اگر باور دارید که نیاز به تغییر هست، برای رشد جوانان جامعه ایرانی و محکم کردن آینده جوانان در این شهر و استان، از من حمایت کنید
سمن طبسینژاد روز سهشنبه در هوای بارانی ولی بسیار لطیف تورنتو همراه با پویان برادر بزرگترش، به دفتر ایران استار آمد. تولد پیمان ازهمکاران روزنامه بود. سمن با تیپ دختر شرقی خاورمیانهای، لبخند به لب ولی جدی و صمیمانه با شور و شوق و انرژی جوانی از چگونگی وارد شدن به سیاست کانادا، علاقهاش به زبان فارسی و ایران، تجارب مثبتش از زنان ایرانی و الهامگیری از آنان برای مبارزه جدی در حوزه سیاست، برایمان صحبت کرد.
سمن در ابتدا گفت که ممکن است معادل فارسی برخی از واژهها را بخوبی ادا نکند، سمن، فارسی را با لهجه دوست داشتنی بچههای ایرانی که در این طرف آب ،بزرگ میشوند صحبت میکند. به وی گفتم لهجه فارسیات به لهجه انگلیسی ایرانی ما به در.
مصاحبه یک ساعت طول کشید. از برنامههای سمن به عنوان نامزد حزب اندیپی در محله ویلودیل که از نظر اقتصادی اجتماعی سالها هست تغییر پیدا کرده ولی از نظر سیاسی همچنان بین دو حزب لیبرال و محافظهکار میچرخد سوال کردیم. در مورد بهداشت، ناکارایی سیستم بهداشت مجانی انتاریو، بدهیهای دولت، مشکل مسکن، کسادی بازار خرید و فروش بدلیل دخالت دولت، آموزش و پرورش، نداشتن مشاور فارسیزبان برای مدارس در مناطق ایرانینشین مانند ویلودیل- ریچموندهیل- آروروا و نیومارکت، قولهای انتخاباتی حزب اندیپی- تعهدات به قولهای انتخاباتی احزاب- جو عمومی برای تغییر- نیاز تغییر مستلزم مشارکت جوانان- خواستههای جامعه ایرانی در ویلودیل- خاستگاه جامعه ایرانی درسیاست انتاریو و کانادا.
امیدواریم پوشش انتخاباتی در قالب گفتگو با کاندیدهای احزاب گوناگون، در هفتههای اخیر، تا کنون اطلاعات خوبی به شما منتقل کرده باشد و شما بتوانید با دید کافی به حزب مورد علاقهتان رای دهید.
سعید سلطانپور: چه شد که وارد سیاست شدی؟
چه تفاوتی بین کانادای فرانسه و کانادای انگلیسی در حوزه سیاسی و اجتماعی دیدی؟
لهجهات مثل صحبت کردن ما با لهجه ایرانی هست. صحبت که میکنیم میگن " شما ایرانی هستی؟ چون سکول (مدرسه) را میگیم (اسکول). خلاصه این لهجه با اون لهجه در. پایان نامهات را به فارسی منتشر کردهای؟
خیلی خوبه که دیدگاه یک دختر جوان ایرانی تبار، با نگاه سیاسی مترقی، تحقیق میدانی در تهران در بین زنان انجام داده باشد. من برات ترجمه میکنم و در ایران استار برای اطلاع مردم منتشر میکنیم. دیدگاه متفاوتی باید باشد.
زنان در همه جای دنیا شرایطشان سختتر هست، بطور نسبی باید در هر حوزه جغرافیایی و فرهنگی آنرا بررسی کرد. من در این تحقیقم در مورد اینکه زنان ایرانی مستقل هستند، تحقیق کردم.
زنان جامعه ایرانی در کانادا را چگونه میبینی؟ چه تفاوتی با ایران میبینی؟
همه زنهای دنیا با یکدیگر از نظر فرهنگی و جغرافیایی متفاوت هستند. بنابراین زنان ایرانی هم با کانادایی متفاوت هستند. در هرحال من از زنان ایرانی که در تورنتو وکانادا دیدهام و برخورد داشتهام خیلی چیز یاد گرفتهام. در هر حال آزادی و استقلال یک زن در ایران با آزادی و استقلال زن در کانادا دیدگاه های متفاوتی وجود دارد. در هر حال من از زن ایرانی الهام میگیرم. آنها روحیه قوی دارند و فعال هستند. زنان ایرانی از این نظر در کانادا خیلی شاخص هستند. البته در هر حال موقعیت اقتصادی، خانواده و دوستان، در شکلگیری رفتار یک زن تاثیر دارد.
میتوانی اسامی زنهایی را که روی تو تاثیر داشتند را بگویی. یکشنبه هم روز مادر بود.
مادرم همیشه زنی قوی بود. او یک هنرمند است. همیشه موقعیتهای زندگی را خودش تعیین کرده است. یعنی بر موانع زندگی در مهاجرت با تلاش غلبه کرده است.
مادرت به فعالیتهای انتخاباتی شما کمک میکند؟
بله . مادرم کارتهای تبلیغاتیام را پخش میکند و همیشه هم یکی از آنها را به پیراهن خودش وصل کرده است.
شما اول راه هستی ولی فکر میکنی که حضورت در این مرحله به عنوان کاندید یک حزب سیاسی چه تاثیری میتواند در جوانان ایرانی کانادایی در حال حاضر و یا بعد داشته باشد؟
زمانی که تصمیم برای مشارکت جدیتر در سیاست انتاریو گرفتم، چند نفر مرا تشویق کردند. برادرم پویان، مادر و پدرم و دوستانم. الان که چندماه هست در انتخابات درون حزبی در ویلودیل برنده شدهام و با مردم بطور مستقیم در خانههایشان در میزنم و صحبتها و خواستهایشان را میشنوم، هر روز حمایت مردم از من بیشتر میشود. چند روز پیش به دعوت مدرسه چرچیل برای مناظره کاندیداها به آنجا رفتم. یک دختر از من پرسید کجا متولد شدی؟ گفتم ایران. خیلی از بچهها گفتند ما در کانادا متولد نشدهایم. یک دختر خیلی خوشحال شده بود و گفت منهم در ایران متولد شدم. همین دیروز که در خانهها را میزدم، همان دختر کوچولو را دیدم مادرش گفت: چندروز هست در خانه مدام در مورد شما صحبت میکند، ما هم امیدواریم که دخترمان روزی مانند شما، وارد فعالیتهای اجتماعی سیاسی شود.
پس یعنی تاثیرگذار بودی.
مسلما من نمیخواهم بگویم یک الگو برای دختران ایرانی هستم ولی ورودم در سیاست انتاریو، یک فضایی را برای مشارکت بیشتر آنها در تورنتو فراهم میکند. من یادم میآید وقتی 4 ساله بودم نمیتوانستم انگلیسی صحبت کنم. ترس داشتم. ولی همین که این دختر را دیدم که با دیدن من باخوشحالی میگوید من ایران متولد شدهام و اعتماد به نفس پیدا کرده است. خوب من به ادامه راهم مطمئنتر میشوم. قدمهای کوچک ولی پیوسته، راه را برای دیگران آسانتر میکند.
درچهارشنبه سوری تورنتو ، دیوید زیمر نماینده فعلی ویلودیل، تو را به کاتلینوین بادست نشان داد و با حالتی گفت این رقیب من هست. "وین" نگاهی بهت کرد.
بله. متوجه شدم.
زیمر نماینده قدیمی در ویلودیل هست. در این انتخابات، جوانان بیشتری در برابر مسنترها قرار گرفتهاند، آمارها نشان از تصمیم درصد بالای اکثریتی مردم انتاریو برای تغییر دارند. برای تغییر نیاز به مشارکت حضور جوانان هست، جوانان امروزه هم اعتنای کمی به حضور در پای صندوقهای رای دارند.
این انتخابات بین ما ( ان دی پی) و من نماینده اندیپی در ویلودیل و محافظهکاران (داگ فورد) از سوی دیگر هست. جوانان هم تغییر میخواهند. یک جوان بطور متوسط با 28 هزار دلار بدهی دانشجویی (به بانکها) فارغالتحصیل میشود .بعد باید دنبال کار بگردد تا هزینه زندگی را بپرداز. من و دوستان احساسی میکنیم دولت برای ما کار نکرده است.
اینکه جوانان ناراضی باشند یک موضوع است و اینکه آیا آنها معتقد به مشارکت و حضور در پای صندوق رای برای تغییر هستند، موضوعی دیگر.
دوستان جوان من که همهشان رای میدهند. جوانان ایرانی در کنگره ایرانیان کانادا هم حضور فعالی دارند. در امریکا هم جوانان در جنبش اصلاح داشتن اسلحههای اتوماتیک ، نقش فعالی دارند. همین دیروز 4 دبیرستان در تورنتو در اعتراض به عدم جدی گرفتن آزار و ادبیات جنسی علیه دختران دانش آموز توسط اداره آموزش و پرورش کلاسها را ترک کردند. اکثر داوطلبان انتخاباتی خود من هم جوان هستند.
سعید سلطانپور: صدها دانشآموز ایرانیتبار در مدارس ویلودیل- ریچموندهیل- آرورا و نیومارکت حضور دارند ولی مشاور فارسی زبان نداریم. یک مشاور فارسی زبان در منطقه یورک بود. عدم شناخت فرهنگی مشکلاتی برای دانش آموزان در مدارس بوجود میآورد. مثلاجوانان ایرانی دستهجمعی با هم در راهرو مدرسه تردد میکنند، بدون اینکه ضرورتا مفهوم "باند" یا زورگویی داشته باشد ولی مدیر مدرسه میتواند به اشتباه آنرا تهدیدی برای بقیه دانشآموزان ببیند. امکانات بعداز مدرسه برای دانشآموزان بطور کلی بسیار کم است و برای ایرانیها که تقریبا وجود ندارد، آمارها خبر از ترک تحصیل درصد نگران کنندهای از ایرانی تبارها هست، که برای یک ملت در مهاجرت اصلا خبر خوبی نیست.کاتلین وین در سال 2011به من در مصاحبهاش قول داده بود که مشاور برای اقلیتها استخدام کند که نکرد.
نمیدانم چرا کاتلین وین اینکار را نکرد.
برای اینکه نمایندهای که پیگیر خواستهای جامعه ایرانی باشد نداشتیم.
حقیقت خودش را نشان میدهد. در انتاریو برنامهای هست که میتوانند کلاس به زبان مادری داشته باشند. من در دافرین و اگلینتون که زندگی میکردم در مدرسه بچهها میتوانستند پرتغالی و یا مندرین (چینی) صحبت کنند. این خیلی مهم است. من خودم تجربه خوبی در این مورد ندارم. من این کلاسها را برای بچههای فارسیزبان در دبستان اجرایی خواهم کرد.
بهداشت همگانی مجانی یکی از نکات قوت انتاریو و کانادا هست که مدیون اندیپی در نیم قرن پیش می باشد. بدون بهداشت همگانی و مجانی نمیشد این همه مهاجر را به کانادا جذب کرد، ولی این بهداشت همگانی بودجه 53 میلیارد دلاری دارد که از محل مالیاتهای مردم تامین میشود. سالی 11 میلیارد دلار هزینه دستمزد کادر پزشکی درمانی است. سیستم کارایی لازم را ندارد. پولش را از کدام محل تامین میکنید؟ باید مالیات ر ا بالاببرید، مسلما درصد بالایی از پزشکان و پرستاران و کادر درمانی خدمات خوبی عرضه میکنند ولی متاسفانه هیچ کنترل جدی بنظر روی سیستم نیست. 500 دکتر بالای یک میلیون دلار درآمد دارند. بعید بنظر میآید کسی بتواند اینقدر بیمار در یک سال در طول 24 ساعته معاینه کند. زدو بندهای حلقه دارو ، آزمایشگاه و هزینهها بدون اینکه خود بیمار ازآ خبر داشته باشد چون پولش را دولت میپردازد. حتی در بین خود ما ایرانیها کمتر این حس وجود دارد که این سیستم ما هست باید هم بر آن نظارت داشته باشیم. دلسوزانه از این خدمات استفاده کنیم و سو استفاده نکنیم. به همین صورت پیش برویم در آینده مشکل جدی خواهیم داشت. به پزشکان خانواده گفته شده است برای صرفه جویی از معرفی بیماران به متخصصین سختگیری کنند. حداقل 4 مورد در این یکسال گذشته داشتهایم که بدلیل دیر معرفی کردن ، سرطان این ایرانیها به مرحله پیشرفتهای رسیده بود. دوتا جان خود را از دست دادند. دو نفر در حال معالجه، یا باید مالیات را افزایش بدهیم یا سرویسها کاهش پیدا میکند.
لیبرالها (اریک هاسکین) سال گذشته 300 میلیون دلار از بودجه بهداشت کم کرد. وضعیت بهداشت در دوران لیبرالها بدتر شده است. ما میخواهیم آنرا بهتر کنیم. 10 درصد بودجه بیمارستانها را کم کردند. دکترهای زیادی با من صحبت میکنند و میگویند که بدلیل وجود سقف عمل دراتاق عمل، عملا مجبورند برخی از عملها را درآن روز لغو کنند و عمل جراحی بیماری که مدتها در لیست انتظار بوده است، بازهم به تاخیر بیفتد. ما میخواهیم این سقف را برای عملهای اضطراری برداریم و به این منظور 19 میلیارد دلار در ظرف ده سال به آن تخصیص میدهیم.
هیچ مرکز ایرانی برای سالمندهای ایرانی نداریم. بنابراین دولت هم نمیتواند تختی و یا بودجهای را تخصیص بدهد. نماینده لیبرال مجلس میگوید کامیونیتی ایرانی باید این مرکز را درست کند. کامیونیتی میگوید نماینده مجلس باید پیشقدم بشود و این حرکت را هدایت کند؟ 11 سال هست که این سوال بیجواب ماندهست. بالاخره کی مسئول هست؟
اینکار باید با حمایت نماینده مجلس و کامیونیتی باشد. من اگر به مجلس راه پیدا کنم در این مورد پیشقدم خواهم شد و با کمک کامیونیتی آنرا تحقق میدهم. متاسفانه بیشتر تمرکز بر ساخت و صدور مجوز به خانههای سالمندان با درآمدهای بالا هست. ما باید در مراکز سالمندان سرمایهگذاری کنیم. این خانهها ومراکز سالمندان باید براساس فرهنگی باشد زیرا یک سالمند ایرانیتبار ترجیح میدهد به زبان خودش صحبت کند، فرهنگ خاص خود ش را اعمال کند. من وقتی به سن سالمندی برسم دوست ندارم هرروز ساندویچ بخورم دوست دارم غذای مورد علاقهام قرمه سبزی و فسنجون بخورم. این وظیفه دولت است که بودجه چنین مراکزی برای بازنشستگان را فراهم کند. ما در اندیپی طرح استفاده از کادر نگهداری و پرستاری به زبان فارسی و دیگر اقلیتها را داریم.
این طرح خوبی است ولی پولش از کجا تامین میشود؟ دولت لیبرال انتاریو 300 میلیارد دلار بدهی دارد .یعنی همه ما چند هزار دلار بدهکار هستیم. یعنی بازهم بدهی بیشتر؟
ما برنامه مالیات عادلانه را اجرایی خواهیم کرد. ما مالیات بالای 225 هزار دلاریها را یک درصد افزایش میدهیم. بالای 300 هزار دلار دو درصد. ما مالیات شرکتهای بزرگ میلیارد دلاری را به سقف قبل از کاهش آن توسط لیبرالها برخواهیم گرداند. ما با این طرح 11 میلیارد دلار کمتر کسری بودجه از طرح لیبرالها خواهیم داشت. در 8 سال بدهی انتاریو پرداخت خواهد شد.
کمتر حس تعلق به انتاریو و آینده آن حس میشود. بسیاری از مردم هم عادت کردهاند حزبی میرود حزبی میآید. این 300 میلیارد دلار بدون اینکه سیاستمداران خودشان کمربندشان را سفتتر ببندند و کمتر خرج کنند پرداخت نمیشود و مردم نیز باید سعی در ریاضت اقتصادی عادلانه برای آینده بهتر برای همهکنند، آیا میشود این حس را در مردم ایجاد کرد؟
ما با درآمدهای ناشی از مالیات بر درآمدهای بالای 200 هزار دلاری، درآمد بیشتری خواهیم داشت و این بدهیها را جبران میکنیم بدون اینکه از خدمات عمومی مردم بکاهیم.
محافظهکاران میگویند شما با اعمال مالیات باعث فرار شرکتهای بزرگ از انتاریو میشوید؟
مالیات 13درصدی شرکتهای بزرگ چند صد میلیون دلاری، کمترین رقم در کانادا و نیم درصد از نیویورک بیشتر است و 2 درصد کمتر از مالیات این شرکتها در کالیفرنیا است.
80 درصد افراد شاغل در انتاریو، در شرکتها و موسسات کوچک مشغول بکار هستند. ما مالیات جدیدی برای افراد و یا کسبه کوچک وضع نخواهیم کرد.
میتوان از پزشکان ایرانی در کانادا و تورنتو به عنوان مشاور درمانی در جامعه ایرانی استفاده کرد. با کمترین هزینه عالیترین سرویس پزشکی و صرفه جویی در بودجه بهداشتی انتاریو و کانادا. این نیاز به قانون دارد. متاسفانه نماینده ایرانی تبار در این مورد هیچ اقدامی در این 11 سال انجام نداده است.
یکی از طرحهای من در کنگره ایرانیان کانادا همین پیگیری و ساماندهی به وضعیت متخصصین ایران و دیگر قومیتها در انتاریو هست.
دوران طلایی انتاریو و کانادا تمام شده است، تورنتو هم همین طور مثل نیویورک که ثروتمندترین شهر دنیا ولی در عین حال شبی بیش از 60 هزار نفر شامل 15 هزار کودک، در پناهگاهها بسر بردهاند، ما ممکن است درآمدهای بالاتر رفته باشد ولی شرایط زندگی برای درصد بالایی از ایرانیها سختتر شده ست.
جامعه به سمت دوقطبی شدن میرود.
اولین مناظرهات چه زمانی است؟
سه شنبه 22 مه در مورد آموزش و پرورش در دبیرستان ویلویل میدل اسکول.
خواستهای جامعه ایرانی در خانهها که رفتی چه بود؟
مسئله دارو، دندانپزشکی، مسئله مهاجرت خانواده که البته در حوزه فدرال هست و همینطور مسئله مسکن از جمله مواردی است که ایرانیان بیشتر در موردش مشکل دارند.
سخن آخرت با خوانندگان؟
من از جامعه ایرانی در خواست میکنم که اگر باور دارند که نیاز به تغییر هست، و برای رشد جوانان جامعه ایرانی و محکم کردن آینده جوانان در این شهر و استان، از من حمایت کنند. من از همه آنها سپاسگزارم. باور دارم که میتوانم صدای مناسب و مترقی برای همه ایرانیها چه در ویلودیل و چه در انتاریو باشم.
سایت و تلفن من:
لطفا از جوانان حمایت کنید بخصوص یک دختر جوان ایرانی تبار که حرفهای شما را شنیده ومیشنود و برای تحقق آنها باور دارد.
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
درباره نویسنده/هنرمند
Saeed Soltanpour سعید سلطانپور مسئول بخش بینالمللی انجمن خبرنگاران و نویسندگان قومی امریکای شمالی است. |
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو