این که انسان در خانه خودش زندگی کند مزه دیگری دارد، زیبایی ظاهری برای شاعراصل نیست مهم خاطرات و اوقات خوشی است که در خانه و کنار عزیزان خودش سپری کرده است. فرض کن در غربت باشی و در منزل اجارهای هم زندگی کنی در آنصورت با شدت بیشتری احساس غربت میکنی
شاعر میفرماید این خانه قشنگ است ولی خانه من نیست، این خاک چه زیباست ولی خاک وطن نیست و با کلماتی بسیار ساده و روان غم غربت و احساس دوری از وطن را بیان میکند به نحوی که حتی مخاطبی که دور از وطن نیست دلش هوای وطن میکند و یاد خانه پدری خودش میافتد وای به حال مخاطبی که در سرزمین غریب بسر میبرد، شعری است با حس نوستالژی وزبان عامیانه ...هیچ جا خانه خودم نمیشه...این که انسان در خانه خودش زندگی کند مزه دیگری دارد، زیبایی ظاهری برای شاعراصل نیست مهم خاطرات و اوقات خوشی است که در خانه و کنار عزیزان خودش سپری کرده است. فرض کن در غربت باشی و در منزل اجارهای هم زندگی کنی در آنصورت با شدت بیشتری احساس غربت میکنی! به زبان دیگر خانه وقتی متعلق به خودت باشد حتی اگر از استانداردهای زیبایی به دور باشد به دلیل خاطراتی که آنجا در کنار عزیزانت داشتهای به تو حس بهتری میدهد یادآوری آن برای شما احساس خوبی دارد مانند خانه پدری یا مادری که یادآوری خاطرات آن برای همه لذت بخش است اگرچه با معیارهای امروزی اصلاخانه مطلوبی نبوده است، یک دستشویی داشت در انتهای حیاط، که انسان در زمستان ترجیح میداد خودش را نگه دارد ولی توی برف از حوض یخ بسته مجبور نشود آب بردارد! آشپزخانه احتمالا اتاق کوچکی در گوشه دیگر حیاط بود و برای استحمام باید میرفتی در گرمابه عمومی سر کوچه... اما وقتی یاد همان خانه میافتی قلب و روحت پر از احساسات میشود و دوست داری دوباره به آن خانه برگردی....در مشهد و یزد و قم و سمنان... لطفیست که در کلگری و نیس و پکن نیست...
شاید به همین دلیل تقریباً تمام صاحب خانه هایی که با آنها برای فروش ملکشان صحبت کردهام تصور میکرده اند که خانه آنها از تمام خانههای آن محل زیباتر است و باید گرانتر به فروش برسد وقتی از آنها میپرسم به چه دلیل فکر میکنند خانه آنها زیباتر است گاهی چنان چپ چپ نگاه میکنند که انگار پرسش احمقانهای کردهام و دانشم زیر سوال میرود! راستش خوشم میآید وقتی یک نفر از زیبایی منحصر به فرد خانه خودش تعریف میکند از قدیم گفتهاند مرغ همسایه غازه اما وقتی پای فروش ملک در میان باشد این مثال دیگر معتبر نیست. صاحبخانهها عموماً عقیده دارند که ارزش خانه آنها از خانههای مشابه کوچه یا خیابانی که در آن زندگی میکنند بیشتر است. بدیهیست که آنها منزل خود را از سایر خانههای اطراف بیشتر دوست داشته باشند.
از نظر حرفهای و بدون پیشداوری برای ارزشیابی یک ملک خانههای مشابه اطراف آن که اخیراً به فروش رسیدهاند بهترین مبنای قیمتگذاری است اما از آنجائیکه دو خانه هرگز مانند هم نیستند باید شرایط خانهها را هم مقایسه کرد بطور مثال اگر زیرزمین یکی تکمیل شده و دیگری چنین شرایطی ندارد یا اگر یکی سه اتاق خواب دارد دیگری چهار اتاق خواب یا اینکه یکی دو گاراژ دارد دیگری یک گاراژ ... این تفاوتها باید در نظر گرفته شود، مبنای مقایسه در هر حال خانههایی است که اخیراً در محل خودتان فروش رفته است ممکناست یک چهار راه بالاتر قیمتها کمتر یا بیشتر باشد. نکته دیگر اینست که خانهای که ما در آن زندگی میکنیم و چند سال پیش آنرا برای خرید انتخاب کردهایم و سالها آنرا با سلیقه شخصی خودمان تطبیق دادهایم کاملاً واضح است که از چشم ما زیباتر و مقبولتر از خانههای مشابه باشد، ما خودمان آنرا انتخاب کردهایم خوب حتماً آنرا زیباتر یافتهایم و طی سالها زندگی در آن خاطرات خوشی داشتهایم. اینکه خانه ما از خانههای مشابه به نظر خودمان زیباتر باشد امری کاملاً عادی و طبیعی است، دوستی را میشناسم که در حیاط منزل سالها گل کاری و محوطه سازی کرده بود، درختان میوه و باغچه سبزیجات بقدری برایش با ارزش بود که عقیده داشت خانهاش باید از سایر خانههای محل بالاتر به فروش برسد و همواره از حیاط با صفا و منحصر به فردی که سالها وقت با ارزش خود را صرف آن کرده بود سخن میگفت بطوریکه هنگام فروش خانهاش دست هر بازدید کنندهای را میگرفت و به داخل حیاط میکشاند تا برای خریداران احتمالی تشریح کند که فلان درخت را چطور باید نگهداری کرد یا فلان بوته گل به چه مراقبتهایی احتیاج دارد، این دوست عزیز بسیار متعجّب شد که خریدار خانه در اولین حرکت تمام گیاهان آن حیاط زیبا را ریشه کن کرد و دور ریخت حیاط را کاملاً سنگفرش کرد تا زحمت آبیاری و نگهداری حیاط را کم کند، برای خریدار جدید، سنگفرش ارزش ملک را بالاتر میبرد چون دیگر لازم نبود وقت گرانبها که حکم طلا دارد را صرف وجین کردن علف هرز و کارهای از نظر ایشان بیهوده کند. قیمتگذاری ملک یک کار احساسی نیست اصولی دارد و از نظر من مهمترین بخش کار برای فروش بهینه و صحیح است، در واقع خشت اول است که به هیچ عنوان نباید آنرا کج گذاشت و بعد از آن بحث ارائه ملک به بازار مطرح میشود که آنهم امری مهم و قابل توجه است، تیم ما بدون "استیجینگ" هیچ ملکی را روانه بازار نمیکند. فروشندگانی که با تیم ما کار کردهاند شاهد بودهاند که ما برای ارزیابی و ارائه ملک تا چه حد وقت صرف میکنیم، این امری نیست که در مورد آن سهلانگاری شود. در پایان گمان میکنم اگر از وضعیت بازار برای شما ننویسم مقبول نمیافتد چون در مورد قیمتها بیش از هر مطلب دیگری از من پرسیده میشود. به نظر میرسد خریداران فراوانی منتظر هستند که ببینند آیا بالاخره وقت خرید برای آنها فرا رسیده است و قیمتهاِ اندازه کافی سقوط کرده است یا خیر، همانطور که در هفته گذشته برای شما نوشتم به گمان من قیمتها از پایینترین سطح عبور کرده است و اگر منتظر بهترین فرصت خرید بوده اید کم کم دارد دیر میشود، آمار و ارقام ماه جاری هنوز منتشر نشده است و در اوائل ماه نوامبر منتشر میشود اما برای من کاملاً آشکار شده است که روند کاهش معاملات تغییر کرده است، بدون اینکه آمار دقیقی در دست داشته باشم صرفاً بر اساس برداشتی که از کار بی وقفه در بازار ملک دارم عرض میکنم که تعداد معاملات در ماه جاری اگرچه از سال گذشته کمتر خواهد بود اما هم قیمتها و هم تعداد معاملات نسبت به ماه قبل از خودش بالاتر است و بازار در حال ترمیم است. سقوط قیمتها، شاید وقتی دیگر... بخصوص در مورد خانههای ارزانتر و کاندو آپارتمان دلائلی وجود دارد که ممکناست بازار این محصول حتی داغتر از قبل شود.
آمار مربوط به خرید و فروش کاندو آپارتمان مربوط به سه ماهه سوم سال جاری روز بیست و سوم اکتبر منتشر شد . این ارقام حکایت از افزایش قیمت متوسط کاندو به میزان بیش از بیست و دو در صد در مقایسه با زمان مشابه سال قبل دارد. اگرچه تعداد معاملات در مقایسه کمتر بوده است اما عرضه این کالا هم در بازار کاهش داشته جدول و نموداری که در این صفحه ملاحظه میکنید در همین رابطه است.
شاید به همین دلیل تقریباً تمام صاحب خانه هایی که با آنها برای فروش ملکشان صحبت کردهام تصور میکرده اند که خانه آنها از تمام خانههای آن محل زیباتر است و باید گرانتر به فروش برسد وقتی از آنها میپرسم به چه دلیل فکر میکنند خانه آنها زیباتر است گاهی چنان چپ چپ نگاه میکنند که انگار پرسش احمقانهای کردهام و دانشم زیر سوال میرود! راستش خوشم میآید وقتی یک نفر از زیبایی منحصر به فرد خانه خودش تعریف میکند از قدیم گفتهاند مرغ همسایه غازه اما وقتی پای فروش ملک در میان باشد این مثال دیگر معتبر نیست. صاحبخانهها عموماً عقیده دارند که ارزش خانه آنها از خانههای مشابه کوچه یا خیابانی که در آن زندگی میکنند بیشتر است. بدیهیست که آنها منزل خود را از سایر خانههای اطراف بیشتر دوست داشته باشند.
از نظر حرفهای و بدون پیشداوری برای ارزشیابی یک ملک خانههای مشابه اطراف آن که اخیراً به فروش رسیدهاند بهترین مبنای قیمتگذاری است اما از آنجائیکه دو خانه هرگز مانند هم نیستند باید شرایط خانهها را هم مقایسه کرد بطور مثال اگر زیرزمین یکی تکمیل شده و دیگری چنین شرایطی ندارد یا اگر یکی سه اتاق خواب دارد دیگری چهار اتاق خواب یا اینکه یکی دو گاراژ دارد دیگری یک گاراژ ... این تفاوتها باید در نظر گرفته شود، مبنای مقایسه در هر حال خانههایی است که اخیراً در محل خودتان فروش رفته است ممکناست یک چهار راه بالاتر قیمتها کمتر یا بیشتر باشد. نکته دیگر اینست که خانهای که ما در آن زندگی میکنیم و چند سال پیش آنرا برای خرید انتخاب کردهایم و سالها آنرا با سلیقه شخصی خودمان تطبیق دادهایم کاملاً واضح است که از چشم ما زیباتر و مقبولتر از خانههای مشابه باشد، ما خودمان آنرا انتخاب کردهایم خوب حتماً آنرا زیباتر یافتهایم و طی سالها زندگی در آن خاطرات خوشی داشتهایم. اینکه خانه ما از خانههای مشابه به نظر خودمان زیباتر باشد امری کاملاً عادی و طبیعی است، دوستی را میشناسم که در حیاط منزل سالها گل کاری و محوطه سازی کرده بود، درختان میوه و باغچه سبزیجات بقدری برایش با ارزش بود که عقیده داشت خانهاش باید از سایر خانههای محل بالاتر به فروش برسد و همواره از حیاط با صفا و منحصر به فردی که سالها وقت با ارزش خود را صرف آن کرده بود سخن میگفت بطوریکه هنگام فروش خانهاش دست هر بازدید کنندهای را میگرفت و به داخل حیاط میکشاند تا برای خریداران احتمالی تشریح کند که فلان درخت را چطور باید نگهداری کرد یا فلان بوته گل به چه مراقبتهایی احتیاج دارد، این دوست عزیز بسیار متعجّب شد که خریدار خانه در اولین حرکت تمام گیاهان آن حیاط زیبا را ریشه کن کرد و دور ریخت حیاط را کاملاً سنگفرش کرد تا زحمت آبیاری و نگهداری حیاط را کم کند، برای خریدار جدید، سنگفرش ارزش ملک را بالاتر میبرد چون دیگر لازم نبود وقت گرانبها که حکم طلا دارد را صرف وجین کردن علف هرز و کارهای از نظر ایشان بیهوده کند. قیمتگذاری ملک یک کار احساسی نیست اصولی دارد و از نظر من مهمترین بخش کار برای فروش بهینه و صحیح است، در واقع خشت اول است که به هیچ عنوان نباید آنرا کج گذاشت و بعد از آن بحث ارائه ملک به بازار مطرح میشود که آنهم امری مهم و قابل توجه است، تیم ما بدون "استیجینگ" هیچ ملکی را روانه بازار نمیکند. فروشندگانی که با تیم ما کار کردهاند شاهد بودهاند که ما برای ارزیابی و ارائه ملک تا چه حد وقت صرف میکنیم، این امری نیست که در مورد آن سهلانگاری شود. در پایان گمان میکنم اگر از وضعیت بازار برای شما ننویسم مقبول نمیافتد چون در مورد قیمتها بیش از هر مطلب دیگری از من پرسیده میشود. به نظر میرسد خریداران فراوانی منتظر هستند که ببینند آیا بالاخره وقت خرید برای آنها فرا رسیده است و قیمتهاِ اندازه کافی سقوط کرده است یا خیر، همانطور که در هفته گذشته برای شما نوشتم به گمان من قیمتها از پایینترین سطح عبور کرده است و اگر منتظر بهترین فرصت خرید بوده اید کم کم دارد دیر میشود، آمار و ارقام ماه جاری هنوز منتشر نشده است و در اوائل ماه نوامبر منتشر میشود اما برای من کاملاً آشکار شده است که روند کاهش معاملات تغییر کرده است، بدون اینکه آمار دقیقی در دست داشته باشم صرفاً بر اساس برداشتی که از کار بی وقفه در بازار ملک دارم عرض میکنم که تعداد معاملات در ماه جاری اگرچه از سال گذشته کمتر خواهد بود اما هم قیمتها و هم تعداد معاملات نسبت به ماه قبل از خودش بالاتر است و بازار در حال ترمیم است. سقوط قیمتها، شاید وقتی دیگر... بخصوص در مورد خانههای ارزانتر و کاندو آپارتمان دلائلی وجود دارد که ممکناست بازار این محصول حتی داغتر از قبل شود.
آمار مربوط به خرید و فروش کاندو آپارتمان مربوط به سه ماهه سوم سال جاری روز بیست و سوم اکتبر منتشر شد . این ارقام حکایت از افزایش قیمت متوسط کاندو به میزان بیش از بیست و دو در صد در مقایسه با زمان مشابه سال قبل دارد. اگرچه تعداد معاملات در مقایسه کمتر بوده است اما عرضه این کالا هم در بازار کاهش داشته جدول و نموداری که در این صفحه ملاحظه میکنید در همین رابطه است.
Date: چهارشنبه, اکتبر 25, 2017 - 20:00