در بدو ورود كه وارد شهر ونكوور شدم خودم را آماده كرده بودم تا در امتحانات و دورههای بریجینگ پروگرام مخصوص گروه پزشكی شركت كنم تا اینكه بتونم در زمینه ی تخصصی خودم آغاز بكار كنم اما بعد از حدود یكسال انتظار، برگزاری امتحانات كلا لغو شد
زندگی هر یک از ما یک داستان پر فراز و نشیب و گاه باورنکردنی است. یک زندگی خاص که مهاجرت آن را خاصتر و گاه سختتر میکند، مانند زنی که یک پزشک است و سالها در آن زمینه تحصیل کرده، اما مانند بخش بزرگی از مهاجران، ادامه زندگی را با راهی دور از زمینه تحصیلیاش اما باز هم با موفقیت ادامه میدهد. پروین ترابی را با نام کیترینگ کدبانو میشناسید. او که در مدت کوتاهی به سرعت، با کار خوب و سخت کوشیاش معروف شده، یکی از نویسندگان خوب این روزنامه است و هر هفته با دستورات آشپزی جدیدش، مخاطبان زیادی را جذب کرده است.آنچه میخوانید حاصل گفتگوی ما با این زن قوی و کوشا است.
پروین جان خیلی ممنون که این گفتگو را پذیرفتی. لطفا برایمان از ابتدا بگو، رشته تحصیلی تو چه بود و در ایران چه میکردی؟
با سلام خدمت شما پروانه جان و كاركنان زحمتكش مجله وزین ایران استار پیشاپیش آغاز سال نوی میلادی را خدمت شما و خوانندگان عزیز مجله تبریك عرض میكنم و امیدوارم سال پرباری پیش رو داشته باشید .
من فارغ التحصیل كارشناسی مامایی و كارشناسی ارشد آموزش بهداشت از دانشگاه تهران هستم و در ایران سالها در مطب شخصی خودم مشغول به فعالیت بودم و بعلت زمینه ی خاص كاری خودم از اقصی نقاط كشور بیمار و مراجع داشتم ،همچنین عضو هیئت علمی نظام پزشكی استان البرز بودم. همچنین مامای نمونه کشور در سال 2012 و عضو هیات علمی شورای نظام پزشکی استان البرز بودم.
- چند ساله به کانادا مهاجرت کردی؟
من در سال 2013 با همراهی تنها فرزندم که اون موقع 12 سالش بود بدون اینکه دوست یا فامیل یا آشنایی داشته باشیم به کانادا و مهاجرت کردیم
- از همان ابتدای مهاجرت به تورنتو آمدی؟
در بدو ورود كه وارد شهر ونكوور شدم خودم را آماده كرده بودم تا در امتحانات و دورههای بریجینگ پروگرام مخصوص گروه پزشكی شركت كنم تا اینكه بتونم در زمینهی تخصصی خودم آغاز بكار كنم اما بعد از حدود یكسال انتظار ،برگزاری امتحانات کلا لغو شد و من برای شرکت در امتحانات به شهر تورنتو نقل مكان كردم.
- آیا مهاجرت آسانی داشتی یا سخت گذشت؟
بنظر من مهاجرت اصلا كار سادهای نیست و هرچند كه من به زبان انگلیسی کاملا مسلط بودم اما عدم اطلاع از فرهنگ اجتماعی و سیستم مدیریتی این كشور كه در بعضی از موارد تقریبا نقطه مقابل كشور خودمان هست، چالشهای بسیاری را پیش روی من گذاشت و من را در شرایطی قرار داد که مجبور شدم تصمیمات بسیار دشواری بگیرم.
- چرا همان رشته خودت را اینجا ادامه ندادی؟
در بدو ورود كه وارد شهر ونكوور شدم خودم را آماده كرده بودم تا در امتحانات و دورههای بریجینگ پروگرام مخصوص گروه پزشكی شركت كنم تا اینكه بتونم در زمینه ی تخصصی خودم آغاز بكار كنم اما بعد از حدود یكسال انتظار، برگزاری امتحانات كلا لغو شد وبرای شركت در این امتحانات به شهر تورنتو نقل مكان كردم. بعد از شركت در اولین جلسهی معارفه و آشنایی متوجه شدم كه بعد از گذراندن دوره باید در شهرها و استانهای دورافتادهی كشور آغاز بكار كنم و نكتهی بعدی اینكه متوجه شدم اكثر افراد فارغالتحصیلان بیكار و خانهنشین شدهاند. برای همین تصمیم گرفتم زمینهی كاری خودم را تغییر بدم و وارد دورههای سونوگرافی شدم وبعد از گذراندن دو ترم بعلت نداشتن علاقه این رشته را كنار گذاشتم.
- چه شد که آشپزی را انتخاب کردی؟
من از كودكی علاقهی فراوانی به آشپزی داشتم و یادمه از سن هشت سالگی آشپزی میكردم و در این فاصلهی چند ساله كه وقت آزاد بیشتری داشتم شروع به آشپزی در سطح تخصصی كردم و متوجه شدم كه استعداد و علاقهی زیادی در این زمینه دارم طوری كه حتی بعد از ساعتها آشپزی خسته نمیشدم و همچنان انرژی داشتم و همچنین علاقهی فراوانی به یادگیری انواع نان و شیرینی و آشپزی ملل در خود احساس میكردم، به همین دلیل بود كه در امتحان ورودی كالج در رشته مدیریت قنادی و كافی شاپ شركت كردم و قبول شدم و فكر میكنم این یكی از بهترین تصمیمهایی بوده كه از بدو ورود به كانادا گرفتم .آشپزی برای من فقط شغل نیست بلكه روش بیان عشق و احساسات هنرمندانهی من است.
- عامل موفقیت تو در این کار به نظر خودت چیست؟
علاقهی زیاد و انگیزه فراوان به یادگیری و همچنین پشتکار را عامل موفقیت خود میدانم هرچند که همچنان راه طولانی در رسیدن به اهدافم پیش روی خود میبینم.
- در زمینه اینکارت چه آیندهای را تصور میکنی؟ مثلا برای سال آینده آیا تغییری مثل بزرگتر شدن در نظرت هست؟
از آنجایی که علاقه بسیاری به رشته آشپزی دارم تصمیم دارم كه بعد از پایان دوره کافی شاپآشپزی بینالمللی بخوانم طوری که بتوانم به تمام ملیتهای مختلف سرویس کیترینگ و غذا ارایه کنم. از طرفی انشاالله در آیندهای نه چندان دور با فروشگاه کافه و قنادی در خدمت عزیزان خواهیم بود.
بزرگترین اشتباه زندگیات چه بوده؟
شاید بنظر شما عجیب برسه اما بزرگترین اشتباه من گوش دادن به حرف و نظر دیگران بوده چون همیشه با گذشت زمان بهم ثابت شده كه خودم قضاوت درستتری دارم و اگر به عقل و احساس خودم مراجعه كنم تصمیم بهتری خواهم گرفت.
- تعریف تو از خوشبختی چیست؟
برای من خوشبختی یعنی آرامش و رضایت از خود ،من زمانی احساس خوشبختی میكنم كه با تمام آنچه كه بودهام و هستم به صلح و آرامش برسم
- چه چیزی در حال حاضر برات سخت و غیرقابل تحمله؟
از آنجایی كه از پنج سال قبل كه وارد كانادا شدم تا کنون به ایران نرفتم، دوری از خانواده در حال حاضر برای من خیلی سخته و برای رفتن به ایران دارم لحظه شماری میكنم.
- اگر زمان به عقب برگرده، آیا باز هم مهاجرت میکنی؟
بله حتما مهاجرت میكنم اما قطعا با یكسری تمهیدات جدید وارد عمل میشم چون اینجا مجبور شدم در خیلی از موارد با آزمون و خطا به نتیجهی مطلوب برسم.
- آیا به آنچه از زندگی میخواستی تا کنون رسیدی؟
حدود 70-80 %، نه صددرصد اما با اطمینان میتوانم بهتون بگم كه هرچیزی را كه با سعی و تلاش میشود بدست آورد، بهش رسیدم.
- بعد از خودت چه کسی برایت از همه مهمتره؟
بعد از خودم كه نه اما قبل از خودم فرزندم برام مهمتره.
- چه پیغامی در ابتدای سال نو برای مشتریانت که به نوعی تبدیل به دوستانت شدهاند داری؟
امیدوارم كه سال 2018 سال سلامتی و خوشبختی براشون باشه و امیدوارم كه در سال جدید بتوانم با كارهای بهتر و كیفیت بالاتر در خدمتشون باشم.
در انتها اگر بخواهی یک جمله برای مهمترین فرد زندگیت بگویی، آن چیست؟
اگر میخواهی رنگین كمان را ببینی باید یاد بگیری تا باران را دوست داشته باشی.
ممنونم از وقتی که به ما دادی و پیشاپیش سال نو مبارک.
متشکرم و متقابلا برای شما هم همینطور.
پروین جان خیلی ممنون که این گفتگو را پذیرفتی. لطفا برایمان از ابتدا بگو، رشته تحصیلی تو چه بود و در ایران چه میکردی؟
با سلام خدمت شما پروانه جان و كاركنان زحمتكش مجله وزین ایران استار پیشاپیش آغاز سال نوی میلادی را خدمت شما و خوانندگان عزیز مجله تبریك عرض میكنم و امیدوارم سال پرباری پیش رو داشته باشید .
من فارغ التحصیل كارشناسی مامایی و كارشناسی ارشد آموزش بهداشت از دانشگاه تهران هستم و در ایران سالها در مطب شخصی خودم مشغول به فعالیت بودم و بعلت زمینه ی خاص كاری خودم از اقصی نقاط كشور بیمار و مراجع داشتم ،همچنین عضو هیئت علمی نظام پزشكی استان البرز بودم. همچنین مامای نمونه کشور در سال 2012 و عضو هیات علمی شورای نظام پزشکی استان البرز بودم.
- چند ساله به کانادا مهاجرت کردی؟
من در سال 2013 با همراهی تنها فرزندم که اون موقع 12 سالش بود بدون اینکه دوست یا فامیل یا آشنایی داشته باشیم به کانادا و مهاجرت کردیم
- از همان ابتدای مهاجرت به تورنتو آمدی؟
در بدو ورود كه وارد شهر ونكوور شدم خودم را آماده كرده بودم تا در امتحانات و دورههای بریجینگ پروگرام مخصوص گروه پزشكی شركت كنم تا اینكه بتونم در زمینهی تخصصی خودم آغاز بكار كنم اما بعد از حدود یكسال انتظار ،برگزاری امتحانات کلا لغو شد و من برای شرکت در امتحانات به شهر تورنتو نقل مكان كردم.
- آیا مهاجرت آسانی داشتی یا سخت گذشت؟
بنظر من مهاجرت اصلا كار سادهای نیست و هرچند كه من به زبان انگلیسی کاملا مسلط بودم اما عدم اطلاع از فرهنگ اجتماعی و سیستم مدیریتی این كشور كه در بعضی از موارد تقریبا نقطه مقابل كشور خودمان هست، چالشهای بسیاری را پیش روی من گذاشت و من را در شرایطی قرار داد که مجبور شدم تصمیمات بسیار دشواری بگیرم.
- چرا همان رشته خودت را اینجا ادامه ندادی؟
در بدو ورود كه وارد شهر ونكوور شدم خودم را آماده كرده بودم تا در امتحانات و دورههای بریجینگ پروگرام مخصوص گروه پزشكی شركت كنم تا اینكه بتونم در زمینه ی تخصصی خودم آغاز بكار كنم اما بعد از حدود یكسال انتظار، برگزاری امتحانات كلا لغو شد وبرای شركت در این امتحانات به شهر تورنتو نقل مكان كردم. بعد از شركت در اولین جلسهی معارفه و آشنایی متوجه شدم كه بعد از گذراندن دوره باید در شهرها و استانهای دورافتادهی كشور آغاز بكار كنم و نكتهی بعدی اینكه متوجه شدم اكثر افراد فارغالتحصیلان بیكار و خانهنشین شدهاند. برای همین تصمیم گرفتم زمینهی كاری خودم را تغییر بدم و وارد دورههای سونوگرافی شدم وبعد از گذراندن دو ترم بعلت نداشتن علاقه این رشته را كنار گذاشتم.
- چه شد که آشپزی را انتخاب کردی؟
من از كودكی علاقهی فراوانی به آشپزی داشتم و یادمه از سن هشت سالگی آشپزی میكردم و در این فاصلهی چند ساله كه وقت آزاد بیشتری داشتم شروع به آشپزی در سطح تخصصی كردم و متوجه شدم كه استعداد و علاقهی زیادی در این زمینه دارم طوری كه حتی بعد از ساعتها آشپزی خسته نمیشدم و همچنان انرژی داشتم و همچنین علاقهی فراوانی به یادگیری انواع نان و شیرینی و آشپزی ملل در خود احساس میكردم، به همین دلیل بود كه در امتحان ورودی كالج در رشته مدیریت قنادی و كافی شاپ شركت كردم و قبول شدم و فكر میكنم این یكی از بهترین تصمیمهایی بوده كه از بدو ورود به كانادا گرفتم .آشپزی برای من فقط شغل نیست بلكه روش بیان عشق و احساسات هنرمندانهی من است.
- عامل موفقیت تو در این کار به نظر خودت چیست؟
علاقهی زیاد و انگیزه فراوان به یادگیری و همچنین پشتکار را عامل موفقیت خود میدانم هرچند که همچنان راه طولانی در رسیدن به اهدافم پیش روی خود میبینم.
- در زمینه اینکارت چه آیندهای را تصور میکنی؟ مثلا برای سال آینده آیا تغییری مثل بزرگتر شدن در نظرت هست؟
از آنجایی که علاقه بسیاری به رشته آشپزی دارم تصمیم دارم كه بعد از پایان دوره کافی شاپآشپزی بینالمللی بخوانم طوری که بتوانم به تمام ملیتهای مختلف سرویس کیترینگ و غذا ارایه کنم. از طرفی انشاالله در آیندهای نه چندان دور با فروشگاه کافه و قنادی در خدمت عزیزان خواهیم بود.
بزرگترین اشتباه زندگیات چه بوده؟
شاید بنظر شما عجیب برسه اما بزرگترین اشتباه من گوش دادن به حرف و نظر دیگران بوده چون همیشه با گذشت زمان بهم ثابت شده كه خودم قضاوت درستتری دارم و اگر به عقل و احساس خودم مراجعه كنم تصمیم بهتری خواهم گرفت.
- تعریف تو از خوشبختی چیست؟
برای من خوشبختی یعنی آرامش و رضایت از خود ،من زمانی احساس خوشبختی میكنم كه با تمام آنچه كه بودهام و هستم به صلح و آرامش برسم
- چه چیزی در حال حاضر برات سخت و غیرقابل تحمله؟
از آنجایی كه از پنج سال قبل كه وارد كانادا شدم تا کنون به ایران نرفتم، دوری از خانواده در حال حاضر برای من خیلی سخته و برای رفتن به ایران دارم لحظه شماری میكنم.
- اگر زمان به عقب برگرده، آیا باز هم مهاجرت میکنی؟
بله حتما مهاجرت میكنم اما قطعا با یكسری تمهیدات جدید وارد عمل میشم چون اینجا مجبور شدم در خیلی از موارد با آزمون و خطا به نتیجهی مطلوب برسم.
- آیا به آنچه از زندگی میخواستی تا کنون رسیدی؟
حدود 70-80 %، نه صددرصد اما با اطمینان میتوانم بهتون بگم كه هرچیزی را كه با سعی و تلاش میشود بدست آورد، بهش رسیدم.
- بعد از خودت چه کسی برایت از همه مهمتره؟
بعد از خودم كه نه اما قبل از خودم فرزندم برام مهمتره.
- چه پیغامی در ابتدای سال نو برای مشتریانت که به نوعی تبدیل به دوستانت شدهاند داری؟
امیدوارم كه سال 2018 سال سلامتی و خوشبختی براشون باشه و امیدوارم كه در سال جدید بتوانم با كارهای بهتر و كیفیت بالاتر در خدمتشون باشم.
در انتها اگر بخواهی یک جمله برای مهمترین فرد زندگیت بگویی، آن چیست؟
اگر میخواهی رنگین كمان را ببینی باید یاد بگیری تا باران را دوست داشته باشی.
ممنونم از وقتی که به ما دادی و پیشاپیش سال نو مبارک.
متشکرم و متقابلا برای شما هم همینطور.
Date: چهارشنبه, دسامبر 27, 2017 - 19:00