قسمت سوم
در شماره 1272 مجله مصاحبه‌ای داشتیم با مهندس خدابنده که مورد توجه خوانندگان عزیز قرار گرفت و طی روزهای بعد تعدادی از خوانندگان سوالاتی را مطرح و زمینه ادامه این گفتگو را فراهم کردند. در شماره 1275 به بخشی از این سوالات در زمینه هزینه خدمات مهندسی پرداختیم. در این شماره ادامه گفتگوی ما با مهندس افشین خدابنده را ملاحظه می‌فرمایید.
ضمن تشکر مجدد از شما، لطفا بفرمایید چرا کارفرما باید هزینه اضافی 2، 5 یا 8 درصد را به شما بپردازد؟ آیا این باعث گران تمام شدن پروژه‌اش نخواهد شد؟
البته من مایلم حرف شما را به عنوان یک متخصص بپذیرم اما کنجکاوی حرفه‌ای من به توضیحات و استدلال منطقی بیشتر علاقه دارد. ممکن است دقیق‌تر توضیح بدهید؟
بله، البته. آیتم‌های صرفه‌جویی مالی در یک پروژه ساختمانی متعدد هستند. من ابتدا این‌ها را گروه‌بندی می‌کنم و بعد توضیح می‌دهم.
بسیار عالی. لطفا ادامه دهید.
ابتدا موارد استراتژیک را می‌گویم. انجام دادن یک پروژه ساختمانی بدون استفاده از دانش و تخصص کافی مثل راه رفتن در تاریکی است. وقتی شما در یک کوچه تاریک راه می‌روید، احتیاط می‌کنید. گام‌های کوچک برمی‌دارید و حداکثر خواسته شما رسیدن به انتهای مسیر بدون افتادن در چاله و گودال آب است.
دقیقا. فرض کنید شما موفق شوید یک ساختمان را بدون مشکل عمده و در شرایط عادی به پایان برسانید. این حالت را با همان ساختمان وقتی با بهترین کیفیت و حداکثر زیبایی و کارآیی انجام شود مقایسه کنید. تفاوت قیمت این دو ساختمان در اغلب موارد بیش از 10 درصد است و این تفاوت گاهی تا 20 درصد هم می‌رسد.
بسیار خوب، این تفاوت کلی و استراتژیک را که البته باید گفت به تنهایی خیلی بیشتر از حق‌الزحمه شما است، قبول کردم. آیا صرفه جویی‌های مالی دیگری هم هست؟
بله، گروه دوم شامل منافع مالی از طریق جلوگیری از اشتباهات و دوباره کاری‌ها است. هر گروه کاری مسئول صحت کار خودش است اما یک نفر باید مراقب فصل مشترک تخصص‌های مختلف باشد. مثلا اگر در موقع اجرای قابهای چوبی اصلی ساختمان به جزئیاتی مانند محل عبور لوله‌ها، نحوه باز شدن درها و جزئیات نصب پنجره‌ها توجه نشود، بعدا باید به دفعات اصلاحات و تغییراتی در قابهای چوبی انجام شود که باعث هزینه و اتلاف وقت خواهد بود. این تنها یک مثال بود و فصل مشترک فعالیت‌های مختلف مثلا لوله‌کشی و کاشی‌کاری، نحوه قرارگیری پله‌ها و تراز کردن کف‌ها و بسیاری موارد دیگر باعث دوباره کاری و اتلاف وقت می‌شود. شاید هر یک از این مشکلات فقط چند صد دلار هزینه اضافی داشته باشد اما در یک پروژه ساختمانی حاصل جمع آنها به رقم قابل توجهی بالغ خواهد شد.
طبیعتا با استخدام یک مهندس، کارفرما انتظار دارد این دوباره‌کاری‌ها به نحو معنی‌داری کاهش یابند.
بله همینطور است. مساله مهم دیگر راضی نگاه داشتن بازرسان شهرداری است. این بازرسی‌ها بر اساس آئین‌نامه ساختمانی اونتاریو انجام می‌شود و اگر در حین اجرا مطلبی از قلم بیفتد و بازرس ساختمان آن بخش از کار را تایید نکند، اصلاح آن موضوع کاری و متقاعد کردن بازرس شهرداری معمولا نیازمند تخصص و تسلط بر امور فنی و مهندسی است. صرفه‌جویی در چنین مواردی هم می‌تواند مجموع هزینه‌های ساختمان را هزاران دلار کاهش دهد.
پس تا اینجا موارد کلی و استراتژیک، صرفه‌جویی در دوباره‌کاری‌ها و صرفه‌جویی در تطبیق کارها با آئین‌نامه ساختمانی را توضیح دادید. آیا مورد دیگری هم هست؟
مورد مهم دیگر برنامه زمانی پروژه است. اگر کلیه موارد دیگر مثلا هزینه دوباره کاری‌ها و ایجاد تغییرات برای رضایت بازرس شهرداری را هم کنار بگذاریم، نفس تاخیرات، زمانی که ناخواسته به پروژه تحمیل می‌شود، دارای ما به ازای مالی است. گاهی این تاخیر باعث از دست رفتن فصل مناسب جابه‌جایی یا فصل مناسب فروش می‌شود. حداقل خسارت مستقیم تاخیرات، ناشی از بهره بانکی است که به هزینه‌های پروژه اضافه می‌شود.
اینطور که شما توضیح دادید، ده درصد صرفه‌جویی در تصمیمات استراتژیک، 5 درصد صرفه‌جویی در اجتناب از دوباره‌کاری‌ها و 5 درصد هم صرفه‌جویی در رابطه با تطبیق پروژه با آئین‌نامه ساختمانی، عملا استخدام یک مهندس 20 درصد صرفه‌جویی مالی به دنبال دارد.
البته در عالم واقعیت کم پیش می‌آید که همگی این موارد در یک پروژه اتفاق بیفتد اما باور کنید در اولین پروژه ساختمانی که یک فرد عادی غیرمتخصص انجام می‌دهد، احتمالا بنابر ضرب‌المثل عامیانه فارسی، هم پیاز را می‌خورد، هم جریمه را می‌پردازد و دست آخر باید کولی هم بدهد!
از توضیحاتتان خیلی متشکرم و اگر موافق باشید در هفته آینده به ادامه سوالات بپردازیم.
بله حتما با کمال میل
 |
