مردان عصبانی مقدار قابل توجهی تعارض و اغتشاش ذهنی دارند و اگر بخواهند زنی را وارد زندگی خود کنند این مشکلات بیشتر می‌شود. مردان عصبی میل دارند که با تمام وجود آنچه را که هستند نگهدارند. به گفته بعضی از خانم‌ها نمی‌توان با آنها زندگی کرد و نمی‌توان بدون آنها زندگی نمود. مردان عصبانی بیشتر از مردان دیگر نمی‌توانند Uncertainty (تفاوت، شک و تردید و غیره) را به خوبی تحمل نمایند. آنها دوست دارند چیزهای قابل پیش‌بینی و سالم و راحت را داشته باشند. هرگونه روابطی، بویژه بین زن و شوهر پر از تفاوت است. بالاخره زن‌ها نیاز متفاوتی با مردها دارند و عقایدشان با مردها متفاوت است. زنها‌ درست مثل مردها در یک مسیر فکری ‌فکر نکرده و رفتار نمی‌کنند. اما مردهای عصبانی با هر چه که زنهایشان می‌گویند و می‌کنند موافقت نکرده و مخالف آن هستند.
موافقت نکردن، نامشخص بودن و صمیمیت برای مردان می‌تواند محروم‌کننده و ترسناک باشد. اینها و نیز تحمل نمودن، مرد عصبانی را عصبانی‌تر می‌کنند و مشکلات بیشتری در زندگی زناشویی آنها بوجود می‌آورد. بیاد داشته باشید اگر با شخص عصبانی موافقت ننمائید او آنرا به عنوان موضوعی درباره بی‌ارزشی خود به حساب می‌آورد. اگر خود بخواهد با موضوعی کنار بیاید و موافقت نماید احساس می‌کند که به اشتباه خود اعتراف نموده است. صمیمت برای او موضوع ترسناکی است زیرا باعث می‌شود که مرد عصبانی احساس آسیب‌پذیری نماید و پاسخ او به آن احساس نگرانی و ترس از مورد مسخره شدن و سوءاستفاده قرار گرفتن توسط فرد دیگر می‌باشد. باز نمودن و صحبت کردن در باره اطلاعات شخصی خود با دیگری برای هر نوع صمیمیتی ضروری است، لیکن فرد عصبانی برای بحث و گفتگو آسیب‌پذیر است، و طرف مقابل از آنچه درباره او شنیده باشد از نقطه‌نظر او نوعی سوءاستفاده می‌باشد. از نقطه‌نظر زن، ناکامل بودن مرد او را از چشم زن نمی‌اندازد. بلکه برعکس زنها می‌خواهند احساس نزدیکی بیشتری نمایند و مرد را بیشتر دوست خواهند داشت.

مساله کنترل نمودن:

موضوع اصلی و پایه‌ای در زندگی مرد عصبانی کنترل همسر خود می‌باشد. بسیاری از خانم‌ها از بسیاری از مردان خشمگین و عصبانی می‌ترسند. به علاوه بسیاری از افراد دیگر هم که با شخص عصبانی در موقعیت نا‌آشنا قرار می‌گیرند، ممکن است مرد عصبانی را بر آشوبند که احساس تمسخر نماید. بسیاری از مردها زن را نمی‌شناسند و یا درک نمی‌کنند. به هر تقدیر باید توجه داشت که زنها افکارشان با مردها متفاوت است. زنان ارزش‌های متفاوتی دارند و عواطفشان نیز با مردان متفاوت است، خلاصه اینکه زنها برای مردها ناآشنا هستند و در نتیجه آنها مردان عصبانی را اصولاً تهدید می‌نمایند.
متاسفانه راه حل منطقی وجود ندارد. بسیاری از مردان خشمگین بایستی کنترل خود را در برابر زنها نگهدارند و از دست ندهند. همانطوریکه می‌کوشند نسبت به افراد ناآشنا و یا در موقعیت‌های جدید به همان نحو برخورد نمایند. گاهی مردها از طریق جوک و کلماتی ناخوشایند نقطه نظرهای خود را نسبت به زنها با گفته‌‌های زیر نشان می‌دهند.
مثلاً: زن آشپزخانه، آبستن، پابرهنه.
زن من سر کار نخواهد رفت.
اگر زن من چاق و فربه شود، ازدواج ما در هوا خواهد بود.
هر چند 30-35 سال گذشته تغییراتی در جامعه نسبت به زنها ایجاد شده است، با این وجود مردها هنوز در حد بالایی می‌خواهند بر زنها کنترل داشته باشند. زنها بیشتر به عنوان تغذیه دهنده به حساب می‌آیند و توجیه این ایده که زنها بایستی از محیط کار بیرون روند و در خانه با کودکان باشند هنوز پا برجاست. هنوز هم در محتوای کلام مردها می‌توان شنید که رئیس زن نمی‌خواهند. زیرا به نظر بسیاری از مردها این ایده غیرممکن است که بتوان با آن کنار آمد. درست همان توجیه و تعبیر و تفسیر را می‌خواهند که زنها از ادارات عمومی بالا بیرون روند، از درجات بالای ارتش کنار بکشند و از سطوح بالای بیشتر کمپانی‌های بزرگ حذف شوند.
اگر فرد کوشش نماید که از طریق کنترل، احساس امنیت در روابط زناشویی خود نماید، این شیوه کنترل بر خود شخص برمی‌گردد. اگر بکوشید که زنها را کنترل نمایید همیشه و به صورت جدی با شک‌های جدیدی مواجه خواهید شد و تعجب نکنید که آنها با شما نمی‌مانند. وقتی شما به صمیمیت او شک می‌نمایید و زمانی‌که او از رفتار شما گله‌مند باشند، نه در رابطه جنسی مناسب و نه عشق حقیقی را در او می‌بینید. وقتی شما دانه‌هایی را از شک و تردید بکارید حاصل آن در آینده سوءظن خواهد بود.
مردهای عصبانی می‌کوشند که کنترل خود را در زندگی با زنها اعمال نمایند و این از طریق تغییرات متفاوت هر دو با سیاست خاص و یا با برنامه‌ریزی قبلی ایجاد می‌شود. مثلا بعضی از مردان خشمگین نمی‌‌خواهند زنهایشان و یا دوستان دخترشان و دختران خودشان نسبت به مردان دیگر خود را جذاب نشان دهند. به مردی فکر کنید که اعتراف نماید که زن خود و یا دوست دختر خود را دوست ندارد با آرایش ببیند. او‌ می‌گوید من ترا به همان شکلی که هستی دوست دارم. در حالیکه بسیاری از خانم‌ها که در مال‌ها و محیط‌های ورزشی راه می‌روند مقدار قابل توجهی آرایش دارند. حقیقت اینست که مرد خشمگین احتمالاً می‌ترسد، نکند زنش را از دست بدهد و مرد دیگری او را ببیند و از او و آرایش او خوشش بیاید و با او دوست شود و یا او را از دست مرد خشمگین بیرون آورد.
بسیاری از مردان ممکن است نسبت به ارزش‌های خود و جذابیت خود اطمینان نداشته باشند. این خود-مشکوکی Self-Doubt می‌تواند در روابط زناشویی او موثر باشد. ایده منفی داشتن نسبت به خود، او را به این تصور می‌کشاند که همه افراد دیگر هم کیفیت‌های منفی دارند. بنابراین چنین شخصی حدس می‌زند که همسرش نسبت به او خیانت می‌کند و احتمالاً مرد دیگری او را می‌دزدد بنابراین باید به صورت مداوم هشیار و مواظب همسر خود باشد که به او خیانت نکند. مساله دیگر اینکه او فکر می‌کند، که افراد دیگر او را دوست ندارند و او را جذاب نمی‌بینند. بنابراین عقیده و تصور، دوست دختر و یا همسر او اگر فرد جذاب‌تری را ببیند او را ترک خواهند نمود.

مرد عصبانی و روابط جنسی:
شخص عصبانی باید اعتراف نماید که خشمگینی او بر روابط جنسی او موثر خواهد بود. این افراد اغلب شکایت دارند که از رابطه جنسی با همسرشان راضی نیستند و اغلب شکایت‌های آنها در مقوله وسیعی جای دارد. یکی از شکایات عمومی این افراد از تعداد دفعات روابط جنسی می‌باشد.‌
اگر ما در این مورد فکر کنیم به آسانی متوجه خواهیم شد که چگونه فرد خشمگین و عصبانی فقط به خاطر خشمش محدودیت‌هایی بر چگونگی دفعاتی که همسر او میل به رابطه جنسی دارد می‌گذارد. بیشتر این اشخاص که برای مشاوره و روان‌درمانی حضور به هم می‌رسانند می‌گویند که ترجیح می‌دهند بیشتر با همسرشان رابطه جنسی داشته باشند و متاسفانه زمانی‌که همسر آنها از رابطه جنسی امتناع می‌ورزد، احساس طرد شدن می‌نمایند.
شکی نیست که تصور طرد شدن نوعی تحقیر و کوچک شمردن است. زیرا تحقیر شدن معمولاً با احساسات بی‌خاصیت و شکست توجیه می‌شود که این خود از ویژگی‌های عصبانیت است. بنابراین هیچ زنی علاقمند به داشتن رابطه جنسی با همسر تحقیر شده که احساس بی‌خاصیتی می‌نماید، ندارد. در این دوران به وضوح و روشنی می‌توان دید که مرد از همسرش انتقاد می‌کند و از او می‌پرسد که چرا علاقه‌ای به رابطه جنسی ندارد و این انتقادها متاسفانه حتی بیشتر زن را به بی‌علاقگی به رابطه جنسی می‌کشاند.

پورنوگرافی و مردان خشمگین:
در یکی دو دهه پیش پورنوگرافی به شیوه امروزی در اختیار افراد نبود. بعضی از مجلات عکس‌های برهنه از زنان و گاهگاهی از مردان چاپ می‌کردند و نوجوانان و جوانان آنها را از کشوی کاری پدر می‌دزدیدند و در جاهای مخفی به آنها نگاه می‌کردند. به علاوه محل‌های کوچکی نیز وجود داشت که جوانان به آنجا می‌رفتند و با پرداخت مبلغی به تماشای فیلم‌های کوتاه از روابط جنسی پورنو می‌پرداختند. اما این جوانان چندان راحت نبودند. وای به حال آنها اگر آشنا و یا عضوی از اعضای فامیلی آنها را می‌دیدند که به این محل‌ها وارد یا خارج می‌شدند. اما امروزه همه افراد به سادگی و و در هر جایی که باشند می‌‌توانند به تماشای این ویدئوهای پورن روابط جنسی دو نفر با هم بپردازند‌. هنوز معلوم نشده است که اثرات تماشای مداوم ویدئوهای جنسی پورن چه مقدار است. پژوهشی در این زمینه انجام گردیده و اثرات استفاده تماشا‌ی پورن را نشان داده است. این پژوهش معتقد است که تماشای مداوم فیلم‌های سکسی باعث اختلال روابط جنسی می‌شود، پژوهش‌های بعدی این یافته را تایید نکرده و آنرا رد نموده است.

در حال حاضر پژوهش‌هایی در حال اجرا می‌باشد. نویسنده بعضی از اثرات تماشای این ویدئوهای پورن را در افراد خشمگین و عصبانی ملاحظه نموده است. پورنوگرافی نوعی تخیل و تجسم است. بسیاری از این بازیگران پورن مثل یک هنرمند مرد و یا زن نیستند. بسیاری از این خانم‌ها قیافه‌های خود را نشان نمی‌دهند و بسیاری از مردان نیز چنان دستگاه تناسلی بزرگ ندارند. اینها اغلب با سینه‌های مصنوعی، باسن و غیره با عمل جراحی خود را زیبا می‌کنند. حال اگر شخصی برای دیدن این قیافه‌های دستکاری شده شرطی شود‌، تحریک شدن آنها با یک زن معمولی می‌تواند رنج‌آور شود. جز زمانی‌که همسر متوجه شود که شوهرش او را جذاب نمی‌بیند، تمایلش نسبت به رابطه جنسی کاهش می‌یابد و مرد عصبانی احساس طرد شدن می‌کند و حدس شما درست است او بیشتر از پیش عصبانی می‌شود. بسیار سخت است که فردی به غذاهای خارج منزل و Fast Food عادت کرده باشد و به غذاهای سالم خانوادگی میل پیدا کند و آنرا بپذیرد.