روایت 20 ایرانی تورنتو از پدرشان به مناسبت روز پدر
برای همه مردانی که با تاثیر مثبتشان در زندگی دیگران، درخشش و ترقی آفریدند، همانها که بودنشان آرامش آورده و پیشرفت، آرزوی سلامتی داریم. با امید به روزی که حقوق مردان در همه جای جهان محترم شمرده شود، ایران استار این شماره را به همه آنها تقدیم میکنیم.
محمد اختری
پدر من یک کارگر راهآهن بودند ولی بسیار برایم زحمت کشید. من وقتی میخواستم دبستان بروم سنم گذشته بود و قبلاً مکتب رفته بودم. ایشان من را روی گردنشان نشاندند و بردند پیش دکتر فریدون کشاورز که در سال 1325 وزیر فرهنگ قوامالسلطنه بود و گفت که این فرزند من در مکتب درس خوانده ولی الان در مدرسه قبولش نمیکنند لطفاً شما کاری کنید. از ما پرسیدند خانهتان کجاست. پدرم گفت مولوی. نامهای نوشت به دبستان رازی که این آقا را امتحان بکنید و تا هر کلاسی که توانست امتحان بدهد او را نامنویسی کنید و من آنجا کلاس اول و دوم ابتدایی را امتحان دادم و مستقیماً رفتم کلاس سوم ابتدایی. پدرم خیلی زحمت زیادی برای من کشیدند و من خیلی احترام زیادی برایشان قائل بودم و نمیخواستم که زحماتشان هدر برود.
به نظر شما چه تفاوتی میان پدران امروز و پدران نسل قدیم وجود دارد؟
آزادی که بچههای این نسل دارند بچههای نسل قدیم نداشتند پدر و مادرها آن زمان خیلی روی بچهها حساسیت داشتند و آنها را کنترل میکردند. ولی الان نسل جوان حقوقی پیدا کردهاند که در آن زمان نبوده است.
چه خاطرهای از پدر مرحومتان دارید؟
ایشان با وجودی که کارگر ساده راهآهن بودند من را که پسر دومشان بودم با زحمت به دانشگاه فرستادند و پسر سومش هم که درکانادا است مهندس انرژی اتمی است و در فرانسه تحصیل کرده است. ایشان خیلی زحمت ما را کشیدند که ما را به این پایه رساندند. انسان بسیار متدینی بودند ولی نه قشری. آن اخلاق قدیمی ایرانیان را نسبت به همسر و فرزندانش داشت و بسیار محبت میکرد و به مناسبت ایام آن زمان هم بسیار کنترل داشت. ایشان آدم زحمتکش و شرافتمندی بود.
شما چطور از زحمات ایشان قدردانی میکردید؟
من زمانی که در دفترخانه مشغول به کار شدم و صاحب خانه شدم، ایشان و مادرم را آوردم پیش خودم و تا زمانی هم که زنده بودند و بازنشسته شده بودند من ازشان حمایت میکردم. در سال 1356 ایشان را به هزینه خودم فرستادم مکه.
فکر میکنید تفاهم میان پدر و مادر چقدر میتواند نقش سازندهای در تربیت بچهها داشته باشد؟
نسل قدیم که انسانهای دوره ندیدهای بودند. پدر من سواد داشت ولی خیلیها سواد نداشتند و همان تعلیمات ایرانی و اسلامی باعث شده بود نسبت به فرزندانشان خوب رفتار میکردند. آن زمان پدران ما گرفتار الکل و قمار نبودند و محبتی که پدران ما به بچهها و خانواده میکردند الان نیست. الان طلاق خیلی زیاد شده، بچههای طلاق خیلی زیاد هستند و مخصوصاً در محیط کانادا بچهها که 10-15 ساله میشوند همه رها میشوند و میروند پی کار خودشان. در زمان ما گاهی 3 یا 4 نسل با هم در یک خانه زندگی میکردند.
در تربیت شما پدرتان نقش بیشتری داشت یا مادرتان؟
نقش پدر بیشتر بود. پدرِ مادر من ملا بود و ارثش به من رسید و من بعداً رفتم دفترخانهدار شدم. مادرم محبت زنانه داشت ولی نقشی در تعلیم و تربیت من نداشت.
برای خوانندگان ما در روز پدر چه سخنی دارید؟
ما ایرانی هستیم و همیشه احترام به پدر و مادر جزو فرهنگ ملی ماست و جزو تعلیمات دینی ماست و در این مورد سفارشات زیادی شده. به علاوه در نسل قدیم، ما نه تنها به پدر و مادرمان احترام میگذاشتیم بلکه به اشخاص بزرگتر هم احترام را واجب میدانستیم و الان هم فکر میکنم که فرزندان باید به لحاظ عاطفی خیلی این حق پدر و مادرشان را رعایت بکنند و به آنها احترام بگذارند.
کامبیز افشاری
آقای افشاری عزیز پدر شما چه نقشی در زندگیتان داشته و چقدر از ایشون تاثیر گرفتید؟
من میتوانم بگویم 50% از پدر و 30%از مادر و 20% از محیط تاثیر گرفتم. اون زمان که ما کوچک بودیم نه تلویزیونی بود و رادیو هم فقط آهنگ بود و برنامه آموزشی نبود و مردم هم همه دنبال کارهای خودشان بودند به این صورت که خانهها و اجتماعات نزدیک و خانوادهها توی هم باشند نبود. ما در شهرستان بودیم و دور بودیم. لذا تنها کسی که میتوانستیم از او بیاموزیم همین پدر بود، طرز تربیتشون با فرزندان و طرز رفتارشون با مادرم واقعاً مانند کتاب بودند، کتابی که در کنار ما بود.
به نظر شما چه تفاوتی میان پدران امروز و پدران نسل قدیم وجود دارد؟
در حال حاضر پدر در درجه اول یک نانآور است ضمن اینکه نانآور است آدم خسته و بیحوصلهای هم هست. و وقت گذاشتن برای تربیت فرزندان مثل گذشته که همه با هم بودند دیگر نیست. الان پدر در خانه هم از پسرش دور است حتی اگر در یک اتاق باشند، باز هم از هم دورند. چون هر کدام کار جداگانهای میکنند. در قدیم برای تنبیه بچهها مثلاً میگفتند پاشو فلان کار را بکن و یا صحبت نکن ولی الان به عنوان تنبیه فقط کافی است Wi-Fi را قطع کنی بچهها یک ربع بیشتر طاقت نمیآورند، خود آدم هم میبینی کاری نمیتواند بکند. الان خانوادهها طبق سیستم قدیم میبینی هنوز دور هم هستیم اما واقعاً همدیگر را نمیفهمیم لذا 80% تربیتی که الان هست را بچه از بیرون و 20% را از خانه میگیرد.
چه خاطرهای از پدر مرحومتان دارید؟
پر از خاطرهام، الان همه چیزهایی که میخواهم در ذهنم استفاده کنم فکر میکنم که از کجا یاد گرفتم میبینم از پدرم بوده. یکی از خاطراتی که دارم و خیلی روی من تاثیر گذاشته این بود که ما خانه جدیدی گرفته بودیم توی سنندج و آبی که از توی کوچه میآمد از سوراخهایی فلزی میرفت تو و میرفت توی انبار و ما آب انبار داشتیم. بعدها کمکم این آب انبارها منسوخ شد ولی خانهها آب انبارها را جمع نکردند و آب انبارها خشک شده بود. من 10 سالم بود که به این خانه آمدیم و آب انبارش خالی بود. یک روز دیدم پدرم و دو سه نفر دیگر ایستادهاند و از سوراخ آب انبار طناب انداختهاند پایین و دارند یک کارهایی میکنند. منم رفتم نگاه کردم و دیدم یک توله سگ افتاده پایین و اینها میخواستند او را به یک صورتی بیاورند بالا ولی نمیشد. به هر حال پدر دستور داد که پنجره آب انبار را بکَنَند، همه مخالفت کردند و هیچ کس قبول نکرد. توی کوچه چون پدر من شهربانیچی هم بود همه به عنوان چاپلوسی هم شده آمده بودند و نظر میدادند. ولی پدر گفت باید این پنجره کنده شود و کلنگ آوردند و آن را خراب کردند و خود پدر یک جوانی را فرستادند داخل و توله سگ را برداشت و آورد بیرون اون موقع تازه مادرِ سگه را دیدیم که پرید وسط و تولهاش را برداشت و رفت و پدر زد زیر خنده. هیچ وقت این خنده یادم نمیرود (با گریه)
روز پدر فرزندانتان برایتان چکار میکنند؟
والا متاسفانه همه پَرتیم، در یک شهر هم هستیم ولی پَرتیم. روز پدر اتفاقاً میخوره به روز تولد من و همیشه اولین یکشنبه بعدش همه جمع میشوند و میآیند خانه ما و مثلاً من هم در جریان نیستم و با خانمم همه کمک میکنند و غذایی و دورهمی و بالاخره خوش میگذرد.
برای خوانندگان ما در روز پدر چه سخنی دارید؟
حرف زیاد هست برای گفتن ولی من همیشه سعی میکنم شعار ندهم، شعار دادن خیلی کتابی است و اگر بخواهم از کتاب حرف بزنم راحت میتوانم جملاتی را پشت سر هم بگویم. ولی چیزی که هست واقعاً باید قدر بدانیم اون کسی که اونجا نشسته و اون کسی که روزش هست واقعاً زحمت کشیده. تمام هم و غمش و تمام غیرتش و تمام فکرش و تمام کارش و وقتش خانوادهاش بوده. ما در مورد مسائل جزئی حرف نمیزنیم در مورد کلمه زیبای پدر و وظیفهی کلی یک انسان به عنوان یک پدر حرف میزنیم. پدر واقعاً فداکار است.
شهرام بینش
آقای بینش عزیز پدر شما چه نقشی در زندگیتان داشته و چقدر از ایشون تاثیر گرفتید؟
من پدرم شاید یک پدر کلاسیک خوب نبود که مثلاً دست ما را بگیرد و مدرسه ببرد، که البته فرهنگش هم نبود، یعنی هیچ زمان یادم نمیآید که آمده باشد مدرسه و از درس ما بپرسد مثل کاری که ما الان برای بچههایمان انجام میدهیم. ولی شکلگیری من کاملاً و از هر نظر تحتتاثیر پدرم است و در حد توان و دانش و فرهنگ اون موقع پدر خوبی برای من بود و اون ارزشهای خوبی که در دنیا هست را پدرم به من آموخت.
چه خاطرهای از پدرمرحومتان دارید؟
من هزاران خاطره از پدرم دارم که همگی همراه با جوک و خنده و لودگی و ریسه رفتن است. یادمه مادرم از بعضی از کارهای بابام خیلی عصبانی میشد. پدرم مشروب میخورد و مادرم خیلی ناراحت میشد ولی بلد بود که همیشه مادرم را آرام کند. قبل از اینکه غرغری شروع شود، میآمد و میگفت:عشرت میدونی هوشمندانه رو بیرون کردن؟ (هوشمندانه مثلا همسایه ما بود) مادرم میگفت آخی، چرا بیرونش کردن از اداره و پدرم شروع میکرد یک داستانی تعریف میکرد که از اول تا آخرش دروغ و داستانسرایی بود. البته دستش برای ما بچهها رو شده بود و میخندیدیم که ببین چه هنری در آرام کردن مادرمان دارد. مادر بیچاره ما گول میخورد تا دفعه بعد هوشمندانه میشد تقیزاده، میشد ملک لویی... سالها بعد از مادرم پرسیدم تو خودت را گول میزدی؟ گفت من پدرتان را دوست داشتم این چیزهایی که تعریف میکرد برایم جذاب و مثل فیلم سینمایی بود.
به نظر شما نقش پدر یا مادر در تربیت فرزندان پر رنگتر است؟
مادر.
به نظر شما چه تفاوتی میان پدران امروز و پدران نسل قدیم وجود دارد؟
پدران کنونی خیلی ضعیف هستند. پدران قدیم ممکن است اون پدر کلاسیکی که گفتم نبودند و آن مراقبتی که پدران الان میکنند و بچهها را به کلاسهای مختلف مثل موسیقی و زبان میبرند، را برای ما نکردند. چه در ایران چه حتی در امریکا و کشورهای دیگر. ولی نسل امروز مسئولیتپذیریشان خیلی کم شده. نسلی است که الان پسر 37 ساله در خانه نشسته تا مادرش برایش غذا درست کند.
در روز پدر بچههایتان برایتان چکار میکنند؟
معمولاً صبح زنگ میزنند و برای ما یک آوازی میخوانند و بعضی موقعها یک صبحانهای درست میکنند و احتمالاً بعدازظهرش با جیب من و پول خودم ما را میبرند رستوران.(با خنده)
برای خوانندگان ما در روز پدر چه سخنی دارید؟
من همیشه به همه میگویم هر چقدر پدرتان خوب بوده و تاثیر مثبتی روی شما گذاشته همان را کپی کنید برای بچههای خودتان و هر نقصانی هم داشته و شما میگویید پدرم باید این کار را میکرده و نکرده شما برای بچهات انجام بده.
شاپور تنباکویی
آقای تنباکویی عزیز پدر شما چه نقشی در زندگیتان داشته و چقدر از ایشون تاثیر گرفتید؟
شخصیتپرداز و نقش اصلی زندگی بودند، برای خود من تمام زندگیام را رهبری کرده و امروز همان چیزهایی را که از او یاد گرفتم دارم پیاده میکنم.
چه خاطرهای از پدر مرحومتان دارید؟
بیشترین چیزی که پدرم به من آموخته اراده بوده، زمانی که اراده میکرد کاری را انجام ندهد به راحتی آب خوردن انجام نمیداد. مثلاً اگر میخواست غذا نخورد به راحتی این کار را میکرد و همین را به ما یاد داد که آن چیزی که بخواهد ما را اذیت بکند به راحتی کنار بگذاریم و اراده خیلی قوی را به ما یاد داد. بسیار بسیار آدم مردم دوستی بود. ما یک زمانی در تهران رفته بودیم یک ملکی را بگیریم، بنگاهی گفت: ما ببخشید سوپور نیستیم، و پدر من سریع واکنش نشان داد که شما نمیتونی به کسی توهین کنی شاید اون کسی که اون پایین دارد جارو میکند شخصیتش از تو بالاتر باشد. اون غذایی که تو میخوری او هم میخوره و همون راهی که تو میروی اون هم میرود و نمیتوانی با پول شخصیت بیاری. تو نمیتوانی برای اینکه اینجا با کت و شلوار نشستی از اون آدم بالاتر باشی، مگر اینکه شخصیتت از اون بالاتر باشه. و تو هنوز اون را نیاوردی بالا که من ببینم شخصیت اون چقدر از تو بالاتر است و بلند شد و معامله رو ترک کرد به خاطر کلمهای که گفته بود و توهینی که کرده بود. در این زمینه موارد زیادی بود و درسهایی که در زندگی گرفتم همه از پدرم بود.
فکر میکنید یک مرد یا یک پدر چقدر باید به حقوق یک زن یا مادر در خانواده احترام بگذارد تا فرزندان از او آموزش پیدا بکنند؟
100% اگر شما در زندگی برای مادر یا همسر و همه افراد خانواده ارزش قائل بشی به بچهها یاد میدهی فردا برایت ارزش قائل شوند و اگر شما بیاحترامی و بیارزشی نشان دهی، همه چیز را آنها هم یاد میگیرند و در آینده همین را تکرار خواهند کرد. وقتی پدرم تا آخرین لحظه به پدرش و مادرش احترام میگذاشت همان را به من یاد داد که من هم همان کار را بکنم و من هم همین را به فرزندانم میآموزم. یاد دادن با پای تخته رفتن نیست با عملی که انجام میدهم به بچههایم یاد میدهم که چجوری باید در آینده عمل کنند و متاسفانه خیلیها این را نمیفهمند و فکر میکنند با بیان کلمات میشود چیزی را انجام داد و با جملات میشود بازی کرد. با رفتار و کرداری که دارید میتوانید به بچه یاد دهید که در آینده چکار بکنند. شما با تدریس به تنهایی نمیتوانید این را بهشان یاد دهید باید با عملکردتان به آنها بیاموزید.
در روز پدر بچهها چه کاری برایتان انجام میدهند؟
یک وقتهایی کادو میگیرند. یکی دو مرتبه هم که سورپرایز کردند. حداقلش این بوده که شب رفتیم خانه و کیکی بوده و تبریک روز پدر.
کدام یک از مادر یا پدرتان نقش بارزتری در زندگی و شخصیت و تربیت شما داشتند؟
به هر صورت سهیم هستند و نمیتوانیم بگوییم مادر یا پدر، ولی مردها عشق را از مادر و رفتار و کردار را از پدر میگیرند.
برای خوانندگان ما در روز پدر چه سخنی دارید؟
فقط میتوانم بگویم روز پدر یک روز است ولی اگر پدر رفتارش برای بچههایش درست و آموزنده باشد آن وقت پدر واقعی است. من خودم تا این لحظه چنان به فرزندانم چسبیدهام که هیچ وقت آنها از من نمیکَنَند. میدانید روز پدر یک روز است ولی زمانی که پدرم زنده بود، من یک روز نبود که عاشقش بودم، 365 روز عاشقش بودم و 365 روز برایش وقت میگذاشتم. شما هر جای دنیا که باشی اگر پدری نکنی طرد میشوی پس پدری کنید تا همیشه در کنارتان باشند و عاشق پدر باشند.
شما چه نقشی در انتخاب همسر فرزندانتان داشتید؟
من دو تا از فرزندانم ازدواج کردند. بچههایم با عشق ازدواج کردند و هیچ کدام چیزی نبود که من بخواهم بروم و انتخاب کنم. وقتی انتخاب کردند پشتشان ایستادم و تمام چیزهایی که باید یک جوان داشته باشد که معمولاً 99% تحصیلات و پشتکار و شخصیتش بود خوشبختانه جفتشون دارند.
مجید حبیبی
آقای حبیبی عزیز پدر شما چه نقشی در زندگیتان داشت و چقدر از ایشون تاثیر گرفتید؟
من هر چه در زندگیم درستی کردم و راستی داشتم از پدرم یاد گرفتم. پدرم بسیار با ایمان بود و ایمان واقعی به خدا داشت و هیچ وقت در زندگیاش دروغ نگفت و به من هم یاد داد که هیچ وقت در زندگیام دروغ نگویم و به نظرم صداقت بزرگترین ثروتی است که هر کس میتواند در وجودش داشته باشد. همچنین سختکوشی و امید داشتن را از پدرم آموختم.
یک خاطره خوب از پدرتان تعریف میفرمایید.
یک بار مریض بودم و تب داشتم حدوداً ده یازده ساله بودم پدرم فرشفروشی داشتند. زمانی که به خانه آمدند با وجودی که یک روز گرم تابستانی بود و خیلی خسته بودند وقتی دیدند من تب دارم، حتی لباس عوض نکرد و من را به بیمارستان بردند و این همیشه در خاطرم مانده است.
چه تفاوتی میان پدران نسل قبل با پدران امروزی میبینید؟
من خودم یک پدرم و هر چه آموختهام از پدرم است. نسل جدید فرق کردهاند مقداری روشنتر هستند و خودشان تصمیم میگیرند مخصوصاً مهاجرانی که به اینجا آمدند و به اصطلاح اینجا زندگی کردهاند. آنهایی که اینجا به دنیا آمدهاند، خودشان طریقه زندگی را اینجا یاد گرفتهاند و زیاد به چیزهایی که پدرانشان بهشان میگویند باور ندارند، برای اینکه ما در یک سیستم دیگری تربیت شدیم و اختلاف سلیقه خیلی زیاد است. آن چیزهایی که ما یاد گرفتیم خیلی متفاوت است با چیزهایی که اینجا یاد میگیرند.
به عنوان یک پدر چه انتظاری در روز پدر دارید؟
دوست دارم یک روز آرام داشته باشم.
فکر میکنید تفاهم پدر و مادر در خانه چه تاثیر سازندهای روی بچهها میتواند داشته باشد؟
اگر پدر و مادر همزبان و همفکر باشند تاثیرات خیلی خیلی بزرگی را در تربیت بچهها میگذارند. اگر بچهای کار خلافی میکند پدر و مادر هر دو باید در برابرش بایستند و هر دو باید اندازه هم در تربیت و رشد بچهها سهم داشته باشند.
برای روز پدر حرفی برای خوانندگان ما دارید؟
اکثریت پدرها آدمهای بسیار زحمتکشی هستند و تنها کاری که بچهها میتوانند برای پدرانشان انجام دهند قدردانی است، مخصوصاً برای ماهایی که مهاجرت کردهایم و خیلی سختی کشیدیم تا به اینجا برسیم.
دکتر صفر داعی
آقای دکتر داعی عزیز پدر شما چه نقشی در زندگیتان داشته و چقدر از ایشون تاثیر گرفتید؟
بیاندازه زیاد، اول اینکه همیشه مشوق من بودند. من یادم میآید کلاس هفتم که بودم من راه میرفتم تا برم به محل کارش که در راه آهن بود. همینطور که راه میرفتم درس زبان انگلیسی را یاد میگرفتم و آنقدر مورد تشویق و ترغیب قرار گرفتم، که به همین عنوان رفتم جلو درب کلاس زبان انگلیسی که عکسم را به دیوار زدند (باگریه) و هر وقت صحبت از ادامه بود میگفتند من حتی اگر توبره گدایی انداختم تو باید درس بخونی. در هر زمینهای بیاندازه من را حمایت میکردند. یادم میآید در خانه یک اتاق را کرده بودند باشگاه ورزشی و از آن زمان تا الان که در خدمت شما هستم هر روز ورزش میکنم. باز به یاد دارم کلاس نهم که بودم بهشان گفتم من دیگر اینجا نمیایستم و میخواهم بروم تهران. من را تشویق کردند. بعدها گفتم میخواهم درسم را ادامه بدهم تشویق کردند. بعد گفتم میخواهم بروم خارج تشویق کردند. همیشه حامی من بودند. ولی بعد دیگر عمرشان را دادند به شما (با گریه).
به نظر شما چه تفاوتی میان پدران امروز و پدران نسل قدیم وجود دارد؟
به نظر من پدران نسل فعلی خیلی بیشتر به بچهها میرسند چون قدیمیها نمیدانستند، و فقط میدانستند که مثلاً بچه باید درس بخواند. مثلاً الان پدران جدید بچهها را همه جور کلاسی میگذارند مانند کلاس موسیقی و کاراته و رقص و انواع کلاسهای دیگر. من خودم دامادم و نوههایم را میبینم که فرصت سر خاراندن ندارند و این همه هنری که بچههای امروز دارند نشان میدهد که هم پدرها و هم مادرها واقعاً وقتشان را به بچهها اختصاص میدهند.
چه خاطرهای از پدر مرحومتان دارید؟
ایشان با وجود سواد پایین قدیمی که داشتند ولی چیزهایی تعریف میکرد. امروز من داشتم کتابی میخواندم در مورد دکتر میلسپو، آن زمان پدرم تعریف میکرد فردی به نام دکتر میلسپو به ایران آمده و اطلاعات آن را به من میدادند. من در اراک بودم اون زمان دسته میآمد پدرم در بازار گریه میکرد، بعد میآمد خانه و میگفت من اصلاً اعتقاد به هیچی ندارم. البته این خاطره نیست ولی همیشه برای من جالب بود. در ضمن خیلی با هم رفیق بودیم مثلاً میرفتیم در بازار دختر خانمی را میدید و میگفت این برای تو خوب است. میگفتم چطور؟ میگفت ببین این مثل رخش میمونه، یک دختر باریکی بود و میگفت نمیدونی اینها زاد و ولدشون خوب است
به عنوان یک مرد چقدر به حقوق زنان احترام میگذارید؟
من همانطور که در مقالاتم هم نوشتهام بدون همسرم هیچم. برای خانمها خیلی احترام قائلم و میدانم که نه تنها در ایران بلکه در تمام جهان مورد ناسپاسی و بیمهری قرار گرفتهاند.
به نظرتان مادرتان نقش پررنگتری در تربیت شما داشتن یا پدرتان؟
اگر بخواهم روراست باشم باید بگویم آنچه که هستم را خودم ایجاد کردم در هر زمینهای از یاد گرفتن و از غذای مناسب خوردن، از مشروبات الکلی نخوردن و سیگار نکشیدن و... را خودم تصمیم گرفتم.
در روز پدر چه توقعی از بچههایتان دارید؟
بچهها خیلی خوب و با محبت هستند و هم من و هم خانمم خیلی ازشان راضی هستیم.
برای خوانندگان ما در روز پدر چه سخنی دارید؟
همه توجه کنند که زن و مرد در حق و حقوق مساوی هستند. همانطور که خانمها باید مورد احترام واقع شوند آقایان هم باید در حد معقول مورد احترام واقع شوند. مردان جدید معمولاً توقع پدران قدیم را ندارند و در همه کارها با همسرانشان مشارکت میکنند و در نهایت هر دو نیاز به احترام دارند. نیاز به دلجویی و نیاز به سپاسگزاری دارند.
پیمان رامندی
آقای رامندی عزیز پدر شما چه نقشی در زندگیتون داشته و چقدر از ایشون تاثیر گرفتید؟
فیالواقع همه پدرها یک جوری سرمشق بچهها هستند و چیزهایی که از ایشان به ارث بردم نظم و ترتیبشون است. پدر من جزو افراد نیک روزگار بودند و همه جوره به مردم کمک میکردند پست دولتی بالایی داشتند ایشون رئیس حسابداری کل استان تهران بودند و در این جایگاه، ایشون همان زندگی درویشی خود را داشتند. ما هم یک جورهایی از ایشون به ارث بردیم. پدرم میگفت وقتی شب میخواهیم بخوابیم و سرمان را روی بالش بگذاریم باید جوری باشد که به راحتی بخوابیم و واقعیت هم همین بود.
چه تفاوتهایی میان پدران امروزی و پدران نسل قبلی هست؟
پدران قدیم من فکر میکنم مقداری وقتشان برای بچههایشان آزادتر بود. پدران امروزی به خاطر مسائل اقتصادی سرشون شلوغتر است و وقت کمتری میتوانند برای بچهها بگذارند، که البته خوب هم نیست.
شما به عنوان یک پدر سعی میکنید برای فرزندانتان که نسل آینده هستند، چه نقشی را ایفا بکنید؟
چیزی که همیشه پدرها و مادرها دارند نقش الگو بودن است. من همیشه سعی میکنم که در مورد آنچه که فکر میکنم درست است برایشان الگو باشم. البته همهٔ نقش پدر و مادرها همیشه نمیتواند درست باشد. چون به هر حال همهٔ پدر و مادرها با روز جلو نمیآیند. ما سعی کردیم تا آنجا که میشود با بچهها همگام باشیم و آن راههایی که درست است را از روی تجربه بهشان نشان دهیم. مطمئناً همیشه پدر و مادرها یک گام عقبتر از بچهها هستند. چون بچهها همیشه به روزتر هستند. ما نقشمان هم یاددهنده است وهم یادگیرنده و سعی میکنیم تا آنجا که تجربه داریم بهشان یاد بدهیم و آنچه را که در موردش تجربه نداریم از آنها یاد بگیریم.
لطفاً یک خاطره از پدرتان برایمان تعریف کنید.
یک خاطره خیلی خوبی که دارم روزی بود که پدرم برایم دوچرخه خرید. من فکر کنم 5 یا 6 سالم بود و خیلی به دوچرخه علاقه داشتم. پدرم تعریف میکرد که میرفتیم پشت این مغازههایی که دوچرخهفروشی بود و من میگفتم که بابا کمی وایستیم من میخواهم فقط نگاه کنم. یک روز که از جایی آمدم خانه، دیدم پدرم یک دوچرخه برایم خریدند و وسط حیاط گذاشتند. انگار دنیا را به من دادند و خیلی خاطره خوبی برایم بود.
مادرتان نقش بیشتری در تربیت شما داشتند یا پدرتان؟
قطعاً مادرم تاثیرگذارتر بودند چون ما کمتر پدر را میدیدم. چون ایشان بیشتر سرکار بودند و مادرم خانهدار بودند و نقش تربیتی بیشتری داشتند.
فکر میکنید تفاهم میان پدر و مادر چقدر میتواند نقش سازندهای در تربیت بچهها داشته باشد؟
قطعاً چیزی که خیلی مهم است این تفاهم است. چون اگر وجود نداشته باشد شاید آینده خیلی جالبی پیش روی بچهها نباشد. در واقع تفاهم یا به توافق رسیدن والدین خیلی نقش موثری دارد که بچهها رشد درستی داشته باشند.
برای روز پدر چه هدیهای میگیرید؟
چون من خیلی به ابزار علاقمندم معمولاً "گیفتکارت" میگیرم تا هر چه تمایل دارم خریداری کنم.
برای خوانندگان ما در روز پدر چه سخنی دارید؟
کسانی که پدرانشان در قید حیات هستند قدر پدرانشان را بدانند و تا جایی که میتوانند و دستشان میرسد به آنها خدمت کنند، که بهترین چیز در دنیا همین است چون وقتی که رفتند دیگر کاری نمیتوان کرد.
محمد رحیمیان
آقای رحیمیان عزیز پدرتان چه نقشی در زندگیتان داشته و چقدر از ایشون تاثیر گرفتید؟
ایستادگی، مقاومت، وجدان راحت و صداقت و اینکه یاد گرفتم بدست آوردن راحت است ولی نگهداشتن سخت است چه در مورد پول و چه دوستی.
چه تفاوتهایی میان پدران نسلهای قبل و پدران امروزی میبینید؟
من فکر میکنم هر نسلی فکر میکند که بهترین را انجام میدهد، چون داخل همان نسل هست. اگر موضوع بحث بهطور مثال پدر من باشه او هم سعی کرد در زمان خودش همین نقش را داشته باشد، به عبارتی فکر میکنم تکنولوژی و زمان میتواند در این زمینه خیلی نقش داشته باشد. مسلماً هیچ پدری بد بچهاش را نمیخواهد و دلش میخواهد بچهاش بهتر از اون چیزی که خودش بوده باشد.
بهترین خاطرهای که از پدرتان در ذهن دارید چیست؟
بهترین خاطره منفی این که در سن هفت سالگی ناخواسته یک دروغ گفتم و یک کشیده خوردم و بعد از اون تا آنجا که به یاد دارم دروغ نگفتم. خاطره مثبت اینکه بایستی مقاوم بود، پدرم این را بارها به من آموخت کما اینکه به خاطر شغلش گاهی شاهد بودم که تا صبح تلاش میکرد که یک کاری را به نتیجه برساند.
ایشون در قید حیات هستند؟
بله ولی متاسفانه در شرایط خوبی نیستند چون ضمن اینکه به آلزایمر دچار شدند به واسطه آلزایمر دچار بیماریهای دیگر هم هستند.
برای روز پدر برایشان چکار میخواهید انجام دهید؟
قلباً بهترین آرزوها را برایش دارم و برای خود ایشان متاسفانه به خاطر عدم هوشیاری شاید نتوانم کاری بکنم و این برای من جای تاسف زیادی دارد.
نقش مادرتان در تربیت شما بیشتر بوده یا پدرتان؟
فکر میکنم پدرم. مادرم بسیار مانوس بودند ولی من تربیتهای بسیار سختی شدم و نه راحت و من تاسفی ندارم بابت آن. به خاطر اینکه من از هفت سالگی در کارگاه کار کردم کار سخت، یعنی کار Body shop ولی چیزهایی که به یاد دارم علیرغم تمام این صحبتها این بوده که وجدانم را هیچ وقت آلوده نکنم که تا به حال نکردم، ایستادگی و مقاومت در برابر مشکلات را آموختم و همه اینها را از پدرم دارم.
انشاالله خداوند پدرتان را حفظ کند. شما برای روز پدر حرفی برای خوانندگان ما دارید؟
ممنونم. من فکر میکنم که بایستی قدر پدرها را به خوبی دانست و فکر میکنم کانادا به نوعی دارد این کار را میکند. امروز به عکسی نگاه میکردم که پدر فرسودهای در کنار خیابان در حال فروش اجناسی بود که خودش در کنار آن به خواب رفته بود. این نشان دهنده دو تا فرق جامعه است به نوعی برای مایی که در کانادا هستیم این نقش را دولت دارد، ولی نقش فرد فرد بچهها و مردم کجاست؟ آیا بچهها و مردم این نقش را به خوبی ایفا میکنند؟ جا دارد یادآور شویم که همه ما خواسته یا ناخواسته این مسیر را طی میکنیم، پس چقدر خوب است به خاطر اعتقاد به "از هر دست بدهی، از همان دست میگیری" درمورد پدر هم همینگونه فکر و رفتار کنیم و چرا که یک پدر هیچ وقت بد بچهاش را نمیخواهد. چقدر خوب است که بچهها این را به یاد داشته باشند و تا زمانی که این هوشیاری هست قدر داشتن پدر و وجود پدر و عشق به پدر را بدانند.
علی رستمی جم
آقای جم عزیز پدر شما چه نقشی در زندگیتان داشته و چقدر از ایشون تاثیر گرفتید؟
من از پدرم زندگی را یاد گرفتم. یعنی یاد گرفتم، که چگونه باید با دیگران معاشرت کرد و چگونه در زندگی قدم برداشت و فکرهای روشن برای زندگی آینده داشت و به بهترین آنها که با عقل جور در میآید پرداخت .همچنین از مادر فرهیختهام درسهای زیادی گرفتم. من قرآن را روی سینه مادرم یاد گرفتم در 5 سالگی قرآن را مثل الان بدون هیچ غلطی میخواندم. بنابراین آنها به من درس زندگی واخلاق دادند وبه من نشان دادند که انسانیت و زندگی و آنچه را که انسان در او زندگی میکند چیست مثلاً من با خیلیها در زندگیم دوستی و رفاقت داشتم ولی از برخی کارهایشان تبعیت نمیکردم و نکردم مثلاً برخی از آنها مشروب میخوردند و یا قمار میکردند و غیره ولی من هرگز در تمامی طول زندگیم لب به مشروب نزدهام و هیچگونه قماری هم بلد نیستم تا چه رسد بعمل. دوره دانشگاه را هم با معدل خوب و در عین حال توآم با کار پایان بردم. اینرا برای جوانان عزیز امروز میگویم که هیچ عذری که مثلاً فرصت نشد و نتوانستم وقت درس خواندن نداشتم و ...و..، پذیرفته نتواند شد از بهار زندگی بهره گیرند که زمستانی سخت در پشت سردارد.
چه تفاوتی میان پدران نسلهای قبل و پدران نسلهای امروزی میبینید؟
در گذشته من فکر میکنم رابطه پدر و فرزند خیلی محکمتر و زیباتر و سازندهتر از امروز بود. یعنی یکی از علل این امر این بود که خانوادهها دور هم بودند و تشتت و پراکندگی خیلی کم بود. مانند امروز که مثلاً پدر و مادر در ایران هستند و بچهها در کشورهای مختلف، و اینها کمتر از مهر و محبت هم از نزدیک برخوردار میشوند. بنابراین انسجام خانواده در گذشته استحکام بیشتری داشت تا امروز. ولی این بدین معنا نیست که پدر و مادر اولاد را فراموش میکنند و بالعکس.
شما برای اینکه پسرتان به سمت کارهای هنری برود چه نقشی داشتید؟
من در این مورد متاسفانه هیچ نقشی نداشتم چون خود من درآن رشته کارنکردهام. ایشان فوق لیسانس خود را در رشته سینِما گرفت و در ایران کلاس تدریس سینِما با حضور اساتید بزرگ سینِما داشت و الان در تلویزیون ITC مشغول به کار هستند.
چه خاطرهای از مرحوم پدرتان دارید؟
خاطرهای که در ذهن دارم این است که من خیلی خیلی کوچک بودم و او صبحها دست من را میگرفت و به مکتب میبرد و بعد که میآمدم بیرون، من را بر سر زانو مینشاندند و میپرسیدند امروز در مکتب چه کار کردید و ملا یتان چه گفت؟ و بعد خودش آرام آرام همان درسی را که در مکتب خانه داشتم، دوباره برایم تکرار میکردند و این همیشه برای من در یاد ماندنی بود که هم پدرم و هم مادرم همیشه سعی میکردند که من باسواد شوم و درس بخوانم و بزرگترها برای نوشتن نامه یا کاغذی پیش من میآمدند.
شما برای روز پدر حرفی برای خوانندگان ما دارید؟
توصیه من به فرزندان این است که قدر پدر را بدانند. امیدوارم که همه پدران عمر طولانی داشته باشند و سایهشان بر سر بچههایشان باشد. هر چه بیشتر میتوانند احترام پدر و ما در را نگاه دارند و آنها را نرنجانند. حتی بلند با آنها حرف نزنند. سعی کنند با مهر و محبت فراوان و ادب کامل با آنها برخورد داشته باشند و به حرفهایشان توجه کنند و درغم و شادی شریکشان باشند و برایشان یار و یاور بیهمتایی باشند و روز پدر را با جان و دل همچون روزمادرگرامی دارند.در پایان با عرض تشکراز جنابعالی که بیاد ما هستید اینرا عرض کنم که مصاحبه تلفنی جنابعالی با حقیر خیلی غافلگیرانه و بدون هیچ اطلاع قبلی است که بنابراین اگر نتوانسته باشم که پاسخ مناسبتری به پرسشهایتان بدهم پوزش میخواهم.
کیومرث رضوانیفر
آقای رضوانی عزیز پدر شما چه نقشی در زندگیتون داشته و چقدر از ایشون تاثیر گرفتید؟
ایشان نقش بالایی در زندگی من داشتند و سرمشق و آموزگار زندگی من بودند و ارزشهای زندگی را به من یاد دادند و من تا ابد مدیونشان هستم.
به نظر شما چه تفاوتی میان پدران امروز و پدران نسل قدیم وجود دارد؟
هر نسلی این تغییرات را داشته، زیرا دنیا در حال تغییر است و قدر مسلم همانطور که شرایط زندگی افراد و انسانها از نسلی به نسل دیگر فرق میکند، خب تفاوتها هم بوجود میآید و گوناگون میشود. چیزی که من دارم میبینم اینجا به خاطر تغییرات تکنولوژی و تغییرات خیلی مسائل دیگر اون نزدیکی بین خانوادهها از بین رفته و قدر مسلم اگر با نسل قبل هم صحبت کنی آنها هم همین حرفها را میزنند. اون با هم بودن و اون جایگاه بزرگ از لحاظ روزمره و در زندگی بچهها بودن وجود ندارد. در زمانی که من سن بچههای خودم بودم، خیلی بیشتر پدرم را میدیدم و با پدرم نزدیک بودم و خب خودش موهبتی بود که من داشتم. ولی در نسل جدید صرفنظر از اینکه در کانادا هستیم یا در ایران هستیم اون مسائل کمرنگ شده.
چه خاطرهای از پدر مرحومتان دارید؟
همیشه میدانستم که پدرم پشت من هست. با وجودی که به من هیچی نمیگه ولی با نگاهش میگفت برو جلو من پشت سرت هستم و نگران هیچ چیزی هم نباش و همواره در تمام زندگیم مثل کوهی پشت سر من بود و من این را در تمام زندگیام احساس کردم و الان هم که نیست احساس میکنم. داشتن پدر و مادر در هر شرایط مالی و اجتماعی که باشند موهبت است و همه پدر ومادرها خوب هستند. اون بچه باید پی به ارزش پدر و مادرش ببرد. چه پدر در شرایط مالی پایین باشد چه بالا، اون بچه وظیفهاش است که قدر اون پدر ومادر را در هر شرایطی بداند چون در این دنیا فقط یک پدر داری و یک مادر و هیچ جانشینی برایشان نمیتوانی پیدا کنی. پدر من هم یک انسانی بود بزرگ مثل بقیه انسانها و نقش بزرگی در زندگی من ایفا کرد و باعث شد که این باشم. من هر چه هستم خودم هستم ولی پدرم نقش به سزایی را در چیزی که من هستم داشتند.
در تربیت شما نقش مادرتان پررنگتر بود یا نقش پدرتان؟
جفتشان سهم خیلی بزرگی را داشتند. پدر و مادر بودن یک کار تیمی است در بعضی از زندگیها هست که نقش پدر بیشتر بوده یا نقش مادر بیشتر بوده ولی در زندگی من هر دوشان مکمل هم بودند و خیلی جاها پدرم بود که درسهای بزرگی به من داد و خیلی جاها هم مادرم بود. من این شانس را داشتم که پدر و مادر بسیار نمونهای داشته باشم و ازشان خیلی چیزها یاد گرفتم و سعی کنم چیزهایی که یاد گرفتهام را به بچههای خودم هم یاد بدهم.
فرزندان شما برای روز پدر برای شما چه کاری انجام میدهند؟
از حالا دارند برنامهریزی میکنند. همیشه چه دخترم و چه پسرم اون روز را با من میگذرانند. من با پسر و دختر خودم حالت خیلی نزدیکی را داریم و رابطه پدر و فرزندی نبوده، مثل دوستهای خودم میمانند مثل رابطهای بوده که من با پدر و مادر خودم داشتم. اون روز را همیشه برای من خیلی قشنگ جشن میگیرند.
برای خوانندگان ما در روز پدر چه سخنی دارید؟
پدر یا مادر بودن یک موهبت است و مسئولیت خیلی بزرگی است که خداوند به همه ما دادند. بچههای ما بزرگترین هدیههایی هستن که خداوند میتواند به کسی بدهد. اینها هدیه هستند در ضمن امانت هم هستند بچههای ما باید پی ببرند پدران و مادرانشان مخصوصا پدران و مادران ایرانی که اینجا هستند چه نقش بسزایی را برای زندگی بچههایشان دارند و چکار کردند. آنها کلاً گذشته خودشان را زیر پا گذاشتند و برای بهبود فردای بچههایشان به این سرزمین آمدهاند، به کشور دوم. بچهها باید قدر پدر و مادرها را بدانند، چون اینها فداکارترین پدرها و مادرها هستند. پدرها هم باید بدانند این بچهها امانتی از طرف خداوند هستند و برای نگهداری از این امانتها تا اونجایی که میتوانند سعی کنند وهیچ منتی نیست که من پدر تو هستم یا من مادر تو هستم ما باید همیشه درنظر داشته باشیم که جفتشان خیلی خوشبخت هستند که همدیگر را دارند.
اسد زرین مهر
آقای زرین مهر عزیز، پدر و مادر شما چه نقشی در زندگیتان داشتند و شما چه تاثیری از آنها گرفتید؟
از مادرم خیلی زیاد. پدرم بیشتر سرکار بود و ما او را کمتر می دیدیم. او مشغول جستجوی درآمد برای تامین زندگی ما بود. میخواست که ما بچههایشان همگی درس بخوانیم و در این راه به ما کمک و راهنمایی میکرد
به نظر شما چه تفاوتی میان پدران نسل امروز با گذشته است؟
پدران امروز به نظر من فهمیدهتر و تحصیلکردهتر هستند و با بچهها رفیقتر و صمیمیترند. البته پدران گذشته هم بسیار خوب وشایسته بودند. دیگر از آن وضعیت پدرسالاری که در قدیم بود، این روزها خبری نیست
لطفا یک خاطره از پدرتان برایمان تعریف کنید
پدرم زود ازدواج کرده بود و ما یعنی من و برادرم وقتی که نوجوان بودیم و با پدرم جایی میرفتیم، ما در دو طرف او راه میرفتیم. او احساس غرور میکرد و با ما افتخار مینمود. این حالت او هیچ گاه از یادم نمیرود
آقای زرین مهر دوست دارید در روز پدر، فرزندانتان برای شما چه کاری انجام دهند؟
من هیچ توقعی از بچه ها ندارم ولی به شوخی به آنها میگویم اگر خواستید به من هدیهای بدهید، کراوات بدهید. کراواتی که مورد علاقه من باشد.
به مناسبت روز پدر، چه صحبت و حرفی دارید که بیان کنید؟
درسته که زمان پدرسالاری به سر آمده، ولی شایسته است که احترام پدر که ستون خانواده است و مادر که روح خانواده است، همیشه از جانب فرزندان حفظ شود و فرزندان احترام این ستون را نگه دارند.
رامین سیروسی
آقای سیروسی عزیز پدر شما چه نقشی در زندگیتان داشته و چقدر از ایشون تاثیر گرفتید؟
تاثیرشون خیلی زیاد بود و همیشه من رو تشویق میکردند که رشتهای را که دوست دارم ادامه بدهم و در دانشگاه هم در هر زمینهای که میتوانست خیلی به من کمک میکردند.
نقش تربیتی پدر را روی شخصیت فرزندان چطور ارزیابی میکنید؟
در حال حاضر پدران فاصلهشان از فرزندانشان زیادتر شده و مشغول کسب و کار هستند و نسبت به مادران ارتباط کمتری با فرزندان دارند. به نظر من برای اینکه یک بچه بتواند خوب و مفید بار بیاید، توجه یکسان پدر و مادر لازم است. پدر کسی است که میتواند خیلی موثر باشد به خصوص وقتی بچهها بزرگتر میشوند.
به نظرتان سیستم تربیتی در کانادا چه تفاوتی با ایران دارد؟
مهمترین تفاوتش این است که در ایران خانوادهها خیلی به هم نزدیکترند و خیلی بیشتر با هم رفت و آمد دارند و از هم خیلی تاثیرپذیرتر هستند. مثلاً دختر عمو از پسر عمو و پسر عمو از دختر خاله و خیلی سعی میکنند که شبیه همدیگر باشند و اختلاف بین خانوادهها زیاد است. چون خیلی با هم در تماس هستند. دومیش این است که بچهها در اینجا به نسبت ایران خیلی آزادتر هستند البته که بچههای ایران هم به نسبت بچههای 20 یا 30 سال پیش خیلی آزادتر هستند. ولی هنوز مثل بچههای اینجا نیستند. بچههای ایران خیلیهاشون تا سالهای سال هنوز به پدر و مادر متکی هستند. در اینجا سیستم آموزش جوری است که به بچهها آموزش میدهد که مستقل باشند و از یک سنی برای خودشان تصمیم بگیرند و انتخاب کنند و مسئولیت انتخابهایشان را بپذیرند. و این باعث شده بچههای اینجا یک مقداری زودتر روی پای خودشان بایستند و زودتر ارتباطشان را با پدر و مادرهایشان قطع کنند.
به نظر شما پدران چگونه میتوانند به طور منطقی با این سیستمهای رایانهای که به شدت بچهها را مشغول کرده است کنار بیایند؟
این سیستمهای رایانهای هم جنبههای خوب دارد و هم جنبههای بد. اگر در مسیر درستش باشد مثلاً بازی یا برنامههای خوب باشد، باعث میشود بچهها از بعضی از کارها اجتناب کنند چون وقتشان را یک جوری مفیدتر استفاده میکنند و دنبال مسایلی مثل اعتیاد و...نمیروند و بدی هم که دارد این است که باعث میشود بیشتر حواس بچهها به جای اینکه به محیط و دور و بر و پدر و مادرشان باشد معطوف این است که به آن صفحه نگاه کرده و چت و بازی کنند و این باعث میشود از دنیای واقعی فاصله بگیرند. مثلاً در دنیای مجازی خیلی خوب میتوانند دوست پیدا کنند، اما در دنیای واقعی وقتی یک آدمی را میبینند آن مهارتهایی که پای کامپیوتر دارند را نمیتوانند به مهارتهای اجتماعی و دوستیابی تبدیل کنند. نمیگویم که نمیتوانند دوست پیدا کنند منظورم این است که میزان مهارتهای اجتماعیِ رو در روی افراد کم شده است چون بیشتر چت میکنند.
در روز پدر چه هدیهای از بچه هایتان میگیرید؟
نمیدانم، فکر میکنم یک برنامهای دارند ولی به من نگفتهاند.
برای خوانندگان ما در روز پدر چه سخنی دارید؟
روز پدر مثل روز مادر یکی از آن زمانهایی است که میتوانند دور هم بنشینند و با هم صحبت کنند. من دوست داشتم روز پدر و روز مادر کلاً سیستمهای موبایل را یکی دو روز قطع کنند که اقلاً این یکی دو روز را همه با هم باشند بدون اینکه این تکنولوژی جدید فاصلهی بین پدر و مادر و بچهها را زیاد کند. روز پدر روز خیلی بزرگی است که نشان دهنده ارزش پدر در خانواده و نفوذی که دارد میباشد، در مورد روز مادر هم همینطور است و به بچهها یادآوری میکند این پدر و مادری که هر روز در خانه میبینید آنقدر اهمیت دارد که یک روز بخصوص در سال را برای گرامی داشت او در نظر میگیرند و زمانی که بچهها جشنی میگیرند یادآور میشوند که چقدر پدر و مادر در زندگیشان نقش دارد به خصوص برای ما ایرانیها که نسبت به کاناداییها خیلی خیلی پشتیبانی و حمایت و زمانی که برای بچههایمان میگذاریم بیشتر است.
شجاعالدین ضیائیان
آقای دکتر ضیائیان عزیز پدر شما چه نقشی در زندگیتان داشته و چقدر از ایشون تاثیر گرفتید؟
یک نقش نامرئی بسیار مهم. یعنی من هیچ وقت متوجهاش نبودم و الان هر چه سنم بالاتر میرود متوجه اثرش میشوم. نامرئی یعنی هیچ وقت به من نمیگفت اینکار را بکن یا آنکار را نکن ولی خودش سرمشق بود برای من بدون اینکه من خودم متوجه باشم.
پدرتان روی انتخاب رشته تحصیلی شماهم تاثیر داشت؟
خیر.
فکر میکنید تفاهم میان پدر و مادر چقدر میتواند نقش سازندهای در تربیت بچهها داشته باشد؟
تاثیر بسیار عظیمی دارد و هیچ چیزی مهمتر از این وجود ندارد.
به نظر شما چه تفاوتی میان پدران امروز و پدران نسل قدیم وجود دارد؟
به طور کلی اگر بخواهیم بگوییم، الان پدرها دخالت بیشتری در زندگی فرزندانشان دارند. الان خانوادهها کوچکتر است و پدران بیشتر میتوانند به فرزندان برسند.
چه خاطرهای از پدر مرحومتان دارید؟
خاطره خاصی نمیتوانم بگویم. پدرم برایم سرمشق بود و برای من همیشه آماده بود وقتی کاری داشتم. یادم است در دبستان فیروزبهرام باشگاه شطرنج درست کرده بودند و مسابقه گذاشته بودند و نتایجش را هم در کیهان ورزشی چاپ میکردند. روزی که مسابقه بود دیدم در سالن را بسته بودند. به مردی که ایستاده بود گفتم در را باز کن. او گفت ناظم گفته باز نکنم. من هم گفتم ناظم غلط کرده. او هم رفت و به ناظم گفت. من را خواستند و گفتند پدرت باید بیاید. من از فرصت استفاده کردم و 2-3 روز مدرسه نرفتم و میرفتم سینما. بالاخره رفتم به پدرم گفتم که اینطور شده و گفتهاند بیایی مدرسه. گفت تو اینکار را کردی من چرا بیایم مدرسه و نیامد. و من مجبور شدم خودم با مدیرم صحبت کنم و مساله را حل کنم و این باعث شد من روی پای خودم بایستم و از این بابت ازش ممنونم.
در تربیت شما پدرتان نقش بیشتری داشت یا مادرتان؟
ظاهراً مادر ولی باطناً بیشتر پدر بود همانطور که گفتم او برای من سرمشق بود.
در روز پدر چه توقعی از بچههایتان دارید؟
من توقع خاصی ندارم. هدیهای بیشتر از اینکه به من محبت میکنند و یادم کنند نمیخواهم.
برای خوانندگان ما در روز پدر چه سخنی دارید؟
هیچ چیز مهمتر از محبت و عشق نیست وقتی آنها باشند همه چیز به همراهش میآید.
حسین علینژاد
آقای علینژاد عزیز پدر شما چه نقشی در زندگیتان داشته و چقدر از ایشون تاثیر گرفتید؟
من چون پدرم زود فوت کردند بیشتر از مادرم تاثیر گرفتم.
به نظر شما چه تفاوتی میان پدران امروز و پدران نسل قدیم وجود دارد؟
خب مسلم است که پدران فعلی خیلی روشنفکرتر و اندیشمندتر هستند. هم به خاطر وجود اینترنت که یک انقلاب بزرگی بوده. در ایران مقداری فاصله افتاده میان پدران و فرزندان به خاطر تاثیر حکومت بر نسل جوان و برعکس تاثیر منفی در نسل ما.
به نظرتان برای تحکیم شخصیت فرزندان، نقش مادر بیشتر است یا نقش پدر؟
به نظر من در مجموع، چون فرزند در دامن مادر بزرگ میشود تاثیر مادر در شخصیت بچهها بیشتر است. درست است که پدر مدت کمتری در میان خانواده است، ولی مادر یک چیزهایی و پدر چیزهای دیگری را میسازد.
به عنوان یک مرد فکر میکنید پدران چقدر باید به حقوق زنان در خانواده احترام بگذارند؟
من خودم شخصاً خیلی موافق این هستم که به زن خیلی زیاد باید احترام گذاشت. مخصوصاً از طرف پدر خانواده. به خاطر اینکه احترام و حرمت و عزت خانواده، زن است. لازم است که هر چه بیشتر به زن احترام گذاشته شود که البته امیدوارم از طرف خانمها اشتباه برداشت نشود منظور احترام واقعی است، باعث میشود نظم خانواده بیشتر شود و وقتی در خانواده به مادر احترام زیادی گذاشته شود، طبیعتاً مادر فهمیده هم به شوهرش احترام فراوان میگذارد. در نتیجه در تربیت بچهها خیلی موثر است که زمانی که در آینده خودشان خانواده داشته باشند بسیار با محبت و دموکراسی رفتار میکنند.
در روز پدر چه توقعی از بچههایتان دارید؟
اصولاً من آدم کمتوقعی هستم ولی بچههای من خیلی قدرشناس هستند و خودشان به من محبتهایی میکنند.
برای خوانندگان ما در روز پدر چه سخنی دارید؟
من اگر بخواهم نسبت به جامعه کوچک خودمان که در تورنتو میبینم اظهارنظر کنم خیلی دوست دارم که به بچههایمان و به خواستههایشان و انتخابهایشان احترام بگذاریم. مثلاً پسر خود من، با توجه به نوع سلیقهاش و علاقه خاص خودش ورزش را انتخاب کرده و من خودم زیاد موافق نبودم، ولی احترام گذاشتم، احترام به عقاید، رفتارها و انتخابهایشان که بگذاریم، متقابلاً آنها هم این احترام را به پدر و مادر خواهند داشت.
محمدرضا کاظمی
آقای دکتر کاظمی عزیز پدر شما چه نقشی در زندگیتان داشته و چقدر از ایشون تاثیر گرفتید؟
نقش خیلی زیادی داشتند چون ایشان دبیر دبیرستان بودند و 2 سال معلم خود من بودند و راه و روش خاصی در زندگی داشتند و خیلی مبادی آداب بودند و مقرراتی. ایشون پرورش یافته دوره رضاشاه بودند و در نتیجه همه افراد اون دوره تابع دیسیپلین و مقررات بودند و این در من هم تاثیر میگذاشت و ما وقتشناسی و نظم و درست درس خواندن را یاد گرفتیم.
نقش تربیتی کدام یک از نسلها به عقیده شما بهتر و کارآمدتر بوده؟
خب نسل قبل به دلیل اینکه برای آنها یک فریمی تعریف شده بود و این فریم را خیلی خوب رعایت میکردند و صرفنظر از مسایلی که در محیط میگذشت، یک پایههای اعتقادی داشتند. مثلاً شما به نسلی که در محدوده سالهای 1290تا 1300 هستند دقت کنید، میبینید تمامشان تابع یک دیسیپلین خاصی بودند و یک اعتقاداتی و نظمی داشتند. اولاً خیلی خواب نمیرفتند و به وقت احترام میگذاشتند، چون پایههای آموزش را در ایران از سویسیها و فرانسویها گرفتند و این پایهها بسیار مستحکم بود، بعداً که مسئله به سمت امریکاییها شیفت پیدا کرد مقداری بینظمی پیدا کرد و ما قبل از انقلاب خیلی از امریکاییها تقلید میکردیم چون در بین آنها بینظمی خیلی شایع بود و اروپاییها خیلی منظمتر و مرتبتر بودند. بعد که انقلاب شد همه چیز زیر و رو شد آنهایی که تنپرورتر بودند در بالا و انسانهای کوشا در مرتبه پایین قرار گرفتند.
چه خاطرهای از پدر مرحومتون دارید که برای ما تعریف کنید؟
ایشان سر کلاس هیچ تفاوتی میان من و دیگر شاگردان قائل نمیشدند، حتی نسبت به من سختگیرتر بودند و میگفتند انتظار است که تو مرتبتر باشی و سر کلاس جواب بهتر دهی و این انتظارشان باعث میشد که من در فشار بیشتری قرار بگیرم. ایشان دبیر شیمی بودند و من همیشه احساس میکردم باید همیشه بهترین نمره را از شیمی بگیرم و زمانی هم که دیگر ایشون دبیر من نبودند این انتظار در من باقی مانده بود و من در سالهای بعد هم در شیمی و فیزیک بهترین نمرات را میگرفتم.
رشته پزشکی که انتخاب کردید، خودتان انتخاب کردید یا مرحوم پدرتان هم نقش داشتند؟
نقش ایشان در این بود که به ما میگفتند بهترین رشته را انتخاب کنید. یعنی اصلاً برایشان تفاوت نمیکرد. چون من رشته تجربی خوانده بودم از من انتظار داشتند که پزشکی بخوانم و برادرم که از من بزرگتر بودند و رشته ریاضی خوانده بودند را اصلاً شیفت نمیدادند به سمت پزشکی. مصر بودند که بهترین رشته مربوط به ریاضی فیزیک را انتخاب کنند که آن زمان رشته برق بود و برادرم آن رشته را خواند.
شما برای روز پدر حرفی برای خوانندگان ما دارید؟
ما باید پدرانمان را الگو قرار دهیم و تا زمانی که زنده هستند بیشتر بهشان توجه کنیم. زیرا زمانی که آنها را از دست دادیم دیگر حسرتی بابت خدمتی که باید برایشان میکردیم بر دلمان نماند. وقتی آدم پدرش را از دست میدهد لحظه به لحظه به یادش است.
حسن گلمحمدی
آقای گل محمدی عزیز پدر شما چه نقشی در زندگیتان داشته و چقدر از ایشون تاثیر گرفتید؟
انسان وقتی که به دنیا میاد سالهای اولیه که سپری میشود زمانی که خودش را میشناسد و میتواند خوب را از بد تشخیص بدهد اولین کسی را که میبیند و رفتارها را از او یاد میگیرد پدر و مادر است. پدر یک سری رفتارهای مردانه و برون اجتماعی دارد و مادر یک سری رفتارهای عاطفی و حسی دارد. چون مطلب در خصوص روز پدر است من رفتارهای پدرم را میگویم. پدرم کشاورز بود و مرد بسیار درست و صادقی بود. من از ایشون راستگویی و صداقت و پشتکار را یاد گرفتم، که این برای من بزرگترین سرمایه بود. به من میگفتند پسرم خودت را از این وضعیت زندگی ما نجات بده، یعنی سعی نکن کارهایی را که ما میکنیم انجام دهی شما نسلی هستید که باید تغییر پیدا کنید و همین شد که من به درس خواندن و کارهای دانشگاهی و فرهنگی رو آوردم.
به نظر شما چه تفاوتی میان پدران امروز و پدران نسل قدیم وجود دارد؟
هر نسلی با توجه به زمان و مقتضیات خود آن نسل و دادهها و اطلاعاتی که دارد و تصورات و بینشها و جهانبینی که در زمان خودش دارد سعی میکند که فرزندان خودش را تربیت کند. بدیهی است پدران ما مال نسل قبل بودند و تفکراتشون سنتی بود و پدران حالا نسل امروزی هستند و تفکراتشون مدرنتر شده. اما به نظر من آن چهارچوب و اسلوب زندگی و اون روشهای سنتی که پدران ما در گذشته داشتند بهتر شخصیت انسانها را میساخت و مرد درست میکرد. مرد زندگی، مرد عشق، مرد کار و کوشش. پدران امروزی نه اینکه این کار را نکنند اما گرفتارتر هستند و وقت کمتری دارند که به بچههایشان چیزهایی را بیاموزند و بعضیها هم احساس میکنند بچهها از دستشان در رفتهاند. مخصوصاً این سیستمهای کامپیوتری امروز باعث شده یک مقدار زیادی بچهها گرایش کمتری به موانست با پدر و مادر و مخصوصاً پدر دارند. بنابراین تفاوت نسلها کاملاً مشهود است و تفاوت تاثیرپذیری و تربیتها روی فرزندان هم کاملاً مشهود است. ولی هر دو تا پدر هستند و دلسوز فرزندان و در این دلسوزی ما نمیتوانیم هیچگونه شک و شبهای و تفاوتی ما بین نسلها قائل شویم.
فکر میکنید یک مرد یا یک پدر چقدر باید به حقوق یک زن یا مادر در خانواده احترام بگذارد تا فرزندان از او آموزش پیدا بکنند؟
من به عنوان پدر اعتقاد دارم که انسان در محیط خانواده به خانمش به عنوان یک زن احترام بگذارد و حقوق مساوی برایش قائل شود و حالت دیکتاتوری در خانه پیاده نکند. حالت دموکراسی توام با عشق ایجاد کند. درخانواده این تاثیر بسیار زیادی روی تربیت و شخصیت بچههایش خواهد گذاشت و سرمایهای میشود برای آینده آنها.
در روز پدر چه توقعی از بچههایتان دارید؟
اون موقعها شاید روز پدر آنقدر مطرح نبود در گذشته و یک چیز جدیدی است. منتها همین روز پدر خیلی کار ارزشمندی است. همانطور که روز مادر داریم و به مادر و زن احترام میگذاریم چقدر شایسته است که ما روز پدر را هم درست در حد روز مادر مراسم بگیریم و هدایایی در حد شان و منزلت پدر تهیه کنیم. من اعتقاد دارم که انسان یا باید هدیهای به پدر و مادر خودش ندهد یا اگر هدیه داد، هدیهای در حد ارزش و شان و شخصیت آنها به پدر و مادرش بدهد. در حالی که پدر و مادرهای امروز هیچ توقعی از فرزندانشان ندارند ولی انسان یک موجود احتماعی است که در هر سن و سالی یک نیازهایی دارد دانشمندی به نام "مزلو" نیازها را طبقه بندی کرده که انسانها در سنین مختلف از لحاظ رفتاری چه نیازهایی دارند. من فکر میکنم پدرهای ما امروز بیشتر نیاز به احترام دارند این است که ما فکر نکنیم پدر پیر شده و قدرتش کم شده و یا مثلاً ما گرفتاریم و ما نسل برتریم. این تعلق خاطر و احترام بزرگترین چیزی است که پدرها را از همه هدایا بیشتر خوشحال و شاد میکند.
چه خاطرهای از پدر مرحومتان دارید؟
خاطره فراوانی از پدرم دارم یکی از خاطرات این بود که ما داشتیم در یک مسیری با پدرم میرفتیم و ایشون برای من از تاریخ و سرگذشت و خاطرات خودشان صحبت میکردند. از روبروی ما یک فردی داشت میآمد که با من آشنا بود. من دیدم که پدرم مسیرش را عوض کرد و از یک راه دیگری مرا برد و راه هم راه خوبی نبود و کمی پرت بود. بهشان گفتم بابا شما چرا راه راست را ول کردید و از این راه میروید؟ گفتند بعداً برایت تعریف میکنم. چندین سال گذشت و به سوال من جواب نمیدادند، تا اینکه یک روز گفتم چرا به سوال من جواب نمیدهید و چرا اون روز اون کار را کردید؟ گفتند مردی که از روبرو میآمد من از او طلبکار بودم و میدانستم که ندارد که بدهد و میدانستم وقتی من را ببیند خجالت میکشد و من دوست نداشتم جلوی تو یک مردی غرورش خرد شود، به همین جهت مسیرم را عوض کردم. من خیلی تعجب کردم و چقدر جهانبینی ایشون بزرگ و خوب بود و همیشه سعی کردم که او را الگوی خودم قرار دهم.
فکر میکنید تفاهم میان پدر و مادر چقدر میتواند نقش سازندهای در تربیت بچهها داشته باشد؟
چیزی بدیهی و روشن است اگر پدر و مادر با هم تفاهم داشته باشند و حتی اگر پدر و مادری با هم اختلاف دارند در حوزه خصوصی خودشان در مورد آن صحبت و بحث کنند. همیشه باید ظاهر زندگی و برخورد در حضور بچه ها پاکیزه توام با احترام و عشق باشد که بچهها خدای نکرده این تصور برایشان پیش نیاید که پدر و مادر با هم اختلاف دارند. چون هر گونه اختلاف بین پدر و مادر دودش به چشم فرزندان و آینده آنان میرود.
کدام یک از مادر یا پدرتان نقش بارزتری در زندگی و شخصیت و تربیت شما داشتند؟
در زندگی من هم پدرم نقش داشتهاند و هم مادرم. البته من زیاد نتوانستم پدرم را درک کنم چون تقریباً در سنین نوجوانی بودم که ایشان فوت کردند. منتها در همان سالهایی که با پدرم بودم انقدر چیزهایی از ایشان یاد گرفتم که واقعاً در من تاثیر زیادی گذاشته، و مادرم هم مادر فداکاری بوده و همیشه اوقات با محبت و عشق من را پرورش میداده و هر دوی آنها نقش بارزی در زندگیام داشتهاند.
برای خوانندگان ما در روز پدر چه سخنی دارید؟
صحبت کردن در مورد پدر و مادر بسیار خوب است و من تشکر میکنم از مجله ایران استار که یک ویژهنامه برای روز پدر تخصیص دادهاند. من اعتقادم بر این است که زن ومرد و پدر و مادر دو بازوهای پرواز خانواده هستند و پرواز سلامت و درست به مقصد رسیدن با این دو بازو امکانپذیر هست و این هم خدمتتان عرض کنم که همانقدر که برای مادرمان احترام قائلیم و روز مادر میگیریم، درست همانقدر باید به پدرمان احترام بگذاریم و روز پدر بگیریم. من بابت مطرح کردن این موضوع در مجلهتان متشکرم و از همه عزیزان در هر سن و سالی که در تورنتو زندگی میکنند خواهش میکنم هر گونه برنامهای دارند، در روز پدر، آن را فراموش کنند و با آغوش باز بروند و پدر را در بغل بگیرند و اگر مادر هم هست مادر را هم در بغل بگیرند و پدر و مادر را ببرند به هر جایی دوست دارند و بهترین هدایا را برایشان بخرند.
امیر مجیدی
آقای امیر عزیز پدر شما چه نقشی در زندگیتان داشته و چقدر از ایشون تاثیر گرفتید؟
من تمام زندگیام کپی پدرم است. پدرم کاری به کسی نداشت و کاری راکه علاقه داشت را انجام میداد مثلاً میگفت اگر میخواهی درس بخوانی خودت درس بخوان کسی مجبورت نکند، یا اگر میخواهی سیگار بکشی خودت بکش کسی سیگاریات نکند. هر کاری میکنی خودت باش و خودت برای زندگیات تصمیم بگیر و چه سود کردی چه ضرر پایش وایستا.
پدرهای نسل قدیم بهتر بودند یا پدران الان؟
پدرهای قدیم. من تقریباً میتوانم بگویم به سختکوشی پدرم هستم ولی این دوره و زمونه نمیگذارد. الان کنترل زندگی نیاز به علم و دانش دارد. اون زمان یه جو مردونگی و یک مقدار زحمتکشی و اخلاق خوب داشتی تمام بود.
برای روز پدر چه صحبتی برای خوانندگان ما دارید؟
بچهها بدانند که روزی آنها هم پدر یا مادر خواهند شد و همانطور که دوست دارند فرزندانشان با آنها رفتار کنند امروز با والدینشان رفتار نمایند.
رضا ناظر
آقای ناظر عزیز پدر شما چه نقشی در زندگیتان داشته و چقدر از ایشون تاثیر گرفتید؟
ایشان بسیار زحمت کشیدند و در جامعه بودند و من توانستم از اسم ایشان استفاده کنم.
در روز پدر چه برنامه و هدیهای برای پدرتان دارید؟
دورهم بودن و مهربانی بهترین چیز است.
به نظر شما در تربیت فرزندان نقش مادر مهمتر است یا پدر؟
دو تا چیز کاملاً مساوی است.
به نظر شما چه تفاوتی میان پدران امروز و پدران نسل قدیم وجود دارد؟
پدران الان خیلی مهربانتر هستند و از دیکتاتوری بیرون آمدن.
این که میگویند الان زمان فرزندسالاری است را چقدر باور دارید؟
به نظر من اینطور نیست و این کاملاً بستگی به تربیت پدر و مادر دارد. گاهی پدر و مادرها خودشان اجازه میدهند که این اتفاق بیفتد.
فکر میکنید تفاهم میان پدر و مادر چقدر میتواند نقش سازندهای در تربیت بچهها داشته باشد؟
تاثیر بسیار زیادی دارد و در مهربان بودن و رفتار و شخصیت بچه تاثیر بسزایی دارد.
در روز پدر چه توقعی از بچههایتان دارید؟
توقعی ندارم ازشون. این بچهها را ما به دنیا آوردهایم و نباید توقعی داشته باشیم، آنها باید از ما توقع داشته باشند.
برای خوانندگان ما در روز پدر چه سخنی دارید؟
عمر خیلی کوتاه است، گذشت داشته باشیم و با هم مهربان باشیم.
پدرام ناظمزاده
پدرتان چه نقشی در زندگیتان داشته و چقدر از ایشون تاثیر گرفتید؟
موقعی که نوجوان بودم پدرم یک قانون برای من گذاشت، آنهم این بود که من فقط زمان تعطیلات کامل مثل عید نوروز یا تابستان حق دارم کتابهای کتابخانه را بخوانم و زمان دیگر فقط باید صرف مطالب درسی دبیرستان بشود. خب قطعا میدانید که گفتن جملات امری به نوجوانان تاثیرعکس دارد، نتیجه این که کتابهای صادق هدایت، صادق چوبک، محمدعلی جمالزاده، تاریخ تمدن ویل دورانت ،رضا براهنی و دیگرنویسندگان درطرفهالعینی مطالعه گردید. سالها بعد فهمیدم اصرار پدرهمانا تحریک من برای گشودن درهای مطالعه و تعمق است.
مادرتان نقش بیشتری در تربیت شما داشتند یا پدرتان؟
راستش را بخواهید مادر من نقش بیشتری داشت. علتش شاید نه علم و دانش تربیتی غنیتر، بلکه پذیرفتن انسانی با خطاها و اشتباهات است که باعث شد من بخشش و محبت را اصل مهم تعاملات فردی و اجتماعی بدانم.
چه تفاوتهایی میان پدران نسلهای قبل و پدران امروزی میبینید؟
تفاوت که زیاد است. مهمترین دلیل آن سرعت تحولات است خصوصا در شهرخودمان تورنتو این مبحث نه فقط در زمینه تحولات سیاسی بلکه تحولات اجتماعی و فرهنگی را نیز در بر میگیرد. اینکه امروز ما و فرزندانمان بتوانیم نه فقط درجریان اخبار قرار بگیریم بلکه در تولید آن باکمک رسانههای اجتماعی مثل فیسبوک یا توئیتر نقش داشته باشیم. همین مسئله باعث داشتنِ اعتماد به نفس و سرعت درک بیشتر اطلاعات توسط نسلهای جدیدتر است موردی که باعث میشود نه فقط فرزندانمان تابع ما نیستند، بلکه در زمینههایی ارائه دهنده اطلاعات بهتر وکاملترباشند. در نتیجه پدران امروز وظیفه و مسئولیت به مراتب سختتری دارند.
بهترین خاطرهای که از پدرتان در ذهن دارید چیست؟
برخلاف بسیاری از پدران دوستان من پدر من در زمینه سئوالات من بسیار صبور بود، یادم هست برای پاسخ به سئوالات من ازدهخدا و معین کمک میگرفت، ولی بهترین خاطره من داستانگوئی پدرم ازقصههای شاهنامه فردوسی و هزار و یکشب با طعمی کودکانه داشت، موردی که دیدن رستم سهراب و اسفندیار با شهرزادی زیبا و مهربان در خواب را برایم میسر میکرد.
پدرتان در انتخاب رشتهای که تحصیل کردید چه نقشی داشتند؟
پدرمن در رشته ساختمان تحصیل کرده بود و در این شغل صاحب نظر بود. دلیل انتخاب این رشته در دانشگاه استفاده از تجربیات او بود.
چه جملهای مایلید به مناسبت این روز به پدرتان بگویید؟
راستش را بخواهید فرزند خیلی ساعی و حرف گوشکنی نبودم. بهترین جمله همان است که بگویم کاش بهتر از این عمل کرده بودم.
آقای هاشمی عزیز، پدرتان چه نقشی در زندگیتان داشته و چقدر از ایشون تاثیر گرفتید؟
ما همگی در شهرستان زندگی میکردیم و من خیلی کوچک بودم که همگی کوچ کردیم و به تهران آمدیم. پدرم راضی نشد که با ما بیاید و همان شهرستان ماند، میگفت من اینجا را به دنیا نمیدهم و به کشاورزی ادامه داد. بنابراین من از پدرم چیز زیادی در ذهن ندارم جز اینکه به او سر میزدیم و به شکل دائمی با پدرم زندگی نکردم
پس به این شکل نقش مادرتان بیشتر از او در زندگی شما بوده.
بله همینطوره ، البته وقتی اینطور شد مادرم هم خیلی زود در سن 57 سالگی فوت کرد. پدرم سالها بعد در هشتاد سالگی از دنیا رفت.
شما چه تفاوتهایی میان پدران نسلهای قبل و پدران امروزی میبینید؟
این پدرها خیلی با هم تفاوت هست. البته در مورد بعضی هنوز همان خاصیتها هست، یعنی احترامها سرجای خودش مانده و فرزندان متوجه بزرگی و کوچکی هستند. اما این یک مورد عمومی نیست و بطور کلی میبینیم که در این زمان احترام بزرگ و کوچکی نیست، زمانه خیلی تغییر کرده. در آن زمان فرزندان مجبور بودند دو روز یکبار، یا هر روز به پدر و مادرشان سر بزنند و سراغشان را مرتب بگیرند و جویای احوالشان باشند. الان میبینیم که بیشتر فرزندان میگویند با همان تلفن حالشان را میپرسیم و شاید سال به سال یکدیگر را نبینند.
در آستانه روز پدر هستیم، معمولا روز پدر فرزندانتان برای شما چه میکنند؟
خیلی کارها و من از داشتنشان خیلی خوشحالم. من سه پسر دارم که یکی از یکی بهتر هستند و من خیلی خیلی از آنها راضیام. هر سه خیلی عالی و خوب هستند.
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
درباره نویسنده/هنرمند
Arash Moghaddam آرش مقدم مدرک کارشناسی کامپیوتر و تخصص تولید رسانه دیجیتال دارد و مدیریت تولید بیش ۹ رسانه تصویری، چاپی و اینترنتی را بعهده داشته است. |
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو