اگر از کارشناسان مشاوره زناشویی بپرسیم، خواهند گفت که این زن و شوهرها در حال نبرد قدرتیابی و یا الگوهای جنگی مخرب هستند اما در حقیقت آنچه آنها به آن بسیار نیاز دارند اینست که یاد بگیرند چگونه با یکدیگر گفتگو نمایند و مهارتهای مکالمه و گفتگو خود را اصلاح نمایند
عامل ارتباط عاطفی برای زن و شوهرها یکی از ضروریات و به کلامی دیگر از اصلیترین پایههای زندگی زناشویی است. بسیاری از زن و شوهرها با هم هستند و با هم زندگی میکنند اما هیچگونه ارتباط عاطفی با یکدیگر ندارند.
همسر یکی از مراجعین میگفت که موضوع اصلی اختلاف ما اینست که همسر من در مورد معنا و مفهوم پول چیزی نمیداند. او شخصی عاطفی است و در مورد پول به من اعتماد ندارد و فقط میخواهد من پولهایمان را مدیریت نمایم. خانم ناگهان از کوره در رفت و گفت بله مثل همیشه تو درست میگویی مشکل اصلی منم. آیا واقعا تو مفهوم پول را میدانی ما هفته پیش بیرون رفتیم و تو آن اتومبیل زشت را خریدی، ما اصلاً نیازی به خرید اتومبیل نداشتیم و نمیبایست آن را میخریدیم. تو فقط چیزهایی را که میخواهی انجام میدهی اصولاً آنچه را من میخواهم برای تو مطرح نیست. در واقع من برای تو به حساب نمیآیم که این یک واقعیت است.
مراجعین دیگر: خانم اشاره میکند که همسر من فردی دلسنگ، متحجر و پدری بیتوجه است. شما خوب میدانید که از کودکان باید نگهداری نمود آنها به توجه و مراقبت نیاز دارند نه فقط به مقررات خشک و قوانین سخت که او وضع میکند شوهر در این حال سرش را به جهتی دیگر برد. او به آرامی گفت کودکان به دیسیپلین و گاهی اوقات تنبیه نیاز دارند و سرکار خانم شما نمیدانید چه محدودیتهایی برای آنها باید ایجاد نمود. هر دوی آنها به بحث و گفتگو در این زمینه ادامه دادند. در نهایت همسر(مرد) صورتش را بین دو دست قرار داد و با حالت تاسف گفت واقعا نمیدانم تو چه کسی هستی. تو برای من یک فرد غریبه شدهای.
زن و شوهر دیگر: این زن و شوهر با یک حالت عبوس و سکوت نشسته بودند بالاخره همسر سکوت را شکست و در حال گریه اشاره نمود که زمانیکه این آقا خارج از ازدواجمان یک رابطه جنسی با دیگری برقرار نمود من یک شوک و ناباوری احساس نمودم. احساسی عجیب که تا آن حال تجربه نکرده بودم. در اینجا شوهر با یک دنیا حالت محرومیت و ناراحتی دلایل خود را برای داشتن رابطه خود با فرد دیگر بیان نمود. او روی به همسر خود نمود و گفت من بارها و بارها گفتهام که چرا چنین چیزی رخ داد و بعد از آن من همیشه پاک و منزه میباشم. به علاوه این جریان دو سال پیش اتفاق افتاد و این دیگر گذشته است. آیا وقت آن نرسیده که بر خود مسلط شوی و مرا ببخشی و موضوع را فراموش کنی؟. زن گفت تو معنای پاک بودن را نمیدانی و سپس شروع به زمزمه کردن با خود نمود و گفت تو به من و آنچه مرا آزار میدهد اصلاً توجهی نداری. تو تنها میخواهی همه چیز به حالت قبلی برگردد و شروع به گریه کرد. شوهر همینطور به کف اطاق خیره شده بود و نگاه میکرد.
من از هر کدام از زن و شوهرها پرسیدم به نظرشان اساس و پایه اصلی مشکل در روابط زناشویی آنها چیست و در ضمن راه حل کدام است. هر کدام قدری فکر کردند و ایدههای خود را بیان نمودند. خانم اول اشاره نمود که شوهر خیلی کنترلکننده است به او باید یاد داد که چگونه نیرو و قدرت خود را به صورت مساوی با همسر سهیم نماید. همسر دوم اشاره نمود که ما دو نفر شخصیتهای متفاوتی داریم و توافق بر نحوه آموزش و تربیت کودکان غیرممکن است. او گفت شاید اگر بتوانیم یک دوره والدین خوب بودن را از یک کارشناس تربیتی بگذرانیم ممکن است موضوع حل شود. شوهر سوم معتقد است که همسرش مشکل جنسی دارد و بهتر است با یک درمانگر مسائل جنسی تماس بگیرند و یک دوره یادگیری را طی نمایند تا بتوانند در اطاق خواب احساس خوشی و شادمانی نمایند. زن و شوهرهای نامبرده کوشش فراوان مینمایند تا به نحوی ناراحتیهای خود را توجیه نمایند. لیکن موضوع مهمی را در نظر نگرفتهاند. در واقع تعریف و توجیه زن و شوهرهای یاد شده از مشکلات، خود نشانههای کوچکی از مشکلات اصلی است و به کلامی دیگر جز کوچکی از مسائل کلی میباشد. آنچه را این زن و شوهرها از مشکلات خود بیان کردند و راهحلهایی ارائه دادند، بسیاری از کارشناسان مسائل زناشویی با آنها موافق هستند و اگر اینطور است مشکل اصلی که در زیر این نکتههای گفته شده پنهان است کداماند.حال اگر ما از کارشناسان مشاوره زناشویی بپرسیم. خواهند گفت که این زن و شوهرها در حال نبرد قدرتیابی و یا الگوهای جنگی مخرب هستند اما آنچه را که آنها به آن بسیار نیاز دارند اینست که یاد بگیرند چگونه با یکدیگر گفتگو نمایند و مهارتهای مکالمه و گفتگو خود را اصلاح نمایند و بهبودی بخشند. اما به نظر میرسد که مشاوران رواندرمانی نیز موضوع مهمی را نادیده گرفتهاند. آنها تنها به ظاهر و سطح مشکل اشاره نمودهاند و نه به اصل و پایه کلی قضیه. ما بایستی کوشش نمائیم تا عمق و پایههای مشکل را پیدا نماییم. زن و شوهرهای یاد شده از لحاظ عاطفی از یکدیگر جدا شدهاند و از لحاظ عاطفی نسبت به همدیگر احساس امنیت نمیکنند. آن چیزی که اغلب کارشناسان روابط زناشویی نمیبینند باید توجه داشت که اکثر جنگ و ستیزها واقعاً اعتراض و شکایت از عدم ارتباط عاطفی بین آنها است.
در زیر لوای تمام این فشارها و اختلافات الگوهایی وجود دارند که از زن و یا شوهر خواسته میشود: آیا میشود روی تو حساب کرد؟ آیا میشود به تو وابسته بود، آیا تو در کنار من هستی؟ آیا وقتی که به تو نیاز دارم و به تو زنگ میزنم به من جواب میدهی؟ آیا من برای تو مهم هستم؟ آیا من برای تو ارزش دارم و مورد قبول تو هستم؟ آیا تو به من نیاز داری و روی من حساب میکنی؟
خشم، انتقاد، تقاضا اغلب به همسران نوعی یادآوری است که قلب آنها را درخواست میکند و میخواهند همسران به وضعیت روابط عاطفی صحیح برگردند و مجدداً احساس روابط سالم و تندرستی نمایند.
ادامه دارد...
همسر یکی از مراجعین میگفت که موضوع اصلی اختلاف ما اینست که همسر من در مورد معنا و مفهوم پول چیزی نمیداند. او شخصی عاطفی است و در مورد پول به من اعتماد ندارد و فقط میخواهد من پولهایمان را مدیریت نمایم. خانم ناگهان از کوره در رفت و گفت بله مثل همیشه تو درست میگویی مشکل اصلی منم. آیا واقعا تو مفهوم پول را میدانی ما هفته پیش بیرون رفتیم و تو آن اتومبیل زشت را خریدی، ما اصلاً نیازی به خرید اتومبیل نداشتیم و نمیبایست آن را میخریدیم. تو فقط چیزهایی را که میخواهی انجام میدهی اصولاً آنچه را من میخواهم برای تو مطرح نیست. در واقع من برای تو به حساب نمیآیم که این یک واقعیت است.
مراجعین دیگر: خانم اشاره میکند که همسر من فردی دلسنگ، متحجر و پدری بیتوجه است. شما خوب میدانید که از کودکان باید نگهداری نمود آنها به توجه و مراقبت نیاز دارند نه فقط به مقررات خشک و قوانین سخت که او وضع میکند شوهر در این حال سرش را به جهتی دیگر برد. او به آرامی گفت کودکان به دیسیپلین و گاهی اوقات تنبیه نیاز دارند و سرکار خانم شما نمیدانید چه محدودیتهایی برای آنها باید ایجاد نمود. هر دوی آنها به بحث و گفتگو در این زمینه ادامه دادند. در نهایت همسر(مرد) صورتش را بین دو دست قرار داد و با حالت تاسف گفت واقعا نمیدانم تو چه کسی هستی. تو برای من یک فرد غریبه شدهای.
زن و شوهر دیگر: این زن و شوهر با یک حالت عبوس و سکوت نشسته بودند بالاخره همسر سکوت را شکست و در حال گریه اشاره نمود که زمانیکه این آقا خارج از ازدواجمان یک رابطه جنسی با دیگری برقرار نمود من یک شوک و ناباوری احساس نمودم. احساسی عجیب که تا آن حال تجربه نکرده بودم. در اینجا شوهر با یک دنیا حالت محرومیت و ناراحتی دلایل خود را برای داشتن رابطه خود با فرد دیگر بیان نمود. او روی به همسر خود نمود و گفت من بارها و بارها گفتهام که چرا چنین چیزی رخ داد و بعد از آن من همیشه پاک و منزه میباشم. به علاوه این جریان دو سال پیش اتفاق افتاد و این دیگر گذشته است. آیا وقت آن نرسیده که بر خود مسلط شوی و مرا ببخشی و موضوع را فراموش کنی؟. زن گفت تو معنای پاک بودن را نمیدانی و سپس شروع به زمزمه کردن با خود نمود و گفت تو به من و آنچه مرا آزار میدهد اصلاً توجهی نداری. تو تنها میخواهی همه چیز به حالت قبلی برگردد و شروع به گریه کرد. شوهر همینطور به کف اطاق خیره شده بود و نگاه میکرد.
من از هر کدام از زن و شوهرها پرسیدم به نظرشان اساس و پایه اصلی مشکل در روابط زناشویی آنها چیست و در ضمن راه حل کدام است. هر کدام قدری فکر کردند و ایدههای خود را بیان نمودند. خانم اول اشاره نمود که شوهر خیلی کنترلکننده است به او باید یاد داد که چگونه نیرو و قدرت خود را به صورت مساوی با همسر سهیم نماید. همسر دوم اشاره نمود که ما دو نفر شخصیتهای متفاوتی داریم و توافق بر نحوه آموزش و تربیت کودکان غیرممکن است. او گفت شاید اگر بتوانیم یک دوره والدین خوب بودن را از یک کارشناس تربیتی بگذرانیم ممکن است موضوع حل شود. شوهر سوم معتقد است که همسرش مشکل جنسی دارد و بهتر است با یک درمانگر مسائل جنسی تماس بگیرند و یک دوره یادگیری را طی نمایند تا بتوانند در اطاق خواب احساس خوشی و شادمانی نمایند. زن و شوهرهای نامبرده کوشش فراوان مینمایند تا به نحوی ناراحتیهای خود را توجیه نمایند. لیکن موضوع مهمی را در نظر نگرفتهاند. در واقع تعریف و توجیه زن و شوهرهای یاد شده از مشکلات، خود نشانههای کوچکی از مشکلات اصلی است و به کلامی دیگر جز کوچکی از مسائل کلی میباشد. آنچه را این زن و شوهرها از مشکلات خود بیان کردند و راهحلهایی ارائه دادند، بسیاری از کارشناسان مسائل زناشویی با آنها موافق هستند و اگر اینطور است مشکل اصلی که در زیر این نکتههای گفته شده پنهان است کداماند.حال اگر ما از کارشناسان مشاوره زناشویی بپرسیم. خواهند گفت که این زن و شوهرها در حال نبرد قدرتیابی و یا الگوهای جنگی مخرب هستند اما آنچه را که آنها به آن بسیار نیاز دارند اینست که یاد بگیرند چگونه با یکدیگر گفتگو نمایند و مهارتهای مکالمه و گفتگو خود را اصلاح نمایند و بهبودی بخشند. اما به نظر میرسد که مشاوران رواندرمانی نیز موضوع مهمی را نادیده گرفتهاند. آنها تنها به ظاهر و سطح مشکل اشاره نمودهاند و نه به اصل و پایه کلی قضیه. ما بایستی کوشش نمائیم تا عمق و پایههای مشکل را پیدا نماییم. زن و شوهرهای یاد شده از لحاظ عاطفی از یکدیگر جدا شدهاند و از لحاظ عاطفی نسبت به همدیگر احساس امنیت نمیکنند. آن چیزی که اغلب کارشناسان روابط زناشویی نمیبینند باید توجه داشت که اکثر جنگ و ستیزها واقعاً اعتراض و شکایت از عدم ارتباط عاطفی بین آنها است.
در زیر لوای تمام این فشارها و اختلافات الگوهایی وجود دارند که از زن و یا شوهر خواسته میشود: آیا میشود روی تو حساب کرد؟ آیا میشود به تو وابسته بود، آیا تو در کنار من هستی؟ آیا وقتی که به تو نیاز دارم و به تو زنگ میزنم به من جواب میدهی؟ آیا من برای تو مهم هستم؟ آیا من برای تو ارزش دارم و مورد قبول تو هستم؟ آیا تو به من نیاز داری و روی من حساب میکنی؟
خشم، انتقاد، تقاضا اغلب به همسران نوعی یادآوری است که قلب آنها را درخواست میکند و میخواهند همسران به وضعیت روابط عاطفی صحیح برگردند و مجدداً احساس روابط سالم و تندرستی نمایند.
ادامه دارد...
اگر شما همکاری گرامی ما هستی، مرسی که این مطلب را خواندی، اما کپی نکن و با تغییر به نام خودت نزن، خودت زحمت بکش!
پروتکل علمی - پزشکی جهانی برای مقابله کلیه ویروسهایی مانند کرونا که انتقالشان از طریق بسته هوایی است:
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
Date: Wednesday, December 19, 2018 - 19:00
درباره نویسنده/هنرمند
![]() | Safar Daee دکتر صفر داعی دکترای روانشناسی از دانشگاه انگلستان 905-770-4556 |
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو