همه ما میدانیم که زن و شوهرهایی پس از سالها ازدواج به نظر میرسد که هنوز درس زندگی و عشق و علاقه به آنرا یاد نگرفتهاند
روانشناسی-1064
در ابتدای زندگی زناشویی، شخص ممکن است فردی ضعیف، ناهشیار و بیتجربه باشد. در این هنگام ایدهای ندارد که چگونه وارد عمل شود، به علاوه مغزش ممکن است با مسائل غیرواقعی و فانتزی پر شده باشد. ممکن است بسیاری از خانمهای جوان همه مسائل غیر واقعی عشقی هالیوودی را قبلاً در مغز خود جا داده باشند. اما خوشبختانه با گذشت زمان ازدواج تجارب زندگی به آنها کمک خواهد کرد که از این خواب دیدنها بیرون آیند و در نهایت عقل و خرد خود را بیشتر به کار برند.
مثال زیبایی در انگلیسی وجود دارد که میگوید شما نمیتوانید جلوی امواج دریا را در ساحل بگیرید اما میتوانید روی امواج با تختهای مخصوص موجسواری کنید و به ساحل بروید. به نظرم ازدواج چیزی شبیه این باشد. زمانیکه فرد فکر میکند که موجسوار ماهری شده است، ممکن است با امواج بلند و شدیدی روبرو شود و از تخته شنا به آب بیفتد. در روابط زناشویی نیز کشمکشها و بگومگوها مثل امواج دریا بر آن ممکن است پیش آید و فرد میبایست به ناچار با آنها مواجه شود. اما شخصی که تنها انتظار زیبایی و خوشبختی از ازدواج داشته باشد، ممکن است دفعات زیادی بسیار ناراحت شود و احساس پشیمانی نماید. معمولا ازدواجها شبیه این مثال میباشند. حتی اگر شخصی در موجسواری واقعاً ماهر باشد، با وجود این ممکن است بوسیله امواج دریا به زیر آب رفته و بسیار اندوهگین شود. در زندگی زناشویی درست مثل امواج دریا این کشمکشها مدام در حال آمدن هستند. این اتفاق زمانی فرد را ناراحت میکند که تازه میخواهد یاد بگیرد که چگونه با طرف مقابل مواجه شود و اوضاع را بهتر نماید تا بلکه دچار یاس و ناراحتی نشود. البته با گذشت زمان و صبر و حوصله بالاخره وضعیت زندگی آسانتر میشود بویژه اگر ما فکر کنیم که ازدواج میتواند مثل یک جاده باشد که با رفت و آمد روی آن محکمتر و کاملتر شود. زمانیکه این کشمکشها شروع میشود، شخص از خود میپرسد که چه چیزهایی را باید یاد بگیرد و چگونه خودش میتواند به طور کامل رشد کند و بالاخره از خود میپرسد که چه پاداشهایی باید به خود و به همسر خود بدهد.
یکی از موارد مهمی که زن و شوهرها باید یاد بگیرند اینست که کوشش نکنند که رفتار طرف مقابل خود را عوض نمایند. زیرا اقدام به این عمل کمال را در زندگی بوجود نخواهند آورد. زمانیکه شخص توجه و تمرکز خود را بیشتر روی خودش نماید شروع به تجربهای میکند که حاصلش انرژی فراوان است که بدست میآورد.
به جای اینکه منتظر باشد که همسر از او مواظبت نماید، شخص بیشتر توجه خود را به خود مینماید. در واقع این راه بسیار مناسب و درستی است برای چیزهایی که باید انجام داد. در واقع این مثل آن است که شما فرد رابط و یا میانجیگری را از زندگی خود دور نمائید. به علاوه اعمال این ایده به فرد از راههای مختلف کمک میکند که آنچه را که میخواهد بشود. در اینجاست که سطح شجاعت، خود- نظمی، روراستی، سعهصدر (حوصله)، اعتماد به خود، بخشش، تعادل و دلسوزی برای دیگران در او رشد خواهد کرد.
مساله ازدواج به رشد تعداد زیادی از موقعیتها میانجامد. مثلاً اگر یکی از طرفین در مورد پول نوعی نگرانی داشته باشد، میتواند با کمک و همفکری همسر این مساله را حل نماید و یا اگر درباره چگونگی تربیت کودک و یا کودکان مشکل و مسالهای وجود داشته باشد میتوانند آنها را به نحوی حل و فصل نمایند. مثلاً در تنهایی کودکی که به دلیل جدایی موقت عاطفی یکی از طرفین بوجود آمده باشد آنرا حل نمایند. و یا اینکه نوعی احساس خشم و عصبانیت به دلیل اینکه یکی از طرفین قدر دیگری را نمیداند، و یا از انتظارات زیادی که دارد طرف دیگر مایوس میشود و با حالت دستپاچگی در اثر یک بیماری جدی و محرومیت درباره اینکه یکی از آن دو وقت کافی برای همه بخششهای متفاوت زندگی نداشته باشد. پس با قبول اینکه ازدواج کردن چه مسائلی را در جلوی شخص میگذارد به خوبی و نیرومندی رشد او را تندتر، سریعتر و به علاوه هوشیارتر و آراستهتر و تبدیل به یک فرد دوست داشتنی میکند.
در اینجا به یک مثال ساده اشاره مینمایم:
برای رسیدن به قله اورست باشگاهی و سازمانی وجود داردکه افراد را آماده میکند. یکی از اعضای باشگاه برای آقای ادموند هیلاری که داشت به عکس برنامه رفتن به قله اورست نگاه میکرد مشتهایش را بالا برد و فریاد زد شما نمیتوانید به قله برسید اما او گفت من میتوانم.
به نظر آن مربی ادموند کیفیت لازم و کشمکش روانی برای رسیدن به قله را نداشت. اما آقای ادموند برگشت و با کوشش و تمرین بالاخره قله اورست را فتح کرد.
ازدواج نیز انسان را دعوت به همان نوع کشمکشها میکند یعنی فرد بزرگتر و با تجربهتر میشود. امکان ندارد که در ازدواج همیشه همسری نصیب ما شود که در خواب و رویا میدیدیم، اما اگر ما بتوانیم خودمان را به طور همه جانبه و دربست در خدمت ازدواجمان بگذاریم ما هم میتوانیم همسر خوب و رویایی خودمان شویم.
همه ما میدانیم که زن و شوهرهایی پس از سالها ازدواج به نظر میرسد که هنوز درس زندگی و عشق و علاقه به آنرا یادنگرفتهاند. آنها هنوز ممکن است افراد در خود بسته، ترسو، عصبانی، انتقامجو و منفی باشند. این دسته از زن و شوهرها ممکن است زندگی کردن با یکدیگر را تحمل نمایند، اما نمیتوانند بخوبی از لحظات آموزنده زندگی امتیازی بگیرند.
آنها فقط نشان میدهند که چه مدت طولانی با هم بودهاند. لیکن زن و شوهرهای دیگر بسیار بالاتر از سالهایی که با هم زندگی کردهاند دانش و معرفت و تجربه آموخته باشند.
آنها تجارب کشمکشهای با یکدیگر را در زندگی به خوبی به کار بردهاند و نیز آن مواردی را که توانسته است اوضاع روابط زناشویی آنها را بهتر کند، یاد گرفته و از این طریق رشد نمودهاند.
هر فرد در هر زمان میتواند کشمکشهای زندگی را که به صورت مداوم پیش میآیند. بپذیرد و نه اینکه از آنها چشمپوشی نماید. شکی نیست که پذیرش اختلافات و بگومگوها برای بهتر شدن مراحل بعدی زندگی زناشویی بسیار مفید میباشند.
زمانیکه فرد این کشمکشها و اختلافات را پذیرفت، احساس همدردی، دانش و معرفت و عشق او رشد مینماید و کامل میشود.
در ابتدای زندگی زناشویی، شخص ممکن است فردی ضعیف، ناهشیار و بیتجربه باشد. در این هنگام ایدهای ندارد که چگونه وارد عمل شود، به علاوه مغزش ممکن است با مسائل غیرواقعی و فانتزی پر شده باشد. ممکن است بسیاری از خانمهای جوان همه مسائل غیر واقعی عشقی هالیوودی را قبلاً در مغز خود جا داده باشند. اما خوشبختانه با گذشت زمان ازدواج تجارب زندگی به آنها کمک خواهد کرد که از این خواب دیدنها بیرون آیند و در نهایت عقل و خرد خود را بیشتر به کار برند.
مثال زیبایی در انگلیسی وجود دارد که میگوید شما نمیتوانید جلوی امواج دریا را در ساحل بگیرید اما میتوانید روی امواج با تختهای مخصوص موجسواری کنید و به ساحل بروید. به نظرم ازدواج چیزی شبیه این باشد. زمانیکه فرد فکر میکند که موجسوار ماهری شده است، ممکن است با امواج بلند و شدیدی روبرو شود و از تخته شنا به آب بیفتد. در روابط زناشویی نیز کشمکشها و بگومگوها مثل امواج دریا بر آن ممکن است پیش آید و فرد میبایست به ناچار با آنها مواجه شود. اما شخصی که تنها انتظار زیبایی و خوشبختی از ازدواج داشته باشد، ممکن است دفعات زیادی بسیار ناراحت شود و احساس پشیمانی نماید. معمولا ازدواجها شبیه این مثال میباشند. حتی اگر شخصی در موجسواری واقعاً ماهر باشد، با وجود این ممکن است بوسیله امواج دریا به زیر آب رفته و بسیار اندوهگین شود. در زندگی زناشویی درست مثل امواج دریا این کشمکشها مدام در حال آمدن هستند. این اتفاق زمانی فرد را ناراحت میکند که تازه میخواهد یاد بگیرد که چگونه با طرف مقابل مواجه شود و اوضاع را بهتر نماید تا بلکه دچار یاس و ناراحتی نشود. البته با گذشت زمان و صبر و حوصله بالاخره وضعیت زندگی آسانتر میشود بویژه اگر ما فکر کنیم که ازدواج میتواند مثل یک جاده باشد که با رفت و آمد روی آن محکمتر و کاملتر شود. زمانیکه این کشمکشها شروع میشود، شخص از خود میپرسد که چه چیزهایی را باید یاد بگیرد و چگونه خودش میتواند به طور کامل رشد کند و بالاخره از خود میپرسد که چه پاداشهایی باید به خود و به همسر خود بدهد.
یکی از موارد مهمی که زن و شوهرها باید یاد بگیرند اینست که کوشش نکنند که رفتار طرف مقابل خود را عوض نمایند. زیرا اقدام به این عمل کمال را در زندگی بوجود نخواهند آورد. زمانیکه شخص توجه و تمرکز خود را بیشتر روی خودش نماید شروع به تجربهای میکند که حاصلش انرژی فراوان است که بدست میآورد.
به جای اینکه منتظر باشد که همسر از او مواظبت نماید، شخص بیشتر توجه خود را به خود مینماید. در واقع این راه بسیار مناسب و درستی است برای چیزهایی که باید انجام داد. در واقع این مثل آن است که شما فرد رابط و یا میانجیگری را از زندگی خود دور نمائید. به علاوه اعمال این ایده به فرد از راههای مختلف کمک میکند که آنچه را که میخواهد بشود. در اینجاست که سطح شجاعت، خود- نظمی، روراستی، سعهصدر (حوصله)، اعتماد به خود، بخشش، تعادل و دلسوزی برای دیگران در او رشد خواهد کرد.
مساله ازدواج به رشد تعداد زیادی از موقعیتها میانجامد. مثلاً اگر یکی از طرفین در مورد پول نوعی نگرانی داشته باشد، میتواند با کمک و همفکری همسر این مساله را حل نماید و یا اگر درباره چگونگی تربیت کودک و یا کودکان مشکل و مسالهای وجود داشته باشد میتوانند آنها را به نحوی حل و فصل نمایند. مثلاً در تنهایی کودکی که به دلیل جدایی موقت عاطفی یکی از طرفین بوجود آمده باشد آنرا حل نمایند. و یا اینکه نوعی احساس خشم و عصبانیت به دلیل اینکه یکی از طرفین قدر دیگری را نمیداند، و یا از انتظارات زیادی که دارد طرف دیگر مایوس میشود و با حالت دستپاچگی در اثر یک بیماری جدی و محرومیت درباره اینکه یکی از آن دو وقت کافی برای همه بخششهای متفاوت زندگی نداشته باشد. پس با قبول اینکه ازدواج کردن چه مسائلی را در جلوی شخص میگذارد به خوبی و نیرومندی رشد او را تندتر، سریعتر و به علاوه هوشیارتر و آراستهتر و تبدیل به یک فرد دوست داشتنی میکند.
در اینجا به یک مثال ساده اشاره مینمایم:
برای رسیدن به قله اورست باشگاهی و سازمانی وجود داردکه افراد را آماده میکند. یکی از اعضای باشگاه برای آقای ادموند هیلاری که داشت به عکس برنامه رفتن به قله اورست نگاه میکرد مشتهایش را بالا برد و فریاد زد شما نمیتوانید به قله برسید اما او گفت من میتوانم.
به نظر آن مربی ادموند کیفیت لازم و کشمکش روانی برای رسیدن به قله را نداشت. اما آقای ادموند برگشت و با کوشش و تمرین بالاخره قله اورست را فتح کرد.
ازدواج نیز انسان را دعوت به همان نوع کشمکشها میکند یعنی فرد بزرگتر و با تجربهتر میشود. امکان ندارد که در ازدواج همیشه همسری نصیب ما شود که در خواب و رویا میدیدیم، اما اگر ما بتوانیم خودمان را به طور همه جانبه و دربست در خدمت ازدواجمان بگذاریم ما هم میتوانیم همسر خوب و رویایی خودمان شویم.
همه ما میدانیم که زن و شوهرهایی پس از سالها ازدواج به نظر میرسد که هنوز درس زندگی و عشق و علاقه به آنرا یادنگرفتهاند. آنها هنوز ممکن است افراد در خود بسته، ترسو، عصبانی، انتقامجو و منفی باشند. این دسته از زن و شوهرها ممکن است زندگی کردن با یکدیگر را تحمل نمایند، اما نمیتوانند بخوبی از لحظات آموزنده زندگی امتیازی بگیرند.
آنها فقط نشان میدهند که چه مدت طولانی با هم بودهاند. لیکن زن و شوهرهای دیگر بسیار بالاتر از سالهایی که با هم زندگی کردهاند دانش و معرفت و تجربه آموخته باشند.
آنها تجارب کشمکشهای با یکدیگر را در زندگی به خوبی به کار بردهاند و نیز آن مواردی را که توانسته است اوضاع روابط زناشویی آنها را بهتر کند، یاد گرفته و از این طریق رشد نمودهاند.
هر فرد در هر زمان میتواند کشمکشهای زندگی را که به صورت مداوم پیش میآیند. بپذیرد و نه اینکه از آنها چشمپوشی نماید. شکی نیست که پذیرش اختلافات و بگومگوها برای بهتر شدن مراحل بعدی زندگی زناشویی بسیار مفید میباشند.
زمانیکه فرد این کشمکشها و اختلافات را پذیرفت، احساس همدردی، دانش و معرفت و عشق او رشد مینماید و کامل میشود.
اگر شما همکاری گرامی ما هستی، مرسی که این مطلب را خواندی، اما کپی نکن و با تغییر به نام خودت نزن، خودت زحمت بکش!
پروتکل علمی - پزشکی جهانی برای مقابله کلیه ویروسهایی مانند کرونا که انتقالشان از طریق بسته هوایی است:
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
Date: چهارشنبه, نوامبر 6, 2019 - 19:00
درباره نویسنده/هنرمند
Safar Daee دکتر صفر داعی دکترای روانشناسی از دانشگاه انگلستان 905-770-4556 |
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو