رفتارهای دیگری نیز مانند نیش زبان، زیر سوال بردن و برچسب زدن وقتی به صورت هدفمند انجام شوند، رفتار پرخاشگرانه محسوب میشود
معمولا انگیزه پرخاشگری ناکامی است. پرخاشگری شکلهایی متنوع دارد؛ یعنی برخلاف تصور خیلیها که پرخاشگری را تنها رفتار خشونتآمیزی مانند کتککاری و پرتاب شیء یا فحاشی میدانند، مثلا قهر کردن خود نوعی رفتار پرخاشگرانه ست. رفتارهای دیگری نیز مانند نیش زبان، زیر سوال بردن و برچسب زدن وقتی به صورت هدفمند انجام شوند، رفتار پرخاشگرانه محسوب میشود. و این هدفمندی در تعریف رفتار پرخاشگرانه اصل مهمی است؛ به این معنی که طرف مقابل رفتار پرخاشگرانه از هر نوع را با نیت آسیبرسانی انجام دهد.گاهی فرد میتواند روی رفتار خود کنترل داشته باشد، ولی از پرخاشگری به عنوان یک مکانیسم یا راهکار استفاده میکند تا به اهداف خود برسد؛ مثلا من عصبانی نیستم، اما با فریاد از شوهر یا فرزند خود میخواهم فلان کار را برای من انجام دهند چون میدانم فریاد کشیدن وسیله خوبی برای رسیدن به خواستههایم است.
اما باید توجه کنیم که از کودکی، به ما آموختهاند که بروز خشم، ترس، حسادت، اندوه، رنجش و.. خطا بوده و یک کار غیراخلاقی و ضد اجتماعی است؛ بنابراین ما در طول عمر یاد گرفتهایم که هرگاه این احساسها در ما شکل گرفت، آن را سرکوب کرده، فرو خورده و یا انکار نمائیم. "فروید" میگوید "اگر خشمت را بیرون بریزی و ابراز کنی، حالت بهتر خواهد شد".
سرکوب کردن انوع عواطف، خطرناک است و پس از مدتی کنترل و سرکوب شدن، به شکل انفجاری و غیر قابل کنترل تخلیه خواهند شد. در واقع با یک انرژی عظیم رو به رو هستیم که در درون ما انباشته شده، ما انسانها هم باید این انرژی خوب را در راه صحیح به جریان انداخته و حتی از آن بهره ببریم تا به مرحله انفجار نرسیم.
اما خشم سالم چیست؟ واکنش طبیعی و غریزی در برابر احساس تهدید، نادیده گرفته شدن، احساس ناامیدی، احساس بیعدالتی و احساس دست نیافتن به حق و حقوق خود، احساس قربانی بودن و تحت فشار بودن در ما ایجاد میگردد؛ اما با فروخوردن و خشم و سرکوب و با انکار کردن آن، خشم دوباره به درون بدن باز میگردد و سپس به شکل افسردگی، احساس گناه، احساس نگرانی و اضطراب، احساس سستی و رخوت، بیحالی و بیحوصلگی، کم انرژی بودن و احساس ناامیدی، خود را نشان میدهد و در نهایت میتواند ریشهٔ بیماریهائی از قبیل مشکلات قلبی، به همخوردن ضربان قلب، احساس خوابآلودگی و یا به همخوردن وضعیت خواب، کاهش قوای جنسی و پرخوریها و یا بیاشتهائیهای عصبی، تنگی نفس، اعتیاد به الکل یا مواد مخدر و سرانجام جنون موقت باشد.
باید بدانیم که جملات "من عصبانی هستم"،"اعصاب ندارم"،"اعصابم خرد شده"، جملاتی غلط و مسموم است. باید گفت: "من عصبانی میشوم، حال میخواهم که نشوم" یا "من حسادت دارم" غلط است. باید گفت:"من دچار حسادت میشوم و باز میتوانم نشوم".
از آن جائی که فکرها هورمونهای ما را تغییر میدهند، با تغییر این فکرها و باورهای خود، هومونها را به وضعیت تعادل در میآوریم. دیگر آن که گفته بودیم یکی از علتهای روانشناختی خشم، مشت کردن و گره کردن دست است، پس از باز کردن آن، خود را از شر یکی از عوامل بروز خشم به شکل بیمارگونه، رها میکنیم.
همانگونه که حضرت علی (ع) فرمودهاند "در موقع خشم، تغییر وضعیت بده. اگر ایستادهای بنشین، اگر نشستهای، بایست". تغییر وضعیت دادن و یا تغییر شکل دادن اندامهای بدن، خود میتواند به متعادل ساختن مواد و ترکیبات شیمیائی بدن تائیر بگذارد. عصبانی شدن احساسی است که بهجای سرکوب آن باید به فکر شیوههای کنترلش باشیم. خشم نیز همانند سایر احساسات حامل پیامی است. ممکن است این پیام به معنی وجود یا بروز شرایطی ناگوار، ناعادلانه یا تهدیدآمیز در حق شما باشد. در صورتی که واکنشتان به چنین شرایطی عصبانیت یا خشم شدید باشد، پیام احساستان هیچگاه به مخاطب نخواهید رسید.
ولی نگران نباشید. مدیریت خشم از آنچه فکرش را میکنید سادهتر است.
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
درباره نویسنده/هنرمند
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو