی بیشتر، سربلندی بیشتر، و از دیدگاه من همه حرکتها در همین جهت بود. خودِ "نظام" بانی این "تغییرات" مثبت بود.
دکتر شجاعالدین ضیائیان دکترای اقتصاد صلح از دانشگاه پاریس، فوق دکترای صلحشناسی از دانشگاه پنسیلوانیا، و استاد بازنشسته دانشگاههای تورنتو و یورک میباشد
به مناسبت رویدادهای پس از افزایش ناگهانی بهای بنزین در جمهوری اسلامی ایران
گر جان به لب رسد، از غیر ننالیم: از ماست که بر ماست
از ایران وز ترک و از تازیان / نژادی پدید آید اندر میان نه دهقان، نه ترک و نه تازی بود / سخنها به کردار بازی بود همه گنجها زیر دامن نهند / بمیرند و کوشش به دشمن دهند شاهنامه فردوسی