به گزارش تشکیلات املاک تورنتو (TREB) در سه ماهه پایانى سال قبل میزان فروش کاندو آپارتمان ده در‌صد کمتر از زمان مشابه سال قبل از خودش بود، اما این به معناى رکود این بازار نیست. بر عکس بازار کاندو داغ‌ترین بخش بازار املاک در دو سال اخیر بوده است. عرضه این کالا در سه ماه آخر سال گذشته در حدود یازده در‌صد کمتر بوده و در نتیجه قیمت‌ها را بالاتر برده است. متوسط قیمت یک کاندو با هشت و سه دهم در‌صد افزایش در کلانشهر تورنتو به پانصد و شصت هزار دلار نزدیک شده است. با مشکلتر شدن دریافت وام در سال گذشته اجاره بها افزایش شدیدى پیدا کرد و کاندو‌هاى ارزانتر مورد توجه خریداران قرارگرفت. نمودار ستونى که در این صفحه ملاحظه مى‌فرمایید قیمت‌ها و میزان فروش این سه ماه را با زمان مشابه سال قبل مقایسه مى‌کند و آمار و اعداد زیر نمودار به اختصار میزان فروش، قیمت‌ها و ... را توضیح مى‌دهد. پیش‌فروش آپارتمان هم همچنان رونق دارد و خریداران فراوانى را جذب کرده است. با ورود چهار پروژه جذاب در تقاطع خیابان‌هاى یانگ و فینچ، یانگ و کامر، شپرد و لزلى و از همه جذابتر یانگ و اگلینتون بزودى هیجان و رقابت براى پیش‌خرید واحدهاى مرغوبتر بالا خواهد گرفت. اگر پرسشى در این زمینه دارید و اطلاعاتى براى تصمیم‌گیرى نیاز دارید حتما تماس بگیرید، با کمال میل آماده پاسخگویى هستم.
از آنجایی‌که یک گراف به اندازه چند صفحه مطلب را تنها ظرف چند ثانیه منتقل مى‌کند براى شما گراف دیگرى هم از سایت تشکیلات املاک تورنتو انتخاب کرده‌ام که اطلاعاتى در مورد طیف قیمت آپارتمان‌هاى فروش‌رفته را بصورت خطوط افقى نشان مى‌دهد. بطور مثال بیشترین طیف قیمتى که در این گراف مشهود است کاندو‌هایى با قیمت‌هاى بین چهارصد تا پانصد هزار دلار بوده است. حدود یک سوم کل واحدهاى فروش رفته در این طیف قیمت معامله شده است اما توجه شما را به این نکته جلب مى‌کنم که اگر بخواهید با این مبلغ یک کاندو در منطقه مرکزى تورنتو بخرید این کاندو به احتمال زیاد یک واحد چهل پنجاه مترى بدون پارکینگ خواهد بود. واحدهاى بسیار کوچک تورنتو براى خریداران گران تمام مى‌شود. اگر از مرکز دور‌تر شوید و به ریچموند‌هیل یا مارکام تشریف ببرید ممکنست در ساختمان‌هاى قدیمى‌تر واحدى نزدیک به صد مترى در این طیف قیمت پیدا کنید.
دوستان عزیز، سرمایه‌اى را که با خون دل فراهم کرده‌اید براحتى از دست ندهید قبل از اینکه براى خرید اقدامى کنید با ما مشورت کنید. حتما شما هم آگهى‌هایى را در شهر مى بینید که تنها با پنج در‌صد صاحب خانه بشوید، باور بفرمایید در طول سال‌هایى که در این حرفه مشغول هستم بارها خریدارانى را دیده‌ام که تصور مى‌کرده‌اند بقیه مبلغ خرید را بیلدر قرار بوده به آنها وام بدهد و تازه چند روز مانده به انجام معامله دریافته‌اند که نود و پنج در‌صد بقیه را هم باید خریدار پرداخت کند! یا مثلا خریدار محترمى در شهر رانندگى مى‌کرده تابلوی عظیمى مشاهده مى‌کند که فروش خانه، شروع قیمت از پانصد هزار دلار، ایشان نه تنها با خوشحالى همانجا ترمز کرده و به سمت دفتر فروش روانه شده بلکه بواسطه محبتى که به ما داشته به ما هم زنگ زده و پیغام گذاشته که قیمت‌ها شکسته شده و... اما الان که مدتى سپرى شده هنوز خوب متوجه نشده پس چرا قراردادى که امضا کرده با قیمت بالاى یک میلیون دلار امضا کرده و حالا نمى‌داند وام چطور باید بگیرد و مشکلات دیگرى که متاسفانه با دست خودشان ایجاد کرده‌اند.
دوستان عزیز اکنون که این مطلب را براى شما آماده مى‌کنم در تورنتو نیستم، در مرخصى و در تهران هستم. در طول این سال‌ها که هر هفته این صفحه را مطالعه فرموده‌اید بارها و بارها مسافرت بوده‌ام، بالاى کوه‌هاى آند، کنار اقیانوس، اروپا، در لندن ، پاریس... از همه بیشتر و مهمتر در تهران زیبا مثل همین حالا .... اما همیشه هر جا که بودم به یاد شما بوده‌ام و مى‌دانستم که روز سه‌شنبه باید مطلبم براى چاپ آماده باشد و مى‌دانم که تعدادى از شما دوستان وفادار حالا هر چند نفر کم یا زیاد این نشریه را برمى‌دارید و به این صفحه که مى‌رسید دوست دارید این مطلب را بخوانید. الان در تهران ساعت چهارصبح است، یک قمرى که نمى‌دانم کجاست بى‌وقفه مى‌خواند ظاهرا وظیفه خروس‌هاى سابق! را انجام مى‌دهد. بارندگى هوا را بسیار لطیف کرده است. بیش از هر چیزى دلم مى‌خواهد که بیرون بروم، کمى در این شهر که بزودى مجبورم آنرا ترک کنم قدم بزنم و در راه برگشت نان تازه براى صبحانه بخرم. پشت پنجره نانوایى در صف "یک‌دونه "اى‌ها بایستم. یک مسافر‌کش شخصى سوار شوم و مردمى که در مسیر حرکت خم مى‌شوند تا مقصدشان را بگویند از نزدیکتر تماشا کنم. اتوبوس سوار شوم و دستفروشانى را که در هر ایستگاه بالا مى‌آیند تا چیزى به مسافران بفروشند تماشا کنم و تکنیک‌هاى فروش آنها را مشاهده کنم. در خیابان به دیوارى تکیه کنم و به نوازندگان خیابانى که برنامه‌شان براى من در ردیف بزرگترین اجراهاى زنده دنیاست گوش دهم. در خانه تلویزیون را روشن کنم و برنامه کودک تماشا کنم....خیلى کارهاست که دوست دارم که در یکى دو روز باقیمانده که در تهران هستم انجام دهم.... اما اینجا نشسته‌ام و با عجله و با شوق مشغول تمام کردن این مطلب هستم مى‌دانید "چرا"؟
چون در این لحظه به شما فکر مى‌کنم و لذت مى‌برم که شما مطالب من را مى‌خوانید. براى اینکه شما براى من مهم هستید. از اینکه براى خرید و فروش ملک با من مشورت مى‌کنید هیجان‌زده مى‌شوم! یاد‌آورى این شوق تنها دلیلى است که مى‌توانم این شهر زیبا و مردم خونگرم را ترک کنم و برگردم. اگر تماس‌هاى شما در چند روز گذشته با تاخیر جواب داده شده عذر‌خواهى مى‌کنم. امیدوارم که تا این نشریه زیر چاپ برود من هم برگشته باشم و در دفتر کارم منتظر ملاقات با شما باشم. به امید دیدار.
از آنجایی‌که یک گراف به اندازه چند صفحه مطلب را تنها ظرف چند ثانیه منتقل مى‌کند براى شما گراف دیگرى هم از سایت تشکیلات املاک تورنتو انتخاب کرده‌ام که اطلاعاتى در مورد طیف قیمت آپارتمان‌هاى فروش‌رفته را بصورت خطوط افقى نشان مى‌دهد. بطور مثال بیشترین طیف قیمتى که در این گراف مشهود است کاندو‌هایى با قیمت‌هاى بین چهارصد تا پانصد هزار دلار بوده است. حدود یک سوم کل واحدهاى فروش رفته در این طیف قیمت معامله شده است اما توجه شما را به این نکته جلب مى‌کنم که اگر بخواهید با این مبلغ یک کاندو در منطقه مرکزى تورنتو بخرید این کاندو به احتمال زیاد یک واحد چهل پنجاه مترى بدون پارکینگ خواهد بود. واحدهاى بسیار کوچک تورنتو براى خریداران گران تمام مى‌شود. اگر از مرکز دور‌تر شوید و به ریچموند‌هیل یا مارکام تشریف ببرید ممکنست در ساختمان‌هاى قدیمى‌تر واحدى نزدیک به صد مترى در این طیف قیمت پیدا کنید.
لطفا روی عکس تبلیغات زیر کلیک کنید؛ ادامه مطلب پس از این تبلیغات
دوستان عزیز اکنون که این مطلب را براى شما آماده مى‌کنم در تورنتو نیستم، در مرخصى و در تهران هستم. در طول این سال‌ها که هر هفته این صفحه را مطالعه فرموده‌اید بارها و بارها مسافرت بوده‌ام، بالاى کوه‌هاى آند، کنار اقیانوس، اروپا، در لندن ، پاریس... از همه بیشتر و مهمتر در تهران زیبا مثل همین حالا .... اما همیشه هر جا که بودم به یاد شما بوده‌ام و مى‌دانستم که روز سه‌شنبه باید مطلبم براى چاپ آماده باشد و مى‌دانم که تعدادى از شما دوستان وفادار حالا هر چند نفر کم یا زیاد این نشریه را برمى‌دارید و به این صفحه که مى‌رسید دوست دارید این مطلب را بخوانید. الان در تهران ساعت چهارصبح است، یک قمرى که نمى‌دانم کجاست بى‌وقفه مى‌خواند ظاهرا وظیفه خروس‌هاى سابق! را انجام مى‌دهد. بارندگى هوا را بسیار لطیف کرده است. بیش از هر چیزى دلم مى‌خواهد که بیرون بروم، کمى در این شهر که بزودى مجبورم آنرا ترک کنم قدم بزنم و در راه برگشت نان تازه براى صبحانه بخرم. پشت پنجره نانوایى در صف "یک‌دونه "اى‌ها بایستم. یک مسافر‌کش شخصى سوار شوم و مردمى که در مسیر حرکت خم مى‌شوند تا مقصدشان را بگویند از نزدیکتر تماشا کنم. اتوبوس سوار شوم و دستفروشانى را که در هر ایستگاه بالا مى‌آیند تا چیزى به مسافران بفروشند تماشا کنم و تکنیک‌هاى فروش آنها را مشاهده کنم. در خیابان به دیوارى تکیه کنم و به نوازندگان خیابانى که برنامه‌شان براى من در ردیف بزرگترین اجراهاى زنده دنیاست گوش دهم. در خانه تلویزیون را روشن کنم و برنامه کودک تماشا کنم....خیلى کارهاست که دوست دارم که در یکى دو روز باقیمانده که در تهران هستم انجام دهم.... اما اینجا نشسته‌ام و با عجله و با شوق مشغول تمام کردن این مطلب هستم مى‌دانید "چرا"؟
چون در این لحظه به شما فکر مى‌کنم و لذت مى‌برم که شما مطالب من را مى‌خوانید. براى اینکه شما براى من مهم هستید. از اینکه براى خرید و فروش ملک با من مشورت مى‌کنید هیجان‌زده مى‌شوم! یاد‌آورى این شوق تنها دلیلى است که مى‌توانم این شهر زیبا و مردم خونگرم را ترک کنم و برگردم. اگر تماس‌هاى شما در چند روز گذشته با تاخیر جواب داده شده عذر‌خواهى مى‌کنم. امیدوارم که تا این نشریه زیر چاپ برود من هم برگشته باشم و در دفتر کارم منتظر ملاقات با شما باشم. به امید دیدار.
لطفا روی عکس تبلیغات زیر کلیک کنید؛ ادامه مطلب پس از این تبلیغات
لطفا روی عکس تبلیغات زیر کلیک کنید؛ ادامه مطلب پس از این تبلیغات
 |
