خاورشناس هندی، متخصص در زبان و ادبیات دوران پیش از اسلام و دوران اسلامی ایران، از خاورشناسان مشهور هندی در زمینه ایران شناسی است
محمد اسحاق (Mohammad Eshaq) خاورشناس هندی، متخصص در زبان و ادبیات دوران پیش از اسلام و دوران اسلامی ایران، از خاورشناسان مشهور هندی در زمینه ایران شناسی است. وی در سال 1897 م. در شهر کلکته هندوستان به دنیا آمد و پس از تحصیلات ابتدائی و متوسطه در دانشگاه کلکته به دانشجوئی ادامه داد و در سال 1921 لیسانس علوم و در سال 1923 لیسانس زبان انگلیسی و سپس فوقلیسانس زبان عربی دریافت نمود. زبان اردو هم زبان مادری او بود. ایشان در سال 1938تا 1939 با استفاده از بورس تحصیلی تحقیقاتی دانشگاه کلکته به انگلستان اعزام شد و سه سال بعد با ارائه پایاننامه خود با عنوان "سخنوران ایران در عصر حاضر" از دانشگاه لندن درجه دکتری در زبان و ادبیات فارسی گرفت. وی قبل از دریافت دکتری در زبان و ادبیات فارسی مدتها از 1925 تا 1927 در سمتهای استادی در زبان و ادبیات عربی و فارسی در دانشگاه کلکته و علیگره وچند دانشگاه دیگر هندی خدمت کرد. از جمله در سال 1930 به مدت شش ماه در ایران بود و درباره ادبیات فارسی و لهجههای محلی ایران تحقیق نمود و برای بار دوم در سال 1934 (1313) خورشیدی برای جشن هزاره فردوسی به ایران دعوت شد و به ایران آمد. وی در سال 1944م. انجمن "بزم ایران" را در کلکته تشکیل داد و فصلنامهای به نام (ایندو ایرانیکا) تاسیس نمود که شامل مقالاتی به دو زبان انگلیسی و فارسی بود. او برای بزرگداشت ابوریحان بیرونی در سال 1952 و همچنین برای بوعلیسینا در سال 1956 و ملاصدرا کنفرانسها و سمینارهایی برگزار کرد و در سال 1959 به سمت معاونت و دبیری بخش زبانشناسی انجمن آسیائی بنگال برگزیده شد. در سال 1966 دولت ایران برای قدردانی از خدماتش نشان طلای سپاس به او اهدا نمود (1). محمد اسحاق از کسانی است که در یکی از کتابهای خود در باره شاعره مشهور ایرانی خانم فاطمه برغانی قزوینی معروف در میان پیروان آئین بابی - ازلی به قرةالعین و در میان پیروان آئین بهائی به (طاهره) تحقیق کرده و از معدود کسانی است که او را از لحاظ نبوغ هنر شعری مورد مطالعه قرار داده و از شرح حال قرةالعین برای تبلیغ آئینهای بابی یا بهائی استفاده نکرده است، حال آن که خاورشناسانی مانند کنت گوبینو فرانسوی می. ال.ام نیکولای فرانسوی و ادوارد براون انگلیسی و میرزا کاظم بیک ایران تبار روسی و الکساندر تومانسکی و بارون ویکتور روزن روسی هدفشان از تحقیق درباره این دو آئین آلوده به غرضهای سیاسی بوده و معمولا در راستای سیاست شرقی دولتهای استعماری انگلیس و روس و فرانسه تحقیق و مطالعه میکردهاند و بیطرف نبودهاند. در وحله اول آثار ایرانشناسی آنها مبتنی بر بهانه ودستآویزی برای تحقیر ایرانیان در قبال بزرگنمائی شاعره مذکور بوده است و در ثانی به بهانه حمایت از این گونه افراد و فرقهها و پیروانشان قصد دخالت در امورداخلی ایران و پیش بردن هدف استعماری خودشان را داشتهاند. محمد اسحاق در 12 سپتامبر 1966 درگذشت.
آقای هوشنگ اتحاد درباره پروفسور محمد اسحاق مینویسد که در سال 1309 خورشیدی پروفسور محمد اسحاق یکی از ادبای هندوستان چون تصمیم گرفته بود تذکرهای درباره شعرا و نویسندگان معاصر ایران تهیه کند (و بعدها به نام سخنوران ایران در عصر حاضر تالیف هم کرد) به ایران آمد او برای این منظور اهتمام داشت که خود شخص شاعر را نیز ملاقات کند و فضائل ادبی و اخلاقی او را دریابد و بسنجد. شهرت سید اشرفالدین گیلانی که او را به نام روزنامهاش "نسیم شمال" میخواندند در آن وقت به اقصی نقاط قلمرو ادب فارسی رسیده بود و بدیهی است کسی که به نیت تالیفی درباره شعرای معاصر از هندوستان به ایران بیاید بیآنکه او را ببیند نمیتواند بازگردد. پس از پرسشها و جستجوها معلوم شد منزل اشرفالدین در انتهای خیابان نایبالسلطنه (گوته) جنب سربازخانه قدیمی است. خودش مینویسد "پرسان پرسان بدان جا رفتیم و خانه سید را یافتیم. خانهای بود محقر از گل وخشت و تقریبا بیاثاث و فرش. شخصی کوتاه قد و فربه که موی سر وصورتش سپید و ناپیراسته بود با سر برهنه و لباسی ژنده به دیوار کاهگلی خانه تکیه داده بود. این شخص همان شاعر معروف اشرفالدین بود. ما دو تن در کنار دیوار پهلوی او نشستیم و قریب یک ساعت با سید حرف زدیم (2).
آقای هوشنگ اتحاد درجای دیگری از کتاب خود در شرح حال استاد ابراهیم پورداود دانشمند معروف ایرانی در زمینه تحقیقات زردشتی بحثی درباره محمد اسحاق نگاشته که اطلاعاتی در مورد این خاورشناس هندی در بر دارد وی نوشته است:محمد اسحاق (1898-1969) م. پژوهشگر و ایرانشناس هندی سرپرست گروه عربی و فارسی دانشگاه کلکته عضو کمیته دکترای دانشگاه کلکته و استاد دانشکده ادبیات دانشگاه علیگره دارای نشانهای "علمی" و "سپاس" و "نشان سلطنتی ایران" از عاشقان ادب وفرهنگ ایران بود. عمر و مال و اهتمام خود را در راه ترویج ادب و زبان فارسی صرف کرد و میتوان گفت که ایران را همان قدر دوست داشت که هندوستان را. بی هیچ شائبه شهرت طالبی و افزونجوئی، به زبان و ادب فارسی عشق داشت. به فارسی شعر نمیگفت اما لطائف اشعار را درک میکرد. با خاورشناسانی چون نیکلسن، براون، مینورسکی و لوکهارت آشنائی و مکاتبه داشت و با غالب شاعران و بزرگان ادب ایرانی چون دهخدا، فروزانفر، مینوی، دشتی، عبدالعظیم قریب، پژمان بختیاری، نصرالله فلسفی، دانش خراسانی و دانش تهرانی معاشرت داشت. محمد اسحاق در 1898 در کلکته که هنوز پایتخت هندوستان بود پا به عرصه وجود گذاشت و از بدو حیات خویش در محیطی به سر برد که در آنجا امکانات انجام دادن خدمات ذیقیمت در راه حفظ وحراست سرمایههای علمی نیاکان و میراث فرهنگی مسلمانان، که غالبا به زبان فارسی بود بیش از سایر شهرهای آن مملکت (هندوستان) وجود داشت. وی نخستین بار در سال 1309 ش. به ایران آمد و در مدت شش ماه که در تهران بود به نقاط مختلف کشور مسافرت نمود و اطلاعاتی درباره زبان وادبیات فارسی معاصر و لهجههای مختلف ایرانی به دست آورد. همچنین با اکثر شاعران وادیبان معروف آشنا شد و اطلاعاتی درباره زندگینامه آنان کسب و جمعآوری نمود و در کتابی به نام "سخنوران ایران در عصر حاضر" تالیف و به چاپ رسانید.
بار دوم در سال 1313 ش. به دعوت دولت ایران برای شرکت در جشن هزاره حکیم فردوسی به تهران مسافرت نمود و در جلسات وکنفرانسهای این جشن شرکت جست و خطابهای نیز در این جشن ایراد کرد که در کتاب "هزاره فردوسی" مندرج است. در همان زمان دولت ایران به منظور تقدیر از زحمات محمد اسحاق برای تالیف کتاب "سخنوران ایران در عصر حاضر" به وی نشان علمی اعطا نمود. وی در سال 1944 انجمنی به نام "انجمن ایران" تاسیس کرد و مجلهای هم با عنوان "ایران و هند" به راه انداخت که حاوی مقالات بسیار ارزشمند درباره ایران و هند و رابطه این دو کشور بود. انتشار مجله "بزم ایران" هم از دیگر فعالیتهای او بود که تعدادی کتاب هم از سوی این انجمن انتشار یافت از جمله چاپ دو کتاب "نقش پارسی بر احجار هند" و "منتخباتی از ادبیات فارسی" هر دو از تالیفات علی اصغر حکمت را میتوان نام برد. علی اصغر حکمت در زمان مسافرت دوم محمد اسحاق به تهران در سال 1313 برای شرکت در جشن هزاره فردوسی، وزیر فرهنگ دولت ایران بود و در همان زمان با محمد اسحاق دوستی پیدا کرده بود که بعدها هم موقعی که علی اصغر حکمت سفیر ایران در هند بود این دوستی محکمتر شد. دولت ایران در سال 1338 مطابق 1959 به پاس خدمات محمد اسحاق در راه تحکیم روابط فر هنگی و علمی بین ایران وهند مدال طلای (نشان سپاس) را به وی اهدا کرد.
اسحاق آخرین بار در سال 1345ش به منظور شرکت در کنگره جهانی ایرانشناسان به تهران آمد و به دریافت "مدال درجه اول سلطنتی" به ایشان اهداگردید و جعبهای جواهر نشان هم توسط سفارت ایران در هند به او تقدیم گردید (3).
آقای علی دهکاهی در مقاله هندشناسی شرحی کوتاه درباره دکتر محمد اسحاق و انجمن ایران قلمی کرده که زبده آن را به عرض میرسانم. ایشان نوشتهاند: در اسفند 1390 بود که به همراه دکتر صلاحی رئیس وقت سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران و دکتر صفیپور معاون این سازمان برای ملاقات با رئیس کتابخانه ملی هند و همچنین بازدید از این کتابخانه و انجمن آسیائی (Asiatic Society ) به شهر کلکته سفر کردیم .پس از ملاقات با رؤسای کتابخانه ملی و انجمن آسیائی و بازدید از نسخ خطی و ذخائر کتب نفیس، فرصتی بدست آمد تا بازدیدی هم از انجمن ایران کلکته نیز داشته باشیم. دکتر فیروز و دکتر غلام سرور میزبان و پذیرای ما در انجمن ایران کلکته بودند. از بخشهای مختلف این انجمن بازدید کردیم و با فعالیتهای آن نیز آشنا شدیم. انجمن صاحب ساختمان و زمینی است که بنا به اظهار دکتر منصور علم معاون کنونی انجمن با حمایت مالی سفیر وقت ایران علی اصغر حکمت در 1960 خریداری شده و امروز در خیابان پر رفت وآمدی واقع شده است. این خیابان به یاد بنیانگذار انجمن در سال 1971 م. خیابان اسحاق نام گرفته است. عشق وعلاقه یک محقق جوان ادبیات عرب وفارسی به نام محمد اسحاق، که بعدها به استادی گروه عربی- فارسی دانشگاه کلکته رسید موجب شد که وی برای خدمت به زبان و ادبیات و فرهنگ فارسی در هند کمر همت بربندد. او پس از دوبار مسافرت به ایران در سالهای 1930 و1934 و انتشار کتاب "سخنوران ایران در حال حاضر" و آشنائی با ادیبان و سخنوران ایران و برای مطالعه بیشتر درباره ایران و ادبیات فارسی به انگلستان رفت و در کالج مطالعات شرقی و آفریقائی (ُSchool of Oriental and African Studies)تحت نظر استادان برجستهای چون مینورسکی به مطالعه و تحقیق پرداخت و در سال 1940 با ارائه پایان نامه خود با عنوان (شاعران معاصر فارسی زبان) به اخذ درجه دکتری نائل آمد. دکتر محمد اسحاق در همان زمان با انجمن ایران که در لندن و برای گسترش فرهنگ و ادبیات فارسی فعالیت میکرد آشنا شد و پس از بازگشت به هند با همکاری دوستان و علاقهمندان فرهنگ وتمدن ایرانی در کلکته هم انجمنی به نام (انجمن ایران) تاسیس نمود و در روز 27 اوگوست 1944 اولین جلسه این انجمن در خانه دکتر محمد اسحاق تشکیل گردید. ریاست این انجمن با یک تاجر ایرانی به نام م. کاشانی بود و در ادامه در این انجمن انتشار مجله "فصلنامه ایران و هند" مورد تصویب قرار گرفت و اولین شماره آن در ماه جولای 1946 انتشار یافت که تا کنون 67 شماره فصلنامه "ایندو ایرانیکا" (تازمان نوشتن مقاله آبان 1395) به طور منظم انتشار یافته است. این فصلنامه به عنوان گنجینهای از تحقیقات پیرامون زبان و ادبیات فارسی و روابط فرهنگی میان هند و ایران به شمار میرود. انجمن ایران گذشته از انتشار این فصلنامه آثار دیگری نیز منتشر کرده است که نویسنده مقاله 19 فقره از انتشارات انجمن را در مقاله خود فهرست کرده است.(4)
معرفی چند اثر از آثار دکتر محمد اسحاق:
1- سخنوران ایران در عصر حاضر در دو جلد (Poets and Poetry of Modern Iran ) چاپ جلد اول 1933و جلد دوم 1937 در تنظیم این اثر حبیب یغمائی مدیر مجله یغما وی را یاری داده است و محمد علی فروغی و سید محمد علی جمالزاده مقدمههائی در ستایش آن نوشتهاند.
2- منوچهری (Minichihiri)چاپ 1943.
3- شعر نو فارسی (شعر فارسی معاصر) "Modern Persian Poetry" چاپ کلکته 1943.
4- پروین اعتصامی شاعره مشهور ایران در عصر حاضر (Parvini I,tesami an Eminent Poetess of Modern Iran) چاپ در فصلنامه ایندو ایرانیکا سال 1948-1949این کتاب تحت عنوان "پروین اعتصامی شاعره مشهور ایران در عصر حاضر" به زبان فارسی با ترجمه یعقوب آژند در تهران در سال 1363 و در مجموعه "ادبیات نوین ایران" صص177-183 از سوی انتشارات امیر کبیر چاپ شده است.
5- سهم شاعران ایران در تجدید حیات ایران ( Regeneration of Iran ,Part Played by the Poets) چاپ بمبئی 1943.
6- بهار مشهدی (Bahar of Meshed) چاپ در فصلنامه ایندوایرانیکا سال 1946-1947.
7- رابعه ُقزداری، نخستین زن شاعره پارسیگو (Rabi,a of Quzdar , the First Iranian Poetess of Neo-Persian) چاپ شده در فصلنامه ایندو ایرانیکا 1947-1978 صص135-141.
8- چهار شاعره بزرگ ایرانی (به زبان انگلیسی) این کتاب درباره زندگی و آثار پروین اعتصامی، طاهره قرةالعین قزوینی، مهستی گنجوی و رابعه قُزداری بحث میکند. چاپ 1950.
9- روضاتالجنات فی اوصاف مدینةالهرات (تصحیح).
10- شهید بلخی (Shahid of Balkh).
11- هفت اقلیم (از امین احمد رازی)تصحیح و چاپ 1963.
12- ادبیات پیش از اسلام ایران، پارسی باستان، اوستا و پهلوی (Pre- Islamic Litrature of Iran , Old Persian Avesta and Pahlavi ).
13- الفبای فارسی (The Persian Alphabet) چاپ 1970.
14- دقیقی پیشرو فردوسی (ِDaqiqi, the Orecursor of Firdausi) چاپ 1967.- کسائی مروزی (Kasa,I of marvaz) چاپ 1948.
15- مهستی گنجوی چاپ 1948 در مجله ایندو ایرانیکا.
16- رودکی پدر شعر پارسی نو(Rudaki, the Father of Neo –Persian Poetry چاپ 1946).
17- آثار مرحوم ادوارد براون چاپ 1963. و بسیاری مقالات وکتب درباره نسخ خطی و مطالعات اسلامی و شرح حال شاعران و نویسندگان.
منابع وماخذ:
1- محمد رستمی: ایران شناسان و ادبیات فارسی صص498-500. چاپ تهران 1390 از انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی. و گروه مؤالفان ومترجمان: فرهنگ خاورشناسان جلد اول صصص269-270 چاپ 1376 تهران از انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
2- هوشنگ اتحاد: پژوهشگران معاصر ایران جلد اول ص322 چاپ 1378 تهران از انتشارات فرهنگ معاصر.
3- هم او جلد دوم ص67تا 70 چاپ تهران 1379.
4- علی دهکاهی:مقاله هند شناخت سایت ایرانشناسی در هند آبان 1395.
آقای هوشنگ اتحاد درباره پروفسور محمد اسحاق مینویسد که در سال 1309 خورشیدی پروفسور محمد اسحاق یکی از ادبای هندوستان چون تصمیم گرفته بود تذکرهای درباره شعرا و نویسندگان معاصر ایران تهیه کند (و بعدها به نام سخنوران ایران در عصر حاضر تالیف هم کرد) به ایران آمد او برای این منظور اهتمام داشت که خود شخص شاعر را نیز ملاقات کند و فضائل ادبی و اخلاقی او را دریابد و بسنجد. شهرت سید اشرفالدین گیلانی که او را به نام روزنامهاش "نسیم شمال" میخواندند در آن وقت به اقصی نقاط قلمرو ادب فارسی رسیده بود و بدیهی است کسی که به نیت تالیفی درباره شعرای معاصر از هندوستان به ایران بیاید بیآنکه او را ببیند نمیتواند بازگردد. پس از پرسشها و جستجوها معلوم شد منزل اشرفالدین در انتهای خیابان نایبالسلطنه (گوته) جنب سربازخانه قدیمی است. خودش مینویسد "پرسان پرسان بدان جا رفتیم و خانه سید را یافتیم. خانهای بود محقر از گل وخشت و تقریبا بیاثاث و فرش. شخصی کوتاه قد و فربه که موی سر وصورتش سپید و ناپیراسته بود با سر برهنه و لباسی ژنده به دیوار کاهگلی خانه تکیه داده بود. این شخص همان شاعر معروف اشرفالدین بود. ما دو تن در کنار دیوار پهلوی او نشستیم و قریب یک ساعت با سید حرف زدیم (2).
آقای هوشنگ اتحاد درجای دیگری از کتاب خود در شرح حال استاد ابراهیم پورداود دانشمند معروف ایرانی در زمینه تحقیقات زردشتی بحثی درباره محمد اسحاق نگاشته که اطلاعاتی در مورد این خاورشناس هندی در بر دارد وی نوشته است:محمد اسحاق (1898-1969) م. پژوهشگر و ایرانشناس هندی سرپرست گروه عربی و فارسی دانشگاه کلکته عضو کمیته دکترای دانشگاه کلکته و استاد دانشکده ادبیات دانشگاه علیگره دارای نشانهای "علمی" و "سپاس" و "نشان سلطنتی ایران" از عاشقان ادب وفرهنگ ایران بود. عمر و مال و اهتمام خود را در راه ترویج ادب و زبان فارسی صرف کرد و میتوان گفت که ایران را همان قدر دوست داشت که هندوستان را. بی هیچ شائبه شهرت طالبی و افزونجوئی، به زبان و ادب فارسی عشق داشت. به فارسی شعر نمیگفت اما لطائف اشعار را درک میکرد. با خاورشناسانی چون نیکلسن، براون، مینورسکی و لوکهارت آشنائی و مکاتبه داشت و با غالب شاعران و بزرگان ادب ایرانی چون دهخدا، فروزانفر، مینوی، دشتی، عبدالعظیم قریب، پژمان بختیاری، نصرالله فلسفی، دانش خراسانی و دانش تهرانی معاشرت داشت. محمد اسحاق در 1898 در کلکته که هنوز پایتخت هندوستان بود پا به عرصه وجود گذاشت و از بدو حیات خویش در محیطی به سر برد که در آنجا امکانات انجام دادن خدمات ذیقیمت در راه حفظ وحراست سرمایههای علمی نیاکان و میراث فرهنگی مسلمانان، که غالبا به زبان فارسی بود بیش از سایر شهرهای آن مملکت (هندوستان) وجود داشت. وی نخستین بار در سال 1309 ش. به ایران آمد و در مدت شش ماه که در تهران بود به نقاط مختلف کشور مسافرت نمود و اطلاعاتی درباره زبان وادبیات فارسی معاصر و لهجههای مختلف ایرانی به دست آورد. همچنین با اکثر شاعران وادیبان معروف آشنا شد و اطلاعاتی درباره زندگینامه آنان کسب و جمعآوری نمود و در کتابی به نام "سخنوران ایران در عصر حاضر" تالیف و به چاپ رسانید.
بار دوم در سال 1313 ش. به دعوت دولت ایران برای شرکت در جشن هزاره حکیم فردوسی به تهران مسافرت نمود و در جلسات وکنفرانسهای این جشن شرکت جست و خطابهای نیز در این جشن ایراد کرد که در کتاب "هزاره فردوسی" مندرج است. در همان زمان دولت ایران به منظور تقدیر از زحمات محمد اسحاق برای تالیف کتاب "سخنوران ایران در عصر حاضر" به وی نشان علمی اعطا نمود. وی در سال 1944 انجمنی به نام "انجمن ایران" تاسیس کرد و مجلهای هم با عنوان "ایران و هند" به راه انداخت که حاوی مقالات بسیار ارزشمند درباره ایران و هند و رابطه این دو کشور بود. انتشار مجله "بزم ایران" هم از دیگر فعالیتهای او بود که تعدادی کتاب هم از سوی این انجمن انتشار یافت از جمله چاپ دو کتاب "نقش پارسی بر احجار هند" و "منتخباتی از ادبیات فارسی" هر دو از تالیفات علی اصغر حکمت را میتوان نام برد. علی اصغر حکمت در زمان مسافرت دوم محمد اسحاق به تهران در سال 1313 برای شرکت در جشن هزاره فردوسی، وزیر فرهنگ دولت ایران بود و در همان زمان با محمد اسحاق دوستی پیدا کرده بود که بعدها هم موقعی که علی اصغر حکمت سفیر ایران در هند بود این دوستی محکمتر شد. دولت ایران در سال 1338 مطابق 1959 به پاس خدمات محمد اسحاق در راه تحکیم روابط فر هنگی و علمی بین ایران وهند مدال طلای (نشان سپاس) را به وی اهدا کرد.
اسحاق آخرین بار در سال 1345ش به منظور شرکت در کنگره جهانی ایرانشناسان به تهران آمد و به دریافت "مدال درجه اول سلطنتی" به ایشان اهداگردید و جعبهای جواهر نشان هم توسط سفارت ایران در هند به او تقدیم گردید (3).
آقای علی دهکاهی در مقاله هندشناسی شرحی کوتاه درباره دکتر محمد اسحاق و انجمن ایران قلمی کرده که زبده آن را به عرض میرسانم. ایشان نوشتهاند: در اسفند 1390 بود که به همراه دکتر صلاحی رئیس وقت سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران و دکتر صفیپور معاون این سازمان برای ملاقات با رئیس کتابخانه ملی هند و همچنین بازدید از این کتابخانه و انجمن آسیائی (Asiatic Society ) به شهر کلکته سفر کردیم .پس از ملاقات با رؤسای کتابخانه ملی و انجمن آسیائی و بازدید از نسخ خطی و ذخائر کتب نفیس، فرصتی بدست آمد تا بازدیدی هم از انجمن ایران کلکته نیز داشته باشیم. دکتر فیروز و دکتر غلام سرور میزبان و پذیرای ما در انجمن ایران کلکته بودند. از بخشهای مختلف این انجمن بازدید کردیم و با فعالیتهای آن نیز آشنا شدیم. انجمن صاحب ساختمان و زمینی است که بنا به اظهار دکتر منصور علم معاون کنونی انجمن با حمایت مالی سفیر وقت ایران علی اصغر حکمت در 1960 خریداری شده و امروز در خیابان پر رفت وآمدی واقع شده است. این خیابان به یاد بنیانگذار انجمن در سال 1971 م. خیابان اسحاق نام گرفته است. عشق وعلاقه یک محقق جوان ادبیات عرب وفارسی به نام محمد اسحاق، که بعدها به استادی گروه عربی- فارسی دانشگاه کلکته رسید موجب شد که وی برای خدمت به زبان و ادبیات و فرهنگ فارسی در هند کمر همت بربندد. او پس از دوبار مسافرت به ایران در سالهای 1930 و1934 و انتشار کتاب "سخنوران ایران در حال حاضر" و آشنائی با ادیبان و سخنوران ایران و برای مطالعه بیشتر درباره ایران و ادبیات فارسی به انگلستان رفت و در کالج مطالعات شرقی و آفریقائی (ُSchool of Oriental and African Studies)تحت نظر استادان برجستهای چون مینورسکی به مطالعه و تحقیق پرداخت و در سال 1940 با ارائه پایان نامه خود با عنوان (شاعران معاصر فارسی زبان) به اخذ درجه دکتری نائل آمد. دکتر محمد اسحاق در همان زمان با انجمن ایران که در لندن و برای گسترش فرهنگ و ادبیات فارسی فعالیت میکرد آشنا شد و پس از بازگشت به هند با همکاری دوستان و علاقهمندان فرهنگ وتمدن ایرانی در کلکته هم انجمنی به نام (انجمن ایران) تاسیس نمود و در روز 27 اوگوست 1944 اولین جلسه این انجمن در خانه دکتر محمد اسحاق تشکیل گردید. ریاست این انجمن با یک تاجر ایرانی به نام م. کاشانی بود و در ادامه در این انجمن انتشار مجله "فصلنامه ایران و هند" مورد تصویب قرار گرفت و اولین شماره آن در ماه جولای 1946 انتشار یافت که تا کنون 67 شماره فصلنامه "ایندو ایرانیکا" (تازمان نوشتن مقاله آبان 1395) به طور منظم انتشار یافته است. این فصلنامه به عنوان گنجینهای از تحقیقات پیرامون زبان و ادبیات فارسی و روابط فرهنگی میان هند و ایران به شمار میرود. انجمن ایران گذشته از انتشار این فصلنامه آثار دیگری نیز منتشر کرده است که نویسنده مقاله 19 فقره از انتشارات انجمن را در مقاله خود فهرست کرده است.(4)
معرفی چند اثر از آثار دکتر محمد اسحاق:
1- سخنوران ایران در عصر حاضر در دو جلد (Poets and Poetry of Modern Iran ) چاپ جلد اول 1933و جلد دوم 1937 در تنظیم این اثر حبیب یغمائی مدیر مجله یغما وی را یاری داده است و محمد علی فروغی و سید محمد علی جمالزاده مقدمههائی در ستایش آن نوشتهاند.
2- منوچهری (Minichihiri)چاپ 1943.
3- شعر نو فارسی (شعر فارسی معاصر) "Modern Persian Poetry" چاپ کلکته 1943.
4- پروین اعتصامی شاعره مشهور ایران در عصر حاضر (Parvini I,tesami an Eminent Poetess of Modern Iran) چاپ در فصلنامه ایندو ایرانیکا سال 1948-1949این کتاب تحت عنوان "پروین اعتصامی شاعره مشهور ایران در عصر حاضر" به زبان فارسی با ترجمه یعقوب آژند در تهران در سال 1363 و در مجموعه "ادبیات نوین ایران" صص177-183 از سوی انتشارات امیر کبیر چاپ شده است.
5- سهم شاعران ایران در تجدید حیات ایران ( Regeneration of Iran ,Part Played by the Poets) چاپ بمبئی 1943.
6- بهار مشهدی (Bahar of Meshed) چاپ در فصلنامه ایندوایرانیکا سال 1946-1947.
7- رابعه ُقزداری، نخستین زن شاعره پارسیگو (Rabi,a of Quzdar , the First Iranian Poetess of Neo-Persian) چاپ شده در فصلنامه ایندو ایرانیکا 1947-1978 صص135-141.
8- چهار شاعره بزرگ ایرانی (به زبان انگلیسی) این کتاب درباره زندگی و آثار پروین اعتصامی، طاهره قرةالعین قزوینی، مهستی گنجوی و رابعه قُزداری بحث میکند. چاپ 1950.
9- روضاتالجنات فی اوصاف مدینةالهرات (تصحیح).
10- شهید بلخی (Shahid of Balkh).
11- هفت اقلیم (از امین احمد رازی)تصحیح و چاپ 1963.
12- ادبیات پیش از اسلام ایران، پارسی باستان، اوستا و پهلوی (Pre- Islamic Litrature of Iran , Old Persian Avesta and Pahlavi ).
13- الفبای فارسی (The Persian Alphabet) چاپ 1970.
14- دقیقی پیشرو فردوسی (ِDaqiqi, the Orecursor of Firdausi) چاپ 1967.- کسائی مروزی (Kasa,I of marvaz) چاپ 1948.
15- مهستی گنجوی چاپ 1948 در مجله ایندو ایرانیکا.
16- رودکی پدر شعر پارسی نو(Rudaki, the Father of Neo –Persian Poetry چاپ 1946).
17- آثار مرحوم ادوارد براون چاپ 1963. و بسیاری مقالات وکتب درباره نسخ خطی و مطالعات اسلامی و شرح حال شاعران و نویسندگان.
منابع وماخذ:
1- محمد رستمی: ایران شناسان و ادبیات فارسی صص498-500. چاپ تهران 1390 از انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی. و گروه مؤالفان ومترجمان: فرهنگ خاورشناسان جلد اول صصص269-270 چاپ 1376 تهران از انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
2- هوشنگ اتحاد: پژوهشگران معاصر ایران جلد اول ص322 چاپ 1378 تهران از انتشارات فرهنگ معاصر.
3- هم او جلد دوم ص67تا 70 چاپ تهران 1379.
4- علی دهکاهی:مقاله هند شناخت سایت ایرانشناسی در هند آبان 1395.
اگر شما همکاری گرامی ما هستی، مرسی که این مطلب را خواندی، اما کپی نکن و با تغییر به نام خودت نزن، خودت زحمت بکش!
پروتکل علمی - پزشکی جهانی برای مقابله کلیه ویروسهایی مانند کرونا که انتقالشان از طریق بسته هوایی است:
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
Date: Wednesday, November 14, 2018 - 19:00
درباره نویسنده/هنرمند
Mohammad Akhtari محمد علی اختری سردفتر باز نشسته اسنادرسمی ، ساکن تورنتو است 905-758-9325 |
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو