احساس میکنم همسالان من در ایران در مراحل مختلف این نیازها سرگردان هستند و تعداد کمی از آنها قادرند به همان راحتی که ما میتوانیم، برای زندگی خود اهدافی تعیین کنند. از طرف دیگر کمبود امکانات، مهارت هایی را در آنها پرورش و رشد داده است و ما مهارت های مشابهی را که داشتهایم، از دست دادهایم. شاید ما آسایش بیشتری داشته باشیم ولی آنها آمادگی مواجه شدن با مشکلات را بیشتر از ما کسب کردهاند
کامران انواری، مشاور املاکی است از نوع بسیار منظم و دقیق و به نوعی منحصر به فرد. او یکی از نویسندگان خوب روزنامه ایراناستار است که نوشتههای همیشه تازهاش حاکی از زمان زیادی است که هر هفته برای نوشتن مطالبی درخور خوانندگان میگذارد و به عبارتی کاملتر، نویسندهای که قلمش گویای احترامی است که برای شعور خوانندگانش قائل است. برآن شدیم که با او گفتگویی دوستانه داشته باشیم تا شما خوانندگان محترم، با کسی که تا کنون، هر هفته صدها مقاله برایتان نوشته، بیشتر آشنا شوید.
آقای انواری چند ساله به کانادا مهاجرت کردید و در شروع زندگی در اینجا، آیا مشکلات بزرگی داشتید یا مهاجرت آسانی داشتید؟
نزدیک به دو دهه است که ساکن کانادا هستیم. همان مشکلات رایج که همه تازه واردین دارند ما هم داشتیم. ولی وقت را تلف نکردیم و بلافاصله مشغول تحصیل و کار شدیم. با این حال کمی طول کشید تا به محیط جدید خو بگیریم و بچهها به مدارس جدیدشان عادت و دوستان جدیدی پیدا کنند. مشکلات مهاجرت برای نسل اول هیچگاه تمام نمیشود. ارتباط صد در صد با جامعه جدید برای آنها هرگز برقرار نمیشود. فقط مشکلات زبان نیست اختلافات فرهنگی هم وجود دارد، دلتنگیهای دوری از عزیزان و خاطرات جا گذاشته در سر زمین مادری هم انکار ناپذیر است. برای بچهها که در همین محیط بزرگ میشوند این مشکلات کمتر است. احتمالا برای نسل سوم این مسائل حل خواهد شد.
زندگی در مهاجرت چقدر شما را تغییر داده؟
بسیار تغییر داده است، در واقع از محیطی که با آن آشنایی کامل داشتیم، کارفرما بودیم، در ردههای بالا تحصیل میکردیم و تمام امکانات زندگی برایمان فراهم بود، ناگهان پرتاب شدیم به محیطی که حالا باید برای دیگران کار میکردیم و سر پناهی برای اجاره پیدا میکردیم. انگار به عصر حجر برگشته بودیم، ولی تمام خانواده از خود گذشتگی کردند تا همه چیز را دوباره از نو بنا کردیم. آنهم در محیطی که با اجزای آن آشنایی نداشتیم، چالش هایی که قبلاً تجربه نکرده بودیم، نزدیک چهار سال طول کشید تا زندگی جدیدی در خانهای که خریداری کرده بودیم بنا کنیم و بتوانیم برای مسافرت و دیدار عزیزانمان به سرزمین مادری برگردیم.
فکر میکنید چه تفاوتی بین شما و همسالان خودتان، که در ایران هستند، وجود دارد؟
در هرم نیازهای انسانی احتیاج به غذا، آب، مسکن نیازهای ابتدایی هستند. بعد از آن احتیاج به امنیت و سلامتی مطرح میشود، احساس دوست داشته شدن و دوست داشتن و پذیرفته شدن از طرف دیگران همچنین نیاز به موفقیت مراحل بعدی هستند. در اینجا این مسائل برای افراد جامعه تا حد بالایی حل شده است و موفقیتهای افراد به خودشان و تلاشی که میکنند بستگی دارد و قوانین جامعه و محیط تلاش میکند موانع را از جلوی آنها دور کند. احساس میکنم همسالان من در ایران در مراحل مختلف این نیازها سرگردان هستند و تعداد کمی از آنها قادرند به همان راحتی که ما میتوانیم، برای زندگی خود اهدافی تعیین کنند. از طرف دیگر کمبود امکانات، مهارت هایی را در آنها پرورش و رشد داده است و ما مهارت های مشابهی را که داشته ایم، از دست داده ایم. شاید ما آسایش بیشتری داشته باشیم ولی آنها آمادگی مواجه شدن با مشکلات را بیشتر از ما کسب کرده اند.
در ابتدا شغل شما چه بود؟
از کودکی تصورم این بود که کار مولد و تولیدی مفیدتر از کار کردن در زمینه خدمات است، برای همین هم در رشته مهندسی مکانیک تحصیل کردهام و از دانشگاه علم و صنعت فارغالتحصیل شدهام. در ایران حدود ده سال در زمینه تولید قطعات خودرو فعالیت کردهام. در کانادا هم ابتدا همین فکر را داشتم و حدود شش سال در کارخانجات تولیدی مختلف کار کردم و در زمینه اطمینان از کیفیت محصول، در کالجهای شریدان و سنکا تحصیل کرده ام. اما از آن جایی که همواره در زندگی دنبال چالشها و تجربههای جدید هستم، تصمیم گرفتم که بخش تولید را برای همیشه کنار بگذارم و وارد بخش خدمات شوم. از این تصمیم بسیار خوشحالم زیرا وارد دنیای جدیدی شدم که برایم بسیار جالب و جذاب بود.
چه شد که مشاور املاک شدید؟
مشاور املاک را به دلیل علاقهای که به این رشته داشتم و زمینهای که برای موفقیت و پیشرفت در آن میدیدم انتخاب کردم. ارتباط مستقیم با مشتری را دوست دارم، احساسی که درکارخانه و محیط تولید کمتر به من دست می داد. در اثر این ارتباط مستقیم دوستان فراوانی هم پیدا کردهام. مشتری هایی که تبدیل به دوستان خوبی برای من شدهاند. مشتریهای وفاداری دارم گاهی پیش آمده وقتی مسافرت بودهام مشتری ملکی را برای خرید پیدا کرده ولی صبر کرده که من از مسافرت برگردم و لذت خریدش را با هم تجربه کنیم.
از نظر اقتصادی، اوضاع سال 2018 را چگونه میبینید؟
حتی اگر اقتصاددان بودم پیشبینی سال آینده آسان نبود. پارامترهای سیاسی و محیطی بسیاری دخیل هستند که هر کدام تاثیرهای قابل توجهی روی اقتصاد دارند. بعید میدانم تغییر فاحشی کند.
حدس میزنید قیمت خانه، روند صعودی داشته باشد یامعکوس؟
دلایل بسیاری برای افزایش قیمت وجود دارد. بنظر من دخالت دولت انتاریو در بازار مسکن بسیار دیر و در نتیجه عجولانه اشتباه و ناکارامد بود. به جای اینکه مسائل ریشه ای حل شوند اینقدر صبر کردند تا مشکلات بسیار حاد شدند و دولت مجبور به دخالت در آن شد. دخالتی که مطالعه نشده بود و آثار مخّرب آن بعدا معلوم خواهد شد. به جای افزایش عرضه جلوی تقاضا را گرفت. بسیاری از مردم که در بین خرید و فروش ملک با قوانین جدید روبرو شدند بخصوص آنها که خانه را خریده بودند و قصد فروش ملک را داشتند ضررهای هنگفتی کردند. نمی بایست کار به اینجا میکشید.
این تصمیم ها فعلا باعث رویکرد خریداران به بخش کاندو آپارتمان شده است و اتفاقاً همان بخشی را که در دسترس خریداران بار اول بود به کالائی بسیار گران تبدیل کرده است. بنظر من قیمت ها بزودی سیر صعودی خود را آغاز خواهد کرد و دولت لیبرال انتاریو را کیش و مات خواهد کرد. این روشها فقط کار را خراب تر میکند. گل الود کردن آب به ضرر قشری تمام خواهد شد که دولت قرار است از آنها دفاع کند.
چقدر در کارتان صداقت دارید؟ به چه قیمتی مشتریتان را از دست نمیدهید؟
مگر قرار بر این است که صداقت در کار نداشته باشیم؟ اتفاقاً تعجب میکنم که بعضی همکاران در تبلیغات خودشان اشاره میکنند که صادق هستند! بدیهی است که صداقت شرط اول زندگی و کار در هر جامعهی است. مهم دانش و برنامهریزی کار است تا از اشتباهات مشتری در هنگام خرید و فروش اجتناب شود. خواسته مشتری و رضایت او در بالاترین جایگاه قرار گیرد. یک مشاور املاک خوب چیزی است که وقتی نداشته باشید متوجه میشوید هنگامی که او در کنار شماست همه کارها خوب پیش میرود و ساده بنظر میرسد. من برای رضایت مشتری امکانات فراوانی را پای کار آوردهام. بیشترین تعداد معاملات تیم من از طرف مشتریهای قبلی معرفی شده اند. انجام صحیح کار بهترین تبلیغ برای هر بیزنسی است.
فکر می کنید چه امتیازی در شماست که یک خریدار با توجه به آن؛ به شما مراجعه کند؟
عوامل فراوانی وجود دارد، همانطور که میدانید تمام مشاوران املاک باید زیر چتر یک آژانس فعالیت کنند ، من یکی از بزرگترین و معتبرترین شرکتهای فعال در این زمینه را برای همکاری انتخاب کردهام که هزینه بالایی برای آن میپردازم. منابع و حمایت این شرکت تیم بزرگ و خوشنامی را در کنار من قرار میدهد. به علاوه دانش و تجربهی که از بازار دارم و تحصیلاتی که بخصوص در زمینه کنترل و اطمینان از کیفیت محصول دارم به من کمک فراوانی میکند. برای توضیح عرض میکنم که محصول فقط تولید یا کالای تولیدی یک کارخانه نیست. نتیجه یک سرویس یا خدمات هم دارای کیفیتی است که همان اصول برای پیشگیری از هر خطائی در فرایند انجام آن صدق میکند. خوانندگان نشریات فارسی زبان این شهر بیش از ده سال است که هر هفته مطلب یا مقالهای از من در این نشریات مطالعه و از مطالب آن برای آشنایی با وضعیت بازار استفاده میکنند. من بازاری را که در آن کار میکنم بخوبی میشناسم و به آن احاطه کامل دارم.
از زندگیتان برایمان بگویید؟ همسر و احیانا فرزندی دارید؟
همسر و دو دختر
با فرزندتان در منزل به چه زبانی صحبت میکنید؟ فارسی
اگر زمان به عقب برگردد، آیا همین شغل را انتخاب و به شکل کلیتر آیا مهاجرت میکنید؟
بله همان رشته را برای تحصیل و همین کار را به عنوان شغل انتخاب میکنم.
در مورد مهاجرت نباید فراموش کرد که این انتخاب باعث شده که همه ما چیزهایی را هم از دست دادهایم . دفعه بعد وزن چیزهایی را که به دست میآید با آنها که از دست میرود با دقت و وسواس بیشتری ارزیابی خواهم کرد! و البته با احتمال قریب به یقین دوباره همین مسیر را انتخاب خواهم کرد.
بدترین اتفاقی که حاصل اشتباه شما بوده، به خاطر دارید؟
بله خیلی ناراحت کننده بود، مربوط به تقریباً بیست و دو سال پیش است. یک روز جمعه صبح بچه هارا بردم پارک ملت که بازی کنند، دختر بزرگم که تاب بازی می کرد به دختر کوچک ترم که به سمت او می رفت برخورد کرد و ابرویش را شکافت. برای من درس و تجربه بزرگی بود که بهایش را بچهها پرداختند .
جملهای که مایلید به همسرتان بگویید.
بدون شک ایشان مهم ترین وبهترین انتخاب من بوده است. بدون داشتن همسری مهربان و دوست داشتنی زندگی چنین زیبا بنظر نمیرسید، خانوادهام مهمترین و بزرگترین موفقیت من است.
آقای انواری چند ساله به کانادا مهاجرت کردید و در شروع زندگی در اینجا، آیا مشکلات بزرگی داشتید یا مهاجرت آسانی داشتید؟
نزدیک به دو دهه است که ساکن کانادا هستیم. همان مشکلات رایج که همه تازه واردین دارند ما هم داشتیم. ولی وقت را تلف نکردیم و بلافاصله مشغول تحصیل و کار شدیم. با این حال کمی طول کشید تا به محیط جدید خو بگیریم و بچهها به مدارس جدیدشان عادت و دوستان جدیدی پیدا کنند. مشکلات مهاجرت برای نسل اول هیچگاه تمام نمیشود. ارتباط صد در صد با جامعه جدید برای آنها هرگز برقرار نمیشود. فقط مشکلات زبان نیست اختلافات فرهنگی هم وجود دارد، دلتنگیهای دوری از عزیزان و خاطرات جا گذاشته در سر زمین مادری هم انکار ناپذیر است. برای بچهها که در همین محیط بزرگ میشوند این مشکلات کمتر است. احتمالا برای نسل سوم این مسائل حل خواهد شد.
زندگی در مهاجرت چقدر شما را تغییر داده؟
بسیار تغییر داده است، در واقع از محیطی که با آن آشنایی کامل داشتیم، کارفرما بودیم، در ردههای بالا تحصیل میکردیم و تمام امکانات زندگی برایمان فراهم بود، ناگهان پرتاب شدیم به محیطی که حالا باید برای دیگران کار میکردیم و سر پناهی برای اجاره پیدا میکردیم. انگار به عصر حجر برگشته بودیم، ولی تمام خانواده از خود گذشتگی کردند تا همه چیز را دوباره از نو بنا کردیم. آنهم در محیطی که با اجزای آن آشنایی نداشتیم، چالش هایی که قبلاً تجربه نکرده بودیم، نزدیک چهار سال طول کشید تا زندگی جدیدی در خانهای که خریداری کرده بودیم بنا کنیم و بتوانیم برای مسافرت و دیدار عزیزانمان به سرزمین مادری برگردیم.
فکر میکنید چه تفاوتی بین شما و همسالان خودتان، که در ایران هستند، وجود دارد؟
در هرم نیازهای انسانی احتیاج به غذا، آب، مسکن نیازهای ابتدایی هستند. بعد از آن احتیاج به امنیت و سلامتی مطرح میشود، احساس دوست داشته شدن و دوست داشتن و پذیرفته شدن از طرف دیگران همچنین نیاز به موفقیت مراحل بعدی هستند. در اینجا این مسائل برای افراد جامعه تا حد بالایی حل شده است و موفقیتهای افراد به خودشان و تلاشی که میکنند بستگی دارد و قوانین جامعه و محیط تلاش میکند موانع را از جلوی آنها دور کند. احساس میکنم همسالان من در ایران در مراحل مختلف این نیازها سرگردان هستند و تعداد کمی از آنها قادرند به همان راحتی که ما میتوانیم، برای زندگی خود اهدافی تعیین کنند. از طرف دیگر کمبود امکانات، مهارت هایی را در آنها پرورش و رشد داده است و ما مهارت های مشابهی را که داشته ایم، از دست داده ایم. شاید ما آسایش بیشتری داشته باشیم ولی آنها آمادگی مواجه شدن با مشکلات را بیشتر از ما کسب کرده اند.
در ابتدا شغل شما چه بود؟
از کودکی تصورم این بود که کار مولد و تولیدی مفیدتر از کار کردن در زمینه خدمات است، برای همین هم در رشته مهندسی مکانیک تحصیل کردهام و از دانشگاه علم و صنعت فارغالتحصیل شدهام. در ایران حدود ده سال در زمینه تولید قطعات خودرو فعالیت کردهام. در کانادا هم ابتدا همین فکر را داشتم و حدود شش سال در کارخانجات تولیدی مختلف کار کردم و در زمینه اطمینان از کیفیت محصول، در کالجهای شریدان و سنکا تحصیل کرده ام. اما از آن جایی که همواره در زندگی دنبال چالشها و تجربههای جدید هستم، تصمیم گرفتم که بخش تولید را برای همیشه کنار بگذارم و وارد بخش خدمات شوم. از این تصمیم بسیار خوشحالم زیرا وارد دنیای جدیدی شدم که برایم بسیار جالب و جذاب بود.
چه شد که مشاور املاک شدید؟
مشاور املاک را به دلیل علاقهای که به این رشته داشتم و زمینهای که برای موفقیت و پیشرفت در آن میدیدم انتخاب کردم. ارتباط مستقیم با مشتری را دوست دارم، احساسی که درکارخانه و محیط تولید کمتر به من دست می داد. در اثر این ارتباط مستقیم دوستان فراوانی هم پیدا کردهام. مشتری هایی که تبدیل به دوستان خوبی برای من شدهاند. مشتریهای وفاداری دارم گاهی پیش آمده وقتی مسافرت بودهام مشتری ملکی را برای خرید پیدا کرده ولی صبر کرده که من از مسافرت برگردم و لذت خریدش را با هم تجربه کنیم.
از نظر اقتصادی، اوضاع سال 2018 را چگونه میبینید؟
حتی اگر اقتصاددان بودم پیشبینی سال آینده آسان نبود. پارامترهای سیاسی و محیطی بسیاری دخیل هستند که هر کدام تاثیرهای قابل توجهی روی اقتصاد دارند. بعید میدانم تغییر فاحشی کند.
حدس میزنید قیمت خانه، روند صعودی داشته باشد یامعکوس؟
دلایل بسیاری برای افزایش قیمت وجود دارد. بنظر من دخالت دولت انتاریو در بازار مسکن بسیار دیر و در نتیجه عجولانه اشتباه و ناکارامد بود. به جای اینکه مسائل ریشه ای حل شوند اینقدر صبر کردند تا مشکلات بسیار حاد شدند و دولت مجبور به دخالت در آن شد. دخالتی که مطالعه نشده بود و آثار مخّرب آن بعدا معلوم خواهد شد. به جای افزایش عرضه جلوی تقاضا را گرفت. بسیاری از مردم که در بین خرید و فروش ملک با قوانین جدید روبرو شدند بخصوص آنها که خانه را خریده بودند و قصد فروش ملک را داشتند ضررهای هنگفتی کردند. نمی بایست کار به اینجا میکشید.
این تصمیم ها فعلا باعث رویکرد خریداران به بخش کاندو آپارتمان شده است و اتفاقاً همان بخشی را که در دسترس خریداران بار اول بود به کالائی بسیار گران تبدیل کرده است. بنظر من قیمت ها بزودی سیر صعودی خود را آغاز خواهد کرد و دولت لیبرال انتاریو را کیش و مات خواهد کرد. این روشها فقط کار را خراب تر میکند. گل الود کردن آب به ضرر قشری تمام خواهد شد که دولت قرار است از آنها دفاع کند.
چقدر در کارتان صداقت دارید؟ به چه قیمتی مشتریتان را از دست نمیدهید؟
مگر قرار بر این است که صداقت در کار نداشته باشیم؟ اتفاقاً تعجب میکنم که بعضی همکاران در تبلیغات خودشان اشاره میکنند که صادق هستند! بدیهی است که صداقت شرط اول زندگی و کار در هر جامعهی است. مهم دانش و برنامهریزی کار است تا از اشتباهات مشتری در هنگام خرید و فروش اجتناب شود. خواسته مشتری و رضایت او در بالاترین جایگاه قرار گیرد. یک مشاور املاک خوب چیزی است که وقتی نداشته باشید متوجه میشوید هنگامی که او در کنار شماست همه کارها خوب پیش میرود و ساده بنظر میرسد. من برای رضایت مشتری امکانات فراوانی را پای کار آوردهام. بیشترین تعداد معاملات تیم من از طرف مشتریهای قبلی معرفی شده اند. انجام صحیح کار بهترین تبلیغ برای هر بیزنسی است.
فکر می کنید چه امتیازی در شماست که یک خریدار با توجه به آن؛ به شما مراجعه کند؟
عوامل فراوانی وجود دارد، همانطور که میدانید تمام مشاوران املاک باید زیر چتر یک آژانس فعالیت کنند ، من یکی از بزرگترین و معتبرترین شرکتهای فعال در این زمینه را برای همکاری انتخاب کردهام که هزینه بالایی برای آن میپردازم. منابع و حمایت این شرکت تیم بزرگ و خوشنامی را در کنار من قرار میدهد. به علاوه دانش و تجربهی که از بازار دارم و تحصیلاتی که بخصوص در زمینه کنترل و اطمینان از کیفیت محصول دارم به من کمک فراوانی میکند. برای توضیح عرض میکنم که محصول فقط تولید یا کالای تولیدی یک کارخانه نیست. نتیجه یک سرویس یا خدمات هم دارای کیفیتی است که همان اصول برای پیشگیری از هر خطائی در فرایند انجام آن صدق میکند. خوانندگان نشریات فارسی زبان این شهر بیش از ده سال است که هر هفته مطلب یا مقالهای از من در این نشریات مطالعه و از مطالب آن برای آشنایی با وضعیت بازار استفاده میکنند. من بازاری را که در آن کار میکنم بخوبی میشناسم و به آن احاطه کامل دارم.
از زندگیتان برایمان بگویید؟ همسر و احیانا فرزندی دارید؟
همسر و دو دختر
با فرزندتان در منزل به چه زبانی صحبت میکنید؟ فارسی
اگر زمان به عقب برگردد، آیا همین شغل را انتخاب و به شکل کلیتر آیا مهاجرت میکنید؟
بله همان رشته را برای تحصیل و همین کار را به عنوان شغل انتخاب میکنم.
در مورد مهاجرت نباید فراموش کرد که این انتخاب باعث شده که همه ما چیزهایی را هم از دست دادهایم . دفعه بعد وزن چیزهایی را که به دست میآید با آنها که از دست میرود با دقت و وسواس بیشتری ارزیابی خواهم کرد! و البته با احتمال قریب به یقین دوباره همین مسیر را انتخاب خواهم کرد.
بدترین اتفاقی که حاصل اشتباه شما بوده، به خاطر دارید؟
بله خیلی ناراحت کننده بود، مربوط به تقریباً بیست و دو سال پیش است. یک روز جمعه صبح بچه هارا بردم پارک ملت که بازی کنند، دختر بزرگم که تاب بازی می کرد به دختر کوچک ترم که به سمت او می رفت برخورد کرد و ابرویش را شکافت. برای من درس و تجربه بزرگی بود که بهایش را بچهها پرداختند .
جملهای که مایلید به همسرتان بگویید.
بدون شک ایشان مهم ترین وبهترین انتخاب من بوده است. بدون داشتن همسری مهربان و دوست داشتنی زندگی چنین زیبا بنظر نمیرسید، خانوادهام مهمترین و بزرگترین موفقیت من است.
Date: چهارشنبه, دسامبر 20, 2017 - 19:00
Arash Moghaddam آرش مقدم مدرک کارشناسی کامپیوتر و تخصص تولید رسانه دیجیتال دارد و مدیریت تولید بیش ۹ رسانه تصویری، چاپی و اینترنتی را بعهده داشته است. |
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو