از خدا پنهان نیست، از شما هم پنهان نباشد حکایت آنکه این فضولخان هفت شهر عشق و عاشقی از تهران گرفته تا تایلند و از رُم گرفته تا تورنتو را پشت سر گذاشته و اکنون در کنار فضولبانو و خانوادهاش در تورنتو رحل اقامت گزیده و روزگار را سپری میکند. او با شنیدن اخبارهای مربوط به پرستو و پرستوجات یاد ایام جوانی چنان که افتد و دانی، کرده و شعری برای پرستو سروده که خواندن آن در این ایام که هوا گرم شده و میتوان دست اهل و عیال را گرفت و به کنار آبی یا گوشه جنگلی رفت، خالی از لطف نیست:
"هرگز نَبُود سروی با بالای پرستو
یا به رخ خوشگل و زیبای پرستو
چهارشنبه, ژوئن 26, 2019 - 20:00