اشتباه اصلی من این بود که زودتر از لاک خود بیرون نیامدم در حال حاضر خیلی از دوستانم ازدواج کرده و بچهدار شدهاند و راه جداگانهای را طی کردهاند
شهردار اتاوا میگوید که تقریبا چهار دهه طول کشیده است تا بتواند آنچه را در دلش دارد به زبان آورد. "جیم واتسون" ادامه داد: "دیر گفتن بهتر از هرگز نگفتن است".
او داستانش را چنین روایت کرده است: "وقتی به گذشته نگاه میکنم یاد اتفاقی میافتم که درست نبوده: وقتی دانشآموز کلاس هفتم بودم پسرهای بزرگتر در اتوبوس مدرسه من را به مسخره "جیم فری" صدا میکردند وقتی بزرگتر شدم گرایش بیشتری به شخصیتهای مرد سریالهای تلویزیونی و سینمایی پیدا کردم؛ مثلا "راب لو" و "برد پیت" را بیشتر از "جولیا رابرتز" و "شارون استون" دوست داشتم. بر خلاف امروز، در دهه 70 که من نوجوان بودم، هیچ منبعی برای جستجو نبود، با کسی نمیتوانستی صحبت کنی و انجمنی برای دگرباشان جنسی وجود نداشت. یکی از مشکلات من این بود که به دلیل نقل و انتقالات کاری پدرم، در طول مدت پنج سال در چهار دبیرستان ثبت نام کردم. این باعث شد که دوست پیدا کردن برایم واقعاً سخت باشند، به خصوص یکبار مجبور شدم در وسط سال تحصیلی مدرسه خودم را عوض کنم. در تمام طول دبیرستان نتوانستم با پسر همجنسگرای دیگری ارتباط برقرار کنم.
برای بسیاری از اهالی اتاوا باور چنین مطالبی سخت است؛ ولی من که تنها، خجالتی و از نظر اجتماعی بیدست و پا بودم، حتی اگر در آن زمان میدانستم که همجنسگرا هستم، بیان همجنسگرائیم بسیار نگرانکننده بود. البته وقتی به دانشگاه رفتم محیط دانشگاه برای افراد دگرباش بسیار بازتر بود، ولی من همچنان بسیار خجالتی بودم و نمیتوانستم تمایل خود را به همجنسان خود ابراز کنم. بعد از فارغ التحصیلی و پیدا کردن شغل، خود را در کار غرق کردم.
در سال 2003 وقتی برای نمایندهگی مجلس فعالیت میکردم یک فعال همجنسگرای شناخته شده از من پرسید که آیا من همجنسگرا هستم یا خیر؛ در این زمان قبل از اینکه من پاسخی بدهم صدای جیغ و فریاد مردم بلند شد؛ حریف "اندیپی" من به سؤال او پاسخ داد و گفت:"گرایشی جنسی هر کسی هیچ ارتباطی با نمایندگی مجلس ندارد". من هنوز هم مطمئن نیستم در آن زمان بایستی چگونه به سؤال پاسخ او میدادم، اما از "مارلین ریور" بخاطر مداخله به موقعاش قدردانی میکنم.
اشتباه اصلی من این بود که زودتر از لاک خود بیرون نیامدم در حال حاضر خیلی از دوستانم ازدواج کرده و بچهدار شدهاند و راه جداگانهای را طی کردهاند. دوستان همجنسگرای من نیز وارد روبط خودشان شده، در مواردی ازدواج کردهاند، ولی افراد بستهای مانند من دیگر تعلق به هیچ گروهی ندارند. با گذشت سالها، من فقط به دو دوست همجنسگرایم گفتهام كه من همجنسگرا هستم، گرچه فکر میکنم بيشتر خانواده و دوستانم حدس زدهاند که من همجنسگرا هستم، اما به حريم خصوصی من احترام گذاشتند و هرگز به روی من نیاوردهاند.
در طول سالها من فکر میکردم دانستن این موضوع میتواند چه تاثیری در ارتباط من با دوستان و دیگر همکاران من بگذارد، بنابراین اظهار این مطالب تصمیم یک لحظهای من نبوده است. پیشگامان بزرگی در دنیای سیاسی وجود داشتند که الگوی مثبتی برایم بودهاند؛ در منطقه خودمان افرادی مانند مشاوران "استیفن آمارد-چابوت"، "الکس مونتر" و "کاترین مککنی"؛ افراد استانی مانند "جورج اسمیترمن"، "كاتلین وین" و "گلن موری"؛ و در سطح کشوری "سند رابینسون"، "لیبی دیویس"، "اسکات بریسون" و " راب اولیفنت"
سرانجام، بگذارید با دو موردی که به ترغیب من در نوشتن این پیام کمک کردند اشاره کنم: در جریان بازیهای المپیک 2014 روسیه، داستانهایی در مورد ترس ورزشکاران همجنسگرا و تماشاگران به دلیل نگرش سرکوبگرایانه دولت روسیه بوجود آمد. من توییت کردم که برای اعلام همبستگی با جامعه دگرباشانجنسی و به ویژه ورزشکاران، من برای مدت زمان بازیها پرچم رنگینکمان را در سالن شهرداری میآویزم". من هزاران توییت حمایتی دریافت کردم ولی یکی نوشت: "این اتلاف وقتی احمقانه است. شما رای من را از دست داده اید". من پاسخ دادم: "اگر این دیدگاه را دارید، من واقعا رای شما را نمیخواهم".
و حادثه دوم دو سال پیش بود که من بعد از ناهار در پارک کنفدراسیون قدم می زدم و یک مرد میانسال به من نزدیک شد و گفت: "امیدوارم که شما در مراسم رژه دگرباشانجنسی شرکت نکنید". به او گفتم: "من مشتاق شرکت در راهپیمایی دگرباشان جنسی هستم، و قصد دارم این کار را انجام دهم، راستی شما چرا به من نمیپیوندی؟". او بدون آنکه بتواند سخنی بگوید از من دور شد.
اگر بخواهم توصیهای به کسانی که دگرباشیشان را پنهان میکنند کنم، میگویم که تحت تاثیر فشار برای زود گفتن اینکه همجنسگرا هستید قرار نگیرید ولی اعلانش را برای 40 سال نیز به تعویق نیاندازید.
او داستانش را چنین روایت کرده است: "وقتی به گذشته نگاه میکنم یاد اتفاقی میافتم که درست نبوده: وقتی دانشآموز کلاس هفتم بودم پسرهای بزرگتر در اتوبوس مدرسه من را به مسخره "جیم فری" صدا میکردند وقتی بزرگتر شدم گرایش بیشتری به شخصیتهای مرد سریالهای تلویزیونی و سینمایی پیدا کردم؛ مثلا "راب لو" و "برد پیت" را بیشتر از "جولیا رابرتز" و "شارون استون" دوست داشتم. بر خلاف امروز، در دهه 70 که من نوجوان بودم، هیچ منبعی برای جستجو نبود، با کسی نمیتوانستی صحبت کنی و انجمنی برای دگرباشان جنسی وجود نداشت. یکی از مشکلات من این بود که به دلیل نقل و انتقالات کاری پدرم، در طول مدت پنج سال در چهار دبیرستان ثبت نام کردم. این باعث شد که دوست پیدا کردن برایم واقعاً سخت باشند، به خصوص یکبار مجبور شدم در وسط سال تحصیلی مدرسه خودم را عوض کنم. در تمام طول دبیرستان نتوانستم با پسر همجنسگرای دیگری ارتباط برقرار کنم.
برای بسیاری از اهالی اتاوا باور چنین مطالبی سخت است؛ ولی من که تنها، خجالتی و از نظر اجتماعی بیدست و پا بودم، حتی اگر در آن زمان میدانستم که همجنسگرا هستم، بیان همجنسگرائیم بسیار نگرانکننده بود. البته وقتی به دانشگاه رفتم محیط دانشگاه برای افراد دگرباش بسیار بازتر بود، ولی من همچنان بسیار خجالتی بودم و نمیتوانستم تمایل خود را به همجنسان خود ابراز کنم. بعد از فارغ التحصیلی و پیدا کردن شغل، خود را در کار غرق کردم.
در سال 2003 وقتی برای نمایندهگی مجلس فعالیت میکردم یک فعال همجنسگرای شناخته شده از من پرسید که آیا من همجنسگرا هستم یا خیر؛ در این زمان قبل از اینکه من پاسخی بدهم صدای جیغ و فریاد مردم بلند شد؛ حریف "اندیپی" من به سؤال او پاسخ داد و گفت:"گرایشی جنسی هر کسی هیچ ارتباطی با نمایندگی مجلس ندارد". من هنوز هم مطمئن نیستم در آن زمان بایستی چگونه به سؤال پاسخ او میدادم، اما از "مارلین ریور" بخاطر مداخله به موقعاش قدردانی میکنم.
اشتباه اصلی من این بود که زودتر از لاک خود بیرون نیامدم در حال حاضر خیلی از دوستانم ازدواج کرده و بچهدار شدهاند و راه جداگانهای را طی کردهاند. دوستان همجنسگرای من نیز وارد روبط خودشان شده، در مواردی ازدواج کردهاند، ولی افراد بستهای مانند من دیگر تعلق به هیچ گروهی ندارند. با گذشت سالها، من فقط به دو دوست همجنسگرایم گفتهام كه من همجنسگرا هستم، گرچه فکر میکنم بيشتر خانواده و دوستانم حدس زدهاند که من همجنسگرا هستم، اما به حريم خصوصی من احترام گذاشتند و هرگز به روی من نیاوردهاند.
در طول سالها من فکر میکردم دانستن این موضوع میتواند چه تاثیری در ارتباط من با دوستان و دیگر همکاران من بگذارد، بنابراین اظهار این مطالب تصمیم یک لحظهای من نبوده است. پیشگامان بزرگی در دنیای سیاسی وجود داشتند که الگوی مثبتی برایم بودهاند؛ در منطقه خودمان افرادی مانند مشاوران "استیفن آمارد-چابوت"، "الکس مونتر" و "کاترین مککنی"؛ افراد استانی مانند "جورج اسمیترمن"، "كاتلین وین" و "گلن موری"؛ و در سطح کشوری "سند رابینسون"، "لیبی دیویس"، "اسکات بریسون" و " راب اولیفنت"
سرانجام، بگذارید با دو موردی که به ترغیب من در نوشتن این پیام کمک کردند اشاره کنم: در جریان بازیهای المپیک 2014 روسیه، داستانهایی در مورد ترس ورزشکاران همجنسگرا و تماشاگران به دلیل نگرش سرکوبگرایانه دولت روسیه بوجود آمد. من توییت کردم که برای اعلام همبستگی با جامعه دگرباشانجنسی و به ویژه ورزشکاران، من برای مدت زمان بازیها پرچم رنگینکمان را در سالن شهرداری میآویزم". من هزاران توییت حمایتی دریافت کردم ولی یکی نوشت: "این اتلاف وقتی احمقانه است. شما رای من را از دست داده اید". من پاسخ دادم: "اگر این دیدگاه را دارید، من واقعا رای شما را نمیخواهم".
و حادثه دوم دو سال پیش بود که من بعد از ناهار در پارک کنفدراسیون قدم می زدم و یک مرد میانسال به من نزدیک شد و گفت: "امیدوارم که شما در مراسم رژه دگرباشانجنسی شرکت نکنید". به او گفتم: "من مشتاق شرکت در راهپیمایی دگرباشان جنسی هستم، و قصد دارم این کار را انجام دهم، راستی شما چرا به من نمیپیوندی؟". او بدون آنکه بتواند سخنی بگوید از من دور شد.
اگر بخواهم توصیهای به کسانی که دگرباشیشان را پنهان میکنند کنم، میگویم که تحت تاثیر فشار برای زود گفتن اینکه همجنسگرا هستید قرار نگیرید ولی اعلانش را برای 40 سال نیز به تعویق نیاندازید.
اگر شما همکاری گرامی ما هستی، مرسی که این مطلب را خواندی، اما کپی نکن و با تغییر به نام خودت نزن، خودت زحمت بکش!
پروتکل علمی - پزشکی جهانی برای مقابله کلیه ویروسهایی مانند کرونا که انتقالشان از طریق بسته هوایی است:
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
Date: چهارشنبه, اوت 21, 2019 - 20:00
درباره نویسنده/هنرمند
Arash Moghaddam آرش مقدم مدرک کارشناسی کامپیوتر و تخصص تولید رسانه دیجیتال دارد و مدیریت تولید بیش ۹ رسانه تصویری، چاپی و اینترنتی را بعهده داشته است. |
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو