نکتهی دیگری که اکثرا در این باب متوجه نمیشوند اینست که اگر بگویی "کسی ناراست" است در واقع شخصیتش را زیر سوال بردهای که صحیح نیست
سالهاست که همه چشم به راه رفتن زمستان و آمدن بهاریم، افسوس که آمدن بهار به خاموش کردن ذغال و دویدن رنگ سبز به طبیعت نیست، آغاز بهار به نو کردن اندیشهها، شروع یادگیری علم و جایگزینی ناشایستیها و کاستیهاییست که در خودمان، در کلمات و رفتارهایمان داریم. کلمات و رفتارهای اجتماعی برای خودشان مفاهیم و محدودههایی دارند. هیچ نقدی بدون دانش و هیچ آزادی بدون محدویت وجود ندارد. اینکه بیائیم و در جامعه یا در شبکههای اجتماعی راه بیفتیم و به عنوان آزادی بیان و یا هر چیز دیگری، با چشم و گوش بسته و دهان باز هر چه دلمان میخواهد را به نادرست بگوییم و به دیگران انگی بچسبانیم که اسمش نقد نیست. محدودیت آزادی صحت و صدمه نزدن به دیگریست. مثلا مگر میشود به عنوان آزادی بیان علامت سوالی روی صحت کشتارهای بشری گذاشت؟ یا مگر میشود به نام آزادی به زندگی مردم تعرض کرد؟ مگر میشود نادرست به کسی بست و اسمش را گذاشت نقد؟ وقتی کسی به عنوان به چالش کشیدن باراک اوباما، رئیس جمهور سابق آمریکا، موضوع نادرستی را به او نسبت داد، اوباما پس از دفاع منطقی از خودش گفت: وقتی کسی در موردت دروغ میگوید، در چشمانش نگاه کن و مستقیم به او بگو که حرفش دروغ است. نادرستگویی ریشه در تاریخ دارد، آنچنانکه آوردهاند کوروش چنین دعایی دارد: خدایا ملتم را از گزند دشمن، قحطی و دروغ حفظ بفرما.
چندی است در جامعه ایرانی نادرستگویی ظاهرا کلمه مترادفی یافته به نام سیاست که در عین حال همراهش میکنند با به چالش کشیدن دیگران به غلط، که اسم آنرا هم برخی گذاشتهاند: نقد. ایضا مفهوم دزدی هم تغییر یافته به زرنگی. جایگزین کردن برخی کلمات زشت با برخی دیگر که هنوز به آن زشتی نیستند برای حذف معانی منفی آن، اصل اعمال غیر صحیح را تغییر نمیدهد، یعنی یک کار بد با کلماتی زیبا تبدیل به یک کار خوب نمیشود. این موضوع آنجایی جالب میشود که برخی این نادرستگویی را عامدانه (و نه سهوا) انجام میدهند. مثلا برخی برای رفع مشکلات مالی یا فکری خود، یا حذف دیگری، یا هر دلیل دیگری، به نادرست تهمت میزنند و اگر مورد اعتراض واقع شوند میگویند: ما آزادیم و میگوییم، اگر میتواند بیاید و بگوید و خلافش را ثابت کند {که نمیتواند، تازه اگر بتواند بازهم چیز دیگری به او میبندیم و هکذا}. این حرف یکی از کثیفترین حرفهایی است که دقیقا و عینا، هرگز نمیتوان به آن آزادی و نقد اطلاق کرد. بدتر آنجاست که برخی برای به کرسی نشاندن این نوع برخوردهایشان گروه مافیایی و گَنگ راه میاندازند (و یا اگر از قبل داشتهاند، آنها را بسیج میکنند)، لایک میزنند، جلسات یکطرفه به راه میاندازند و در آن برای یکدیگر کَف میزنند و نوشابه باز میکنند. گاه این مافیا بازی تا آنجا پیش میرود که با قیافهای به ظاهر دوستداشتنی، حق به جانب و حرفهای در زمان بروز مکرر بزرگترین خطاهای گروه خودشان غیبشان میزند انگار نه انگار؛ اما به محض وقوع یک اتفاق یا موضوعی در میان افرادی خارج از گروه خودشان، از غیب ظاهر میشوند تا زمین و زمان را با کلماتی ناشایست و ناراست به هم برسانند و تخریبش کنند. تازه در بسیاری از موارد حتی به خودشان زحمت هم ندادهاند تا اصل مطلب را بدانند یا کمی در موردش تحقیق و گوگل کنند و بعد اظهار نظر نمایند! در مورد تحریف اتفاق و موضوع هم که دیگر نپرسید که اظهر من الشمس است: موضوع یک چیز است و آنچه آنها منعکسش میکنند آنچنان چیز دیگری است گرهخورده به موارد عجیب مخلوط شده با مسائل جانبی کم و نامربوط، که آنها را هم وارانه نشانش میدهند. وارانههایی که با منطقی عجیب و گولزننده مثلا 1 درصدش را به 99 تفوق میدهند و در بسیاری موارد اصلا اشارهای به 99 درصدش نمیکنند و همهی حقیقت را برایت خلاصه میکنند به همین پرانتز 1 درصدی خودشان. اگر همین وارانههایی را که برای تو نادرستش کردهاند جلوی چشمشان بگیری میگویند: چرا فضول و جاسوسی، چرا ارعاب و تهدید میکنی؟! برخی نیز به محض اینکه وا میمانند شروع میکنند با منطق "پیش از دانایی" حمله به شخصیت، و یا چسب زدن جفنگیات به طرف: مثلا اگر رنگ پیراهن طرف آبی باشد میگویند اصلاحطلبی؛ اگر موهایش پُرپُشت باشد میگویند سری از سر قالیباف جدایی؛ اگر فامیلش به حرف "ی" ختم شود (که رایجترین حالت ممکن در میان ایرانیان است) که دیگر مشخصا و حتما میگویند از فلان پول میگیری؛ و در همه حالات اگر بگویی این چسب و منطق را از کجا آوردهای، میگویند: میگی نه؟ پس ثابت کن که نیستی!
نکتهی دیگری که اکثرا در این باب متوجه نمیشوند اینست که اگر بگویی "کسی ناراست" است در واقع شخصیتش را زیر سوال بردهای که صحیح نیست، ولی اگر بگویی "سخنت ناراست" میباشد فقط سخنش را به چالش کشیدهای و مفهومش تهدید و حمله به شخصیتش نیست. اینکه ثابت کنی حرف کسی غلط است شخصیتش را نکوبیدهای ولی اگر به تو بگوید فضول و جاسوسی که ارعاب و تهدید میکند، دقیقا به شخصیتت حمله کرده و اینها باهم یک دنیا متفاوتند. همه علوم ناشی از به چالش کشیدن و بررسی جملات است، آنچنانکه آوردهاند نیوتن و هویگنس همواره ادعاهای علمی یکدیگر را به شدیدترین نحو ممکنه به چالش میکشیدهاند. اگر سخن ناراستی حادث شده، قطعا پاسخها همچون حقیقت میتوانند تلخ و سخت باشند. شاید بهترین راه حل شهامت داشتن و پذیرفتن صحیح و عذرخواهی کردن باشد تا برخود گرفتن و حمله مجدد!
این مطلب برای تادیب یا تغییر کسی نیست؛ ایضا به هیچ وجه برای زیر سوال بردن حق آزادی بیان و یا نقد نیست که هر دو از مهمترین ابزارهای رشد بشریت هستند. این نوشته برای آنست که بعضی واضحات، که برخی نمیدانندش و برخی سعی در پوشاندنش دارند تا هرآنکس که مانند آنها نیست را بکوبند، و نیز اعمال و سخنان غیرانسانی برخی از دوستان عریان شود. باشد که اجازه ندهیم گُهر وجودمان با این نوع ناراستیها مکدر گردد و ذرهای از مثبت بودنمان کاهش یابد: ناراستی را نشانشان دهیم و آنچه از خودشان صادر شده را برای خودشان وا نهیم. نشاید که در این دنیا هزاران کار خوب در انتظار باشد و آنها وقت و انرژی و دانش مردم را با گفتار و اعمالشان به سخره گیرند. این زمستان تهمت و نادرستی هم عاقبت میرود و رو سیاهیاش به ذغال میماند.
دکتر اسماعیل بیشتریان
چندی است در جامعه ایرانی نادرستگویی ظاهرا کلمه مترادفی یافته به نام سیاست که در عین حال همراهش میکنند با به چالش کشیدن دیگران به غلط، که اسم آنرا هم برخی گذاشتهاند: نقد. ایضا مفهوم دزدی هم تغییر یافته به زرنگی. جایگزین کردن برخی کلمات زشت با برخی دیگر که هنوز به آن زشتی نیستند برای حذف معانی منفی آن، اصل اعمال غیر صحیح را تغییر نمیدهد، یعنی یک کار بد با کلماتی زیبا تبدیل به یک کار خوب نمیشود. این موضوع آنجایی جالب میشود که برخی این نادرستگویی را عامدانه (و نه سهوا) انجام میدهند. مثلا برخی برای رفع مشکلات مالی یا فکری خود، یا حذف دیگری، یا هر دلیل دیگری، به نادرست تهمت میزنند و اگر مورد اعتراض واقع شوند میگویند: ما آزادیم و میگوییم، اگر میتواند بیاید و بگوید و خلافش را ثابت کند {که نمیتواند، تازه اگر بتواند بازهم چیز دیگری به او میبندیم و هکذا}. این حرف یکی از کثیفترین حرفهایی است که دقیقا و عینا، هرگز نمیتوان به آن آزادی و نقد اطلاق کرد. بدتر آنجاست که برخی برای به کرسی نشاندن این نوع برخوردهایشان گروه مافیایی و گَنگ راه میاندازند (و یا اگر از قبل داشتهاند، آنها را بسیج میکنند)، لایک میزنند، جلسات یکطرفه به راه میاندازند و در آن برای یکدیگر کَف میزنند و نوشابه باز میکنند. گاه این مافیا بازی تا آنجا پیش میرود که با قیافهای به ظاهر دوستداشتنی، حق به جانب و حرفهای در زمان بروز مکرر بزرگترین خطاهای گروه خودشان غیبشان میزند انگار نه انگار؛ اما به محض وقوع یک اتفاق یا موضوعی در میان افرادی خارج از گروه خودشان، از غیب ظاهر میشوند تا زمین و زمان را با کلماتی ناشایست و ناراست به هم برسانند و تخریبش کنند. تازه در بسیاری از موارد حتی به خودشان زحمت هم ندادهاند تا اصل مطلب را بدانند یا کمی در موردش تحقیق و گوگل کنند و بعد اظهار نظر نمایند! در مورد تحریف اتفاق و موضوع هم که دیگر نپرسید که اظهر من الشمس است: موضوع یک چیز است و آنچه آنها منعکسش میکنند آنچنان چیز دیگری است گرهخورده به موارد عجیب مخلوط شده با مسائل جانبی کم و نامربوط، که آنها را هم وارانه نشانش میدهند. وارانههایی که با منطقی عجیب و گولزننده مثلا 1 درصدش را به 99 تفوق میدهند و در بسیاری موارد اصلا اشارهای به 99 درصدش نمیکنند و همهی حقیقت را برایت خلاصه میکنند به همین پرانتز 1 درصدی خودشان. اگر همین وارانههایی را که برای تو نادرستش کردهاند جلوی چشمشان بگیری میگویند: چرا فضول و جاسوسی، چرا ارعاب و تهدید میکنی؟! برخی نیز به محض اینکه وا میمانند شروع میکنند با منطق "پیش از دانایی" حمله به شخصیت، و یا چسب زدن جفنگیات به طرف: مثلا اگر رنگ پیراهن طرف آبی باشد میگویند اصلاحطلبی؛ اگر موهایش پُرپُشت باشد میگویند سری از سر قالیباف جدایی؛ اگر فامیلش به حرف "ی" ختم شود (که رایجترین حالت ممکن در میان ایرانیان است) که دیگر مشخصا و حتما میگویند از فلان پول میگیری؛ و در همه حالات اگر بگویی این چسب و منطق را از کجا آوردهای، میگویند: میگی نه؟ پس ثابت کن که نیستی!
نکتهی دیگری که اکثرا در این باب متوجه نمیشوند اینست که اگر بگویی "کسی ناراست" است در واقع شخصیتش را زیر سوال بردهای که صحیح نیست، ولی اگر بگویی "سخنت ناراست" میباشد فقط سخنش را به چالش کشیدهای و مفهومش تهدید و حمله به شخصیتش نیست. اینکه ثابت کنی حرف کسی غلط است شخصیتش را نکوبیدهای ولی اگر به تو بگوید فضول و جاسوسی که ارعاب و تهدید میکند، دقیقا به شخصیتت حمله کرده و اینها باهم یک دنیا متفاوتند. همه علوم ناشی از به چالش کشیدن و بررسی جملات است، آنچنانکه آوردهاند نیوتن و هویگنس همواره ادعاهای علمی یکدیگر را به شدیدترین نحو ممکنه به چالش میکشیدهاند. اگر سخن ناراستی حادث شده، قطعا پاسخها همچون حقیقت میتوانند تلخ و سخت باشند. شاید بهترین راه حل شهامت داشتن و پذیرفتن صحیح و عذرخواهی کردن باشد تا برخود گرفتن و حمله مجدد!
این مطلب برای تادیب یا تغییر کسی نیست؛ ایضا به هیچ وجه برای زیر سوال بردن حق آزادی بیان و یا نقد نیست که هر دو از مهمترین ابزارهای رشد بشریت هستند. این نوشته برای آنست که بعضی واضحات، که برخی نمیدانندش و برخی سعی در پوشاندنش دارند تا هرآنکس که مانند آنها نیست را بکوبند، و نیز اعمال و سخنان غیرانسانی برخی از دوستان عریان شود. باشد که اجازه ندهیم گُهر وجودمان با این نوع ناراستیها مکدر گردد و ذرهای از مثبت بودنمان کاهش یابد: ناراستی را نشانشان دهیم و آنچه از خودشان صادر شده را برای خودشان وا نهیم. نشاید که در این دنیا هزاران کار خوب در انتظار باشد و آنها وقت و انرژی و دانش مردم را با گفتار و اعمالشان به سخره گیرند. این زمستان تهمت و نادرستی هم عاقبت میرود و رو سیاهیاش به ذغال میماند.
دکتر اسماعیل بیشتریان
اگر شما همکاری گرامی ما هستی، مرسی که این مطلب را خواندی، اما کپی نکن و با تغییر به نام خودت نزن، خودت زحمت بکش!
پروتکل علمی - پزشکی جهانی برای مقابله کلیه ویروسهایی مانند کرونا که انتقالشان از طریق بسته هوایی است:
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
Date: چهارشنبه, آوریل 11, 2018 - 20:00