در ادای دین به این استاد باید گفت که دکتر زرینکوب از لحاظ اخلاقی و رفتاری انسانی نمونه بود
سخن و اندیشه-80
استاد دکتر عبدالحسین زرینکوب، یکی از آخرین بازماندگان نسل ماندگار مورخ دانشگاهی دوران ما محسوب میگردد. نسلی که دغدغه ایرانشناسی و احیای هویت درست گذشته تاریخی کشورمان را داشتند و در جهت ارائه مطالعات، تحقیقات و پژوهشهای خود درباره تاریخ، فرهنگ و ادبیات فارسی از هیچ کوششی دریغ نکردند.
مطالعات گسترده در منابع گوناگون، تسلط به زبانهای زنده جهان، تعهد و رسالت در نوشتار و امانتداری، توجه به نقد در تاریخ و ادبیات، نثر فاخر و جامع در بیان وقایع تاریخی و ادبی، ایجاد ارتباطهای درست بین وقایع گذشته و حال و دهها خصوصیات دیگر موجب گردیده است که این استاد برجسته آثاری ماندگار و قابل اعتماد به جامعه فرهنگی و پژوهشی کشور ارائه دهد که نه تنها اساتید، دانشجویان و اهل تحقیق را به کار میآید، بلکه عامه مردم را نیز در جهت شناخت تاریخ و هویت ایرانی بهترین راهنما و مرجع است.
از دیدگاه استاد زرینکوب، علاقه وافر به حقیقت و حقیقت جویی یکی از اساسیترین و عمدهترین شرط کار هر مورخ است، چه به عنوان یک شاهد وقایع و چه آن هنگامی که در مقام محقق به عنوان یک قضاوتکننده، تاریخ را بر مبنای اسناد و روایتهای مختلف به تحریر درمیآورد، به طوریکه این استاد تهیه، گردآوری و استنباط از منابع را بزرگترین کار اولیه یک مورخ میداند و انجام آن را بس دشوار و سخت میپندارد ولی مرحله بسیار دشوارتر و سختتر را در گام بعدی تشخیص میدهد که شامل بررسی، سنجش، ارزیابی سند و نقد متون به منظور تعیین صحت انتساب هر اثر به صاحب آن است.
آنچه که کار این استاد را از دیگران متمایز میکند ویژگیهای خاص و ذاتی او است. مهمترین و نخستین ویژگی وی این بود که او با عشق فراوان و خستگیناپذیر تمام وقت و توان خود را در خدمت تحقیق و تفحص در ادب، فرهنگ و هویت ایرانی به کار گرفت و عمر پر بارش را در این راه صرف کرد. این استاد هرگز از مسیر درست و علمی منحرف نشد و همواره قداست دانشگاهی خود را حفظ کرد و به همین علت هیچگاه تسلیم وسوسه مال و جاه و مقام نگردید و یک محقق طالب علم و پژوهشگر واقعی باقی ماند. نتایج حاصل از اینکار این بود که توانست با نشر افکار و آثار خود در تنویر فکر جامعه ایرانی بکوشد و تصویرگر درست چهره زیبا و آراسته و متین فرهنگ ایرانی و ادب فارسی باشد و روایتی صادقانه و دقیق از ارزشها و معیارهای معنوی و صوری ادب و هنر ایران را عرضه بدارد و تا بدانجا پیش برود که هیچ یک از معاصران او در این زمینه به وی نزدیک نشوند.
مشخصه دیگر این استاد بزرگوار ما وسعت اندیشه و تفکر او بود. وی محققی بود که در هر فن و رشتهای که وارد میشد، حق آن را به کمال مطلوب ادا میکرد و بر زوایای آشکار و پنهان رویدادها اشراف و تسلط مییافت و آخرین کلام و جامعترین مطلب را در نوشتههای خود ارائه میداد.
استاد زرینکوب شناخت، مطالعه و درک و قدرت تجزیه و تحلیل عجیبی در رابطه با فرهنگ جهانی داشت و با کمک زبانهای زنده دنیا که به آنها تسلط و دسترسی داشت از آخرین تحقیقات، مقالات و منابع خارجی در تدوین تاریخ و فرهنگ ایران استفاده به عمل میآورد و همین باعث میگردید که همواره نوشتههایش از قویترین و به روزترین مفاهیم تطبیقی و جهانی برخوردار باشد و خوانندگان و مخاطبانش احساس کنند که با آخرین دستاوردهای علمی در زمینه موضوع مورد تحقیق آشنا میشوند. باید توجه داشت دکتر زرینکوب یکی از اولینهای دانشگاهی بود که با ترجمه کتاب "ادبیات فرانسه در قرون وسطی" اثر شارل ورن، "ادبیات فرانسه در دوره رنسانس"، متافیزیک فلیسین شاله و فن شعر ارسطو، ما را با ادبیات جهانی آشنا کرد و همزمان با نوشتن و ترجمه کردن مقالاتی از رساله لانگینوس و فن شعر ارسطو و اندیشههای هوراس از نقد شعر در یونان و روم قدیم سخن گفت و از طرفی دیگر از اندرسن افسانهسرای دانمارکی و تئوفیل گوتیه و کلودل شاعر فرانسوی نکتههایی آموزنده و ارزشمند مطرح کرد. مقالات فلسفی او درباره لوکرس، دفاعیات سقراط و پاسکال و بحث و گفتگو درباره شاعران و بزرگانی همچون گوته، لرمانتوف، سروانتس، بالزاک و گورکی و یا مباحث ادبیات تطبیقی در مقایسه ایلیاد و ادیسه با شاهنامه فردوسی، دنیای گسترده و تاثیرپذیر مباحث تطبیقی را به ما نشان داد.
استاد زرینکوب آثارش را هدفمند و درست تالیف میکرد. او درصدد بود با شناخت و شناساندن زوایای ناشناخته و زیباییها و ارزشهای ادب و فرهنگ ایرانی، مردم ما را با خویشتن خویش، ادبیات ملی و هویت تاریخی خود آشتی دهد. او درک کرده بود که مردم جامعه ما و بویژه جوانان علیرغم داشتن بیش از هزار سال تاریخ و ادب پر توان و غنی، ارزش و قدر میراث گرانبهای گذشتگان خود را نمیشناسند و دل به آن نمیبندند، لذا در جهت این شناخت لازم و ضروری گام برداشت و در اینکار به موقعیت و جایگاه بالایی دست یافت.
از مشخصههای دیگر این استاد، وطنپرستی و ایران دوستی او بود. او عاشق ایران بود و این عشق وی را وامیداشت تا در جستجوی حقایق و کشف دنیای نامکشوف تاریخی و فرهنگی ایران زمین با شناخت عمیق و همه جانبه اقدام کند و ارزشهای فرهنگی تمدنساز کشورمان را به ایرانیان و جهانیان بشناساند.
توجه استاد زرینکوب به بیان و انتقال رویدادهای تاریخی، بدان جهت درخور اهمیت است که او ادب را جلوه درونی پویایی و زندگی فرهنگی انسانها میداند و تاریخ را نماینده پویایی بیرونی و حرکت وتلاش پیدای جوامع میشناسد و همین امر موجب گردیده که تاریخ و ادبیات آنچنان در وجود او نهادینه شده است که انسان نمیتواند تشخیص دهد که او تاریخدان است یا ادیب. ولی به نظر نگارنده که شاگرد کوچک این استاد بودهام، وی هر دوی این عناوین را دارا است. تاریخدان و مورخی صادق و متعهد همچون سلف خود ابوالفضل بیهقی بود و ادیبی بزرگ و صاحب سبک.
استاد زرینکوب ادبیات را به صورت مرده ریگ یا عتیقهای که به یادگار برای ما مانده است، تلقی نمیکرد. او ادبیات را آیینه زندگی میدانست و زندگی را در ادبیات جستجو میکرد. وی در حالیکه به گستره ارزشمند ادبیات سنتی درگذشته تعلق دارد، توجه خاصی هم به ادبیات مدرن معاصر نشان میدهد و اعتقاد دارد با نوآوری و اشاعه ادبیات روز میتوان به غنای ادبی و رشد فرهنگی بالایی دسترسی پیدا کرد. او در کتاب "شعر بیدروغ و شعر بینقاب" با دقت خاصی از ادب معاصر و شعر نو سخن میگوید و از مروجان این اندیشههای نوین است. دکتر زرینکوب در زمینه نثر فارسی نیز بسیار پژوهنده و صاحب نظر است. در حالیکه آثار خود او نمونه عالیترین نثر دوران ما به حساب میآید، وی در کتابهای "نقش بر آب" و "از گذشته ادبی ایران" تلاش فراوان به عمل آورده است تا نمونههای جدید و شایستهای از ادبیات معاصر و انواع نثر را برای ما به یادگار بگذارد.
اگر چه سخن گفتن در این مختصر جوابگوی جامع همه جنبههای علمی، آکادمیک و پژوهشی استاد زرینکوب نیست ولی باید به این نکته توجه خاص کرد که این استاد به نقد و نقد ادبی توجه زیادی داشت، به طوریکه میتوان او را پایهگذار نقد ادبی جدید ایران شناخت و اظهار داشت اثری که کتاب "نقد ادبی" زرینکوب در جامعه دانشگاهی و فرهنگی ایران داشت تاکنون برای هیچ کتاب و نویسندهای حاصل نشده است و علیرغم تالیف و ترجمه دهها کتاب در نقد ادبی، هنوز کتاب استاد زرینکوب از اعتبار و اهمیت ویژه و تازهای برخوردار است.
در ادای دین به این استاد باید گفت که دکتر زرینکوب از لحاظ اخلاقی و رفتاری انسانی نمونه بود. تواضع در رفتار و کردار، فروتنی در تدریس و تالیف از نمونههای بارز این رفتارها بود. او هرگز دچار خودبزرگبینی و غرور نشد و حتی دیگران را از غلو درباره خود برحذر میداشت. این استاد با پشتکار و خستگیناپذیری، چون دریایی مواج یک لحظه آرام نداشت و در حالیکه مدتها از بیماری رنج میبرد هیچگاه سستی و ناتوانی در خود احساس ننمود و هرگز تا آخرین لحظههای حیات پر بارش قلم را بر زمین نگذاشت و نوشتن را ترک نکرد. اگر چه کلیه آثار دکتر زرینکوب همه جزو منابع قابل استناد محققین و پژوهشگران است ولی نگارنده را نظر بر آن است که اگر حتی یک کتاب و آن هم "دو قرن سکوت" از او باقی مانده بود، وی با همین یک کتاب سرآمد مورخان و ادیبان متعهد و ایران دوست تلقی میگردید.
لازم به توضیح است که مطالب نگارنده کامل نخواهد بود، اگر ما از همسر دانشمند دکتر زرینکوب یعنی دکتر قمر آریان که او نیز فرهیخته روزگار، استاد دانشگاه و محقق و نویسندهای برجسته بود یادی نکنیم. دکتر آریان زندگی خود را وقف آرامش و آسایش مردی کرد که اعتقاد داشت علاوه بر همسری، همکلاسی و همکاری، استاد او است. چون از نزدیک با زندگی این دو بزرگوار آشنا بودم با کمال دقت و اطمینان مینویسم که دکتر زرینکوب دقت عمل، کثرت تالیف و آرامش خیال خود را مرهون این همسر بزرگ و فرهیخته بود.
یاد هر دوی این انسانهای بزرگ و پژوهشگران واقعی فرهنگ، ادب و تاریخ کشورمان جاوید باد که هویت ایرانی را در دورانی که جبر روزگار و گردش ایام آن را به محاق فراموشی برده است، دوباره زنده کردند.
روانشان مینوی و راهشان پر رهرو باد.
استاد دکتر عبدالحسین زرینکوب، یکی از آخرین بازماندگان نسل ماندگار مورخ دانشگاهی دوران ما محسوب میگردد. نسلی که دغدغه ایرانشناسی و احیای هویت درست گذشته تاریخی کشورمان را داشتند و در جهت ارائه مطالعات، تحقیقات و پژوهشهای خود درباره تاریخ، فرهنگ و ادبیات فارسی از هیچ کوششی دریغ نکردند.
مطالعات گسترده در منابع گوناگون، تسلط به زبانهای زنده جهان، تعهد و رسالت در نوشتار و امانتداری، توجه به نقد در تاریخ و ادبیات، نثر فاخر و جامع در بیان وقایع تاریخی و ادبی، ایجاد ارتباطهای درست بین وقایع گذشته و حال و دهها خصوصیات دیگر موجب گردیده است که این استاد برجسته آثاری ماندگار و قابل اعتماد به جامعه فرهنگی و پژوهشی کشور ارائه دهد که نه تنها اساتید، دانشجویان و اهل تحقیق را به کار میآید، بلکه عامه مردم را نیز در جهت شناخت تاریخ و هویت ایرانی بهترین راهنما و مرجع است.
از دیدگاه استاد زرینکوب، علاقه وافر به حقیقت و حقیقت جویی یکی از اساسیترین و عمدهترین شرط کار هر مورخ است، چه به عنوان یک شاهد وقایع و چه آن هنگامی که در مقام محقق به عنوان یک قضاوتکننده، تاریخ را بر مبنای اسناد و روایتهای مختلف به تحریر درمیآورد، به طوریکه این استاد تهیه، گردآوری و استنباط از منابع را بزرگترین کار اولیه یک مورخ میداند و انجام آن را بس دشوار و سخت میپندارد ولی مرحله بسیار دشوارتر و سختتر را در گام بعدی تشخیص میدهد که شامل بررسی، سنجش، ارزیابی سند و نقد متون به منظور تعیین صحت انتساب هر اثر به صاحب آن است.
آنچه که کار این استاد را از دیگران متمایز میکند ویژگیهای خاص و ذاتی او است. مهمترین و نخستین ویژگی وی این بود که او با عشق فراوان و خستگیناپذیر تمام وقت و توان خود را در خدمت تحقیق و تفحص در ادب، فرهنگ و هویت ایرانی به کار گرفت و عمر پر بارش را در این راه صرف کرد. این استاد هرگز از مسیر درست و علمی منحرف نشد و همواره قداست دانشگاهی خود را حفظ کرد و به همین علت هیچگاه تسلیم وسوسه مال و جاه و مقام نگردید و یک محقق طالب علم و پژوهشگر واقعی باقی ماند. نتایج حاصل از اینکار این بود که توانست با نشر افکار و آثار خود در تنویر فکر جامعه ایرانی بکوشد و تصویرگر درست چهره زیبا و آراسته و متین فرهنگ ایرانی و ادب فارسی باشد و روایتی صادقانه و دقیق از ارزشها و معیارهای معنوی و صوری ادب و هنر ایران را عرضه بدارد و تا بدانجا پیش برود که هیچ یک از معاصران او در این زمینه به وی نزدیک نشوند.
مشخصه دیگر این استاد بزرگوار ما وسعت اندیشه و تفکر او بود. وی محققی بود که در هر فن و رشتهای که وارد میشد، حق آن را به کمال مطلوب ادا میکرد و بر زوایای آشکار و پنهان رویدادها اشراف و تسلط مییافت و آخرین کلام و جامعترین مطلب را در نوشتههای خود ارائه میداد.
استاد زرینکوب شناخت، مطالعه و درک و قدرت تجزیه و تحلیل عجیبی در رابطه با فرهنگ جهانی داشت و با کمک زبانهای زنده دنیا که به آنها تسلط و دسترسی داشت از آخرین تحقیقات، مقالات و منابع خارجی در تدوین تاریخ و فرهنگ ایران استفاده به عمل میآورد و همین باعث میگردید که همواره نوشتههایش از قویترین و به روزترین مفاهیم تطبیقی و جهانی برخوردار باشد و خوانندگان و مخاطبانش احساس کنند که با آخرین دستاوردهای علمی در زمینه موضوع مورد تحقیق آشنا میشوند. باید توجه داشت دکتر زرینکوب یکی از اولینهای دانشگاهی بود که با ترجمه کتاب "ادبیات فرانسه در قرون وسطی" اثر شارل ورن، "ادبیات فرانسه در دوره رنسانس"، متافیزیک فلیسین شاله و فن شعر ارسطو، ما را با ادبیات جهانی آشنا کرد و همزمان با نوشتن و ترجمه کردن مقالاتی از رساله لانگینوس و فن شعر ارسطو و اندیشههای هوراس از نقد شعر در یونان و روم قدیم سخن گفت و از طرفی دیگر از اندرسن افسانهسرای دانمارکی و تئوفیل گوتیه و کلودل شاعر فرانسوی نکتههایی آموزنده و ارزشمند مطرح کرد. مقالات فلسفی او درباره لوکرس، دفاعیات سقراط و پاسکال و بحث و گفتگو درباره شاعران و بزرگانی همچون گوته، لرمانتوف، سروانتس، بالزاک و گورکی و یا مباحث ادبیات تطبیقی در مقایسه ایلیاد و ادیسه با شاهنامه فردوسی، دنیای گسترده و تاثیرپذیر مباحث تطبیقی را به ما نشان داد.
استاد زرینکوب آثارش را هدفمند و درست تالیف میکرد. او درصدد بود با شناخت و شناساندن زوایای ناشناخته و زیباییها و ارزشهای ادب و فرهنگ ایرانی، مردم ما را با خویشتن خویش، ادبیات ملی و هویت تاریخی خود آشتی دهد. او درک کرده بود که مردم جامعه ما و بویژه جوانان علیرغم داشتن بیش از هزار سال تاریخ و ادب پر توان و غنی، ارزش و قدر میراث گرانبهای گذشتگان خود را نمیشناسند و دل به آن نمیبندند، لذا در جهت این شناخت لازم و ضروری گام برداشت و در اینکار به موقعیت و جایگاه بالایی دست یافت.
از مشخصههای دیگر این استاد، وطنپرستی و ایران دوستی او بود. او عاشق ایران بود و این عشق وی را وامیداشت تا در جستجوی حقایق و کشف دنیای نامکشوف تاریخی و فرهنگی ایران زمین با شناخت عمیق و همه جانبه اقدام کند و ارزشهای فرهنگی تمدنساز کشورمان را به ایرانیان و جهانیان بشناساند.
توجه استاد زرینکوب به بیان و انتقال رویدادهای تاریخی، بدان جهت درخور اهمیت است که او ادب را جلوه درونی پویایی و زندگی فرهنگی انسانها میداند و تاریخ را نماینده پویایی بیرونی و حرکت وتلاش پیدای جوامع میشناسد و همین امر موجب گردیده که تاریخ و ادبیات آنچنان در وجود او نهادینه شده است که انسان نمیتواند تشخیص دهد که او تاریخدان است یا ادیب. ولی به نظر نگارنده که شاگرد کوچک این استاد بودهام، وی هر دوی این عناوین را دارا است. تاریخدان و مورخی صادق و متعهد همچون سلف خود ابوالفضل بیهقی بود و ادیبی بزرگ و صاحب سبک.
استاد زرینکوب ادبیات را به صورت مرده ریگ یا عتیقهای که به یادگار برای ما مانده است، تلقی نمیکرد. او ادبیات را آیینه زندگی میدانست و زندگی را در ادبیات جستجو میکرد. وی در حالیکه به گستره ارزشمند ادبیات سنتی درگذشته تعلق دارد، توجه خاصی هم به ادبیات مدرن معاصر نشان میدهد و اعتقاد دارد با نوآوری و اشاعه ادبیات روز میتوان به غنای ادبی و رشد فرهنگی بالایی دسترسی پیدا کرد. او در کتاب "شعر بیدروغ و شعر بینقاب" با دقت خاصی از ادب معاصر و شعر نو سخن میگوید و از مروجان این اندیشههای نوین است. دکتر زرینکوب در زمینه نثر فارسی نیز بسیار پژوهنده و صاحب نظر است. در حالیکه آثار خود او نمونه عالیترین نثر دوران ما به حساب میآید، وی در کتابهای "نقش بر آب" و "از گذشته ادبی ایران" تلاش فراوان به عمل آورده است تا نمونههای جدید و شایستهای از ادبیات معاصر و انواع نثر را برای ما به یادگار بگذارد.
اگر چه سخن گفتن در این مختصر جوابگوی جامع همه جنبههای علمی، آکادمیک و پژوهشی استاد زرینکوب نیست ولی باید به این نکته توجه خاص کرد که این استاد به نقد و نقد ادبی توجه زیادی داشت، به طوریکه میتوان او را پایهگذار نقد ادبی جدید ایران شناخت و اظهار داشت اثری که کتاب "نقد ادبی" زرینکوب در جامعه دانشگاهی و فرهنگی ایران داشت تاکنون برای هیچ کتاب و نویسندهای حاصل نشده است و علیرغم تالیف و ترجمه دهها کتاب در نقد ادبی، هنوز کتاب استاد زرینکوب از اعتبار و اهمیت ویژه و تازهای برخوردار است.
در ادای دین به این استاد باید گفت که دکتر زرینکوب از لحاظ اخلاقی و رفتاری انسانی نمونه بود. تواضع در رفتار و کردار، فروتنی در تدریس و تالیف از نمونههای بارز این رفتارها بود. او هرگز دچار خودبزرگبینی و غرور نشد و حتی دیگران را از غلو درباره خود برحذر میداشت. این استاد با پشتکار و خستگیناپذیری، چون دریایی مواج یک لحظه آرام نداشت و در حالیکه مدتها از بیماری رنج میبرد هیچگاه سستی و ناتوانی در خود احساس ننمود و هرگز تا آخرین لحظههای حیات پر بارش قلم را بر زمین نگذاشت و نوشتن را ترک نکرد. اگر چه کلیه آثار دکتر زرینکوب همه جزو منابع قابل استناد محققین و پژوهشگران است ولی نگارنده را نظر بر آن است که اگر حتی یک کتاب و آن هم "دو قرن سکوت" از او باقی مانده بود، وی با همین یک کتاب سرآمد مورخان و ادیبان متعهد و ایران دوست تلقی میگردید.
لازم به توضیح است که مطالب نگارنده کامل نخواهد بود، اگر ما از همسر دانشمند دکتر زرینکوب یعنی دکتر قمر آریان که او نیز فرهیخته روزگار، استاد دانشگاه و محقق و نویسندهای برجسته بود یادی نکنیم. دکتر آریان زندگی خود را وقف آرامش و آسایش مردی کرد که اعتقاد داشت علاوه بر همسری، همکلاسی و همکاری، استاد او است. چون از نزدیک با زندگی این دو بزرگوار آشنا بودم با کمال دقت و اطمینان مینویسم که دکتر زرینکوب دقت عمل، کثرت تالیف و آرامش خیال خود را مرهون این همسر بزرگ و فرهیخته بود.
یاد هر دوی این انسانهای بزرگ و پژوهشگران واقعی فرهنگ، ادب و تاریخ کشورمان جاوید باد که هویت ایرانی را در دورانی که جبر روزگار و گردش ایام آن را به محاق فراموشی برده است، دوباره زنده کردند.
روانشان مینوی و راهشان پر رهرو باد.
اگر شما همکاری گرامی ما هستی، مرسی که این مطلب را خواندی، اما کپی نکن و با تغییر به نام خودت نزن، خودت زحمت بکش!
پروتکل علمی - پزشکی جهانی برای مقابله کلیه ویروسهایی مانند کرونا که انتقالشان از طریق بسته هوایی است:
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
Date: Wednesday, September 11, 2019 - 20:00
درباره نویسنده/هنرمند
![]() | Hassan Golmohammadi حسن گلمحمدی نویسنده، شاعر و روزنامه نگار ساکن تورنتو است. او عضو هیئت علمی در دانشگاه تهران بوده و دهها جلد کتاب و صدها مقاله از او در ایران و کانادا منتشر شده است. |
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو