Date: چهارشنبه, ژانویه 27, 2021 - 10:45
*روز شما بخیر ممنون میشوم در ابتدا خودتان را برای ما معرفی بفرمایید و از پیشینه کاریتان برای ما بگویید و بفرمایید که چه شد که به موسیقی رسیدید و میان این همه ساز پیانو را انتخاب کردید.
سلام به شما و همه عزیزانی که دارند این برنامه را میبینند من پردیس عمانیان هستم و اینجا در تورنتو مدرس پیانو هستم و ساز پیانو ساز تخصصی من است. و از زمانیکه 10 سالم بود شروع کردم به پیانو زدن و کارم ر ا با آقای استاد اردشیر روحانی شروع کردم برای 4-5 سال شاگرد ایشان بودم و بعد از آن زمانیکه ایشان تشریف بردند ونکوور خوب خیلی دلم میخواست که مربی بسیار خوبی را داشته باشم بعد از ایشان، موفق شدیم خانم سیمین کوشادپور را که یکی از مربیان بسیار خوب در ایران هستند را پیدا کردم و بقیه آموزشم را با خانم سیمین کوشادپور بعد از آقای اردشیر روحانی ادامه دادم. و دیگر به جایی رسیدم که در یک زمانی ایشان به من گفتند که پردیس من فکر میکنم تو آماده هستی که خودت student ببینی و شاگرد بگیری و خیلی کمک کردند که من وارد این کار شوم. البته رشته من روانشناسی کودک هم بود و music trophy هم کنارش خوانده بودم و خیلی کمک کرد به اینکه من این شغل را خیلی بهتر و بهتر درکش کنم و حالا کنار سالها نوازندگی که کردم و تجربه داشتم و البته در کار روانشناسی خودم چندین سال است کنار این کار، کار کردم ولی واقعا ترجیح دادم که در این کار بیشتر بمانم و از ایران تقریبا از 24-25 سالگی من تدریس کردم تا زمانی که آمدم کانادا و زمانی که آمدم دقیقا دوباره همین کار را شروع کردم و البته اول خیلی تحقیق کردم که اصلا سیستم کانادا چیست، که متوجه شدم که یک program خیلی مهمی در کانادا وجود دارد به نامroyal conservatory of music که اینجا به آن RCM میگویند و خوب یک مدت زیادی را مشغول شدم به courseهایی که در ایران نبود و نگذرانده بودم و اینجا گذراندم. بعد یک خانومی که خیلی در این زمینه موفق بود به من گفتند که بیشتر از گذراندن این courseها، برایت مهم است که train شوی که چطور هر level را بتوانی تدریس کنی و 3 سال هم training برداشتم با examinerهای سالهای آخر RCM. من واقعا هر کاری را نمیتوانم قبل از اینکه در آن کار مسلط باشم انجام دهم، و بعد دیگر با خیال راحت این RCM را من کنار تدریسهایی که از ایران داشتم به شکل تدریسی که از ایران اینجا داشتم میکردم RCM را هم اضافه کردم و بعد از مدتی تعداد studentها خیلی زیاد شد و من هم میخواستم در واقع این شغل را به بیرون از خانه ببرم، منتها نگران بودم که آیا واقعا کسی را میتوانم پیدا کنم که اگر من با یک student کار میکنم او بتواند با یک student دیگر کار کند، من موظف بودم که بچهها را همانطور که خودم خیالم راحت بود که دارند درست train میشوند بتوانم دست کس دیگری به عنوان مربی بدهم و آموزشگاه باز کنم. در این گیر و دار بود که خوب خیلی خوش شانس بودم که خود استاد عزیزم خانم سیمین کوشادپور از ایران تشریف آوردند و در کنار دخترشان نیکا نجمی، که ایشان هم سالیان سال شاگرد من بود، یعنی از بچگی با خود من پیانو را شروع کرد و اینجا هم خیلی موفق شد و دانشگاه music رفت و ما در واقع این آموزشگاه را با همدیگر باز کردیم که و همه بچهها را transfer کردیم آموزشگاه piano one واقع در Thornhill و الان سه سال است که آنجا مشغول به کار هستیم و خوشبختانه کار scaleو خیلی بزرگ شد و تعداد studenها هم بالطبع خیلی بیشتر شدند.
*به هر حال شما مهاجرت کردهاید از ایران و وارد یک فرهنگ بسیار متفاوت شدید. آیا این تفاوت فرهنگی و این عوض شدن فضا برای شما به عنوان کسی که کار هنری و کار موسیقی در ایران میکرد چگونه بود و چطور با این مشکل و با این تفاوت کنار آمدید؟
خیلی سوال به جایی بود واقعا من دو تا فرهنگ مختلف آموزشی را باید meet میکردم و من شخصا وقتی اینجا آمدم یعنی سیستم کانادا و سیستمی که در ایران بود، سیستمی که در ایران بود من شخصا خودم همیشه کتابها تکنیک را کنار songهایی که بچهها میزدند میدادم که از لحاظ تکنیک خیلی عقب نمانند و خوب آهنگهایی که بچهها میزدند در ایران، آهنگهای شناس بود، آهنگهایی بود که همه مردم خیلیهایش را میشناسند، مثل آهنگ love story آهنگ سوناتهای بتهوون، سوناتهای معروفش یا به هر حال الان من به آنها میگویم Side song، یعنی songهایی که بچه برای دل خودش دارد میزند و enjoy میکند، هم پدر و مادر و هم خودش. شما هر زمان جایی بروید و یک کنسرتی بروید این قطعات راشنیده باشید خیلی بیشتر لذت میبرید تا قطعات ناشناس برایتان بزنند به همین دلیل هم چون قطعات را ما بیشتر انتخاب میکردیم و قطعاتی بود که همه میشناسند این بچهها خیلی enjoy میکردند. بعد من آمدم اینجا و مواجه شدم با این سیستم royal conservatory خوب کتابهای 1 و 2 و 3 و البته بسیار سخت است یعنی level 1 را اصلا بچههای beginner نمیتوانند بزنند، باید یک مدتی کلاس داشته باشد که بعد بتواند وارد سیستم شود. چهار تا کتاب است ما در هر periodی که اینها میخواهند level را امتحان دهند بین 3 تا 5 ماه طول میکشد شاید هم بیشتر بستگی به student دارد، انقدر پر کار است این داستان که اصلا وقت نمیکنند هیچ song دیگری را در کنارش بزنند و خوب من نگاه میکردم و میدیدم همه دارند این levelها را امتحان میدهند و میروند خوب این بچه کلاس من هم باید این کار را میکردند و اتفاق دیگری که میافتد ما بچههار ا میگذاریم روی این سیستم بعد از یک مدت پدرو مادرها میگویند میشود یک آهنگ بدهید که مثلا ما بفهمیم چه دارد میزند، خوب حق هم دارند برای اینکه واقعا کتابهای RCM کلاسها و برای دورههای مختلف است خیلی در واقع به نظر من خیلی خشک و خیلی ملموس نیست، این قطعات دلنواز نیست ولی certification میدهد و آن certification برای بچهها خیلی مهم است و اینکه اگر یک student نرود وارد این سیستم شود انقدر راجع به آن در music school مدرسهشان حرف زده میشود که بعد پدر و مادر میآیند و میگویند چرا RCM نمیزند. یعنی ما باید دو تا چیز خیلی مهم را حواسمان باشد که یکی آهنگهای درخواستی است که این شاگرد باید بلد باشد بزند، برای خانواده مهمان میآید و دوست دارد که یک قطعه بزند، قطعهای باشد که همه بشناسند و از آن طرف هم باید در واقع این RCM را take care کنیم که عقب نمانند. راهحلی که پیش گرفتیم تا بتوانیم این دوتا point را داشته باشیم این بود که هر studentی RCM را که امتحان میدهد بین RCM و بین level بعدیاش یک periodی را بگذاریم برای 2-3 ماه یک مقدار side song به آنها یاد دهیم. آهنگهایی که در واقع باب طبع خود شاگرد و پدر و مادرها باشد و بعد دوباره بعد از اینکه این چند وقت گذشت برویم سر RCM بعدی که دوباره بچه نزدیک به 4 ماه با آن involve خواهد بود و اگر بخواهد درست امتحان بدهد و نمره خوب بیاورد واقعا ما نمیرسیم که کارهای دیگری این وسط انجام دهیم.
*بسیار عالی و تبریک میگویم که چقدر زیبا این مساله را شما مدیریت کردید. از کرونا بگویید.
متشکرم. بعد از اینکه یک مقدار داستان گذشت و خیلی همه امیدوار بودند که این مساله طی یک یا دو ماه حل شود و ما دوباره برمیگردیم و میآییم سر کلاس. بعد متاسفانه دیدند که این اتفاق نیفتاد و دارد بدتر میشود خوب بعد کمکم از دور و بر شنیدند که همه کلاسهای آنلاین دارند میروند و برگشتند سر کلاس و خوب کلاسهای آنلاین را برداشتند. تا اینکه خیلی شاگرد جدید تقاضا داده بودند و میخواستند بیایند سر کلاس ولی ما نمیتوانستیم، چون به هیچ وجه شما نمیتوانید با شاگرد beginner آنلاین کار کنید حتما باید تک به تک با آنها کار کنید. ما گذاشته بودیم در line up تا زمانی که بشود این کلاس را باز کرد. ما August دوباره کلاسها را باز کردیم و خوب همه برگشتند، البته یک تعدادی دوست داشتند کماکان آنلاین بمانند. سه روز حضوری کلاس گذاشتیم و سه روز هم آنلاین داشتیم تا اینکه دوباره این Lock down آخر اتفاق افتاد و همه رفتند روی کلاسهای آنلاین. آنلاین دوم برای ما انقدر سخت نبود برای اینکه همه پذیرفتند.
*بسیار عالی. آیا صحبتی یا پیامی است که دوست داشته باشید با مخاطبین ما در میان بگذارید؟
قبل از هر چیزی از شما و از روزنامه ایران استار خیلی خیلی ممنونم که با من این مصاحبه را انجام دادید و کلا نه تنها با من حتما با بقیه کسانیکه در شهر کار هنری میکنند شاید این مصاحبه را انجام دهید به هر حال ما یک کامیونیتی هستیم که باید همدیگر را بشناسیم و شما یک source خیلی خیلی قوی و خوبی هستید، خیلی ممنونم از این فعالیتتان. دوم اینکه واقعا سال 2020 را ما خیلی با سختی گذراندیم واقعا مردم ناراحتیهای خیلی زیادی کشیدند و بیمار شدند و عزیزانشان را از دست دادند، مشکلات روحی و مشکلات اقتصادی خیلی زیادی را پشت سر گذاشتند، دلم میخواهد با تمام وجودم آرزو کنم که سال 2021 میلادی و 1400 شمسی و سالهای آیندهاش جوری باشد که واقعا مردم انرژیشان برگردد و تواناییهایشان برگردد و از ته دل بخندند و خوشحال باشند.
*ممنونم از نکات بسیار خوبی که به آن اشاره کردید و همچنین ممنونم از اینکه واقعا تا اینجای برنامه با ما همراه بودید. شما را به خدای بزرگ میسپارم.
متشکرم . خیلی ممنون.
سلام به شما و همه عزیزانی که دارند این برنامه را میبینند من پردیس عمانیان هستم و اینجا در تورنتو مدرس پیانو هستم و ساز پیانو ساز تخصصی من است. و از زمانیکه 10 سالم بود شروع کردم به پیانو زدن و کارم ر ا با آقای استاد اردشیر روحانی شروع کردم برای 4-5 سال شاگرد ایشان بودم و بعد از آن زمانیکه ایشان تشریف بردند ونکوور خوب خیلی دلم میخواست که مربی بسیار خوبی را داشته باشم بعد از ایشان، موفق شدیم خانم سیمین کوشادپور را که یکی از مربیان بسیار خوب در ایران هستند را پیدا کردم و بقیه آموزشم را با خانم سیمین کوشادپور بعد از آقای اردشیر روحانی ادامه دادم. و دیگر به جایی رسیدم که در یک زمانی ایشان به من گفتند که پردیس من فکر میکنم تو آماده هستی که خودت student ببینی و شاگرد بگیری و خیلی کمک کردند که من وارد این کار شوم. البته رشته من روانشناسی کودک هم بود و music trophy هم کنارش خوانده بودم و خیلی کمک کرد به اینکه من این شغل را خیلی بهتر و بهتر درکش کنم و حالا کنار سالها نوازندگی که کردم و تجربه داشتم و البته در کار روانشناسی خودم چندین سال است کنار این کار، کار کردم ولی واقعا ترجیح دادم که در این کار بیشتر بمانم و از ایران تقریبا از 24-25 سالگی من تدریس کردم تا زمانی که آمدم کانادا و زمانی که آمدم دقیقا دوباره همین کار را شروع کردم و البته اول خیلی تحقیق کردم که اصلا سیستم کانادا چیست، که متوجه شدم که یک program خیلی مهمی در کانادا وجود دارد به نامroyal conservatory of music که اینجا به آن RCM میگویند و خوب یک مدت زیادی را مشغول شدم به courseهایی که در ایران نبود و نگذرانده بودم و اینجا گذراندم. بعد یک خانومی که خیلی در این زمینه موفق بود به من گفتند که بیشتر از گذراندن این courseها، برایت مهم است که train شوی که چطور هر level را بتوانی تدریس کنی و 3 سال هم training برداشتم با examinerهای سالهای آخر RCM. من واقعا هر کاری را نمیتوانم قبل از اینکه در آن کار مسلط باشم انجام دهم، و بعد دیگر با خیال راحت این RCM را من کنار تدریسهایی که از ایران داشتم به شکل تدریسی که از ایران اینجا داشتم میکردم RCM را هم اضافه کردم و بعد از مدتی تعداد studentها خیلی زیاد شد و من هم میخواستم در واقع این شغل را به بیرون از خانه ببرم، منتها نگران بودم که آیا واقعا کسی را میتوانم پیدا کنم که اگر من با یک student کار میکنم او بتواند با یک student دیگر کار کند، من موظف بودم که بچهها را همانطور که خودم خیالم راحت بود که دارند درست train میشوند بتوانم دست کس دیگری به عنوان مربی بدهم و آموزشگاه باز کنم. در این گیر و دار بود که خوب خیلی خوش شانس بودم که خود استاد عزیزم خانم سیمین کوشادپور از ایران تشریف آوردند و در کنار دخترشان نیکا نجمی، که ایشان هم سالیان سال شاگرد من بود، یعنی از بچگی با خود من پیانو را شروع کرد و اینجا هم خیلی موفق شد و دانشگاه music رفت و ما در واقع این آموزشگاه را با همدیگر باز کردیم که و همه بچهها را transfer کردیم آموزشگاه piano one واقع در Thornhill و الان سه سال است که آنجا مشغول به کار هستیم و خوشبختانه کار scaleو خیلی بزرگ شد و تعداد studenها هم بالطبع خیلی بیشتر شدند.
*به هر حال شما مهاجرت کردهاید از ایران و وارد یک فرهنگ بسیار متفاوت شدید. آیا این تفاوت فرهنگی و این عوض شدن فضا برای شما به عنوان کسی که کار هنری و کار موسیقی در ایران میکرد چگونه بود و چطور با این مشکل و با این تفاوت کنار آمدید؟
خیلی سوال به جایی بود واقعا من دو تا فرهنگ مختلف آموزشی را باید meet میکردم و من شخصا وقتی اینجا آمدم یعنی سیستم کانادا و سیستمی که در ایران بود، سیستمی که در ایران بود من شخصا خودم همیشه کتابها تکنیک را کنار songهایی که بچهها میزدند میدادم که از لحاظ تکنیک خیلی عقب نمانند و خوب آهنگهایی که بچهها میزدند در ایران، آهنگهای شناس بود، آهنگهایی بود که همه مردم خیلیهایش را میشناسند، مثل آهنگ love story آهنگ سوناتهای بتهوون، سوناتهای معروفش یا به هر حال الان من به آنها میگویم Side song، یعنی songهایی که بچه برای دل خودش دارد میزند و enjoy میکند، هم پدر و مادر و هم خودش. شما هر زمان جایی بروید و یک کنسرتی بروید این قطعات راشنیده باشید خیلی بیشتر لذت میبرید تا قطعات ناشناس برایتان بزنند به همین دلیل هم چون قطعات را ما بیشتر انتخاب میکردیم و قطعاتی بود که همه میشناسند این بچهها خیلی enjoy میکردند. بعد من آمدم اینجا و مواجه شدم با این سیستم royal conservatory خوب کتابهای 1 و 2 و 3 و البته بسیار سخت است یعنی level 1 را اصلا بچههای beginner نمیتوانند بزنند، باید یک مدتی کلاس داشته باشد که بعد بتواند وارد سیستم شود. چهار تا کتاب است ما در هر periodی که اینها میخواهند level را امتحان دهند بین 3 تا 5 ماه طول میکشد شاید هم بیشتر بستگی به student دارد، انقدر پر کار است این داستان که اصلا وقت نمیکنند هیچ song دیگری را در کنارش بزنند و خوب من نگاه میکردم و میدیدم همه دارند این levelها را امتحان میدهند و میروند خوب این بچه کلاس من هم باید این کار را میکردند و اتفاق دیگری که میافتد ما بچههار ا میگذاریم روی این سیستم بعد از یک مدت پدرو مادرها میگویند میشود یک آهنگ بدهید که مثلا ما بفهمیم چه دارد میزند، خوب حق هم دارند برای اینکه واقعا کتابهای RCM کلاسها و برای دورههای مختلف است خیلی در واقع به نظر من خیلی خشک و خیلی ملموس نیست، این قطعات دلنواز نیست ولی certification میدهد و آن certification برای بچهها خیلی مهم است و اینکه اگر یک student نرود وارد این سیستم شود انقدر راجع به آن در music school مدرسهشان حرف زده میشود که بعد پدر و مادر میآیند و میگویند چرا RCM نمیزند. یعنی ما باید دو تا چیز خیلی مهم را حواسمان باشد که یکی آهنگهای درخواستی است که این شاگرد باید بلد باشد بزند، برای خانواده مهمان میآید و دوست دارد که یک قطعه بزند، قطعهای باشد که همه بشناسند و از آن طرف هم باید در واقع این RCM را take care کنیم که عقب نمانند. راهحلی که پیش گرفتیم تا بتوانیم این دوتا point را داشته باشیم این بود که هر studentی RCM را که امتحان میدهد بین RCM و بین level بعدیاش یک periodی را بگذاریم برای 2-3 ماه یک مقدار side song به آنها یاد دهیم. آهنگهایی که در واقع باب طبع خود شاگرد و پدر و مادرها باشد و بعد دوباره بعد از اینکه این چند وقت گذشت برویم سر RCM بعدی که دوباره بچه نزدیک به 4 ماه با آن involve خواهد بود و اگر بخواهد درست امتحان بدهد و نمره خوب بیاورد واقعا ما نمیرسیم که کارهای دیگری این وسط انجام دهیم.
*بسیار عالی و تبریک میگویم که چقدر زیبا این مساله را شما مدیریت کردید. از کرونا بگویید.
متشکرم. بعد از اینکه یک مقدار داستان گذشت و خیلی همه امیدوار بودند که این مساله طی یک یا دو ماه حل شود و ما دوباره برمیگردیم و میآییم سر کلاس. بعد متاسفانه دیدند که این اتفاق نیفتاد و دارد بدتر میشود خوب بعد کمکم از دور و بر شنیدند که همه کلاسهای آنلاین دارند میروند و برگشتند سر کلاس و خوب کلاسهای آنلاین را برداشتند. تا اینکه خیلی شاگرد جدید تقاضا داده بودند و میخواستند بیایند سر کلاس ولی ما نمیتوانستیم، چون به هیچ وجه شما نمیتوانید با شاگرد beginner آنلاین کار کنید حتما باید تک به تک با آنها کار کنید. ما گذاشته بودیم در line up تا زمانی که بشود این کلاس را باز کرد. ما August دوباره کلاسها را باز کردیم و خوب همه برگشتند، البته یک تعدادی دوست داشتند کماکان آنلاین بمانند. سه روز حضوری کلاس گذاشتیم و سه روز هم آنلاین داشتیم تا اینکه دوباره این Lock down آخر اتفاق افتاد و همه رفتند روی کلاسهای آنلاین. آنلاین دوم برای ما انقدر سخت نبود برای اینکه همه پذیرفتند.
*بسیار عالی. آیا صحبتی یا پیامی است که دوست داشته باشید با مخاطبین ما در میان بگذارید؟
قبل از هر چیزی از شما و از روزنامه ایران استار خیلی خیلی ممنونم که با من این مصاحبه را انجام دادید و کلا نه تنها با من حتما با بقیه کسانیکه در شهر کار هنری میکنند شاید این مصاحبه را انجام دهید به هر حال ما یک کامیونیتی هستیم که باید همدیگر را بشناسیم و شما یک source خیلی خیلی قوی و خوبی هستید، خیلی ممنونم از این فعالیتتان. دوم اینکه واقعا سال 2020 را ما خیلی با سختی گذراندیم واقعا مردم ناراحتیهای خیلی زیادی کشیدند و بیمار شدند و عزیزانشان را از دست دادند، مشکلات روحی و مشکلات اقتصادی خیلی زیادی را پشت سر گذاشتند، دلم میخواهد با تمام وجودم آرزو کنم که سال 2021 میلادی و 1400 شمسی و سالهای آیندهاش جوری باشد که واقعا مردم انرژیشان برگردد و تواناییهایشان برگردد و از ته دل بخندند و خوشحال باشند.
*ممنونم از نکات بسیار خوبی که به آن اشاره کردید و همچنین ممنونم از اینکه واقعا تا اینجای برنامه با ما همراه بودید. شما را به خدای بزرگ میسپارم.
متشکرم . خیلی ممنون.