از خدا پنهان نیست، از شما هم پنهان نباشد آن‌که اگر چه استاد فضولی خود در انتخابات به عنوان کاندیدای مستقل شرکت کرده است، ولی وی در گفته‌ها، مصاحبه‌ها و سخنرانی‌هایش مطالب و مباحثی را مطرح می‌کند که همه آنها دیدگاه‌های نوین یک شهروند وظیفه‌شناس تلقی می‌گردد. بنابراین در یکی از همین جلسات که در تورنتو تشکیل شده بود‌ علاقمندان از استاد سوالات خود را می‌پرسیدند ما نیز از حضرتش پرسیدیم:
*حضرت استاد، اگر جنابعالی رای آوردید و به پارلمان رفتید، در جهت کمک و مساعدت برای فعالیت‌های سیاسی خود، آیا فاندریزینگ هم مطابق آنچه که معمول است، انجام می‌دهید؟
استاد فضولی کمی فکر کرد و گفت: بلی، این‌کار را با تبلیغات و اطلاع‌رسانی مفصل و گسترده انجام می‌دهیم و از تمامی افراد کامیونیتی، دوستان، آشنایان و طرفداران خود دعوت می‌کنیم که در پارکی مثلاً همین پارک پشت پلازای ایرانیان که به "هاید‌پارک" تورنتو معروف شده و جناح‌های مختلف پرچم به دست آنجا را میدان‌گاه دعوا و کارزار و توهین و فحش‌پراکنی خود در مراسم‌های گوناگون قرار داده‌اند و بویژه در روز عاشورا بنا به همان شعار "کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا" صحنه‌های جنگ و درگیری کربلا را بازآفرینی می‌کنند، جمع شوند و با خودشان غذای مختصری که دوست دارند بیاورند و در فاندریزینگ اینجانب شرکت کنند، البته نه به نفع جریانی، گروهی، بنیادی یا جایی، بلکه فقط برای مشارکت و کمک به صندوقی که درآمد حاصل از آن را تحت نظارت خود مردم در جهت کمک به بیماران سخت و‌ صعب‌العلاج به کار ببریم که توسط سیستم اوهیپ تحت پوشش قرار نمی‌گیرند و با توان مالی معمولی نیز هر کسی نمی‌تواند از عهده تامین هزینه‌های این‌گونه بیماری‌ها برآید."
صدای درود، درود و احسنت، احسنت از جمعیت "هاید‌پارک" تورنتو، بلند بود که ناگهان یکی دیگر از حضار پرسید:
*فضولی جان عزیز، آیا برای کارهای عمومی و کمک‌های مشاوره‌ای به کل افراد کامیونیتی هم، برنامه‌ای در دست اقدام دارید؟
استاد فضولی فرمودند:"بله عزیزم، ما با لطف شما اگر در انتخابات پیروز شویم، سعی می‌کنیم برای رسیدگی به کارهای شما بزرگواران در نقاط مختلف شهر تورنتو دفاتری باز کنیم و به مشکلات همه دوستان با کمال میل و علاقه رسیدگی نماییم. یعنی در صدد هستیم چند روز در هفته مشاورینی به خدمت بگیریم تا در کارهای حقوقی، پزشکی و اداری راهنمایی‌های لازم را به شما انجام دهند و باری از فشارهای سخت در مهاجرت را از روی شانه‌هایتان بردارند. ما اگر بتوانم همین کار کوچک را انجام دهیم کلاهمان را به بالای ابرها می‌اندازیم و پیش وجدان خودمان و نزد شما عزیزان شرمنده، نخواهیم بود."
جمعیت که از این گفتار دوستانه و بی‌ریای کاندیدای مردمی خود راضی بودند، همه با هم شعار دادند:"درود بر این صداقت تو، درود بر این صداقت تو." و متفرق شدند.