در آن شب بزرگترهای فامیل تصمیم گرفتند که آن بخش سالم هندوانه را بچهها بخورند. ما که ساکت در گوشهای نشسته بودیم، مقداری از هندوانه نصیبمان شد و دلی سیر از عزا درآوردیم ولی همیشه تا هماکنون که بیش از هفتاد سال از آن ماجرا گذشته، در پیش وجدان خودمان شرمندهایم
از خدا پنهان نیست، از شما هم پنهان نباشد آن که در ذهن و فکر ما از چگونگی برگزاری مراسم شب یلدا در گذشته خاطرات و داستانهایی باقی مانده است که یادآوری آنها میتواند ما را به آن دوران زیبا و دلپسند که هر چیزی در سر جای خودش بود ببرد.
حقیر که اینک کمکم چیزی نمانده است که به علت ریش سفیدی و سن و سال بالا مفتخر به بزرگ خاندان فضولباشیان گردیم، خاطرهای زیبا از سالیان قبل که به بیش هفتاد گذشته برمیگردد داریم و اینک که چند روز دیگر شب یلدا است میخواهیم برایتان تعریف کنیم.
در گذشته برگزاری شب یلدا مراسمی زیبا و آموزنده بود که در آن ایام همه افراد به خانه بزرگترین فرد فامیل میرفتیم و در کنار ایشان ضمن تناول میوه و تنقلات شب یلدا که شامل انواع میوههای خشک و آجیل بود، مینشستیم و پدربزرگ ضمن بیان فلسفه این جشن کهن، برای ما قصه آموزندهای میگفت و آنگاه به همه هدایایی برحسب سن و سال میداد و آرزوی سلامتی و مقاومت و پایداری در مقابل سرما و زمستان را برایمان میکرد. در آن زمان مثل حالا نبود که هر آن اراده کنیم هر میوهای در بازار موجود باشد، پدربزرگها و مادربزرگها از مدتها قبل و از آغاز فصل پاییز این تنقلات و میوهها را تهیه و آنها را برای سفره شب یلدا قایم میکردند. در آن شب حتماً اهل خانواده میباید هندوانه، انار و آجیل مصرف کنند.
یک خاطرهای که از آن دوران در ذهنمان مانده این است که مادربزرگ هندوانهای را مدتها در گوشهای از خانه که هوای خنکی داشت پنهان کرده بود تا آن را شب یلدا برای خوردن همه به روی سفره بیاورد. ما که از بچگی فضول بودیم و برایمان خوردن هندوانه تازگی داشت، روزی از روزها که سر مادربزرگ گرم کارهای خود بود، یواشی با کارد آشپزخانه مقداری از آن هندوانه را سوراخ کرده و نوشجان نمودیم و برای اینکه مادربزرگ نفهمه، هندوانه را از قسمت سوراخ شده سرجایش قرار دادیم. وقتی که شب یلدا فرارسید و مادربزرگ رفت که هندوانه را بیاورد، با کمال تعجب مشاهده کرد که آن هندوانه بزرگ خراب شده و قابل خوردن نیست و چون ما کار خودمان را استادانه انجام داده بودیم، او ملتفت قضایا نشد، لذا مقدار کمی از هندوانه سالم مانده بود.
در آن شب بزرگترهای فامیل تصمیم گرفتند که آن بخش سالم هندوانه را بچهها بخورند. ما که ساکت در گوشهای نشسته بودیم، مقداری از هندوانه نصیبمان شد و دلی سیر از عزا درآوردیم ولی همیشه تا هماکنون که بیش از هفتاد سال از آن ماجرا گذشته، در پیش وجدان خودمان شرمندهایم و هر سال که شب یلدا میرسد، کلی خودمان را سرزنش میکنیم.
حالا شما برای شب یلدا یک وقت از این کارها نکنید که خیلی ناپسند است. من هم قول میدهم به جای آن هندوانه مادربزرگ، هر سال دو تا هندوانه بخرم و به هوملسها بدهم تا نوشجان کنند، شاید روح پرفتوح مادربزرگمان در بهشت از گناه ما بگذرد تا عاق والدین نشویم. یلدای خوبی در کنار بستگانتان داشته باشید.
حقیر که اینک کمکم چیزی نمانده است که به علت ریش سفیدی و سن و سال بالا مفتخر به بزرگ خاندان فضولباشیان گردیم، خاطرهای زیبا از سالیان قبل که به بیش هفتاد گذشته برمیگردد داریم و اینک که چند روز دیگر شب یلدا است میخواهیم برایتان تعریف کنیم.
در گذشته برگزاری شب یلدا مراسمی زیبا و آموزنده بود که در آن ایام همه افراد به خانه بزرگترین فرد فامیل میرفتیم و در کنار ایشان ضمن تناول میوه و تنقلات شب یلدا که شامل انواع میوههای خشک و آجیل بود، مینشستیم و پدربزرگ ضمن بیان فلسفه این جشن کهن، برای ما قصه آموزندهای میگفت و آنگاه به همه هدایایی برحسب سن و سال میداد و آرزوی سلامتی و مقاومت و پایداری در مقابل سرما و زمستان را برایمان میکرد. در آن زمان مثل حالا نبود که هر آن اراده کنیم هر میوهای در بازار موجود باشد، پدربزرگها و مادربزرگها از مدتها قبل و از آغاز فصل پاییز این تنقلات و میوهها را تهیه و آنها را برای سفره شب یلدا قایم میکردند. در آن شب حتماً اهل خانواده میباید هندوانه، انار و آجیل مصرف کنند.
یک خاطرهای که از آن دوران در ذهنمان مانده این است که مادربزرگ هندوانهای را مدتها در گوشهای از خانه که هوای خنکی داشت پنهان کرده بود تا آن را شب یلدا برای خوردن همه به روی سفره بیاورد. ما که از بچگی فضول بودیم و برایمان خوردن هندوانه تازگی داشت، روزی از روزها که سر مادربزرگ گرم کارهای خود بود، یواشی با کارد آشپزخانه مقداری از آن هندوانه را سوراخ کرده و نوشجان نمودیم و برای اینکه مادربزرگ نفهمه، هندوانه را از قسمت سوراخ شده سرجایش قرار دادیم. وقتی که شب یلدا فرارسید و مادربزرگ رفت که هندوانه را بیاورد، با کمال تعجب مشاهده کرد که آن هندوانه بزرگ خراب شده و قابل خوردن نیست و چون ما کار خودمان را استادانه انجام داده بودیم، او ملتفت قضایا نشد، لذا مقدار کمی از هندوانه سالم مانده بود.
در آن شب بزرگترهای فامیل تصمیم گرفتند که آن بخش سالم هندوانه را بچهها بخورند. ما که ساکت در گوشهای نشسته بودیم، مقداری از هندوانه نصیبمان شد و دلی سیر از عزا درآوردیم ولی همیشه تا هماکنون که بیش از هفتاد سال از آن ماجرا گذشته، در پیش وجدان خودمان شرمندهایم و هر سال که شب یلدا میرسد، کلی خودمان را سرزنش میکنیم.
حالا شما برای شب یلدا یک وقت از این کارها نکنید که خیلی ناپسند است. من هم قول میدهم به جای آن هندوانه مادربزرگ، هر سال دو تا هندوانه بخرم و به هوملسها بدهم تا نوشجان کنند، شاید روح پرفتوح مادربزرگمان در بهشت از گناه ما بگذرد تا عاق والدین نشویم. یلدای خوبی در کنار بستگانتان داشته باشید.
اگر شما همکاری گرامی ما هستی، مرسی که این مطلب را خواندی، اما کپی نکن و با تغییر به نام خودت نزن، خودت زحمت بکش!
پروتکل علمی - پزشکی جهانی برای مقابله کلیه ویروسهایی مانند کرونا که انتقالشان از طریق بسته هوایی است:
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
Date: چهارشنبه, دسامبر 19, 2018 - 19:00