از خدا پنهان نیست، از شما هم پنهان نباشد حکایت ترانه‌سرایی و خوانندگی در این روزها. به قول معروف هر کسی از ننه یا خاله‌اش قهر می‌کند، به این‌کار رو می‌آورد. ما شنیده‌ایم حتی موسساتی در ایران از افراد خواننده می‌سازند. یعنی آن‌که در استودیو ضبط تصویری طرف خود را آنچنانی درست می‌کند و ترانه‌ای را که قبلاً شعر آن را سروده‌اند، متقاضی لب‌خوانی می‌کند و آنگاه روی تصویر او صدای مناسبی می‌گذارند و طرف را مثل شاخ شمشاد به عنوان خواننده‌ای جدید از نسل جوان به شبکه‌های رسانه‌ای معرفی می‌نمایند. برای یک چنین کاری باید فقط سرکیسه را به قول معروف شل کرد. رقم‌ها زیاد هم بالا نیست از ده میلیون تومان به بالا است.
این تب خوانندگی و ترانه‌سرایی که میان جوانان بی‌داد می‌کند، گریبان فضول‌خان ما را هم گرفته است. او که از گرمای تابستان این روزهای تورنتو، سخت لذت می‌برد، ترانه‌ای سروده است که آن را در زیر برایتان می‌آوریم. درباره چگونگی و علت سرودن این ترانه استاد فضولی در گوشی به ما گفت:"حقیقتش این ذوق را فضول بانو در ما زنده کرد. ایشان کتلت دبشی پخت و ما هم نان سنگک برشته تنوری 4 دلاری از پلازای ایرانیان خریدیم و با کلی سبزی خوردن و دوغ آبعلی و مخلفات دیگر به پارک لزلی رفتیم. در گوشه دنجی اطراق کردیم، لامصب این کتلت‌های خوشمزه همراه با نان سنگک و دوغ و سبزی خوردن معطر ما را به آسمان‌ها برد. در حالیکه روی پلاسی لم داده بودیم ناگهان این ترانه از ذهنمان تراوش کرد و آن را در جا تقدیم فضول بانوی مهربانمان کردیم حالا دربدر دنبال خواننده‌ای هستیم، تا آن را بخواند:
"بعد از این همه
سختی و شکست
بعد از این همه
سرمای سخت
تابستونو با عیال سر می‌کنیم
این دفعه حرفاشو باور می‌کنیم.
***
توی این غربت کِسِل
توی این شهر غریب
با همه نامردی‌یا
با همه بی‌پولی‌یا
تابستونو با عیال سر می‌کنیم
گوشِشُو با چاخان کَر می‌کنیم.
***
بی‌کار و بی‌عار و دراز
توی یک مشت حقه‌باز
با جیب خالی، آس و پاس
گیج و ویج و بی‌حواس
تابستونو با عیال سر می‌کنیم
با حرفامون اونو خر می‌کنیم.
***
ندیدیم خیری از همه
دلمان پر از غصه و غمه
عجب اوضاع اینجا درهمه
با همه این وضع خراب
تابستونو با عیال سر می‌کنیم
تا زمستون فکر دیگر می‌کنیم
***
توی پلازای ایرونیون
ایرونی حرف می‌زنند پیر و جوون
کوبیده قیمتش گشته گرون
با بدهی کلون به این و اون
تابستونو با عیال سر می‌کنیم
گل عمر و داریم پرپر می‌کنیم."
این تب خوانندگی و ترانه‌سرایی که میان جوانان بی‌داد می‌کند، گریبان فضول‌خان ما را هم گرفته است. او که از گرمای تابستان این روزهای تورنتو، سخت لذت می‌برد، ترانه‌ای سروده است که آن را در زیر برایتان می‌آوریم. درباره چگونگی و علت سرودن این ترانه استاد فضولی در گوشی به ما گفت:"حقیقتش این ذوق را فضول بانو در ما زنده کرد. ایشان کتلت دبشی پخت و ما هم نان سنگک برشته تنوری 4 دلاری از پلازای ایرانیان خریدیم و با کلی سبزی خوردن و دوغ آبعلی و مخلفات دیگر به پارک لزلی رفتیم. در گوشه دنجی اطراق کردیم، لامصب این کتلت‌های خوشمزه همراه با نان سنگک و دوغ و سبزی خوردن معطر ما را به آسمان‌ها برد. در حالیکه روی پلاسی لم داده بودیم ناگهان این ترانه از ذهنمان تراوش کرد و آن را در جا تقدیم فضول بانوی مهربانمان کردیم حالا دربدر دنبال خواننده‌ای هستیم، تا آن را بخواند:
لطفا روی عکس تبلیغات زیر کلیک کنید؛ ادامه مطلب پس از این تبلیغات
سختی و شکست
بعد از این همه
لطفا روی عکس تبلیغات زیر کلیک کنید؛ ادامه مطلب پس از این تبلیغات
لطفا روی عکس بنر تبلیغاتی کلیک کنید تا برایتان شماره بگیرد
لطفا روی عکس تبلیغاتی کلیک کنید تا برای شما شماره بگیرد؛ ادامه مطلب پس از این تبلیغات
***
توی این غربت کِسِل
توی این شهر غریب
با همه نامردی‌یا
با همه بی‌پولی‌یا
تابستونو با عیال سر می‌کنیم
گوشِشُو با چاخان کَر می‌کنیم.
***
بی‌کار و بی‌عار و دراز
توی یک مشت حقه‌باز
با جیب خالی، آس و پاس
گیج و ویج و بی‌حواس
تابستونو با عیال سر می‌کنیم
با حرفامون اونو خر می‌کنیم.
***
ندیدیم خیری از همه
دلمان پر از غصه و غمه
عجب اوضاع اینجا درهمه
با همه این وضع خراب
تابستونو با عیال سر می‌کنیم
تا زمستون فکر دیگر می‌کنیم
***
توی پلازای ایرونیون
ایرونی حرف می‌زنند پیر و جوون
کوبیده قیمتش گشته گرون
با بدهی کلون به این و اون
تابستونو با عیال سر می‌کنیم
لطفا روی عکس تبلیغاتی کلیک کنید؛ ادامه مطلب پس از این تبلیغات
گل عمر و داریم پرپر می‌کنیم."
لطفا روی عکس تبلیغات زیر کلیک کنید؛ ادامه مطلب پس از این تبلیغات
