انگلیسی


اندر حکایت بررسی معنی عشق توسط فضول‌خان

fozolkhan-manaye-eshgh
از خدا پنهان نیست، از شما هم پنهان نباشد که حقیر یعنی فضول‌خان شما، یکهویی به سرمان زد که ببینیم عشق چه معنی و مفهومی دارد تا آن را به صورت راحت و ساده برای شما تعریف کنیم. ولی در این رابطه به نکاتی برخورد کردیم که برای خودمان هم تازگی داشت، یکی از آنها این است که عشق از عشقه گرفته شده و آن گیاهی است بدون ریشه که چون بر درختی بپیچد آن را بخشکاند. تازه فهمیدیم که چرا ما روز به روز داریم خشک می‌شویم. پدر این عشق بسوزد که دور همه مثل پیچک پیچیده است و تا نخشکاند ول کن نیست.
Sub-Category: Fun
Happened at: Canada
چهارشنبه, ژانویه 16, 2019 - 19:00


اندر حکایت دعای فضول‌خان در شب سال نو میلادی

fozolkhan-doaye-sal-2019
از خدا پنهان نیست، از شما هم پنهان نباشد آن‌که همواره پدرها و مادرها در شب آغاز سال نو چه میلادی و چه خورشیدی ایرانی، دعا می‌کنند و خواسته‌های خودشان را از خدا در سال نو تقاضا می‌نمایند.
Sub-Category: Fun
Happened at: Canada
چهارشنبه, دسامبر 26, 2018 - 19:00


اندر حکایت خاطره‌ای از ماجرای شب یلدای ما

fozolkhan-shabe-yalda
از خدا پنهان نیست، از شما هم پنهان نباشد آن که در ذهن و فکر ما از چگونگی برگزاری مراسم شب یلدا در گذشته خاطرات و داستان‌هایی باقی مانده است که یادآوری آنها می‌تواند ما را به آن دوران زیبا و دلپسند که هر چیزی در سر جای خودش بود ببرد.
حقیر که اینک کم‌کم چیزی نمانده است که به علت ریش سفیدی و سن و سال بالا مفتخر به بزرگ خاندان فضول‌باشیان گردیم، خاطره‌ای زیبا از سالیان قبل که به بیش هفتاد گذشته بر‌می‌گردد داریم و اینک که چند روز دیگر شب یلدا است می‌خواهیم برایتان تعریف کنیم.
Sub-Category: Fun
Happened at: Canada
چهارشنبه, دسامبر 19, 2018 - 19:00


اندر حکایت قصه‌های نسل اول مهاجران ایرانی

fozolkhan-nasl-aval-mohajeran
از خدا پنهان نیست، از شما هم پنهان نباشد، آن‌که ما مهاجران نسل اول هر یک قصه و حکایت‌های خاص خودمان را داریم. از من فضول‌خان شما گرفته تا تک تک افراد دیگر. اگر کسی بخواهد از این ماجراها با خبر شود باید برود و در روی میزهای فودکورت سنتر پوینت‌مال بنشیند و آشکارا یا پنهانی غذا خوردن را بهانه کند و به درد دل پیر زن‌ها و پیرمردهای کامیونیتی گوش کند.
Sub-Category: Fun
Happened at: Canada
چهارشنبه, دسامبر 12, 2018 - 19:00


اندر حکایت اداره کردن جهان مثل خونه خاله جان ما

fozolkhan-jahan-khoneh-khaleh
از خدا پنهان نیست، از شما هم پنهان نباشد، حکایت آن‌که خدا رفتگان همه شما را غرق رحمت کند، حقیرمان خاله نازنینی داشتیم که بسیار اهل مطالعه و کتاب بود و شوهر او حکیم علفی. این خاله جانمان نه ماه از سال را تنها بود و همسرش دنبال علف‌های دارویی در کوه و کمر. اما سه ماه زمستون که برمی‌گشت به خانه، امر، امر خاله جان بود. هر چه او دستور می‌داد، حضرت حکیم‌باشی باید بدون چون و چرا آن را اجرا می‌کرد. در میان فک و فامیل این مثل معروف بود که حکمرانی بر مردان باید مثل خاله‌جان باشد:غذا بپز، چشم. جارو بکش، چشم. ظرف بشوی، چشم. ناز منو بکش، چشم. پشتم را بمال، چشم.
Sub-Category: Fun
Happened at: Canada
چهارشنبه, نوامبر 28, 2018 - 19:00


اندر حکایت اونکه دیر اومده و زودم میخواد بره

fozolkhan-dir-omade-zod-mireh
از خدا پنهون نیست، از شما هم پنهون نباشه حکایت اون نور چشمی‌ها و ژن خوبا که دیر اومدن و زودم میخوان برن. به قول شهریار، آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟ حقیقتش رو خواسته باشین من یک کم تکون خوردم. تقصیر این سردبیره. اونقدر تیتر خبرا رو حرفه‌ای می‌زنه که آدمو میخ‌کوب میکنه. دل آدم هُری می‌ریزه پایین که چی شده؟ بعضی آدما فکر می‌کنن زرنگند و پتانسیل کارای عجیب و غریب دارن. اینا عادت کردن. آدم وقتی توی جایی بزرگ شه که کار نکنه، توی صف وانسته، از همه جلو بزنه، پول دارشه، زرنگ میشه، آدم خاص میشه. بعد کم‌کم امر بهش مشتبه میشه.
Sub-Category: Fun
Happened at: Canada
چهارشنبه, اکتبر 31, 2018 - 20:00


اندر حکایت تشابه تعرفه تقسیم کردن ترامپ و ارثیه تقسیم کردن وحشی بافقی

fozolkhan-trump-troduea
از خدا پنهان نیست، از شما هم پنهان نباشد آن که این حضرت ترامپ عزیز که فعلاً کمر همت بربسته تا تجارت و اقتصاد جهانی را به نفع کشور خودش دگرگون کند، اگر اشتباه نکنم او یواشکی و یا به کمک مشاوران فارسی زبانش دیوان وحشی بافقی ما را خوانده و از میان آن همه اشعار زیبا و خوشگل این شاعر ایرانی، فقط آن قصهٔ مردن پدر و ارثیه تقسیم کردن پسر بزرگ در میان افراد خانواده‌اش را پسندیده و داده آن را به انگلیسی ترجمه کرده‌اند و در هر مذاکره و مباحثه‌ای از آن استفاده می‌کند. مثل یاسای چنگیز‌خان یا یاسای آغا‌محمدخانی یا وصیت‌نامه مرحوم پتر‌کبیر یا کتاب مستطاب شهریار ماکیاول‌خان ایتالیایی.
Sub-Category: Fun
Happened at: Canada
چهارشنبه, اکتبر 17, 2018 - 20:00


اندر حکایت فونداریزینگ کردن خودمان برای خودمان

fozolkhan-fundraising-for-myself
از خدا پنهان نیست، از شما هم پنهان نباشد این مطلب که نشستن در گوشه دنج قهو‌ه‌خانه تیم هورتن در بعدازظهر یکشنبه‌ها علاوه بر آن که دیدار تعداد زیادی از دوستان و هموطنان کهنسال قدیمی ممکن می‌شود، هزاران خاصیت دیگر هم دارد. یکی از این خواص آن است که فکر آدم باز می‌گردد و سلول‌های مغز بر اثر خوردن قهوه تیم‌هورتن که نمی‌دانم چه ماده هوشیار‌کننده‌ای دارد، به فعالیت می‌افتد و ممکن است در آن واحد افکار و اندیشه‌هایی به سر آدم خطور کند که خالی از فایده نیست.
Sub-Category: Fun
Happened at: Canada
چهارشنبه, سپتامبر 5, 2018 - 20:00


اندر حکایت بی‌خوابی‌های شبانه و گرانی‌های نرخ ارز

fozolkhan-mokhtalesin
فضول‌خان کامیونیتی
از خدا پنهان نیست، از شما هم پنهان نباشد آن که حقیر دوستی دارم که من را در غربت سنگ صبور غم و غصه های خود می‌داند. او که در کسوت معلمی بازنشسته شده است، روزی تلفن کرد و پس از کلی چاق و سلامتی گفت: استاد" لقبی است که او به همه می‌دهد." کار واجبی دارم با تو، لذا با هم قرار گذاشتیم که در قهوه‌خانه تیم هورتون یکدیگر را زیارت کنیم. در موعد مقرر شال و کلاه کردیم و به دیدار او رفتیم به گمان اینکه مشکلی پیش آمده و شاید بتوانیم مفتاح گره‌ای باشیم.
Sub-Category: Fun
Happened at: Canada
چهارشنبه, اوت 15, 2018 - 20:00


اندر حکایت"بخیه به آبدوغ زدن" رفقا

fozolkhan-bakhyeh-abdough
از خدا پنهان نیست، از شما هم پنهان نباشد، حکایت آن‌که حقیر مادربزرگی داشتم که شیرمردی بود و حرف‌های حکیمانه و خردگرایانه می‌زد که انسان باید ساعت‌ها فکر می‌کرد تا به محتوا و ارزش سخنان گرانبار او پی‌ببرد. از جمله کلمات قصارش که درباره بیکاری پدر‌بزرگم که اغلب اوقات در گوشه اتاق می‌نشست و شاهنامه می‌خواند این بود که:"او دارد بخیه به آبدوغ می‌زند!"
Sub-Category: Fun
Happened at: Canada
پنج‌شنبه, ژوئیه 26, 2018 - 20:00

صفحه‌ها

Share this with: ارسال این مطلب به