من درب حدود 40 هزار منزل را زدهام و مرتبا شنیدهام که زندگی امروزه برای اهالی ویلودیل سخت شده
کمی درباره خودتان بگوئید و اینکه چرا مردم باید به شما رای دهند
من دانیال لی، کاندیدای محافظهکاران از منطقه ویلودیل هستم. من بعنوان یک کارفرما میدانم که موفقیت مالی چقدر در کار مهم است که باعث ایجاد کار نیز میشود. بعلاوه بعنوان پدر دو فرزند بسیار نگران بدهیهای دولت هستم که مرتبا افزایش مییابد، قبلا 700 بیلیون دلار بوده که نزدیک به 1 تریلیون میشویم که نتیجهاش افزایش مالیاتها برای نسل بعدی خواهد بود. بعنوان یک مسئول جامعه کرهای – کانادایی میدانم که پیش از هر تصمیمی باید به نظرات مردم گوش سپرد. و بعنوان یک داروساز و متخصص بهداشتی نگران وضعیت بهداشت نیز هستم تا بتوانیم با برنامهای خوب این خدمات را به نسل بعدی نیز ارائه دهیم.
چرا مردم باید به حزب شما رای دهند؟ نقاط و ایدههای قوت حزب شما در این انتخابات چیستند؟ در گذشته چطور؟
من درب حدود 40 هزار منزل را زدهام و مرتبا شنیدهام که زندگی امروزه برای اهالی ویلودیل سخت شده، نکته اینجاست که شما برای حل این مشکل به چه کسی و چه حزبی اعتماد دارید تا هزینهها را کاهش بدهد تا بتوانید مبلغی را نیز برای نسل بعدی کنار بگذارید؟ من صددرصد معتقدم حزب محافظهکار به وعدههایش در بالا بردن استطاعت مردم عمل خواهد کرد.
نقطه مثبت حزب من تنوع است، من کرهایالاصل هستم، ما چینیالاصل، مسلمان، مسیحی و... داریم که وقتی به آن توجه میکنم آنرا خیرهکننده مییابم.
نقطه مثبت ما از گذشته ثابت قدم بودن ماست، برای مثال ما نمیتوانیم بیشتر از آنچه که بدست میآوریم خرج کنیم، مثلا در محل کارم اگر وضعیت خراب شود مجبوریم کارمندان را رد کنیم زیرا نگاه داشتن آنها بدهی را افزایش میدهد و کل کار تعطیل میشود، این تصمیم سختیست اما راه گریزی برایش نیست تا دوباره به سود بازگردیم و کارمند جذب کنیم.
موضع شخصی شما در موارد زیر چیست؟
هزینههای بالای زندگی: مهمترین دغدغه مردم است و پس از آن مردم نگران نرخ بالای جرم در جامعه به واسطه وجود اسلحه هستند. موضوع سوم مهاجرت است. ما میگوییم برای کیفیت زندگی شما تلاش میکنیم؛ امن بودن فرزندانتان برایمان مهم است و مجرمان را در زندان نگاه میداریم نه اینکه بگذاریم روز بعد با وثیقه آزاد شوند؛ و نیز معتقدیم که نیاز به سیستم مهاجرتی خوب داریم نه اینکه اجازه دهیم مهاجران غیرقانونی از مرز با آمریکا (علیرغم قرارداد) به کانادا آمده و طلب پناهندگی کنند، آمدن 65 هزار پناهنده غیرقانونی از آمریکا در روند بقیه مهاجران قانونی تاخیر ایجاد میکند، همه باید یک روند مهاجرتی یکسانی را طی کنند همانطوریکه خانواده من نیز این روند قانونی را طی کرده است.
مشکلات پزشکی و بهداشتی: در مورد بهداشت، این موضوع بیشتر به استانها بر میگردد اما بعنوان یک داروساز باید بگویم که ما باید با دقت بیشتری خرج کنیم و از هزینههای تکراری بپرهیزیم. برای مثال سوزن سرم آمبولانس، با هلیکوپتر، با بیمارستان متفاوت است به همین دلیل این سوزن در یک طی مسیر از منزل تا بیمارستان میتواند سه بار عوض شود که من به این میگویم اسراف یا به دور ریزی. اگرچه ما نمیتوانیم بعنوان دولت فدرال این را تغییر دهیم ولی قول دادهایم به بهداشت بودجه بیشتری اختصاص دهیم تا کاناداییها در زمان نیاز راحتتر باشند. در مورد خرید کلی دارو و سپس پخش آن میان استانها، بعنوان یک داروساز این مشکل را میفهمم اما با وجود 10 استان و ناحیه که هرکدام قوانین و روندهای خودشان را دارند بنظرم این کار شدنی نیست. داشتن چنین سیستمی خیلی خیلی خوب خواهد بود اما چگونه میتوان همه این استانها را که با هم توافق ندارند به یک توافق دارویی رساند این کار را نشدنی میکند؛ موضوع دوم اینست که ما بیلیونها دلار پول خرید بزرگ دارو بصورت یکجا را نداریم تا بعد بتوانیم پول فروش آنها را از استانها بگیریم، شاید پس از پرداخت قسمتی از بدهیهایمان بتوانیم ولی اکنون نمیشود. این یک مشکل بلند مدت است که ترودو قولش را میدهد ولی قادر به اجرا کردنش نیست، ما احتیاج به یک نخست وزیری داریم (مثل شییر) که میتواند با نخست وزیران استانها بخاطر نفع همه کاناداییها و نه حزب خودش بنشیند و به توافق رسیده و اجرایش کند.
تغییر سیستم رای دادن: من فکر میکنم بایستی تغییراتی در این سیستم داده شود اما این تغییر مربوط به یک حزب نیست بلکه ایدههای مردم برای این تغییر باید در نظر گرفته شود. بخاطر نقطه نظر یک حزب نبایستی سراغ تغییر رفت بایستی قبل از آن با مردم به خوبی مشورت کرد.
تغییرات آب و هوایی: من با داشتن دو فرزند این موضوع را جدید میگیرم اما هرکسی حرف خودش را میزند؛ حزب سبز میگوید اگر همینگونه پیش برود دنیا طی 30 تا 40 سال آینده به پایان خواهد رسید بنظرم این نوع لحن برای ما مناسب نیست، حقیقت اینست که ما فقط 0.9% آلودگیها را ایجاد میکنیم در حالیکه چین و هند خیلی زیاد آلودگی ایجاد میکنند و زیر بار توافق پاریس هم نرفتند و ما باید با آنها کار کنیم. باید به آنها کمک کنیم و بنظرم کسی راهحل کاملی را ارائه نکرده است. ما بعنوان محافظهکاران (هارپر) بزرگترین منطقه محافظت شده "دره سرخ" را بوجود آوردهایم. ما فکر نمیکنیم مالیات کربن گرفتن از همه مردم از گرم و سرد کردن خانههایشان راهحل این قضیه باشد، با انتخاب مجدد ترودو این مالیات بالاتر هم خواهد رفت.
نفت و گاز: اندرو شییر قول داده است که خطوط نفتی ما از غرب تا شرق کانادا کشیده خواهد شد تا اقتصادمان بتواند زنده بماند. این تمیزترین راه انتقال نفت است. جیسون کنی (نخست وزیر محافظهکار آلبرتا) نیز حتی میگوید ما باید از کشورهایی که برای حقوق بشر و دموکراسی ارزشی قائل نیستند نفت بخریم (عربستان سعودی) در حالیکه خودمان نفت داریم و نمیتوانیم آنرا بفروشیم، بنظرم اصلا معنی ندارد. همه کاناداییها و اقتصاد و نسل آینده از این کار سود خواهند برد و ترودو بایستی خوب بنگرد که سیاستش در این مورد به ضرر کاناداییها بوده است.
تجارت آزاد با آمریکا و مکزیک، تجارت آزاد با شرق آسیا: بعنوان یک کارفرما من میدانم که برای رشد نیاز به بازارهای جدید هست. آزادی تجارت یکی از آنهاست اما بایستی دقت کنیم که این آزادی به نفع مردم تمام شود نه کمپانیهای بزرگ. ترودووضعیت ما با آمریکا را مشکل کرد، ما قرارداد خوبی با آمریکا داشتیم اما ترودو در حین مذاکرات مرتبا به مسائل زنان و بومیان در معاملات میپرداخت، نقش اینها در معاملات چیست؟ بنظرم قرارداد تجاری بین دو کشور با توجه به قوانین تنظیم میشود نه ایدئولوژی یک حزب. ترودو حتی نتوانست گمرکی آلومینیوم و فولاد را با این معامله بردارد، به همین دلیل فکر میکنم ترودو بلد نیست که چگونه بایستی به قراردادهای تجاری بینالمللی بپردازد، مخصوصا در مورد آمریکا و چین. در این قراردادها باید به منافع مردم اندیشید. در نفتا کانادا ابتدا سعی کرد با مکزیک به توافق برسد به همین دلیل آمریکا موضعش را مقابل ما سخت کرد.
بسیاری کشورهای آسیای شرقی به ارزشهای دموکراسی، حقوق بشری و ادیان پایبند نیستند و ما باید سعی کنیم که این عوامل را به شکلی در قرارداد بگنجانیم. تجارت با شرق آسیا برای کانادا میتواند خیلی خوب باشد اما بنظرم وقتش مناسب نیست و ما باید شریک بزرگمان، آمریکا را همراه خودمان کنیم، بدون آمریکا نمیدانم ما چقدر میتوانیم از آن نفع ببریم.
عربستان سعودی: ما بایستی محکم در مواضع حقوق بشری و آزادی بیان بایستیم و بایستی نشان بدهیم ارزشهای کانادایی چه هستند. بایستی کاری کنیم که صداهای مردم مدافع حقوق بشر در این کشورها شنیده شود، نفع این کشورها در رعایت کردن حقوق بشر است که مطابق نفع ما هم هست. ما میتوانیم مقابل ایران، روسیه و چین بایستیم این موضوعی است که شییر از آن حمایت میکند و ما نبایستی از ارزشهایمان کوتاه بیاییم. در ضمن شییر گفته که به عربستان اسلحه نخواهیم فروخت.
ایران: این ما بودیم که برای مردم ایران، سپاه را تحریم کردیم. ما از دموکراسی و آزادی بیان و ادیان در ایران دفاع کردیم.
فلسطین و اسرائیل: شییر میگوید قطعا از اسرائیل حمایت میکند ولی ما مخالف فلسطین نیستیم. ما به وجود دو دولت اعتقاد داریم، ما معتقدیم فلسطینیها باید جایی بعنوان خانه داشته باشند ولی معتقدیم اسرائیلیها هم بایستی جایی برای لذت بردن از اعتقاداتشان و آزادیهایشان داشته باشند. ما سفارتخانهمان در اسرائیل را به بیتالمقدس انتقال میدهیم ولی نمیگوییم همه بیتالمقدس مال اسرائیل است، بیتالمقدس مال دو کشور است و این دو کشور باید با صلح شکل بگیرند. ما معتقدیم مردم فلسطین باید جایی برای مذهب و فرهنگشان داشته باشند و اسرائیلیها هم همچنین، ما به دو کشور معتقدیم.
چین: ما بایستی روی مسائل حقوق بشری، آزادی بیان و آزادی ادیان محکم بایستیم و نبایستی مرتبا بیخیال آن شویم یا موضعمان را تغییر دهیم، مردم چین این را میفهمند. ما دو کانادایی در چین در زندان داریم که بایستی برای بیرون آوردنشان سخت کار کنیم نه اینکه منتظر بمانیم. ما پس از 8 ماه سرانجام یک سفیر به چین فرستادیم تا در گفتگوی مرتبی با چین باشیم، چرا 8 ماه این داستان طول کشید؟ ببنید پدرومادر آنها در این مدت چه کشیدهاند. دولت باید از هر کانادایی در خارج محافظت کند، ترودو نه از کاناداییها در داخل و نه در خارج محافظت نمیکند.
مهاجران: زمانیکه درب منازل را برای انتخابات میزدم به یک متخصص کامپیوتر ایرانی برخوردم که رزومهای چند صفحهای با کلی تجربه مدیریت داشت اما برای کار گرفتن به سختی برخورده بود. او میگفت با امیدهای فراوانی به کانادا برای زندگی بهتر و تحصیلات بهتر فرزندانش آمده و انتظار برخورد بهتری را داشته اما موفق نبوده است. من که خودم مهاجرم وقتی اینها را میشنوم بسیار ناراحت میشوم و معتقدم راههای بهتری برای مهاجران و موفقیت آنها وجود دارد. امیدوارم وقتی انتخاب شدم با او بنشینم و ببینم ما برایش چه میتوانیم بکنیم. او معتقد است دولت ترودو برایش کاری انجام نمیدهد ولی من صدایش را به گوش حزب خواهم رساند. این کار اصلی من است. ما باید پذیرش مهاجران را با بازار کار متعادل کنیم و در این میان یکی از دیگری برتر نیست، از همه مهمتر کاناداست.
لابی و جابجایی پول میان شرکتها و افراد با دولتیها: من خودم بعنوان یک مسئول جامعه کرهای – کانادایی دست به لابی زدهام و به اهمیت آن واقفم و معتقدم ما نیاز به لابی داریم تا صدایمان شنیده شده و به ما رسیدگی شود. اما لابی نیز وجود دارد که به سیاستمداران پول میدهد که این غیر اخلاقی است یا حتی غیرقانونی است؛ وظیفه لابی رساندن صدای جامعه به سیاستمداران است نه پول. ما میبینیم که لابی اسانسی که میخواست دچار محرومیت قضایی نشود، چگونه در دولت کنونی به رسوایی انجامید. دفتر نخست وزیری حتی در مقابل بازرس کل مجبور به پاسخگویی شد، این نوع لابی باید انجام نگیرد، این غیر اخلاقی است و برای کانادا خوب نیست. محافظهکاران غیر اخلاقی عمل نمیکنند.
اگر به مجلس راه پیدا کنی، اولین کارت چه خواهد بود؟
کار اول من اینست که در انتخابات پیروز شوم، به بعد از آن هنوز فکر نکردهام. وقتی درب منازل را میزنم به آنها میگویم، من دانیال لی آدمی صادق، اخلاقمدار و پُرکار هستم و حتی پس از انتخابات نیز درب آنها را خواهم زد و منتظر آمدن آنها به دفترم نخواهم نشست تا صدای آنها را بشنوم. من باید صدای همه کاناداییها باشم و صدای مردم منطقه خودم را پیش از هرگونه تصمیمگیری به دولت و حزب خواهم رسانید، اگر چه کنترلی در تصمیمگیری نهایی احتمالا ندارم اما صدایشان را میرسانم.
اگر نظر مردم با حزب متفاوت باشد، آیا به نفع مردم عمل خواهی کرد یا حزب؟
اولین اولویت من خدمت به مردم منطقه خودم است؛ من فکر نمیکنم که افراد ویلودیل موافق باشند که من در موردی مخالف حزب حرکت کنم. آنچه آنها انتظار دارند اینست که صدایشان را به حزب و دولت برسانم، این کاری است که من صددرصد آنرا انجام خواهم داد.
چه کاری حزب شما انجام میدهد که بنظر شما بهتر از بقیه است؟
ما هزینههای زندگی را متعادل میکنیم تا نسل بعدی زندگی بهتری داشته باشد. ما مالیات کربن را حذف میکنیم، مالیات کل را کاهش میدهیم، به ورزش و تحصیل کردن معافیتهای مالیاتی میدهیم. محافظهکاران حزب خانوادههای متوسط است و برعکس لیبرالها که قول دادند کسری بودجه را حذف کنند و نکردند، مالیاتها را کاهش میدهند که برعکس بالا بردند، به کمپانیهای بزرگی و پولداری مثل "لابلا" برای خریدن یخچال پول دادند و سعی کردند به اسانسی کمک کردند؛ این پولهای آنها نیست، پولهای مالیات مردم است که بخشیده میشود که کار درستی نیست و مجبور میشوند برای جایگزینی آنها مالیاتها را بالا ببرند.
اگر انتخاب شوید آیا با ایران روابط ایجاد خواهید کرد؟
سوال سختی است زیرا افراد شاخص جامعه ایرانی در کانادا نظرات یکسانی ندارند. اگر دولت ایران به ارزشهای کانادا احترام نمیگذارد من دلیلی برای ارتباط با آنها نمیبینم. بهترین کمک به ایرانیان اینست که برای آزادی بیان و مذهب آنها تلاش کنیم و آنها تصمیم بگیرند که چگونه حکومتی داشته باشند. بنظرم نمیآید که دولت محافظهکار آینده تمایلی به ارتباط با ایران داشته باشد. متاسفانه تعدادی از ایرانیان هستند که میخواهند ارتباط بهتری با ایران داشته باشیم اما آنها باید بدانند که کاناداییها و ارزشهای کانادایی مهمتر از همه چیز است؛ امیدواریم با این توضیح آنها متوجه موضوع بشوند. اما ترودو مرتبا اینطرف و آنطرف میپرد، سال 2015 قول بازکردن سفارتخانه و ارتباط بهتری با ایران را داد، ترودو برای مردم زیر ستم ایران بپا نمیخیزد، فکر نمیکنم کار ترودو صحیح و اخلاقی باشد.
آیا کنسولگری یا سفارتخانه باز میکنید یا هیچکدام؟
فکر میکنم باید به نیازهای کاناداییها پرداخت، رفتن تا واشنگتن یا ترکیه برای گرفتن ویزا صحیح نیست، برای این افراد باید کاری انجام دهیم، اما نمیدانم چگونه، کنسولگری یا راه دیگری که کمکشان کنیم؛ اما به آنها گوش میکنیم، اما راهحل به عهده حزب است.
با پولدارانی که مثلا از ایران به کانادا میآیند، چه میکنید؟
این حزب ماست که دنبال این موضوعات و پولشویی است، یکی از دلایلی که نخست وزیر هارپر سفارتخانهها را بست به دلیل پولشویی بود. ما فکر نمیکنیم این پولهای کثیف باید به کانادا بیایند. شاید رهبرانی باشند که دنبال تجارت باشند ولی ما دنبال تجارت اینچنینی نیستیم، بستن سفارتخانه یکی از این راهها بود. تازه فقط پولشویی نیست، برخی میآیند اینجا که جنایت کردهاند، ما آنها را اینجا نمیخواهیم.
طبق آمار دولتی، ایرانیان جزو کمدرآمدترین اقشار کانادا هستند، برایشان چه میتوانی انجام دهی؟
من فکر نمیکنم که ایرانیها کمتر از دیگران پول درآورند، همه کاناداییها یکسان هستند (البته فرهنگهای متفاوتی دارند) و زندگی برایشان یکسان و قابل استطاعت است؛ اما ما باید زندگی را برای همه کاناداییها بهتر کنیم... ما نمیخواهیم مالیاتها و بدهی کشوری را بالا ببریم، و به دوستان پولدارمان پول بدهیم. دولت ما مالیاتها را پایین نگاه خواهد داشت، بودجه را متعادل خواهد کرد و به کمک به کمپانیها پایان خواهد داد تا پول بیشتری به مردم سختکوش برسد.
آیا قول میدهی به مردم کمک کنی؟
من بعنوان یک کارآفرین، شهروند ویلودیل، داروساز، پدر دو فرزند زیبا، همیشه با اخلاق زندگی کردهام و تاجایی که توانستم مدلی برای فرزندانم بودهام. اینها نشان میدهند چیزی را که میگویم انجام خواهم داد. من قول میدهم صدایشان را به حزب برسانم. تضمین من قول من است.
اگر بحران اقتصادی رخ دهد به کمپانیها کمک میکنید یا به مردم؟
ما به کمپانیهای ماشینسازی پول دادیم تا بمانند اما پس از چندی جمع کرده و دارند میروند. بنظرم این راه درستی نبود، شاید باید دو یا سه باره فکر کنیم تا کاری را انجام دهیم که برای خانوادهها مناسبتر باشد. پول دادن به کمپانیها برای نگاه داشتن شغل افراد شاید کار درستی نباشد.
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
درباره نویسنده/هنرمند
Arash Moghaddam آرش مقدم مدرک کارشناسی کامپیوتر و تخصص تولید رسانه دیجیتال دارد و مدیریت تولید بیش ۹ رسانه تصویری، چاپی و اینترنتی را بعهده داشته است. |
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو