سه هفته پيش كه مجبور شدم با عجله مسافرت كنم آنقدر آشفته بودم كه فرصت نشد پيام‌گير تلفن را تغيير بدهم يا تلفنم را به دفتر كارم ارجاع دهم بنابراين اصلا از تماس‌ها مطلع هم نشده‌ام و دوستانى كه زنگ زده‌اند نگران من شده‌اند چون اولين بار است كه تلفنشان را جواب نداده‌ام، هميشه فكر مى‌كردم فقط من نگران آنها و امور مربوط به آنها هستم! طفلك‌ها همينطور زنگ زده‌اند تا من برگشتم و تلفن را جواب داده‌ام. زحمت افتادند. سرى به دنياى مجازى مى‌زنم! تشخيص اينكه كدام دنيا مجازيست و كدام واقعى مثل فيلم‌هاى علمى تخيلى! كمى برايم مشكل شده! در هر حال به اون دنيا كه مجازى بنظر مى‌آيد سرى زدم ببينم چه خبر است. همكاران فراوانى را ديدم كه با هيجان مشغول گزارش دادن در مورد بازار املاک بودند. ويدئو‌هاى مختلف از همكاران شيک كه همه هيجان‌زده براى مخاطبانشان تعريف مى‌كنند كه چطور حجم معاملات ملک در حال افزايش است.
پانزده سال پيش كه من خودم تهيه اين گزارشات را در نشريات تورنتو شروع كردم فقط يک دنيا و يک فضا بود كه واقعى بود هنوز فضاى مجازى نيامده بود و من در فضاى واقعى براى خوانندگانم گزارشات واقعى مربوط به املاک تورنتو را مى‌نوشتم و من در اين زمينه تنها بودم! حالا فضاى مجازى آمده با يک عالمه ایجنت‌هاى خوش‌تيپ كه همه مى‌خواهند به ديگران تفهيم كنند كه اگر نجنبيد و چيزى نخريد سرتان كلاه رفته است چون خيلى‌ها مشغول شده‌اند و دارند مى‌خرند، تعداد معاملات در مقايسه با سال گذشته خيلى بالاتر است! و اجازه بدهيد خدمت شما خواننده محترم عرض كنم اگر تا بحال وسوسه نشده‌ايد بزودى به فكر فرو خواهيد رفت! ایجنت ديگرى رفته در دفتر بيلدر و ويدئويى از خودش با دكوراسيون بيلدر تهيه كرده و چنان از واحدهاى "من" تعريف مى‌كند انگار خودش طراحى كرده و قرار است خودش بسازد و تحويل دهد و چنان در مورد تنها پنج درصد پيش پرداخت داد سخن مى‌دهد انگار نودوپنج درصد بقيه را قرار است از جيب مبارک خودش بپردازد!! پيش خودم فكر مى‌كردم اگربه ازاى هر ده تا گزارش بازار ملک يكنفر هم هر هفته از خودش فيلم تهيه مى‌كرد و به مخاطبان خودش گزارش مى‌داد كه تعداد درختان روى كره زمين نسبت به زمان مشابه سال گذشته چقدر كمتر شده و تنفس چند در صد بدتر شده و چند صد هزار هكتار بيابان توليد شده و حجم زباله چقدر افزايش پيدا كرده، پولدارها چند درصد پولدارتر شده‌اند و مفلس‌ها چند درصد نااميدتر و ....
اما اينها مسائل دنياى واقعی‌ست و به فضاى مجازى مربوط نمى‌شود. كلا مسائل به دو گروه تقسيم شده اما كدام مجازيست و كدام مشكلات واقعى هستند؟! مى‌خواهم مطلب اين هفته را كه بصورت خودجوش نوشتم بدون اينكه مرور و تصحيحش كنم براى سردبير بفرستم و تصميم براى چاپ اين مطلب را بعهده ايشان بگذارم، اما در پايان، حالا كه همكاران فراوان ما در دنياى مجازى از معاملات واقعى ملک گزارشات فراوانى منتشر مى‌كنند به عنوان يک ایجنت دنياى واقعى اجازه مى‌خواهم كه گزارشى از معاملات دنياى مجازى به شما بدهم. اگر با من موافق باشيد كه پيش‌خريد ملک و كاندو يكجور معامله در دنياى مجازی‌ست چون خريدار در ازاى قولى كه به او داده شده پولى پرداخت كرده و سازنده فعلا رفته است وام بگيرد و مصالح بخرد، شايد هم رفته گل بچيند... . بله در ماه "مى" حدود سه هزارو هشتصد واحد كاندو آپارتمان و بيش از هزار خانه پيش‌فروش شده كه هر دو به نوعى ركورد زده‌اند بخصوص پيش‌فروش خانه كه مدت‌ها راكد بود. فقط پروژه "اكسچنج ديستريكت" در ميسی‌ساگا پانصد و سى و هشت واحد كاندو در يک ماه فروخته است. Wow! دنياى مجازى كولاک مى‌كند و مشغول بلعيدن دنياى حقيقی است!
در پايان به عنوان يک ایجنتى كه پانزده سال است براى شما نوشته‌ام و شما خوانده‌ايد بعضى وقتها هم به من اجازه بدهيد هر چه دلم مى‌خواهد بنويسم حتى اگر مطلب غير قابل چاپى باشد كه سردبيرى از دستش در رفته ويا لطفش طبق معمول شامل حال من شده و چاپ كرده است! از اينكه تلفنم اينروزها مدام زنگ مى‌خورد و با شما صحبت مى‌كنم، از پيام‌هاى همدردى شما و از احوالپرسى‌هاى شما، از اينكه نگران من شديد و از اينكه ایجنت واقعى شما در دنياى حقيقى هستم سپاسگزارم!
 |
