در مصاحبهای که با ترودو در سال 2010 داشتم در پاسخ به سوال من که محافظهکاران زیاد به اقلیتها و ایرانیها نزدیک شدهاند، نظر شما چیست؟ ترودو گفت رایتان را در ازای حرف و وعده نفروشید.
روز چهارشنبه 9 صبح ایمیلی از دفتر رسانهای آقای جاستین ترودو نخست وزیر لیبرال کانادا به دفتر روزنامه رسید و خبر از شرکت ترودو در مراسم نوروز در تورنتو درموزه آقا خان (که زیر نظر آقا خان امام اسماعیلیان اداره میشود)، داده و دعوت کرده بود که برای پوشش خبری در مراسم شرکت کند {اگرچه این برنامه از مدتها پیش تدارک دیده شده و دفتر مجله در جریان بود، اما فقط سه ساعت قبل از شروع برنامه دعوت به عمل آمده بود}. هیت تحریریه به این نتیجه رسید که دعوت اینچینی بیاحترامی به رسانه و جامعه ایرانی کانادایی محسوب میشود و این موضوع، محترمانه در پاسخ به خانم امریت کوار مسئول رسانهای ترودو نوشته شد.
کوار اظهار کرد که در حقیقت شب قبل اطلاع داده شده و این ایمیل به منظور پیگیری ارسال شده است. ایشان در تماس مستقیم تلفنی ساعت یک بعدازظهر گفتند: این دیر خبردادن پروتکلی و امنیتی دفتر نخست وزیر است؛ در حالیکه این سفر از چند روز قبل برنامهریزی شده بود و خیلیها از آن مطلع بودند. گفتند که ترودو پس از این برنامه، در عصر، در یک سوپرمارکت ایرانی در شهر تورنهیل (بین تورنتو و ریچموندهیل) حضور پیدا میکند و درخواست کرد که آن بازدید پوشش داده شود. به ایشان توضیح داده شد که نوروز متعلق به گروه و جریان بخصوصی {مثل مذهب، قومیت یا طیف خاصی از مردم} نیست. حداقل 600 هزار نفر منجمله ایرانیهای کانادا، نوروز را در کانادا جشن میگیرند. بنابراین وظیفه دولتست که مراسمی در اتاوا با شرکت همه گروههایی که نوروز را جشن میگیرند برگزار کند و زمینه مشارکت دیگر کاناداییها را هم فراهم نماید. قرار شد عکسهای بازدید ترودو از موزه آقا خان و سوپرمارکت را بفرستند تا منتشر شود که آنها نیز ارسال نشد (1).
***
من هم روز سهشنبه در مقالهام در مورد دور زدن ایران در پیام نوروزی سیاستمداران کانادا در این مورد نوشته بودم. برای دو سال، یک مراسم کوچک نوروزی در اتاوا گرفته شد و امسال بعلت اختلاف این مراسم برگزارنشد. بالطبع ترودو همچنان در بین جامعه ایرانی هواخواه دارد و از سوی دیگر ما ایرانیها به طور عمده هر خارجی که از ما و فرهنگ ما به خوبی یاد کند، آنرا بدرستی محترم میشماریم ولی به نادرستی آنرا از نظر سیاسی بزرگ میکنیم.
برای آقای ترودو چهارشنبه شب توییت زدم: آقای ترودو تشکر از حضورتان در یک مرکز ایرانی برای نوروز ولی با توجه به 27 سال حضور در کانادا و پوشش خبری سیاسی کانادا، من هنوز ندیدهام که هیچ نخست وزیر کانادایی، سال نو اقلیتهای چینی -هندی - سیکها - مسلمانان - یهودیان - بوداییان و یا کریسمس را در یک سوپرمارکت برگزار کند. آیا مشاوران شما همان مشاوران شما در مورد ایران هستند؟
سیاستمداران، عمدتا سعی در پنهان کردن حقایق دارند. فرق نمیکند در کجای دنیا زندگی میکنید ولی نقش رسانه و روزنامهنگاران مستقل، چالش کشیدن این یافتهها و اطلاعرسانی به مردم است. به همین دلیل شغل روزنامهنگاری در همه جای دنیا همانقدر که مورد احترام مردم هست چندان مورد علاقه سیاستمداران بخصوص دولتمردان نیست.
رفتار قبیلهای و حزبی جامعه ایرانی کانادایی
ما ایرانی هستیم و این نام از سال 1313 از زمان رضا شاه تصویب شده است. بخش عمدهای از جمعیتی که نوروز را در کانادا جشن میگیرند ایرانیها هستند، پس چرا نام ایران برده نمیشود؟ چرا اصرار داریم از پرشیا برای ما استفاده شود؟ براستی پررنگ کردن تاریخ گذشته دوهزار و پانصد سالهمان در برابر کانادایی که 151 سال دارد، چه مشکلی از مشکلات جامعه ایرانی در کانادا را حل کرده است؟ آیا رفتار و عملکرد جامعه ما در تورنتو و کانادا، در مجموع نشان از چنین تاریخی که خود دارای فراز و نشیبهای زیاد بوده است دارد؟ چرا سعی داریم نشان بدهیم که: من آنم که رستم بود پهلوان؟
در زمان هارپر، نخست وزیر محافظهکار، وی تنها در سال آخر 2015 در مهمانی نوروز در مهمانی طیف نزدیکتر به محافظهکاران در ونکوور حضور بهم رساند.
در شهر تورنهیل دو مرکز فرهنگی ایرانی کانادایی هست که هر دو ارتباط نزدیکی با حزب لیبرال و یا نمایندهای از این حزب دارند. شهر تورنهیل نمایندهاش از محافظهکاران طرفدار سرسخت تحریمهای ایران و جامعه ایرانی کانادایی، پیتر کنت هست. دفتر نماینده مجلس محافظهکار و دو مرکز فرهنگی در چند صد متری همین سوپرمارکت ایرانی قرار دارد. قاعدتا بایستی ترودو اگر مایل به رفتن به سوپر مارکت بود، باید به محله ویلودیل که علی احساسی نماینده لیبرال آن منطقه است میرفت یا به ریچموندهیل که مجید جوهری نماینده لیبرال آن میباشد. هر چند مجید جوهری خود تصمیم به حضور در مجلس فدرال برای طرح بودجه 2018 داشت {و نه در موزه آقاخان و نه در سوپر پارسیان حضور نداشت}؛ در این بازدید علی احساسی در هر دو مکان همراه ترودو بود.
پیام سال نو و تقدیرنامه و عکس انداختن یک سنت عادی در بین سیاستمداران کانادا است. در سیاست کانادا هر جا 20 نفر شهروند باشد، یک سیاستمدار حضور در آنجا را یک فرصت میشناسد. بغیر از یک بار که آقای استفان دیون وزیر امورخارجه مخلوع طرفدار ارتباط با ایران که در نوامبر 2016 به همراه مجید جوهری و علی احساسی در تورنتو با جمعی از ایرانیها دیدار کرد و با رسانههای فارسیزبان نیز پرسش و پاسخ انجام داد، دیگر کسی با ایرانیان در ارتباط نبوده است. نمایندگان حزب لیبرال و خود آقای ترودو در این سالها به ایرانیها پاسخگو نبودهاند. ترودو از رودررویی با جامعه ایرانی و رسانههای آن گریزان است، به همین دلیل سوپرمارکت را در محلهای غیر از مناطق تمرکز ایرانیها برای شیره مالیدن سر ایرانیهای کانادا و دلخوش کردنمان، برای دیدار نوروزی انتخاب میکند.
ترودو در سالی که هنوز انتخاب نشده و نخست وزیر نشده بود یعنی اول سال نو و نوروز سال 2015 ، در رستوران شیراز شرکت کرد، مراسمی که در آن حدود 400 نفر از اقشار مختلف ایرانیهای تورنتو و اطراف، در آن حضور داشتند. وی بعدا به یک مهمانی دیگر ایرانیها که حامی تحریم و جنگ بودند نیز رفت. مهمانی که درآن دو نامزد حزب، اجازه ورود از طرف برگزارکنندگان نیافته بودند.
من در عمل تفاوتی جدی بین حزب محافظهکار و حزب لیبرال، یعنی آقای هارپر و آقای ترودو نمیبینم. هر دو "نوروزتان مبارک" را میگویند ولی با جامعه ایرانی دیداری برگزار نمیکنند، از نظرات ایرانیها بطور مستقیم با خبر نمیشوند و کانالهای خودشان را منحصر به تعدادی افراد سیاسی محصور خودشان میکنند.
برای مثال، در زمان هارپر که سفارتها را بستند نه با ایرانیها مشورت کردند و نه آنها را با خبر کردند. همه ما از طریق رسانهها باخبر شدیم. هرچند هارپر چند هفته بعد با 8 نفر به عنوان نمایندگان جامعه ایرانی کانادایی دیدار کرد تا {ظاهرا} نشان دهد کارش مورد تایید جامعه ایرانیست.
الان هم دو سال است که آقای ترودو در راس قدرت اکثریتی است و در طی این مدت نیز هیچ اطلاعرسانیای در مورد اینکه بالاخره مذاکرات با ایران به کجا رسیده، انجام نداده است. اینکه ترودو هنوز به قول انتخاباتی جون 2015برای برقراری ارتباط با ایران وفادار هست یا نه کسی چیزی نمیداند.
ترودو در مورد بازشدن و یا ادامه مذاکرات با ایران با هیچ ایرانی تبادل نظر و مشاوره نکرده است. یعنی جامعه ایرانی کانادایی بازی نیست. سیاست در خیابان و سوپرمارکت و عکس انداختن و بغل کردن بچه شیرخواره و گفتن "How sweet" که همان گوگلی مگولی فارسی خودمانست، تعیین نمیشود.
اخیرا شنیده شده که خانم فریلند، وزیر امور خارجه بیتجربه ترودو، تقاضای ملاقات با ظریف در مورد مرگ دکتر سید امامی را کرده بود که با جواب نه وی روبرو شده است، که پاسخ رفتار غیر دیپلماتیک فریلند در زمان انتخابات ریاست جمهوری ایران بود.
این روزها سیبیسی گزارش تهیه کرده است در مورد ماهها تاخیر در صدور کارت اقامت دائمی (پیآر) دانشجویان و فارغالتحصیلان ایرانیتبار در شهرهای کانادا، دهها ایرانی در این مورد با امضا نامه و بیانیه سرگشاده به وزیر مهاجرت کانادا خواهان پایان دادن به بلاتکلیفی خود شدهاند (2). جامعه ایرانی کانادایی که ثروت زیادی (چه در تولید کانادا و چه در سرمایههای انتقال داده شده از ایران، که نیز خود با علامت سوال و حاشیههای زیادی روبرو هست)، دارد ولی نمیتواند به تبعیضهای سازمان یافته سیاسی دولتی علیه جامعه ایرانی کانادایی پایان دهد، یعنی کمتر سیاستمدار و یا وزیری حاضر است که پای صحبت و مشکلات ایرانیان بنشیند و بشنود و آنرا حل کند. در اینجا نکته مهمی را اشاره کنم، آن دسته از دوستان که وقتی صحبت از مشکلات ایرانیها در کانادا و ایران برای ویزا و کارهای کنسولی و خدماتی میشود، به درستی به نقض حقوق بشر در ایران و فساد ریشهدار و پولهای ناپاک وابستگان حکومت میگویند، آیا تاکنون از خود پرسیدهاند چرا اسم یک نفر از این افراد تاکنون توسط نخست وزیر ویا نمایندگان ایرانیتبار و یا یک رسانه کانادایی منتشر نشده است؟ آیا میشود باور کرد که مقامات امنیتی و بانکی از حضور چنین پولهایی بیخبر باشند؟ یا اینکه داستان "پول باشد و کوفت باشد" است، و یا اگر پولی در کانادا سرمایهگذاری شود، طیب و طاهر میشود؟
چند سال پیش بود که آقای علی احساسی نماینده فعلی لیبرال از منطقه ویلودیل - تورنتو کمپینی برای بررسی دقیق و متعاقبا لغو شهروندی و اخراج محمود خاوری متهم اولین اختلاس مالی بزرگ بانکی ایران در کانادا را سازماندهی کرد و آقای مریدی هم نامه تهیه شده به جیسون کنی در این رابطه را امضاء کرده است. پس چه شد اینک که دولت اکثریتی در دست حزب متبوع این نمایندگان لیبرال افتاده است، این موضوع مسکوت مانده است (3).
اینجاست که میتوان به جرات گفت سیستم سیاسی کانادا آگاهانه چشمانش را بر روی پولهای ناپاک و افراد ناقض حقوق بشر بسته است. اینجاست که میشود دریافت چرا نخست وزیر بجای شرکت در یک مراسم فرهنگی جدی ساده مردمی نوروزی، در یک سوپر مارکت، رفع تکلیف میکند و ویدئوی این مراسم در سطح صدها هزار بار بازنشر میشود. براستی اگر شما بودید حاضر بودید به چنین ملتی پاسخ بدهید؟
نخست وزیر و حلقه مشاورین و تصمیمگیران سیاسی و اقتصادی نخست وزیر و احزاب مخالف مانند محافظهکار که آشکارا در کار ایرانیها سنگتراشی میکنند، بخوبی از اختلاف در جامعه ایرانی، ناهمخوانی، عدم درک سیاست جهانی و سرمایه، نقش جامعه ایرانی آگاه هستند. به همین دلیل هم با یک پیام و یک نوروز مبارک، دلمان را خوش میکنند.
برای جدی گرفته شدن در کانادا، باید سیستم سیاسی را شناخت و از آن مطالبه پیگیر و منطقی کرد.
در مصاحبهای که با ترودو در سال 2010 داشتم در پاسخ به سوال من که محافظهکاران زیاد به اقلیتها و ایرانیها نزدیک شدهاند، نظر شما چیست؟ ترودو گفت رایتان را در ازای حرف و وعده نفروشید. سوالی که از آقای ترودو دارم این است جامعه ایرانی در سال 2015 به حزب شما رای داد، شما برای جامعه ایرانی کانادایی و خواستهایش چه کردهاید؟ اگر به پیام تبریکی نوروز هست که هر سه حزب پیام میدهند: نوروزتان مبارک.
فراموشی یکی از خاصیتهای انسان و سیاستمداران در قدرت است. تشکلات اجتماعی و سیاسی هستند که میتوانند پیگیر مطالبات مردمی و صنفی و سیاسی باشند. بدون حضور قدرتمند و متشکل، حرفها در سطوح دولتی شنیده نمیشود. نمایندگان مجلس باید به حوزه انتخابیه خودشان پاسخگو باشند.
1 –
عکس از فیلم منتشره روی فیسبوک ترودو تهیه شده است
2 –
کوار اظهار کرد که در حقیقت شب قبل اطلاع داده شده و این ایمیل به منظور پیگیری ارسال شده است. ایشان در تماس مستقیم تلفنی ساعت یک بعدازظهر گفتند: این دیر خبردادن پروتکلی و امنیتی دفتر نخست وزیر است؛ در حالیکه این سفر از چند روز قبل برنامهریزی شده بود و خیلیها از آن مطلع بودند. گفتند که ترودو پس از این برنامه، در عصر، در یک سوپرمارکت ایرانی در شهر تورنهیل (بین تورنتو و ریچموندهیل) حضور پیدا میکند و درخواست کرد که آن بازدید پوشش داده شود. به ایشان توضیح داده شد که نوروز متعلق به گروه و جریان بخصوصی {مثل مذهب، قومیت یا طیف خاصی از مردم} نیست. حداقل 600 هزار نفر منجمله ایرانیهای کانادا، نوروز را در کانادا جشن میگیرند. بنابراین وظیفه دولتست که مراسمی در اتاوا با شرکت همه گروههایی که نوروز را جشن میگیرند برگزار کند و زمینه مشارکت دیگر کاناداییها را هم فراهم نماید. قرار شد عکسهای بازدید ترودو از موزه آقا خان و سوپرمارکت را بفرستند تا منتشر شود که آنها نیز ارسال نشد (1).
***
من هم روز سهشنبه در مقالهام در مورد دور زدن ایران در پیام نوروزی سیاستمداران کانادا در این مورد نوشته بودم. برای دو سال، یک مراسم کوچک نوروزی در اتاوا گرفته شد و امسال بعلت اختلاف این مراسم برگزارنشد. بالطبع ترودو همچنان در بین جامعه ایرانی هواخواه دارد و از سوی دیگر ما ایرانیها به طور عمده هر خارجی که از ما و فرهنگ ما به خوبی یاد کند، آنرا بدرستی محترم میشماریم ولی به نادرستی آنرا از نظر سیاسی بزرگ میکنیم.
برای آقای ترودو چهارشنبه شب توییت زدم: آقای ترودو تشکر از حضورتان در یک مرکز ایرانی برای نوروز ولی با توجه به 27 سال حضور در کانادا و پوشش خبری سیاسی کانادا، من هنوز ندیدهام که هیچ نخست وزیر کانادایی، سال نو اقلیتهای چینی -هندی - سیکها - مسلمانان - یهودیان - بوداییان و یا کریسمس را در یک سوپرمارکت برگزار کند. آیا مشاوران شما همان مشاوران شما در مورد ایران هستند؟
سیاستمداران، عمدتا سعی در پنهان کردن حقایق دارند. فرق نمیکند در کجای دنیا زندگی میکنید ولی نقش رسانه و روزنامهنگاران مستقل، چالش کشیدن این یافتهها و اطلاعرسانی به مردم است. به همین دلیل شغل روزنامهنگاری در همه جای دنیا همانقدر که مورد احترام مردم هست چندان مورد علاقه سیاستمداران بخصوص دولتمردان نیست.
رفتار قبیلهای و حزبی جامعه ایرانی کانادایی
ما ایرانی هستیم و این نام از سال 1313 از زمان رضا شاه تصویب شده است. بخش عمدهای از جمعیتی که نوروز را در کانادا جشن میگیرند ایرانیها هستند، پس چرا نام ایران برده نمیشود؟ چرا اصرار داریم از پرشیا برای ما استفاده شود؟ براستی پررنگ کردن تاریخ گذشته دوهزار و پانصد سالهمان در برابر کانادایی که 151 سال دارد، چه مشکلی از مشکلات جامعه ایرانی در کانادا را حل کرده است؟ آیا رفتار و عملکرد جامعه ما در تورنتو و کانادا، در مجموع نشان از چنین تاریخی که خود دارای فراز و نشیبهای زیاد بوده است دارد؟ چرا سعی داریم نشان بدهیم که: من آنم که رستم بود پهلوان؟
در زمان هارپر، نخست وزیر محافظهکار، وی تنها در سال آخر 2015 در مهمانی نوروز در مهمانی طیف نزدیکتر به محافظهکاران در ونکوور حضور بهم رساند.
در شهر تورنهیل دو مرکز فرهنگی ایرانی کانادایی هست که هر دو ارتباط نزدیکی با حزب لیبرال و یا نمایندهای از این حزب دارند. شهر تورنهیل نمایندهاش از محافظهکاران طرفدار سرسخت تحریمهای ایران و جامعه ایرانی کانادایی، پیتر کنت هست. دفتر نماینده مجلس محافظهکار و دو مرکز فرهنگی در چند صد متری همین سوپرمارکت ایرانی قرار دارد. قاعدتا بایستی ترودو اگر مایل به رفتن به سوپر مارکت بود، باید به محله ویلودیل که علی احساسی نماینده لیبرال آن منطقه است میرفت یا به ریچموندهیل که مجید جوهری نماینده لیبرال آن میباشد. هر چند مجید جوهری خود تصمیم به حضور در مجلس فدرال برای طرح بودجه 2018 داشت {و نه در موزه آقاخان و نه در سوپر پارسیان حضور نداشت}؛ در این بازدید علی احساسی در هر دو مکان همراه ترودو بود.
پیام سال نو و تقدیرنامه و عکس انداختن یک سنت عادی در بین سیاستمداران کانادا است. در سیاست کانادا هر جا 20 نفر شهروند باشد، یک سیاستمدار حضور در آنجا را یک فرصت میشناسد. بغیر از یک بار که آقای استفان دیون وزیر امورخارجه مخلوع طرفدار ارتباط با ایران که در نوامبر 2016 به همراه مجید جوهری و علی احساسی در تورنتو با جمعی از ایرانیها دیدار کرد و با رسانههای فارسیزبان نیز پرسش و پاسخ انجام داد، دیگر کسی با ایرانیان در ارتباط نبوده است. نمایندگان حزب لیبرال و خود آقای ترودو در این سالها به ایرانیها پاسخگو نبودهاند. ترودو از رودررویی با جامعه ایرانی و رسانههای آن گریزان است، به همین دلیل سوپرمارکت را در محلهای غیر از مناطق تمرکز ایرانیها برای شیره مالیدن سر ایرانیهای کانادا و دلخوش کردنمان، برای دیدار نوروزی انتخاب میکند.
ترودو در سالی که هنوز انتخاب نشده و نخست وزیر نشده بود یعنی اول سال نو و نوروز سال 2015 ، در رستوران شیراز شرکت کرد، مراسمی که در آن حدود 400 نفر از اقشار مختلف ایرانیهای تورنتو و اطراف، در آن حضور داشتند. وی بعدا به یک مهمانی دیگر ایرانیها که حامی تحریم و جنگ بودند نیز رفت. مهمانی که درآن دو نامزد حزب، اجازه ورود از طرف برگزارکنندگان نیافته بودند.
من در عمل تفاوتی جدی بین حزب محافظهکار و حزب لیبرال، یعنی آقای هارپر و آقای ترودو نمیبینم. هر دو "نوروزتان مبارک" را میگویند ولی با جامعه ایرانی دیداری برگزار نمیکنند، از نظرات ایرانیها بطور مستقیم با خبر نمیشوند و کانالهای خودشان را منحصر به تعدادی افراد سیاسی محصور خودشان میکنند.
برای مثال، در زمان هارپر که سفارتها را بستند نه با ایرانیها مشورت کردند و نه آنها را با خبر کردند. همه ما از طریق رسانهها باخبر شدیم. هرچند هارپر چند هفته بعد با 8 نفر به عنوان نمایندگان جامعه ایرانی کانادایی دیدار کرد تا {ظاهرا} نشان دهد کارش مورد تایید جامعه ایرانیست.
الان هم دو سال است که آقای ترودو در راس قدرت اکثریتی است و در طی این مدت نیز هیچ اطلاعرسانیای در مورد اینکه بالاخره مذاکرات با ایران به کجا رسیده، انجام نداده است. اینکه ترودو هنوز به قول انتخاباتی جون 2015برای برقراری ارتباط با ایران وفادار هست یا نه کسی چیزی نمیداند.
ترودو در مورد بازشدن و یا ادامه مذاکرات با ایران با هیچ ایرانی تبادل نظر و مشاوره نکرده است. یعنی جامعه ایرانی کانادایی بازی نیست. سیاست در خیابان و سوپرمارکت و عکس انداختن و بغل کردن بچه شیرخواره و گفتن "How sweet" که همان گوگلی مگولی فارسی خودمانست، تعیین نمیشود.
اخیرا شنیده شده که خانم فریلند، وزیر امور خارجه بیتجربه ترودو، تقاضای ملاقات با ظریف در مورد مرگ دکتر سید امامی را کرده بود که با جواب نه وی روبرو شده است، که پاسخ رفتار غیر دیپلماتیک فریلند در زمان انتخابات ریاست جمهوری ایران بود.
این روزها سیبیسی گزارش تهیه کرده است در مورد ماهها تاخیر در صدور کارت اقامت دائمی (پیآر) دانشجویان و فارغالتحصیلان ایرانیتبار در شهرهای کانادا، دهها ایرانی در این مورد با امضا نامه و بیانیه سرگشاده به وزیر مهاجرت کانادا خواهان پایان دادن به بلاتکلیفی خود شدهاند (2). جامعه ایرانی کانادایی که ثروت زیادی (چه در تولید کانادا و چه در سرمایههای انتقال داده شده از ایران، که نیز خود با علامت سوال و حاشیههای زیادی روبرو هست)، دارد ولی نمیتواند به تبعیضهای سازمان یافته سیاسی دولتی علیه جامعه ایرانی کانادایی پایان دهد، یعنی کمتر سیاستمدار و یا وزیری حاضر است که پای صحبت و مشکلات ایرانیان بنشیند و بشنود و آنرا حل کند. در اینجا نکته مهمی را اشاره کنم، آن دسته از دوستان که وقتی صحبت از مشکلات ایرانیها در کانادا و ایران برای ویزا و کارهای کنسولی و خدماتی میشود، به درستی به نقض حقوق بشر در ایران و فساد ریشهدار و پولهای ناپاک وابستگان حکومت میگویند، آیا تاکنون از خود پرسیدهاند چرا اسم یک نفر از این افراد تاکنون توسط نخست وزیر ویا نمایندگان ایرانیتبار و یا یک رسانه کانادایی منتشر نشده است؟ آیا میشود باور کرد که مقامات امنیتی و بانکی از حضور چنین پولهایی بیخبر باشند؟ یا اینکه داستان "پول باشد و کوفت باشد" است، و یا اگر پولی در کانادا سرمایهگذاری شود، طیب و طاهر میشود؟
چند سال پیش بود که آقای علی احساسی نماینده فعلی لیبرال از منطقه ویلودیل - تورنتو کمپینی برای بررسی دقیق و متعاقبا لغو شهروندی و اخراج محمود خاوری متهم اولین اختلاس مالی بزرگ بانکی ایران در کانادا را سازماندهی کرد و آقای مریدی هم نامه تهیه شده به جیسون کنی در این رابطه را امضاء کرده است. پس چه شد اینک که دولت اکثریتی در دست حزب متبوع این نمایندگان لیبرال افتاده است، این موضوع مسکوت مانده است (3).
اینجاست که میتوان به جرات گفت سیستم سیاسی کانادا آگاهانه چشمانش را بر روی پولهای ناپاک و افراد ناقض حقوق بشر بسته است. اینجاست که میشود دریافت چرا نخست وزیر بجای شرکت در یک مراسم فرهنگی جدی ساده مردمی نوروزی، در یک سوپر مارکت، رفع تکلیف میکند و ویدئوی این مراسم در سطح صدها هزار بار بازنشر میشود. براستی اگر شما بودید حاضر بودید به چنین ملتی پاسخ بدهید؟
نخست وزیر و حلقه مشاورین و تصمیمگیران سیاسی و اقتصادی نخست وزیر و احزاب مخالف مانند محافظهکار که آشکارا در کار ایرانیها سنگتراشی میکنند، بخوبی از اختلاف در جامعه ایرانی، ناهمخوانی، عدم درک سیاست جهانی و سرمایه، نقش جامعه ایرانی آگاه هستند. به همین دلیل هم با یک پیام و یک نوروز مبارک، دلمان را خوش میکنند.
برای جدی گرفته شدن در کانادا، باید سیستم سیاسی را شناخت و از آن مطالبه پیگیر و منطقی کرد.
در مصاحبهای که با ترودو در سال 2010 داشتم در پاسخ به سوال من که محافظهکاران زیاد به اقلیتها و ایرانیها نزدیک شدهاند، نظر شما چیست؟ ترودو گفت رایتان را در ازای حرف و وعده نفروشید. سوالی که از آقای ترودو دارم این است جامعه ایرانی در سال 2015 به حزب شما رای داد، شما برای جامعه ایرانی کانادایی و خواستهایش چه کردهاید؟ اگر به پیام تبریکی نوروز هست که هر سه حزب پیام میدهند: نوروزتان مبارک.
فراموشی یکی از خاصیتهای انسان و سیاستمداران در قدرت است. تشکلات اجتماعی و سیاسی هستند که میتوانند پیگیر مطالبات مردمی و صنفی و سیاسی باشند. بدون حضور قدرتمند و متشکل، حرفها در سطوح دولتی شنیده نمیشود. نمایندگان مجلس باید به حوزه انتخابیه خودشان پاسخگو باشند.
1 –
عکس از فیلم منتشره روی فیسبوک ترودو تهیه شده است
2 –
3 –
اگر شما همکاری گرامی ما هستی، مرسی که این مطلب را خواندی، اما کپی نکن و با تغییر به نام خودت نزن، خودت زحمت بکش!
پروتکل علمی - پزشکی جهانی برای مقابله کلیه ویروسهایی مانند کرونا که انتقالشان از طریق بسته هوایی است:
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
Date: چهارشنبه, مارس 28, 2018 - 20:00
درباره نویسنده/هنرمند
Saeed Soltanpour سعید سلطانپور مسئول بخش بینالمللی انجمن خبرنگاران و نویسندگان قومی امریکای شمالی است. |
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو