آیا ممکن است که تلاش برای جلوگیری از مرگ زودرس سلولی، به افزایش حداکثر طول عمر انسان بیانجامد و این روند را مرتبا انجام داد؟
حداکثر طول عمر انسان در سالهای اخیر بسیار افزایش یافته است. اما، طبق تحقیقات جدید، میانگین سقف حداکثر سن یک انسان چند دهه گذشته به حداکثر خود رسیده بود.
بر کسی پوشیده نیست که انسان در بازه زمانی اعصار بیشتر و بیشتر عمر کرده است. همهی ما میدانیم که باید درست بخوریم، ورزش کنیم، و هشت ساعت در شبانه روز بخوابیم می گیریم. ولی با وجود تمام این تلاشها، و پیشرفت قابل توجه علم و داروهای مدرن، جاودانگی امکان پذیر نمینماید. بر اساس یک مطالعه جدید منتشر شده در نشریه "طبیعت"،جان اینماهل از دانشگاه روتردام، سقف سنی انسان را حدود 114.1 سال برای مردان و 115.7 سال برای زنان است یافته است. (اختلاف بین جنسها بعلت آنست که تستوسترون باعث کوتاهی طول عمر میشود).
او به خبرگزاری فرانسه گفت: "به طور متوسط، اکنون مردم مدت بیشتری زندگی میکنند، در حالیکه این شاخص حداکثری طول عمر در طول 30 سال گذشته خیلی بیشتر نشده است." دانشمندان اطلاعات مربوط به 75000 نفر را بین سالهای 1986 تا 2015 تجزیه و تحلیل کردند و دریافتند که این متوسط حداکثر سن خیلی جابجا نمیشود. او گفت: "قطعا نوعی حد در اینجا وجود دارد".
نتیجه این تحقیقات هنوز به چالش گرفته نشده است، اما یافتههایش با مطالعه مشابهی که در سال گذشته محققان کالج پزشکی آلبرت اینشتین دریافتند، تطبیق میکند. آن موسسه این حداکثر سن را 115 تعیین کرده بود.
به یاد داشته باشید که این سن "میانگین" میباشد. مثلا در 15 آوریل سال 2017، یک زن ایتالیایی به نام "اِما مورانو"، که در ابتدای قرن گذشته {1900} متولد شده بود، در سن 117 سالگی فوت کرد. او رسما کهنسالترین فرد جهان، و پنجمین انسان کهنسال ثبت شده در تاریخ میباشد.
چرا او بیش از 115 سال عمر کرد؟ خوب، پاسخش ساده است: این سن او استثنا و نادر است؛ همانطوریکه یک زن فرانسوی به نام "جین کلمنت" در سال 1997 و در سن 122 سالگی درگذشت. اما دانشمندان کالج انیشتین میگویند که در طول هر سال، شانس رسیدن یک انسان به سن 125 سالگی در هر کجا در این کرهی زمین کمتر از 1 در 10،000 است.
از نظر مقالات تئوری طول عمر انسان بی حد و حصر است ولی در عین حال به این امر اشاره میکنند که احتمالا سرانجام از نظر طبیعی "حدی" برای حداکثر طول عمر انسان ها وجود داشته باشد. هیکیمی، متخصص ژنتیک در دانشگاه مکگیل کانادا گفت: "زمانی بوده که زندگی انسان تا سن 50 سالگی منطقی جلوه میکرد، در همان اعصار نیز از نظر ژنتیک شانس زندگی تا 80 سالگی وجود داشت؛ درست به همین دلیل اگر مردم اکنون تا 80 یا 90 سالگی زندگی میکنند، از نظر ژنتیک شانس زندگی طولانیتر تا 110 یا 120 سالگی را نیز دارند. بنابراین اگر روند افزایش طول عمر ادامه یابد، مسلما مدت عمر حتی طولانیتر میشود: بیش از 115 سال".
استدلالها و روشهای علم تکامل که بتدریج در حال کشف و پیادهسازی هستند (مانند میزان ورزش و یا رژیم غذایی مناسب و حذر از سیگار و مشروب) میتواند برخی از زمینههای بیولوژیکی برای طول عمر بیشتر را در آیندهای نه چندان دور فراهم کند.
تعریف سادهی پیری اینچنین است: افزایش چشمگیر شانس مرگ و بیماری با گذشت زمان. در طبیعت موجودات که خیلی کهنسال باشند بسیار نادر هستند چون معمولا خورده میشوند و یا در حادثهای کشته میشوند.
بطور کلی هرگونه جهش {تغییر} ژنتیکی که باعث شود ارگانهای بدن بهتر کارکنند حتی اگر آن جهش در آینده حیات موجود اثر بدی داشته باشند، توسط بدن بعنوان تغییر خوب و ماندگار تعبیر میشود و با ژن به فرزندان منتقل میگردد {زیرا بدینگونه موجود میتواند هماکنون بطور موثرتری تولید نسل کند و در حالیکه آنهایی که این جهش را نداشتهاند امکان مرگشان بیشتر بوده و تعداد تولید نسلشان کمتر خواهد بود، پس در طی اعصار منقرض میشوند} . بنابراین، پیری، چیزی بیش از جهشهای مثبتی برای باروری زود هنگام که در جوانی انجام دادهایم و به قیمت کوتاهتر شدن زندگی ارگانها تمام شده است، نیست. شاید یک جهش ژنتیکی منجر به تنوع ژنتیکی و یا تنوع بیشتر شده باشد که هیچ مزیتی هم به همراه نداشته باشد، اما نتیجهی این جهش بروز اشکالاتی در بازسازی ارگانهای بدن باشد. امکان اینکه طبیعت خودش با اصل "انتخاب و تکامل" چنین جهشی را پیدا و حذف کند بسیار دشوار است، پس جهشهای اینچنینی میتواند به پیری و کوتاهتر شدن طول عمر بیانجامد.
زیست شناسی از ایده اینکه "ژن پیری" در بدن موجودات وجود دارد که منجر به رشد و مرگ شود را علمی نمیداند. ژنها میتوانند این روند را در سلول بوجود آورند اما ژنی و یا روندی این چنینی وجود ندارد، این روند تنها یک اثر جانبی از انجام کاری دیگریست که ژنها در حال انجامش هستند. به عنوان مثال، تفاوت طول عمر در مردان و زنان بخاطر تفاوت ژن آنها نیست، یعنی با توجه به اینکه مردان طول عمر کوتاهتری دارند، ژنی در مردان وجود ندارد که زودتر از زنان فرمان پیری یا مرگ را صادر کند.
برای مثال بنظر میرسد که موجود کوچکی به نام هیدرا – که در آب شیرین زندگی میکند – هیچ چیزی بجز عوامل خارجی نتواند باعث مرگ آن شود {هرگز نمیرد}، محاسبات دادههای آزمایشگاهی از چگونگی زندگی این موجود نشان میدهد که اگر همه شرایط لازمه برای زندگی {مانند خوراک، درجه حرارت و...} را مهیا نگه داریم، پس از 1400 سال فقط 5 درصد از جمعیت آنها زنده خواهند ماند. بدین ترتیب بنظر میرسد که هنوز هم محدودیتهایی برای بقا داشته باشیم. بعلاوه وجود محدویت برای طول عمر یک گونه، به این معنی نیست که همهی موجودات آن گونه به همان اندازه شانس رسیدن به آن طول عمر را داشته باشند.
بررسی چگونگی کارکرد اعضای بدن نیز ما را به این نتیجه میرسانند که از نظر طول عمر با محدودیتهایی روبرو هستیم. سیستمهای کلیدی بدن انسان مانند کلیهها و تیموس (که وظیفه بلوغ سلولهای دفاعی بدن را به عهده دارد) با گذشت زمان کارایی خود را از دست میدهند. بدین ترتیب کاهش کارآیی و رشد احتمال شکست را بوجود میآورد.
اخیرا پیشرفتهای فوقالعادهای در کشف سلولهای بنیادیو مکانیسمهای مولکولی پیری صورت گرفته است؛ برای مثال در موشها، از بین بردن سلولهای پیر شده و یا ناکارآمد که به بافت سالم صدمه میزنند، سلامتی و طول عمر آنها را افزایش داده است. این بدان معنی است که میتوان گفت با حذف تداخل بین سلولهای پیر و غیرپیر حد بالای طول عمر بالاتر هم میرود، خوشحال شدید مگر نه؟
روند در طول عمر
آیا ممکن است که تلاش برای جلوگیری از مرگ زودرس سلولی، به افزایش حداکثر طول عمر انسان بیانجامد و این روند را مرتبا انجام داد؟ بررسی روند افزایشی حداکثر طول عمر انسان در طول تاریخ شاید بتواند بهترین پاسخ ممکنه به این سوال را برایمان مهیا کند، اگرچه این نوع محاسبات حقیقی همیشه پیچیده هستند و ریاضیات اشاره میکند که این محاسبات میزان خطای بالایی هم دارند.
به عنوان مثال، در سال 1921 "نشان داده شد" که برای انسان رسیدن به سن بالاتر از 105 "غیر ممکن" است. از آن زمان تاکنون این برآورد مورد انتقادهای فراوانی قرار گرفته است و واضحا از آن سال تا امروز میزان طول عمر بارها بالا و بالاتر برده شده است، که این ممکن است به برخی افراد نشان دهد که هیچ محدودیتی برای عمر انسان وجود ندارد.
پژوهشگران و متخصصان با بررسی و تجزیه و تحلیل دادههای جمعیت شناختی در کل جهان به این نتیجه رسیدند که اگرچه شواهدی دال بر افزایش حداکثر سن به اندازه سالی 45 تا 55 روز در بین سالهای 1970 تا 1995 وجود داشته است، اما هیچ شواهدی وجود ندارد که این افزایش پس از این تاریخ وجود داشته باشد. در واقع، از این نظر بهترین شرایط با بیشترین بهبود در طول عمر در حدود سال 1980 اتفاق افتاده است.
اگر میخواهید یک زندگی طولانی و شاد داشته باشید، احتمالا میدانید که باید به یک رژیم غذایی سالم، و ورزش منظم پایبند باشید (بالاخص تحرک بدنی زیادی داشته باشید). اما طول عمر شما را یک عامل دیگر نیز تحت تاثیر قرار میدهد: محیط اطرافتان.
طبق گزارش موسسه تحقیقات بهداشت کانادا، "جایی که زندگی میکنید {از نظر شرایط مکانی و انسانهای اطرافتان}، تأثیر زیادی بر سلامتی شما دارد." همه چیز، از آلودگی هوا، سر و صدا، پارکهای عمومی و دوستانتان نقش مهمی در سلامت شما ایفا میکنند. برای مثال، اگر در محلهی شما افراد زیادی در خیابان ورزش میکنند، احتمال ابتلای شما به چاقی و دیابت نوع دوم بسیار کم خواهد بود.
بر کسی پوشیده نیست که انسان در بازه زمانی اعصار بیشتر و بیشتر عمر کرده است. همهی ما میدانیم که باید درست بخوریم، ورزش کنیم، و هشت ساعت در شبانه روز بخوابیم می گیریم. ولی با وجود تمام این تلاشها، و پیشرفت قابل توجه علم و داروهای مدرن، جاودانگی امکان پذیر نمینماید. بر اساس یک مطالعه جدید منتشر شده در نشریه "طبیعت"،جان اینماهل از دانشگاه روتردام، سقف سنی انسان را حدود 114.1 سال برای مردان و 115.7 سال برای زنان است یافته است. (اختلاف بین جنسها بعلت آنست که تستوسترون باعث کوتاهی طول عمر میشود).
او به خبرگزاری فرانسه گفت: "به طور متوسط، اکنون مردم مدت بیشتری زندگی میکنند، در حالیکه این شاخص حداکثری طول عمر در طول 30 سال گذشته خیلی بیشتر نشده است." دانشمندان اطلاعات مربوط به 75000 نفر را بین سالهای 1986 تا 2015 تجزیه و تحلیل کردند و دریافتند که این متوسط حداکثر سن خیلی جابجا نمیشود. او گفت: "قطعا نوعی حد در اینجا وجود دارد".
نتیجه این تحقیقات هنوز به چالش گرفته نشده است، اما یافتههایش با مطالعه مشابهی که در سال گذشته محققان کالج پزشکی آلبرت اینشتین دریافتند، تطبیق میکند. آن موسسه این حداکثر سن را 115 تعیین کرده بود.
به یاد داشته باشید که این سن "میانگین" میباشد. مثلا در 15 آوریل سال 2017، یک زن ایتالیایی به نام "اِما مورانو"، که در ابتدای قرن گذشته {1900} متولد شده بود، در سن 117 سالگی فوت کرد. او رسما کهنسالترین فرد جهان، و پنجمین انسان کهنسال ثبت شده در تاریخ میباشد.
چرا او بیش از 115 سال عمر کرد؟ خوب، پاسخش ساده است: این سن او استثنا و نادر است؛ همانطوریکه یک زن فرانسوی به نام "جین کلمنت" در سال 1997 و در سن 122 سالگی درگذشت. اما دانشمندان کالج انیشتین میگویند که در طول هر سال، شانس رسیدن یک انسان به سن 125 سالگی در هر کجا در این کرهی زمین کمتر از 1 در 10،000 است.
از نظر مقالات تئوری طول عمر انسان بی حد و حصر است ولی در عین حال به این امر اشاره میکنند که احتمالا سرانجام از نظر طبیعی "حدی" برای حداکثر طول عمر انسان ها وجود داشته باشد. هیکیمی، متخصص ژنتیک در دانشگاه مکگیل کانادا گفت: "زمانی بوده که زندگی انسان تا سن 50 سالگی منطقی جلوه میکرد، در همان اعصار نیز از نظر ژنتیک شانس زندگی تا 80 سالگی وجود داشت؛ درست به همین دلیل اگر مردم اکنون تا 80 یا 90 سالگی زندگی میکنند، از نظر ژنتیک شانس زندگی طولانیتر تا 110 یا 120 سالگی را نیز دارند. بنابراین اگر روند افزایش طول عمر ادامه یابد، مسلما مدت عمر حتی طولانیتر میشود: بیش از 115 سال".
استدلالها و روشهای علم تکامل که بتدریج در حال کشف و پیادهسازی هستند (مانند میزان ورزش و یا رژیم غذایی مناسب و حذر از سیگار و مشروب) میتواند برخی از زمینههای بیولوژیکی برای طول عمر بیشتر را در آیندهای نه چندان دور فراهم کند.
تعریف سادهی پیری اینچنین است: افزایش چشمگیر شانس مرگ و بیماری با گذشت زمان. در طبیعت موجودات که خیلی کهنسال باشند بسیار نادر هستند چون معمولا خورده میشوند و یا در حادثهای کشته میشوند.
بطور کلی هرگونه جهش {تغییر} ژنتیکی که باعث شود ارگانهای بدن بهتر کارکنند حتی اگر آن جهش در آینده حیات موجود اثر بدی داشته باشند، توسط بدن بعنوان تغییر خوب و ماندگار تعبیر میشود و با ژن به فرزندان منتقل میگردد {زیرا بدینگونه موجود میتواند هماکنون بطور موثرتری تولید نسل کند و در حالیکه آنهایی که این جهش را نداشتهاند امکان مرگشان بیشتر بوده و تعداد تولید نسلشان کمتر خواهد بود، پس در طی اعصار منقرض میشوند} . بنابراین، پیری، چیزی بیش از جهشهای مثبتی برای باروری زود هنگام که در جوانی انجام دادهایم و به قیمت کوتاهتر شدن زندگی ارگانها تمام شده است، نیست. شاید یک جهش ژنتیکی منجر به تنوع ژنتیکی و یا تنوع بیشتر شده باشد که هیچ مزیتی هم به همراه نداشته باشد، اما نتیجهی این جهش بروز اشکالاتی در بازسازی ارگانهای بدن باشد. امکان اینکه طبیعت خودش با اصل "انتخاب و تکامل" چنین جهشی را پیدا و حذف کند بسیار دشوار است، پس جهشهای اینچنینی میتواند به پیری و کوتاهتر شدن طول عمر بیانجامد.
زیست شناسی از ایده اینکه "ژن پیری" در بدن موجودات وجود دارد که منجر به رشد و مرگ شود را علمی نمیداند. ژنها میتوانند این روند را در سلول بوجود آورند اما ژنی و یا روندی این چنینی وجود ندارد، این روند تنها یک اثر جانبی از انجام کاری دیگریست که ژنها در حال انجامش هستند. به عنوان مثال، تفاوت طول عمر در مردان و زنان بخاطر تفاوت ژن آنها نیست، یعنی با توجه به اینکه مردان طول عمر کوتاهتری دارند، ژنی در مردان وجود ندارد که زودتر از زنان فرمان پیری یا مرگ را صادر کند.
برای مثال بنظر میرسد که موجود کوچکی به نام هیدرا – که در آب شیرین زندگی میکند – هیچ چیزی بجز عوامل خارجی نتواند باعث مرگ آن شود {هرگز نمیرد}، محاسبات دادههای آزمایشگاهی از چگونگی زندگی این موجود نشان میدهد که اگر همه شرایط لازمه برای زندگی {مانند خوراک، درجه حرارت و...} را مهیا نگه داریم، پس از 1400 سال فقط 5 درصد از جمعیت آنها زنده خواهند ماند. بدین ترتیب بنظر میرسد که هنوز هم محدودیتهایی برای بقا داشته باشیم. بعلاوه وجود محدویت برای طول عمر یک گونه، به این معنی نیست که همهی موجودات آن گونه به همان اندازه شانس رسیدن به آن طول عمر را داشته باشند.
بررسی چگونگی کارکرد اعضای بدن نیز ما را به این نتیجه میرسانند که از نظر طول عمر با محدودیتهایی روبرو هستیم. سیستمهای کلیدی بدن انسان مانند کلیهها و تیموس (که وظیفه بلوغ سلولهای دفاعی بدن را به عهده دارد) با گذشت زمان کارایی خود را از دست میدهند. بدین ترتیب کاهش کارآیی و رشد احتمال شکست را بوجود میآورد.
اخیرا پیشرفتهای فوقالعادهای در کشف سلولهای بنیادیو مکانیسمهای مولکولی پیری صورت گرفته است؛ برای مثال در موشها، از بین بردن سلولهای پیر شده و یا ناکارآمد که به بافت سالم صدمه میزنند، سلامتی و طول عمر آنها را افزایش داده است. این بدان معنی است که میتوان گفت با حذف تداخل بین سلولهای پیر و غیرپیر حد بالای طول عمر بالاتر هم میرود، خوشحال شدید مگر نه؟
روند در طول عمر
آیا ممکن است که تلاش برای جلوگیری از مرگ زودرس سلولی، به افزایش حداکثر طول عمر انسان بیانجامد و این روند را مرتبا انجام داد؟ بررسی روند افزایشی حداکثر طول عمر انسان در طول تاریخ شاید بتواند بهترین پاسخ ممکنه به این سوال را برایمان مهیا کند، اگرچه این نوع محاسبات حقیقی همیشه پیچیده هستند و ریاضیات اشاره میکند که این محاسبات میزان خطای بالایی هم دارند.
به عنوان مثال، در سال 1921 "نشان داده شد" که برای انسان رسیدن به سن بالاتر از 105 "غیر ممکن" است. از آن زمان تاکنون این برآورد مورد انتقادهای فراوانی قرار گرفته است و واضحا از آن سال تا امروز میزان طول عمر بارها بالا و بالاتر برده شده است، که این ممکن است به برخی افراد نشان دهد که هیچ محدودیتی برای عمر انسان وجود ندارد.
پژوهشگران و متخصصان با بررسی و تجزیه و تحلیل دادههای جمعیت شناختی در کل جهان به این نتیجه رسیدند که اگرچه شواهدی دال بر افزایش حداکثر سن به اندازه سالی 45 تا 55 روز در بین سالهای 1970 تا 1995 وجود داشته است، اما هیچ شواهدی وجود ندارد که این افزایش پس از این تاریخ وجود داشته باشد. در واقع، از این نظر بهترین شرایط با بیشترین بهبود در طول عمر در حدود سال 1980 اتفاق افتاده است.
اگر میخواهید یک زندگی طولانی و شاد داشته باشید، احتمالا میدانید که باید به یک رژیم غذایی سالم، و ورزش منظم پایبند باشید (بالاخص تحرک بدنی زیادی داشته باشید). اما طول عمر شما را یک عامل دیگر نیز تحت تاثیر قرار میدهد: محیط اطرافتان.
طبق گزارش موسسه تحقیقات بهداشت کانادا، "جایی که زندگی میکنید {از نظر شرایط مکانی و انسانهای اطرافتان}، تأثیر زیادی بر سلامتی شما دارد." همه چیز، از آلودگی هوا، سر و صدا، پارکهای عمومی و دوستانتان نقش مهمی در سلامت شما ایفا میکنند. برای مثال، اگر در محلهی شما افراد زیادی در خیابان ورزش میکنند، احتمال ابتلای شما به چاقی و دیابت نوع دوم بسیار کم خواهد بود.
Date: چهارشنبه, سپتامبر 13, 2017 - 20:00
Arash Moghaddam آرش مقدم مدرک کارشناسی کامپیوتر و تخصص تولید رسانه دیجیتال دارد و مدیریت تولید بیش ۹ رسانه تصویری، چاپی و اینترنتی را بعهده داشته است. |
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو