پیوند دوباره محمود احمدینژاد با این جریان است
مانی یاوری
فرصت یکدستی حاکمیت برای تصمیم روز مبادا
یازدهمین دوره انتخابات مجلس ایران در حالی در 2 اسفند 98 برگزار خواهد شد که این انتخابات با کلیدواژههایی همچون ردصلاحیت، نظارت استصوابی، مهندسی انتخابات و در نهایت یکدست شدن حاکمیت توصیف میشود و به نظر میرسد هسته سخت قدرت از تمام توان و ظرفیت برای تعیین آرایش مطلوب خودش در مجلس آینده استفاده کرده است. در این گزارش تلاش شده با کنار هم گذاشتن اخبار و تحلیلهای منطقی تصویر دقیقی از فضای سیاسی و مقاصد رفتارها و کنشهای بازیگران اصلی سیاست در ایران ترسیم شود تا به قول معروف از جعبه سیاه این انتخابات رمزگشایی گردد.
فرصت برای تقویت یکدستی یا رفع تهدید خارجی؟
تا پیش از اعتراضهای گسترده مردم در آبان ماه سال 1398 به افزایش ناگهانی قیمت بنزین، تحلیلگران از فضای سیاسی حاکم بر ایران و ضعف عملکرد جریانهای موسوم به اعتدالیون و اصلاحطلبان در دولت، مجلس و شوراها و افت فاحش محبوبیت آنها در افکار عمومی نتیجه میگرفتند که هسته سخت قدرت در ایران متشکل از نهاد رهبری و مجموعههای مستقیم وابسته به آن از جمله شورای نگهبان و سپاه که در چند سال آینده با موقعیتها و تصمیمهای حساس از جمله احتمال انتخاب رهبر جدید روبرو خواهند بود، از فرصت انتخابات مجلس برای تقویت یکدستی حاکمیت استفاده خواهند کرد. این تحلیل با قرائن مختلفی تقویت میشد از جمله اظهارنظر چهرههای وابسته به هسته سخت قدرت که مهمترین و صریحترین آن مربوط به سردار "عزیز جعفری" فرمانده سابق سپاه بود. وی با گلایه از شورای نگهبان خواسته بود از حضور افرادی با مبانی فکری متفاوت از رهبری در انتخابات آتی جلوگیری کند.
اعتراضهای گسترده آبان ماه و سلسله حوادثی که با کشته شدن قاسم سلیمانی؛ فرمانده سپاه قدس توسط آمریکا آغاز شد و به ساقط کردن هواپیمای مسافربری اوکراینی و پیامدهای منفی آن از جمله تکذیب سه روزه و سپس پذیرش سقوط هواپیما با موشکهای سپاه رسید، نظام سیاسی ایران در چالش کمسابقهای در داخل و خارج از کشور فرو برد و این گمانه مطرح شد که شاید کشتیبان جمهوری اسلامی سیاست دیگری برای انتخابات در پیش بگیرد و سعی کند با میدان دادن به سلایق سیاسی مختلف در داخل، رقابتی کردن فضای انتخابات و در نتیجه افزایش مشارکت، تهدیدهای پیش آمده پس از آبان ماه به ویژه از نوع تهدید خارجی را با استفاده از فرصت انتخابات ترمیم کند. این تحلیل با مفروضات مختلفی پشتیبانی میشد از جمله اینکه رهبر ایران بارها و به صراحت اعلام کرده که افزایش مشارکت مردم از جمله در همین انتخابات، نظام را دربرابر تهدیدهای خارجی بیمه میکند.
تاخت و تاز استصوابی
یازدهمین دوره انتخابات مجلس با ثبتنام از داوطلبان به طور رسمی از 10 آذرماه کلید خورد و شورای نگهبان از روز 17 آذرماه بررسی صلاحیت کاندیداها را آغاز کرد که در نتیجه آن صلاحیت تعدادی زیادی از کاندیداها از جمله 90 نفر از نمایندگان فعلی مجلس رد شد. شورای نگهبان بیشتر این افراد را با استناد به بندهای 1، 2 و 4 ماده 28 قانون انتخابات مجلس ردصلاحیت کرده بود که بند 1 درباره اعتقاد و التزام عملی به اسلام، بند 2 این ماده مربوط به التزام عملی به نظام و بند 4 آن درباره وفاداری کاندایدا به قانوناساسی و ولایت فقیه است. سالهاست که ردصلاحیت کاندیداها با استناد به این بندها یکی از چالشهای اصلی قانون انتخابات در ایران شناخته میشود.
به هرحال ردصلاحیتها توسط شورای نگهبان به حدی گسترده بود که به اعتراف فعالان انتخاباتی در بسیاری از حوزهها یکی از کاندیداهای مورد نظر هسته سخت قدرت، از پیش پیروز انتخابات است. البته شورای نگهبان با رد صلاحیت 90 نماینده مجلس رکورد قبلی خودش در ردصلاحیت نمایندگان مستقر را هم افزایش داد. رکورد قبلی این شورا مربوط به مجلس ششم بود که صلاحیت 86 نماینده را برای حضور دوباره در انتخابات رد کرده بود.
شورای نگهبان در واکنش به بیشتر اعتراضها نظارت استصوابی بر انتخابات را حق قانونی این شورا عنوان کرده به این معنا که طبق تفسیر اصل 99 قانون اساسی، این شورا متولی اول و آخر انتخابات در ایران است و میتواند تعیین کند چه کسانی صلاحیت حضور در انتخابات و تصدی پستهایی از جمله ریاست جمهوری، نمایندگی مجلس و عضویت در مجلس خبرگان را دارند.
البته در اصل 99 عبارت نظارت استصوابی وجود ندارد و تنها به وظیفه نظارتی شورای نگهبان در انتخابات اشاره شده است اما از اوایل دهه 70 شمسی و در زمان دبیری محمدی گیلانی بر شورای نگهبان،اصل 99 قانون اساسی توسط خود این شورا اینگونه تفسیر شد که شورای نگهبان حق نظارت استصوابی و تایید یا رد صلاحیت افراد برای حضور در انتخابات را دارد.
طبق اصل 98 قانون اساسی جمهوری اسلامی، تفسیر این قانون هم از اختیارات شورای نگهبان است و این شورا با استناد به همین اصل توانست تفسیر استصوابی خودش از نظارت بر انتخابات و اصل 99 قانون اساسی را به کرسی بنشاند.
به زعم تحلیلگران رویکرد شورای نگهبان درباره رد صلاحیتها و البته دفاع رهبر ایران از این رویکرد نشان داد که استراتژی نظام در انتخابات مجلس آتی فرصت برای تقویت یکدست کردن هرچه بیشتر حاکمیت است و نه رفع تهدید خارجی با مشارکت مردمی.
انتخابات یا تشریفات انتصابات؟
گروهها، چهرهها و مقامهای مختلفی به رد صلاحیتهای گسترده انتخابات مجلس اعتراض کردند که رساترین آنها مربوط به حسن روحانی بود. وی در 6 بهمن ماه و در دیدار با استانداران به شدت از عملکرد شورای نگبهان انتقاد کرد و گفت که بزرگترین خطر برای دموکراسی و برای حاکمیت ملی ایران روزی است که انتخابات "تشریفات" شود و افراد را از قبل منصوب کنند و بعد مردم پای صندوق بروند تا تشریفات انتخابات را انجام دهند. روحانی همچنین گفت نگران است روزی استفاده از کلمه جمهوریت که در قانون اساسی ایران آمده تبدیل به جرم شود و هشدار داد که یک سلیقه و یک جناح در حال حذف جناحهای دیگر است.
روحانی در اظهار نظر دیگری در واکنش به اعداد و ارقام اعلام شده از سوی شورای نگهبان درباره تعداد افراد رد صلاحیت شده گفت: "به مردم نگوییم که در برابر یک صندلی مجلس ۱۷ نفر، ۱۷۰ و یا۱۷۰۰ نفر کاندیدا هستند، ببینیم از چند جناح ۱۷۰۰ نفرکاندیدا هستند؟ ۱۷ نفر از چند جناح، از یک جناح؟ اینکه انتخابات نمیشود. مثل اینکه در مغازهای از یک جنس، ۲ هزار عدد وجود داشته باشد".
علی لاریجانی، رئیس مجلس هم از رد صلاحیت نمایندگان مجلس به علت عدم احراز انتقاد کرد و گفت وقتی یک نماینده چهار سال در مجلس بوده عدم احراز صلاحیت معنا ندارد.
عدم احراز صلاحیت به این معناست که اعضای شورای نگهبان نتوانستهاند به طور سلبی و اثباتی درباره صلاحیت یک کاندیدا برای حضور در انتخابات به جمعبندی برسند و در این شرایط رای به عدم احزار صلاحیت او میدهند که البته در عمل تفاوتی با رد صلاحیت ندارد.
به هرحال شورای نگهبان واکنش تندی به اعتراضها داشت از جمله اینکه کدخدایی سخنگوی این شورا در توئیتی نوشت که حسن روحانی به علت رد صلاحیت اقوام خودش اعتراض میکند. شورای نگهبان از طرف دیگر اعلام کرد که رد صلاحیتشدگان میتوانند اعتراضها و مدارک خودشان را به این شورا ارائه کنند و دیدارهایی را با اعضای حقوقدان و فقیه این شورا برای رد صلاحیتشدگان دانهدرشت از جمله نمایندگان مجلس هم ترتیب داد.
در همین بازه زمانی و با انتشار اخباری مبنی بر رایزنی پشت پرده چهرههای اصلاحطلب با رهبری این گمانه دوباره تقویت شد که شاید نظام تصمیم خودش درباره انتخابات مجلس را تغییر داده و با دستور رهبری، شورای نگهبان مجوز حضور ردصلاحیتشدگان و رقابتیتر شدن انتخابات را صادر خواهد کرد اما...
تعیین تکلیف اعتراضها
انتظارها برای اعلام نظر خامنهای درباره انتخابات مجلس در روز 16 بهمن ماه به سر رسید. خامنهای به نوعی آب پاکی را بر دستان منتقدان و معترضان به روند انتخابات مجلس ریخت وگفت: "شورای نگهبان مجموعهای قابل اعتماد است و چگونه انسان میتواند به راحتی این مجموعه را به غرضورزی درباره برخی افراد متهم کند". خامنهای کنایه سنگینی هم به حسن روحانی زد که از انتخابات به جایی رسیده اما حالا که انتخابات به نفع او نیست میگوید انتخابات مشکل دارد. البته وی توضیح نداد که چگونه وقتی هنوز انتخابات برگزار نشده و حتی نتیجه نهایی اعتراضها به رد صلاحیتها از سوی شورای نگهبان اعلام نشده است، از انتخاباتی میگوید که نتیجه آن به نفع حسن روحانی نیست.
خامنهای در همین سخنرانی گفت: "در انتخابات مجلس بارها بعضی افراد نامه دادند که تقلب شده یا اشکال دارد، بنده نیز هیأتهایی تعیین کردم که با دقت رسیدگی کردند و بعد معلوم شد این گزارشها و نامهها درست نبوده است".
این بخش از اظهارات خامنهای برای آگاهان سیاسی و اهل فن کافی بود تا سرنوشت بیفرجام بسیاری از اعتراضها به رد صلاحیتها را پیشبینی کنند و در نهایت هم تعداد کمی از رد صلاحیتشدگان توانستند مجوز بازگشت به انتخابات را دریافت کنند.
انتقادهایی که پس گرفته شد
مواضع رهبر ایران درباره عملکرد شورای نگهبان و انتخابات آب سردی بود بر آتش اعتراضها نسبت به آنچه مهندسی انتخابات مجلس یازدهم نامیده میشد. شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان که مهمترین مجموعه هماهنگی تشکلهای اصلاحطلب در ایران است، پس از اظهارات رهبری مواضع قبلی خودش درباره عدم ارائه لیست در انتخابات را تا حد زیادی پس گرفت و ضمن تاکید برحضور در انتخابات اعلام کرد که اگرچه این مجموعه لیستی ارائه نخواهد کرد اما احزاب و گروههای اصلاحطلب در ارائه لیست آزاد هستند.
حسن روحانی هم در آخرین مواضع انتخاباتی خودش در 27 بهمن ماه بیشتر اظهارنظرهای پیشین خودش درباره مهندسی در انتخابات از طریق ردصلاحیتها را پس گرفت. وی گفت: "همه حرفم از روز اول این بوده که نباید انتخابات تبدیل به انتصابات شود؛ نه اینکه الان هست".
رئیسجمهوری ایران اظهار نظرش درباره غیر رقابتی بودن فضای انتخابات مجلس را هم تا حدی پس گرفت و گفت: "گزارشی که وزارت کشور قبلا به من داده بود این بود که 70 حوزه غیررقابتی است و این من را نگران کرد. آخرین گزارش این است که فقط 44 حوزه رقابتی نیست و این من را خیلی خوشحال کرد. آنجاها هم مردم باید حضور پیدا کنند. در حزب رقیب هم میتوان افرادی را انتخاب کرد که اصلح هستند و میتوانند برای کشور در پارلمان مفید باشند".
البته روحانی توضیح نداد که توصیهاش برای رای دادن به رقیب در مناطقی که امکان رقابت وجود ندارد با چه منطق سیاسی و انتخاباتی سازگار است و از طرفی چگونه با غیررقابتی بودن 44 حوزه انتخاباتی که همین تعداد حوزه میتواند جهتگیریهای کلی مجلس آینده را تایید کند، نگرانی او از "مهندسی انتخابات" مجلس کمتر شده است.
مهندسی انتخابات به چه معنا؟
بسیاری از تحلیلگران انتخابات بر این باور بودند که شواهد و قرائن حاکی از آن است که حتی با تایید صلاحیت عدهای از ردصلاحیتشدگان باز هم انتخابات مجلس یازدهم در سطح بسیار بالایی مهندسی شده است. این تحلیلگران میگویند شورای نگهبان و سایر نهادهای مرتبط با قدرت با رد صلاحیت افراد غیرهمسویی که احتمال رایآوری در یک حوزه دارند و همچنین تایید صلاحیت افرادی که امکان رایآوری در یک حوزه را ندارند، انتخابات مجلس یازدهم را مهندسی کردهاند. برای مثال هسته سخت قدرت در یکی از حوزههای انتخاباتی که سالهاست یک اصولگرای متمایل به هسته سخت قدرت پیروز انتخابات بوده است، چند کاندیدای غیر همسو را تایید صلاحیت کرده که در رقابت با گزینه موردنظرش شکست بخورند، اما در حوزههایی که افراد موردنظرش احتمال رایآوری بالایی ندارند، گزینههای رایآور را رد صلاحیت کرد تا در نهایت گزینههای مطلوب خودش بتوانند در انتخابات پیروز شوند.
برخی کارشناسان سیاسی و انتخاباتی همچنین میگویند که هسته سخت قدرت تایید صلاحیت برخی گزینههای رایآور غیرهمسو را به دقیقه 1+90 موکول کرده تا کاندیداهای مطلوب خودش بتوانند ازخلاء فعالیت انتخاباتی رقیب و درگیری او در لابیها و کشاکشهای مربوط به تایید صلاحیت بیشترین استفاده را ببرند و در نهایت پس از تایید صلاحیت رقیب هم نسبت به او دست بالا را داشته باشند.
در مجموع ارزیابی تحلیلگیران سیاسی این است که هسته سخت قدرت قصد دارد با ترکیبی از رد صلاحیتهای هدفمند و امهال صلاحیت برخی کاندیداها و همچنین استفاده از مشارکت پایین مردمی در شهرهای بزرگ، بین 85 تا 90 درصد کرسیهای مجلس آینده را از افراد همسو شکل دهد.
از سکوت یاران خاتمی تا لیست یاران هاشمی
اصلاحطلبان در چهار سال گذشته همراه با اعتدالیون بیشترین کرسیهای مجلس را در اختیار داشتند اما مجموع عملکرد آنها نتوانسته رضایت جامعه و حتی پایگاه اجتماعی این گروه را تامین کند و به همین دلیل پیشبینی میشود پایگاه سیاسی این جریان در انتخابات مجلس حضور چندانی نداشته باشد. علیرغم این موضوع اما شورای نگهبان صلاحیت بیشتر نیروهای قابل اتکاء این جریان به ویژه در شهرهای کوچک را رد هم کرده است. به همین دلیل بیشتر گروهها و احزاب این جریان در نوعی بلاتکلیفی انتخاباتی به سر میبرند. از یک طرف شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان به عنوان محور برنامهریزی انتخاباتی مجموعه احزاب اصلاحطلب مواضع اولیهاش درباره عدم ارائه لیست را پس گرفته و به گروهها و احزاب متبوع خودش مجوز داده که با نام و نشان خودشان وارد انتخابات شوند. درباره سایر گروههای اصلاحطلب و تحولخواه اما در مجموع نهضت آزادی ایران، دفترتحکیم وحدت، انجمنهای دانشجویی، سازمان عدالت و آزادی، وبخشی از حزب چند تکه اتحاد ملت و بخشی از انجمن اسلامی مهندسین اعلام کردهاند که به هیچ عنوان قصد حضور در انتخابات را ندارند.
گروه موسوم به یاران خاتمی شامل اکثریت اتحاد ملت، توسعه ملی، مجمع ایثارگران، قسمتی از حزب پیشرو اصلاحات، راه ملت و مجمع روحانیون مبارز به صراحت از عدم حضور در انتخابات نگفتهاند اما اعلام کردهاند در این انتخابات لیستی ارائه نخواهند کرد و به نوعی از اصحاب سکوت در انتخابات شناخته میشوند.
گروه موسوم به یاران محمدرضا عارف به عنوان رئیس شورای سیاستگذاری و شامل بنیاد امید و تعدادی از اعضای حقیقی شورای عالی و فراکسیون امید بیشتر سیاست سکوت در پیش گرفتهاند. برخی تحلیلگیران میگویند که تغییرموضع شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان درباره انتخابات پس از اظهارات خامنهای و همچنین عدم ثبت نام عارف در انتخابات مجلس به دلیل نقشه وی برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری 1400 است.
احزاب کارگزاران سازندگی و اعتدال توسعه که بیشترین سهم را در دولت روحانی هم دارند، دو حزبی هستند که با لیستی موسوم به "یاران هاشمی" به یاد اکبر هاشمیرفسنجانی، در انتخابات شرکت کردهاند که البته اصل ارائه لیست و همچنین نام انتخاب شده برای آن به انتقاد شدید برخی چهرهها و گروههای اصلاحطلب روبرو شده است.
اتحاد باقر و مرتضی و بازگشت محمود
در حالی که رد صلاحیتهای گسترده سفره انتخاباتی اصولگرایان نزدیک به هسته سخت قدرت را رنگین کرده اما در نهایت این جریان با دو تابلو اصلی و چند تابلو فرعی وارد انتخابات شده است.
اصلیترین لیست انتخابات اصولگرایان موسوم به شورای ائتلاف نیروهای انقلاب با محوریت محمدباقر قالیباف، شهردار اسبق تهران و نامزد چند انتخابات اخیر ریاست جمهوری بسته شده است. بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که به احتمال زیاد قالیباف ریاست مجلس آتی را در دست خواهد گرفت. سید مصطفی میرسلیم، محسن پیرهادی، سیدرضا تقوی، عبدالحسین روحالامینی، سیدنظامالدین موسوی و الیاس نادران و کیومرث هاشمی از چهرههای شناختهشدهای بودند که در لیست اولیه این مجموعه برای شهر تهران حضور داشتند.
جبهه پایداری با محوریت حجتالسلام مرتضی آقاتهرانی دومین مجموعه اصولگرایی بود که از چهرههای تندرو ائتلاف نیروهای انقلاب و برخی چهرههای تندرو دیگر تشکیل شده بود. سید محمود نبویان، محمد سلیمانی، وحید یامینپور و فاطمه آلیا از این چهرههای تندرویی بودند که در لیست اولیه جبهه پایداری برای شهر تهران حضور داشتند.
در نهایت در آخرین روزهای مانده به انتخابات، هسته قدرت تصمیم گرفت که به هر شکل ممکن شورای نیروهای انقلاب و جبهه پایداری با یک لیست واحد در انتخابات شرکت کنند و بر همین اساس و با اعلام محمدباقر قالیباف در روز سهشنبه، این دو گروه با یک لیست در انتخابات مجلس شرکت خواهند کرد. نام قالیباف و آقا تهرانی در صدر این لیست دیده میشود.
نکته غیرمنتظره در جریان اصولگرا اما پیوند دوباره محمود احمدینژاد با این جریان است که منجر به حضور پُررنگ یاران وی در لیستهای اصولگرایان و حتی ارائه لیست اختصاصی در تهران شده است. گویا با توافقهایی که میان احمدینژاد و قالیباف صورت گرفته یاران احمدینژاد در لیست شورای ائتلاف در شهرستانها و البته تهران حضور پُررنگی دارند. از طرف دیگر احمدینژاد هم نه تنها با مجموعه اصولگرایان همراهی انتخاباتی موثری داشته که فتیله انتقاد از این جریان و حتی نهادهای منتسب به رهبری را کاملا پایین کشیده و به اعتقاد برخی تحلیلگران مترصد انتخابات ریاست جمهوری است. البته به زودی مشخص خواهد شد که چراغ سبز هسته سخت قدرت به احمدینژاد چه معنایی دارد و چه نقشها و انتظاراتی برای او تعریف شده است.
توضیح: در پی انتشار موفق سری مطالب "پشت پردههای کانادا" به قلم "آرش آبادی" در سال 2019 که با نگاهی ژورنالیستی، بررسیکننده و تحلیلی (بجز در شماره آخر آن) به موضوعات روز کانادا، به ویژه انتخابات پرداخت بود؛ در صدد برآمدیم که یک سری مطالبی را نیز به همینگونه در رابطه با ایران تهیه کنیم. حاصل این تلاش از این شماره با عنوان "رمزگشایی از جعبه سیاه جمهوری اسلامی" تقدیم شما میگردد که امیدواریم برخی از مسائل روز ایران را از جایگاهی برتر از رسانههای عادی و با روشی حرفهای و کارشناسی شده در اختیار مخاطبانمان قرار دهد. ما به غایت معتقدیم که آینده ما در گرو دانایی صحیح و توانایی انسانی ماست.
فرصت یکدستی حاکمیت برای تصمیم روز مبادا
یازدهمین دوره انتخابات مجلس ایران در حالی در 2 اسفند 98 برگزار خواهد شد که این انتخابات با کلیدواژههایی همچون ردصلاحیت، نظارت استصوابی، مهندسی انتخابات و در نهایت یکدست شدن حاکمیت توصیف میشود و به نظر میرسد هسته سخت قدرت از تمام توان و ظرفیت برای تعیین آرایش مطلوب خودش در مجلس آینده استفاده کرده است. در این گزارش تلاش شده با کنار هم گذاشتن اخبار و تحلیلهای منطقی تصویر دقیقی از فضای سیاسی و مقاصد رفتارها و کنشهای بازیگران اصلی سیاست در ایران ترسیم شود تا به قول معروف از جعبه سیاه این انتخابات رمزگشایی گردد.
فرصت برای تقویت یکدستی یا رفع تهدید خارجی؟
تا پیش از اعتراضهای گسترده مردم در آبان ماه سال 1398 به افزایش ناگهانی قیمت بنزین، تحلیلگران از فضای سیاسی حاکم بر ایران و ضعف عملکرد جریانهای موسوم به اعتدالیون و اصلاحطلبان در دولت، مجلس و شوراها و افت فاحش محبوبیت آنها در افکار عمومی نتیجه میگرفتند که هسته سخت قدرت در ایران متشکل از نهاد رهبری و مجموعههای مستقیم وابسته به آن از جمله شورای نگهبان و سپاه که در چند سال آینده با موقعیتها و تصمیمهای حساس از جمله احتمال انتخاب رهبر جدید روبرو خواهند بود، از فرصت انتخابات مجلس برای تقویت یکدستی حاکمیت استفاده خواهند کرد. این تحلیل با قرائن مختلفی تقویت میشد از جمله اظهارنظر چهرههای وابسته به هسته سخت قدرت که مهمترین و صریحترین آن مربوط به سردار "عزیز جعفری" فرمانده سابق سپاه بود. وی با گلایه از شورای نگهبان خواسته بود از حضور افرادی با مبانی فکری متفاوت از رهبری در انتخابات آتی جلوگیری کند.
اعتراضهای گسترده آبان ماه و سلسله حوادثی که با کشته شدن قاسم سلیمانی؛ فرمانده سپاه قدس توسط آمریکا آغاز شد و به ساقط کردن هواپیمای مسافربری اوکراینی و پیامدهای منفی آن از جمله تکذیب سه روزه و سپس پذیرش سقوط هواپیما با موشکهای سپاه رسید، نظام سیاسی ایران در چالش کمسابقهای در داخل و خارج از کشور فرو برد و این گمانه مطرح شد که شاید کشتیبان جمهوری اسلامی سیاست دیگری برای انتخابات در پیش بگیرد و سعی کند با میدان دادن به سلایق سیاسی مختلف در داخل، رقابتی کردن فضای انتخابات و در نتیجه افزایش مشارکت، تهدیدهای پیش آمده پس از آبان ماه به ویژه از نوع تهدید خارجی را با استفاده از فرصت انتخابات ترمیم کند. این تحلیل با مفروضات مختلفی پشتیبانی میشد از جمله اینکه رهبر ایران بارها و به صراحت اعلام کرده که افزایش مشارکت مردم از جمله در همین انتخابات، نظام را دربرابر تهدیدهای خارجی بیمه میکند.
تاخت و تاز استصوابی
یازدهمین دوره انتخابات مجلس با ثبتنام از داوطلبان به طور رسمی از 10 آذرماه کلید خورد و شورای نگهبان از روز 17 آذرماه بررسی صلاحیت کاندیداها را آغاز کرد که در نتیجه آن صلاحیت تعدادی زیادی از کاندیداها از جمله 90 نفر از نمایندگان فعلی مجلس رد شد. شورای نگهبان بیشتر این افراد را با استناد به بندهای 1، 2 و 4 ماده 28 قانون انتخابات مجلس ردصلاحیت کرده بود که بند 1 درباره اعتقاد و التزام عملی به اسلام، بند 2 این ماده مربوط به التزام عملی به نظام و بند 4 آن درباره وفاداری کاندایدا به قانوناساسی و ولایت فقیه است. سالهاست که ردصلاحیت کاندیداها با استناد به این بندها یکی از چالشهای اصلی قانون انتخابات در ایران شناخته میشود.
به هرحال ردصلاحیتها توسط شورای نگهبان به حدی گسترده بود که به اعتراف فعالان انتخاباتی در بسیاری از حوزهها یکی از کاندیداهای مورد نظر هسته سخت قدرت، از پیش پیروز انتخابات است. البته شورای نگهبان با رد صلاحیت 90 نماینده مجلس رکورد قبلی خودش در ردصلاحیت نمایندگان مستقر را هم افزایش داد. رکورد قبلی این شورا مربوط به مجلس ششم بود که صلاحیت 86 نماینده را برای حضور دوباره در انتخابات رد کرده بود.
شورای نگهبان در واکنش به بیشتر اعتراضها نظارت استصوابی بر انتخابات را حق قانونی این شورا عنوان کرده به این معنا که طبق تفسیر اصل 99 قانون اساسی، این شورا متولی اول و آخر انتخابات در ایران است و میتواند تعیین کند چه کسانی صلاحیت حضور در انتخابات و تصدی پستهایی از جمله ریاست جمهوری، نمایندگی مجلس و عضویت در مجلس خبرگان را دارند.
البته در اصل 99 عبارت نظارت استصوابی وجود ندارد و تنها به وظیفه نظارتی شورای نگهبان در انتخابات اشاره شده است اما از اوایل دهه 70 شمسی و در زمان دبیری محمدی گیلانی بر شورای نگهبان،اصل 99 قانون اساسی توسط خود این شورا اینگونه تفسیر شد که شورای نگهبان حق نظارت استصوابی و تایید یا رد صلاحیت افراد برای حضور در انتخابات را دارد.
طبق اصل 98 قانون اساسی جمهوری اسلامی، تفسیر این قانون هم از اختیارات شورای نگهبان است و این شورا با استناد به همین اصل توانست تفسیر استصوابی خودش از نظارت بر انتخابات و اصل 99 قانون اساسی را به کرسی بنشاند.
به زعم تحلیلگران رویکرد شورای نگهبان درباره رد صلاحیتها و البته دفاع رهبر ایران از این رویکرد نشان داد که استراتژی نظام در انتخابات مجلس آتی فرصت برای تقویت یکدست کردن هرچه بیشتر حاکمیت است و نه رفع تهدید خارجی با مشارکت مردمی.
انتخابات یا تشریفات انتصابات؟
گروهها، چهرهها و مقامهای مختلفی به رد صلاحیتهای گسترده انتخابات مجلس اعتراض کردند که رساترین آنها مربوط به حسن روحانی بود. وی در 6 بهمن ماه و در دیدار با استانداران به شدت از عملکرد شورای نگبهان انتقاد کرد و گفت که بزرگترین خطر برای دموکراسی و برای حاکمیت ملی ایران روزی است که انتخابات "تشریفات" شود و افراد را از قبل منصوب کنند و بعد مردم پای صندوق بروند تا تشریفات انتخابات را انجام دهند. روحانی همچنین گفت نگران است روزی استفاده از کلمه جمهوریت که در قانون اساسی ایران آمده تبدیل به جرم شود و هشدار داد که یک سلیقه و یک جناح در حال حذف جناحهای دیگر است.
روحانی در اظهار نظر دیگری در واکنش به اعداد و ارقام اعلام شده از سوی شورای نگهبان درباره تعداد افراد رد صلاحیت شده گفت: "به مردم نگوییم که در برابر یک صندلی مجلس ۱۷ نفر، ۱۷۰ و یا۱۷۰۰ نفر کاندیدا هستند، ببینیم از چند جناح ۱۷۰۰ نفرکاندیدا هستند؟ ۱۷ نفر از چند جناح، از یک جناح؟ اینکه انتخابات نمیشود. مثل اینکه در مغازهای از یک جنس، ۲ هزار عدد وجود داشته باشد".
علی لاریجانی، رئیس مجلس هم از رد صلاحیت نمایندگان مجلس به علت عدم احراز انتقاد کرد و گفت وقتی یک نماینده چهار سال در مجلس بوده عدم احراز صلاحیت معنا ندارد.
عدم احراز صلاحیت به این معناست که اعضای شورای نگهبان نتوانستهاند به طور سلبی و اثباتی درباره صلاحیت یک کاندیدا برای حضور در انتخابات به جمعبندی برسند و در این شرایط رای به عدم احزار صلاحیت او میدهند که البته در عمل تفاوتی با رد صلاحیت ندارد.
به هرحال شورای نگهبان واکنش تندی به اعتراضها داشت از جمله اینکه کدخدایی سخنگوی این شورا در توئیتی نوشت که حسن روحانی به علت رد صلاحیت اقوام خودش اعتراض میکند. شورای نگهبان از طرف دیگر اعلام کرد که رد صلاحیتشدگان میتوانند اعتراضها و مدارک خودشان را به این شورا ارائه کنند و دیدارهایی را با اعضای حقوقدان و فقیه این شورا برای رد صلاحیتشدگان دانهدرشت از جمله نمایندگان مجلس هم ترتیب داد.
در همین بازه زمانی و با انتشار اخباری مبنی بر رایزنی پشت پرده چهرههای اصلاحطلب با رهبری این گمانه دوباره تقویت شد که شاید نظام تصمیم خودش درباره انتخابات مجلس را تغییر داده و با دستور رهبری، شورای نگهبان مجوز حضور ردصلاحیتشدگان و رقابتیتر شدن انتخابات را صادر خواهد کرد اما...
تعیین تکلیف اعتراضها
انتظارها برای اعلام نظر خامنهای درباره انتخابات مجلس در روز 16 بهمن ماه به سر رسید. خامنهای به نوعی آب پاکی را بر دستان منتقدان و معترضان به روند انتخابات مجلس ریخت وگفت: "شورای نگهبان مجموعهای قابل اعتماد است و چگونه انسان میتواند به راحتی این مجموعه را به غرضورزی درباره برخی افراد متهم کند". خامنهای کنایه سنگینی هم به حسن روحانی زد که از انتخابات به جایی رسیده اما حالا که انتخابات به نفع او نیست میگوید انتخابات مشکل دارد. البته وی توضیح نداد که چگونه وقتی هنوز انتخابات برگزار نشده و حتی نتیجه نهایی اعتراضها به رد صلاحیتها از سوی شورای نگهبان اعلام نشده است، از انتخاباتی میگوید که نتیجه آن به نفع حسن روحانی نیست.
خامنهای در همین سخنرانی گفت: "در انتخابات مجلس بارها بعضی افراد نامه دادند که تقلب شده یا اشکال دارد، بنده نیز هیأتهایی تعیین کردم که با دقت رسیدگی کردند و بعد معلوم شد این گزارشها و نامهها درست نبوده است".
این بخش از اظهارات خامنهای برای آگاهان سیاسی و اهل فن کافی بود تا سرنوشت بیفرجام بسیاری از اعتراضها به رد صلاحیتها را پیشبینی کنند و در نهایت هم تعداد کمی از رد صلاحیتشدگان توانستند مجوز بازگشت به انتخابات را دریافت کنند.
انتقادهایی که پس گرفته شد
مواضع رهبر ایران درباره عملکرد شورای نگهبان و انتخابات آب سردی بود بر آتش اعتراضها نسبت به آنچه مهندسی انتخابات مجلس یازدهم نامیده میشد. شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان که مهمترین مجموعه هماهنگی تشکلهای اصلاحطلب در ایران است، پس از اظهارات رهبری مواضع قبلی خودش درباره عدم ارائه لیست در انتخابات را تا حد زیادی پس گرفت و ضمن تاکید برحضور در انتخابات اعلام کرد که اگرچه این مجموعه لیستی ارائه نخواهد کرد اما احزاب و گروههای اصلاحطلب در ارائه لیست آزاد هستند.
حسن روحانی هم در آخرین مواضع انتخاباتی خودش در 27 بهمن ماه بیشتر اظهارنظرهای پیشین خودش درباره مهندسی در انتخابات از طریق ردصلاحیتها را پس گرفت. وی گفت: "همه حرفم از روز اول این بوده که نباید انتخابات تبدیل به انتصابات شود؛ نه اینکه الان هست".
رئیسجمهوری ایران اظهار نظرش درباره غیر رقابتی بودن فضای انتخابات مجلس را هم تا حدی پس گرفت و گفت: "گزارشی که وزارت کشور قبلا به من داده بود این بود که 70 حوزه غیررقابتی است و این من را نگران کرد. آخرین گزارش این است که فقط 44 حوزه رقابتی نیست و این من را خیلی خوشحال کرد. آنجاها هم مردم باید حضور پیدا کنند. در حزب رقیب هم میتوان افرادی را انتخاب کرد که اصلح هستند و میتوانند برای کشور در پارلمان مفید باشند".
البته روحانی توضیح نداد که توصیهاش برای رای دادن به رقیب در مناطقی که امکان رقابت وجود ندارد با چه منطق سیاسی و انتخاباتی سازگار است و از طرفی چگونه با غیررقابتی بودن 44 حوزه انتخاباتی که همین تعداد حوزه میتواند جهتگیریهای کلی مجلس آینده را تایید کند، نگرانی او از "مهندسی انتخابات" مجلس کمتر شده است.
مهندسی انتخابات به چه معنا؟
بسیاری از تحلیلگران انتخابات بر این باور بودند که شواهد و قرائن حاکی از آن است که حتی با تایید صلاحیت عدهای از ردصلاحیتشدگان باز هم انتخابات مجلس یازدهم در سطح بسیار بالایی مهندسی شده است. این تحلیلگران میگویند شورای نگهبان و سایر نهادهای مرتبط با قدرت با رد صلاحیت افراد غیرهمسویی که احتمال رایآوری در یک حوزه دارند و همچنین تایید صلاحیت افرادی که امکان رایآوری در یک حوزه را ندارند، انتخابات مجلس یازدهم را مهندسی کردهاند. برای مثال هسته سخت قدرت در یکی از حوزههای انتخاباتی که سالهاست یک اصولگرای متمایل به هسته سخت قدرت پیروز انتخابات بوده است، چند کاندیدای غیر همسو را تایید صلاحیت کرده که در رقابت با گزینه موردنظرش شکست بخورند، اما در حوزههایی که افراد موردنظرش احتمال رایآوری بالایی ندارند، گزینههای رایآور را رد صلاحیت کرد تا در نهایت گزینههای مطلوب خودش بتوانند در انتخابات پیروز شوند.
برخی کارشناسان سیاسی و انتخاباتی همچنین میگویند که هسته سخت قدرت تایید صلاحیت برخی گزینههای رایآور غیرهمسو را به دقیقه 1+90 موکول کرده تا کاندیداهای مطلوب خودش بتوانند ازخلاء فعالیت انتخاباتی رقیب و درگیری او در لابیها و کشاکشهای مربوط به تایید صلاحیت بیشترین استفاده را ببرند و در نهایت پس از تایید صلاحیت رقیب هم نسبت به او دست بالا را داشته باشند.
در مجموع ارزیابی تحلیلگیران سیاسی این است که هسته سخت قدرت قصد دارد با ترکیبی از رد صلاحیتهای هدفمند و امهال صلاحیت برخی کاندیداها و همچنین استفاده از مشارکت پایین مردمی در شهرهای بزرگ، بین 85 تا 90 درصد کرسیهای مجلس آینده را از افراد همسو شکل دهد.
از سکوت یاران خاتمی تا لیست یاران هاشمی
اصلاحطلبان در چهار سال گذشته همراه با اعتدالیون بیشترین کرسیهای مجلس را در اختیار داشتند اما مجموع عملکرد آنها نتوانسته رضایت جامعه و حتی پایگاه اجتماعی این گروه را تامین کند و به همین دلیل پیشبینی میشود پایگاه سیاسی این جریان در انتخابات مجلس حضور چندانی نداشته باشد. علیرغم این موضوع اما شورای نگهبان صلاحیت بیشتر نیروهای قابل اتکاء این جریان به ویژه در شهرهای کوچک را رد هم کرده است. به همین دلیل بیشتر گروهها و احزاب این جریان در نوعی بلاتکلیفی انتخاباتی به سر میبرند. از یک طرف شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان به عنوان محور برنامهریزی انتخاباتی مجموعه احزاب اصلاحطلب مواضع اولیهاش درباره عدم ارائه لیست را پس گرفته و به گروهها و احزاب متبوع خودش مجوز داده که با نام و نشان خودشان وارد انتخابات شوند. درباره سایر گروههای اصلاحطلب و تحولخواه اما در مجموع نهضت آزادی ایران، دفترتحکیم وحدت، انجمنهای دانشجویی، سازمان عدالت و آزادی، وبخشی از حزب چند تکه اتحاد ملت و بخشی از انجمن اسلامی مهندسین اعلام کردهاند که به هیچ عنوان قصد حضور در انتخابات را ندارند.
گروه موسوم به یاران خاتمی شامل اکثریت اتحاد ملت، توسعه ملی، مجمع ایثارگران، قسمتی از حزب پیشرو اصلاحات، راه ملت و مجمع روحانیون مبارز به صراحت از عدم حضور در انتخابات نگفتهاند اما اعلام کردهاند در این انتخابات لیستی ارائه نخواهند کرد و به نوعی از اصحاب سکوت در انتخابات شناخته میشوند.
گروه موسوم به یاران محمدرضا عارف به عنوان رئیس شورای سیاستگذاری و شامل بنیاد امید و تعدادی از اعضای حقیقی شورای عالی و فراکسیون امید بیشتر سیاست سکوت در پیش گرفتهاند. برخی تحلیلگیران میگویند که تغییرموضع شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان درباره انتخابات پس از اظهارات خامنهای و همچنین عدم ثبت نام عارف در انتخابات مجلس به دلیل نقشه وی برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری 1400 است.
احزاب کارگزاران سازندگی و اعتدال توسعه که بیشترین سهم را در دولت روحانی هم دارند، دو حزبی هستند که با لیستی موسوم به "یاران هاشمی" به یاد اکبر هاشمیرفسنجانی، در انتخابات شرکت کردهاند که البته اصل ارائه لیست و همچنین نام انتخاب شده برای آن به انتقاد شدید برخی چهرهها و گروههای اصلاحطلب روبرو شده است.
اتحاد باقر و مرتضی و بازگشت محمود
در حالی که رد صلاحیتهای گسترده سفره انتخاباتی اصولگرایان نزدیک به هسته سخت قدرت را رنگین کرده اما در نهایت این جریان با دو تابلو اصلی و چند تابلو فرعی وارد انتخابات شده است.
اصلیترین لیست انتخابات اصولگرایان موسوم به شورای ائتلاف نیروهای انقلاب با محوریت محمدباقر قالیباف، شهردار اسبق تهران و نامزد چند انتخابات اخیر ریاست جمهوری بسته شده است. بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که به احتمال زیاد قالیباف ریاست مجلس آتی را در دست خواهد گرفت. سید مصطفی میرسلیم، محسن پیرهادی، سیدرضا تقوی، عبدالحسین روحالامینی، سیدنظامالدین موسوی و الیاس نادران و کیومرث هاشمی از چهرههای شناختهشدهای بودند که در لیست اولیه این مجموعه برای شهر تهران حضور داشتند.
جبهه پایداری با محوریت حجتالسلام مرتضی آقاتهرانی دومین مجموعه اصولگرایی بود که از چهرههای تندرو ائتلاف نیروهای انقلاب و برخی چهرههای تندرو دیگر تشکیل شده بود. سید محمود نبویان، محمد سلیمانی، وحید یامینپور و فاطمه آلیا از این چهرههای تندرویی بودند که در لیست اولیه جبهه پایداری برای شهر تهران حضور داشتند.
در نهایت در آخرین روزهای مانده به انتخابات، هسته قدرت تصمیم گرفت که به هر شکل ممکن شورای نیروهای انقلاب و جبهه پایداری با یک لیست واحد در انتخابات شرکت کنند و بر همین اساس و با اعلام محمدباقر قالیباف در روز سهشنبه، این دو گروه با یک لیست در انتخابات مجلس شرکت خواهند کرد. نام قالیباف و آقا تهرانی در صدر این لیست دیده میشود.
نکته غیرمنتظره در جریان اصولگرا اما پیوند دوباره محمود احمدینژاد با این جریان است که منجر به حضور پُررنگ یاران وی در لیستهای اصولگرایان و حتی ارائه لیست اختصاصی در تهران شده است. گویا با توافقهایی که میان احمدینژاد و قالیباف صورت گرفته یاران احمدینژاد در لیست شورای ائتلاف در شهرستانها و البته تهران حضور پُررنگی دارند. از طرف دیگر احمدینژاد هم نه تنها با مجموعه اصولگرایان همراهی انتخاباتی موثری داشته که فتیله انتقاد از این جریان و حتی نهادهای منتسب به رهبری را کاملا پایین کشیده و به اعتقاد برخی تحلیلگران مترصد انتخابات ریاست جمهوری است. البته به زودی مشخص خواهد شد که چراغ سبز هسته سخت قدرت به احمدینژاد چه معنایی دارد و چه نقشها و انتظاراتی برای او تعریف شده است.
توضیح: در پی انتشار موفق سری مطالب "پشت پردههای کانادا" به قلم "آرش آبادی" در سال 2019 که با نگاهی ژورنالیستی، بررسیکننده و تحلیلی (بجز در شماره آخر آن) به موضوعات روز کانادا، به ویژه انتخابات پرداخت بود؛ در صدد برآمدیم که یک سری مطالبی را نیز به همینگونه در رابطه با ایران تهیه کنیم. حاصل این تلاش از این شماره با عنوان "رمزگشایی از جعبه سیاه جمهوری اسلامی" تقدیم شما میگردد که امیدواریم برخی از مسائل روز ایران را از جایگاهی برتر از رسانههای عادی و با روشی حرفهای و کارشناسی شده در اختیار مخاطبانمان قرار دهد. ما به غایت معتقدیم که آینده ما در گرو دانایی صحیح و توانایی انسانی ماست.
اگر شما همکاری گرامی ما هستی، مرسی که این مطلب را خواندی، اما کپی نکن و با تغییر به نام خودت نزن، خودت زحمت بکش!
پروتکل علمی - پزشکی جهانی برای مقابله کلیه ویروسهایی مانند کرونا که انتقالشان از طریق بسته هوایی است:
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
Date: چهارشنبه, فوریه 19, 2020 - 19:00
درباره نویسنده/هنرمند
Mani Yavari مانی یاوری دارای مدرک کارشناسی ارشد رسانه از ایران و ترکیه است |
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو