لایی کشیدن حین رانندگی و عدم رعایت حقوق دیگران در رانندگی قابل اجرا در خیابانهای تورنتو نیست
از خدا پنهان نیست، از شما هم پنهان نباشد آن که موضوع مهاجرت یک پدیده مهمی است که انسان مهاجر اگر با دید درست و حساب شده به آن نگاه نکند، پس از تحمل مسایل و مشکلات فراوان در کشور مهاجرپذیر نه تنها موفقیتی کسب نمیکند بلکه خود را از درون تهی و بیهویت احساس میکند. انسان بیهویت انسانی است که نمیتواند خود را با محیط جدید تطابق دهد و رفتار و حرکاتی از خود نشان میدهد که با اصول و ضوابط شهروندی در جغرافیای جدید که مهاجر برای زندگی خود انتخاب کرده است مغایر است و چه بسا اینگونه مسایل نه تنها موجب افسردگی او میشود بله شاید شدت این رفتارهای نامتجانس خلاف قواعد و مقررات جغرافیای جدید تلقی شود و برای مهاجر مشکل اجتماعی و حقوقی فراهم سازد. چون این مسئله بسیار مهم است، خدمت استاد فضولی رسیدیم و درباره اینکه در مهاجرت فرد مهاجر باید چگونه رفتار کند، سوالاتی پرسیدیم، استاد در این باره گفتند:
"اصولا پدیده مهاجرت تغییرات گستردهای در زندگی، کار و حتی رفتار و اعمال انسان مهاجر بوجود میآورد. کسی که مهاجرت میکند باید طبق مقررات و ضوابط کشور مهاجرپذیر زندگی کند، نه مثل آنچه که در کشور اصلی خود انجام میداده است. لذا این مسئله تطبیق و احراز هویت جدید، یکی از مسایل مهمی است که فرد مهاجر باید آن را بیاموزد و رعایت کند."
از استاد فضولی تقاضا کردیم در این رابطه با ذکر مثالهایی ملموس و قابل مشاهده توضیحات روشنتری ارائه کنند تا مورد استفاده همه ماها قرار گیرد. ایشان با روی باز و خلوص نیت گفتند:
"مثال و نمونه در اینباره بویژه برای ما ایرانیها بسیار است. یکی از نمونههای بارز آن مسئله رانندگی در ترافیک است. ما به یک نوع رانندگی نادرست و خطا در کشورمان عادت کردهایم ولی نمیتوانیم به بهانه این عادت آن کاری را که در خیابانهای تهران انجام میدادیم، اینجا هم انجام دهیم. سبقت غیرمجاز، پارکهای ممنوع، به قول معروف لایی کشیدن حین رانندگی و عدم رعایت حقوق دیگران در رانندگی قابل اجرا در خیابانهای تورنتو نیست.
چند روز پیش که ما در حال رانندگی در ترافیک پر حجم شهر بودیم، مشاهده کردیم اتومبیلی با سرعت و بدون رعایت اصول لازم از ما سبقت گرفت و به راه خود ادامه داد و چون دید که باز در جلویش ترافیک است از آن لاین هم بدون راهنما پیچید دوباره جلوی ما و همینطور به قول معروف مارپیچکنان به راه خود ادامه داد و سرانجام نیز از چراغ قرمز راهنمایی نیز عبور کرد و رفت.
ما خیلی کنجکاو شدیم تا ببینیم این راننده خلاف کار و عجول کیست؟ متاسفانه پس از طی مسافتی وقتی که او در جایی متوقف شده بود، مشاهده کردیم جوانی حدود 20 تا 25 ساله، برندپوش، با اتومبیل لاکچری و صورت پر محاسن در پشت فرمان است. از روی موسیقیای که از پنجره اتومبیلاش به بیرون پخش میشد و آهنگ "تو خودت نمره بیستی" را میخواند، متوجه شدیم این شازده پسر یا آقازاده گل، با ژن مرغوب و عالی، یکی از صادرات نامرغوب مملکت محروسه پرشیای خودمان است.
حقیقتش خجالت کشیدیم بپرسیم، پسرجان این چه کاری بود که در رانندگی میکردی؟ ولی از طرف دیگر هم عذاب وجدان گرفته بودیم که به عنوان یک پدر، یک معلم، یا یک آدم موی سپید ایرانی، چیزی هم به او نگوییم. لذا اتومبیلمان را گوشهای پارک کردیم و با لبخند و حالت مهربان پدرانه به کنار ایشان که اتومبیلش متوقف و خودش پشت فرمان نشسته بود رفتیم و گفتیم:"درود بر شما پسرم. اگر اشکالی ندارد، میخواهیم نکتهای را خدمتتان عرض کنیم. درب را باز کرد و وسط در جلوی اتومبیلش قرار گرفت و گفت: بفرمایید، فرمایش کنید. گفتیم:عزیزم، هنگام رانندگی سعی کنید کمی احتیاط نمایید تا مشکلی برای خود و دیگران بوجود نیاید و خدای نکرده منجر به تصادف با کسی نشوید.
عینک دودیای که به چشم داشت و مارک معروف و گرانی بود برد بالای سرش و جواب داد: میشه به من بگید شما چکارهاید؟ پلیساید، پارکباناید؟ مامور حفاظت خیاباناید، چکارهاید؟ عرض کردیم خدمتشان، هیچکدام، یک ایرانی با سابقه چهل سال اقامت در کانادا هستیم که فکر کردیم شاید این حرفمان برای شما که جوانید و تازه به اینجا آمدهاید، مفید واقع شود. گفت:برو جانم، برو. حیف که از موهای سفیدت خجالت میکشم وَ اِلا حالت را خوب جا میآوردم که از این فضولیها نکنید.
ما که هیچ نتیجهای از این کار خود نگرفته بودیم، سرمان را زیر انداختیم و به سمت اتومبیل خودمان حرکت کردیم ولی او دوباره با صدای بلند گفت:"آهای پیری، اگه اتفاقی افتاد تو غصه نخور، دیهاش تو حسابمونه اونورو میدیم، در ضمن خر... شد." بله عزیزم، ما نه تنها از کرده خود پشیمان شدیم بلکه این نکته را هم فهمیدیم که گاهی اوقات فضولی که شغل شریف ما است آمد و نیامد دارد، این بار، ما نیامد آورده بودیم."
استاد فضولی با لبخندی از کنار ما رد شد ولی با این خاطره بار غم سنگینی بر دلمان باقی گذاشت. پیش خودمان فکر کردیم که ما آمدهایم اینجا تا کاناداییها را مثل خودمان کنیم نه آنکه خودمان کانادایی شویم. عجب روزگاری است؟
"اصولا پدیده مهاجرت تغییرات گستردهای در زندگی، کار و حتی رفتار و اعمال انسان مهاجر بوجود میآورد. کسی که مهاجرت میکند باید طبق مقررات و ضوابط کشور مهاجرپذیر زندگی کند، نه مثل آنچه که در کشور اصلی خود انجام میداده است. لذا این مسئله تطبیق و احراز هویت جدید، یکی از مسایل مهمی است که فرد مهاجر باید آن را بیاموزد و رعایت کند."
از استاد فضولی تقاضا کردیم در این رابطه با ذکر مثالهایی ملموس و قابل مشاهده توضیحات روشنتری ارائه کنند تا مورد استفاده همه ماها قرار گیرد. ایشان با روی باز و خلوص نیت گفتند:
"مثال و نمونه در اینباره بویژه برای ما ایرانیها بسیار است. یکی از نمونههای بارز آن مسئله رانندگی در ترافیک است. ما به یک نوع رانندگی نادرست و خطا در کشورمان عادت کردهایم ولی نمیتوانیم به بهانه این عادت آن کاری را که در خیابانهای تهران انجام میدادیم، اینجا هم انجام دهیم. سبقت غیرمجاز، پارکهای ممنوع، به قول معروف لایی کشیدن حین رانندگی و عدم رعایت حقوق دیگران در رانندگی قابل اجرا در خیابانهای تورنتو نیست.
چند روز پیش که ما در حال رانندگی در ترافیک پر حجم شهر بودیم، مشاهده کردیم اتومبیلی با سرعت و بدون رعایت اصول لازم از ما سبقت گرفت و به راه خود ادامه داد و چون دید که باز در جلویش ترافیک است از آن لاین هم بدون راهنما پیچید دوباره جلوی ما و همینطور به قول معروف مارپیچکنان به راه خود ادامه داد و سرانجام نیز از چراغ قرمز راهنمایی نیز عبور کرد و رفت.
ما خیلی کنجکاو شدیم تا ببینیم این راننده خلاف کار و عجول کیست؟ متاسفانه پس از طی مسافتی وقتی که او در جایی متوقف شده بود، مشاهده کردیم جوانی حدود 20 تا 25 ساله، برندپوش، با اتومبیل لاکچری و صورت پر محاسن در پشت فرمان است. از روی موسیقیای که از پنجره اتومبیلاش به بیرون پخش میشد و آهنگ "تو خودت نمره بیستی" را میخواند، متوجه شدیم این شازده پسر یا آقازاده گل، با ژن مرغوب و عالی، یکی از صادرات نامرغوب مملکت محروسه پرشیای خودمان است.
حقیقتش خجالت کشیدیم بپرسیم، پسرجان این چه کاری بود که در رانندگی میکردی؟ ولی از طرف دیگر هم عذاب وجدان گرفته بودیم که به عنوان یک پدر، یک معلم، یا یک آدم موی سپید ایرانی، چیزی هم به او نگوییم. لذا اتومبیلمان را گوشهای پارک کردیم و با لبخند و حالت مهربان پدرانه به کنار ایشان که اتومبیلش متوقف و خودش پشت فرمان نشسته بود رفتیم و گفتیم:"درود بر شما پسرم. اگر اشکالی ندارد، میخواهیم نکتهای را خدمتتان عرض کنیم. درب را باز کرد و وسط در جلوی اتومبیلش قرار گرفت و گفت: بفرمایید، فرمایش کنید. گفتیم:عزیزم، هنگام رانندگی سعی کنید کمی احتیاط نمایید تا مشکلی برای خود و دیگران بوجود نیاید و خدای نکرده منجر به تصادف با کسی نشوید.
عینک دودیای که به چشم داشت و مارک معروف و گرانی بود برد بالای سرش و جواب داد: میشه به من بگید شما چکارهاید؟ پلیساید، پارکباناید؟ مامور حفاظت خیاباناید، چکارهاید؟ عرض کردیم خدمتشان، هیچکدام، یک ایرانی با سابقه چهل سال اقامت در کانادا هستیم که فکر کردیم شاید این حرفمان برای شما که جوانید و تازه به اینجا آمدهاید، مفید واقع شود. گفت:برو جانم، برو. حیف که از موهای سفیدت خجالت میکشم وَ اِلا حالت را خوب جا میآوردم که از این فضولیها نکنید.
ما که هیچ نتیجهای از این کار خود نگرفته بودیم، سرمان را زیر انداختیم و به سمت اتومبیل خودمان حرکت کردیم ولی او دوباره با صدای بلند گفت:"آهای پیری، اگه اتفاقی افتاد تو غصه نخور، دیهاش تو حسابمونه اونورو میدیم، در ضمن خر... شد." بله عزیزم، ما نه تنها از کرده خود پشیمان شدیم بلکه این نکته را هم فهمیدیم که گاهی اوقات فضولی که شغل شریف ما است آمد و نیامد دارد، این بار، ما نیامد آورده بودیم."
استاد فضولی با لبخندی از کنار ما رد شد ولی با این خاطره بار غم سنگینی بر دلمان باقی گذاشت. پیش خودمان فکر کردیم که ما آمدهایم اینجا تا کاناداییها را مثل خودمان کنیم نه آنکه خودمان کانادایی شویم. عجب روزگاری است؟
"فضولخان کامیونیتی"
اگر شما همکاری گرامی ما هستی، مرسی که این مطلب را خواندی، اما کپی نکن و با تغییر به نام خودت نزن، خودت زحمت بکش!
پروتکل علمی - پزشکی جهانی برای مقابله کلیه ویروسهایی مانند کرونا که انتقالشان از طریق بسته هوایی است:
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
Date: چهارشنبه, ژانویه 29, 2020 - 19:00