زمانیکه زن و شوهر آرام شدند دست از دشمنی و خصومت نسبت به خود برداشتند عواطف آنها نیز نرم میشود
روانشناسی-1065
کلمه عاطفه یا هیجان Emovere لغتی لاتین و به معنی حرکت میباشد. وقتی ما میگوئیم با حالات عاطفیمان به حرکت آمدهایم به آن معنی است که آنها را دوست داریم و میخواهیم عمیقترین احساسات را به خود و یا به دیگران نشان دهیم. اگر قرار است که زن و شوهر دوباره روابط خوب قبلی خود را برقرار نمایند، بایستی اجازه دهند حالات عاطفیشان در وضعیتی نو حرکت نماید و به همدیگر پاسخ دهند.
زن و شوهری که حدود 3 سال است که ازدواج کردهاند در اتاق مشاوره نشستهاند. مرد مثل اغلب شوهرها مطمئن نیست که چرا اینجا است و چرا نزد من آمده است. آنچه میداند اینست که او و همسرش دعوای مفصلی کردهاند زیرا خانمش او را متهم کرده است که در یک میهمانی دوستانه به او توجهی نکرده و به او محلی نگذاشته است. به علاوه آقا تهدید نموده است که کودکشان را بر میدارد و به منزل خواهر خود میرود. او واقعاً نمیداند که ازدواج خوبی دارد. چه بسا همسرش قدری کم تجربه و ناپخته است و از او انتظار زیادی دارد. احتمالا خانمش نمیداند که او در محیط کار خیلی تحت فشار است و همیشه نمیتواند بیاد آورد که آوردن گل و یا دادن یک هدیه به خانمش بخشی از مساله ازدواج است.
شوهر صندلی خود را کج نموده و به بیرون خیره شده است و میشود در صورت او خواند که به خود میگوید با چنین همسری چه میتوان کرد. او گله میکند که خانمش را باید از یک خواب غفلت بیدار نمود. خانم با یک تن صدای ناراحت میگوید همسرش آنطوریکه خودش میگوید و یا خودش فکر میکند آن چنان هم باهوش نیست. در واقع او به همسرش میگوید که مهارتهای بسیار کمی دارد و یا اصلاً مهارتی ندارد. احساسات او را غم و غصه پوشانیده و در صدایش میتوان لرزش شنید که البته من به کندی او را میشنوم که چه میگوید. وی اضافه نمود که شوهرش مثل یک تکه سنگ است و با حالت گریه گفت که ای کاش هرگز با او ازدواج نکرده بودم.
شخص از خودش میپرسد که آنها چگونه به این نقطه رسیدهاند. این زن و شوهر قبلا همکاران موفق در کار و شریکان خوشحال و خوشبختی بودند و هر دو از لحاظ انرژی و مهارت خوب به هم میخوردند. آنها خانه جدیدی خریده بودند و یک دختر بچه 18 ماهه نیز داشتند. همسر برای نگهداری از نوزادشان مدتی از کار معافی گرفت و در حال حاضر همه اوقات خودشان را صرف جر و بحث و دعوا مینمایند. آنچه از شوهر میتوان شنید؛ یک حالت عصبی است با ذکر اینکه من دیر وقت به خانه میآیم و خیلی سخت کار میکنم. من برای خانواده کار میکنم و خانم در پاسخ میگوید کلمه "ما" در زندگی وجود ندارد، تو بارها به من گفتی که دیگر ترا اصولا نمیشناسم. و شوهر اشاره نمود که بله وقتی عشق رشد نماید اینطور میشود. زندگی زناشویی کوتاه آمدن و با همدیگر رفیق بودن است. خانم لب خود را گاز گرفت و گفت تو حتی زمانیکه من سقط جنین اجباری داشتم از کار دست نکشیدی که با من باشی. پس از نظر تو اینها همه مصالحه و توافق است؟ زمانیکه من نمیتوانم با تو ارتباط داشته باشم احساس ناامیدی و یاس میکنم. من هرگز چنین احساس تنهایی حتی زمانیکه تنها زندگی میکردم نداشتهام.
پیام خانم بسیار جدی و فوری است اما همسر آنرا نمیگیرد. او میگوید خانمش خیلی عاطفی است. بله همین نکته است. به طور کلی زمانیکه روابط عشقی اولیه افراد مورد تهدید قرار گیرد واقعاً بیشتر هیجانی و عاطفی میشویم. در زندگی زناشویی این دو نفر بخوبی میتوان دید که خانم خیلی زیاد علاقمند است که با همسرش مجدداً ارتباط برقرار نماید و مرد بسیار میترسد که نکند او آن صمیمیت را از سمت همسرش از دست بدهد. بنابراین ایجاد ارتباط عاطفی برای هر دو آنها حیاتی است.
لیکن نیاز عاطفی شوهر با کلمات باید رشد نماید و مصالحه و توافق فعلا بسته شده است. او میکوشد تا خواستههای همسرش را که همه چیز باید آرام بشود و همه چیز به حال طبیعی برگردد را نادیده بگیرد. آیا این زن و شوهر میتوانند مسائل عاطفی همدیگر را دوباره بشنوند؟ آیا میتوانند دوباره روابط خوب قبلی را بوجود آورند؟ حال باید پرسید من مشاوره خانواده چگونه میتوانم به آنها کمک نمایم؟
بسیاری از زن و شوهرها معتقدند که فهمیدن عشق غیرممکن است و نیز عواطف و هیجانات نیرومند خطرناکاند و باید آنها را به حال خود واگذار نمود. در حالیکه اگر افراد معنای عشق و علاقه و دوست داشتن را بدانند، عشق و علاقه خود را به آنها نشان میدهد. هرگز نمیتوان افراد را به هم نزدیک کرد اگر با هم دشمنی داشته باشند. در نتیجه زن و شوهرها میتوانند به خود کمک نمایند تا الگوهای واکنشهای منفی خودشان را ببینند. یعنی نوع گفتگوهای خود با همدیگر را به عنوان دو دشمن ملاحظه نمایند. بسیاری از زن و شوهرها که اختلاف دارند در چهارچوب گفتگوهای منفی درگیر میشوند، آنها میبایست بتوانند این الگوهای گفتاری منفی را ببیند. این مثل نوعی بازی است. مثلا والیبال، بسکتبال، شما باید تمام بازی را ببینید نه تنها آبشار زدن و یا خوب پریدن در بسکتبال را. زن و شوهر بایستی بتوانند تمام گفتگوهای خود را ببیند و متوجه شوند که چه چیزی هر دوی آنها را آزار داده است. چرا این گفتگوها اینقدر آزاردهنده هستند. حتی زمانیکه هر دو فرد سمی بودن بگومگوهای خود را ملاحظه میکنند، باز هم آن بحث و جدلها مدام ادامه پیدا میکند. به نظر میرسد که زن و شوهرها حتی زمانیکه الگوی رفتاری خود را کشف نمودند و متوجه شدند که چگونه به دام افتادهاند باز هم بوسیله این حالات عاطفی-احساسی خود به عقب کشیده میشوند. میتوان پرسید که چرا این حالات عاطفی اینقدر نیرومند هستند.
زمانیکه زن و شوهر آرام شدند دست از دشمنی و خصومت نسبت به خود برداشتند عواطف آنها نیز نرم میشود. مثل غمگین شدن، ترسیدن، خجالت کشیدن و پریشان شدن که افراد بالاخره آرام میشوند. البته هستند زن و شوهرهایی که وقتی احتمالا با دقت به گفتگوهای منفی خود توجه نمودند، به خود کمک میکنند و از یکدیگر احساس خوبی پیدا میکنند و با تندرستی و آرامش زندگی مینمایند. فرض کنید خانم به شوهر بگوید من احساس تنهایی میکنم. هیچکدامشان بد نیستند. در اینجا ممکن است آنها نوع بحث و فحص خود را تغییر و سرزنش کردن یکدیگر را کاهش دهند. به اشتراک گذاشتن این عواطف نرم و لطیف زن و یا شوهرها به آنها کمک میکند که متوجه شوند احساسات آنها فرق میکند. در اینجا تمام داستان را به خوبی ملاحظه نمایند. هر کدام نقطه نظر خود را ابراز میکند. مثلا من چگونه اولین سخن را ابراز کردم و بعد آرام نشستم. و یا وقتی من ناراحت هستم خیلی چیزها را به زبان میآورم تا نوعی عکسالعمل از همسرم ببینم. زمانیکه زن و شوهر متوجه شدند که هر دو قربانیان حرفهای خود هستند، اگر بتوانند خود را بهتر نشان دهند و عواطف عمیق خود را بتوانند به اشتراک بگذارند، تعارضات و اختلافات آنها کاهش پیدا میکند و بعد قدری به هم نزدیکتر میشوند.
افراد بایستی یاد بگیرند که قبول خطر نمایند و بخش نرمتر و آرامتر خود رانشان دهند، آن بخشی که یاد گرفتهاند که در موقع گفتگو پنهان نمایند، زمانیکه زن و شوهرهایی که خود را از یکدیگر جدا نمودهاند بتوانند ترسهای مربوط به از دست دادن یکدیگر و گوشه عزلت اختیار کردن را اعتراف نمایند، آن موقع میتوانند درباره آرزوها، اشتیاق و علاقه و مواظبت از خود ایجاد ارتباط صحیح صحبت نمایند.
این تغییر و پیشرفت، در زن و شوهرهایی را که مدام همدیگر را سرزنش میکنند با اشتراک گذاشتن نیازها و ترسها میتواند پاسخهای بیشتری بدهد. دقیقا مانند اینکه زن و شوهر ناگهان در برابر همدیگر قرار گرفتهاند، اما در عین حال بسیار نیرومند به هم رسیدهاند تا مشکلات یکدیگر را حل نمایند.
در چنین موقعیتی زن و شوهرها همه چیز را عوض مینمایند و وضعیت جدیدی از عشق و علاقه و ارتباط را آغاز میکنند. این شرایط واقعاً زندگی را تغییر میدهد. آنها نه تنها از مرحله گفتگوهای منفی و سرزنشکننده خارج میشوند، بلکه به یک نوع پاسخ دهنده مهربان تبدیل میشوند. سپس میتوانند طرح نویی در یک جو عاطفی همراهی کننده بوجود آورند و نشان دهند که چقدر برای روابط خود احترام قائلاند و از آن مواظبت میکنند و برای نزدیکیهای جدید خود نوعی پناهگاه امن میسازند.
کلمه عاطفه یا هیجان Emovere لغتی لاتین و به معنی حرکت میباشد. وقتی ما میگوئیم با حالات عاطفیمان به حرکت آمدهایم به آن معنی است که آنها را دوست داریم و میخواهیم عمیقترین احساسات را به خود و یا به دیگران نشان دهیم. اگر قرار است که زن و شوهر دوباره روابط خوب قبلی خود را برقرار نمایند، بایستی اجازه دهند حالات عاطفیشان در وضعیتی نو حرکت نماید و به همدیگر پاسخ دهند.
لطفا به عکس تبلیغات زیر توجه کنید؛ ادامه مطلب پس از این تبلیغات
شوهر صندلی خود را کج نموده و به بیرون خیره شده است و میشود در صورت او خواند که به خود میگوید با چنین همسری چه میتوان کرد. او گله میکند که خانمش را باید از یک خواب غفلت بیدار نمود. خانم با یک تن صدای ناراحت میگوید همسرش آنطوریکه خودش میگوید و یا خودش فکر میکند آن چنان هم باهوش نیست. در واقع او به همسرش میگوید که مهارتهای بسیار کمی دارد و یا اصلاً مهارتی ندارد. احساسات او را غم و غصه پوشانیده و در صدایش میتوان لرزش شنید که البته من به کندی او را میشنوم که چه میگوید. وی اضافه نمود که شوهرش مثل یک تکه سنگ است و با حالت گریه گفت که ای کاش هرگز با او ازدواج نکرده بودم.
شخص از خودش میپرسد که آنها چگونه به این نقطه رسیدهاند. این زن و شوهر قبلا همکاران موفق در کار و شریکان خوشحال و خوشبختی بودند و هر دو از لحاظ انرژی و مهارت خوب به هم میخوردند. آنها خانه جدیدی خریده بودند و یک دختر بچه 18 ماهه نیز داشتند. همسر برای نگهداری از نوزادشان مدتی از کار معافی گرفت و در حال حاضر همه اوقات خودشان را صرف جر و بحث و دعوا مینمایند. آنچه از شوهر میتوان شنید؛ یک حالت عصبی است با ذکر اینکه من دیر وقت به خانه میآیم و خیلی سخت کار میکنم. من برای خانواده کار میکنم و خانم در پاسخ میگوید کلمه "ما" در زندگی وجود ندارد، تو بارها به من گفتی که دیگر ترا اصولا نمیشناسم. و شوهر اشاره نمود که بله وقتی عشق رشد نماید اینطور میشود. زندگی زناشویی کوتاه آمدن و با همدیگر رفیق بودن است. خانم لب خود را گاز گرفت و گفت تو حتی زمانیکه من سقط جنین اجباری داشتم از کار دست نکشیدی که با من باشی. پس از نظر تو اینها همه مصالحه و توافق است؟ زمانیکه من نمیتوانم با تو ارتباط داشته باشم احساس ناامیدی و یاس میکنم. من هرگز چنین احساس تنهایی حتی زمانیکه تنها زندگی میکردم نداشتهام.
پیام خانم بسیار جدی و فوری است اما همسر آنرا نمیگیرد. او میگوید خانمش خیلی عاطفی است. بله همین نکته است. به طور کلی زمانیکه روابط عشقی اولیه افراد مورد تهدید قرار گیرد واقعاً بیشتر هیجانی و عاطفی میشویم. در زندگی زناشویی این دو نفر بخوبی میتوان دید که خانم خیلی زیاد علاقمند است که با همسرش مجدداً ارتباط برقرار نماید و مرد بسیار میترسد که نکند او آن صمیمیت را از سمت همسرش از دست بدهد. بنابراین ایجاد ارتباط عاطفی برای هر دو آنها حیاتی است.
لیکن نیاز عاطفی شوهر با کلمات باید رشد نماید و مصالحه و توافق فعلا بسته شده است. او میکوشد تا خواستههای همسرش را که همه چیز باید آرام بشود و همه چیز به حال طبیعی برگردد را نادیده بگیرد. آیا این زن و شوهر میتوانند مسائل عاطفی همدیگر را دوباره بشنوند؟ آیا میتوانند دوباره روابط خوب قبلی را بوجود آورند؟ حال باید پرسید من مشاوره خانواده چگونه میتوانم به آنها کمک نمایم؟
بسیاری از زن و شوهرها معتقدند که فهمیدن عشق غیرممکن است و نیز عواطف و هیجانات نیرومند خطرناکاند و باید آنها را به حال خود واگذار نمود. در حالیکه اگر افراد معنای عشق و علاقه و دوست داشتن را بدانند، عشق و علاقه خود را به آنها نشان میدهد. هرگز نمیتوان افراد را به هم نزدیک کرد اگر با هم دشمنی داشته باشند. در نتیجه زن و شوهرها میتوانند به خود کمک نمایند تا الگوهای واکنشهای منفی خودشان را ببینند. یعنی نوع گفتگوهای خود با همدیگر را به عنوان دو دشمن ملاحظه نمایند. بسیاری از زن و شوهرها که اختلاف دارند در چهارچوب گفتگوهای منفی درگیر میشوند، آنها میبایست بتوانند این الگوهای گفتاری منفی را ببیند. این مثل نوعی بازی است. مثلا والیبال، بسکتبال، شما باید تمام بازی را ببینید نه تنها آبشار زدن و یا خوب پریدن در بسکتبال را. زن و شوهر بایستی بتوانند تمام گفتگوهای خود را ببیند و متوجه شوند که چه چیزی هر دوی آنها را آزار داده است. چرا این گفتگوها اینقدر آزاردهنده هستند. حتی زمانیکه هر دو فرد سمی بودن بگومگوهای خود را ملاحظه میکنند، باز هم آن بحث و جدلها مدام ادامه پیدا میکند. به نظر میرسد که زن و شوهرها حتی زمانیکه الگوی رفتاری خود را کشف نمودند و متوجه شدند که چگونه به دام افتادهاند باز هم بوسیله این حالات عاطفی-احساسی خود به عقب کشیده میشوند. میتوان پرسید که چرا این حالات عاطفی اینقدر نیرومند هستند.
زمانیکه زن و شوهر آرام شدند دست از دشمنی و خصومت نسبت به خود برداشتند عواطف آنها نیز نرم میشود. مثل غمگین شدن، ترسیدن، خجالت کشیدن و پریشان شدن که افراد بالاخره آرام میشوند. البته هستند زن و شوهرهایی که وقتی احتمالا با دقت به گفتگوهای منفی خود توجه نمودند، به خود کمک میکنند و از یکدیگر احساس خوبی پیدا میکنند و با تندرستی و آرامش زندگی مینمایند. فرض کنید خانم به شوهر بگوید من احساس تنهایی میکنم. هیچکدامشان بد نیستند. در اینجا ممکن است آنها نوع بحث و فحص خود را تغییر و سرزنش کردن یکدیگر را کاهش دهند. به اشتراک گذاشتن این عواطف نرم و لطیف زن و یا شوهرها به آنها کمک میکند که متوجه شوند احساسات آنها فرق میکند. در اینجا تمام داستان را به خوبی ملاحظه نمایند. هر کدام نقطه نظر خود را ابراز میکند. مثلا من چگونه اولین سخن را ابراز کردم و بعد آرام نشستم. و یا وقتی من ناراحت هستم خیلی چیزها را به زبان میآورم تا نوعی عکسالعمل از همسرم ببینم. زمانیکه زن و شوهر متوجه شدند که هر دو قربانیان حرفهای خود هستند، اگر بتوانند خود را بهتر نشان دهند و عواطف عمیق خود را بتوانند به اشتراک بگذارند، تعارضات و اختلافات آنها کاهش پیدا میکند و بعد قدری به هم نزدیکتر میشوند.
افراد بایستی یاد بگیرند که قبول خطر نمایند و بخش نرمتر و آرامتر خود رانشان دهند، آن بخشی که یاد گرفتهاند که در موقع گفتگو پنهان نمایند، زمانیکه زن و شوهرهایی که خود را از یکدیگر جدا نمودهاند بتوانند ترسهای مربوط به از دست دادن یکدیگر و گوشه عزلت اختیار کردن را اعتراف نمایند، آن موقع میتوانند درباره آرزوها، اشتیاق و علاقه و مواظبت از خود ایجاد ارتباط صحیح صحبت نمایند.
این تغییر و پیشرفت، در زن و شوهرهایی را که مدام همدیگر را سرزنش میکنند با اشتراک گذاشتن نیازها و ترسها میتواند پاسخهای بیشتری بدهد. دقیقا مانند اینکه زن و شوهر ناگهان در برابر همدیگر قرار گرفتهاند، اما در عین حال بسیار نیرومند به هم رسیدهاند تا مشکلات یکدیگر را حل نمایند.
در چنین موقعیتی زن و شوهرها همه چیز را عوض مینمایند و وضعیت جدیدی از عشق و علاقه و ارتباط را آغاز میکنند. این شرایط واقعاً زندگی را تغییر میدهد. آنها نه تنها از مرحله گفتگوهای منفی و سرزنشکننده خارج میشوند، بلکه به یک نوع پاسخ دهنده مهربان تبدیل میشوند. سپس میتوانند طرح نویی در یک جو عاطفی همراهی کننده بوجود آورند و نشان دهند که چقدر برای روابط خود احترام قائلاند و از آن مواظبت میکنند و برای نزدیکیهای جدید خود نوعی پناهگاه امن میسازند.
اگر شما همکاری گرامی ما هستی، مرسی که این مطلب را خواندی، اما کپی نکن و با تغییر به نام خودت نزن، خودت زحمت بکش!
پروتکل علمی - پزشکی جهانی برای مقابله کلیه ویروسهایی مانند کرونا که انتقالشان از طریق بسته هوایی است:
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
Date: چهارشنبه, نوامبر 13, 2019 - 19:00
درباره نویسنده/هنرمند
Safar Daee دکتر صفر داعی دکترای روانشناسی از دانشگاه انگلستان 905-770-4556 |
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو