مادرش وقتی او کوچک بود: جواد، امیدوارم روزی به مردی بسیار ثروتمند و موفق تبدیل شوی. اما وقتی این کار را میکنی، هرگز فراموش نکن آنرا به صاحبان اصلی یعنی مردم برگردانی
وقتی جواد پسر کوچکی بود، مادرش چیزی به او گفت که تا آخر عمرش با وی ماند: "جواد، امیدوارم روزی به مردی بسیار ثروتمند و موفق تبدیل شوی. اما وقتی این کار را میکنی، هرگز فراموش نکن که ثروت تو از اطرافیانت میآید. وقتی به اندازه کافی پول داری، آنرا به صاحبان اصلی یعنی مردم برگردان".
موفقیان با تاسیس "بنیاد موفقیان" و در ۸۵ سالگی با افتخار گفت که حتی بیشتر از امیدهای مادرش را برآورده کرده است. او میلیونها دلار از درآمدش را صرف آموزش بیشتر، بهداشت و توسعه اجتماعی در ایران، آفریقا، هند، هائیتی، سوئیس، انگلستان و بهویژه در ونکوور کانادا کرد. وی در ۱۹ جولای (ژوئیه) در ۹۵ سالگی در ونکوور درگذشت.
زندگی و زندگینامه جواد موفقیان، کارآفرین و نیکوکار کانادایی ایرانی، درگذشت
جواد موفقیان در سال ۱۳۰۶ شمسی (۱۹۲۷ میلادی) در تهران به دنیا آمد. پدرش، رضا، در یک سالگی بر اثر سکته درگذشت: مادرش ربابه، به گفته خودش، الهام بخش بشردوستی او بود. او جز نامی که پدرش از او بر جای گذاشته خاطره کمی از او دارد: "جواد" که درباره او به درستی "سخاوتمند" معنا میدهد. مادرش سه فرزندش را به تنهایی بزرگ کرد. جواد درباره کودکی خود چنین نقل میکرد: "آن روزها نه برق داشتیم و نه گرمایش، از زغال سنگ استفاده میکردیم. مادرم کیسههای زغال سنگ درست میکرد و برای زمستان به فقرا میداد. او بانویی سخاوتمند بود، همیشه غذا درست میکرد و گاهی قبل از فرزندانش به دیگران غذا میداد". جواد از اینجا بود که عملا با معنی سخاوت و انفاق آشنا شد و آن را در طول تحصیل و زندگی کاری خود نیز با خود همراه کرد بطوریکه پس از تاسیس یکی از بزرگترین شرکتهای پیمانکاری عمومی در کانادا و انجام پروژههای بزرگ و کوچک بیمارستانها، کارخانهها، جادهها و ساختمانها، همچنان این روحیه را در خود زنده نگاه داشت.
موفقیان پس از فارغالتحصیلی از دانشگاه در تهران، در دهه ۱۹۷۰ با بیش از ۱۰,۰۰۰ کارمند، یکی از بزرگترین شرکتهای ساختمانی ایران قبل از انقلاب را تشکیل داد. تا انقلاب ۱۳۵۷ در پروژههای بزرگی چون مدرسهسازی، جادهسازی و پلسازی کار کرد. صعود موفقیان به قله موفقیت با چالشهایی همراه بود. او میگفت: "وقتی کار میکردم، دو بار ورشکست شدم. من حتی گاهی برای غذا رنج میکشیدم، اما هرگز تسلیم نشدم. هیچ وقت نگران نبودم من شجاعت و امید داشتم که دوباره برگردم و این کار را هم کردم". با افزایش موفقیتش، سخاوتش نیز افزایش یافت. او تا به امروز ۲۶ مدرسه ابتدایی، راهنمایی و فنی در ایران ساخته که هرساله تقریبا ۲۲,۰۰۰ کودک در فقیرترین مناطق تهران را در خود آموزش و پرورش میدهد. علاوه بر این مدارس وی مدارسی نیز برای دانشآموزان با ناتوانیهای خاص بینایی و شنوایی و نیز دختران معلول جسمی - حرکتی تاسیس کرده است.
موفقیان در سال ۱۹۸۲ از ایران به ژنو سوئیس نقل مکان کرد تا به فرزندانش که قبلاً در ژنو به مدرسه میرفتند بپیوندد، اما میدانست که مدت زیادی در آنجا نخواهد ماند. در مدتی که در اروپا بود با تاسیس یک شرکت توسعه املاک تجاری به کار پرداخت و در عین حال به حمایت از طیف گستردهای از طرحهای آموزشی و مراقبتهای بهداشتی در اروپا ادامه داد. وی پس از اطلاع از اینکه یکی از دوستان خوبش از ایران در ونکوور ساکن شده از این شهر دیدن کرد و با خندهای گفته بود: "من قبلا حتی نام ونکوور را نشنیده بودم، واقعا از مردمش خوشم آمد، آنها تحصیل کرده و شاد و همیشه خندان هستند، بطوریکه به انسان احساس امنیت دست میدهد". او در سال ۱۹۸۷ تصمیم گرفت به ونکوور مهاجرت کند.
مهاجرت به کانادا و ونکوور
موفقیان در سال ۱۹۸۷ در ونکوور بریتیش کلمبیا کانادا اقامت گزید. مدت کوتاهی پس از اقامتش، یک شرکت تجاری املاک و مستغلات را تاسیس کرد که چندین ملک را در منطقه ونکوور توسعه و مدیریت میکرد و صاحب چهار ساختمان اداری شد. بنیاد جواد موفقیان در ونکوور در سال ۲۰۰۳ شروع به کار کرد. موفقیان در سال ۲۰۱۰ دچار سکته مغزی شد و بلافاصله به یاد توصیههای مادرش افتاد. وی چنین نقل میکند: "وقتی از بیمارستان بیرون آمدم، اولین چیزی که تصمیم گرفتم این بود که تمام داراییهایم را به بنیاد منتقل کنم". جواد در ژانویه ۲۰۱۱ تمام داراییهایش را به بنیاد موفقیان منتقل کرد تا همه آن صرف امور خیریه شود. او و بنیادش تا به امروز بیش از ۴۸ میلیون دلار به موسسات خیریه مختلف کمک کرده است.
کمکهای وی شامل دانشگاه "سیمون فریزر"، دانشگاه "بریتیش کلمبیا"، بیمارستان عمومی ونکوور در بریتیش کلمبیا، به ویژه به واحدهای مغز و اعصاب میشود، بعلاوه اینکه بزرگترین اهدای تاریخ به دانشگاه پزشکی ونکوور به مبلغ ۱۵ میلیون دلار برای ساخت مرکز تحقیقات مغز و مراقبت از بیمار در بیمارستان این دانشگاه از جمله کارهای اوست. بیمارستان کودکان، بیمارستان دروازه شیرها، و مرکز رشد کودک از دیگر مراکزی هستند که جواد به آنها مبالغی را اهدا کرده است. علاوه بر این مراکز، وی یکی از بزرگترین حامیان بنیاد پریا، تنها و اولین مرکز ایرانیان در خارج از ایران میباشد که در شمال "تورنتو" در انتاریو قرار دارد.
جواد موفقیان چگونه بود؟
وی مردی متشخص بود؛ موهای نقرهای، آراسته که در دفاترش در ونکوور شمالی که بنیاد جواد موفقیان در آن قرار داشت کار میکرد. اگر میخواستید از او بپرسید که چگونه میلیونها دلار بدست آورده و چگونه همه آنرا کمک کرده، کافی بود به سادگی چشمانش بنگرید و به سخنانش هنگامی که در مورد مادرش و معنای زندگی حرف میزند گوش دهید و قطرات اشک را روی صورتش ببینید.
بر روی دیوار دفتر وی عکسها و لوحهاییست از مکانهایی که وی به آنها کمک کرده قرار دارند، کتابها، صفحههای شعر، چندتا نوشته به خط بریل از یک پسر نابینا در ایران، کارتها و نامهها در قفسههای او چیده شدهاند که بیشتر توسط بچههایی که از او الهامگرفتهاند و یا والدینشان یا محققانی پُرشور نوشته شدهاند. جواد روزگاری با اشاره به همه اینها گفت: "زندگی همین است. بخشیدن جوهر زندگی است".
روند سالهای آخر زندگی موفقیان سادهزیستی بود. وی میگفت: "فرزندان و نوههای من همگی شاد و سالم هستند و من نیز بسیار خوشحال هستم. تنها آرزویم برای انتقال به نوههایم اینست که میراثم، همان اخلاق سخاوتمندانهی مادرم را به آنها بسپارم".
نشانهای اجتماعی موفقیان
وی موفق به دریافت نشانهای متعددی شده است که مهمترین آنها عبارتند از:
خواهرزاده او، "حمید عشقی" رئیس بنیاد موفقیان میگوید: "کار بنیاد ما پول دادن به دیگران نیست، بلکه ساخت تحصیلات و انسان خوب بودن است. دانستن اینکه هر دلار این بنیاد کجا و چگونه خرج میشود برای موفقیان بسیار مهم است و روندی سختگیرانه داریم بطوریکه گاهی دو سال طول میکشد تا به توافق برسیم. هنگامی که پروژه را شروع میکنیم، به طور منظم از سایت بازدید میکنیم و قولهایی که دادهایم و گرفتهایم را پیگیری میکنیم".
موفقیان با تاسیس "بنیاد موفقیان" و در ۸۵ سالگی با افتخار گفت که حتی بیشتر از امیدهای مادرش را برآورده کرده است. او میلیونها دلار از درآمدش را صرف آموزش بیشتر، بهداشت و توسعه اجتماعی در ایران، آفریقا، هند، هائیتی، سوئیس، انگلستان و بهویژه در ونکوور کانادا کرد. وی در ۱۹ جولای (ژوئیه) در ۹۵ سالگی در ونکوور درگذشت.
زندگی و زندگینامه جواد موفقیان، کارآفرین و نیکوکار کانادایی ایرانی، درگذشت
جواد موفقیان در سال ۱۳۰۶ شمسی (۱۹۲۷ میلادی) در تهران به دنیا آمد. پدرش، رضا، در یک سالگی بر اثر سکته درگذشت: مادرش ربابه، به گفته خودش، الهام بخش بشردوستی او بود. او جز نامی که پدرش از او بر جای گذاشته خاطره کمی از او دارد: "جواد" که درباره او به درستی "سخاوتمند" معنا میدهد. مادرش سه فرزندش را به تنهایی بزرگ کرد. جواد درباره کودکی خود چنین نقل میکرد: "آن روزها نه برق داشتیم و نه گرمایش، از زغال سنگ استفاده میکردیم. مادرم کیسههای زغال سنگ درست میکرد و برای زمستان به فقرا میداد. او بانویی سخاوتمند بود، همیشه غذا درست میکرد و گاهی قبل از فرزندانش به دیگران غذا میداد". جواد از اینجا بود که عملا با معنی سخاوت و انفاق آشنا شد و آن را در طول تحصیل و زندگی کاری خود نیز با خود همراه کرد بطوریکه پس از تاسیس یکی از بزرگترین شرکتهای پیمانکاری عمومی در کانادا و انجام پروژههای بزرگ و کوچک بیمارستانها، کارخانهها، جادهها و ساختمانها، همچنان این روحیه را در خود زنده نگاه داشت.
موفقیان پس از فارغالتحصیلی از دانشگاه در تهران، در دهه ۱۹۷۰ با بیش از ۱۰,۰۰۰ کارمند، یکی از بزرگترین شرکتهای ساختمانی ایران قبل از انقلاب را تشکیل داد. تا انقلاب ۱۳۵۷ در پروژههای بزرگی چون مدرسهسازی، جادهسازی و پلسازی کار کرد. صعود موفقیان به قله موفقیت با چالشهایی همراه بود. او میگفت: "وقتی کار میکردم، دو بار ورشکست شدم. من حتی گاهی برای غذا رنج میکشیدم، اما هرگز تسلیم نشدم. هیچ وقت نگران نبودم من شجاعت و امید داشتم که دوباره برگردم و این کار را هم کردم". با افزایش موفقیتش، سخاوتش نیز افزایش یافت. او تا به امروز ۲۶ مدرسه ابتدایی، راهنمایی و فنی در ایران ساخته که هرساله تقریبا ۲۲,۰۰۰ کودک در فقیرترین مناطق تهران را در خود آموزش و پرورش میدهد. علاوه بر این مدارس وی مدارسی نیز برای دانشآموزان با ناتوانیهای خاص بینایی و شنوایی و نیز دختران معلول جسمی - حرکتی تاسیس کرده است.
موفقیان در سال ۱۹۸۲ از ایران به ژنو سوئیس نقل مکان کرد تا به فرزندانش که قبلاً در ژنو به مدرسه میرفتند بپیوندد، اما میدانست که مدت زیادی در آنجا نخواهد ماند. در مدتی که در اروپا بود با تاسیس یک شرکت توسعه املاک تجاری به کار پرداخت و در عین حال به حمایت از طیف گستردهای از طرحهای آموزشی و مراقبتهای بهداشتی در اروپا ادامه داد. وی پس از اطلاع از اینکه یکی از دوستان خوبش از ایران در ونکوور ساکن شده از این شهر دیدن کرد و با خندهای گفته بود: "من قبلا حتی نام ونکوور را نشنیده بودم، واقعا از مردمش خوشم آمد، آنها تحصیل کرده و شاد و همیشه خندان هستند، بطوریکه به انسان احساس امنیت دست میدهد". او در سال ۱۹۸۷ تصمیم گرفت به ونکوور مهاجرت کند.
مهاجرت به کانادا و ونکوور
موفقیان در سال ۱۹۸۷ در ونکوور بریتیش کلمبیا کانادا اقامت گزید. مدت کوتاهی پس از اقامتش، یک شرکت تجاری املاک و مستغلات را تاسیس کرد که چندین ملک را در منطقه ونکوور توسعه و مدیریت میکرد و صاحب چهار ساختمان اداری شد. بنیاد جواد موفقیان در ونکوور در سال ۲۰۰۳ شروع به کار کرد. موفقیان در سال ۲۰۱۰ دچار سکته مغزی شد و بلافاصله به یاد توصیههای مادرش افتاد. وی چنین نقل میکند: "وقتی از بیمارستان بیرون آمدم، اولین چیزی که تصمیم گرفتم این بود که تمام داراییهایم را به بنیاد منتقل کنم". جواد در ژانویه ۲۰۱۱ تمام داراییهایش را به بنیاد موفقیان منتقل کرد تا همه آن صرف امور خیریه شود. او و بنیادش تا به امروز بیش از ۴۸ میلیون دلار به موسسات خیریه مختلف کمک کرده است.
کمکهای وی شامل دانشگاه "سیمون فریزر"، دانشگاه "بریتیش کلمبیا"، بیمارستان عمومی ونکوور در بریتیش کلمبیا، به ویژه به واحدهای مغز و اعصاب میشود، بعلاوه اینکه بزرگترین اهدای تاریخ به دانشگاه پزشکی ونکوور به مبلغ ۱۵ میلیون دلار برای ساخت مرکز تحقیقات مغز و مراقبت از بیمار در بیمارستان این دانشگاه از جمله کارهای اوست. بیمارستان کودکان، بیمارستان دروازه شیرها، و مرکز رشد کودک از دیگر مراکزی هستند که جواد به آنها مبالغی را اهدا کرده است. علاوه بر این مراکز، وی یکی از بزرگترین حامیان بنیاد پریا، تنها و اولین مرکز ایرانیان در خارج از ایران میباشد که در شمال "تورنتو" در انتاریو قرار دارد.
جواد موفقیان چگونه بود؟
وی مردی متشخص بود؛ موهای نقرهای، آراسته که در دفاترش در ونکوور شمالی که بنیاد جواد موفقیان در آن قرار داشت کار میکرد. اگر میخواستید از او بپرسید که چگونه میلیونها دلار بدست آورده و چگونه همه آنرا کمک کرده، کافی بود به سادگی چشمانش بنگرید و به سخنانش هنگامی که در مورد مادرش و معنای زندگی حرف میزند گوش دهید و قطرات اشک را روی صورتش ببینید.
بر روی دیوار دفتر وی عکسها و لوحهاییست از مکانهایی که وی به آنها کمک کرده قرار دارند، کتابها، صفحههای شعر، چندتا نوشته به خط بریل از یک پسر نابینا در ایران، کارتها و نامهها در قفسههای او چیده شدهاند که بیشتر توسط بچههایی که از او الهامگرفتهاند و یا والدینشان یا محققانی پُرشور نوشته شدهاند. جواد روزگاری با اشاره به همه اینها گفت: "زندگی همین است. بخشیدن جوهر زندگی است".
روند سالهای آخر زندگی موفقیان سادهزیستی بود. وی میگفت: "فرزندان و نوههای من همگی شاد و سالم هستند و من نیز بسیار خوشحال هستم. تنها آرزویم برای انتقال به نوههایم اینست که میراثم، همان اخلاق سخاوتمندانهی مادرم را به آنها بسپارم".
نشانهای اجتماعی موفقیان
وی موفق به دریافت نشانهای متعددی شده است که مهمترین آنها عبارتند از:
- دریافت نشانهای بریتیش کلمبیا و نیز نشان کانادا در سال ۲۰۱۴ برای سوابق بشردوستانه فوقالعاده.
- درجه دکترا و تقدیر از دانشگاه سایمون فریزر در سال ۲۰۰۹.
- رونمایی از مجسمه جواد موفقیان در تهران به پاس خدماتش به دانشآموزان در سال ۱۳۹۲.
- دریافت جایزه رسمی و شخصی بشردوستانه دالایی لاما در اکتبر ۲۰۱۴ در جریان بازدید دالایی لاما از ونکوور.
بنیاد موفقیان
خواهرزاده او، "حمید عشقی" رئیس بنیاد موفقیان میگوید: "کار بنیاد ما پول دادن به دیگران نیست، بلکه ساخت تحصیلات و انسان خوب بودن است. دانستن اینکه هر دلار این بنیاد کجا و چگونه خرج میشود برای موفقیان بسیار مهم است و روندی سختگیرانه داریم بطوریکه گاهی دو سال طول میکشد تا به توافق برسیم. هنگامی که پروژه را شروع میکنیم، به طور منظم از سایت بازدید میکنیم و قولهایی که دادهایم و گرفتهایم را پیگیری میکنیم".
اگر شما همکاری گرامی ما هستی، مرسی که این مطلب را خواندی، اما کپی نکن و با تغییر به نام خودت نزن، خودت زحمت بکش!
پروتکل علمی - پزشکی جهانی برای مقابله کلیه ویروسهایی مانند کرونا که انتقالشان از طریق بسته هوایی است:
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
Date: یکشنبه, ژوئیه 31, 2022 - 19:15
درباره نویسنده/هنرمند
Arash Moghaddam آرش مقدم مدرک کارشناسی کامپیوتر و تخصص تولید رسانه دیجیتال دارد و مدیریت تولید بیش ۹ رسانه تصویری، چاپی و اینترنتی را بعهده داشته است. |
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو