آخوندوف اصلا ایرانی بوده و بعد از تولد به همراه مادرش نزد پدر مادریاش به روسیه رفته و در آنجا تحت نظر پدر بزرگش به تحصیل مشغول شد و به نام «میرزا فتحعلی آخوندزاده» معروف شد و بعدها به تفلیس آمده و از پیشگامان تمایل به تغییر خط فارسی بوده است
درود فراوان بر کسانی که نوشتههای نگارنده را دنبال میکنند و برای این گروه از خوانندگان است که گاهی در میانه سخن خود درباره خاورشناسان غربی اندکی هم درباره ستمهائی که از راه خاور شناسی بهویژه خاورشناسان سدههای آغازین بر فرهنگ وتمدن شرق روا داشتهاند گفتگو میکنم و میگذرم. هر آینه همه خاورشناسان چنین نیستند و رنجها و سختیهائی را که در این راه کشیدهاند ارج میگذاریم، ولی همه این چنین نیستند. شادروان مجید یکتائی نوشتهاند: «غرض از شناسایی این دستهای پنهانی و نابکاریها، آن است که از لابلای کتابهای قطور و پر عنوان که استادان دانشگاههای خارجی برای شرق نوشتهاند بتوانیم حقیقت را در ک کنیم»(1) و کنت گوبینو فرانسوی که کارهای او را در مقالات (غرب در برابر ایران) در همین نشریه ایران استار معرفی کرده و انتقاد نمودهام نوشتهاند: «من اینرا تکرار میکنم که سرچشمه همه چیز در آسیا است و آنچه در جهان شرق یافت شده نمیتوانسته است در جهان دیگری یافت شود و پس از آن تمدن گسترش یافته، و این افتخار دوم از آن ماست »(2). مقصود این دو دانشمند ایرانی و فرانسوی این است که خاورشناسان بسیاری کوشش کردهاند که تمدن و فرهنگ شرقیان را انکار و آنرا به اروپا (یونان و روم) و یا ارباب کلیسا و کنیسه منسوب نمایند. بگذریم در این بخش از مقاله به شرح حال یکی از خاورشناسان روسی میپردازم و از هفته بعد به سراغ کشورهای دیگری خواهم رفت.
الکساندر میخائیلوویچ شویتوف (Aleksander Mikhailovich Shoitov) در 21 سپتامبر 1921 میلادی در اوبیانی ناحیه «کورسک» (Kursk) روسیه متولد شد پس از تحصیلات اولیه به انستیتوی نظامی زبانهای خارجی وارد شد و در 1945 م. از آن فارغالتحصیل شد. در سال 1951 نامزد دکتری علوم زبان شناسی شد و در ضمن از 1939 تا 1955 م. در ارتش شوروی خدمت میکرد. از 1945 تا 1961 م. استاد انستیتوی نظامی زبانهای خارجی بود که در 1954 به مقام دانشیاری رسیده بود. از سال 1961تا 1967 م. نماینده انجمن دوستی اتحاد شوروی با کشورهای خارجی و دبیر اول (سفارت) اتحاد شوروی در ایران بود و از 1967 م. کارمند علمی انستیتوی شرق شناسی آکادمی علوم اتحاد شوروی شده بود. وی در فعالیتهای خود به دریافت نشانها و مدالهائی از اتحاد شوروی نائل آمده بود. بیشترین تخصص او در ادبیات جدید ایران بوده است (3). این خاورشناس بسیاری از آثار نویسندگان معاصر ایرانی را از فارسی به روسی ترجمه کرده است، از آن جمله نگاهی مجمل با آثار این خاورشناس به ترتیب تاریخ انتشار داریم:
1- نقش آخوندوف در پیشرفت ادبیات مترقی فارسی چاپ 1953. ناگفته نماند که آخوندوف اصلا ایرانی بوده و بعد از تولد به همراه مادرش نزد پدر مادریاش به روسیه رفته و در آنجا تحت نظر پدر بزرگش به تحصیل مشغول شد و به نام «میرزا فتحعلی آخوندزاده» معروف شد و بعدها به تفلیس آمده و از پیشگامان تمایل به تغییر خط فارسی بوده است. میرزا فتحعلی پدر بزرگش رشتی بوده و به آذربایجان آمده و مقیم خامنه بوده و پدر میرزا فتحعلی تبریزی و مادرش مراغهای از خانواده معروف مقدم مراغهای و خودش متولد شده در «نوخه»، از محلات «شکی » یکی از 17 شهر قفقاز که روسیه آنها را از ایران جدا کرده و تصرف کرده، بوده است. در سال 1228 قمری این شهر هنوز در تصرف ایران بود که در داخل ایران هم میرزا ملکمخان طرفدار تغییر خط فارسی بوده و او و هم میرزا فتحعلی آخوندزاده سخت در این راه فعالیت کردهاند ولی اقدامات آنها با قبول زمامداران ایران مواجه نشده و هر دو در این زمینه ناکام ماندهاند؛ و بعدها از سوی احمد کسروی تبریزی هم در این موضوع کوششهایی شده ولی آن هم بینتیجه ماند. میرزا فتحعلی آخوندزاده خودش یکی از دانشمندان سترگ و ادب شناسان بزرگ ایرانی است و علیرغم اقامت در دیار از ایران جداشده که تحت استیلای روسیه در آمده بود علاقه قلبی خود به میهن اصلی ایرانش را از دست نداده که هیچ، بلکه یکی از ناسیونالیستهای فرهیخته ایرانی هم بوده است و نه تنها خاورشناس روسی شویتوف به نقش او در ادبیات جدید ایران پی برده بلکه امثال میرزا آقاخان کرمانی شهید انقلاب مشروطیت ایران و دکتر فریدون آدمیت (4) هم نقش او را در بیداری ایرانیان ستودهاند.
2- خط روشن افق، از آ امید (ترجمه از فارسی به روسی ) چاپ 1955.
3- گیله مرد از بزرگ علوی (ترجمه از فارسی به روسی) چاپ 1955.
4- روایتهای نویسندگان ایرانی (پیش گفتار) چاپ 1955.
5- ادبیات فارسی چاپ 1957.
6- گلستان سعدی – (چاپ 1958. هفتصد سال بعد از زمان سعدی)
7- شهر هرت از پرویز خطیبی (ترجمه از فارسی به روسی) چاپ 1958.
8- سیب سرخ از مهدی اخوت (ترجمه ازفارسی به روسی) چاپ 1958.
9- یحیی اثر صادق چوبک (ترجمه از فارسی به روسی ) چاپ 1958.
10- خبر ناخوشآیند اثر محمد علی محمدی (ترجمه از فارسی به روسی) چاپ 1958.
11- خسیس اثر مهدی سهیلی (ترجمه از فارسی به روسی) چاپ 1958.
12- شعر معاصر فارسی (گردآوری، پیشگفتار) چاپ 1959.
13- کتاب آموزش زبان فارسی، چاپ 1959.
14- شیر محمد اثر رسول پرویزی (ترجمه) چاپ 1960.
15- شرحی بر نثر معاصر فارسی، چاپ 1960.
16- یک عصر پائیزی اثر صادق احمد (ترجمه) چاپ 1960.
17- نقش حریر (پرند) اثر بهآذین، (ترجمه وهمکاری)، چاپ 1961.
18- (...در عینک) اثر ایرج پزشکزاد (ترجمه) چاپ 1961.
19- سفرنامه ابراهیمبیگ با اظهار نظر او پیرامون تعلق خاطر شدید به میهن، اثر زینالعابدین مراغهای (شرح و تصحیح) چاپ 1963.
20- مدرسه علم،شعر ملی فارسی، چاپ 1969.
21- جوانمردی در داستان ایرانی، چاپ 1972.
رستم علیاف (Rustam Aliyaf) ایشان متولد سال 1929 در روستائی نزدیک شهر گنجه است و باید او را جزء خاورشناسان جمهوری آذربایجان دانست در موقع تولد ایشان گنجه و کشور جمهوری آذربایجان در تصرف روسیه شوروی بود و به همین لحاظ رستم علیاف پس از اتمام تحصیلات مقدماتی در دانشگاه دولتی لنینگراد (دانشکده خاورشناسی) تحصیل کرد و در سال 1954 دانشنامه دکتری گرفت. وی در ضمن از سال 1951 تا 1954 استاد دانشگاه هاروارد بود در سال 1969 دانشنامه فوق دکتری گرفت و به رتبه پروفسوری رسید با محمد حسین بهجت که همان استاد شهریار است دوستی کامل داشت و شهریار اشعاری برای او سروده است. وی نشریه ادبی را با نام نظامی گنجوی منتشر میکرد و از آثار مشهورش یکی زندگی و آثار خیام چاپ 1960 مسکو با همکاری پروفسور محمد نوری عثمانوف، و دیگری داستانهای فارسی چاپ مسکو 1968 و خلاقیت نظامی چاپ باکو درسال 1979، و ترجمه مخزنالاسرار نظامی چاپ باکو است. ایشان در سال 1994 درگذشت (5).
در ویکی پدیا فارسی در مورد او نوشتهاند: رستم علیاف از شرقشناسان شوروی مصحح شاهنامه فردوسی است. وی در ویرایش شاهنامه مشهور به چاپ مسکو شرکت داشت و تصحیح جلد پنج توسط او و با همکاری عبدالحسین نوشین انجام شد و پس از آن با همکاری محمد نوری عثمانف به تصحیص انتقادی دیگری از شاهنامه فردوسی پرداخت که دو جلد اول آن تا داستان رستم و سهراب در سال 1350 توسط کتابخانه پهلوی در تهران منتشر گردید. وی در سال 1350 به تهران آمد و با شادروان استاد شهریار که از دوستان او بود دیدار کرد. وی همچنین مترجم خمسه نظامی و گلستان سعدی به زبان روسی است (6). رستم علیاف در مصاحبهای گفته است: دولت شوروی هر قدر که از دستش بر میآمد تلاش میکرد تا جمهوریهای اتحاد شوروی گذشته خود را به فراموشی بسپارند؛ مثلا الفبای عربی را در آذربایجان تغییر داد و الفبای لاتین را جایگزین آن کرد و بعد مردم این سرزمین ناچار به تعویض زبان خود با آوانویسی روسی شدند و به همین علت مردم قادر نیستند مطلبی را که در اوائل همین قرن نوشته شده بخوانند و مجبور شدند همه ادبیات گذشته خود را از قرون وسطی و قدیم به زبان امروزی تبدیل کنند؛ هر چند که تا حدودی موفق به انجام این کار شدهاند اما تبدیل همه آثار ادبی یک کشور به زبانی جدید مسلما نیازمند زمان زیادی است (7).
در اینجا گفتنی است که منظور شادروان رستم علیاف این است که چون خط نوشتاری در جمهوریهای ایجاد شده از تکه پارههای بزور جداشده از ایران و آسیای میانه با الفبای ایران و ترکیه و کشورهای مسلمان دیگر یکی بوده برای اینکه نسل جدید این سرزمینها ندانند و بخاطر نیاورند که در گذشته چه فرهنگ و ادبیاتی داشتهاند بخصوص در منطقه قفقاز، حروف لاتین را در آذربایجان (اران سابق) در سال 1920 جانشین الفبای موجود نمودند و ارتباط فرهنگی این مردم را با ایرانیان و ترکیه قطع نمودند؛ و چون درسال 1928 اول نوامبر در ترکیه هم الفبای موجود به لاتین تبدیل شد، روسیه باز هم برای اینکه آذربایجانیها نتوانند با مردم ترکیه مبادلات فرهنگی داشته باشند دوسال بعد در سال 1930 الفبای لاتینی را که خود مقرر کرده بودند اینبار به خط سریلیک (روسی) تغییر دادند و این مردم ساکن سرزمینی که در سال 1812 و 1828 به موجب پیمان ننگین ترکمنچای و گلستان از ایران گرفته بودند در عرض صد سال چهار بار دچار تغییر الفبا شدهاند و این تغییرات زودبزود تا چه اندازه در تاّخر فرهنگی مردم موثر بوده باشد خدا میداند.
مطلب دیگری که باید در اینجا گفته شود تهمتی است که به مرحوم رستم علیاف زدهاند و او را از ماموران روسی در واقعه تشکیل حزب توده ایران معرفی میکنند و حال آنکه رستم علیاف در زمان تشکیل حزب توده در 1941/1320 در ایران فقط 11ساله بوده است!(8) اگر چنین چیزی صحت داشت چطور میشود که دربار سلطنتی ایران در سال 1350 هزینه چاپ کتاب تصحیح شاهنامه فردوسی به دست رستم علیاف را میپردازد و او را به ایران دعوت میکند.
در فرهنگنامه تاریخی آذربایجان (جمهوری آذربایجان) در سرگذشت رستم علیاف اشاره کوتاهی دارد به این عنوان که ایشان در روستای شام قیر (Shamkir) گنجه متولد شد، در باکو به مطالعات خاورشناسی پرداخت و سپس برای درجه دکتری در خاورشناسی به دانشکده خاورشناسی دانشگاه لنینگراد رفت و پس از فراغت از تحصیل به آکادمی علوم اتحاد شوروی پیوست و در 1970 به باکو مراجعه کرد و به موسسه نسخههای خطی آکادمی علوم آذربایجان وارد شد و بیشتر اوقات خود را صرف تحقیق در آثار ادبی نظامی گنجوی نمود (9).
در سایت انستیتوی خاورشناسی بخش زبانشناسی ایرانی نوشته است که بخش زبانشناسی ایرانی در آکادمی ملی علوم آذربایجان ابتدا توسط ب. حسینزاده اداره میشد و بعد از او توسط آکادمیسین پروفسور رستم علیاف خاورشناس مشهور آذربایجانی اداره میگردید و ریاست فعلی آن با دکتر در فقهالغة م. محمدی است. این موسسه ابتدا بنام ضیاء بنیاداف نامیده میشد و بعد از او به نام انستیتو نسخ خطی مطالعات خاورشناسی آکادمی علوم آذربایجان موسوم گردید. تحقیقات مرحومان ب. حسینزاده و پروفسور رستم علیاف در این موسسه مکمل یکدیگر بود. ب. حسینزاده در ادبیات جدید ایران تخصص داشت و رستم علیاف بیشتر در ادبیات کلاسیک ایران تحقیق و مطالعه کرده بود؛ گرچه استاد رستم علیاف در شعر و ادبیات جدید ایران هم صاحبنظر بود (10).
ادامه دارد
منابع وماخذ:
1- مجید یکتائی: تاریخ شناسی ص225. چاپ تهران 1351 از انتشارات کاخ
2- همان ماخذ و همان صفحه به نقل از کتاب سه سال در آسیا (Les troisans en Asie) از کنت گوبینو صص 279 تا 281 چاپ پاریس
3- محمد رستمی: ایران شناسان و ادبیات فارسی صص334/335 چاپ 1390 از انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
4- دکتر فریدون آدمیت: اندیشههای میرزا فتحعلی آخوندزاده چاپ 1349 تهران از انتشارات خوارزمی
5- دانشنامه آزاد پارسی ابوریحان: مقاله رستم علیاف (سایت اینترنتی)
6- ویکیپدیا دانشنامه آزاد فارسی مقاله: یادی از روانشاد پروفسور رستم علیاف
7- محمد رستمی: ایرانشناسان و ادبیات فارسی ص281.
8- سایت Pezhvakeiran مقاله "اندر پایهگذاری حزب توده به دست اداره اطلاعات ارتش شوروی"
9- Historical Dictionary Azerbaijan سایت اینترنتی 2017
10- سایت اینترنتی (Department of Iranian Philology – Oriental studies ).
الکساندر میخائیلوویچ شویتوف (Aleksander Mikhailovich Shoitov) در 21 سپتامبر 1921 میلادی در اوبیانی ناحیه «کورسک» (Kursk) روسیه متولد شد پس از تحصیلات اولیه به انستیتوی نظامی زبانهای خارجی وارد شد و در 1945 م. از آن فارغالتحصیل شد. در سال 1951 نامزد دکتری علوم زبان شناسی شد و در ضمن از 1939 تا 1955 م. در ارتش شوروی خدمت میکرد. از 1945 تا 1961 م. استاد انستیتوی نظامی زبانهای خارجی بود که در 1954 به مقام دانشیاری رسیده بود. از سال 1961تا 1967 م. نماینده انجمن دوستی اتحاد شوروی با کشورهای خارجی و دبیر اول (سفارت) اتحاد شوروی در ایران بود و از 1967 م. کارمند علمی انستیتوی شرق شناسی آکادمی علوم اتحاد شوروی شده بود. وی در فعالیتهای خود به دریافت نشانها و مدالهائی از اتحاد شوروی نائل آمده بود. بیشترین تخصص او در ادبیات جدید ایران بوده است (3). این خاورشناس بسیاری از آثار نویسندگان معاصر ایرانی را از فارسی به روسی ترجمه کرده است، از آن جمله نگاهی مجمل با آثار این خاورشناس به ترتیب تاریخ انتشار داریم:
1- نقش آخوندوف در پیشرفت ادبیات مترقی فارسی چاپ 1953. ناگفته نماند که آخوندوف اصلا ایرانی بوده و بعد از تولد به همراه مادرش نزد پدر مادریاش به روسیه رفته و در آنجا تحت نظر پدر بزرگش به تحصیل مشغول شد و به نام «میرزا فتحعلی آخوندزاده» معروف شد و بعدها به تفلیس آمده و از پیشگامان تمایل به تغییر خط فارسی بوده است. میرزا فتحعلی پدر بزرگش رشتی بوده و به آذربایجان آمده و مقیم خامنه بوده و پدر میرزا فتحعلی تبریزی و مادرش مراغهای از خانواده معروف مقدم مراغهای و خودش متولد شده در «نوخه»، از محلات «شکی » یکی از 17 شهر قفقاز که روسیه آنها را از ایران جدا کرده و تصرف کرده، بوده است. در سال 1228 قمری این شهر هنوز در تصرف ایران بود که در داخل ایران هم میرزا ملکمخان طرفدار تغییر خط فارسی بوده و او و هم میرزا فتحعلی آخوندزاده سخت در این راه فعالیت کردهاند ولی اقدامات آنها با قبول زمامداران ایران مواجه نشده و هر دو در این زمینه ناکام ماندهاند؛ و بعدها از سوی احمد کسروی تبریزی هم در این موضوع کوششهایی شده ولی آن هم بینتیجه ماند. میرزا فتحعلی آخوندزاده خودش یکی از دانشمندان سترگ و ادب شناسان بزرگ ایرانی است و علیرغم اقامت در دیار از ایران جداشده که تحت استیلای روسیه در آمده بود علاقه قلبی خود به میهن اصلی ایرانش را از دست نداده که هیچ، بلکه یکی از ناسیونالیستهای فرهیخته ایرانی هم بوده است و نه تنها خاورشناس روسی شویتوف به نقش او در ادبیات جدید ایران پی برده بلکه امثال میرزا آقاخان کرمانی شهید انقلاب مشروطیت ایران و دکتر فریدون آدمیت (4) هم نقش او را در بیداری ایرانیان ستودهاند.
2- خط روشن افق، از آ امید (ترجمه از فارسی به روسی ) چاپ 1955.
3- گیله مرد از بزرگ علوی (ترجمه از فارسی به روسی) چاپ 1955.
4- روایتهای نویسندگان ایرانی (پیش گفتار) چاپ 1955.
5- ادبیات فارسی چاپ 1957.
6- گلستان سعدی – (چاپ 1958. هفتصد سال بعد از زمان سعدی)
7- شهر هرت از پرویز خطیبی (ترجمه از فارسی به روسی) چاپ 1958.
8- سیب سرخ از مهدی اخوت (ترجمه ازفارسی به روسی) چاپ 1958.
9- یحیی اثر صادق چوبک (ترجمه از فارسی به روسی ) چاپ 1958.
10- خبر ناخوشآیند اثر محمد علی محمدی (ترجمه از فارسی به روسی) چاپ 1958.
11- خسیس اثر مهدی سهیلی (ترجمه از فارسی به روسی) چاپ 1958.
12- شعر معاصر فارسی (گردآوری، پیشگفتار) چاپ 1959.
13- کتاب آموزش زبان فارسی، چاپ 1959.
14- شیر محمد اثر رسول پرویزی (ترجمه) چاپ 1960.
15- شرحی بر نثر معاصر فارسی، چاپ 1960.
16- یک عصر پائیزی اثر صادق احمد (ترجمه) چاپ 1960.
17- نقش حریر (پرند) اثر بهآذین، (ترجمه وهمکاری)، چاپ 1961.
18- (...در عینک) اثر ایرج پزشکزاد (ترجمه) چاپ 1961.
19- سفرنامه ابراهیمبیگ با اظهار نظر او پیرامون تعلق خاطر شدید به میهن، اثر زینالعابدین مراغهای (شرح و تصحیح) چاپ 1963.
20- مدرسه علم،شعر ملی فارسی، چاپ 1969.
21- جوانمردی در داستان ایرانی، چاپ 1972.
رستم علیاف (Rustam Aliyaf) ایشان متولد سال 1929 در روستائی نزدیک شهر گنجه است و باید او را جزء خاورشناسان جمهوری آذربایجان دانست در موقع تولد ایشان گنجه و کشور جمهوری آذربایجان در تصرف روسیه شوروی بود و به همین لحاظ رستم علیاف پس از اتمام تحصیلات مقدماتی در دانشگاه دولتی لنینگراد (دانشکده خاورشناسی) تحصیل کرد و در سال 1954 دانشنامه دکتری گرفت. وی در ضمن از سال 1951 تا 1954 استاد دانشگاه هاروارد بود در سال 1969 دانشنامه فوق دکتری گرفت و به رتبه پروفسوری رسید با محمد حسین بهجت که همان استاد شهریار است دوستی کامل داشت و شهریار اشعاری برای او سروده است. وی نشریه ادبی را با نام نظامی گنجوی منتشر میکرد و از آثار مشهورش یکی زندگی و آثار خیام چاپ 1960 مسکو با همکاری پروفسور محمد نوری عثمانوف، و دیگری داستانهای فارسی چاپ مسکو 1968 و خلاقیت نظامی چاپ باکو درسال 1979، و ترجمه مخزنالاسرار نظامی چاپ باکو است. ایشان در سال 1994 درگذشت (5).
در ویکی پدیا فارسی در مورد او نوشتهاند: رستم علیاف از شرقشناسان شوروی مصحح شاهنامه فردوسی است. وی در ویرایش شاهنامه مشهور به چاپ مسکو شرکت داشت و تصحیح جلد پنج توسط او و با همکاری عبدالحسین نوشین انجام شد و پس از آن با همکاری محمد نوری عثمانف به تصحیص انتقادی دیگری از شاهنامه فردوسی پرداخت که دو جلد اول آن تا داستان رستم و سهراب در سال 1350 توسط کتابخانه پهلوی در تهران منتشر گردید. وی در سال 1350 به تهران آمد و با شادروان استاد شهریار که از دوستان او بود دیدار کرد. وی همچنین مترجم خمسه نظامی و گلستان سعدی به زبان روسی است (6). رستم علیاف در مصاحبهای گفته است: دولت شوروی هر قدر که از دستش بر میآمد تلاش میکرد تا جمهوریهای اتحاد شوروی گذشته خود را به فراموشی بسپارند؛ مثلا الفبای عربی را در آذربایجان تغییر داد و الفبای لاتین را جایگزین آن کرد و بعد مردم این سرزمین ناچار به تعویض زبان خود با آوانویسی روسی شدند و به همین علت مردم قادر نیستند مطلبی را که در اوائل همین قرن نوشته شده بخوانند و مجبور شدند همه ادبیات گذشته خود را از قرون وسطی و قدیم به زبان امروزی تبدیل کنند؛ هر چند که تا حدودی موفق به انجام این کار شدهاند اما تبدیل همه آثار ادبی یک کشور به زبانی جدید مسلما نیازمند زمان زیادی است (7).
در اینجا گفتنی است که منظور شادروان رستم علیاف این است که چون خط نوشتاری در جمهوریهای ایجاد شده از تکه پارههای بزور جداشده از ایران و آسیای میانه با الفبای ایران و ترکیه و کشورهای مسلمان دیگر یکی بوده برای اینکه نسل جدید این سرزمینها ندانند و بخاطر نیاورند که در گذشته چه فرهنگ و ادبیاتی داشتهاند بخصوص در منطقه قفقاز، حروف لاتین را در آذربایجان (اران سابق) در سال 1920 جانشین الفبای موجود نمودند و ارتباط فرهنگی این مردم را با ایرانیان و ترکیه قطع نمودند؛ و چون درسال 1928 اول نوامبر در ترکیه هم الفبای موجود به لاتین تبدیل شد، روسیه باز هم برای اینکه آذربایجانیها نتوانند با مردم ترکیه مبادلات فرهنگی داشته باشند دوسال بعد در سال 1930 الفبای لاتینی را که خود مقرر کرده بودند اینبار به خط سریلیک (روسی) تغییر دادند و این مردم ساکن سرزمینی که در سال 1812 و 1828 به موجب پیمان ننگین ترکمنچای و گلستان از ایران گرفته بودند در عرض صد سال چهار بار دچار تغییر الفبا شدهاند و این تغییرات زودبزود تا چه اندازه در تاّخر فرهنگی مردم موثر بوده باشد خدا میداند.
مطلب دیگری که باید در اینجا گفته شود تهمتی است که به مرحوم رستم علیاف زدهاند و او را از ماموران روسی در واقعه تشکیل حزب توده ایران معرفی میکنند و حال آنکه رستم علیاف در زمان تشکیل حزب توده در 1941/1320 در ایران فقط 11ساله بوده است!(8) اگر چنین چیزی صحت داشت چطور میشود که دربار سلطنتی ایران در سال 1350 هزینه چاپ کتاب تصحیح شاهنامه فردوسی به دست رستم علیاف را میپردازد و او را به ایران دعوت میکند.
در فرهنگنامه تاریخی آذربایجان (جمهوری آذربایجان) در سرگذشت رستم علیاف اشاره کوتاهی دارد به این عنوان که ایشان در روستای شام قیر (Shamkir) گنجه متولد شد، در باکو به مطالعات خاورشناسی پرداخت و سپس برای درجه دکتری در خاورشناسی به دانشکده خاورشناسی دانشگاه لنینگراد رفت و پس از فراغت از تحصیل به آکادمی علوم اتحاد شوروی پیوست و در 1970 به باکو مراجعه کرد و به موسسه نسخههای خطی آکادمی علوم آذربایجان وارد شد و بیشتر اوقات خود را صرف تحقیق در آثار ادبی نظامی گنجوی نمود (9).
در سایت انستیتوی خاورشناسی بخش زبانشناسی ایرانی نوشته است که بخش زبانشناسی ایرانی در آکادمی ملی علوم آذربایجان ابتدا توسط ب. حسینزاده اداره میشد و بعد از او توسط آکادمیسین پروفسور رستم علیاف خاورشناس مشهور آذربایجانی اداره میگردید و ریاست فعلی آن با دکتر در فقهالغة م. محمدی است. این موسسه ابتدا بنام ضیاء بنیاداف نامیده میشد و بعد از او به نام انستیتو نسخ خطی مطالعات خاورشناسی آکادمی علوم آذربایجان موسوم گردید. تحقیقات مرحومان ب. حسینزاده و پروفسور رستم علیاف در این موسسه مکمل یکدیگر بود. ب. حسینزاده در ادبیات جدید ایران تخصص داشت و رستم علیاف بیشتر در ادبیات کلاسیک ایران تحقیق و مطالعه کرده بود؛ گرچه استاد رستم علیاف در شعر و ادبیات جدید ایران هم صاحبنظر بود (10).
ادامه دارد
منابع وماخذ:
1- مجید یکتائی: تاریخ شناسی ص225. چاپ تهران 1351 از انتشارات کاخ
2- همان ماخذ و همان صفحه به نقل از کتاب سه سال در آسیا (Les troisans en Asie) از کنت گوبینو صص 279 تا 281 چاپ پاریس
3- محمد رستمی: ایران شناسان و ادبیات فارسی صص334/335 چاپ 1390 از انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
4- دکتر فریدون آدمیت: اندیشههای میرزا فتحعلی آخوندزاده چاپ 1349 تهران از انتشارات خوارزمی
5- دانشنامه آزاد پارسی ابوریحان: مقاله رستم علیاف (سایت اینترنتی)
6- ویکیپدیا دانشنامه آزاد فارسی مقاله: یادی از روانشاد پروفسور رستم علیاف
7- محمد رستمی: ایرانشناسان و ادبیات فارسی ص281.
8- سایت Pezhvakeiran مقاله "اندر پایهگذاری حزب توده به دست اداره اطلاعات ارتش شوروی"
9- Historical Dictionary Azerbaijan سایت اینترنتی 2017
10- سایت اینترنتی (Department of Iranian Philology – Oriental studies ).
اگر شما همکاری گرامی ما هستی، مرسی که این مطلب را خواندی، اما کپی نکن و با تغییر به نام خودت نزن، خودت زحمت بکش!
پروتکل علمی - پزشکی جهانی برای مقابله کلیه ویروسهایی مانند کرونا که انتقالشان از طریق بسته هوایی است:
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
Date: چهارشنبه, می 30, 2018 - 20:00
درباره نویسنده/هنرمند
Mohammad Akhtari محمد علی اختری سردفتر باز نشسته اسنادرسمی ، ساکن تورنتو است 905-758-9325 |
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو