آنچه که باعث شد بعد از انقلاب بار دیگر زندان مورد توجه قرار گیرد به زندان انداختن سران رژیم پهلوی دوم در این مکان بود
سخن و اندیشه -87
برای بررسی و تحقیق درباره تاریخ، کاخها، ساختمانهای قدیمی و محلهای خاص حکومترانان نیز یکی از منابع مهم برای پژوهشگران به شمار میآیند. در تاریخ آمده است که به سال 567 هجری هنگامی که خاقانی شروانی شاعر بزرگ ایرانی از سفر حج برمیگشت، با دیدن خرابههای ایوان مداین یا طاق کسری برجستهترین ساختمان دوران شاهنشاهی ساسانی که در آنجا مراسم دیدارهای مهم و جشنهای سنتی مانند نوروز و مهرگان در حضور شاهان ساسانی برگزار میگردید، از دیدن این ساختمان که به صورت خرابه درآمده بود، تحت تاثیر قرار گرفت و معروفترین قصیده خود یعنی "ایوان مداین" را سرود:
"هان ای دل عبرتبین از دیده عبر کن هان
ایوان مداین را آئینه عبرت دان"
این روزها نیز در شهر شلوغ و پرترافیک تهران و در هوای آلوده اگر گذر کسی به حدود خیابان معلم و میدان پلیس و محلی که به عنوان زندان قصر معروف بود و اکنون پس از انجام تعمیرات و تغییرات مختلف باغ موزه قصر نامیده میشود، بیفتد، ساختمان و محوطههایی را مشاهده میکند که کمتر از مشاهده خاقانی از طاق کسری و ایوان مداین نیست.
قصر قجر یا قصر قاجار کاخ تابستانی پادشاهان قاجار بود که در زمان فتحلیشاه قاجار در محل تلاقی جاده قدیم شمیران با خیابان عباس آباد بنا شده بود. این قصر قدیمی در بالای تپهای واقع بود و چهار برج در چهارسوی آن قرار داشت و اطراف آن را باغهای بزرگی پوشانده بودند که به وسیله استخرها و نهرهای پر آب از یکدیگر جدا میشدند. ورودی قصر دارای بالا خانهای بود که چشمانداز زیبایی از صحرا، شمیرانات، تهران، خرابههای ری و نجفآباد، کاخهای اشرفآباد و دوشان تپه داشت و این مناظر از روی این بالاخانه به خوبی مشاهده میشد.
به علت ساخت کاخها و تفرجگاههای گوناگون بویژه در زمان ناصرالدین شاه قاجار، کمکم قصر قاجار از رونق افتاد و به صورت یک مرکز نظامی در آمد. تا آن که در سال 1313 خورشیدی این محل به زندان مخوفی تبدیل شد که به آن نام "زندان قصر" دادند و تا سال 1382 یعنی حدود هفتاد سال از آن به عنوان زندان استفاده شد تا اینکه در این سال شهرداری آن را با بازسازی و مرمت به باغ موزه قصر تبدیل کرد.
انسان هنگام گذر از این محل به یاد تاریخ میافتد، به یاد انسانهایی میافتد که به منظور دادخواهی و کنار نیامدن با دستگاه ظلم و جور، سالهای سال از عمر و جوانی خود را در این زندان گذراندهاند. به یاد شاهان قاجار میافتد که سالهای قبل از زندان شدن در این قصر چگونه با زنان و فرزندان متعدد خود در خواب غفلت و بیخبری به سر میبردند، آن زمانی که دنیا به سوی ترقی و تجدد میرفت، این حکمرانان آنچنان در بیخردی عمر را سپری میکردند که ادوارد براون ایرانشناس مشهور بریتانیایی درباره قاجار مینویسد: در این زمان همه جا را "شتر و شپش و شازده" فرا گرفته است. همچنین به یاد دوران پهلویها میافتیم که رضاشاه وقتی به قدرت رسید، چگونه توانست در یک دوران کوتاه 16 ساله کشور فقرزده و پر از شتر و شپش و بیماری را سر و سامان قابل قبولی بدهد.
در هر حال تغییر کاخ یا قصر قجر مخروبه به زندان قصر هم یکی از اقدامات دوره رضاشاهی بود. به طوریکه زندان قصر، نخستین زندان بزرگ کشور محسوب میگردید. هر چند که پیش از آن و در حکومتهای مختلف از زمان قدیم تا دوران قاجار، زندانهای مختلفی در سرتاسر ایران وجود داشت، اما نخستین زندان که نامی یافت و هراسی به دلها افکند همین زندان قصر بود.
درباره چگونگی ایجاد این زندان، آنطور که از بررسی و یافتهها و اسناد تاریخی به دست میآید، آن است که رضاشاه چهار سال بعد از آن که به سلطنت رسید، دستور داد زندانی مدرن و مطابق اسلوب زندانهای اروپایی در جنوب محوطه و زمینهای قصر قاجار بسازد. در آن زمان مهندس آرشیتکتی به نام مارکف را به ایران آورده بودند که او روسیالاصل بود و بسیاری ار ساختمانهای دوره رضاشاه از جمله کاخ دادگستری، پست تهران، دبیرستان البرز، قورخانه، کارخانه قند کرج و ورامین و از جمله زندان قصر را او طراحی کرد و ساخت.
مجری این پروژه سرتیپ درگاهی رئیس شهربانی پهلوی اول بود که در سال 1308 خورشیدی، این زندان را برای نگهداری یک هزار محکوم آماده کرد. اگر تیمسار درگاهی میدانست که چرخ روزگار چگونه خواهد چرخید، شاید هیچگاه مسئولیت تبدیل قصر پادشاهان قاجار را به یک زندان قبول نمیکرد، چون او خودش به عنوان نخستین زندانی در این زندان به بند افتاد.
داستان به زندان افتادن تیمسار درگاهی از این قرار بود که در 11 آذر ماه 1308 خورشیدی این زندان توسط رضاشاه افتتاح شد و رضاشاه در حالی که با لباس نظامی و با غرور و ابهت برای این کار به آنجا رفته بود، تیمسار درگاهی را به جرم این که او را اول به یکی از سلولهای زندان دعوت به بازدید کرده بود به حبس محکوم کرد و در همان سلول به بند کشید.
زندان قصر گذرگاه تاریخ معاصر و محل زندانی شدن افراد سیاسی، اجتماعی، اهل قلم و بزرگانی بود که نام آنها در تاریخ معاصر ما باقی مانده است.
ملاکان مازندران، خوانین قبایل و عشایر و افراد سیاسی مانند نصرت الدوله، تیمور تاش، درگاهی، قوامالسلطنه و مخصوصاً شاعر آزادیخواه فرخی یزدی از این گونه زندانیها هستند. اشعار فرخی یزدی در زندان که یادآور زندانی شدن مسعود سعد سلمان در حصار نای در دوره پادشاهان غزنوی است، از جمله باقیماندهها آثار ادبی این دوره است. فرخی در ایام نوروز برای زندانیان سیاسی سرود:
"سوگواران را مجال بازدید و دید نیست
بازگرد ای عید از زندان، که ما را عید نیست"
از دیگر زندانیان بعدی این زندان کسانی همچون مشیر همایون (شهردار تهران)، تیمورتاش، علی مردانخان بختیاری، قائممقام رشتی، سرتیپ پسیان، علی دشتی، امیرلشکر جهانبانی و امیر لشکر شیبانی میباشند که هر یک به جرمهای مختلف به زندان قصر افتادند.
از وقایع مهم این زندان، به بند افکندن بزرگ علوی نویسنده معاصر و یکی از اعضای معروف گروه 53 به همراه 52 تن دیگر از فعالان سیاسی و روشنفکران ناراضی، به جرم داشتن مرام اشتراکی و تودهای در این زندان بود که بعداً او خاطرات خود و یارانش که از شاگردان و دوستان دکتر تقی ارانی بودند را در کتاب "ورق پارههای زندان" به تصویر کشید. وی در این کتاب زندان قصر را اینگونه تعریف کرده است."جای مرموزی است این زندان، ولی در عین حال مکانیسم آن ساده و انعکاس کامل زندگی ملت ایران است. زندان یعنی خانه اسرار و کاشف این اسرار، ملت ایران است که باید روزی این پروندههای جنایت را با دقت بررسی کند. ببینید چند نفر در سال وارد این خانه مرگ شده و چند نفر..."
یکی دیگر از بازداشتشدگان این زندان "لورنس عربستان" جاسوس زبردست انگلیسی بود که طرح خاورمیانه را پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی پیاده کرد، که در این منطقه کشورهای کوچک و بزرگی عربی ایجاد شد. او در زمان شورش اسماعیل آقا سیمیتقو در کردستان به آن منطقه برای کمک به تجزیه بخشی از ایران رفته بود. هنگامی که شورشیان سرکوب شدند لورنس نیز دستگیر شد و به زندان قصر افتاد ولی بعد از چندی از این زندان فراری داده شد.
از بررسی تاریخ این زندان میتوان پی برد که زندان قصر تنها یک زندان سیاسی نبود. اینجا بخش عمدهای از تاریخ اجتماعی معاصر کشورمان است. افراد سرشناس و عجیب و غریبی در زندان قصر محبوس شده، شکنجه گردیده، محاکمه شده، اعدام گردیده یا آزاد شدهاند. اگر بخواهیم به تمامی این رویدادها اشاره کنیم، امکان ذکر آنها در یک مقاله نیست، احتیاج به تالیف کتابی قطور است. ولی از میان همه افرادی که سر و کارشان به این زندان افتاده است میتوان به اسامی مهم زیر اشاره کرد: طاهره قرهالعین، دکتر ارانی، افراد گروه 53 نفر، دکتر خلیل ملکی، عبدالحسین نوشین، نورالدین کیانوری، محمدعلی عمویی، موسی خیابانی، مسعود رجوی، سرلشکر قرنی، مهندس بازرگان، دکتر سبحانی، آیتالله طالقانی، اخوان ثالث، احمد شاملو، نیما یوشیج و صدها نام دیگر.
در بحبوحه انقلاب اسلامی نیز این زندان به کار خود ادامه داد تا آن که در 21 بهمن 57، مردم به آن حمله کردند و دیوارهای زندان قصر فرو ریخت و نگهبانان گریختند و هزاران زندانی آزاد شدند. ولی هنگامی که انقلاب پیروز شد. ماموران پلیس و کارکنان زندان به سر کارهای خود برگشتند و دیوارهای قصر را ترمیم کردند و زندان فعالیت خود را از سر گرفت. آنچه که باعث شد بعد از انقلاب بار دیگر زندان مورد توجه قرار گیرد به زندان انداختن سران رژیم پهلوی دوم در این مکان بود. امیرعباس هویدا نخستوزیر شاه مشهورترین زندانی بعد از انقلاب بود که حاضر به فرار از زندان نشد و خود را تسلیم ماموران انقلاب کرد و سرانجام در 18 فروردین 58 توسط خلخالی دادستان وقت در داخل سلول زندان قصر محاکمه و اعدام شد.
اینک پس از این همه سالها و یادها و خاطرهها، فعالیت زندان قصر از زندان بودن خارج شده و با تغییراتی این محل تحت عنوان باغ موزه قصر به فعالیت خود ادامه میدهد.
اینک هر رهگذری میتواند هنگام عبور از این منطقه، لحظاتی درنگ کند و به داخل موزه که نمایشگاهی از تاریخ اجتماعی و سیاسی معاصر است برود و چیزهایی مشاهده کند که افراد زندانی با ایدهها، عقاید و رفتارهای گوناگون و متفاوت آن را تحمل کردهاند. آنگاه زیر لب قصیده تکان دهنده خاقانی را زمزمه نماید:
"هان ای دل عبرتبین از دیده عبر کن هان
ایوان مداین را آئینه عبرت دان
ما بارگه دادیم، این رفت ستم بر ما
بر قصر ستمکاران تا خود چه رسد خذلان
بر دیده من خندی کاینجا ز چه میگرید
گریند بر آن دیده کاینجا نشود گریان
خاقانی ازین درگه در یوزه عبرت کن
تا از در تو زین پس دریوزه کند خاقان"
برای بررسی و تحقیق درباره تاریخ، کاخها، ساختمانهای قدیمی و محلهای خاص حکومترانان نیز یکی از منابع مهم برای پژوهشگران به شمار میآیند. در تاریخ آمده است که به سال 567 هجری هنگامی که خاقانی شروانی شاعر بزرگ ایرانی از سفر حج برمیگشت، با دیدن خرابههای ایوان مداین یا طاق کسری برجستهترین ساختمان دوران شاهنشاهی ساسانی که در آنجا مراسم دیدارهای مهم و جشنهای سنتی مانند نوروز و مهرگان در حضور شاهان ساسانی برگزار میگردید، از دیدن این ساختمان که به صورت خرابه درآمده بود، تحت تاثیر قرار گرفت و معروفترین قصیده خود یعنی "ایوان مداین" را سرود:
"هان ای دل عبرتبین از دیده عبر کن هان
ایوان مداین را آئینه عبرت دان"
این روزها نیز در شهر شلوغ و پرترافیک تهران و در هوای آلوده اگر گذر کسی به حدود خیابان معلم و میدان پلیس و محلی که به عنوان زندان قصر معروف بود و اکنون پس از انجام تعمیرات و تغییرات مختلف باغ موزه قصر نامیده میشود، بیفتد، ساختمان و محوطههایی را مشاهده میکند که کمتر از مشاهده خاقانی از طاق کسری و ایوان مداین نیست.
قصر قجر یا قصر قاجار کاخ تابستانی پادشاهان قاجار بود که در زمان فتحلیشاه قاجار در محل تلاقی جاده قدیم شمیران با خیابان عباس آباد بنا شده بود. این قصر قدیمی در بالای تپهای واقع بود و چهار برج در چهارسوی آن قرار داشت و اطراف آن را باغهای بزرگی پوشانده بودند که به وسیله استخرها و نهرهای پر آب از یکدیگر جدا میشدند. ورودی قصر دارای بالا خانهای بود که چشمانداز زیبایی از صحرا، شمیرانات، تهران، خرابههای ری و نجفآباد، کاخهای اشرفآباد و دوشان تپه داشت و این مناظر از روی این بالاخانه به خوبی مشاهده میشد.
به علت ساخت کاخها و تفرجگاههای گوناگون بویژه در زمان ناصرالدین شاه قاجار، کمکم قصر قاجار از رونق افتاد و به صورت یک مرکز نظامی در آمد. تا آن که در سال 1313 خورشیدی این محل به زندان مخوفی تبدیل شد که به آن نام "زندان قصر" دادند و تا سال 1382 یعنی حدود هفتاد سال از آن به عنوان زندان استفاده شد تا اینکه در این سال شهرداری آن را با بازسازی و مرمت به باغ موزه قصر تبدیل کرد.
انسان هنگام گذر از این محل به یاد تاریخ میافتد، به یاد انسانهایی میافتد که به منظور دادخواهی و کنار نیامدن با دستگاه ظلم و جور، سالهای سال از عمر و جوانی خود را در این زندان گذراندهاند. به یاد شاهان قاجار میافتد که سالهای قبل از زندان شدن در این قصر چگونه با زنان و فرزندان متعدد خود در خواب غفلت و بیخبری به سر میبردند، آن زمانی که دنیا به سوی ترقی و تجدد میرفت، این حکمرانان آنچنان در بیخردی عمر را سپری میکردند که ادوارد براون ایرانشناس مشهور بریتانیایی درباره قاجار مینویسد: در این زمان همه جا را "شتر و شپش و شازده" فرا گرفته است. همچنین به یاد دوران پهلویها میافتیم که رضاشاه وقتی به قدرت رسید، چگونه توانست در یک دوران کوتاه 16 ساله کشور فقرزده و پر از شتر و شپش و بیماری را سر و سامان قابل قبولی بدهد.
در هر حال تغییر کاخ یا قصر قجر مخروبه به زندان قصر هم یکی از اقدامات دوره رضاشاهی بود. به طوریکه زندان قصر، نخستین زندان بزرگ کشور محسوب میگردید. هر چند که پیش از آن و در حکومتهای مختلف از زمان قدیم تا دوران قاجار، زندانهای مختلفی در سرتاسر ایران وجود داشت، اما نخستین زندان که نامی یافت و هراسی به دلها افکند همین زندان قصر بود.
درباره چگونگی ایجاد این زندان، آنطور که از بررسی و یافتهها و اسناد تاریخی به دست میآید، آن است که رضاشاه چهار سال بعد از آن که به سلطنت رسید، دستور داد زندانی مدرن و مطابق اسلوب زندانهای اروپایی در جنوب محوطه و زمینهای قصر قاجار بسازد. در آن زمان مهندس آرشیتکتی به نام مارکف را به ایران آورده بودند که او روسیالاصل بود و بسیاری ار ساختمانهای دوره رضاشاه از جمله کاخ دادگستری، پست تهران، دبیرستان البرز، قورخانه، کارخانه قند کرج و ورامین و از جمله زندان قصر را او طراحی کرد و ساخت.
مجری این پروژه سرتیپ درگاهی رئیس شهربانی پهلوی اول بود که در سال 1308 خورشیدی، این زندان را برای نگهداری یک هزار محکوم آماده کرد. اگر تیمسار درگاهی میدانست که چرخ روزگار چگونه خواهد چرخید، شاید هیچگاه مسئولیت تبدیل قصر پادشاهان قاجار را به یک زندان قبول نمیکرد، چون او خودش به عنوان نخستین زندانی در این زندان به بند افتاد.
داستان به زندان افتادن تیمسار درگاهی از این قرار بود که در 11 آذر ماه 1308 خورشیدی این زندان توسط رضاشاه افتتاح شد و رضاشاه در حالی که با لباس نظامی و با غرور و ابهت برای این کار به آنجا رفته بود، تیمسار درگاهی را به جرم این که او را اول به یکی از سلولهای زندان دعوت به بازدید کرده بود به حبس محکوم کرد و در همان سلول به بند کشید.
زندان قصر گذرگاه تاریخ معاصر و محل زندانی شدن افراد سیاسی، اجتماعی، اهل قلم و بزرگانی بود که نام آنها در تاریخ معاصر ما باقی مانده است.
ملاکان مازندران، خوانین قبایل و عشایر و افراد سیاسی مانند نصرت الدوله، تیمور تاش، درگاهی، قوامالسلطنه و مخصوصاً شاعر آزادیخواه فرخی یزدی از این گونه زندانیها هستند. اشعار فرخی یزدی در زندان که یادآور زندانی شدن مسعود سعد سلمان در حصار نای در دوره پادشاهان غزنوی است، از جمله باقیماندهها آثار ادبی این دوره است. فرخی در ایام نوروز برای زندانیان سیاسی سرود:
"سوگواران را مجال بازدید و دید نیست
بازگرد ای عید از زندان، که ما را عید نیست"
از دیگر زندانیان بعدی این زندان کسانی همچون مشیر همایون (شهردار تهران)، تیمورتاش، علی مردانخان بختیاری، قائممقام رشتی، سرتیپ پسیان، علی دشتی، امیرلشکر جهانبانی و امیر لشکر شیبانی میباشند که هر یک به جرمهای مختلف به زندان قصر افتادند.
از وقایع مهم این زندان، به بند افکندن بزرگ علوی نویسنده معاصر و یکی از اعضای معروف گروه 53 به همراه 52 تن دیگر از فعالان سیاسی و روشنفکران ناراضی، به جرم داشتن مرام اشتراکی و تودهای در این زندان بود که بعداً او خاطرات خود و یارانش که از شاگردان و دوستان دکتر تقی ارانی بودند را در کتاب "ورق پارههای زندان" به تصویر کشید. وی در این کتاب زندان قصر را اینگونه تعریف کرده است."جای مرموزی است این زندان، ولی در عین حال مکانیسم آن ساده و انعکاس کامل زندگی ملت ایران است. زندان یعنی خانه اسرار و کاشف این اسرار، ملت ایران است که باید روزی این پروندههای جنایت را با دقت بررسی کند. ببینید چند نفر در سال وارد این خانه مرگ شده و چند نفر..."
یکی دیگر از بازداشتشدگان این زندان "لورنس عربستان" جاسوس زبردست انگلیسی بود که طرح خاورمیانه را پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی پیاده کرد، که در این منطقه کشورهای کوچک و بزرگی عربی ایجاد شد. او در زمان شورش اسماعیل آقا سیمیتقو در کردستان به آن منطقه برای کمک به تجزیه بخشی از ایران رفته بود. هنگامی که شورشیان سرکوب شدند لورنس نیز دستگیر شد و به زندان قصر افتاد ولی بعد از چندی از این زندان فراری داده شد.
از بررسی تاریخ این زندان میتوان پی برد که زندان قصر تنها یک زندان سیاسی نبود. اینجا بخش عمدهای از تاریخ اجتماعی معاصر کشورمان است. افراد سرشناس و عجیب و غریبی در زندان قصر محبوس شده، شکنجه گردیده، محاکمه شده، اعدام گردیده یا آزاد شدهاند. اگر بخواهیم به تمامی این رویدادها اشاره کنیم، امکان ذکر آنها در یک مقاله نیست، احتیاج به تالیف کتابی قطور است. ولی از میان همه افرادی که سر و کارشان به این زندان افتاده است میتوان به اسامی مهم زیر اشاره کرد: طاهره قرهالعین، دکتر ارانی، افراد گروه 53 نفر، دکتر خلیل ملکی، عبدالحسین نوشین، نورالدین کیانوری، محمدعلی عمویی، موسی خیابانی، مسعود رجوی، سرلشکر قرنی، مهندس بازرگان، دکتر سبحانی، آیتالله طالقانی، اخوان ثالث، احمد شاملو، نیما یوشیج و صدها نام دیگر.
در بحبوحه انقلاب اسلامی نیز این زندان به کار خود ادامه داد تا آن که در 21 بهمن 57، مردم به آن حمله کردند و دیوارهای زندان قصر فرو ریخت و نگهبانان گریختند و هزاران زندانی آزاد شدند. ولی هنگامی که انقلاب پیروز شد. ماموران پلیس و کارکنان زندان به سر کارهای خود برگشتند و دیوارهای قصر را ترمیم کردند و زندان فعالیت خود را از سر گرفت. آنچه که باعث شد بعد از انقلاب بار دیگر زندان مورد توجه قرار گیرد به زندان انداختن سران رژیم پهلوی دوم در این مکان بود. امیرعباس هویدا نخستوزیر شاه مشهورترین زندانی بعد از انقلاب بود که حاضر به فرار از زندان نشد و خود را تسلیم ماموران انقلاب کرد و سرانجام در 18 فروردین 58 توسط خلخالی دادستان وقت در داخل سلول زندان قصر محاکمه و اعدام شد.
اینک پس از این همه سالها و یادها و خاطرهها، فعالیت زندان قصر از زندان بودن خارج شده و با تغییراتی این محل تحت عنوان باغ موزه قصر به فعالیت خود ادامه میدهد.
اینک هر رهگذری میتواند هنگام عبور از این منطقه، لحظاتی درنگ کند و به داخل موزه که نمایشگاهی از تاریخ اجتماعی و سیاسی معاصر است برود و چیزهایی مشاهده کند که افراد زندانی با ایدهها، عقاید و رفتارهای گوناگون و متفاوت آن را تحمل کردهاند. آنگاه زیر لب قصیده تکان دهنده خاقانی را زمزمه نماید:
"هان ای دل عبرتبین از دیده عبر کن هان
ایوان مداین را آئینه عبرت دان
ما بارگه دادیم، این رفت ستم بر ما
بر قصر ستمکاران تا خود چه رسد خذلان
بر دیده من خندی کاینجا ز چه میگرید
گریند بر آن دیده کاینجا نشود گریان
خاقانی ازین درگه در یوزه عبرت کن
تا از در تو زین پس دریوزه کند خاقان"
اگر شما همکاری گرامی ما هستی، مرسی که این مطلب را خواندی، اما کپی نکن و با تغییر به نام خودت نزن، خودت زحمت بکش!
پروتکل علمی - پزشکی جهانی برای مقابله کلیه ویروسهایی مانند کرونا که انتقالشان از طریق بسته هوایی است:
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
Date: Wednesday, November 6, 2019 - 19:00
درباره نویسنده/هنرمند
Hassan Golmohammadi حسن گلمحمدی نویسنده، شاعر و روزنامه نگار ساکن تورنتو است. او عضو هیئت علمی در دانشگاه تهران بوده و دهها جلد کتاب و صدها مقاله از او در ایران و کانادا منتشر شده است. |
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو