این مسئله فقط برای زنان نیست، متاسفانه مردان ما هم دچار روزمرگی شدهاند ولی تنها مسئله این است که توقعات جامعه در فداکاری از مادر بیشتر از پدر است
در پایان هفته در ورکشاپی با دوستان در مورد مادرِ کافی، و مادرِ کامل صحبت خواهیم کرد و اینکه آیا کودکان به مادرِ کافی بیشتر نیاز دارند یا مادرِ کامل. علت اینکه این مبحث را انتخاب کردم این بود که از دوران نوجوانی همیشه دوست داشتم برای فرزندان آیندهام بیشتر دوست و همراه باشم تا مادر. پس شروع کردم به خدماترسانی همه جانبه به فرزندانم. کاری که در حدود دوسوم آن را مادرم کرده بود و یک سوم را مادر بزرگم، که البته به دلیل شرایط زمانی و امکانات نمیتوانستند بیشتر انجام دهند. اما مادرِ کامل یا مادر بیعیب و نقص یک مادر آرمانی است که همیشه و در هر لحظه از کودکش مراقبت میکند، یک لحظه او را تنها نمیگذارد و به هیچ چیز دیگری حتی خودش توجه نمیکند و در واقع زندگی خود را وقف فرزندش میکند. هرچه تلاش میکردم به مادر کامل نمیرسیدم، همانطور که مادر و مادربزرگم و بقیه مادران نمیرسند.
من هم پلیس و قاضی و معلم و آشپز و هم ارائه دهنده سایر خدمات بودم ولی همیشه یک مورد دیگری هم بود که وقت نکرده بودم به آن برسم. و این مسئله برای مادران مسئله عجیبی نیست زیرا همه درگیر این مطلب هستیم. محصول وابستگی به چنین تصویری مادر کامل نیست؛ بلکه مادری مضطرب، ناآرام خشمگین و سرشار از احساس گناه است.
قبل از هرچیزی این سوال اساسی را از خود بپرسید: مادرِ کامل هستید یا مادرِ کافی؟ هنگامی که مادر با چنین حجم وسیعی از احساسات منفی روبرو است، یقینا آنها را بطور ناخواسته و ناآگاهانه وارد رابطه با فرزند میکند. به این ترتیب فرزند رابطه با مادری را تجربه میکند که ضعفهای خود را نمیپذیرد، از خواستههای خود مراقبت نمیکند و انسانی شاد نیست. محتملترین پیامد بودن با چنین مادری، شکل گرفتن فردی است که در مراحل مختلف زندگی قادر به مراقبت از خود نمیباشد، ضعفهایش را نمیپذیرد و تصویری منفی از خود دارد.
اما این تمام تراژدی نیست. مادرانی که درگیر این تلاش نافرجام برای رسیدن به معیارهای اسطورهای ماورایی هستند، در عمل وظایف سنگینی بر دوش فرزند خود میگذارند. کودک باید از طریق بدیع بودن خود، حس ارزشمندی متزلزل مادر را حفظ و در واقع، خوب بودن مادر خود را ثابت کند. چنین وظیفهی سنگینی مانند یک بدهی به تعویق افتاده عمل میکند. جملات معروف مادران اسطوره و ایثارگر (مانند "من بخاطر تو از همه چیز گذشتم") شاهدی برای ایجاد این حس مزمن بدهکاری به مادر است.
مادرِ کافی، مادری است که علاوه بر رسیدگی به امور فرزند، به زندگی شخصی خودش هم نظارت دارد تا بتواند فرزند بهتری تربیت کند. بطور کلی، مادری که بتواند از نظر جسمانی و روانی خودش را در شرایط سالم و مطلوبی نگه دارد، میتواند مادر خوبی باشد. خانمها برای حفظ سلامت روانی خود نیاز به شادابی، زیبایی و سالم بودن دارند. چنین مادرانی هستند که میتوانند الگوی مناسبی برای فرزندان خود باشند و اعتماد به نفسشان را روز به روز بالاتر ببرند. معمولا زمانی که بچهها بزرگ میشوند، از مادران کامل این سوال را میپرسند که چرا آنها هم مانند مادر بچههای دیگر، تحصیلکرده یا شاغل نیستند یا در هیچ فعالیت اجتماعی شرکت نمیکنند. ممکن است در اینباره مادران پاسخ بدهند که من تمام زندگیام را صرف بزرگ کردن تو کردم، و با این جواب که مگر بقیه مادرها، نتوانستند در کنار کار و تحصیل فرزند خود را هم بزرگ کنند، مواجه شوند. ولی مادرِ کافی نه خود و نه فرزندش، هیچ یک دچار احساس گناه نمیشوند. متاسفانه در فرهنگ ما اینطور جا افتاده که یک مادر حق تفریح ندارد. در صورتی که تفریح هم جزو اولویتهای زندگی هر فردی از جمله مادرهاست و هیچکس حق محروم کردن آنها از این حق و اولویت زندگیشان را ندارد. هویت اجتماعی، جزئی از نقش زن بودن یک خانم محسوب میشود و زمانی که یک خانم در نقش مادری خود غرق شود و تفریح، کار و فعالیتهای اجتماعیاش را کنار بگذارد به طور حتم رفته رفته هویت اجتماعیاش را هم از دست میدهد.
این مسئله فقط برای زنان نیست، متاسفانه مردان ما هم دچار روزمرگی شدهاند ولی تنها مسئله این است که توقعات جامعه در فداکاری از مادر بیشتر از پدر است. باید توجه کنیم که والدین خسته و مضطرب و افسرده هر مقدار هم از نظر سرویسدهی والدین کاملی باشند، اما فرزندان شاد و آگاهی را بزرگ نخواهند کرد. بجای آن فرزندانی دارند پُر از احساس گناه و حس جبران زحمات والدین که هرکاری هم انجام دهند باز از نظر جامعه کافی نیست.
من هم پلیس و قاضی و معلم و آشپز و هم ارائه دهنده سایر خدمات بودم ولی همیشه یک مورد دیگری هم بود که وقت نکرده بودم به آن برسم. و این مسئله برای مادران مسئله عجیبی نیست زیرا همه درگیر این مطلب هستیم. محصول وابستگی به چنین تصویری مادر کامل نیست؛ بلکه مادری مضطرب، ناآرام خشمگین و سرشار از احساس گناه است.
قبل از هرچیزی این سوال اساسی را از خود بپرسید: مادرِ کامل هستید یا مادرِ کافی؟ هنگامی که مادر با چنین حجم وسیعی از احساسات منفی روبرو است، یقینا آنها را بطور ناخواسته و ناآگاهانه وارد رابطه با فرزند میکند. به این ترتیب فرزند رابطه با مادری را تجربه میکند که ضعفهای خود را نمیپذیرد، از خواستههای خود مراقبت نمیکند و انسانی شاد نیست. محتملترین پیامد بودن با چنین مادری، شکل گرفتن فردی است که در مراحل مختلف زندگی قادر به مراقبت از خود نمیباشد، ضعفهایش را نمیپذیرد و تصویری منفی از خود دارد.
اما این تمام تراژدی نیست. مادرانی که درگیر این تلاش نافرجام برای رسیدن به معیارهای اسطورهای ماورایی هستند، در عمل وظایف سنگینی بر دوش فرزند خود میگذارند. کودک باید از طریق بدیع بودن خود، حس ارزشمندی متزلزل مادر را حفظ و در واقع، خوب بودن مادر خود را ثابت کند. چنین وظیفهی سنگینی مانند یک بدهی به تعویق افتاده عمل میکند. جملات معروف مادران اسطوره و ایثارگر (مانند "من بخاطر تو از همه چیز گذشتم") شاهدی برای ایجاد این حس مزمن بدهکاری به مادر است.
مادرِ کافی، مادری است که علاوه بر رسیدگی به امور فرزند، به زندگی شخصی خودش هم نظارت دارد تا بتواند فرزند بهتری تربیت کند. بطور کلی، مادری که بتواند از نظر جسمانی و روانی خودش را در شرایط سالم و مطلوبی نگه دارد، میتواند مادر خوبی باشد. خانمها برای حفظ سلامت روانی خود نیاز به شادابی، زیبایی و سالم بودن دارند. چنین مادرانی هستند که میتوانند الگوی مناسبی برای فرزندان خود باشند و اعتماد به نفسشان را روز به روز بالاتر ببرند. معمولا زمانی که بچهها بزرگ میشوند، از مادران کامل این سوال را میپرسند که چرا آنها هم مانند مادر بچههای دیگر، تحصیلکرده یا شاغل نیستند یا در هیچ فعالیت اجتماعی شرکت نمیکنند. ممکن است در اینباره مادران پاسخ بدهند که من تمام زندگیام را صرف بزرگ کردن تو کردم، و با این جواب که مگر بقیه مادرها، نتوانستند در کنار کار و تحصیل فرزند خود را هم بزرگ کنند، مواجه شوند. ولی مادرِ کافی نه خود و نه فرزندش، هیچ یک دچار احساس گناه نمیشوند. متاسفانه در فرهنگ ما اینطور جا افتاده که یک مادر حق تفریح ندارد. در صورتی که تفریح هم جزو اولویتهای زندگی هر فردی از جمله مادرهاست و هیچکس حق محروم کردن آنها از این حق و اولویت زندگیشان را ندارد. هویت اجتماعی، جزئی از نقش زن بودن یک خانم محسوب میشود و زمانی که یک خانم در نقش مادری خود غرق شود و تفریح، کار و فعالیتهای اجتماعیاش را کنار بگذارد به طور حتم رفته رفته هویت اجتماعیاش را هم از دست میدهد.
این مسئله فقط برای زنان نیست، متاسفانه مردان ما هم دچار روزمرگی شدهاند ولی تنها مسئله این است که توقعات جامعه در فداکاری از مادر بیشتر از پدر است. باید توجه کنیم که والدین خسته و مضطرب و افسرده هر مقدار هم از نظر سرویسدهی والدین کاملی باشند، اما فرزندان شاد و آگاهی را بزرگ نخواهند کرد. بجای آن فرزندانی دارند پُر از احساس گناه و حس جبران زحمات والدین که هرکاری هم انجام دهند باز از نظر جامعه کافی نیست.
اگر شما همکاری گرامی ما هستی، مرسی که این مطلب را خواندی، اما کپی نکن و با تغییر به نام خودت نزن، خودت زحمت بکش!
پروتکل علمی - پزشکی جهانی برای مقابله کلیه ویروسهایی مانند کرونا که انتقالشان از طریق بسته هوایی است:
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
Date: Wednesday, March 13, 2019 - 20:00
درباره نویسنده/هنرمند
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو