ایران استار: روز گذشته رسانه‌های ایرانی خبر دادند ابراهیم امینی یکی از روحانیون بلند پایه و متنفذ جمهوری اسلامی پس از چند روز بستری بودن در بیمارستان بهشتی قم در گذشته است. اگرچه در نگاه اول و در این روزهای کرونایی خبر مرگ یک روحانی ۹۵ ساله از اهمیت چندان زیادی برخوردار نیست اما وقتی این خبر را در کنار اخبار فوت چند سال گذشته برخی دیگر از روحانیون بلند پایه جمهوری اسلامی و اتفاقاتی مانند انتخابات مهندسی شده مجلس ایران قرار می‌دهیم، موضوع از اهمیت و تاثیر راهبردی در آینده جمهوری اسلامی پیدا می‌کند.

ابراهیم امینی که بود؟
ابراهیم امینی متولد ۱۳۰۴ در شهر قم بود و از همان دهه ۲۰ شمسی و پس از ورود به حوزه علمیه قم به جرگه شاگردان روح الله خمینی پیوست و در کلاس اخلاق وی  حاضر می‌شد. وی همچنین درس خارج اصول خمینی شرکت می‌کرد و بعدها که‌ درس‌ خارج‌ فقه‌ وی نیز تشکیل‌ شد بلافاصله در آن جلسات هم حضور یافت، و به این معنا یکی از دست پروردگان حوزوی رهبر پیشین جمهوری اسلامی بود.

وی در زمان حضور خمینی در پاریس هم به دیدار او رفت و یکی از مهمترین رابطان او با سایر روحانیون بود. در سال ۱۳۴۸ پس از درگذشت سیدمحسن طباطبایی حکیم به عنوان رییس وقت حوزه علمیه نجف و جانشین آیت الله بروجردی به عنوان مرجع شیعیان، امینی از ۱۱ نفری بود که اعلامیه مرجعیت خمینی را امضاء کرد و پس از انقلاب هم با حکم و تایید وی همواره در سطوح بالای جمهوری اسلامی حضور داشت.  پس از فوت خمینی، رهبر فعلی ایران همواره احترام وی را حفظ می‌کرد و دست کم از آنچه خمینی به او داده بود تا زمان مرگش چیز نکاست.
 
دغدغه مشترک امینی- رفسنجانی
از طرف دیگر امینی یکی از حامیان اصلی اکبر هاشمی رفسنجانی در قم و از مخالفان حذف وی در عرصه سیاسی ایران بود. رابطه او با رفسنجانی حتی در اوج اختلافات پیدا و پنهان او با خامنه‌ای هم ادامه پیدا کرد. این حمایت هیچگاه به گونه‌ای پیش نرفت که امینی را در مقابل رهبر فعلی ایران قرار دهد اما به هرحال ارتباط وی با هاشمی از سر دوستی و دغدغه سیاسی مشترک و ارتباطش با خامنه‌ای بیشتر از سر مصلحت و ماندن در عرصه قدرت بود.
پیام امینی برای درگذشت هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۹۵ هم موید نگرانی مشترک آنها یعنی حذف یاران خمینی توسط نیروهای وابسته به رهبر فعلی ایران بود. در پیام امینی با لحنی کاملا احساسی درباره فوت رفسنجانی آمده بود: "علی‌رغم آنکه همه دنیایت را فدای انقلاب و نظام کردی، در این اواخر به شما بی‌مهری‌های فراوان شد، مظلوم‌تر از شهید بهشتی بودی و تحمل و صبر کرده و مکررا در ناملایمات روزگار می‌فرمودید: «اگر صبر نکنم چه کنم؟! اصل نظام به خطر می‌افتد»، اما از شما در مقابل عوام‌فریبان و دشمنان حقیقی و پنهان انقلاب که طرفدار دین منهای روحانیت بودند، حمایت نکردند".
منظور امینی از دشمنان حقیقی و پنهان جمهوری اسلامی در واقع اشاره به همان جریانی است که با حمایت مستقیم و غیرمستقیم رهبر ایران و نقش آفرینی سیاسی و امنیتی سپاه در دوره دوم ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی یعنی پس از سال ۱۳۷۴ قدرت گرفت و در تمام سال‌های گذشته با کمک سایر نهادهای وابسته به رهبر ایران از جمله شورای نگهبان آرایش سیاسی خاصی را بر ایران تحمیل کرده است. یکی از خروجی‌های انتخاباتی این جریان پیروزی احمدی‌نژاد در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴ بود و پیش از آن هم با تشکیل مجموعه موسوم به آبادگران در جریان انتخابات سال ۱۳۸۲ شورای شهر در ایران خودی نشان داده بود. این جریان پس از عقب‌نشینی تاکتیکی در انتخابات سال‌های ۱۳۹۲ و ۱۳۹۶ ریاست جمهوری و همچنین انتخابات شورای شهر و مجلس در سال ۱۳۹۴ یا یک مهندسی تمام عیار و رد صلاحیت گسترده توسط شورای نگهبان در انتخابات مجلس اسفند سال ۱۳۹۸ بار دیگر قدرت را در مجلس به دست گرفته است.
 این جریان پس از شکل‌گیری به تدریج از سوی شبکه‌ای از مداحانی مانند سعید حدادیان حمایت شده است که در بیان مذهبی-سیاسی خود نیازی به تقید به سایر روحانیت نمی‌بینند و البته خودشان را ذوب در ولایت رهبر فعلی ایران و البته پیروی از چهره‌هایی مانند محمدتقی مصباح یزدی، یکی از تندروترین روحانیون جمهوری اسلامی معرفی می‌کنند. این همان جریانی است که هاشمی رفسنجانی پیش از فوت درباره آن به سایر روحانیون سنتی و قدیمی جمهوری اسلامی هشدار داده بود و تاکید داشت قصد دارد یاران خمینی را حذف کند تا به اهداف خودش در سطوح مختلف از جمله انتخاب رهبری بعدی ایران جامعه عمل بپوشاند.
در حرف‌های درگوشی سیاسی در ایران نقل می‌شود: علی رغم همه اختلافاتی که میان این جریان- مانند اختلافات بین سالیان ۸۴ تا ۹۸ قالیباف احمدی نژاد- وجود دارد اما در هنگام انتخاب رهبر بعدی جمهوری اسلامی  به طور یکپارچه از رهبری مجتبی خامنه‌ای، فرزند بانفوذ رهبری فعلی یا دست کم سید ابراهیم رئیسی، رئیس فعلی قوه قضاییه ایران حمایت خواهد کرد.

مسیر هموارتر
به هرحال مرگ ابراهیم امینی از این جهت اهمیت دارد که در سالیان اخیر علاوه  بر وی چهره‌هایی مانند هاشمی رفسنجانی، مهدوی‌کنی، واعظ طبسی، هاشمی شاهرودی، سیدجعفر کریمی و... که همگی از روحانیون قدرتمند در جمهوری اسلامی و از حلقه نزدیکان روح الله خمینی بودند به دلیل کهولت سن یا دلایلی آشکار و پنهان پیش از آیت الله خامنه‌ای، رهبر فعلی فوت کرده‌اند و دیگر نمی‌توانند در جریان انتخاب سومین رهبر جمهوری اسلامی ایران تاثیرگذار باشند. این یعنی مسیر گزینه مطلوب رهبر فعلی  و جریان دست‌پرورده برای رهبری آینده دست کم به لحاظ سیاست داخلی در حال هموارتر شدن است.