وجود زنان هم در نقش اصلی خوب فیلم و هم نقش اصلی بد فیلم، نوید آیندهای خوب برای زنان در سینما و انیمیشن را میدهد
این فیلم یک انیمیشن کامپیوتری در ژانر ابرقهرمانی1 به نویسندگی و کارگردانیِ "بِرَد بِرد"2 است که در تاریخ 14 ژوئن ۲۰۱۸ توسط کمپانی "پیکسار" تولید شده است. کارگردان پیش از این وظیفه ساخت قسمت اول مجموعه شگفتانگیزان و انیمیشن معروف "راتاتویی" را نیز برعهده داشته است.
بودجه: ۲۰۰میلیون دلار
گیشه: 1.227 میلیارد دلار
امتیاز درسایت IMDB: 7.8 از 10
چرا باید این فیلم را دید؟
با پایانی که در قسمت اول این فیلم به شکل "کلیف هنگر" (فیلم یا سریالی که آخرش ناتمام است و شما منتظر قسمت بعد هستید) داشت، امیدوار بودم هرچه سریعتر قسمت دومش نیز به بازار بیاید، ولی فیلم که با ظهور گوگل و انتخاب مجدد جرج بوش به پرده سینما آمده بود چنان ما را در انتظار گذاشت که ما شاهد تولد فیسبوک و توئیتر، دو دوره ریاست جمهوری باراک اوباما، و یک دوره ریاست جمهوری ترامپ، رکود اقتصادی 2008 آمریکا و قتل اسامه بنلادن نیز بودیم، تا اینکه سرانجام قسمت دوم این فیلم به روی پرده رسید!!! البته آزاد شدن ازدواج همجنسگراها توسط دیوان عالی آمریکا را یادم رفت که بگویم!!! من یاد بچه سهچرخهسوار همسایه در قسمت اول افتادم، آنجایی که در جواب اینکه به چی نگاه میکنی، به "باب" گفت که منتظر افتادن یک اتفاق شگفتانگیز است و در پایان با سقوط جت "سیندروم" روی سر خانواده "پار" و انفجارش به آرزویش رسید. ما هم با دیدن قسمت دوم به آرزویمان رسیدیم؛ ولی این صبر طولانی ارزشش را داشت. پیکسار با این فیلم یکی از بهترین و هیجانانگیزترین انیمیشن اکشنهای ابرقهرمانی سینما را ساخته است و شاید دلیل اینهمه وقفه، علاقه بردبرد برای ساخت دنبالهای با کیفیت بالا بوده باشد. شما هرلحظه در این انیمیشن حرکت میبینید، قیافه "جک جک"، "دَش" و اداهایشان در قسمت به قسمت فیلم دیدنیست.
سالها قبل از اینکه دنیای سینمایی "مارول"، سکانسهای پسا-تیتراژ را مُد کند، "شگفتانگیزان" با صحنهی رویارویی خانوادهی بیرون ورزشگاه با "آندرماینر" در قسمت اول، بهترینِ نوعش را اجرا کرده بودند.
داستان فیلم:
داستان این قسمت دقیقاً بعد از قسمت اول دنبال میشود. فعالیت ابرقهرمانان به خاطر خسارتهایی که در جنگ با آندرماینر3 به شهر وارد کردهاند به حالت تعلیق درآمده وکمکهای مالی به آنها قطع شده است. در این بین "وینستون دِوُر" که ثروتمند و صاحب صنعت است از طریق فروزن4 "باب" و "هلن" را متقاعد میکند که در برنامه او شرکت کنند. وینستون با خواهرش "اِوِلین" مخترع شرکتی به نام "دِوتِک" دارند. او نقشهای دارد که دوباره ابرقهرمانان را بزرگ کنند و البته با روش شفافیت. آنها یک دوربین ابرقهرمانان را نصب میکنند و اجازه میدهند دنیا عاشق رفتار قهرمانانشان شود (چیزی در مایههای نیروهای ویژه). آنها "هلن الاستی گیرل" را برای شروع برنامه کاندید میکنند. در همان حال که خانم شگفتانگیز لباس و یک موتور باحال گرفته آقای شگفتانگیز در خانه با بچهها دارد یاد میگیرد چطور جای دیگر هم میشود قهرمان بود.
نقدفیلم:
وینستون دور مرد قدرتمندتبلیغات و صنعت (با دوبله عالی "باب اودنکرک" که نقش "ساول گودمن" را در برکینگ بد داشت) تصویری را به ابرقهرمان نشان میدهد، در حالی که آندرماینر فرار کرده و استانها در حالی که دستانش را بالا گرفتهاند و در محاصرهی پلیسها هستند در میان خرابیهای به جا مانده از نبرد به تصویر کشیده شدهاند. مردم با آنها مشکل دارند چون ابرقهرمانان در ذهنِ مردم با خرابیهای عظیم و صحنههای جرم گره خوردهاند. پس پیشنهاد او این است که به منظور تغییر دادن قانون علیه ابرقهرمانان، باید افکارِ عمومی دربارهی ابرقهرمانان را تغییر دهند. به عبارت دیگر وینستون میگوید تصویری که رسانهها از ابرقهرمانان ترسیم میکنند واقعیتر از زندگی واقعیشان است. بنابراین او باور دارد برای برداشتنِ ممنوعیتِ فعالیتِ ابرقهرمانان، رفتارِ آنها نباید تغییر کند، بلکه نحوهی دیده شدنِ آنها در جامعه باید تغییر کند. وینستون برای این کار، دوربینی در لباسِ اِلستیگرل کار میگذارد تا مردم توانایی دیدنِ تجربهی واقعی و دستاولِ فعالیتهای ابرقهرمانان را داشته باشند. به این ترتیب، دوربینِ اِلستیگرل تبدیل به یک رسانهی مستقلِ در برابر رسانههای جانبدارانه میشود.
فیلم کاملا در ژانر اکشن و هیجان موفق است، صحنه از دست رفتن کنترل قطار یا جنگ جک جک و راکون لحظاتی سریع و در عین حال متغیر از وضعیت کمدی به اکشن و بالعکس را به تصویر میکشد. شما در این قسمت فقط به ظرافتهای درگیری نمیخندید بلکه با دیدن توانایی شگفتانگیز جک جک میفهمید در آینده او چقدر عنصر مبارزه مهم است. درگیریهای باب در منزل با جک جک که او را از بیخوابی ذله کرده، یا تدریس ریاضی به دش و حل مشکلات عاطفی ویولت سختی کار با نسل جدید را به خوبی در لفافهای از طنز و اکشن نشان میدهد و ناتوانی باب را در حل مسائلشان را نیز هم. قسمت مناسب داستان درسی است که آقای پار یا شگفتانگیز به پدرها میدهد و آنهم حل مسائل بچهها بدون کمک گرفتن و در نتیجه غیرفعال کردن خانم خانه است. شما چند تا جنتلمن اینجوری میشناسید؟! ثانیههایی که خاله اِدنا با دوبله خودِ برد برد در فیلم دلبری میکند و با جک جک گپ میزند، عالی است.
"شگفتانگیزان-۲" قبل از اینکه فیلم عمیقی از لحاظ داستانگویی باشد، یک اکشنِ تمامعیار است.
درهمان موقع هلن با یکی از جالبترین بدمنها screen slaver درگیر میشود، یعنی کسی که همه را مسحور میکند؛ مثل فضای مجازی یا شبکههای تلویزیونی فیلم ما را به جداشدن از تکنولوژی و در واقع تجربه جهان با استفاده از مشاهده و سایر حواس و بدون واسطه تشویق میکند. همانطور که از اسمش مشخص است او میخواهد نشان دهد که انسان عصر مُدرن به بردهی صفحههای کامپیوترها و اسمارتفونها و تلویزیونهایشان تبدیل شده است. رسانهها و مطبوعات هر وقت تمایل دارند افکار ما را نسبت به مشکلات یک کشور یا جامعه حساس میکنند و یا، بالعکس آن کشور را ازگسترهی کاریشان حذف میکنند. یک روز چنان مینمایند که چون مردم فلان قسمت فقیر هستند در واقع صاحبان حیوانات خانگی سهم آن مردم را به حیواناتشان دادهاند؛ روز دیگر مشکلات محیطزیست را گردن کسانی میاندازند که گوشت مصرف میکنند؛ و درعین حال کمتر رسانهای به گسترش بیرویه شهرها یا افزایش قدرت نظامی و یا تحریمهای یکطرفه میپردازد.
اسکریناِسلیور باور دارد همانطور که بدن برای زنده ماندن باید جنگیدن با ویروسها را فرا بگیرد نه درمان بوسیله دارو را، ما هم نباید برای بقا وابسته به ابرقهرمانان شویم.
از نگاه او فیلمهای ابرقهرمانی باعث میشوند تا ما به این نتیجه برسیم که مشکلات دنیا فقط از طریقِ قهرمانانی فرابشری حل میشود و کاری از دست خودمان برنمیآید. همانطور که پدرِ اِولین آنقدر به رفقای ابرقهرمانش تکیه کرده بود که در زمانی که خودش باید وارد عمل شد، به امید آنها دست روی دست گذاشت و جانش را از دست داد.
در یکی از قسمتها هلن و اِولین مثل دوتا دانشجوی فلسفه دربارهی این صحبت میکنند که آیا تبلیغات و فروختن یک محصول، از اختراعِ آن مهمتر است یا نه، و چقدر این صحنه درفیلمهای انیمیشن اکشن بدیع است.
جملات قصارداخل فیلم:
باب پار: لباسات را بپوش، احتمالا شرایط ناجور میشه.
لوشس(فروزن): به سرعت خودم رو میرسونم.
همسر لوشس: کجا میخوای به سرعت بری؟ همانطور هم باید به سرعت برگردی!
حرف آخر:
بودن ملتهای متوهم در انتظار رهبر، منجی یا موعودی که با قدرت ما فوق بشری بیاید و همه مسائل را حل کند، تصویری آشنا در ذهن ملل فقیر، خصوصا خاورمیانه را ترسیم میکند. آیا شما راهکاری توسط مردم آن دیار میبینید؟ عدهای به امید نیروی ماورالطبیعه یا موعود برای ریشهکنی ظلم نشستهاند، و عدهای درآرزوی آمدن رهبری خردمند یا شاهزادهای با دانش دیپلماتیک هستند. حتی تعدادی خواب حمله کشوری قدرتمند میبینند که برایشان نوید سقوط دیکتاتورهایشان و فردایی مالامال ازدموکراسی، پیشرفت اقتصادی، شکوفایی علم و دانش را به ارمغان آورد.
اگرفیلم را ندیدید این قسمت را نخوانید:
مونولوگ فیلم توسط اسکرین اسلیور عالی است.
اسکرین اسلیور برنامه را برای یک اعلان متوقف میکند و میگوید: "خودتان را برای دیدن بقیهاش به زحمت نیندازید. الاستی گیرل نمیتواند شما را نجات بدهد، او فقط شکستش را به تعویق میاندازد. شما چیپس خودتان را میخورید و او را نگاه میکنید که با مشکلات شما روبرو میشود، مشکلاتی که شما حال ندارید با آنها روبرو بشوید. ابرقهرمانان یک قسمتی از تمایل نابخردانه شما هستند، در واقع آنها شبیهسازی هستند که شما آنها را جایگزین تجربیات واقعی کردهاید. شما صحبت نمیکنید، تاکشو میشنوید، نگاه کنید: سفرکردن، رابطهها، ریسک و هرتجربه پُرباری باید بستهبندی شده و به دست شما برسند و شما باید بافاصله نگاه کنید تا از خطراتش مصون بمانید! درعین حال شما متقاضیانی حریص هستید که نمیتوانید خودتان را از مبلهایتان جدا کنید، عرقی بریزید و در زندگی شرکت کنید. میخواهید ابرقهرمانان از شما محافظت کنند و در این حین خودتان را ضعیفتر میکنید، آنهم در حالی که به خودتان میگویید که کسی دارد از شما مراقبت میکند و منافع شما در حال تامین شدن است؛ از حق و حقوقتان پاسداری میشود تا سیستم بتواند به دزدی خودش از شما همچنان ادامه بدهد و در حین همین دزدی یک لبخندی نیز به شما بزند و بگوید: یالله، ابرقهرمانانتان را بفرستید تا اگر میتوانند جلوی مرا بگیرند! تنقلاتتان را بردارید، تلویزیون تماشا کنید و ببینید سرانجام چه میشود. شما دیگر هیچ کنترلی بر هیچ چیزی ندارید، همه کنترلها در دست من است".
وجود زنان هم در نقش اصلی خوب فیلم و هم نقش اصلی بد فیلم، نوید آیندهای خوب برای زنان در سینما و انیمیشن را میدهد. گذشت، زمانی که زنان فقط نقش پیاز داغ کردن در آشپزخانه یا جلب نظر قهرمان مرد فیلم و انیمیشن را داشتند. فیلم ملکه یخی در منجمد، و واندرومن، همچنین وجود پنج کاندید زن برای ریاست جمهوری آمریکا، همه و همه شواهد این واقعیت هستند.
پانویسها:
1- superhero film
2- Brad Bird
3- under miner
4- Frozen
بودجه: ۲۰۰میلیون دلار
گیشه: 1.227 میلیارد دلار
امتیاز درسایت IMDB: 7.8 از 10
چرا باید این فیلم را دید؟
با پایانی که در قسمت اول این فیلم به شکل "کلیف هنگر" (فیلم یا سریالی که آخرش ناتمام است و شما منتظر قسمت بعد هستید) داشت، امیدوار بودم هرچه سریعتر قسمت دومش نیز به بازار بیاید، ولی فیلم که با ظهور گوگل و انتخاب مجدد جرج بوش به پرده سینما آمده بود چنان ما را در انتظار گذاشت که ما شاهد تولد فیسبوک و توئیتر، دو دوره ریاست جمهوری باراک اوباما، و یک دوره ریاست جمهوری ترامپ، رکود اقتصادی 2008 آمریکا و قتل اسامه بنلادن نیز بودیم، تا اینکه سرانجام قسمت دوم این فیلم به روی پرده رسید!!! البته آزاد شدن ازدواج همجنسگراها توسط دیوان عالی آمریکا را یادم رفت که بگویم!!! من یاد بچه سهچرخهسوار همسایه در قسمت اول افتادم، آنجایی که در جواب اینکه به چی نگاه میکنی، به "باب" گفت که منتظر افتادن یک اتفاق شگفتانگیز است و در پایان با سقوط جت "سیندروم" روی سر خانواده "پار" و انفجارش به آرزویش رسید. ما هم با دیدن قسمت دوم به آرزویمان رسیدیم؛ ولی این صبر طولانی ارزشش را داشت. پیکسار با این فیلم یکی از بهترین و هیجانانگیزترین انیمیشن اکشنهای ابرقهرمانی سینما را ساخته است و شاید دلیل اینهمه وقفه، علاقه بردبرد برای ساخت دنبالهای با کیفیت بالا بوده باشد. شما هرلحظه در این انیمیشن حرکت میبینید، قیافه "جک جک"، "دَش" و اداهایشان در قسمت به قسمت فیلم دیدنیست.
سالها قبل از اینکه دنیای سینمایی "مارول"، سکانسهای پسا-تیتراژ را مُد کند، "شگفتانگیزان" با صحنهی رویارویی خانوادهی بیرون ورزشگاه با "آندرماینر" در قسمت اول، بهترینِ نوعش را اجرا کرده بودند.
داستان فیلم:
داستان این قسمت دقیقاً بعد از قسمت اول دنبال میشود. فعالیت ابرقهرمانان به خاطر خسارتهایی که در جنگ با آندرماینر3 به شهر وارد کردهاند به حالت تعلیق درآمده وکمکهای مالی به آنها قطع شده است. در این بین "وینستون دِوُر" که ثروتمند و صاحب صنعت است از طریق فروزن4 "باب" و "هلن" را متقاعد میکند که در برنامه او شرکت کنند. وینستون با خواهرش "اِوِلین" مخترع شرکتی به نام "دِوتِک" دارند. او نقشهای دارد که دوباره ابرقهرمانان را بزرگ کنند و البته با روش شفافیت. آنها یک دوربین ابرقهرمانان را نصب میکنند و اجازه میدهند دنیا عاشق رفتار قهرمانانشان شود (چیزی در مایههای نیروهای ویژه). آنها "هلن الاستی گیرل" را برای شروع برنامه کاندید میکنند. در همان حال که خانم شگفتانگیز لباس و یک موتور باحال گرفته آقای شگفتانگیز در خانه با بچهها دارد یاد میگیرد چطور جای دیگر هم میشود قهرمان بود.
نقدفیلم:
وینستون دور مرد قدرتمندتبلیغات و صنعت (با دوبله عالی "باب اودنکرک" که نقش "ساول گودمن" را در برکینگ بد داشت) تصویری را به ابرقهرمان نشان میدهد، در حالی که آندرماینر فرار کرده و استانها در حالی که دستانش را بالا گرفتهاند و در محاصرهی پلیسها هستند در میان خرابیهای به جا مانده از نبرد به تصویر کشیده شدهاند. مردم با آنها مشکل دارند چون ابرقهرمانان در ذهنِ مردم با خرابیهای عظیم و صحنههای جرم گره خوردهاند. پس پیشنهاد او این است که به منظور تغییر دادن قانون علیه ابرقهرمانان، باید افکارِ عمومی دربارهی ابرقهرمانان را تغییر دهند. به عبارت دیگر وینستون میگوید تصویری که رسانهها از ابرقهرمانان ترسیم میکنند واقعیتر از زندگی واقعیشان است. بنابراین او باور دارد برای برداشتنِ ممنوعیتِ فعالیتِ ابرقهرمانان، رفتارِ آنها نباید تغییر کند، بلکه نحوهی دیده شدنِ آنها در جامعه باید تغییر کند. وینستون برای این کار، دوربینی در لباسِ اِلستیگرل کار میگذارد تا مردم توانایی دیدنِ تجربهی واقعی و دستاولِ فعالیتهای ابرقهرمانان را داشته باشند. به این ترتیب، دوربینِ اِلستیگرل تبدیل به یک رسانهی مستقلِ در برابر رسانههای جانبدارانه میشود.
فیلم کاملا در ژانر اکشن و هیجان موفق است، صحنه از دست رفتن کنترل قطار یا جنگ جک جک و راکون لحظاتی سریع و در عین حال متغیر از وضعیت کمدی به اکشن و بالعکس را به تصویر میکشد. شما در این قسمت فقط به ظرافتهای درگیری نمیخندید بلکه با دیدن توانایی شگفتانگیز جک جک میفهمید در آینده او چقدر عنصر مبارزه مهم است. درگیریهای باب در منزل با جک جک که او را از بیخوابی ذله کرده، یا تدریس ریاضی به دش و حل مشکلات عاطفی ویولت سختی کار با نسل جدید را به خوبی در لفافهای از طنز و اکشن نشان میدهد و ناتوانی باب را در حل مسائلشان را نیز هم. قسمت مناسب داستان درسی است که آقای پار یا شگفتانگیز به پدرها میدهد و آنهم حل مسائل بچهها بدون کمک گرفتن و در نتیجه غیرفعال کردن خانم خانه است. شما چند تا جنتلمن اینجوری میشناسید؟! ثانیههایی که خاله اِدنا با دوبله خودِ برد برد در فیلم دلبری میکند و با جک جک گپ میزند، عالی است.
"شگفتانگیزان-۲" قبل از اینکه فیلم عمیقی از لحاظ داستانگویی باشد، یک اکشنِ تمامعیار است.
درهمان موقع هلن با یکی از جالبترین بدمنها screen slaver درگیر میشود، یعنی کسی که همه را مسحور میکند؛ مثل فضای مجازی یا شبکههای تلویزیونی فیلم ما را به جداشدن از تکنولوژی و در واقع تجربه جهان با استفاده از مشاهده و سایر حواس و بدون واسطه تشویق میکند. همانطور که از اسمش مشخص است او میخواهد نشان دهد که انسان عصر مُدرن به بردهی صفحههای کامپیوترها و اسمارتفونها و تلویزیونهایشان تبدیل شده است. رسانهها و مطبوعات هر وقت تمایل دارند افکار ما را نسبت به مشکلات یک کشور یا جامعه حساس میکنند و یا، بالعکس آن کشور را ازگسترهی کاریشان حذف میکنند. یک روز چنان مینمایند که چون مردم فلان قسمت فقیر هستند در واقع صاحبان حیوانات خانگی سهم آن مردم را به حیواناتشان دادهاند؛ روز دیگر مشکلات محیطزیست را گردن کسانی میاندازند که گوشت مصرف میکنند؛ و درعین حال کمتر رسانهای به گسترش بیرویه شهرها یا افزایش قدرت نظامی و یا تحریمهای یکطرفه میپردازد.
اسکریناِسلیور باور دارد همانطور که بدن برای زنده ماندن باید جنگیدن با ویروسها را فرا بگیرد نه درمان بوسیله دارو را، ما هم نباید برای بقا وابسته به ابرقهرمانان شویم.
از نگاه او فیلمهای ابرقهرمانی باعث میشوند تا ما به این نتیجه برسیم که مشکلات دنیا فقط از طریقِ قهرمانانی فرابشری حل میشود و کاری از دست خودمان برنمیآید. همانطور که پدرِ اِولین آنقدر به رفقای ابرقهرمانش تکیه کرده بود که در زمانی که خودش باید وارد عمل شد، به امید آنها دست روی دست گذاشت و جانش را از دست داد.
در یکی از قسمتها هلن و اِولین مثل دوتا دانشجوی فلسفه دربارهی این صحبت میکنند که آیا تبلیغات و فروختن یک محصول، از اختراعِ آن مهمتر است یا نه، و چقدر این صحنه درفیلمهای انیمیشن اکشن بدیع است.
جملات قصارداخل فیلم:
باب پار: لباسات را بپوش، احتمالا شرایط ناجور میشه.
لوشس(فروزن): به سرعت خودم رو میرسونم.
همسر لوشس: کجا میخوای به سرعت بری؟ همانطور هم باید به سرعت برگردی!
حرف آخر:
بودن ملتهای متوهم در انتظار رهبر، منجی یا موعودی که با قدرت ما فوق بشری بیاید و همه مسائل را حل کند، تصویری آشنا در ذهن ملل فقیر، خصوصا خاورمیانه را ترسیم میکند. آیا شما راهکاری توسط مردم آن دیار میبینید؟ عدهای به امید نیروی ماورالطبیعه یا موعود برای ریشهکنی ظلم نشستهاند، و عدهای درآرزوی آمدن رهبری خردمند یا شاهزادهای با دانش دیپلماتیک هستند. حتی تعدادی خواب حمله کشوری قدرتمند میبینند که برایشان نوید سقوط دیکتاتورهایشان و فردایی مالامال ازدموکراسی، پیشرفت اقتصادی، شکوفایی علم و دانش را به ارمغان آورد.
اگرفیلم را ندیدید این قسمت را نخوانید:
مونولوگ فیلم توسط اسکرین اسلیور عالی است.
اسکرین اسلیور برنامه را برای یک اعلان متوقف میکند و میگوید: "خودتان را برای دیدن بقیهاش به زحمت نیندازید. الاستی گیرل نمیتواند شما را نجات بدهد، او فقط شکستش را به تعویق میاندازد. شما چیپس خودتان را میخورید و او را نگاه میکنید که با مشکلات شما روبرو میشود، مشکلاتی که شما حال ندارید با آنها روبرو بشوید. ابرقهرمانان یک قسمتی از تمایل نابخردانه شما هستند، در واقع آنها شبیهسازی هستند که شما آنها را جایگزین تجربیات واقعی کردهاید. شما صحبت نمیکنید، تاکشو میشنوید، نگاه کنید: سفرکردن، رابطهها، ریسک و هرتجربه پُرباری باید بستهبندی شده و به دست شما برسند و شما باید بافاصله نگاه کنید تا از خطراتش مصون بمانید! درعین حال شما متقاضیانی حریص هستید که نمیتوانید خودتان را از مبلهایتان جدا کنید، عرقی بریزید و در زندگی شرکت کنید. میخواهید ابرقهرمانان از شما محافظت کنند و در این حین خودتان را ضعیفتر میکنید، آنهم در حالی که به خودتان میگویید که کسی دارد از شما مراقبت میکند و منافع شما در حال تامین شدن است؛ از حق و حقوقتان پاسداری میشود تا سیستم بتواند به دزدی خودش از شما همچنان ادامه بدهد و در حین همین دزدی یک لبخندی نیز به شما بزند و بگوید: یالله، ابرقهرمانانتان را بفرستید تا اگر میتوانند جلوی مرا بگیرند! تنقلاتتان را بردارید، تلویزیون تماشا کنید و ببینید سرانجام چه میشود. شما دیگر هیچ کنترلی بر هیچ چیزی ندارید، همه کنترلها در دست من است".
وجود زنان هم در نقش اصلی خوب فیلم و هم نقش اصلی بد فیلم، نوید آیندهای خوب برای زنان در سینما و انیمیشن را میدهد. گذشت، زمانی که زنان فقط نقش پیاز داغ کردن در آشپزخانه یا جلب نظر قهرمان مرد فیلم و انیمیشن را داشتند. فیلم ملکه یخی در منجمد، و واندرومن، همچنین وجود پنج کاندید زن برای ریاست جمهوری آمریکا، همه و همه شواهد این واقعیت هستند.
پانویسها:
1- superhero film
2- Brad Bird
3- under miner
4- Frozen
اگر شما همکاری گرامی ما هستی، مرسی که این مطلب را خواندی، اما کپی نکن و با تغییر به نام خودت نزن، خودت زحمت بکش!
پروتکل علمی - پزشکی جهانی برای مقابله کلیه ویروسهایی مانند کرونا که انتقالشان از طریق بسته هوایی است:
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
Date: Wednesday, February 20, 2019 - 19:00
درباره نویسنده/هنرمند
![]() | Pedram Nazemzadeh پدرام ناظمزاده فارغالتحصیل رشته عمران و مدیریت است؛ وی در حال حاضر در تورنتو در زمینه ساختمان و کنترل پروژه فعالیت میکند. Pedram_nazemzadeh@yahoo.com |
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو