پس با این حساب مشاهده میکنید که ما ایرانیها از لحاظ فرهنگی، نویسندگی، شاعری، تحقیق و تالیف چقدر رشد کردهایم
از خدا پنهان نیست، از شما هم پنهان نباشد آنکه در ایام مسرت بخش ماه اردیبهشت که طبیعت و اطراف و اکناف جهان مزین به گل و سبزه و گیاه میشود و دوباره هستی و زندگی با شور و حال بهاری آغاز میگردد، یک مراسم دلپذیر جهانی به نام نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، در ایران برگزار میشود. هر چند که چندین سال است ما از دیدن این نمایشگاه که میعادگاه اهل کتاب و کتابخوانی است دور هستیم ولی خوشبختانه بعضی از افراد از جمله همین فضولخان خودمان دائماً اخبار و رویدادهای دنیای کتاب را رصد میکنند و میتوان از ایشان جویای کم و کیف کار شد. بنابراین از او پرسیدیم:
* استاد فضولی حضرتعالی که عمری را به تحقیق و تفحص سپری کردهاید، در رابطه با نمایشگاه کتاب تهران آن هم از نوع بینالمللی چه نظری دارید؟
در جواب فرمودند:
-"با تشکر و سپاس که شما درباره کتاب و نمایشگاه این سوال کلیدی را از اینجانب پرسیدید. چون این روزها هر کسی که به نمایشگاه کتاب میآید، از کتابفروش و نویسنده و ناشر گرفته تا مسئولین و مدیران و بزرگان همه به فکر فروش هر چه بیشتر کتاب و در آوردن پول زیادتر هستند، لااقل شما یک سوال اساسی از ما کردید. اولاً خدمتتان عرض کنم که انسان اگر کتابخوان باشد، از زیر سنگ هم که شده کتاب مورد علاقه خود را پیدا کرده و مطالعه میکند و هیچ احتیاجی به نمایشگاه کتاب ندارد. ولی نکته مهم این است که در این زمان بیش از آنکه مردم به نمایشگاه کتاب احتیاج داشته باشند، مسئولین به آن نیاز دارند و اَلا در جایی که تیراژ کتاب در هر عنوان به یکصد تا دویست نسخه رسیده و آن هم کتابهایی چاپ میشود که از هفتخوان بررسی و ممیزی گذشته است، دیگر احتیاج به این همه هزینه و تبلیغ ندارد. اینکار یک فیگور بینالمللی است تا اینکه وانمود شود، بله ما در تهران هم به کتاب و کتابخوانی اهمیت میدهیم و چه نمایشگاهی هر رساله برگزار میکنیم."
وقتی که چانه استاد فضولی از صحبت کردن درباره کتاب و نمایشگاه کتاب گرم شد، از ایشان دوباره پرسیدیم:
* استاد، نظرتان درباره کتاب و کتابخوانی در تورنتو چیست؟ و چه پیشنهادی برای توسعه کتابخوانی در میان کامیونیتی ایرانیان تورنتو دارید؟
در جواب این سوال اظهار داشتند:
-"تا آنجایی که حقیر در این امور واقفم، ما خودمان را بکشیم صد تا صد و پنجاه نفر آدم فرهنگی و احتمالاً علاقمند به کتاب آن هم از نسل اول مهاجران داریم که نصف آنها توجهی به اینگونه مسایل ندارند. نصف بقیه هم فکر میکنند همانطوریکه نشریات فارسی زبان در تورنتو مجانی است، پس اگر کسی در اینجا کتابی چاپ کرد، باید آن را مجانی به دیگران بدهد یا برای آنکه کتاب او را دیگران بگیرند باید یک فقره اسکناس پلاستیکی خوشگل ده یا بیست دلاری نیز لای آن کتاب قرار دهد. خوب با یک چنین تصوری که اغلب مردم از کتاب و کتابخوانی در اینجا دارند و با دشمنی تاریخی که بین تعداد انگشت شماری ناشر و کتابفروش در تورنتو وجود دارد که سایه یکدیگر را با تیر میزنند، من هر چه در این زمینه بگویم بیفایده است و تاثیری در جامعه ایرانی ندارد. اما نکته جالب این است که این روزها چاپ کردن کتاب هم در ایران و هم در خارج از کشور به کاری تبلیغاتی برای پز و افاده درآمده است. در ایران ناشرین زیرزمینی و در خارج آمازون(آمازون خدمات چاپ کتاب خود را به علت تقلب تعطیل کرده و گفته 95 کتاب چاپ شده از 43 نویسنده تقلبی بوده است.) شما هر چیزی را بعنوان داستان و شعر به روی کاغذ بیاورید، خوشگل و زیبا چاپ میکنند و آن وقت میتوانید سر کیسه را کمی شل کنید و برایتان جلسه یا جلسات رونمایی کتاب آنچنانی هم برگزار کنند و شما را مثل شمع محفل ادب و کتاب بعضی افراد در میان بگیرند و حتی در صف امضاء کتابتان بایستند و یا آنکه خودتان کتابتان را در دست بگیرید و به این طرف و آن طرف بروید و با فیس و افاده کتاب چاپ شده را که مو لای درزش نمیرود، مجانی تقدیم دوستان، آشنایان و دیگران کنید تا همه فکر نمایند، عجب این فرد هم نویسنده یا شاعر است!
اما نکته دیگر در اینباره آن است که بعضیها کتابهایی که در ایران چاپ میشود و در آن مسائل، بررسی و سانسور کاملاً رعایت شده است را به خارج میآورند و در جاهایی به عنوان نمایشگاههای کتاب بدون سانسور به همراه تعداد معدودی کتابهای چاپ شده در خارج را مردم عرضه میکنند و بعضی افراد هم فکر میکنند که این کتابها صد در صد بدون سانسورند. (این حرکت، یک فرایند فرهنگی و اجتماعی زیبای جامعه را تبدیل به یک نگرش سیاسی میکند و اینکار درستی نیست). نگاهی به لیست کتابهایی که در اینطور جاها عرضه میگردد گویای این مطلب است. پس اگر خواستید از جایی کتابی بخرید یا از لیستهای کامپیوتری کتابی سفارش دهید به محل چاپ آن خوب دقت کنید تاکتاب سانسور شده نخرید.
مطلب دیگر درباره کتاب آن است که اگر علاقمندان یا عزیزانی دوست دارند خود را نویسنده، شاعر یا محقق به جامعه معرفی کنند، مطلع باشند که اخیراً سایتهای مختلف داخلی و خارجی بیش از هزاران عنوان کتاب داستان، شعر، تاریخی و حتی علمی مانند روانشناسی، اصول اجتماعی و رفتاری، مدیریت و مهندسی را آماده دارند و آنها را به شما میفروشند و اسم مبارکتان را به عنوان نویسنده، شاعر، محقق و مترجم در پشت کتاب انتخابی خودتان چاپ میکنند و تقدیم حضورتان مینمایند. حتی اینگونه موسسات در تهران دفتر و دستَک هم دارند که شما میتوانید حضوری بروید و کتاب مورد نظرتان را سفارش دهید.
پس با این حساب مشاهده میکنید که ما ایرانیها از لحاظ فرهنگی، نویسندگی، شاعری، تحقیق و تالیف چقدر رشد کردهایم و به چه جایگاه رفیعی رسیدهایم. با این حساب شما فکر میکنید ما اصلاً به چیزی به نام نمایشگاه کتاب احتیاج داریم."
استاد فضولی که دلی پر داشت و تازه گرم شده بود، مکث کوتاهی کرد و گفت: آیا باز هم از این بیشتر میخواهید درباره کتاب و کتابخوانی و نویسندگی و شاعری برایتان حرف بزنم؟ به همین مقدار بسنده کنید که روزنامهتان برای چاپ این همه مطلب جا کم میآورد.
* استاد فضولی حضرتعالی که عمری را به تحقیق و تفحص سپری کردهاید، در رابطه با نمایشگاه کتاب تهران آن هم از نوع بینالمللی چه نظری دارید؟
در جواب فرمودند:
-"با تشکر و سپاس که شما درباره کتاب و نمایشگاه این سوال کلیدی را از اینجانب پرسیدید. چون این روزها هر کسی که به نمایشگاه کتاب میآید، از کتابفروش و نویسنده و ناشر گرفته تا مسئولین و مدیران و بزرگان همه به فکر فروش هر چه بیشتر کتاب و در آوردن پول زیادتر هستند، لااقل شما یک سوال اساسی از ما کردید. اولاً خدمتتان عرض کنم که انسان اگر کتابخوان باشد، از زیر سنگ هم که شده کتاب مورد علاقه خود را پیدا کرده و مطالعه میکند و هیچ احتیاجی به نمایشگاه کتاب ندارد. ولی نکته مهم این است که در این زمان بیش از آنکه مردم به نمایشگاه کتاب احتیاج داشته باشند، مسئولین به آن نیاز دارند و اَلا در جایی که تیراژ کتاب در هر عنوان به یکصد تا دویست نسخه رسیده و آن هم کتابهایی چاپ میشود که از هفتخوان بررسی و ممیزی گذشته است، دیگر احتیاج به این همه هزینه و تبلیغ ندارد. اینکار یک فیگور بینالمللی است تا اینکه وانمود شود، بله ما در تهران هم به کتاب و کتابخوانی اهمیت میدهیم و چه نمایشگاهی هر رساله برگزار میکنیم."
وقتی که چانه استاد فضولی از صحبت کردن درباره کتاب و نمایشگاه کتاب گرم شد، از ایشان دوباره پرسیدیم:
* استاد، نظرتان درباره کتاب و کتابخوانی در تورنتو چیست؟ و چه پیشنهادی برای توسعه کتابخوانی در میان کامیونیتی ایرانیان تورنتو دارید؟
در جواب این سوال اظهار داشتند:
-"تا آنجایی که حقیر در این امور واقفم، ما خودمان را بکشیم صد تا صد و پنجاه نفر آدم فرهنگی و احتمالاً علاقمند به کتاب آن هم از نسل اول مهاجران داریم که نصف آنها توجهی به اینگونه مسایل ندارند. نصف بقیه هم فکر میکنند همانطوریکه نشریات فارسی زبان در تورنتو مجانی است، پس اگر کسی در اینجا کتابی چاپ کرد، باید آن را مجانی به دیگران بدهد یا برای آنکه کتاب او را دیگران بگیرند باید یک فقره اسکناس پلاستیکی خوشگل ده یا بیست دلاری نیز لای آن کتاب قرار دهد. خوب با یک چنین تصوری که اغلب مردم از کتاب و کتابخوانی در اینجا دارند و با دشمنی تاریخی که بین تعداد انگشت شماری ناشر و کتابفروش در تورنتو وجود دارد که سایه یکدیگر را با تیر میزنند، من هر چه در این زمینه بگویم بیفایده است و تاثیری در جامعه ایرانی ندارد. اما نکته جالب این است که این روزها چاپ کردن کتاب هم در ایران و هم در خارج از کشور به کاری تبلیغاتی برای پز و افاده درآمده است. در ایران ناشرین زیرزمینی و در خارج آمازون(آمازون خدمات چاپ کتاب خود را به علت تقلب تعطیل کرده و گفته 95 کتاب چاپ شده از 43 نویسنده تقلبی بوده است.) شما هر چیزی را بعنوان داستان و شعر به روی کاغذ بیاورید، خوشگل و زیبا چاپ میکنند و آن وقت میتوانید سر کیسه را کمی شل کنید و برایتان جلسه یا جلسات رونمایی کتاب آنچنانی هم برگزار کنند و شما را مثل شمع محفل ادب و کتاب بعضی افراد در میان بگیرند و حتی در صف امضاء کتابتان بایستند و یا آنکه خودتان کتابتان را در دست بگیرید و به این طرف و آن طرف بروید و با فیس و افاده کتاب چاپ شده را که مو لای درزش نمیرود، مجانی تقدیم دوستان، آشنایان و دیگران کنید تا همه فکر نمایند، عجب این فرد هم نویسنده یا شاعر است!
اما نکته دیگر در اینباره آن است که بعضیها کتابهایی که در ایران چاپ میشود و در آن مسائل، بررسی و سانسور کاملاً رعایت شده است را به خارج میآورند و در جاهایی به عنوان نمایشگاههای کتاب بدون سانسور به همراه تعداد معدودی کتابهای چاپ شده در خارج را مردم عرضه میکنند و بعضی افراد هم فکر میکنند که این کتابها صد در صد بدون سانسورند. (این حرکت، یک فرایند فرهنگی و اجتماعی زیبای جامعه را تبدیل به یک نگرش سیاسی میکند و اینکار درستی نیست). نگاهی به لیست کتابهایی که در اینطور جاها عرضه میگردد گویای این مطلب است. پس اگر خواستید از جایی کتابی بخرید یا از لیستهای کامپیوتری کتابی سفارش دهید به محل چاپ آن خوب دقت کنید تاکتاب سانسور شده نخرید.
مطلب دیگر درباره کتاب آن است که اگر علاقمندان یا عزیزانی دوست دارند خود را نویسنده، شاعر یا محقق به جامعه معرفی کنند، مطلع باشند که اخیراً سایتهای مختلف داخلی و خارجی بیش از هزاران عنوان کتاب داستان، شعر، تاریخی و حتی علمی مانند روانشناسی، اصول اجتماعی و رفتاری، مدیریت و مهندسی را آماده دارند و آنها را به شما میفروشند و اسم مبارکتان را به عنوان نویسنده، شاعر، محقق و مترجم در پشت کتاب انتخابی خودتان چاپ میکنند و تقدیم حضورتان مینمایند. حتی اینگونه موسسات در تهران دفتر و دستَک هم دارند که شما میتوانید حضوری بروید و کتاب مورد نظرتان را سفارش دهید.
پس با این حساب مشاهده میکنید که ما ایرانیها از لحاظ فرهنگی، نویسندگی، شاعری، تحقیق و تالیف چقدر رشد کردهایم و به چه جایگاه رفیعی رسیدهایم. با این حساب شما فکر میکنید ما اصلاً به چیزی به نام نمایشگاه کتاب احتیاج داریم."
استاد فضولی که دلی پر داشت و تازه گرم شده بود، مکث کوتاهی کرد و گفت: آیا باز هم از این بیشتر میخواهید درباره کتاب و کتابخوانی و نویسندگی و شاعری برایتان حرف بزنم؟ به همین مقدار بسنده کنید که روزنامهتان برای چاپ این همه مطلب جا کم میآورد.
"فضولخان کامیونیتی"
اگر شما همکاری گرامی ما هستی، مرسی که این مطلب را خواندی، اما کپی نکن و با تغییر به نام خودت نزن، خودت زحمت بکش!
پروتکل علمی - پزشکی جهانی برای مقابله کلیه ویروسهایی مانند کرونا که انتقالشان از طریق بسته هوایی است:
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
Date: چهارشنبه, می 15, 2019 - 20:00