اکثریت ما جنگجویان خارجی تصمیم گرفتیم به خانه بازگردیم؛ بسیاری از ما با غرور به اوکراین رفتیم اما مغموم و سرافکنده به کشورهایمان باز میگردیم
"والی" سرباز سابق هنگ سلطنتی ای-۲۲ کانادا که بطور داوطلبانه برای مقابله با روسیه به اوکراین رفته بود، به کانادا بازگشت و در خانه خود در منطقه بزرگشهر مونترال در مصاحبهای با "لا پرس" یکی از معتبرترین رسانههای فرانسوی زبان گفت: "خوششانس هستم که هنوز زندهام، واقعا نزدیک بود که بمیرم". رفتن والی به جنگ اوکراین مانند یک قهرمان در کانادا بود بطوریکه همه رسانهها آنرا با خبر اول پوشش دادند. چند روز پس از رسیدن او به اوکراین، رسانههای روسی ادعا کردند که وی ۲۰ دقیقه پس از پیوستن به دیگر نیروهای خارجی در شهر جنوبی محاصره شده "ماریوپول" توسط تکتیراندازان روسی کشته شده است. اما او چند روز بعد سر و کلهاش در غرب اوکراین و بسیار دور از جبهه پیدا شد و گفت که سالم است و هنوز اصلا به جنگ نرفته است.
آخرین مأموریت او در منطقه "دونباس"، در یک واحد اوکراینی بود که از سربازان وظیفه پشتیبانی میکرد. این ماموریت و آنچه بر او گذشت، تا حدودی زیادی باعث تسریع بازگشت او شد. اما برگشت والی برعکس رفتنش اصلا پوشش رسانهای نگرفت، انگار او اصلا همین الان در اوکراین در حال شکست دادن ارتش روسیه است و تقریبا هیچ کانادایی نمیداند که وی به کانادا بازگشته است. آنچه وی از جنگ تعریف کرده در تضاد کامل است با آنچه مرتبا فقط از پیروزیهای اوکراین در رسانهها و سخنان سیاستمداران میبینیم.
چه کسی راست میگوید و چه کسی دروغ؟ تکتیرانداز جهانی کانادایی از جنگ اوکراین بازگشت و چنین تعریف کرد
والی میگوید: "صبح زود، زمانی که به تازگی در نزدیکی سنگری در معرض آتش تانکهای روسی قرار گرفته بودم، دو نفر از سربازان وظیفه اوکراینی از زیر پتو بیرون آمدند تا سیگاری بکشند. به آنها گفتم که اینطور خود را لو ندهند، اما آنها به حرف من گوش نمیدادند. سپس یک گلوله بسیار دقیق از یک تانک روسی در کنار ما منفجر شد. ترکشها را دیدم که مثل لیزر میگذرند. موج به تنم زد، دیگر چیزی نمیشنیدم، بلافاصله سردرد گرفتم. واقعا وحشتناک بود". او بلافاصله فهمید که برای دو برادر اوکراینی که مورد اصابت گلوله توپ قرار گرفته بودند، نمیتوان کاری کرد و چنین توضیح داد: "بوی مرگ میدادند، توصیفش سخت است. بوی بدی از گوشت سوخته، گوگرد و مواد شیمیایی. توصیف این بو خیلی غیر انسانی است".
همسر والی که میخواهد نامش فاش نشود، میگوید والی حدود یک ساعت بعد نیمهشب به او زنگ زده و میخواسته توضیح دهد که دو نفر اوکراینی همراهش کشته شدهاند. والی میگفت، "فکر میکنم به اندازه کافی جنگیدهام؛ ها؟ آیا به اندازه کافی جنگیدهام؟" به نظر میرسید که والی میخواست به او بگویم که برگردد. او به طرز وحشتناکی آرام بود". والی میگوید در نهایت تصمیمش را گرفت و زندگی خانوادگی بر کمک کردن به اوکراینیها پیروز شد: "قلب من دوست دارد به جبهه بازگردم، هنوز گرم جنگ هستم و عملیات را دوست دارم. اما واقعیت آنست که تاکنون شانس با من بوده، تاکنون هیچ آسیبی ندیدهام و به خودم میگویم: تا چه زمانی میتوانم چنین ریسکی کنم؟ نمیخواهم آنچه را که در اینجا دارم از دست بدهم".
واقعیاتی تکان دهنده
والی پس از گذراندن دو ماه در اوکراین، ارزیابی "نسبتا ناامیدکنندهای" از استقرار جنگجویان داوطلب غربی که در اوایل ماه مارس و به دنبال تماس رئیس جمهور ولادیمیر زلنسکی شروع به رفتن به اوکراین کردند را ارائه کرده است. حداقل بیش از ۲۰,۰۰۰ نفر از کشورهای آمریکا، کانادا، انگلیس، فرانسه، آلمان و دیگر کشورهای غربی به سوی اوکراین جاری شدند. این تعداد خیلی خیلی زیاد بود بطوریکه دولت اوکراین مجبور شد در ۶ مارس فورا یک لشکر از نیروهای غربی تأسیس کند. اما پیوستن به این لشکر برای اکثر جنگجویان غربی دردسرساز بود.
والی میگوید که او و چند سرباز سابق کانادایی دیگر در ابتدا ترجیح دادند چندین ماه به تیپ "نورمن" که یک واحد از نیروهای تعلیم دیده خصوصی غربی بود بپیوندند. رهبر این تیپ یک سرباز سابق کبکی به نام مستعار "هرولف" است. والی میگوید به سرعت در میان سربازان اختلاف ایجاد شد و تعداد زیادی از جنگجویان تیپ نورمن را ترک کردند. سه نفر از این تیپ که خواستند نامشان فاش نشود، گفتند که هرولف قولهای زیادی در مورد تسلیحات و تجهیزاتی داده بود که میرسند، اما هرگز نرسیدند بطوریکه برخی از جنگجویان غربی خود را بدون سلاح در حدود ۴۰ کیلومتری جبهه روسیه دیدند. والی میگوید "اگر روسیه حمله میکرد، همه در معرض خطر بودیم، این خیلی غیرمسئولانه بود".
تقلب و بیحوصلگی
فرمانده تیپ نورمن که به دلایل امنیتی از ما خواست نام واقعیش مخفی بماند تأیید میکند که از زمان شروع درگیریها در اوکراین، تیپ او که حدود شصت جنگجو داشت، به حال خود رها شده است. چند نفر از آنها میخواستند قراردادی را امضا کنند که به واسطه آن تحت قوانین کنوانسیون ژنو قرار گیرند و تضمین شود که در صورت آسیب دیدن، لااقل دولت اوکراین آنها را درمان خواهد کرد. هرولف ادعا میکند که برخی حتی از این جنگجویان خبره "برنامهریزی" کردند تا یک محموله اسلحه ۵۰۰,۰۰۰ دلاری آمریکاییهایی را از او بگیرند تا یک واحد رزمی برای خودشان تاسیس کنند. آمریکا میگوید تاکنون ۳ بیلیون دلار اسلحه به اوکراین هدیه کرده که تمام شده و باید بطور فوری بودجه بیلیونی جدیدی برای کمک به اوکراین اختصاص دهد.
والی میگوید جنگجویان تعلیم دیده غربی آنقدر برای رفتن به جبهه عجله داشتند که حتی کوچکترین بررسی درباره وضعیت امنیتی اوکراین نکردند. او میافزاید: "اوکراینیها هم اصلا به ما اعتماد نداشتند، آنها پس از چندی که ما را آزمایش کردند کمی اعتمادشان به ما جلب شد و تازه پس از آن بود که ماموریتهای بیشتری به ما محول شد. یک عنصر مهم بین دو نفر وجود دارد که اسمش اعتماد است که باید ایجاد شود و این کاملا طبیعی است".
ناامیدی وحشتناک
والی بطور خلاصه میگوید: "بسیاری از جنگجویان غربی انتظار دارند که مهره تاثیر گذار این جنگ باشند اما واقعیت جنگ چیز دیگریست و همین باعث یک ناامیدی وحشتناک شد". او میگوید پس از اینکه ناامید شده به یک گروه پیاده نظام کبکی دیگر به نام "سایه" بعنوان تکتیرانداز پیوسته و در نهایت وارد یک واحد اوکراینی در منطقه کییف شد. اما باز هم یافتن اسلحهای برای جنگیدن تلاشی بود پایان ناپذیر. او میافزاید: "باید کسی را میشناختید تا او به شما بگوید که به فلان انبار مهمات قدیمی برو و یک اسلحه AK-47 بگیر. باید در انبار قطعات و مهمات را اینور و آنور میکردی تا بالاخره سلاحی که کم و بیش خوب بود را پیدا کنی و خودت آنرا برای جنگ آماده کنی".
به گفته یکی از آن سه نفر، پس از چند هفته حضور در خاک اوکراین، برخی از با تجربهترین سربازان غربی در نهایت توسط اداره اطلاعات نظامی اوکراین استخدام شدند و اکنون در عملیات ویژه پشت خطوط روسیه شرکت میکنند. والی میگوید، برخی دیگر که تجربه کمتری دارند از یک خانه به خانه دیگری میروند و منتظرند تا شاید یک واحد اوکراینی آنها را استخدام کند و به جبهه ببرد. وی میافزاید اکثریت ما جنگجویان خارجی تصمیم گرفتیم به خانه بازگردیم و توضیح میدهد: "بسیاری از ما با غرور به اوکراین رفتیم اما مغموم و سرافکنده به کشورمان باز میگردیم".
والی در پایان مصاحبه گفت که خودش فقط دو گلوله به سوی پنجرهها شلیک کرده و خودش واقعا و هرگز به محدوده تیر دشمن نرسیده است. او بطور خلاصه میگوید: "این جنگ ماشینهاست، جایی که سربازان بسیار شجاع اوکراینی متحمل خسارات بسیار سنگینی از گلولهباران روسها میشوند و فرصتهای بسیار زیادی را در تضعیف دشمن از دست میدهند، زیرا اوکراینیها دانش فنی نظامی کافی ندارند". او معتقد است: "اگر اوکراینیها رویههایی را که ما غربیها در افغانستان برای برقراری ارتباط با توپخانه داشتیم، داشتند، میتوانستیم به روسها خیلی صدمه بزنیم".
اما والی علیرغم همه چیز هنوز تمایل خودش برای بازگشت به جنگ را پنهان نمیکند و میگوید: "هرگز معلوم نیست که ما جنگجویان خارجی و غربی چه زمانی میتوانیم در جنگ تاثیرگذار باشیم. ما مثل کپسول آتشنشانی هستیم، تا زمانیکه آتشی نباشد، فایدهای نداریم".
آخرین مأموریت او در منطقه "دونباس"، در یک واحد اوکراینی بود که از سربازان وظیفه پشتیبانی میکرد. این ماموریت و آنچه بر او گذشت، تا حدودی زیادی باعث تسریع بازگشت او شد. اما برگشت والی برعکس رفتنش اصلا پوشش رسانهای نگرفت، انگار او اصلا همین الان در اوکراین در حال شکست دادن ارتش روسیه است و تقریبا هیچ کانادایی نمیداند که وی به کانادا بازگشته است. آنچه وی از جنگ تعریف کرده در تضاد کامل است با آنچه مرتبا فقط از پیروزیهای اوکراین در رسانهها و سخنان سیاستمداران میبینیم.
چه کسی راست میگوید و چه کسی دروغ؟ تکتیرانداز جهانی کانادایی از جنگ اوکراین بازگشت و چنین تعریف کرد
والی میگوید: "صبح زود، زمانی که به تازگی در نزدیکی سنگری در معرض آتش تانکهای روسی قرار گرفته بودم، دو نفر از سربازان وظیفه اوکراینی از زیر پتو بیرون آمدند تا سیگاری بکشند. به آنها گفتم که اینطور خود را لو ندهند، اما آنها به حرف من گوش نمیدادند. سپس یک گلوله بسیار دقیق از یک تانک روسی در کنار ما منفجر شد. ترکشها را دیدم که مثل لیزر میگذرند. موج به تنم زد، دیگر چیزی نمیشنیدم، بلافاصله سردرد گرفتم. واقعا وحشتناک بود". او بلافاصله فهمید که برای دو برادر اوکراینی که مورد اصابت گلوله توپ قرار گرفته بودند، نمیتوان کاری کرد و چنین توضیح داد: "بوی مرگ میدادند، توصیفش سخت است. بوی بدی از گوشت سوخته، گوگرد و مواد شیمیایی. توصیف این بو خیلی غیر انسانی است".
همسر والی که میخواهد نامش فاش نشود، میگوید والی حدود یک ساعت بعد نیمهشب به او زنگ زده و میخواسته توضیح دهد که دو نفر اوکراینی همراهش کشته شدهاند. والی میگفت، "فکر میکنم به اندازه کافی جنگیدهام؛ ها؟ آیا به اندازه کافی جنگیدهام؟" به نظر میرسید که والی میخواست به او بگویم که برگردد. او به طرز وحشتناکی آرام بود". والی میگوید در نهایت تصمیمش را گرفت و زندگی خانوادگی بر کمک کردن به اوکراینیها پیروز شد: "قلب من دوست دارد به جبهه بازگردم، هنوز گرم جنگ هستم و عملیات را دوست دارم. اما واقعیت آنست که تاکنون شانس با من بوده، تاکنون هیچ آسیبی ندیدهام و به خودم میگویم: تا چه زمانی میتوانم چنین ریسکی کنم؟ نمیخواهم آنچه را که در اینجا دارم از دست بدهم".
واقعیاتی تکان دهنده
والی پس از گذراندن دو ماه در اوکراین، ارزیابی "نسبتا ناامیدکنندهای" از استقرار جنگجویان داوطلب غربی که در اوایل ماه مارس و به دنبال تماس رئیس جمهور ولادیمیر زلنسکی شروع به رفتن به اوکراین کردند را ارائه کرده است. حداقل بیش از ۲۰,۰۰۰ نفر از کشورهای آمریکا، کانادا، انگلیس، فرانسه، آلمان و دیگر کشورهای غربی به سوی اوکراین جاری شدند. این تعداد خیلی خیلی زیاد بود بطوریکه دولت اوکراین مجبور شد در ۶ مارس فورا یک لشکر از نیروهای غربی تأسیس کند. اما پیوستن به این لشکر برای اکثر جنگجویان غربی دردسرساز بود.
والی میگوید که او و چند سرباز سابق کانادایی دیگر در ابتدا ترجیح دادند چندین ماه به تیپ "نورمن" که یک واحد از نیروهای تعلیم دیده خصوصی غربی بود بپیوندند. رهبر این تیپ یک سرباز سابق کبکی به نام مستعار "هرولف" است. والی میگوید به سرعت در میان سربازان اختلاف ایجاد شد و تعداد زیادی از جنگجویان تیپ نورمن را ترک کردند. سه نفر از این تیپ که خواستند نامشان فاش نشود، گفتند که هرولف قولهای زیادی در مورد تسلیحات و تجهیزاتی داده بود که میرسند، اما هرگز نرسیدند بطوریکه برخی از جنگجویان غربی خود را بدون سلاح در حدود ۴۰ کیلومتری جبهه روسیه دیدند. والی میگوید "اگر روسیه حمله میکرد، همه در معرض خطر بودیم، این خیلی غیرمسئولانه بود".
تقلب و بیحوصلگی
فرمانده تیپ نورمن که به دلایل امنیتی از ما خواست نام واقعیش مخفی بماند تأیید میکند که از زمان شروع درگیریها در اوکراین، تیپ او که حدود شصت جنگجو داشت، به حال خود رها شده است. چند نفر از آنها میخواستند قراردادی را امضا کنند که به واسطه آن تحت قوانین کنوانسیون ژنو قرار گیرند و تضمین شود که در صورت آسیب دیدن، لااقل دولت اوکراین آنها را درمان خواهد کرد. هرولف ادعا میکند که برخی حتی از این جنگجویان خبره "برنامهریزی" کردند تا یک محموله اسلحه ۵۰۰,۰۰۰ دلاری آمریکاییهایی را از او بگیرند تا یک واحد رزمی برای خودشان تاسیس کنند. آمریکا میگوید تاکنون ۳ بیلیون دلار اسلحه به اوکراین هدیه کرده که تمام شده و باید بطور فوری بودجه بیلیونی جدیدی برای کمک به اوکراین اختصاص دهد.
والی میگوید جنگجویان تعلیم دیده غربی آنقدر برای رفتن به جبهه عجله داشتند که حتی کوچکترین بررسی درباره وضعیت امنیتی اوکراین نکردند. او میافزاید: "اوکراینیها هم اصلا به ما اعتماد نداشتند، آنها پس از چندی که ما را آزمایش کردند کمی اعتمادشان به ما جلب شد و تازه پس از آن بود که ماموریتهای بیشتری به ما محول شد. یک عنصر مهم بین دو نفر وجود دارد که اسمش اعتماد است که باید ایجاد شود و این کاملا طبیعی است".
ناامیدی وحشتناک
والی بطور خلاصه میگوید: "بسیاری از جنگجویان غربی انتظار دارند که مهره تاثیر گذار این جنگ باشند اما واقعیت جنگ چیز دیگریست و همین باعث یک ناامیدی وحشتناک شد". او میگوید پس از اینکه ناامید شده به یک گروه پیاده نظام کبکی دیگر به نام "سایه" بعنوان تکتیرانداز پیوسته و در نهایت وارد یک واحد اوکراینی در منطقه کییف شد. اما باز هم یافتن اسلحهای برای جنگیدن تلاشی بود پایان ناپذیر. او میافزاید: "باید کسی را میشناختید تا او به شما بگوید که به فلان انبار مهمات قدیمی برو و یک اسلحه AK-47 بگیر. باید در انبار قطعات و مهمات را اینور و آنور میکردی تا بالاخره سلاحی که کم و بیش خوب بود را پیدا کنی و خودت آنرا برای جنگ آماده کنی".
به گفته یکی از آن سه نفر، پس از چند هفته حضور در خاک اوکراین، برخی از با تجربهترین سربازان غربی در نهایت توسط اداره اطلاعات نظامی اوکراین استخدام شدند و اکنون در عملیات ویژه پشت خطوط روسیه شرکت میکنند. والی میگوید، برخی دیگر که تجربه کمتری دارند از یک خانه به خانه دیگری میروند و منتظرند تا شاید یک واحد اوکراینی آنها را استخدام کند و به جبهه ببرد. وی میافزاید اکثریت ما جنگجویان خارجی تصمیم گرفتیم به خانه بازگردیم و توضیح میدهد: "بسیاری از ما با غرور به اوکراین رفتیم اما مغموم و سرافکنده به کشورمان باز میگردیم".
والی در پایان مصاحبه گفت که خودش فقط دو گلوله به سوی پنجرهها شلیک کرده و خودش واقعا و هرگز به محدوده تیر دشمن نرسیده است. او بطور خلاصه میگوید: "این جنگ ماشینهاست، جایی که سربازان بسیار شجاع اوکراینی متحمل خسارات بسیار سنگینی از گلولهباران روسها میشوند و فرصتهای بسیار زیادی را در تضعیف دشمن از دست میدهند، زیرا اوکراینیها دانش فنی نظامی کافی ندارند". او معتقد است: "اگر اوکراینیها رویههایی را که ما غربیها در افغانستان برای برقراری ارتباط با توپخانه داشتیم، داشتند، میتوانستیم به روسها خیلی صدمه بزنیم".
اما والی علیرغم همه چیز هنوز تمایل خودش برای بازگشت به جنگ را پنهان نمیکند و میگوید: "هرگز معلوم نیست که ما جنگجویان خارجی و غربی چه زمانی میتوانیم در جنگ تاثیرگذار باشیم. ما مثل کپسول آتشنشانی هستیم، تا زمانیکه آتشی نباشد، فایدهای نداریم".
بیشتر بخوانید:
- شش کمک دولت کانادا بعلت کرونا از امروز کاملا قطع شدند؛ بیداد بدهی و تورم؛ کانادا میلیونها دلار اسلحه رایگان به اوکراین تقدیم میکند
- پول بنزین و گازوئیل دو برابر شده طی یک سال شما دقیقا در جیب چه کسانی میرود؟
- امشب قیمت بنزین ۲ سنت دیگر و گازوئیل ۱۵ سنت دیگر بالا میرود؛ سود خالص شرکت نفتی شوران آمریکا ۴ برابر شد
- بن سلمان که جواب تلفن بایدن را نمیداد، به پوتین تلفن زد
- اطلاعیه شورای مطبوعات و رسانههای قومی کانادا درباره جنگ بین روسیه و اوکراین
اگر شما همکاری گرامی ما هستی، مرسی که این مطلب را خواندی، اما کپی نکن و با تغییر به نام خودت نزن، خودت زحمت بکش!
پروتکل علمی - پزشکی جهانی برای مقابله کلیه ویروسهایی مانند کرونا که انتقالشان از طریق بسته هوایی است:
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
Date: دوشنبه, می 9, 2022 - 22:00
درباره نویسنده/هنرمند
Arash Moghaddam آرش مقدم مدرک کارشناسی کامپیوتر و تخصص تولید رسانه دیجیتال دارد و مدیریت تولید بیش ۹ رسانه تصویری، چاپی و اینترنتی را بعهده داشته است. |
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو