بهترین و با تجربه‌ترین درمانگر می‌تواند یک محیط عاطفی گرم و دوستانه و یک شناخت کامل از روابط زنانشویی داشته باشد.
در چنین محیطی زن و شوهر‌ها می‌توانند با احساسات خود به درستی و روراستی مواجه شوند به نحوی که اجازه دهند تا آسیب‌های کهنه شده آنها بهبودی پیدا نماید و در بهترین حال آنها بتوانند آنچه هستند با تمام ویژگی‌های شخصیتی خود را بپذیرند.
در واقع این شخص درمانگر است که این جریانات را به خوبی پیش می‌برد که این البته به فلسفه او و یا مکتبی که او دنبال می‌کند ارتباط ندارد. بهترین تشخیص بهترین فرد درمانگر به مدارک و یا گواهینامه‌های او ارتباطی پیدا نمی‌کند. اما توانایی‌های درمانگر که بتواند خود را از قضاوت کردن دور نماید و با روراستی و صداقت و توانایی و همدردی و دلسوزی و درک مراجعین به آنها بنگرد این مهم است.
هیچ فردی این کیفیت‌های زندگی زنانشویی را در در دانشگاه یاد نمی‌گیرد بلکه با انتخاب آزاد و تجارب زندگی حرفه‌ای روزانه آنها را کند و کاو می‌کند و یاد می‌گیرد.
گرچه مساله ازدواج از شما توقع ندارد که هر کدام از زن و شوهر‌ها نقش یک درمانگر را داشته باشید. اما برای هر دو شرکای زندگی زناشویی لازم است که خود کیفیت‌های شخصی را به عنوان یک درمانگر با تجربه خوب رشد دهید و به کمال برسانید.
در حالی‌که تعداد محدودی از افراد با کیفیت‌های مناسب برای زندگی زنانشویی که به طور کامل رشد کرده باشند وارد روابط زنانشویی می‌شوند و این ترکیب جزئیات روابط زنانشویی برای زن و شوهر‌ها یک زمینه‌ای می سازد که از طریق آن بتوانند بسیاری از مسائل داخلی خود را کشف نمایند و آنها را اعتلا بخشند و از این طریق جنبه‌های مختلف و مناسب را برای خود رشد دهند.
تعهد اخلاقی زن که در حد امکان که یک فرد دوست داشتنی باشد به شوهر طوری کمک می‌کند که او خود را بپذیرد به نحوی که هرگز در طول زندگی به آن حد رشد نرسیده باشد.
بسیاری از مواقع تعهد یکی از طرفین که بخواهد شخصی دوست‌داشتنی باشد و نسبت به شریک زندگی خود عشق بیشتری داشته باشد به طرف مقابل خود کمک می‌کند که خود را بپذیرد و قبول داشته باشد که کیست و چه ویژگی‌های فردی و شخصیتی دارد.این عشق و علاقه واقعی و غیر‌شرطی باعث می‌شود که همسر فرد در شناخت و پذیرفتن خود طوری پیشرفت نماید و به حد کمال برسد که هرگز فکر آنرا نخواهد نمود. تمایل و علاقه همسر که با دید مثبت و احترام و عشق نسبت به شریک زندگی خود باشد بنگرد و او را قبول داشته باشد عاقبت باعث می‌شود که طرف مقابل پس از مدتها قضاوت کردن‌های منفی عمیق خود را از ابراز آنها برهاند. حاصل این عمل‌ها باعث می‌شود که همسر در طول زمان خود را از آینه چشم‌های طرف مقابل ببیند و او را قادر سازد که بتواند خود را از کمبودهایی که دارد ببخشد و خود را از اینکه قبلا همسر لایق و کاملی نبوده بپذیرد و قبول نماید.
این عمل و این رفتار به طرف مقابل اجازه می‌دهد که یک تجربه مثبت و واقعی خود-دوست‌داشتنی پیدا کند و برای اولین بار در زندگی بزرگسالی خود را خوشبخت احساس نماید.
با تمرین و دقت تمام می‌توان گنجایش دوست‌داشتنی خود را رشد داد و تقویت نمود تا به حد کمال رسید. حاصل آن این می‌شود که شخص بیشتر خواهد توانست هدیه همسر را با سپاس‌گذاری بپذیرد و از این طریق تصور خود را از شخص خود در همین مسیر تغییر دهد.
در عین حال که ازدواج و روابط زنانشویی را نمی‌توان جانشین مشاوره و درمانگری گذاشت اما می‌توان ثابت نمود که جریانات بلوغ و به حد کمال رسیدن ازدواج را قوی‌تر و محکم‌تر کرد. این البته به پذیرش زن و شوهر از تفاوت ها،کمبود ها و تجارب منفی آنها دارد.
آمادگی و قبول آنچه را که فرد احساس می‌کند کم دارد بسیار مهم است.گنجایش انطباق‌پذیری و با خود روراستی دو عامل بسیار مهم دیگر هستند. متاسفانه بسیاری از زن‌ها و یا شوهر‌ها احساس می‌کنند که آنها کامل‌اند و کمبود و اشکالی ندارند اما این همسر آنها است که همه تقصیر‌ها و اشکالات را دارد و باید خود را تغییر دهد.یعنی خود را مثل من کند.چه منی، منی که خود مسائل و مشکلات فراوانی دارد که مهمترین آنها نپذیرفتن شخص خود است و با خود روراست نبودن است.این افراد حتی در خلوت وقتی به درون خود می‌روند و رفتار‌های خود را تجزیه و تحلیل می‌کنند باز هم به خود حق می‌دهند زیرا با خود هم بیگانه‌اند و به خود راست نمی‌گویند و اجازه نمی‌دهند که ناخودآگاه آنها حقایق را به آنها بگوید.حاصل این خودخواهی‌ها درد‌های مداوم و طولانی است و نداشتن یک زندگی آرام و خارج از دغدغه‌های عاطفی.