در مرامنامه یا اساسنامه هر یک از احزاب کانادا تصریح شده که شما برای عضویت در آن حزب نباید عضو حزب دیگر باشید. اما شما برای پیوستن به "همبستگی جهانی" میتوانید عضو هر حزب دیگر هم باشید
تغییر بزرگ-47
از گذشته به حال و آینده -5
ایجاد تَشَکُل سیاسیِ نوین3
«Two things are infinite: the universe and human stupidity; and I am not sure about the universe.»
ادامهی خودکشی؟
از طبقهی بیست و هفتم آپارتمان اجارهای یکخوابهام در "فارِست لِینوِی" (ضلع شمال شرقی تقاطع خیابانهای شپرد و یانگ) در منطقه "ویلودیل"، "نورِثیورک"، تماشاگرِ فضای بسیار وسیع و باز و سرسبز و پُردرختِ بخش جنوب شرقی شهر تورنتوام که از بالکن منزلم تا دریاچه انتاریو امتداد دارد. هوا آفتابی و نیمه ابری است. چه منظره زیبائی! چه دنیای آرام و دوستداشتنیای! اما پر از نگرانی.
چند روزی است پائیز شروع شده. من که پانزده سال است در همین آپارتمان زندگی میکنم، اگر اشتباه نکنم روال معمول این بود که در این فصل میبایستی درختان مملو از رنگهای پائیزی باشد. پائیز تورنتو به خاطر رنگآمیزیهای متنوع به نظر من زیباترین فصل کاناداست. اگر هنوز همه جا سرسبز است، به خاطر تغییرات جوی است. دیروز هوا به قدری گرم بود که مرا به یاد هوای تهران انداخت، شهری که سی و یک سال پیش ترک کردم.
بیست و هفت یا هشت سال پیش بود که از یکی از نویسندگان "تورنتو استار" مطلب مفصلی خواندم در مورد تغییرات آب و هوا و افزایش حرارت کره زمین و آب شدن یخهای قطبی (یادم نیست که آیا به غرق و نابود شدن خرسهای قطبی هم اشاره میکرد یا نه) و اینکه هوای کانادا طبعاً گرمتر میشود و نویسنده شادمانی میکرد که بنابراین از سرمای تورنتو و کانادا کاسته میشود، هوای کشور برای "توریسم" در کانادا مطبوعتر و اقتصاد کشور چه خوب میشود!
همانا حماقت انسانِ "اقتصادگرا" و "ملیگرا" که اگر دنیا را آب ببرد اما سود مادی به کشور و جیبش برسد، شادمانی میکند.
وضعیت اضطراری است
امروز این دختر مدرسه شانزدهساله سوئدی، "گرتا"، با فریاد و غضب خود و فریادِ نوجوانان دیگر اروپائی شیپور بیدارباش را به صدا درآورده است. اشارهاش به روند زندگانی کنونی بشر به سوی نابودی است و به اینکه "باید فوری کاری کرد" اگر نه دیر میشود و روند آلودگی محیط زیست و گرمایش به خاطر اثرات تصاعدی این رویه زندگانی بر روی گرمایش زمین غیر قابل جلوگیری و غیر قابل بازگشت میشود.
وضعیت اضطراری است. وضعیت اضطراری است. وضعیت اضطراری است. هر چقدر این جمله گفته و تکرار شود کم است. بشر ناخودآگاه دارد به عنوان "نوع" خود را از بین میبرد. برای جلوگیری از "خودکشی" بشر بر اثر حماقت باید کاری کرد، باید کاری کرد، باید کاری کرد. نمیتوان فقط به شرح فاجعه اکتفا کرد. سی سال است، پنجاه سال است که دانشمندان و متخصصان اخطار کردهاند. اما رسانهها اخطارها را به مردم نرساندند. به جای آن به بازگوی جنجالهای سکسی و جنجالهای سیاسی یا حوادث روز مشغول بودهاند. در جایی شخصی از طبقهی چندم افتاد، یا فلان زن و شوهر به دادگاه رفتند، پلیس جوانی را که تیغ ریشتراشی از فروشگاه دزدیده بود "دستگیر" کرد! یا این روزها "ترامپ" چه چیزی "توئیت" کرد، یا "ترودو" صورتش را سالها پیش "سیاه" رنگ کرد!
بدتر از همه "سیاستمداران" ما هستند که فقط در پی رای گرفتن و انتخاب شدن و وعده دادن و باج دادن برای انتخاب شدن و ادامهی وضع موجود هستند. متاسفانه حکومت را دانشمندان به دست ندارند. حکومت را بازیگران و سخنوران به دست دارند. مثل "ترودو" که نخستوزیر شد برای اینکه نام پدر نخستوزیر را با خود داشت و تخصص در بازیگری و "دراما" دارد، خوشتیپ و خوشرو و قد بلند است، و البته شبکهی کشورداری حزب لیبرال پدرش را هم پشت سر خود دارد و مشاورانی چون "ژان کرتین" وزیر و همکار نزدیک کابینه پدرش و نخستوزیر پیشین کانادا. جاستین یا ژوستن ترودو یک کانادائی واقعی هم هست، و به هر دو زبان رسمی کشور همچون زبان مادری خود مسلط است. نخستوزیرِ "فتوآپ" که دایم مردم با او "سلفی" میگیرند. بیشتر روسای دولتهای جهانِ پیشرفته امروز از همین نوعند. رئیس جمهور فرانسه "ماکرون"، رئیسجمهور ا م آمریکا را هم که نگو! اما همهشان در خدمت به نظام سوداگر کنونی و شرکتهای بزرگ سوداگر. "ترامپ" را که همه روزه میبینید چطور بیپروا و علناً، باید گفت "بیشرمانه" (از دیدگاه فرهنگ ایرانی اصیل) به دنبال "پول" و "قدرت" است و "مکرون" را هم به رغم عوامفرینی و تسلطش در بازیگری و بر رسانههای جمعی فرانسه که خود را قدری مدافع محیط زیست هم نشان میدهد، توجه کنید چطور ماههاست هزاران مامور انتظامی فرانسوی را به سود نظام سوداگر به جان تظاهرکنندگان زردپوش کشور انداخته است. "ترودو" که در مقایسه با آن دو ملایم و انسانی است. ولی دیدیم که در دفاع از نظام سوداگر اخلاق و درستکاری را زیرپا میگذارد. و صرفاً باید از آن بانوئی قدردانی کرد که حاضر نشد اخلاق را فدای پست و مقام کند با به عبارتی دیگر "حمیت" را فدای "همیت" تیمی سوداگران کند.وی از اقوام اصلی و بومی این سرزمین است که فرهنگشان مخالف فرهنگ یا ضدِفرهنگِ سودگران است.
"همبستگی جهانی" چیست و چه چیز نیست؟
باری، هفته پیش نوشتم که در این شماره "ایراناستار" چکیده ای از برنامه ی انقلابی تشکُلِ کشورداری و جهانداری "همبستگی جهانی"، برنامهای متفاوت و منحصر به فرد را که هدفش تضمین بقای بشر و صلح جهانی پایدار و سعادت انسانهاست بیان دارم.
نامِ این تشکل Earth Solidarity / Solidarité planétaire "همبستگی جهانی" است. طبعاً "حزب" جدید به معنای گروه و دستهای جدید و مخالف احزاب موجود نیست بلکه به معنای همکاری همگان است، چنانکه از نامش هویداست، منظور همکاری و همبستگی همگان در نگهبانی و نگهداری از حیات و زندگانی بر این کره است.
در مرامنامه یا اساسنامه هر یک از احزاب کانادا تصریح شده که شما برای عضویت در آن حزب نباید عضو حزب دیگر باشید. اما شما برای پیوستن به "همبستگی جهانی" میتوانید عضو هر حزب دیگر هم باشید. برای همین است که روی کلمه "تشکل" اصرار میکنم، نه حزب. هدف این تشکل چیزی نیست جز همبستگی جهانی برای نجات حیات بر کره زمین. حیات و زندگانیای که عصر "انقلاب صنعتی" به طور بسیار جدی و اضطراری به خطر انداخته است. هدفِ این تشکل جز این نیست که در مقیاس و بُعدِ جهانی باشد و در جهت و با هدفِ همبستگی جهانی برای پاکیزه نگاه داشتن آب و خاک و هوای کره زمین، محافظت از ذخایر طبیعی، بازگرداندن اخلاقیات، برقراری صلح پایدار در جهان و تضمین سعادت زندگان باشد.
رشد سعادت به جای رشد اقتصاد
در نظام مدرن "رشد اقتصادی" هدف بوده است. هر سال کشورها را بر اساس نرخ "رشد اقتصادی"شان طبقهبندی میکنند. نخستوزیران کانادا با افتخار، رشد اقتصادی کانادا را به رخ میکشند. همین اخیراً "ترودو" این کار را کرد که "کانادا" در میان همه کشورهای OCDE از نرخ رشد بالاتری برخوردار بود. خُب که چی؟ شما سالی ۳۵۰ هزار مهاجر میگیرید، از جمعیتی که وقتی من به سال ۱۹۸۸ به کانادا آمدم ۲۹ میلیون بود و حالا ۳۵ میلیون شده. یعنی یک در صد مهاجر هر سال به رشد جمعیت طبیعی کانادا میافزائید. رشد به معنای رشد تولید و مصرف است. شما نفت را از زیر زمین استخراج میکنید و میگوئید "رشد اقتصادی". بله، اما امروزه حتا یک نوجوان دانشآموز متوجه شده است که همانا رشد آلودگیها و ناپاکیها و رشد در انهدام زندگانی طبیعی است، رشد "استرس" و خودکشیهای فردی و خودکشی انسانیت بوده است.
از این پس در کانادا و در ایران و در جهان میبایستی "رشد سعادت" انسانها و پایداری و بقای انسانیت را اندازه گرفت.
برنامهی ما
برنامهی ما متفاوت از دیگران است بی آنکه مخالف بیشتر برنامههای حزبهای دیگر باشد. در مورد "حزب سبز"، که از همه به هدفِ "همبستگی جهانی" نزدیکتر است، بحث چندانی نیست جز در "محافظه کار" بودن بعضی برنامه هایش، چرا که آنها را در چارچوب نظام مدرن مینهد، مثل "مالیات بر کربن". این مالیات اجازه میدهد که صنایع کثیف به کار خود ادامه بدهند اما مالیات بیشتر بپردازد. بد نیست اما در چارچوب سیستم است. در سیاست خارجی باید فراملیتی اندیشید نه "انگلیسیوار" همچون "مستعمره" سیاسی بریتانیای کبیر.
برنامههای حزب "نودمکرات"، خانهسازی، کمک به دانشگاهها و دانشجویان، و افراد کم درآمد، تضمین اینکه همه شهروندان در برابر بیماریها بیمه باشند و گسترش آن به بهداشت دندان به عبارت دیگر برنامههای "جامعهداری" (سوسیالیستی) آن هیچ تضادی با "همبستگی جهانی" ندارد. اینکه "بودجهاش" از کجا تامین میشود، از آن سوالهای "سوداگرانه" است! حزب لیبرال هم کمابیش همان برنامههای "اندیپی" و "سبز" را اعلام میکند ضمن اینکه هوای دوستان بیزنسی خود را دارند. "نو پرابلم"، مسئلهای نیست! اینکه محافظهکاران و جناب "شیر" قول میدهد ۱۰ در صد از مالیات شهروندان کم کند، بسیار هم عالی است. به شرطی که صدمهای به مردم نرسد! برای اینکار از صد و پنجاه یا دویست هزار دلار در آمد سالانه به بالا، مالیاتها قدری تصاعدی بالا رود.
سیاست خارجی کانادا و جهان
من با سازمان ملل متحد همکاری بسیار بیشتر و نزدیکتر داشته باشم و در ایجاد نظم پسامدرن جهانی ابتکاراتی را پیشنهاد کنم.
از جمله باید قوای "بیگانه" (ناتو، که کانادا هم در آن شرکت دارد) از منطقه آسیای غربی و آسیای میانی خارج شوند. "طالبان" و "قاعده" و دیگر گروههای تروریستی اسلامی را باید کشورهای همسایه در همدستی و همکاری با یکدیگر و با دولت افعانستان سرکوب کنند و به راحتی هم میتوانند سرکوب کنند. وجود آمریکا و انگلیس و ناتو مستمسکی است برای طالبان و قاعده که علیه دشمن خارجی و دشمن "دینی" و در عمل بر ضد حکومت و مردم کشورهای خودشان یارگیری کنند.
مردمانِ ایران و پاکستان و تاجیکستان و ازبکستان و هندوستان و چین و خود حکومت افغانستان با همکاری منطقهای بین خود، طالبان و قاعده و دیگر نهضتهای باقیمانده از وحشیگریهای دیرین را سرکوب کنند و یک همبستگی "لائیک-سکولار-عرقی" در منطقه پدید آورند.
کانادا کمک کند - و اگر به پارلمان کانادا انتخاب شوم - شخصاً با تماس با روسای دولتها به ایجاد اتحادیههای "ایرانی-تورانی" و "اتحادیهی آسیای غربی و میانی" ترغیب و تشویق کنم، اتحادیههای عرفی و سکولار. نمونه موجود: "اتحادیه اروپا" که باعث شده کشورهای متخاصم دیرین چون فرانسه و آلمان امروز مانند دو روح اندر یک بدن در صلحی پایدار با هم زندگی کنند.
شمهای از اهداف من در صورتی که به پارلمان راه یابم:
تعطیلات آخر هفته سه روز شود.
در هر تغییر فصل و در بزرگداشت حیاتمان بر این کره زمین ۵ روز تعطیل.
یک روز در هفته زندگی بدون حضور ماشین شخصی در خیابانها. دستکم در بعضی خیابانها.
استخراج نفت و دیگر انواع "تجاوز" به طبیعت مانند آلودگی خاک به مواد شیمیائی و آلودگیهای هوا یا آزار و کشتار حیوانات ممنوع میشود و همه منابع نفتی که استخراج و تولیدات آن علت اصلی آلودگیها و دگرگونیهای ویرانگر جوی است متعلق به سازمان ملل متحد میشود.
مردم به زندگانی درویشی و پرستش طبیعت و انسانیت تشویق میشوند، نه به مال اندوزی و ادامهی انواع بتپرستیهای آبااجدادی.
"دولت"های قلابی "قطر" و "امارتهای متحد عرب" (امارات متحده) که حیات سیاسیشان از استخراج نفت و موجب انهدام محیط زیست است منحل شده، سرزمینهای مربوط به مالکیت سازمان ملل متحد در آید که ضمن حفظ مقر کنونی خود در نیویورک و ژنو، مقر دیگر و مقر اصلی خود را به خلیج فارس منتقل و بنا کند. نظام آلسعود و وجود "دولتهای" قلابی استعمار ساخته که ننگ بشریت است منحل شود و همه آن سرزمینها زیر نظر "بشر" اداره شود. به ناچار صلح منطقه زیر نظر سازمان ملل متحد به عنوان نمایندهی بشر تضمین شود، نه مثل اکنون زیر نظر آمریکا و (انگلیس)ِ جنگ افروز.
سازمان ملل متحد در تشکیلات خود اصلاح شود، و از اختیارات بیشتر برخوردار شود از جمله دبیر کل سازمان ملل متحد، به طوری که به راستی نمایندگی انسانیت را داشته باشد و در مقابل شرکتهای بزرگ فراملیتی توان ایستادگی داشته باشد. زیرا دولت- ملتها به علت محدودیتهای مرزی توان ایستادگی ندارند.
با نمایندگان مجلس شورای اسلامی و سایر مقامات ایران تماس گیرم که طی رفراندمی آرام و متمدنانه قانون اساسی نظام اسلامی در مقابل نظامی که در آن دین اسلام از دولت جدا باشد، حقوق همه شهروندان برابر باشد و اصول اعلامیه جهانی حقوق بشر رعایت شود به رای ملت ایران گذاشته شود (جمهوری یا سلطنت مشروطه، فرقی نمیکند، آنهم در مرحله دوم به رای ملت گذاشته شود). ایران یکی از محورهای مهم فرهنگ بشریت است و این تغییر بزرگ برای تضمین و اعتلای صلح جهانی بسیار موثر است.
نکات برشمرده شده به صورت "درافت" (نسخهی اولیهای که باید اصلاح و تکمیل شود) تقدیم شده است.
مطالب بیشتر و جزئیات فراوان است که فعلاً میماند برای فرصتی دیگر.
از گذشته به حال و آینده -5
ایجاد تَشَکُل سیاسیِ نوین3
«Two things are infinite: the universe and human stupidity; and I am not sure about the universe.»
ادامهی خودکشی؟
از طبقهی بیست و هفتم آپارتمان اجارهای یکخوابهام در "فارِست لِینوِی" (ضلع شمال شرقی تقاطع خیابانهای شپرد و یانگ) در منطقه "ویلودیل"، "نورِثیورک"، تماشاگرِ فضای بسیار وسیع و باز و سرسبز و پُردرختِ بخش جنوب شرقی شهر تورنتوام که از بالکن منزلم تا دریاچه انتاریو امتداد دارد. هوا آفتابی و نیمه ابری است. چه منظره زیبائی! چه دنیای آرام و دوستداشتنیای! اما پر از نگرانی.
چند روزی است پائیز شروع شده. من که پانزده سال است در همین آپارتمان زندگی میکنم، اگر اشتباه نکنم روال معمول این بود که در این فصل میبایستی درختان مملو از رنگهای پائیزی باشد. پائیز تورنتو به خاطر رنگآمیزیهای متنوع به نظر من زیباترین فصل کاناداست. اگر هنوز همه جا سرسبز است، به خاطر تغییرات جوی است. دیروز هوا به قدری گرم بود که مرا به یاد هوای تهران انداخت، شهری که سی و یک سال پیش ترک کردم.
بیست و هفت یا هشت سال پیش بود که از یکی از نویسندگان "تورنتو استار" مطلب مفصلی خواندم در مورد تغییرات آب و هوا و افزایش حرارت کره زمین و آب شدن یخهای قطبی (یادم نیست که آیا به غرق و نابود شدن خرسهای قطبی هم اشاره میکرد یا نه) و اینکه هوای کانادا طبعاً گرمتر میشود و نویسنده شادمانی میکرد که بنابراین از سرمای تورنتو و کانادا کاسته میشود، هوای کشور برای "توریسم" در کانادا مطبوعتر و اقتصاد کشور چه خوب میشود!
همانا حماقت انسانِ "اقتصادگرا" و "ملیگرا" که اگر دنیا را آب ببرد اما سود مادی به کشور و جیبش برسد، شادمانی میکند.
وضعیت اضطراری است
امروز این دختر مدرسه شانزدهساله سوئدی، "گرتا"، با فریاد و غضب خود و فریادِ نوجوانان دیگر اروپائی شیپور بیدارباش را به صدا درآورده است. اشارهاش به روند زندگانی کنونی بشر به سوی نابودی است و به اینکه "باید فوری کاری کرد" اگر نه دیر میشود و روند آلودگی محیط زیست و گرمایش به خاطر اثرات تصاعدی این رویه زندگانی بر روی گرمایش زمین غیر قابل جلوگیری و غیر قابل بازگشت میشود.
وضعیت اضطراری است. وضعیت اضطراری است. وضعیت اضطراری است. هر چقدر این جمله گفته و تکرار شود کم است. بشر ناخودآگاه دارد به عنوان "نوع" خود را از بین میبرد. برای جلوگیری از "خودکشی" بشر بر اثر حماقت باید کاری کرد، باید کاری کرد، باید کاری کرد. نمیتوان فقط به شرح فاجعه اکتفا کرد. سی سال است، پنجاه سال است که دانشمندان و متخصصان اخطار کردهاند. اما رسانهها اخطارها را به مردم نرساندند. به جای آن به بازگوی جنجالهای سکسی و جنجالهای سیاسی یا حوادث روز مشغول بودهاند. در جایی شخصی از طبقهی چندم افتاد، یا فلان زن و شوهر به دادگاه رفتند، پلیس جوانی را که تیغ ریشتراشی از فروشگاه دزدیده بود "دستگیر" کرد! یا این روزها "ترامپ" چه چیزی "توئیت" کرد، یا "ترودو" صورتش را سالها پیش "سیاه" رنگ کرد!
بدتر از همه "سیاستمداران" ما هستند که فقط در پی رای گرفتن و انتخاب شدن و وعده دادن و باج دادن برای انتخاب شدن و ادامهی وضع موجود هستند. متاسفانه حکومت را دانشمندان به دست ندارند. حکومت را بازیگران و سخنوران به دست دارند. مثل "ترودو" که نخستوزیر شد برای اینکه نام پدر نخستوزیر را با خود داشت و تخصص در بازیگری و "دراما" دارد، خوشتیپ و خوشرو و قد بلند است، و البته شبکهی کشورداری حزب لیبرال پدرش را هم پشت سر خود دارد و مشاورانی چون "ژان کرتین" وزیر و همکار نزدیک کابینه پدرش و نخستوزیر پیشین کانادا. جاستین یا ژوستن ترودو یک کانادائی واقعی هم هست، و به هر دو زبان رسمی کشور همچون زبان مادری خود مسلط است. نخستوزیرِ "فتوآپ" که دایم مردم با او "سلفی" میگیرند. بیشتر روسای دولتهای جهانِ پیشرفته امروز از همین نوعند. رئیس جمهور فرانسه "ماکرون"، رئیسجمهور ا م آمریکا را هم که نگو! اما همهشان در خدمت به نظام سوداگر کنونی و شرکتهای بزرگ سوداگر. "ترامپ" را که همه روزه میبینید چطور بیپروا و علناً، باید گفت "بیشرمانه" (از دیدگاه فرهنگ ایرانی اصیل) به دنبال "پول" و "قدرت" است و "مکرون" را هم به رغم عوامفرینی و تسلطش در بازیگری و بر رسانههای جمعی فرانسه که خود را قدری مدافع محیط زیست هم نشان میدهد، توجه کنید چطور ماههاست هزاران مامور انتظامی فرانسوی را به سود نظام سوداگر به جان تظاهرکنندگان زردپوش کشور انداخته است. "ترودو" که در مقایسه با آن دو ملایم و انسانی است. ولی دیدیم که در دفاع از نظام سوداگر اخلاق و درستکاری را زیرپا میگذارد. و صرفاً باید از آن بانوئی قدردانی کرد که حاضر نشد اخلاق را فدای پست و مقام کند با به عبارتی دیگر "حمیت" را فدای "همیت" تیمی سوداگران کند.وی از اقوام اصلی و بومی این سرزمین است که فرهنگشان مخالف فرهنگ یا ضدِفرهنگِ سودگران است.
"همبستگی جهانی" چیست و چه چیز نیست؟
باری، هفته پیش نوشتم که در این شماره "ایراناستار" چکیده ای از برنامه ی انقلابی تشکُلِ کشورداری و جهانداری "همبستگی جهانی"، برنامهای متفاوت و منحصر به فرد را که هدفش تضمین بقای بشر و صلح جهانی پایدار و سعادت انسانهاست بیان دارم.
نامِ این تشکل Earth Solidarity / Solidarité planétaire "همبستگی جهانی" است. طبعاً "حزب" جدید به معنای گروه و دستهای جدید و مخالف احزاب موجود نیست بلکه به معنای همکاری همگان است، چنانکه از نامش هویداست، منظور همکاری و همبستگی همگان در نگهبانی و نگهداری از حیات و زندگانی بر این کره است.
در مرامنامه یا اساسنامه هر یک از احزاب کانادا تصریح شده که شما برای عضویت در آن حزب نباید عضو حزب دیگر باشید. اما شما برای پیوستن به "همبستگی جهانی" میتوانید عضو هر حزب دیگر هم باشید. برای همین است که روی کلمه "تشکل" اصرار میکنم، نه حزب. هدف این تشکل چیزی نیست جز همبستگی جهانی برای نجات حیات بر کره زمین. حیات و زندگانیای که عصر "انقلاب صنعتی" به طور بسیار جدی و اضطراری به خطر انداخته است. هدفِ این تشکل جز این نیست که در مقیاس و بُعدِ جهانی باشد و در جهت و با هدفِ همبستگی جهانی برای پاکیزه نگاه داشتن آب و خاک و هوای کره زمین، محافظت از ذخایر طبیعی، بازگرداندن اخلاقیات، برقراری صلح پایدار در جهان و تضمین سعادت زندگان باشد.
رشد سعادت به جای رشد اقتصاد
در نظام مدرن "رشد اقتصادی" هدف بوده است. هر سال کشورها را بر اساس نرخ "رشد اقتصادی"شان طبقهبندی میکنند. نخستوزیران کانادا با افتخار، رشد اقتصادی کانادا را به رخ میکشند. همین اخیراً "ترودو" این کار را کرد که "کانادا" در میان همه کشورهای OCDE از نرخ رشد بالاتری برخوردار بود. خُب که چی؟ شما سالی ۳۵۰ هزار مهاجر میگیرید، از جمعیتی که وقتی من به سال ۱۹۸۸ به کانادا آمدم ۲۹ میلیون بود و حالا ۳۵ میلیون شده. یعنی یک در صد مهاجر هر سال به رشد جمعیت طبیعی کانادا میافزائید. رشد به معنای رشد تولید و مصرف است. شما نفت را از زیر زمین استخراج میکنید و میگوئید "رشد اقتصادی". بله، اما امروزه حتا یک نوجوان دانشآموز متوجه شده است که همانا رشد آلودگیها و ناپاکیها و رشد در انهدام زندگانی طبیعی است، رشد "استرس" و خودکشیهای فردی و خودکشی انسانیت بوده است.
از این پس در کانادا و در ایران و در جهان میبایستی "رشد سعادت" انسانها و پایداری و بقای انسانیت را اندازه گرفت.
برنامهی ما
برنامهی ما متفاوت از دیگران است بی آنکه مخالف بیشتر برنامههای حزبهای دیگر باشد. در مورد "حزب سبز"، که از همه به هدفِ "همبستگی جهانی" نزدیکتر است، بحث چندانی نیست جز در "محافظه کار" بودن بعضی برنامه هایش، چرا که آنها را در چارچوب نظام مدرن مینهد، مثل "مالیات بر کربن". این مالیات اجازه میدهد که صنایع کثیف به کار خود ادامه بدهند اما مالیات بیشتر بپردازد. بد نیست اما در چارچوب سیستم است. در سیاست خارجی باید فراملیتی اندیشید نه "انگلیسیوار" همچون "مستعمره" سیاسی بریتانیای کبیر.
برنامههای حزب "نودمکرات"، خانهسازی، کمک به دانشگاهها و دانشجویان، و افراد کم درآمد، تضمین اینکه همه شهروندان در برابر بیماریها بیمه باشند و گسترش آن به بهداشت دندان به عبارت دیگر برنامههای "جامعهداری" (سوسیالیستی) آن هیچ تضادی با "همبستگی جهانی" ندارد. اینکه "بودجهاش" از کجا تامین میشود، از آن سوالهای "سوداگرانه" است! حزب لیبرال هم کمابیش همان برنامههای "اندیپی" و "سبز" را اعلام میکند ضمن اینکه هوای دوستان بیزنسی خود را دارند. "نو پرابلم"، مسئلهای نیست! اینکه محافظهکاران و جناب "شیر" قول میدهد ۱۰ در صد از مالیات شهروندان کم کند، بسیار هم عالی است. به شرطی که صدمهای به مردم نرسد! برای اینکار از صد و پنجاه یا دویست هزار دلار در آمد سالانه به بالا، مالیاتها قدری تصاعدی بالا رود.
سیاست خارجی کانادا و جهان
من با سازمان ملل متحد همکاری بسیار بیشتر و نزدیکتر داشته باشم و در ایجاد نظم پسامدرن جهانی ابتکاراتی را پیشنهاد کنم.
از جمله باید قوای "بیگانه" (ناتو، که کانادا هم در آن شرکت دارد) از منطقه آسیای غربی و آسیای میانی خارج شوند. "طالبان" و "قاعده" و دیگر گروههای تروریستی اسلامی را باید کشورهای همسایه در همدستی و همکاری با یکدیگر و با دولت افعانستان سرکوب کنند و به راحتی هم میتوانند سرکوب کنند. وجود آمریکا و انگلیس و ناتو مستمسکی است برای طالبان و قاعده که علیه دشمن خارجی و دشمن "دینی" و در عمل بر ضد حکومت و مردم کشورهای خودشان یارگیری کنند.
مردمانِ ایران و پاکستان و تاجیکستان و ازبکستان و هندوستان و چین و خود حکومت افغانستان با همکاری منطقهای بین خود، طالبان و قاعده و دیگر نهضتهای باقیمانده از وحشیگریهای دیرین را سرکوب کنند و یک همبستگی "لائیک-سکولار-عرقی" در منطقه پدید آورند.
کانادا کمک کند - و اگر به پارلمان کانادا انتخاب شوم - شخصاً با تماس با روسای دولتها به ایجاد اتحادیههای "ایرانی-تورانی" و "اتحادیهی آسیای غربی و میانی" ترغیب و تشویق کنم، اتحادیههای عرفی و سکولار. نمونه موجود: "اتحادیه اروپا" که باعث شده کشورهای متخاصم دیرین چون فرانسه و آلمان امروز مانند دو روح اندر یک بدن در صلحی پایدار با هم زندگی کنند.
شمهای از اهداف من در صورتی که به پارلمان راه یابم:
تعطیلات آخر هفته سه روز شود.
در هر تغییر فصل و در بزرگداشت حیاتمان بر این کره زمین ۵ روز تعطیل.
یک روز در هفته زندگی بدون حضور ماشین شخصی در خیابانها. دستکم در بعضی خیابانها.
استخراج نفت و دیگر انواع "تجاوز" به طبیعت مانند آلودگی خاک به مواد شیمیائی و آلودگیهای هوا یا آزار و کشتار حیوانات ممنوع میشود و همه منابع نفتی که استخراج و تولیدات آن علت اصلی آلودگیها و دگرگونیهای ویرانگر جوی است متعلق به سازمان ملل متحد میشود.
مردم به زندگانی درویشی و پرستش طبیعت و انسانیت تشویق میشوند، نه به مال اندوزی و ادامهی انواع بتپرستیهای آبااجدادی.
"دولت"های قلابی "قطر" و "امارتهای متحد عرب" (امارات متحده) که حیات سیاسیشان از استخراج نفت و موجب انهدام محیط زیست است منحل شده، سرزمینهای مربوط به مالکیت سازمان ملل متحد در آید که ضمن حفظ مقر کنونی خود در نیویورک و ژنو، مقر دیگر و مقر اصلی خود را به خلیج فارس منتقل و بنا کند. نظام آلسعود و وجود "دولتهای" قلابی استعمار ساخته که ننگ بشریت است منحل شود و همه آن سرزمینها زیر نظر "بشر" اداره شود. به ناچار صلح منطقه زیر نظر سازمان ملل متحد به عنوان نمایندهی بشر تضمین شود، نه مثل اکنون زیر نظر آمریکا و (انگلیس)ِ جنگ افروز.
سازمان ملل متحد در تشکیلات خود اصلاح شود، و از اختیارات بیشتر برخوردار شود از جمله دبیر کل سازمان ملل متحد، به طوری که به راستی نمایندگی انسانیت را داشته باشد و در مقابل شرکتهای بزرگ فراملیتی توان ایستادگی داشته باشد. زیرا دولت- ملتها به علت محدودیتهای مرزی توان ایستادگی ندارند.
با نمایندگان مجلس شورای اسلامی و سایر مقامات ایران تماس گیرم که طی رفراندمی آرام و متمدنانه قانون اساسی نظام اسلامی در مقابل نظامی که در آن دین اسلام از دولت جدا باشد، حقوق همه شهروندان برابر باشد و اصول اعلامیه جهانی حقوق بشر رعایت شود به رای ملت ایران گذاشته شود (جمهوری یا سلطنت مشروطه، فرقی نمیکند، آنهم در مرحله دوم به رای ملت گذاشته شود). ایران یکی از محورهای مهم فرهنگ بشریت است و این تغییر بزرگ برای تضمین و اعتلای صلح جهانی بسیار موثر است.
نکات برشمرده شده به صورت "درافت" (نسخهی اولیهای که باید اصلاح و تکمیل شود) تقدیم شده است.
مطالب بیشتر و جزئیات فراوان است که فعلاً میماند برای فرصتی دیگر.
احزاب چهارگانه متاسفانه به همان خیمه شب بازی خود مشغولند.
کاشکی این انتخابات فرصتی میشد یا بشود برای برداشتن گامی جهت یک "انقلاب صلحجویانه و انساندوستانه" و ایجاد یک نهضتِ "همبستگی جهانی" جهت نجات و اعتلای انسانیت.
مبارزه با آلودگی محیط زیست که به درجه فاجعهآمیزی رسیده است و تلاش در پاکسازی محیط کره زمین، فیزیکی و اخلاقی، هدف اصلی شود.
بیائید دست به دست هم دهیم و "دست به کاری زنیم که غصه سرآید"، کانادا را متحول سازیم و از اینجا جهان را، از جمله ایران را که یکی از مهمترین محورهای انسانیت و از ارکانِ اصلیِ و تاریخی جامعه بشری است آزاد سازیم.
کاشکی این انتخابات فرصتی میشد یا بشود برای برداشتن گامی جهت یک "انقلاب صلحجویانه و انساندوستانه" و ایجاد یک نهضتِ "همبستگی جهانی" جهت نجات و اعتلای انسانیت.
مبارزه با آلودگی محیط زیست که به درجه فاجعهآمیزی رسیده است و تلاش در پاکسازی محیط کره زمین، فیزیکی و اخلاقی، هدف اصلی شود.
بیائید دست به دست هم دهیم و "دست به کاری زنیم که غصه سرآید"، کانادا را متحول سازیم و از اینجا جهان را، از جمله ایران را که یکی از مهمترین محورهای انسانیت و از ارکانِ اصلیِ و تاریخی جامعه بشری است آزاد سازیم.
اگر شما همکاری گرامی ما هستی، مرسی که این مطلب را خواندی، اما کپی نکن و با تغییر به نام خودت نزن، خودت زحمت بکش!
پروتکل علمی - پزشکی جهانی برای مقابله کلیه ویروسهایی مانند کرونا که انتقالشان از طریق بسته هوایی است:
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
Date: چهارشنبه, سپتامبر 25, 2019 - 20:00
درباره نویسنده/هنرمند
Dr. Shodja Eddin Ziaian دکتر شجاعالدین ضیائیان دکترای اقتصاد صلح از دانشگاه پاریس، فوق دکترای صلحشناسی از دانشگاه پنسیلوانیا، و استاد بازنشسته دانشگاههای تورنتو و یورک میباشد |
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو