حالا در فکر آنیم که با توجه به گرانی زیاد، سن و سال، دلار لامصب 7 هزار تومانی، با این دندان شکسته چه کنیم؟
از خدا پنهان نیست، از شما هم پنهان نباشد. حکایت آن که روزی از روزها در همین شهر زیبای تورنتو، پس از ساعتها کار و دوندگی آنچنان گشنگی به جانمان افتاد که گفتیم به جهنم دلار 7،6 هزار تومانی، دل به دریا زدیم و ناخودآگاه وارد همان سوپر خوش آب و رنگ شدیم تا غذایی ابتیاع کنیم و این شکم کارد خورده را از قار و قور بیندازیم. لذا مرکب زیر پا را پیچاندیم و وارد پلازای عزیز و نازنینی شدیم. آنچنان گشنه بودیم که یک راست رفتیم به سراغ بخش غذا، به قول نسل امروزیها food court. عزیزان من به قول معروف شنیدن کی بود مانند دیدن. مرغهای پخته دمر شده در غرقاب زرشک و روغن، ماهیچههای سیاه رنگ غوطهور در آب و روغن، کوکو سبزیهای قطور بریده در کنار هم، قرمهسبزی سبز و سیاه رنگ جوشان در پشت ویترین و دهها غذای دیگر، آنچنان چشمک میزدند که انسان گشنهای مثل ما، اصلا به فکر گرانی و ارزانی غذاها نبود. لذا با توجه به سن و سال و قول سعدی بزرگوار که گفت: ای که هفتاد رفت و بیکاری/ از گرانی چه غم داری، دل به دریا زدیم و یک پرس جوجهکباب لگ سفارش دادیم. ما که از گوشه درب شیشهای پشت غذاپزی، یک کوه تهدیگ برشته و خوش رنگ را یواشکی دید زده بودیم، به آن جوان رعنای پر محاسن پشت دخل با لبخند توام با تضرع و التماس گفتیم: اگر ممکنه کمی هم تهدیگ لطف کنید!
دقیقهها گذشت، هنگامی که غذای خود را گرفتیم در حالیکه آب از چشم و گوش و دهان و بینیمان روان بود به گوشهای رفتیم و درب ظرف یکبارمصرف غذا را بلند کردیم، چند تکه مرغ سوخته لثه مانند را در کنار مقداری زیاد پیاز و کاهو و چند دانه برنج مشاهده کردیم. هر چه آن را زیر و رو نمودیم خبری از تهدیگ نبود. با گردنی کج همچون بدهکاری که به طلبکار میرسد بار دیگر به محضر کشیر غذا رفتیم و علت نبودن تهدیگ در غذا را جویا شدیم. ایشان با صدای سنگین و قیافه حق به جانب و طلبکارانه فرمودند: نبودآقا، نبود!
ما که از گوشه درب شیشهای هنوز ته دیگهای تلنبار شده روی هم را در داخل آشپزخانه میدیدیم، ترسیدیم که سوال بیشتری کنیم که مبادا جوانک چند دلارمان را بیندازد جلویمان و غذا را از دستمان بگیرد که در آن صورت جواب این شکم پر سر و صدا را کی بدهد؟ لذا سکوت کردیم و سر خود را به زیر افکندیم و در محوطه جلوی دخل مشغول خوردن غذا شدیم.
روز بد نبینید که ما دیدیم، بالاجبار مشغول بلعیدن چند تکه مرغ سوخته لثه مانند همراه با پیاز و برنجهای دم نکشیده از شدت گرسنگی بودیم که ناگهان آن اتفاق عظیم افتاد. تکه استخوانی که همراه مرغها بود به زیر دندان فرسوده پیری ما گیر کرد و تا رفتیم مانع آن شویم، ما که دندان درست و حسابی نداشتیم ولی یکی از همین چند تا دندان را همراه استخوان مرغ از دهان بیرون کشیدیم. از خوردن بقیه غذا از شدت ناراحتی و بدبیاری منصرف گشتیم و حالا در فکر آنیم که با توجه به گرانی زیاد، سن و سال، دلار لامصب 7 هزار تومانی، با این دندان شکسته چه کنیم؟
این حکایت را از آن جهت نوشتیم تا عزیزان عبرتی بگیرند و به اینطور جاها نروند تا به اینگونه مخمصهها گرفتار نشوند.
دقیقهها گذشت، هنگامی که غذای خود را گرفتیم در حالیکه آب از چشم و گوش و دهان و بینیمان روان بود به گوشهای رفتیم و درب ظرف یکبارمصرف غذا را بلند کردیم، چند تکه مرغ سوخته لثه مانند را در کنار مقداری زیاد پیاز و کاهو و چند دانه برنج مشاهده کردیم. هر چه آن را زیر و رو نمودیم خبری از تهدیگ نبود. با گردنی کج همچون بدهکاری که به طلبکار میرسد بار دیگر به محضر کشیر غذا رفتیم و علت نبودن تهدیگ در غذا را جویا شدیم. ایشان با صدای سنگین و قیافه حق به جانب و طلبکارانه فرمودند: نبودآقا، نبود!
ما که از گوشه درب شیشهای هنوز ته دیگهای تلنبار شده روی هم را در داخل آشپزخانه میدیدیم، ترسیدیم که سوال بیشتری کنیم که مبادا جوانک چند دلارمان را بیندازد جلویمان و غذا را از دستمان بگیرد که در آن صورت جواب این شکم پر سر و صدا را کی بدهد؟ لذا سکوت کردیم و سر خود را به زیر افکندیم و در محوطه جلوی دخل مشغول خوردن غذا شدیم.
روز بد نبینید که ما دیدیم، بالاجبار مشغول بلعیدن چند تکه مرغ سوخته لثه مانند همراه با پیاز و برنجهای دم نکشیده از شدت گرسنگی بودیم که ناگهان آن اتفاق عظیم افتاد. تکه استخوانی که همراه مرغها بود به زیر دندان فرسوده پیری ما گیر کرد و تا رفتیم مانع آن شویم، ما که دندان درست و حسابی نداشتیم ولی یکی از همین چند تا دندان را همراه استخوان مرغ از دهان بیرون کشیدیم. از خوردن بقیه غذا از شدت ناراحتی و بدبیاری منصرف گشتیم و حالا در فکر آنیم که با توجه به گرانی زیاد، سن و سال، دلار لامصب 7 هزار تومانی، با این دندان شکسته چه کنیم؟
این حکایت را از آن جهت نوشتیم تا عزیزان عبرتی بگیرند و به اینطور جاها نروند تا به اینگونه مخمصهها گرفتار نشوند.
فضولخان کامیونیتی
اگر شما همکاری گرامی ما هستی، مرسی که این مطلب را خواندی، اما کپی نکن و با تغییر به نام خودت نزن، خودت زحمت بکش!
پروتکل علمی - پزشکی جهانی برای مقابله کلیه ویروسهایی مانند کرونا که انتقالشان از طریق بسته هوایی است:
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
Date: چهارشنبه, ژوئیه 18, 2018 - 20:00