تا چند ماه پیش، محاسبات آینده نگرانه معتبرترین نهادهای کارشناسی بین المللی از تداوم ضعف پول واحد اروپا در برابر اسکناس سبز آمریکا دستکم تا پایان سال آینده میلادی خبر میدادند، وضعیتی که قرار بود دو پول اصلی رقیب را پس از سال‌های سال در محدوده‌ای کم و بیش برابر (یک یورو معادل یک دلار) قرار دهد.
پیش بینی‌ها تحقق نیافتند و امروز نرخ برابری یورو نسبت به دلار به بالاترین سطح در دو سال گذشته رسیده است. طی این مدت اسکناس سبز، با عبور از فراز و نشیب‌های زیاد، ده در صد ارزش خود را در برابر پول واحد اروپا از دست داده است.
اهمیت این رویداد به ویژه از آن رو است که تا حدود یک سال پیش، یورو هم به دلایل اقتصادی و هم به دلایل سیاسی بسیار متزلزل به نظر میرسید، تا جایی که حتی بقای آن به عنوان یک ارز بین المللی زیر پرسش رفته بود. بحران بسیار طولانی مالی در یونان همزمان با نرخ رشد بسیار ضعیف و بیکاری بالا در شمار زیادی از کشورهای عضو منطقه پولی اروپا، آنهم در شرایطی که اقتصاد آمریکا در موقعیت اقتصادی کم و بیش مساعدی قرار داشت، طبعا بر روابط میان دو پول مهم غرب تاثیر میگذاشت.
در این میان اوضاع سیاسی منطقه یورو نیز به تضعیف این پول دامن می زد. احزاب پوپولیست اروپایی از جمله در فرانسه، هلند و حتی خود المان موجودیت یورو را زیر پرسش می بردند و خواستار بازگشت به پولهای قدیمی بودند. به علاوه اتحادیه اروپا، به عنوان زادگاه حقوقی - سیاسی پول واحد، زیر فشار «برگزیت» (خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا) و جنبش‌های ضد وحدت اروپا با سخت‌ترین بحران در تاریخ زندگی تقریبا شصت ساله خود روبروبود. در حالی که دوام اتحادیه پولی اروپا و حتی بقای اتحادیه اروپا زیر پرسش بود، یورو چگونه می توانست قدرت خود را حفظ کند؟ واقعیت آن استکه اروپایی‌ها از تقویت یورو خوشحال نیستند و امریکایی‌ها هم از تضعیف دلار چندان دلخور به نظر نمی رسند. با یوروی قوی، کالاهای اروپایی در بازار‌های جهانی گران تمام میشوند و یا، به عبارت دیگر، قدرت رقابت خود را تا اندازه‌ای از دست میدهند. بی‌دلیل نیست که این روز‌ها بورس‌های اروپا حال و روز خوبی ندارند و به ویژه ارزش سهام صنایع صادر کننده کالا، در پی تقویت یورو، جاذبه خود را از دست داده اند. برای محافل اقتصادی در بسیاری از کشورهای اروپایی، رسیدن ارزش یورو به یک دلار و بیست سنت یک خط قرمز است و از بانک مرکزی اروپا می خواهند اجازه ندهد اوجگیری یورو از این سطح بگذرد.

شرایط تازه
طی یک سال گذشته، دگرگونی‌های مهمی در دو سوی اقیانوس اطلس داده‌ها را عوض کرده و بر روابط میان دلار و یورو نیز تاثیر گذاشته است:
یک) اوضاع اقتصادی در کشور‌های عضو منطقه پولی اروپا به گونه‌ای محسوس رو به بهبود میرود و به ویژه میانگین نرخ رشد در این منطقه، که سال‌های سال در سطحی پایین تر از آمریکا بود، به تدریج افزایش می یابد. بحران مالی در یونان تا اندازه زیادی زیر کنترل است. بعضی از کشورهای اروپایی که بعد از آخرین بحران مالی جهانی در وضعیت متزلزلی قرار گرفته بودند، از جمله ایرلند و پرتغال و اسپانیا، بار دیگر یا به رونق چشمگیر رسیده اند و یا دیگر در موقعیت وخیمی نیستند. در اقتصاد فرانسه نیز، که به ویژه درگیر تنش‌های ناشی از بیکاری بالا بود، گرایش‌های مثبتی دیده میشود. مجموعه این تحولات، منطقه یورو را از خطر فروپاشی دور کرده و این خود به تقویت پول واحد اروپا منجر شده است.
دو) عقب نشینی محسوس جنبش‌های پوپولیستی مخالف وحدت اروپا در اروپای غربی به رشد فضای اعتماد در این منطقه دامن زده است. مهم‌ترین رویداد در این زمینه، پیروزی ماه مه گذشته امانوئل ماکرون در انتخابات ریاست جمهوری فرانسه است. رییس کشور تازه در نخستین قدرت نظامی و دومین قدرت اقتصادی اتحادیه اروپا به وحدت اروپا و حفظ و تقویت یورو پایبند است و یکی از برنامه‌های اصلی او همکاری هر چه بیشتر با المان به منظور دستیابی به این هدف‌ها است. با توجه به این چرخش بزرگ، بازار جهانی ارز دیگر از فروپاشی پول واحد اروپا نمی ترسد و این خود زمینه مناسبی را برای تقویت یورو فراهم آورده است.
سه) در عوض تحولات اقتصادی و سیاسی در آمریکا در راستای تقویت دلار پیش نمی رود. دونالد ترامپ با وعده انجام رفورم‌های مهم اقتصادی بر سر کار آمد که شماری از آنها، از جمله کاهش چشمگیر مالیات‌ها و نیز به کار انداختن صدها میلیارد دلار از سوی دولت برای انجام امور زیر بنایی، با استقبال محافل مالی آمریکایی و بینالمللی روبرو شدند. به علاوه سیاست بانک فدرال آمریکا در راستای افزایش نرخ بهره، همان طور که گفته شد، به تقویت دلار منجر میشد. ولی اجرای برنامه‌های اقتصادی رییس جمهوری آمریکا با موانع جدی روبرو شده است. وعده حذف «اوباما کر» به جایی نرسیده و از اجرای قول و قرارهای بودجه‌ای کاخ سفید نیز هنوز خبری نیست. به علاوه مشکلات دونالد ترامپ درعرصه سیاسی نیز طبعا فضای مناسبی را برای تقویت موقعیت دلار ایجاد نمی‌کند.
با توجه به همه این عوامل، نرخ برابری یورو در برابر دلار که حدود هفت ماه پیش ۱.۰۴ بود، به نزدیک ۱.۱۷ رسیده است. پرسش مهمی که امروز در بازارهای مالی تکرار میشود، چنین است : تقویت یورو در برابر دلار تا کجا ادامه خواهد یافت؟
واقعیت آن است که اروپایی‌ها از تقویت یورو خوشحال نیستند و امریکایی‌ها هم از تضعیف دلار چندان دلخور به نظر نمی‌رسند. با یوروی قوی، کالاهای اروپایی در بازارهای جهانی گران تمام میشوند و یا، به عبارت دیگر، قدرت رقابت خود را تا اندازه‌ای از دست می‌دهند. بی‌دلیل نیست که این روزها بورس‌های اروپا حال و روز خوبی ندارند و به ویژه ارزش سهام صنایع صادر کننده کالا، در پی تقویت یورو، جاذبه خود را از دست داده اند. برای محافل اقتصادی در بسیاری از کشورهای اروپایی، رسیدن ارزش یورو به یک دلار و بیست سنت یک خط قرمز است و از بانک مرکزی اروپا می‌خواهند اجازه ندهد اوجگیری یورو از این سطح بگذرد.
بخش بزرگی از محافل اقتصادی آمریکا نیز با دلار گران مشکل دارند و دولت ترامپ نیز مایل نیست با قوی تر شدن هر چه بیشتر دلار، واردات آین کشور بیشتر و صادراتش کم تر شود. به همین دلیل هم محافل اقتصادی و هم کاخ سفید از تضعیف کنونی دلار، دستکم تا سطح فعلی، نگران به نظر نمی رسند.
ولی در همان حال ضعف زیاد دلار نیز از لحاظ سیاسی به سود دونالد ترامپ نیست، از جمله به این دلیل که رییس جمهوری آمریکا مایل نیست افکار عمومی چه در سطح ملی و چه در سطح بین المللی این ضعف را به دشواری‌های سیاسی او نسبت دهد.
از سوی دیگر، قیمت هر بشکه نفت برنت برای تحویل در ماه سپتامبر امروز با 30 سنت، معادل 0.6 درصد افزایش به 48 دلار و 90 سنت رسید. دیروز نیز نفت برنت 1.1 درصد رشد داشت. قیمت نفت وست تگزاس اینترمدییت هم امروز با 31 سنت، معادل 0.7 درصد افزایش به 46 دلار و 65 سنت رسید.
ادواردمیر تحلیلگر اینتل می‌گوید: "هنوز پایانی بر تضعیف ارزش دلار در زمان‌هایی که نمایش ناامنی سیاسی در آمریکا وجود دارد نمی‌بینیم و نیز سقف بدهی‌های آمریکا به مهلت خودش نزدیک‌تر می‌شود، ما همچنان در بازار طلا محتاط اما امیدوار پیش می‌رویم."

Date: چهارشنبه, ژوئیه 26, 2017 - 20:00

Share this with: ارسال این مطلب به