امیر کنهمویی خیلی سرحال و خودمانی بود. از همان اول سعی کرد که به فارسی به سوالاتمان پاسخ بدهد
امیر کهنمویی، ایرانی کانادایی، امسال جایزه بزرگ 25000 دلاری و معتبر فیلمنامهنویسی "داریل دوک" (Daryl Duke) کانادا را به خود اختصاص داد. نوشته امیر که بصورت دیالوگ است نام "درگاه صدایت میکند" (Port of Call) را برخود دارد که داستان عمویش در اول انقلاب تا مهاجرتش به کانادا را روایت میکند. عموی او با ورود به کانادا، مثل خیلی از مهاجرین موفق نشد تا در زمینهای که تحصیل کرده بود (معماری) به کار بپردازد.
از آنجایی که این موضوع مشکل خیلی از ایرانیان نیز هست بر آن شدیم تا بجای اکتفا کردن به چند خط خبر، علاوه بر تجدید این مشکل عمومی، موضوعات پیرامون امیر را نیز بطور کاملا مختصری با شما درمیان بگذاریم.
امیر کنهمویی خیلی سرحال و خودمانی بود. از همان اول سعی کرد که به فارسی به سوالاتمان پاسخ بدهد، و راستش را بخواهید خیلی خوب از پس آن برآمد. وقتی مصاحبه شروع شد فهمیدیم که در پرسش و پاسخ و دیالوگ خیلی راحت و مسلط است. از کنار هر چیزی سَرسَری عبور نمیکند و سعی میکند پاسخ هر سوال را تا آخرین جایی که میتواند و میداند بدهد. خیلی زود رفتیم سراغ سوالات:
تحصیلات و کار شما چیست؟ در مونترال؟
من در مونترال به دنیا آمدهام و درس خواندم. بعد رفتم در دانشگاه بیزینس و مارکتینگ خواندم در مک گیل. در سال 2009 فارغ التحصیل شدم ولی چون کار پیدا نکردم رفتم اتاوا فوق لیسانس هنر گرفتم. بعد دوباره برگشتم مونترال پیش پدر و مادرم. پس از 8 ماه در رشته خودم کار پیدا کردم در وزارت بهداشت، به تورنتو آمدم و حدود 5 سال است کار میکنم، الان هم 32 ساله هستم.
انگیزه شما از نوشتن این نمایشنامه چه بوده؟
از دایی خودم انگیزه گرفتم، 7 سال پیش که چگونه با خانوادهاش آمده کانادا. با آنکه در ایتالیا معماری خوانده بود اینجا نتوانست کار پیدا کند و مجبور شد که کارهای مختلفی کرد تا پول در بیاورد. وقتی مجله معماری میدید چشمانش برق میزند و چقدر هیجانزده میشد. ایده از آنجا بود. این دومین سناریویی است که نوشتهام.
آیا دوره خاصی برای این نوع نوشتن دیدهای؟
خیر، خودم کتاب و سناریو خواندم و یاد گرفتم.
مخاطبان این نمایشنامه چه کسانی هستند؟ ایرانیان در کانادا؟ کاناداییها؟ ایرانیها؟ جهان؟ مهاجران؟
فکر کنم مخاطبم همگانی و جهانی است. این مشکل مهاجرت، یک مشکل جهانی است که برای هر کسی در این جهان اتفاق میافتد یا میتواند اتفاق بیافتد.
آیا خودت با همین مشکلات برخورد کردهای؟
من خیلی کوچک بودم وقتی خانواده من آمد اینجا و خیلی خودم به مشکلات اینجوری برخورد نکرده بودم تا اینکه خودم به تورنتو برای گرفتن کار آمدم.
مشکل بزرگ ایرانیان در مونترال چیست؟
زبان، بیشتر ایرانیان فرانسه خوب نمیدانند در حالیکه در مونترال شما باید یا دو زبانه باشید یا حداقلی از فرانسه بدانید تا بهتر بتوانید با جامعه ارتباط برقرار کنید. و نیز موقعیتهای کاری زیادی در مونترال وجود ندارد و این برای همه وجود دارد. بعلاوه در تورنتو ایرانیهای بیشتری هستند که احتمال موفقیت شما را بیشتر میکند.
نتیجهگیری خود شما از این نمایشنامه برای جامعه چیست؟
هنوز خودم فکر نکردهام که چطوری باید روی مخاطبانم اثر بگذارم، منظورم این بوده که داستانی را برایشان تعریف کنم.
با پولی که بدست آوردید چه میکنید؟ آیا مالیات هم باید بدهید؟
{با خنده و شادی} همهی این پول را یکجا به من نمیدهند، و هنوز همه پول را دریافت نکردهام، ولی از همین الان برایش برنامهریزی کردهام. به کلاسی در زمینه سناریو نویسی خواهم رفت. بعد هم که برگردم کمی روی همین نوشتهام کار میکنم و آنرا به دیگران معرفی میکنم، در ضمن {با خنده} چند ماه بعد ازدواج هم خواهم کرد؛ ولی از همه این پول برای بهتر کردن کارم استفاده خواهم کرد. درباره مالیات {اینجا حسابی میخندد} واقعا خودم هم نمیدانم که باید مالیات هم بدهم یا خیر.
آیا قصد داری آنرا به فارسی ترجمه کنید؟
هنوز فکرش را نکردهام. ولی فکر نکنم، چون هنوز به فرمت کتاب نیست. خودم نمیتوانم ترجمهاش کنم، بنظرم الان و به این شکلی که هست شاید به فارسی ترجمه نشود.
برنامه بعدی شما برای این نمایشنامه چیست؟ میخواهی تبدیل به چه چیزی بشود.
فکر میکنم تبدیل به یک شوی تلویزیونی بشود، ولی شاید بد نباشد که به یک نمایشنامه تئاتر تبدیل بشود، راستش هنوز فکرش را نکرده بودم، الان که پرسیدید به فکر افتادم. در ضمن خودم به فکر تبدیل کردنش به کتاب نیستم چون آنرا به صورت دیالوگ نوشتهام و نه به فرمت کتاب.
آیا در آینده میخواهی که همین نوع نویسندگی را ادامه دهی؟
بله میخواهم که این کار را ادامه دهم و میخواهم در آینده این کار اصلیم شود.
آیا مسائل سیاسی هم در نمایشنامهات وجود دارد؟
خیر.
از همه اینها که بگذریم، آیا سرانجام دایی شما توانست کار تخصصی معماری در کانادا بگیرد یا نه؟
{با خنده} خیر، بازنشسته شده... {خنده بلند}
پس از مصاحبه گفتگوی خودمانی با امیر داشتیم و خواستیم که پس از اتمام دوره و ازدواجش دوباره با او تماس بگیریم تا در جریان موفقیتش باشیم، و هم قرار گذاشتیم که قسمت خیلی کوتاهی از سناریواش را با انتخاب خودش در مجله چاپ کنیم که با استقبالش روبرو شدیم، و این مصاحبه را با چاپ این قسمت که برنده جایزه کانادایی شده به اتمام میرسانیم.
از آنجایی که این موضوع مشکل خیلی از ایرانیان نیز هست بر آن شدیم تا بجای اکتفا کردن به چند خط خبر، علاوه بر تجدید این مشکل عمومی، موضوعات پیرامون امیر را نیز بطور کاملا مختصری با شما درمیان بگذاریم.
امیر کنهمویی خیلی سرحال و خودمانی بود. از همان اول سعی کرد که به فارسی به سوالاتمان پاسخ بدهد، و راستش را بخواهید خیلی خوب از پس آن برآمد. وقتی مصاحبه شروع شد فهمیدیم که در پرسش و پاسخ و دیالوگ خیلی راحت و مسلط است. از کنار هر چیزی سَرسَری عبور نمیکند و سعی میکند پاسخ هر سوال را تا آخرین جایی که میتواند و میداند بدهد. خیلی زود رفتیم سراغ سوالات:
تحصیلات و کار شما چیست؟ در مونترال؟
من در مونترال به دنیا آمدهام و درس خواندم. بعد رفتم در دانشگاه بیزینس و مارکتینگ خواندم در مک گیل. در سال 2009 فارغ التحصیل شدم ولی چون کار پیدا نکردم رفتم اتاوا فوق لیسانس هنر گرفتم. بعد دوباره برگشتم مونترال پیش پدر و مادرم. پس از 8 ماه در رشته خودم کار پیدا کردم در وزارت بهداشت، به تورنتو آمدم و حدود 5 سال است کار میکنم، الان هم 32 ساله هستم.
انگیزه شما از نوشتن این نمایشنامه چه بوده؟
از دایی خودم انگیزه گرفتم، 7 سال پیش که چگونه با خانوادهاش آمده کانادا. با آنکه در ایتالیا معماری خوانده بود اینجا نتوانست کار پیدا کند و مجبور شد که کارهای مختلفی کرد تا پول در بیاورد. وقتی مجله معماری میدید چشمانش برق میزند و چقدر هیجانزده میشد. ایده از آنجا بود. این دومین سناریویی است که نوشتهام.
آیا دوره خاصی برای این نوع نوشتن دیدهای؟
خیر، خودم کتاب و سناریو خواندم و یاد گرفتم.
مخاطبان این نمایشنامه چه کسانی هستند؟ ایرانیان در کانادا؟ کاناداییها؟ ایرانیها؟ جهان؟ مهاجران؟
فکر کنم مخاطبم همگانی و جهانی است. این مشکل مهاجرت، یک مشکل جهانی است که برای هر کسی در این جهان اتفاق میافتد یا میتواند اتفاق بیافتد.
آیا خودت با همین مشکلات برخورد کردهای؟
من خیلی کوچک بودم وقتی خانواده من آمد اینجا و خیلی خودم به مشکلات اینجوری برخورد نکرده بودم تا اینکه خودم به تورنتو برای گرفتن کار آمدم.
مشکل بزرگ ایرانیان در مونترال چیست؟
زبان، بیشتر ایرانیان فرانسه خوب نمیدانند در حالیکه در مونترال شما باید یا دو زبانه باشید یا حداقلی از فرانسه بدانید تا بهتر بتوانید با جامعه ارتباط برقرار کنید. و نیز موقعیتهای کاری زیادی در مونترال وجود ندارد و این برای همه وجود دارد. بعلاوه در تورنتو ایرانیهای بیشتری هستند که احتمال موفقیت شما را بیشتر میکند.
نتیجهگیری خود شما از این نمایشنامه برای جامعه چیست؟
هنوز خودم فکر نکردهام که چطوری باید روی مخاطبانم اثر بگذارم، منظورم این بوده که داستانی را برایشان تعریف کنم.
با پولی که بدست آوردید چه میکنید؟ آیا مالیات هم باید بدهید؟
{با خنده و شادی} همهی این پول را یکجا به من نمیدهند، و هنوز همه پول را دریافت نکردهام، ولی از همین الان برایش برنامهریزی کردهام. به کلاسی در زمینه سناریو نویسی خواهم رفت. بعد هم که برگردم کمی روی همین نوشتهام کار میکنم و آنرا به دیگران معرفی میکنم، در ضمن {با خنده} چند ماه بعد ازدواج هم خواهم کرد؛ ولی از همه این پول برای بهتر کردن کارم استفاده خواهم کرد. درباره مالیات {اینجا حسابی میخندد} واقعا خودم هم نمیدانم که باید مالیات هم بدهم یا خیر.
آیا قصد داری آنرا به فارسی ترجمه کنید؟
هنوز فکرش را نکردهام. ولی فکر نکنم، چون هنوز به فرمت کتاب نیست. خودم نمیتوانم ترجمهاش کنم، بنظرم الان و به این شکلی که هست شاید به فارسی ترجمه نشود.
برنامه بعدی شما برای این نمایشنامه چیست؟ میخواهی تبدیل به چه چیزی بشود.
فکر میکنم تبدیل به یک شوی تلویزیونی بشود، ولی شاید بد نباشد که به یک نمایشنامه تئاتر تبدیل بشود، راستش هنوز فکرش را نکرده بودم، الان که پرسیدید به فکر افتادم. در ضمن خودم به فکر تبدیل کردنش به کتاب نیستم چون آنرا به صورت دیالوگ نوشتهام و نه به فرمت کتاب.
آیا در آینده میخواهی که همین نوع نویسندگی را ادامه دهی؟
بله میخواهم که این کار را ادامه دهم و میخواهم در آینده این کار اصلیم شود.
آیا مسائل سیاسی هم در نمایشنامهات وجود دارد؟
خیر.
از همه اینها که بگذریم، آیا سرانجام دایی شما توانست کار تخصصی معماری در کانادا بگیرد یا نه؟
{با خنده} خیر، بازنشسته شده... {خنده بلند}
پس از مصاحبه گفتگوی خودمانی با امیر داشتیم و خواستیم که پس از اتمام دوره و ازدواجش دوباره با او تماس بگیریم تا در جریان موفقیتش باشیم، و هم قرار گذاشتیم که قسمت خیلی کوتاهی از سناریواش را با انتخاب خودش در مجله چاپ کنیم که با استقبالش روبرو شدیم، و این مصاحبه را با چاپ این قسمت که برنده جایزه کانادایی شده به اتمام میرسانیم.
اگر شما همکاری گرامی ما هستی، مرسی که این مطلب را خواندی، اما کپی نکن و با تغییر به نام خودت نزن، خودت زحمت بکش!
پروتکل علمی - پزشکی جهانی برای مقابله کلیه ویروسهایی مانند کرونا که انتقالشان از طریق بسته هوایی است:
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
Date: پنجشنبه, ژوئن 7, 2018 - 20:00
درباره نویسنده/هنرمند
Hassan Golmohammadi حسن گلمحمدی نویسنده، شاعر و روزنامه نگار ساکن تورنتو است. او عضو هیئت علمی در دانشگاه تهران بوده و دهها جلد کتاب و صدها مقاله از او در ایران و کانادا منتشر شده است. |
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو